rezayaghoubipublic | Unsorted

Telegram-канал rezayaghoubipublic - رضا یعقوبی

848

رضا یعقوبی اینستاگرام رسمی: instagram.com/reza.yaghoubi.official وب سایت: rezayaghoubi.ir

Subscribe to a channel

رضا یعقوبی

آغاز ثبت‌نام کارگاه آشنایی با لائیسیته و سکولاریسم
مدرس: #رضا_یعقوبی

- معرفی کارگاه:

لائیسیته چیست؟ سکولاریسم چیست؟ این دو با هم چه تفاوت‌ها و چه شباهت‌هایی دارند؟ اوضاع جامعۀ ما به کدام‌یک از این دو شباهت دارد؟ اصول سکولاریسم و لائیسیته چیستند و چه هدفی دارند؟ تاریخچۀ شکل‌گیری آن‌ها از چه قرار است؟ آیا لائیسیته و سکولاریسم ایدئولوژی‌اند؟ چه نسبتی با سیاست دارند؟ با دموکراسی و لیبرالیسم چطور؟
در این کارگاه دو روزه قرار است به این دو مفهوم پرآوازه بپردازیم و ضمن بررسی تاریخچۀ آن‌ها و تفاوت‌ها و شباهت‌هایشان، تعریف کلی و رئوس اصلی آن‌ها را به دست دهیم. می‌خواهیم ببینیم لائیسیته و سکولاریسم چگونه در سیاست و جامعه عمل می‌کنند و اساساً به دنبال چه هستند و چرا برای جوامع دموکراتیک و نیز جوامع در حال گذار ضرورت دارند؟ سپس به پرسش‌ها و بحث‌های پیرامون آن پاسخ می‌دهیم.
- جزئیات:
سطح کارگاه: مقدماتی - بدون پیش‌نیاز
تعداد جلسات: 2 جلسه (4 ساعت)
هزینۀ ثبت‌نام: 200هزار تومان
تاریخ: 4 و 5 شهریور
ساعت: 20:00
(جزئیات بیشتر در اسلایدها)

ثبت‌نام: @TaamoqSupport

#سکولاریسم، #لائیسیته، #کارگاه، #فلسفه
Taamoq | تَعَمُّق

Читать полностью…

رضا یعقوبی

ما انسانیم نه ابزار

پرسش‌های زیادی در این باره مطرح است. اعتراض بازنشستگان به چه کار می‌آید؟ اعتراض صنف‌ها و گروه‌های دیگر چطور؟ آیا پوشش اختیاری فریبی برای برداشتن تمرکز ما از مسئله‌ی اصلی است؟ اصلا مسئله‌ی اصلی چیست؟ هر چیزی که به براندازی کمک نکند نامربوط و محکوم است؟ این یک سطح از مسئله است. سطح دیگر مسئله این است که آیا برای رسیدن به دموکراسی به یک استبداد خیرخواه نیاز داریم؟ اصلاح‌طلبان معتقدند (هر چند به زبان نیاورند) که ما آمادگی دموکراسی را نداریم. سلطنت‌طلبان غیرمشروطه‌خواه هم همین نظر را دارند. تمام این مسائل به یک نکته برمی‌گردند و آن بحث «وسیله/هدف» است. کسی که باور دارد اعتراض بازنشستگان به ما ربطی ندارد یعنی معتقد است که این وسیله ما را به آن هدف اصلی نمی‌رساند. کسی که مبارزه برای پوشش اختیاری را فریب حکومت می‌داند در واقع معتقد است که این مبارزه اثرگذاری کافی برای آن هدف بزرگ‌تر را ندارد. خلاصه، معتقد است که تناسب وسیله و هدف برقرار نیست. قبل از اینکه به نکته‌ی اصلی برسیم اشکال اول به این رویکرد این است که غیرمستقیم به ما می‌گوید ادامه دادن اعتراض‌های مذکور بیهوده است. پس باید پرسید از خاموش شدن اعتراض‌های محدود به حجاب یا منافع صنفی چه کسی سود می‌برد؟ آیا این همان هدف اصلاح‌طلبان نیست که می‌خواهند جامعه را برای حکومت اصلاح کنند؟ باید دید چه کسی از این خاموش شدن کام می‌برد.

یک نکته‌ اینجاست که ما چه چیزی را هدف و چه چیزی را وسیله بدانیم. آیا حق پوشش زنان هدف نیست و فقط وسیله است؟ آیا منافع صنفی هدف نیست و فقط وسیله‌‌ای برای مخالفان است؟ نکته‌ی دیگر این است که اصلا بین هدف و وسیله تفاوتی هست؟ با پاسخ دادن به این سوال دوم، سوال اول هم پاسخ داده می‌شود. اگر از دیویی بپرسید می‌گوید هدف و وسیله با هم تفاوتی ندارند (این دوگانه کاذب است). هر چیزی که زمانی هدف است خودش در مرحله‌ی بعد وسیله‌ای است برای هدفی دیگر. فرض کنید منافع و مبارزات تمام گروه‌ها وسیله‌ای برای حرکت نهایی و برقراری نظم جدید باشد، آن نظم جدید به خودی خود هدف است یا وسیله‌ای است برای هدفی دیگر که همان تضمین منافع و حقوق گروه‌ها و افراد است؟ در حکومت‌های استبدادی، افراد هدف نیستند، صرفا وسیله و ابزارهایی‌اند که محکوم به اطاعت و برآوردن هوس‌های خودکامگان‌اند. وقتی این عادت در جامعه ریشه دوانده باشد به طور ناخودآگاه فرض می‌شود که افراد و گروه‌ها نباید چیزی برای خودشان بخواهند بلکه همیشه باید ابزاری برای برآوردن نیازهای دیگران باشند. وقتی بازنشستگان برای منافع خود تجمع می‌کنند محکوم می‌شوند که فقط به فکر خودشان بوده‌اند و برای جمع کاری نکرده‌اند. وقتی زنان برای پوشش خود می‌جنگند محکوم می‌شوند که برای هدف جزئی (و لابد خودخواهانه‌ی) خودشان می‌جنگند. از عملیات سایبری پشت این گفته‌ها بگذریم، تمام این نگاه از آنجا می‌آید که هنوز انسان‌ها و خواسته‌هایشان به رسمیت شناخته نشده‌اند و فقط زمانی که شخص خودش را فدای جمع کند کنش او تحسین می‌شود. حتی عده‌ای با وقاحت کسانی را سرزنش می‌کردند که از فرط ناامیدی خودکشی کرده بودند و با اینکه در قید حیات نبودند سرزنش می‌شدند که چرا مرگ خود را همسو با هدف برخی‌ها تنظیم نکرده‌اند! خطر بزرگ این رویکرد بازتولید استبداد است. دموکراسی لیبرال معنایی ندارد جز اینکه حقوق فرد و هر اقلیتی به رسمیت شناخته شود و تضمین شود، انتخاب او و سبک زندگی او و سرنوشت او در دستان خودش باشد. وقتی مبارزه‌ای از ابتدا این «اهداف» را نادیده بگیرد و افراد را و حقوقشان را وسیله‌ یا فرع بداند همچنان در حال ابزار ساختن از افراد است و فردای نظم جدید هم با توسل به همین رویکرد و برای مقاصد دیگر از افراد خواهد خواست که حقوق‌شان را تحت عناوین دیگر قربانی کنند. اما وقتی ما دوگانه‌ی کاذب هدف/وسیله را کنار بگذاریم و انسان‌ها و حقوق‌شان را از ابتدا هدف تمام مبارزات بدانیم می‌توانیم از تمام اعتراض‌های محدود به اعتراض‌های گسترده‌ای برای حقوق همگان برسیم (مگر غیر از این بود که بسیاری از مردم با این نگرانی که ما کشته می‌شویم و سودش را دیگران می‌برند حاضر به کنش‌گری نبودند؟)، و هم وقتی وسیله را با هدف یکی بگیریم دیگر نمی‌توانیم ادعا کنیم راه دموکراسی از استبداد خیرخواهانه می‌گذرد. بارها خوانده‌ایم که «نمی‌توان با ابزارهای غیردموکراتیک به دموکراسی رسید» و متاسفانه این گزاره درست فهم نشده است. خیلی‌ها فکر کرده‌اند این جمله یعنی فقط با رای دادن و گفتگو می‌توان به دموکراسی رسید و مبارزه به استبداد ختم خواهد شد. این یک اشتباه اساسی است.👇

Читать полностью…

رضا یعقوبی

دمکراسی لیبرال چیست؟ با نگاهی به این دو واژه می‌توان گفت《لیبرال》یعنی باید قدرت دولت بر شهروندان محدود باشد و《دموکراسی》یعنی شهروندان باید قدرتی بیشتر از دولت داشته باشند. اما این توصیف کوتاه مشکلات موجود در این عبارت را اصلاً نشان نمی‌دهد. دولت لیبرال ضرورتاً دموکراتیک نیست و دولت دموکراتیک هم ضرورتاً لیبرال نیست. دولتی که در آن اکثریت دموکراتیک بر اقلیت‌ها مسلط‌اند، به آن‌ها آزادی بیان و دین نمی‌دهند و حتی اموالشان را مصادره می‌کنند، شاید دموکراسی باشد اما قطعاً لیبرال نیست. همچنین می‌توانیم رژیمی را تصور کنیم که حقوق لیبرال را به رسمیت می‌شناسد و دخالت چندانی در زندگی شهروندان نمی‌کند و بنابراین نسبتاً لیبرال است. اما همین جامعه‌ی لیبرال به شهروندانش حق رأی نمی‌دهد و بنابراین نمی‌توان آن را دموکراتیک تلقی کرد. باید اشاره کرد که این دو مقوله عمیقاً درهم‌تنیده‌اند: دموکراسی فاقد حقوق لیبرالی مانند آزادی بیان و مطبوعات فقط اسم دموکراسی را یدک می‌کشد و دولت لیبرالی که در آن شهروندان قدرت اثرگذاری بر دولت را ازطریق شرکت در انتخابات ندارند هم واقعاً لیبرال نیست.
...
معمولاً نزاعی میان آزادی و جمع برقرار است. ارتباط بین این دو چندان روشن نیست، چون آزادی فقط در جمع ممکن می‌شود، اما جمع می‌تواند تهدیدی برای آزادی باشد. در سنت لیبرال، ایده‌ی محوری _ با هدف محدود کردن این تهدید _ حقوق است. حقوق اصول مطلقی هستند که هیچ جمع، یا مثلاً اکثریت دموکراتیکی نمی‌تواند نادیده بگیرد. درواقع اراده‌ی اکثریت فقط یکی از شروط خیر است و چون در لیبرالیسم حقوق بر خیر ارجحیت دارند، اکثریت نمی‌تواند خودش را برتر از حقوق فردی بداند.


متن: فلسفه‌ی آزادی، لارس اسوندسن، ترجمه‌ی مهتا سیدجوادی، نشر خوب

#لارس_اسونسن

@volupte

Читать полностью…

رضا یعقوبی

https://youtu.be/to9yNYxtMoU?si=Rs4A2rgNyUR2-kpO

Читать полностью…

رضا یعقوبی

♦️فیلسوفان هم‌چون بزرگ‌ترین مفتریان تاریخ: نقد نیچه به فیلسوفان

✍ حسن محدثی‌

۵ مرداد ۱۴۰۳

بسی پیش از این‌که شریعتی فیلسوفان را پفیوزان تاریخ بخواند، فریدریش نیچه فیلسوف بزرگ قرن نوزدهم، فیلسوفان را مفتریان خواند. از نظر نیچه فیلسوفان به حواس خیانت می‌کنند. تاریخ فلسفه از نظر نیچه تاریخ نفی زنده‌گی و نفی این جهان است:

"تاریخ فلسفه یک خشم و دیوانگی رازآلود و پنهان است علیه پیش‌شرطهای زندگی، علیه احساسهای ارزشیِ زندگی، علیه طرفداری از زندگی. فیلسوفان هرگز در تایید یک جهان تردید و درنگ به خود راه نداده‌اند به شرط آن‌که آن جهان این جهان را نقض کند و برای آنها بهانه‌ای فراهم آورد تا از این جهان به زشتی سخن گویند. آن جهان تاکنون مکتب بزرگ بهتان و افترا بوده است" (نیچه، ۱۳۹۶: ۳۷۲؛ اراده قدرت. ترجمه‌ی مجید شریف. تهران: نشر جامی).

استاد فلسفه‌ی ما به تقلید از هایدگر مساله‌ای جعلی می‌سازد و نیهیلیسم را "به مراتب زیانبارتر از استبداد" معرفی می‌کند:

"روشنفکران ایرانی باید بدانند که توسعه‌نایافتگی و نیهیلیسم خطراتی به مراتب زیانبارتر از خودرایی و استبداد قدرت سیاسی است" (عبدالکریمی، ۱۳۹۵: ۳۲).

@NewHasanMohaddesi

Читать полностью…

رضا یعقوبی

دین و آینده‌ی سیاسی ما

✍رضا یعقوبی

@rezayaghoubipublic

Читать полностью…

رضا یعقوبی

خشونت؛ مسئله‌ای اخلاقی-معرفتی
چگونه باورهای اخلاقی ما خشونت را موجه می‌کنند؟

اِعمال خشونت برای عموم آدمیان، دست کم در وهله نخست، امری بد به نظر می‌آید. اِعمال خشونت فیزیکی مثل چاقو زدن، کتک زدن، کشتن و… در نظر عموم افراد ناپسند است و اِعمال خشونت روانی مثل تهدید، تحقیر، اهانت و.. برای اغلب افراد ناروا تلقی می‌شود. با این وجود، افراد بسیاری هستند که دست به خشونت می‌زنند. برای مثال، تروریستی که افراد بی‌گناهی را برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود به قتل می‌رساند؛ نیروی سرکوبگری که برای حفظ نظام سیاسی مطلوب خود افراد معترض را مجروح می‌کند و به قتل می‌رساند یا حتی شهروندی که در حین استفاده از حق نافرمانی مدنی خود به نیروی‌های حکومتی آسیب می‌رساند و...
چرا ما دست به خشونت می‌زنیم؟ چه انگیزه‌ای در ما اِعمال خشونت را موجه می‌کند؟ اگر مطلوب است که میزان خشونت را در جامعه کاهش دهیم چرا که جامعه‌ی خشن در دراز‌مدت آسیب‌زا خواهد بود، آنگاه معقول است که ماهیت خشونت و انگیزه عمل به آن را بشناسیم تا بتوانیم بهتر آن را مدیریت کنیم. اگر جامعه ایران کم و بیش خشن شده است و توسل به خشونت را موجه می‌داند، گفتگو درباره خشونت وظیفه عقلانی ماست. در این مقاله تلاش می‌کنم با نگاهی اخلاقی-معرفتی خشونت را تحلیل کنم تا نشان دهم این تلقی که خشونت را به خشم تقلیل می‌دهد ساده‌انگارانه و خطاست.
شهود اولیه بسیاری از افراد در پاسخ به اینکه چرا ما دست به خشونت می‌زنیم محتملاً این است که چون ما تسلط کافی بر خود نداریم. خشم خود را فرو نمی‌نشانیم و خشم و کینه انباشته‌شده در ما محرکی برای اِعمال خشونت می‌شود. در این تحلیل روانشناختی، ماهیت خشم ذیل عدم خویشتن‌داری و نداشتن همدلی معنا و فهم می‌شود. و اگر چنین تحلیلی روا باشد، برای کاهش میزان خشم باید خویشتن‌داری کرد و نسبت به عواطف خود مثل کینه آگاه شویم تا بهتر بتوانیم مدیریت عواطف را به دست بگیریم.

این تحلیل از ماهیت خشم می‌تواند تا حدی معقول باشد. اما حتی اگر معقول به نظر می‌آید تحلیل جامعی از چرایی عدم خویشتن‌داری افراد به دست نمی‌دهد. اینکه نبود تسلط بر نفس می‌تواند به خشونت بیانجامد درست است اما روشن نیست که چرا و به چه دلیل آدمیان "ترجیح" می‌دهند که کف نفس نکنند. چه تحلیلی می‌توان برای این رجحان داشت؟
اجازه دهید از یک تلقی اخلاقی و معرفت‌شناسانه استفاده کنم تا توضیح دهم چرا افرادی که دست به خشونت می-زنند خشم خود را فرو نمی‌خورند و خویشتن‌داری نمی‌کنند. استدلال من این است که افرادی که متوسل به خشونت می‌شوند باور اخلاقی (آشکارا یا پنهانی) دارند که به کار بستن خشونت، دست کم برخی مواقع، روا، موجه و درست است. گمان این افراد بر این است که اصول و باورهای اخلاقی‌شان خشونت ورزی را موجه می‌کند پس توسل به خشونت رواست. وجود باورها و اصول اخلاقی انگیزه‌ای است برای اینکه این افراد خشم خود را فرو نخورند. در حقیقت دلیلی ندارند که به مثابه یک انگیزه محرک خویشتن‌داری آنان شود. از قضا، درست برعکس، دلیل اخلاقی‌ای دارند که چون برحق و موجه هستند می‌توانند (و حتی باید) از خشونت استفاده کنند. ....

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید یا Instant View را در پایین پست لمس کنید.

﹏﹏✎ #حسین_دباغ
#فلسفه، #خشونت، #فلسفه_اخلاق، #خشونت‌پرهیزی، #جامعه‌شناسی، #سیاست
Taamoq | تَعَمُّق

Читать полностью…

رضا یعقوبی

کمال‌گرایی

مدتی پیش که هنوز بحث درباره‌ی رای گرم بود واژه‌ی کمال‌گرایی را زیاد شنیدیم اما به معنایی بی‌ربط. اساسا کمال‌گرایی در سیاست با کمال‌گرایی در منطق و روانشناسی فرق می‌کند. کمال‌گرایی روانشناختی برای اکثر ما آشناست و نیازی به توضیح ندارد و کمال‌گرایی منطقی هم مدعی است که پاسخ به مسئله باید از هر نظر کامل و کافی باشد و پاسخی که کامل نباشد (تمام مسئله را حل نکند) اساسا پاسخ نیست. این اشکال به تحریمی‌ها وارد نبود چون آن‌ها رای را اصلا پاسخ نمی‌دانستند که حالا به کامل یا ناقص بودنش برسند و حتی برعکس رای را بیراهه و دامن زدن به مسئله می‌دانستند. اما اینجا در راستای آموزش سیاسی شهروندان و برای جلوگیری از سوء استفاده‌های مشابه ضروری است کمال‌گرایی در سیاست را توضیح دهیم. در سیاست کمال‌گرایی (perfectionism) در مقابل خنثی‌گرایی/بی‌طرفی (neutralism) قرار دارد. کمال‌گرایان در سیاست معتقدند که دولت باید فضا و شرایطی را برای رشد اخلاقی شهروندان فراهم کند، خنثی‌/بی‌طرفی‌گرایان معتقدند که دولت صرفا باید از حقوق پایه مثل مالکیت و غیره محافظت کند و در قبال ارزش‌های اخلاقی بی‌طرف باشد. کمال‌گرایان به لیبرال و غیرلیبرال تقسیم می‌شوند. یکی از کمال‌گراهای لیبرال جان استوارت میل است که معقتد است آزادی فردی و ارزش‌های دموکراتیک به رشد اخلاقی شهروندان و نوع‌دوستی و فراتر رفتن از منافع شخصی منجر می‌شوند. کمال‌گرایان غیرلیبرال مثل جماعت‌گرایان نقشی قیم‌مآب و پدرسالار برای دولت قائل‌اند اما لیبرال‌ها نگاه‌های کمال‌گرای قیم‌مآب را با استبداد یکی می‌دانند و با آن مخالفت می‌کنند. در مقابل، کمال‌گرای لیبرال، نفس لیبرالیسم و دموکراسی را موجب رشد اخلاقی و کمال حیات فردی می‌داند. جان استوارت میل می‌گوید «استعدادهای بشری ادراک، داوری، احساس تمایز فعالیت ذهنی، و حتی ترجیح اخلاقی را تنها با گزینش شخصی فرد می‌توان به کار انداخت. ولی کسی که هیچ کاری را خارج از چارچوب رسوم انجام نمی‌دهد، نمی‌تواند گزینشی داشته باشد.. قوای ذهنی و اخلاقی انسان نیز مانند قوه‌ی عضلانی فقط با کاربرد این قوا می‌توانند بهبود یابند» (درباره‌ی آزادی، ترجمه محسن ثلاثی، ص143). در یک کلام اگر به این اندازه از آزادی برخوردار نباشید که با استفاده از تجارب خودتان به خوب و بد اعمال و اندیشه‌ها پی ببرید و ارزش‌ها دائما به شما تحمیل شوند، مجالی هم برای رشد و یادگیری نخواهید داشت. تکویل، هومبولت، جان دیویی هم جزو لیبرال‌های کمال‌گرا هستند. همچنین پراگماتیسم اساسا یک فلسفه‌ی کمال‌گرا در سیاست است که «آرمان بشری رشد در جوامع دموکراتیک» را دنبال می‌کند و نسخه‌ای از دموکراسی را ترویج می‌کند که در نهایت به «رشد» منتهی می‌شود. جان دیویی می‌نویسد: «آرمان آزادی روح بشر، آرمان فرصت انسان‌ها برای رشد کامل قوایشان، آرمانی که لیبرالیسم با استقامت بر سر آن ایستاده است، آن‌قدر ارزشمند است و آن‌قدر با نهاد بشر عجین شده که تا ابد پوشیده نمی‌ماند» (لیبرلیسم و عمل اجتماعی، ص86). به همین دلیل است که پراگماتیسم (عملگرایی) به عنوان یک فلسفه‌ی سیاسی کمال‌گرا همیشه بر رادیکالیسم (به معنای خوب کلمه) تاکید می‌کند و از پذیرش وضع موجود امتناع می‌کند و با تاکید بر ضرورت رشد و بهبود، مبارزات آزادی‌خواهانه را می‌ستاید. اگر دموکراسی و لیبرالیسم ارزش اخلاقی نداشت و موجب رشد جامعه و پیشرفت علمی و اخلاقی و اجتماعی نبود ارزشی نداشت و در این زمینه کمال‌گرا بودن به معنای باور داشتن به اخلاق و رشد است نه به معنای نگاه تخیلی داشتن. این شکل از کمال‌گرایی باعث افتخار است.

@rezayaghoubipublic

Читать полностью…

رضا یعقوبی

دموکراتیک شدن
یا :
چگونه جامعه‌ای قدرتمندتر از دولت بسازیم؟

✍رضا یعقوبی

@rezayaghoubipublic

Читать полностью…

رضا یعقوبی

میان‌مایگی

میان‌مایه بودن یعنی فراتر نرفتن از وضع موجود و قانع بودن به حداقل‌هایی که شخص به مرور زمان به آن‌ها عادت کرده است. شخص میان‌مایه کسی است که به محض سازگار کردن خود با محیط و آنچه هست، حاضر نیست بهای اندکی برای فراتر رفتن از آن بپردازد حتی اگر آن هزینه‌ی اندک به بهبود بزرگ‌تری بیانجامد. میان‌مایه‌ها اهل پذیرفتن ریسک و به خطر انداختن سرمایه‌ای اندک برای سودی بزرگ نیستند بلکه حاضرند به سود اندک خود قانع باشند و در جهان کوچک خود زندگی کنند به همین دلیل در مسائل اجتماعی و سیاسی همواره نفع شخصی را به خیر عمومی ترجیح می‌دهند. آن‌ها مسئولیت اجتماعی را نادیده می‌گیرند و در زمانی که جمع، تصمیم بزرگی گرفته باشد که بهای اندکی برای افراد و خیر بزرگی برای جامعه داشته باشد، رفتار ضداجتماعی از خود نشان می‌دهند و از آن هزینه‌ی اندک شانه خالی می‌کنند. آن‌ها در هر موقعیتی ابتدا خودخواهی و نفع لحظه‌ای خود را در نظر می‌‌گیرند و منافع عمومی‌تر، هیچ انگیزه‌ای برایشان ایجاد نمی‌کند. به همین دلیل روح آرمان‌خواهی در آن‌ها وجود ندارد و به لقمه نانی قانع‌اند و اگر برایشان از آرمان آزادی، برابری، مبارزه، اخلاق و مسئولیت اجتماعی حرف بزنید شما را به کمال‌گرایی و تنزه‌طلبی متهم می‌کنند. فراوانی افراد میان‌مایه در جامعه منجر به ایجاد ناامیدی و کشتن امید و آرمان‌خواهی و شور مبارزاتی می‌شود و در زندگی شخصی، افراد را به مرداب کوچکی قانع می‌کنند که شخص در آن قانع به جهان حقیر و ذلت‌بار خود باشد و به موفقیت و آرزوهای بزرگ فکر نکند. مثلا اگر شما قصد داشته باشید ریاضی‌دان بزرگی شوید بی‌درنگ با تمسخر به شما خواهند گفت مگر تو انشتین هستی یا مگر تو چه نابغه‌ای هستی و شوق و شور شما را می‌کشند. اگر به آن‌ها بگویید می‌خواهید کشوری دموکراتیک بسازید با تمسخر از کشورهای غربی مثال می‌آورند و قانعتان می‌کنند که ما هرگز به آنجا نخواهیم رسید. هر چه در زندگی شخصی، در محل کار، در دل مسائل اجتماعی و سیاسی با افراد میان‌مایه‌ همنشین‌تر باشید به همان اندازه میان‌مایگی خود را به شما و دیگران سرایت می‌دهند و انرژی و توان شما را تخلیه می‌کنند. از منظر سیاسی و اجتماعی، اصلاح‌طلبان حکومتی این پروژه را آگاهانه پیش بردند و جامعه را از نظر روانی خلع سلاح و ناتوان کردند تا خواست آزادی و برابری را در دل مردم بمیرانند و مردم را به جهان کوچکی و به التماس صاحبان قدرت برای اندکی آزادی قانع کنند. آن‌ها با بی‌صداقتی مفاهیم اصلاح و انقلاب را که اساسا مربوط به انقلاب‌های مارکسیستی بودند به خدمت گرفتند و مفهوم جامعه مدنی و دموکراسی را تحریف و واژگانی مثل چرخه خشونت و فروپاشی اجتماعی را برای هراس‌افکنی سوءتفسیر کردند و آزادی را مثل مستبدان "در چهارچوب قانون" محدود کردند (و این یعنی استبداد کامل) و روح آرمان‌خواهی را کشتند و با دامن زدن به روحیه‌ی تسلیم و اطاعت و منجی‌تراشی از مهره‌هایشان، جامعه را از رشد و بلوغ محروم کردند و احساس وابستگی و ناتوانی را به جای احساس استقلال فردی و آزادی و توانایی خودانگیختگی و رشد در وجود مردم کاشتند. آن‌ها به این طریق فرهنگ "وسط‌بازی" و "فرصت‌طلبی" را جا انداختند و در مواردی از این واژه سفیدشویی کردند و نام مکاتب فلسفی مثل پراگماتیسم (که سرشار از روح آرمان‌خواهی و آزادی‌خواهی است) را به شکل نوعی اپورتونیسم و ماکیاولیسم به خورد مردم دادند. این شستشوی ذهنی جامعه دهه‌ها آگاهانه و برنامه‌ریزی شده انجام شد و آثار آن در رفتار اجتماعی مردم دیده می‌شود. انتخابات جمعه‌ی قبل نشان داد که جامعه این طلسم را شکسته است و دیگر تسلیم جهان کوچک استمرارطلبان نمی‌شود، به رشد و استقلال خود اصرار دارد و با تسلیم نشدن به بازی روانی و هراس‌افکنی آن‌ها، نشان داد که از بلوغ کافی برای گذار به دموکراسی برخوردار است. حتی اگر نه برای حیات اجتماعی و سیاسی، برای حیات شخصی خودتان اهمیت قائل‌اید از افراد میان‌مایه که توان و شوق شما برای آرزوهای بزرگ را از بین می‌برند فاصله بگیرید چرا که میان‌مایگی مسری است و تن دادن به آسایش لحظه‌ای، آسان‌تر از تلاش برای موفقیت‌های بزرگ است.

در سرزمین قدکوتاهان
معیارهای سنجش
همیشه بر مدار صفر سفر کرده‌اند
چرا توقف کنم؟
من از عناصر چهارگانه اطاعت میکنم
و کار تدوین نظامنامه‌ی قلبم
کار حکومت محلی کوران نیست.
مرا به زوزه‌ی دراز توحش
درعضو جنسی حیوان چکار
مرا به حرکت حقیر کرم در خلاء گوشتی چکار
مرا تبار خونی گل‌ها به زیستن متعهد کرده‌است
تبار خونی گل‌ها، میدانید؟
(فروغ)

Читать полностью…

رضا یعقوبی

ماجرا ساده است و غالبا در تاریخ تکرار شده است: ملت رنج‌دیده‌ای از به قدرت رسیدن مردی قوی استقبال می‌کنند چون وعده‌ی نظم و آسایش می‌دهد. اما تاوان استبداد بسیار سنگین است. نظم و آسایش بدون آزادی نهایتا وضعیت گوسفندانی است که برای سلاخی پروار می‌شوند.
ص۹۶

Читать полностью…

رضا یعقوبی

همان‌طور که هیچ انسان عاقلی به کسانی که چیزی را از او پنهان کنند، اعتماد نمی‌کند، هیچ مردمی هم نمی‌توانند به چیزی که هیچ راهی برای نظارت بر آن ندارند، اعتماد کنند. هیچ کشور دموکراتیکی وجود ندارد که فاقد شفافیت و نظارت باشد. و اما همچنان #نه

Читать полностью…

رضا یعقوبی

رای نمی دهم.
نه به رای و آری به جبهه‌ی مردمی.

Читать полностью…

رضا یعقوبی

🔘روشنگری چیست؟

🔘جلسهٔ پنجم

🔘مدرس: رضا یعقوبی
@rezayaghoubipublic
✔️@Philosophy_Society_98

Читать полностью…

رضا یعقوبی

🔘روشنگری چیست؟

🔘جلسهٔ سوم

🔘مدرس: رضا یعقوبی
@rezayaghoubipublic
✔️@Philosophy_Society_98

Читать полностью…

رضا یعقوبی

منظور گوینده (جان دیویی) این نیست که نمی‌توان برای رسیدن به دموکراسی مبارزه کرد (مگر در حکومت‌های استبدادی راه دیگری هم وجود دارد؟) منظور دیویی این است که از طریق استبداد نمی‌توان به دموکراسی رسید! در واقع استدلال دیویی علیه اصلاح‌طلبان و سلطنت‌طلبان غیرمشروطه‌خواه است که استبداد را «وسیله‌ای» برای «هدف» (دموکراسی) می‌دانند. وقتی تمایز هدف/ وسیله را این‌طور بفهمیم که هر وسیله‌ای خودش یک هدف است آن‌وقت نمی‌توانیم ادعا کنیم که وسیله‌های نامشروع (استبداد) مشروعیت ابزاری دارند. دیگر نمی‌توانیم بر اساس هدف، وسیله را توجیه کنیم چون وسیله هرگز خنثی نیست و خودش هم جزئی از هدف است. پس هم باید مطالبات جزئی و خصوصی افراد را به رسمیت بشناسیم و کاملا برخلاف نگاه قبلی که لازم می‌داند باید آن‌ها را تنها بگذاریم چون صرفا منافع خودشان را دنبال می‌کنند، باید همگی حمایت کنیم تا به «برآیند» برسیم و حمایت همدیگر را جلب کنیم و هم بدانیم که هیچ استبدادی به دموکراسی ختم نمی‌شود و هدف از وسیله جدا نیست.

Читать полностью…

رضا یعقوبی

https://kargadanpub.com/book/%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/

Читать полностью…

رضا یعقوبی

✔️ انجمن علمی فلسفهٔ غرب دانشگاه اصفهان و نطقیات برگزار می‌کنند:

دورهٔ آنلاین آموزشی «آشنایی با اخلاق هیوم همچون نمونهٔ یک نظام اخلاقی سکولار و انسان‌گرایانه»

🔘 مدرس: استاد رضا یعقوبی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه

🔘 چهارشنبه‌ها از ساعت ۲۰ تا ۲۱:۳۰ (سه جلسه)

🔘 شروع دوره از ۷ شهریورماه

🔘 آشنایی با استاد:

مترجم فلسفی:

تاریخ فلسفهٔ غرب، مؤلف: آنتونی کنی - چهار جلد

روشنگری، مؤلف: آنتونی کنی

ایمانوئل کانت، مؤلف: آنتونی کنی

مسائل اصلی فلسفه، مؤلف: الیوت سوبر

لیبرالیسم و عمل اجتماعی، مؤلف: جان دیویی

سایت استاد:
http://rezayaghoubi.ir


🔘 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفاً با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.me/nutqiyyat_admin


♦️♦️♦️

✔️ T.me/nutqiyyat

✔️ t.me/Philosophy_Society_98

Читать полностью…

رضا یعقوبی

https://youtu.be/to9yNYxtMoU?si=Rs4A2rgNyUR2-kpO

Читать полностью…

رضا یعقوبی

♦️بزرگ‌ترین آرمان‌های اکثر ایرانیان از نظر استاد فلسفه آقای دکتر بیژن عبدالکریمی و ربط آن به بسط نیهیلیسم در ایران

✍حسن محدثی‌ی گیلوایی
۵ مرداد ۱۴۰۳

استاد فلسفه، ایرانیان را که درصد قابل توجهی از جمعیت‌شان زیر خط فقر به‌سر می‌برند، درگیر "تلاش برای مصرف و مصرف برای مصرف" و "تولید برای مصرف و مصرف برای تولید" می‌خواند و این را نشان از بسط نیهیلیسم در ایران می‌داند!

🔸منبع: عبدالکریمی، بیژن (۱۳۹۵) ما و جهان نیچه‌ای. تهران: نقد فرهنگ، چاپ دوم. ص ۲۸.

#نیهیلیسم
#بیژن_عبدالکریمی

@NewHasanMohaddesi

Читать полностью…

رضا یعقوبی

☺️ درس‌گفتارهای «روشنگری چیست؟»
👤 #رضا_یعقوبی

در 1783 که همه جا نام روشنگری بر سر زبان‌ها بود، پیشنهادی مطرح شده بود در این باره که ازدواج مذهبی از میان برود. کشیشی به نام فردریش زولنر که از این پیشنهاد برآشفته بود مطلبی با این عنوان نگاشت که «روشنگری چیست؟» و از تندروی‌ها به نام روشنگری گلایه و خواستار آن شده بود که پاسخی برای این پرسش پیدا شود. فضای آن زمان را می‌توان با فضای جوامع سنتی مقایسه کرد در زمانی که نام آزادی بدون تعریف دقیق و مشخصی در آن‌ها رایج می‌شود و نگرانی قشرهای مذهبی و سنتی را برمی‌انگیزد. ایمانوئل کانت در مقاله‌ای کوتاه با عنوان «روشنگری چیست؟ پاسخ به یک پرسش» سعی کرد به این سوال پاسخ دهد و جملات معروفی را در آن بیان کرد که امروزه همه جا از او نقل می‌شود: «روشنگری یعنی خروج از طفولیت خودخواسته» و «شعار روشنگری این است: شهامت به کارگیری فهم خودت را داشته باش»!

درس‌گفتارهای «روشنگری چیست؟» که در انجمن فلسفه‌ی دانشگاه اصفهان برگزار شده است حاوی شرح و «بسط» سخنان کانت در این مقاله است به همراه پرسش‌های خارج از بحث درباره‌ی دموکراسی، آزادی و حقوق شهروندی و جامعه‌ی دموکراتیک. این شش جلسه که در بهمن و اسفند 1402 برگزار شده‌اند حاوی نکاتی درباره‌ی زندگی و زمانه‌ی کانت، فضای روشنگری، ساختار جوامع اروپای آن زمان، رشد دموکراسی، مسائل و معضلات سیاسی و فکری ایرانیان در حال حاضر، ملزومات آزادی سیاسی و مدنی و اندیشه و بیان و شرح متن مقاله است. جنبش روشنگری نمونه و الگوی روشنی از گذار جوامع سنتی به جوامع آزاد دموکراتیک است که می‌تواند همیشه برای جوامع در حال گذار مفید و درس‌آموز باشد.

📎 برای دریافت صوت جلسات اینجا کلیک کنید

🙂 @sedanet
🔵 @Philosophy_Society_98

Читать полностью…

رضا یعقوبی

♦️کتاب «زن عشق جنایت» منتشر شد.
لینک خرید از سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
خرید از تلگرام آکادمی: @toakademi

«برای خود من، رنگ و بو و معنای قورمه‌سبزی با شنیدن یک داستان عوض شد...»
ادامه را اینجا بخوانید:
ادامه مطلب


نویسنده‌: حسن محدثی گیلوایی (با همکاری افسانه صادقی و ساغر عتابی)
ناشر:
نشر سحر
تعداد
صفحات: ۵۵۶
قیمت:
۴۵۰ هزار تومان

پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:

تلگرام: @toAkademi

شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: toAkademi" rel="nofollow">https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi


#شوهرکشی
#زن_عشق_جنایت
#جامعه‌شناسی_برای_مردم

.

Читать полностью…

رضا یعقوبی

آغاز ثبت‌نام دورۀ «دربارۀ آزادی» اثر جان استوارت میل
به هدایت: #رضا_یعقوبی

- معرفی دوره:

جان استوارت میل در کتاب "دربارۀ آزادی" وجوه مختلف این موضوع را باز کرده است و با نگاهی کاربردی و نه فلسفی این پرسش‌ها را برطرف می‌کند. آزادی اندیشه و عقیده، آزادی بیان، آزادی عمل، فردیت، محدودیت‌های اقتدار جامعه بر فرد، آزادی سیاسی و مدنی و کاربردهای آن‌ها در اینجا بحث می‌شود. ما در این دوره مهم‌ترین درس‌های میل دربارۀ آزادی را توضیح می‌دهیم و همزمان به پرسش‌های حاضران و ابهام‌هایشان دربارۀ آزادی پاسخ می‌دهیم (معرفی کامل در اسلایدها).
- جزئیات دوره:

سطح دوره: مقدماتی - بدون پیش‌نیاز
تعداد جلسات: 4 جبسه
هزینۀ ثبت‌نام: مبلغ 400هزار تومان برای ثبت‌نام در نظر گرفته شده است، ولی علاقه‌مندان می‌توانند با مقداری تخفیف و یا پرداخت قسطی  در این دوره شرکت کنند (جزئیات بیشتر در اسلایدها).
ثبت‌نام: @TaamoqSupport

#فلسفه، #آزادی، #جان_استوارت_میل
Taamoq | تَعَمُّق

Читать полностью…

رضا یعقوبی

🏛 موسسهٔ شهر فلسفهٔ ایران 🏛

📖 نام دوره: بنیان‌گذاران پراگماتیسم (عمل‌گرایی)
▪️نام استاد: رضا یعقوبی
▪️طول دوره: 4 جلسه
▪️روز: یکشنبه 31 تیر ۱۴۰۳
▪️ساعت: ۱۸ تا ۲۰
▪️نحوهٔ برگزاری: حضوری - آنلاین

🔗 جهت ثبت‌نام می‌توانید از طریق لینک زیر اقدام بفرمائید. ⬇️⬇️⬇️
ثبت نام
ثبت نام

ثبت نام
#پراگماتیسم
#رضا_یعقوبی

iranian.city.of.philosophy
www.philosophycity.ir

📞09361135000
☎️ 02122053556

Читать полностью…

رضا یعقوبی

پراگماتیسم

ما طالب آرمان و جهان‌بینی هستیم و می‌خواهیم آرمان‌ها و جهان‌بینی تکیه‌گاه یکدیگر باشند. فلسفه‌ای که تماما استدلال است، تشنه‌ی واقعی را سیراب نمی‌کند در حالی که فلسفه‌ای که تماما بینش است علاوه بر بینش، به شخص خوراک فکری هم می‌دهد. اگر یک دلیل عمده برای پرداختن به اندیشه‌ی ویلیام جیمز وجود داشته باشد این است که او با تشنگان واقعی سر و کار داشت و اندیشه‌ی او خوراکی نه فقط برای اندیشه بلکه برای زندگی است.

هیلاری پاتنم، از کتاب "پراگماتیسم، پرسشی گشوده" ترجمه محمد اصغری، نشر ققنوس، ص۴۳

برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر درباره دوره‌ی "آشنایی با پراگماتیسم" (شروع دوره از ۳۱ تیر) به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://philosophycity.ir/course/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D9%BE%D8%B1%D8%A7%DA%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%B3%D9%85

Читать полностью…

رضا یعقوبی

پبروز واقعی این  انتخابات: جنبش مردم تحول خواه و گفتمان "زندگی همچون کشورهای توسعه یافته"

پیروز واقعی این انتخابات مردم تحول خواهی هستند که مبتنی بر آگاهی تاریخی خود که اکنون می توان نام گفتمان "زندگی توسعه یافته" بر آن گذاشت به وضعیت موجود کشور "نه" گفتند.آنان در این مسیر نه نیاز به رهبری داشتند و نه نیاز به ایدئولوگ.رهبر آنان در این مسیر ادراک آنان بود از زشتی نهفته در اتفاقات ۹۶، اتفاقات ۹۸، اتفاقات جنبش زن، زندگی، آزادی، سقوط هواپیمای مسافربری، ریختن ساختمان در آبادان، حمله به مدارس دخترانه و بالاخره زشتی نهفته در فقر اقتصادی و زندگی شرمسارانه.....مردم مبتنی بر همین ادراک نشان دادند که خواهان زندگی عقلانی همچون کشورهای توسعه یافته هستند.آن ها اکنون تبدیل به نیرویی شده اند که برای سیاست شرط می گذارند.تا قبل از این سیاست به مردم میگفت پیامد کارهای من خیر شماست، اما اکنون مردم می گویند شروط ما برای تو امکان ماندن می دهد و اکنون شرط ما یک چیز است: ساختن ایران مدرن و توسعه یافته.حالا سیاست است که باید اینکار را ممکن کند و گرنه مردم بار دیگر این سیاست را بی معنا خواهند ساخت: چه با رای ندادن چه با پیگیری عملی مطالباتشان.این انتخابات پیروزی مردم تحول خواه بود چون سرمایه اجتماعی آن ها را چندین برابر ساخت و با ایجاد پیوند عمیق انسانی میان آن ها از آن ها یک "مردم" ساخت.اکنون نوبت نخبگان این جامعه است که گفتمان مردم را تئوریزه کنند و با روشن ساختن ابعاد مفهومی و نظری آن به قانون شدن آن کمک نمایند: گفتمان "زندگی پیشرفته" مردم باید تبدیل به قانون اساسی این کشور شود.مردم هم باید نسبت به آگاهی تاریخی خود در خصوص نوع زندگی مطلوب مورد نظرشان اندکی بیشتر بیندیشند و خود بکوشند به آن فرم و محتوای روشن ببخشند.زنده باد مردم شریف ایران.

http://t.me/mostafamehraeen

Читать полностью…

رضا یعقوبی

هیچ‌کس در حکومت استبدادی راحت نمی‌خوابد. ترسی که مستبد در وجود دیگران تزریق می‌کند، خویشاوند نزدیک ترسی است که "خودش" با آن سر می‌کند، چون خشونتی که با آن بر مردم حکومت می‌کند می‌تواند به آسانی علیه خودش استفاده شود. ص۸۸

Читать полностью…

رضا یعقوبی

🔘روشنگری چیست؟

🔘جلسهٔ ششم

🔘مدرس: رضا یعقوبی

✔️@Philosophy_Society_98
@rezayaghoubipublic

Читать полностью…

رضا یعقوبی

🔘روشنگری چیست؟

🔘جلسهٔ چهارم

🔘مدرس: رضا یعقوبی
@rezayaghoubipublic
✔️@Philosophy_Society_98

Читать полностью…

رضا یعقوبی

🔘روشنگری چیست؟

🔘جلسهٔ دوم

🔘مدرس: رضا یعقوبی
@rezayaghoubipublic
✔️@Philosophy_Society_98

Читать полностью…
Subscribe to a channel