کانال روشنفکری دینی - برای ارتباط با ما به این آدرس پیام بدهید https://www.facebook.com/religiousintellectualism -کانال تلگرام صفحه روشنفکری دینی، اولین و محبوب ترین صفحه اجتماعی در ارتباط با تهیه و معرفی و نشر آرای روشنفکران و نواندیشان دینی در فیسبوک.
آخرین قسمت داستان حدیث های جعلی در اسلام
https://www.youtube.com/watch?v=1-U9h-kasSo
قسمت سوم نقد عبدالکریم سروش بر کتب حدیث و روایات
https://www.youtube.com/watch?v=8it3Kalq4bI
واقعه کربلا از نگاه عبدالکریم سروش https://www.youtube.com/watch?v=qiJjP1u-BB4
Читать полностью…تفسیر سروش از آیه امانت الهی
https://www.youtube.com/watch?v=oTwgBurHx-Y
وحدت وجود و فاصله انسان و خدا به زبان ساده
https://www.youtube.com/watch?v=N2c3-rbb2cE
نظر سانسور شدهی اقبال لاهوری دربارهی امام زمان!
https://youtu.be/pllqikXBa18
عبدالکریم سروش: در اخبار این چند روزه شنیدیم که دو نفر یکی آقای محیالدین حائزی شیرازی و دیگری آقای محمود شاهرودی به دلیل عمل کردن به طب مسمی به اسلامی و نرفتن به سراغ درمانهای جدید، جانشان را از دست دادند.
https://www.youtube.com/watch?v=g7s7U1rL3AM
توضیحات کامل عبدالکریم سروش درباره انقلاب فرهنگی
https://www.youtube.com/watch?v=55_xFFRvMjI
نَفْسِ بهشتی
ویژگی های یک نفس بهشتی چیست؟
حمید انتظام, برنامه ای از بنیاد توحید. می ۱۷ ۲۰۱۹
@RoshanfekriDini
این برنامه گفتگویی است پیرامون زوال اخلاق و به این پرسشها میپردازیم: ۱) اخلاقیات انسانی یعنی چه؟ ۲) آیا اخلاق در سرشت انسان نهفته است یا اکتسابی است؟ ۳) چه عواملی حس اخلاقی انسان را ضعیف میکنند؟ ۴) چرا برخی انسانها گرایش به بی اخلاقی دارند؟ ۵) آیا بی اخلاقی در نظامهای استبدادی بیشتر از نظامهای دمکراتیک رشد میکند؟ ۶) جامعه چگونه میتواند به اخلاقمداری مردم مدد برساند؟ ۷) قرآن کریم چه هشدارهایی در باره بی اخلاقی میدهد؟ - حمید انتظام
@RoshanfekriDini
کسانی که ادعا میکنند اخلاقمدار یا دینمدارند، میزان حساسیتی که از خود در برابر نقض این ارزشها نشان میدهند باید با میزان اهمیت ارزش نقض شده متناسب باشد. یعنی اگر در برابر نقض یک ارزش درجه چندم از خود واکنش شدیدی نشان دهند، اما در برابر نقض یک ارزش درجه اول سکوت کنند و هیچ واکنشی از خود نشان ندهند، این نشان میدهد که انگیزه آنان در دفاع از ارزشهای اخلاقی یا دینی انگیزهای سیاسی یا اقتصادی است، نه انگیزهای دینی یا اخلاقی. همچنین است اگر در برابر نقض یک ارزش خاص در دورهای سکوت کنند و در دورهای دیگر به آن اعتراض کنند.
بنابراین، روشن است که تعهد ديني و تعهد اخلاقي اقتضا میکند که ما برای همه ارزشها درجه یکسانی از اهمیت قائل نشویم، و دربرابر نقض آنها حساسیت و واکنش یکسانی از خود نشان ندهیم. مثلاً حق الناس مهمتر از حق الله است، و حرمت دروغ و تزویر و ریا و ریختن آبروی مردم بیشتر از حرمت شرابخواری است. بنابراین، میزان پایبندی یک دیندار واقعي به ارزشهای درجه چندم نمیتواند به همان ميزان پایبندی باشد که او باید نسبت به ارزشهای درجه اول داشته باشد. همچنین حساسیت و واکنش عاطفی و عملی او در برابر نقض این ارزشها باید با درجه اهمیت ارزش نقض شده متناسب باشد.
برای مثال کسی که نسبت به بدحجابی حساس است، و حاضر است برای مبارزه با بدحجابی کفن بپوشد و تظاهرات کند، اما نسبت به رواج دروغ و ریا و اختلاس و غارت بیت المال و فقر در جامعه خود بیتفاوت است، معلوم میشود که حساسیتهای او دینی و اخلاقی نیست، بلکه سیاسی و اقتصادی است. متأسفانه در جامعه ما هستند کسانی که نسبت به بدحجابی واکنش تند و شدید نشان میدهند، اما اگر در طول روز صدها کودک خردسال را مشاهده کنند که در اثر فقر به جای رفتن به مدرسه مجبورند در سر چهارراهها یا پیادهروها جنس بفروشند یا شیشه اتومبیلها را تمیز کنند، و دیدن این صحنهها هیچ واکنشی را در آنان برنمیانگیزد.
درواقع مشکلی که ما داریم این است که نظام ارزشي اخلاقي و ديني در جامعه ما کاملاً وارونه شده، و ارزشهای درجه چندم جای ارزشهای درجه اول را گرفتهاند. و این خود یکی از نشانههای یک جامعه بد اخلاق است. اتفاقاً هم اولیای دین و هم متفکران بزرگ ما نسبت به وارونه شدن نظام ارزشی بسیار حساس بودهاند. برای مثال، حضرت علی(ع) در آنجا که میفرماید: اسلام پوستین وارونه بر تن خواهد کرد، مرادشان همین است. یکی از نقدهای اصلی حافظ به جامعه دینی روزگار خود نیز همین است که در این جامعه نظام ارزشها وارونه شده و ارزشهای درجه دوم یا چندم جای ارزشهای درجه اول را گرفتهاند. مثلاً آنجا که میگوید: «در میخانه ببستند خدایا مپسند /که در خانه تزویر و ریا را بگشایند»، دقیقاً به همین نکته اشاره دارد که اگر کسی حساسیت و دغدغه دینی و اخلاقی درستی داشته باشد و نظام ارزشی مورد قبول او وارونه نباشد، به بازبودن در خانه تزویر و ریا باید بیشتر حساسیت داشته باشد تا باز بودن در میخانه.
بعلاوه، نکته اخلاقی مهم دیگری که در این بیت نهفته است این است که سلب آزادی مردم و تحمیل ارزشهای درجه دوم دینی و اخلاقی بر آنها با استفاده از زور موجب شیوع و رواج تزویر و ریا در جامعه میشود و این به معنای دفع فاسد به افسد است. غزالی نیز وقتی علم اخلاق را فقه باطن مینامد و آن را برتر از فقه ظاهر مینشاند و از احیای علوم دین سخن میگوید، درواقع در صدد اصلاح این وارونگی است. مقصود او از احیای علوم دین احیای علوم باطنی مانند اخلاق و عرفان است، وگرنه میدانیم که در زمان او علوم ظاهری مانند فقه و کلام پررونق بودند.
.....
منبع:گفتگو با دکتر ابوالقاسم فنایی از نواندیشان حوزه دین و اخلاق با عنوان اخلاق دینی و اخلاق فرادینی؛ (بخش سوم)
https://scontent-atl3-1.xx.fbcdn.net/v/t1.0-9/10644865_953174021365105_118176233922709954_n.jpg?_nc_cat=102&_nc_oc=AQlyiDxXrp0ues4C4lNmuQ-4EQjPkCzL-iaB8D6a_lpc4wAKocpP3JahMopQUYuLD88&_nc_ht=scontent-atl3-1.xx&oh=38300fcc94bf67cffd1d9fb66ffdea38&oe=5DB17857
@RoshanfekriDini
گزیده ای از این بیانیه
ما امضاء کنندگان این بیانیّه معتقدیم «توهین به مقدّسات» اگر معنای محصّل و قبحی داشته باشد این قبح تنها اخلاقی است. قبح اخلاقی «توهین به مقدّسات» نیز شامل «توهین به مقدّساتِ» تمام ادیان و مذاهب میشود و نه صرفاً «مقدّسات» اسلامی. قبح عامّ اخلاقی «توهین» به «مقدّساتِ» همگان ریشه در قبح اخلاقی هر گونه توهین دارد. با این حال، هر امر قبیح اخلاقیای را نمیتوان جرمانگاری کرد. با این همه، جرمزدایی از «توهین به مقدّسات» به معنای روا داشتن «گفتار نفرتزا» (hate speech) و «مروّج خشونت» به ویژه نسبت به گروههای اقلیّت در جامعه نیست.
مسلمانان در بسیاری از حوزههای تمدنی نشان دادهاند که میتوانند با تسامح، کرامت و جدال احسن از عقاید و سبک زیست خویش دفاع کنند و نیاز به عصبانیّت متقابل و بهرهگیری از ابزار طعن، زور و خشونت (ولو قانونی) در برابر مخالفان خود ـــ به ویژه در جوامعی که در اکثریّت هستند ـــ ندارند. به گمان ما این تسامح و بردباری و مواجههی کریمانه، استدلالی و منطقی به خصوص در جوامعی چون ایران بیش از پیش ضروری است ـــ جامعهای که حکومت استبداد دینی بخش قابل توجّهی از جامعه را به عکس العمل در برابر زورگوییها، ستم و تبعیضهای عریان و نهادینهاش وامیدارد.
ما امضاء کنندگان این بیانیّه معتقدیم موادّ مربوط به قانون «توهین به مقدّسات» در قانون کیفری ایران بایستی از اساس برچیده شود. قانون «توهین به مقدّسات» موجب نقض حقوق بنیادی آدمیان از جمله حقّ آزادی بیان انسانها میشود، قانونی تبعیضآمیز است، ایمان اسلامی را از معنای اصیل آن تهی میکند و ریشه در قرآن و سیره مسلّم نبوی ندارد.
حسن یوسفی اشکوری، محمّدجواد اکبرین، عبدالعلی بازرگان، محمّد برقعی، سروش دبّاغ، رضا علیجانی، داریوش محمّدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی، صدّیقه وسمقی.
https://zeitoons.com/64815?fbclid=IwAR0u0F93RCq4f27ncnnRsMDL0wXBxE8_WEVYH5RT-Za-1SjsJmk1aOA6w-k
@RoshanfekriDini
صحبتی درباره فرهنگ و حکومت
...فرهنگ هیچ وقت نباید در اختیار دولت ها باشد. کار حکومت باید فقط رفع کردن باشد ،نه خلق کردن.من سالها پیش در جلسه ای در صدا و سیما به آن ها گفتم: شما حداکثر میتوانید فرهنگی را که خود مردم تولید میکنند به خود مردم بدهید. شما حق ندارید قدرت هم ندارید که خط فرهنگی مردم را تعیین یا خط فرهنگی آنها را عوض کنید. یا اصلا فرهنگ سازی بکنید.این حرف ها درست نیست.
جامعه اگر خودش فرهنگی دارد شما باید آینه ان فرهنگ باشید. اگر خود تحولی دارد شما آینه آن تحول باشید. بیشتر از این نمیتوانید بکنید.اصلا اجازه ندارید در ذهن مردم کشت و زرع کنید.شما حداکثر یک جویبار فرهنگی هستید کنار صد جویبار دیگر نه جویبار مسلط نه جویبار واحد.اگر یک جامعه جامعه است که از علم و فلسفه و شعر و هنر لبریز است شما باید این علم و فلسفه و هنر را منتقل کنید،از یک نقطه کشور به یک نقطه دیگر.از کسی که میداند به کسی که نمیداند. نه اینکه خودتان فلسفه بتراشید و علم خلق کنید. پس دانشگا ه ها چه کاره اند؟ عالمان و نویسندگان و روشنفکران و روحانیان و ..چه کاره اند؟و اصلا شما چه کاره اید؟ و چگونه میتوانید معلم مردم باشید؟
حالا هم به شما عرض میکنم که دین و فرهنگ و هنر را نباید از حکومت ها انتظار داشت.نه تنها نباید انتظار داشت اگر انها هم دست به خلق علم و هنر و فرهنگ زدند باید جلویشان را گرفت. باید گفت این کار شما نیست.کار حکومت ها برداشتن موانع از پیش پای فرهنگ و هنر است و توده مردم خالق و حامل فرهنگ اند.
وقتی ما می گوییم موانع را باید از پیش برداند این موانع که حرفی و کلامی نیست.یکی از این موانع اقتصادی است.حکومت در عرصه اقتصاد
باید دخالت کند.نحوه و میزان این دخالت البته از مسائل پیچیده زمان ماست.یک جامعه فقیر نمیتواند جامعه آزاد باشد.نمیتواند یک جامعه مولد باشد. نمیتواند یک جامعه امن باشد. نمیتواند یک جامعه اخلاقی باشد.از دل فقر و نداری و سوء روابط اقتصادی هر فساد و رذیلتی بیرون می آید. بله حکومت در عرصه فرهنگ هم باید همین کار را بکند و حکومت یک پاسبان است و باید به صورت یک ضابط و ناظر عمل کند...
منبع: مصاحبه عبدالکریم سروش با مجله گزارش فیلم،شماره ۱۳۷ مورخ ۱۳۸۷/۸/۱۵
https://www.facebook.com/religiousintellectualism/photos/a.648922535123590/659598487389328/?type=3&theater
@RoshanfekriDini
بخش چهارم نقد عبدالکریم سروش درباره حدیث و روایات
https://www.youtube.com/watch?v=FNpjWNDz6p8
قسمت دوم نقد دکتر سروش بر حدیث و روایات https://www.youtube.com/watch?v=n41oANnPI4c
Читать полностью…بی اعتباری اکثر حدیث و روایات مذهبی از زبان عبدالکریم سروش
https://www.youtube.com/watch?v=MCIgx_nbc6E
خمینی اختیارات ولی فقیه را در حد خدا میدانست!!!
https://www.youtube.com/watch?v=ZUEEQ0nzP3Q
به مناسبت سالروز درگذشت علی شریعتی
https://www.youtube.com/watch?v=sdRh1pO4PVk
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد!
در ادامه بحث معجزه دکتر سروش، چگونه میتوان چنین پدیده هایی را توجیه عقلانی کرد؟ - تماشای فیلم در یوتیوب
ماجرای یک معجزه باورنکردنی + احضار روح، رویای صادقه، ذهن خوانی
https://youtu.be/eDQf4qgpnZo
https://www.youtube.com/watch?v=qL67I05LidA&feature=youtu.be
Читать полностью…امیدوارم که پند دکتر سروش را در سال جدید به کار بریم! https://youtu.be/w0H2fm_uWc0
Читать полностью…گوشه ای از مصاحبه جدید با عبدالکریم سروش
اماکن مسمّی به مقدس به هیچ وجه از جان آدمیان مقدس تر نیستند. اولا که سابقهای در اسلام ندارند، ثانیا ما هیچ دلیل عقلی و نقلی معتبری نداریم که این خفتگان در زیر خاک، خواه امام باشند خواه خواهر امام خواه برادر امام، صدای زائران را میشنوند و به آنها پاسخ میدهند و یا اساسا قدرت برآوردن حاجات آنها را دارند. آنان در زمان حیات خود برای درمان دردهاشان به طبّ زمانه و طبیبان دوران مراجعه میکردند. اینان که امروزه اینهمه از طبّالرضا و طبّالصادق دم میزنند نمیدانند که این همان طبی بود که امامان بدان عمل میکردند و بههبچ وجه جنبه الهی و آسمانی نداشت؟ کجا در حکایات و روایات شرعی آمده است که مردم بر در خانه پیامبر یا امامان صف میکشیدند تا امراضشان را شفا دهند؟ ابن خلدون میگوید پیامبر هنگام بیماری به طبیبان راهنشین حجاز مراجعه میکرد و از آنان داروهای گیاهی میگرفت. وقتی امام علی را ضربت زدند جرّاحی یهودی را بر بالینش آوردند تا او را علاج کند. نه علی نه حسن و نه حسین هیچکدام دست به معجزه نبردند بلکه شفای علیّ را از یک یهودی خواستند.
گفتهاند که هیچ مغازهداری بهاختیار دکان خود را تعطیل نمیکند. مداحان و روحانیان مداحصفت هم چنیناند. امروز قم بدست مداحها افتاده است.
من مشکلی ندارم با اینکه آدمیان به بزرگان خود احترام بگذارند، حتی به قبور آنها احترام بگذارند. اما قصهی حرمت نهادن و ستایش کردن چیزی است و قصهی حاجت خواستن و شفا خواستن چیز دیگری است. اینها را از یکدیگر باید جدا کرد. دیریست که در تاریخ اسلام قصهی رفتن به مزارها اهمیت و قداست پیدا کرده، این مزارات سرقفلیهایی پیدا کرده و گردانندگانی هم دارد که کرامات و معجزات مجعوله بسیاری نقل میکنند و در میان مردم میپراکنند و از این طریق دل خلایق را میربایند و در هنگام ناامیدیها و دشواریها به آنان تلقین میکنند که روا شدن حاجتشان و برطرف شدن بلایا را از این مزارات طلب کنند در صورتیکه هیچ حجت عقلی و نقلی معتبری بر صحت این رفتارها نداریم.
متن کامل مصاحبه
https://www.zeitoons.com/74428
https://www.youtube.com/watch?v=5TARcTqcVd4&feature=youtu.be
Читать полностью…حکم ۴۰ سال حبس برای آواز زنان! چرا؟
از زمانی که زنان یک انگشت را در دهان میگذاشتند تا صداشان را موقع صحبت کردن با «مرد نامحرم» تغییر دهند حالا سالها گذشته اما همین امروز هم ما در کشوری زندگی میکنیم که صدای آواز زنان نه تنها ممنوع که حرام شرعی است.
نیمی از جمعیت ایران حق آواز خواندن ندارند. استعدادهای هنری بسیاری در سالهای پس از انقلاب ۵۷ به هدر رفته و صدای زنان در گلوهاشان حبس شده است. چرا دین اسلام آواز زن را حرام دانسته؟ آیا در این ممنوعیت تنها نقش نهاد مذهب را میتوان دید؟ یا رد پای سیاست و فرهنگ و جامعه هم آشکار است؟
این هفته در تابو میزبان احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جرج واشینگتن و حسین بهاربین، خواننده و استاد آواز هستیم تا درباره همین موضوع بحث کنیم.
@RoshanfekriDini
قرآن و انجیل قسمت پنجم, دکتر عبدالکریم سروش, ۲۸ ژوئن 2019.
@RoshanfekriDini
مجموعه مقالات دکتر محسن کدیور درباره فتوای قتل و ارتداد در اسلام
https://scontent-lga3-1.xx.fbcdn.net/v/t1.0-9/422778_379734515375728_531094682_n.jpg?_nc_cat=106&_nc_oc=AQk53BMUAnK0S2Z4JsqfYZG-pnSHNDOwzNA1LHVuOLSH0Wig2gyg_9UkM7n-kCcvLoA&_nc_ht=scontent-lga3-1.xx&oh=281b9771fe7284cc32aeb7716a69b636&oe=5DB9114C
پیشگفتار و مقدمه : رساله نقد مجازات مرتد و سابّ النبی
http://www.rahesabz.net/story/48610/
بخش اول: صدور حکم ارتداد و سبّ النبی خارج از محکمه صالحه و سپردن اجرای حکم اعدام به توده مردم رواج بی قانونی و هرج و مرج است
http://www.rahesabz.net/story/48637/
بخش دوم: ادعای مهدورالدم بودن مرتد و سابّ النبی بر اساس تک خبر واحد مخدوش
http://www.rahesabz.net/story/48713/
بخش سوم : نقد ادعاهای «تواتر معنوی و اجمالی و صحت اکثر روایات قتل مرتد»
http://www.rahesabz.net/story/48812/
بخش چهارم : نقد ادعای اجماع و ضرورت در قتل مرتد و سابّ النبی
http://www.rahesabz.net/story/48906/
بخش پنجم : هیچ کس به صرف عنوان ارتداد به امر رسول اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) و دیگر ائمه (ع) به قتل محکوم نشده است
http://www.rahesabz.net/story/48915/
بخش ششم:اقوال فقیهان برجسته در تعطیل حدود در زمان غیبت
http://www.rahesabz.net/story/49063/
بخش هفتم: عدم حجیت خبر واحد در امور مهمه
http://www.rahesabz.net/story/49145/
بخش هشتم: صدور فتاوای اعدام مرتد و سابّ النبی «وهن اسلام» است
http://www.rahesabz.net/story/49269/
بخش نهم: تبدّل موضوع مرتد و نقد دائمی بودن حکم قتل مرتد و سابّ النبی
http://www.rahesabz.net/story/49319/
بخش دهم: (قسمت اول): ناسازگاری حکم قتل مرتد و سابّ النبی با محکمات قرآن
http://www.rahesabz.net/story/49409/
بخش دهم: (قسمت دوم):ناسازگاری حکم قتل مرتد با محکمات قرآن
http://www.rahesabz.net/story/49516/
بخش دهم ( قسمت آخر): دلایل هفت گانه غیرقابل اجرا بودن حکم وجوب قتل مرتد و سابّ النبی
http://www.rahesabz.net/story/49619/
@RoshanfekriDini
ممنوعیت ازدواج با بهاییان؛ سرکوب و تحقیر شهروندان بهایی
در اسلام ازدواج فرد مسلمان با غیرمسلمان ممنوع است. مگر آنکه فرد غیرمسلمان پیش از ازدواج، حاضر به تغییر دین خود شود. این ممنوعیت وقتی به باورمندان به ادیانی مثل یهودیت یا بهاییان میرسد، جنبه تابویی به خود میگیرد. تابویی که ای بسا نهاد مذهب، نهاد خانواده و جامعه همگی در تولید و بازتولید آن نقش بازی میکنند. آن طور که در رساله آیتالله خمینی آمده ازدواج با به گفته او، «فرقه ضاله بهایی» باطل است و حتی فرزند حاصل از این ازدواج هم صرفاً ملحق به فرد مسلمان است و فرد بهایی حقی از فرزند خود هم ندارد!
منتقدان میپرسند آیا چنین رویکردی خودبرتربینی، و نقض حقوق بشر نیست که با تحولات امروز جامعه ایرانی همخوانی ندارد؟
در این برنامه از تابو میزبان سروش دباغ، پژوهشگر دین و فلسفه و شاهین میلانی مدیر مرکز اسناد حقوق بشر ایران هستیم تا درباره همین موضوع بحث کنیم.
@RoshanfekriDini
جلسه دوم سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش با عنوان فسون و فسانه درباره خرافات های رایج در دنیای امروز - با حجم کم و کیفیت صدای خوب . @RoshanfekriDini
Читать полностью…