🔰 باز تولید "تحجر سیاسی" با اتکاء به "فقه طالبانی"
✍️هادی سروش
✅دریک "متینگ فرمایشی"درافغانستان عده ای اززنان جمع شده وتعدادی ازآنان شعارومتن های ازپیش آماده شده ای خواندند!
🔺دراین متینگ فرمایشی مواردمتعددی از تحجر سیاسی دیده میشود که برخی از آن عبارتند از:
۱- نوع حجاب آن هم اجباری!
۲- توهین به مفاهیم مورد احترام بین المللی!
۳- استناد رفتار متحجرانه خود ، به قرآن و سنت رسول الله (ص)!
۴- درخواست پی گیری قضائی به صِرف دگراندیشی!
۵- ترویج و تئوریزه خشنونت دولتی
۶- تهدید به حذف هرکسی که مثل آنان نمی اندیشد و مثل آنان انتخاب نمیکند!
۷- تبدیل جمهوریت به امارت، تا امیر؛ هر کاری اراده میکند،انجام دهد و پاسخگو هم نباشد!
۸- خواندنِ متن های دیکته شده و مشابه بایکدیگر!
و ...
✅اینها رفتارها دارای ظاهری است و باطن ؛ ظاهر آن تحجر و عقب ماندگی و خشونت است همان چیزی که دشمن در پی آن است تا با تمسک به آن، "اسلام" را به جهان "وارونه" معرفی کنند!
وباطن آن ؛ "فقه طالبانی" است.
✅در "فقه طالبانی" چیزهای حرف اول را میزند که اصلا در "فقه الشریعه" وجود ندارد ! و البته وجودِ اموری هم در فقه قطعی است که در فقه طالبانی اثری از آن دیده نمیشود.
📌در فقه طالبانی ، چیزی بنام رعایت "مصلحت مکلفین" جای ندارد و هر فتوای صددرصد مفسده آفرین در حق انسان مسلمان صادر میشود.
📌در فقه طالبانی، چیزی بنام رعایت حقوق انسانی و حقوق بشر اصلا دیده نمیشود.
📌در فقه طالبانی،حق انتخاب برای شهروندان یک جرم نابخشودنی است.
📌در فقه طالبانی همگان فدایی یک نفرند و آن یک نفر امیر و خلیفه و حاکم است.
📌در فقه طالبانی ؛ توجه مفتی در فتوا به مقتضیات روز ، حرف مفت و انحراف از شریعت است.
📌در فقه طالبانی جرم با اتهام ثابت میشود و نیاز به شهود و دادگاه و وکیل و دفاع متهم از خود نیست.
📌در فقه طالبانی یک نفر طبق اجتهاد سلیقه ای خود، برای همه تصمیم میگیرد و حکم خود راحکم رسول الله (ص) میداند و بیعت کنندگانش هم پذیرا هستند.
📌در فقه طالبانی هرکسی به قرائت آنان از شریعت معتقد نباشد در زمره مشرکین قرار گرفته و خونش مباح است.
📌و خلاصه در فقه طالبانی چیزی بنام اخلاق و حقوق جای ندارد که ندارد !
🔺همه این خلاف های فقهی این عناصر عقب افتاده و متحجر از آنجا نشأت گرفته که فقه شان مستند به ؛ انبوهی از احادیث جعلی و دروغین است . و در آن مواردی هم که حدیث ندارند ، دست آویزشان ؛ "قیاسات خشن" و غیرانسانی است که نام "اجتهاد" بر او میگذارند.
✅خلاصه ای از آموزه های "فقه طالبانی" است که در "تحجرسیاسی" نمایان است در زبان و بیان صریح "فقیه طالبانی" آمد و بدون ذره ای حیاء اخلاقی و یا شرم انسانی گفت:
"میگویند مردم برای حقشان به خیابان آمدهاند و به آن ها شلیک کردند! غلط کردید که در مقابل حکومت اسلامی ایستادی، حکومت اسلامی با دمکراسی فرق دارد... من بعنوان یک طلبه دین اعلام میکنم ؛ هرکس به خیابانها بیرون بشود و علیه حکومت اسلامی شعار میدهد، شرعا از نظر دین ، مجاهدین حق دارند که آنها را سرکوب بکنند."
📌آیاچنین "منش متحجرانه"و "کوششِ متقلبانه" ؛ برای ما و شما جدید است ؟
✅یاد آن "خمینی بزرگ" بخیر که درباره تحجر و تقلب ، میگفت :
"خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است."
✅و یاد "مطهری" آن شاگرد بی مثالش نیک باد که در رابطه با خروجی "تحجر سیاسی" گفت:
"برای این که پشتوانه ای برای نظریات سیاسی استبداد مأبانه خود پیدا کنند مدعی شدند که حکمران درمقـابل مردم مسئول نیست بلکه او فقط دربرابر خدا مسئول است."
✅اجازه دهیداکنون که سخن از فقه و تقلید مطرح شد،توجه شما را معطوف به حدیث مهمی کنم که امام صادق (ع) شیعیان را تقلیدی که از سنخ "تقلید یهودیان" است بر حذر داشت و بعد از تقبیح "مقلدان یهودی مسلک" ، برای فقیه وتقلیدچنین معیار مشخص فرمود:
"عامه شیعیان مااگر در فقهای خود اعمال خلاف، تعصب شدید، تزاحم بر سرقدرت وثروت دنیا،طرفداری ازطرفداران خود هرچند ناصالح باشند،كوبیدن مخالفین خود هرچند مستحق احسان باشند، در آنهاحس كنند و باز هم چشم خود را ببندند و از آنها پیروی كنند عیناً مانند همان عوام یهودند و مورد مذمت و ملامت هستند."(الاحتجاج/۲۶۲)
✅استاد مطهری میگوید:"تقلیدِ درست ؛ سرسپردن و چشم بستن نیست، بلکه چشم باز كردن و مراقب بودن است و اگرنه مسئولیت و شركت در جرم است."
🔸 خروجی این مقاله؛
از آنجا که دین وابسته ایم و دریچه دینداری "فقه" است ، و فقه با قرائت های مختلف از فقیهان متفاوت صادر و یا بیان میشود؛حواس مان جمع باشد که گرفتار فقه و فقیهی نشویم که خروجی اندیشه های مان؛دگم اندیشی وتحجر و به مسلخ بردنِ انسانیت واخلاق، و تعمیم وتوجیه خشونت باشد.
🔸بازگشت به قرآن و توسعه ملی در اندیشه طالقانی
🔹محمد توسلی
📗منبع: متن خلاصه و مقاله به مناسبت چهلمین سال در گذشت آیت الله طالقانی - آبان ۱۳۹۸
📌طالقانی و بازرگان از همان شهریور 1320 ریشه مشکلات اصلی و عقب ماندگی جامعه را در دو عامل «فرهنگ استبدادی» و «پیرایه ها و خرافات مذهبی» می دانستند و تلاش های فرهنگی – اجتماعی خودشان را در طول حیات خود در همین راستا برنامه ریزی و متمرکز کردند. این فرایند در آثار و اقدامات آنان کاملا مشهود است.
📌 راهبرد «بازگشت به قرآن» برای برخورد با مشکل تاریخی «پیرایه ها و خرافات مذهبی» در جامعه ایران محور اصلی تلاش های فرهنگی و اجتماعی طالقانی را در طول حیاتشان تشکیل میدهد. طالقانی با شناختی که از مبانی تاریخی اسلام سنتی در حوزه و پیشگامان تاریخی آن در تاریخ دویست ساله ایران از جمله در انقلاب مشروطه چون شیخ فضل الله نوری دارد در عرصه های مختلف در طول چند دهه با بازگشت به محکمات قرآنی برای زدودن پیرایه ها و خرافات مذهبی از فرهنگ عمومی جامعه که موجب عقب ماندگی جامعه شده تلاش پیگیر و آگاهی بخش داشته اند.
📌برگزاری کلاس های منظم آموزش قرآن در مراکز مختلف به ویژه شب های جمعه در مسجد هدایت، همکاری و مشارکت در تشکیل نهادهای مدنی از جمله سخنرانی ها در این نهاد های مدنی بخشی از تلاش آگاهی بخش ایشان را در این راستا تشکیل می دهد.
📌طالقانی علاوه بر تدوین و انتشار دستاوردهای پژوهشی قرآنی خود در «پرتوی از قرآن»، برای نشان دادن ریشه های تاریخی پیرایه ها وخرافات مذهبی که در اعماق فرهنگ عمومی جامعه رسوخ کرده است در سال 1334 دست به انتشار کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» میرزای نائینی و اضافه کردن مقدمه و پاورقی های توضیحی و آگاهی بخش آن کردند و بطور ایجابی با زمینه های نگاه اسلام فقاهتی سنتی که خرافات را در جامعه گسترش داده برخورد می کند.
📌مواضع سیاسی طالقانی در طول چند دهه از جمله در بنیانگذاری نهضت آزادی ایران در سال 1340 و حمایت از کار جمعی و ایستادگی در مقابل مستبدان و دیدگاه های اسلام سنتی منادی خرافات به ویژه در چند ماه حیات خود در رویدادهای بعد از پیروزی انقلاب، نگاه راهبردی طالقانی را در خصوص رفع موانع توسعه ملی به تصویر میکشد. همان نگاهی که مهندس بازرگان و یاران ایشان در طول جهار دهه گذشته پیگیری و این فرایند آگاهی بخشی را تقویت کرده اند.
📌اگر پیشنیاز اجرای برنامه های توسعه ملی، رفع موانع اصلی توسعه در جامعه ایران بوده است و اگر مسائل فرهنگی جامعه ما چون زمینه های تاریخی خرافات مذهبی و فرهنگ استبدادی از موانع اصلی عقب ماندگی جامعه ما بوده است؛ طالقانی و بازرگان را می توان از پیشگامان تدارک برنامه های توسعه ملی و حرکت بسوی مدرنیته قلمداد کرد.
🔷 کانال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
📎متن کامل مقاله را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/3z0c1tY
@roshanfekriirani
◀️ بازخوانی اعدام حبیب الله آشوری نویسنده کتاب توحید در سال ۱۳۶۰
✍️مهدی نصیری
📝حبیب الله آشوری (زاده ۱۳۱۵ گناباد - مقتول شهریور ۱۳۶۰ زندان اوین) روحانی انقلابی که در دهه ۵۰ در زمره شاگردان و دوستان آیت الله خامنه ای در مشهد بود، در سال ۱۳۵۶ کتابی را با عنوان توحید منتشر می کند.
🔻این کتاب مباحثات و مجادلات زیادی را در محافل انقلابی حوزوی بر می انگیزد. عده ای از جمله آقای خامنه ای مدافع کتاب و محتوای آن بوده و حتی بر اساس برخی نقلها ایشان محتوای کتاب را برگرفته و نوعی انتحال و اقتباس از مباحث خود می دانسته بدون آن که در کتاب به آن اشاره شود، و از این جهت از آشوری گله مند بوده است.
🔻اما عده ای دیگر از جمله مرحوم آیات مصباح و خزعلی، سخت منتقد محتوای کتاب بوده و آن را تا آنجا التقاط با مبانی ماتریالیستی می دانسته اند که بر اساس آن حکم به ارتداد آشوری می دادند.
🔻در سال ۱۳۵۶ که سال دوم طلبگی من بود، روزی را به خاطر می آورم که در حوزه علمیه دامغان که مرحوم آیت الله خزعلی در شهر ما تبعید بود، جلسه داغ و پرچالشی را با حضور طلاب دامغانی مقیم قم در مدرسه حاج فتحعلی بیک دامغان در نقد کتاب توحید آشوری برگزار کرده بود.
🔻تا اینجای ماجرا هیچ اشکال و امر غیر طبیعی وجود ندارد. کتابی نوشته شده و مخالفان و موافقانی دارد. عالمانی آن را توحید ناب و عالمانی دیگر آن را توحید التقاطی می دانند و پیرامون آن بحث می کنند.
🔻اما فاجعه از اینجا آغاز می شود که
پس از پیروزی انقلاب که بحث پیرامون کتاب توحید ادامه داشت روزی حجت الاسلام حبیب آشوری که برای شنیدن مذاکرات نمایندگان پیرامون گروگانهای آمریکایی به مجلس شورای اسلامی می رود، با گزارش مرحوم دیالمه نماینده مردم مشهد از سوی دادستاني بازداشت شده و به اوین برده می شود و در کمال تاسف و شگفتی، پس از مدتی بازداشت به استناد فتوای ارتداد آقایان مصباح و خزعلی بابت نگارش کتاب توحید از سوی آقای لاجوردی اعدام می شود.
📌در اینجا چند نکته وجود دارد:
🔻۱. چرا آیات مصباح و خزعلی، نسبت به محتوای کتابی که محل اختلاف بین عالمان و فقیهان بوده، با قاطعیت حکم به التقاطی بودن آن کرده و احتمال خطا در برداشت خود را از کتاب نداده اند؟
🔻۲. با فرض این که دیدگاه آقایان مصباح و خزعلی در باره التقاطی بودن محتوای کتاب توحید قطعا درست بوده، چرا بر خلاف نظر مشهور فقهای شیعه حکم به ارتداد متفکر و نویسنده ای مسلمان داده اند که از سر شبهه و تشخیص اشتباه مطلبی التقاطی و حتی فرضا کفر آمیز نوشته است؟
🔻۳. چرا دستگاه قضائی جمهوری اسلامی به استناد نظر و فتوای یک یا چند فقیه که بر خلاف نظر فقهای دیگر بوده اقدام به اعدام یک روحانی مبارز (و احتمالا بدون محاکمه رسمی و قانونی) می کند و جان انسانی بی گناه را می گیرد؟
🔻۴. چرا موافقان کتاب توحید، به دفاع از مرحوم آشوری نپرداختند و مانع اعدام وی نشدند؟
🔻۵. اساسا صدور حکم ارتداد و مجازات اعدام به خاطر طرح یک اندیشه و عقیده ولو باطل و کفر آمیز در حالی که صاحب اندیشه و عقیده در مقام ستیز با حقیقت نیست و دریافت خود را درست و حق می داند، بر خلاف یک قرائت متین و قابل دفاع فقهی از آزادی اندیشه است، که باید ترویج شود تا در آینده مانع از برخورد تکفیری و ریختن خون بی گناهان در جامعه اسلامی شود.
🔻۶. بر اساس فتوای برخی فقهای شیعه اساسا اجرای حدود الهی از مناصب امام و حاکم معصوم است و در عصر غیبت کسی حق اجرای حدود از جمله حد ارتداد را ندارد.
🔻۷.وظیفه دستگاههای مربوطه، جبران مادی و معنوی این خون به ناحق ریخته شده و دیگر خونهای به ناحق ریخته از این قبيل و دلجویی از بازماندگان است.
🔻۸. توجه به نقطه محوری دیدگاه حیرت یعنی عدم اتمام حجت بر اغلب قاطع انسانها در عصر غیبت و فقدان حاکمیت امام معصوم، باب هر گونه خشونت ورزی با پیروان ادیان و مذاهب و دگراندیشان را بسته و تنها به گفتگو و بلاغ مبین و منطقیِ آنچه مؤمنان و صاحبان عقاید، حق و حقیقت قلمداد می کنند، توصیه می کند.
@nasiri42
✳️ برای تهیه کتاب جنگ و صلح با تخفیف 30 درصدی، پیرامون سال های پایانی جنگ ایران و عراق و دوران بازسازی می توانید به سایت زیر مراجعه کنید.
https://b2n.ir/a88829
@oghalaa
🎧خداباور و خداناباور از هم چه میآموزند؟
❓خداباوران و خداناباوران، مومنان و غیرمومنان، چه از هم میتوانند بیاموزند؟ آیا ارزشهایی در هر یک از دو گروه حاضر در این کارزار عقیدتی هست که برای گروه دیگر مفید و آموزنده باشد؟
#امید_شمس
#یاسر_میردامادی
#پرگار
🔴 الحاد مدرن چیست؟
👤 دکتر سید حسن حسینی عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
🔰 مسئول مدرسه بین المللی خداباوری شریف
🔖 اتئیسم ناشی از تحلیل فلسفی
🔖 اتئیسم ناشی از علوم
🔖 معرفی اتئیسم نو و نقدها
🔖 تمرکز بر آراء آنتونی فلو, ویلیام رو و گراهام اپی
⏰ مدت زمان سخنرانی: 70 دقیقه
🆔 @theismschool
🆔 @dinonline
مستند «مجمع عقلا»، ناگفته هایی درباره دهه شصت و هفتاد و چگونگی شکست مذاکرات ایران و آمریکا و آغاز اعتراضات گسترده مردمی در شهرهای مختلف ایران است. این مستند به چگونگی شروع اعتراضات مردمی در دولت هاشمی رفسنجانی و سرکوب اعتراضات مردمی می پردازد.
این مستند را در سایت زیر تهیه نمائید.
https://tamasha.safirfilm.ir/?p=1888
@majma_oghala
نسبیتگرایی اخلاقی
آرش نراقی
نسبیتگرایی اخلاقی چیست؟ اهمیت و جذابیت این دیدگاه در چیست؟ مهمترین دلایلی که فیلسوفان و متخصصان علوم انسانی و اجتماعی برای تأیید این دیدگاه عرضه کردهاند، کدام است؟ آیا نسبیتگرایی اخلاقی موضعی قابل دفاع است؟ مهمترین انتقاداتی که بر این دیدگاه وارد شده است، کدام است؟
یکشنبه، ۲ خرداد ۱۴۰۰ (۲۳ می ۲۰۲۱)
🔺صوت ارائه محمدحسین بادامچی در نشست حاکمیت و بحران اعتماد از دیدگاه علوم انسانی با موضوع «جامعهشناسی نفاق بعنوان جامعهشناسی بومی ایران، و کاربست آن در تحلیل ترس زیربنایی به جای اعتماد روبنایی»/ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
Читать полностью…در همه پرسشها و پاسخهای ناظر به نظریه «دین و قدرت» عبدالکریم سروش نقطه گمشدهای درباره روششناسی دینپژوهی وجود دارد. این ابهام مرا واداشت که ضمن شرحی بر روشها/رویکردهای گوناگون دینپژوهی، با مثالهایی توضیح دهم که چگونه نظریه دین و قدرت میتواند در چارچوب هر یک از این روشها فهمیده شود و در عین حال گویی به هیچ یک از آنها ملتزم نیست.
...
نظریه دین و قدرت سروش صرفاً به دلیل اینکه از پیشداوری به دور است نمیتواند پدیدارشناسانه نامیده شود. اما اگر هم بخواهد در قالب پدیدارشناسی دین باشد گرفتار نقدهایی میشود که این رویکرد را در بسیاری از محافل علمی سه دهه گذشته از پا انداخته است. یعنی باید ادعای تاریخی خود را محدود سازد و از روشهای تاریخپژوهانه که آنها هم به دور از جانبداری است، پیروی کند؛ مرز مشخصی میان تفاسیر متون دینی و خود متون دینی ایجاد کند؛ توجه داشته باشد که خود مفاهیمی چون اقتدار و سیاست در طول زمان تحول یافتهاند.
https://www.dinonline.com/32306
🔸ظرفیت هوش مصنوعی در فرایند استنباط
🎙ارائهدهنده: امین رادمند؛ پژوهشگر حقوق
#تقریرات_صوتی
@taqriraat
هم اکنون بحث روشنفکری دینی با حضور دکتر سروش و دکتر ملکیان در کلاب هاوس
https://www.joinclubhouse.com/event/MdOkoEL7
▶️ فایل صوتی
مسئولیت روشنفکران
دکتر احمد صدری - دکتر مهرزاد بروجردی
10 آپریل 2021, حلقه دیدگاه نو
🔹 @didgahenochannel
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
سخنان عبدالکریم سروش درباره دولت جدید در ایران و طالبان برآمده در افغانستان
@DrSoroush
📌چند نکته پیرامون یادداشت اعدام حبیب الله آشوری
✍️مهدی نصیری
📝یادداشتی که دیروز در کانال من در باره اعدام نویسنده کتاب توحید مرحوم حبیب الله آشوری به جرم ارتداد در سال ۱۳۶۰ منتشر شد و با استقبال گسترده خوانندگان و مخاطبان فضای مجازی مواجه شد، موجب برخی سوء تفاهمها شد که توضیح نکات زیر را لازم می دانم:
۱. انتشار این مطلب در این مقطع به این دلیل بود که در شهریور ماه سالگرد اعدام آشوری، با بازخوانی این اتفاق تلخ و تحلیل آن، از بروز اتفاقات مشابه و برخوردهای تکفیری و خشونت آمیز در جامعه با صاحبان اندیشه و فکر و آثار آنان جلوگیری شود و تنها به گفتگو و جدال احسن و نقد و بررسی اندیشه و عقاید اکتفا شود.
۲. پس از انتشار مطلب، برخی از افراد موثق به من اطلاع دادند که از سوی آیت الله خامنه ای برای نجات و رهایی مرحوم آشوری پس از دستگیری، تلاشها و پی گیریهایی صورت گرفت اما متاسفانه از سوی مسئولان قضایی ترتیب اثر داده نشد.
۳. این که در یادداشت از حکم آیات مصباح و خزعلی مبنی بر ارتداد آشوری به خاطر محتوای کتاب توحید سخن گفته شد قطعا بدین معنا نیست که آنان حکم اعدام آشوری را برای دستگاه قضا صادر و امضا کرده بودند و ای بسا با وجود ارتدادی دانستن برخی از مطالب کتاب، هرگز قائل به اعدام او نبودند اما بر اساس شواهد و قرائنی این دادستاني زندان اوین بود که اعدام آشوری را مستند به دیدگاه فقهی آیات مصباح و خزعلی کرده بود.
جا دارد در اینجا مشخصا در مورد مرحوم آیت الله خزعلی این نکته را یادآور شوم که ایشان از جمله افراد معترض به برخی افراطها و زیاده روی ها در مجازاتها و مصادره های غیرقانونی اموال در سالهای نخست انقلاب بود و بارها به طور خصوصی و علنی مخالفت خود را به عنوان فقیهی مبرز و عضو شورای نگهبان اعلام کرده بود.
۴. بر این که فقیهی بر اساس اجتهاد خود مطلبی را کفر یا ارتداد بداند، اشکالی نیست اما این که این اجتهاد بویژه با وجود اجتهادات دیگر بر خلاف آن، دستاویز برخورد دستگاه قضا یا نهادها و افراد دیگر برای مجازات و برخورد خشن با افراد شود، بر خلاف قانون اساسی و قوانین عادی بوده و باید مقابل آن ایستادگی شود.
۵. جا دارد فقها و محققان در حوزه علمیه نسبت به حکم مشهور ارتداد در فقه که با ابهامات و سئوالاتی جدی از منظر محکمات قرآن و سنت و عقل مواجه است و در زمانه کنونی نیز برای بسیاری قابل درک و فهم نیست، بررسی و تجدید نظر عالمانه داشته باشند همان طور که برخی فقها و صاحب نظران این مسیر را رفته اند.
۶. به نظرم گشودن بابی در دستگاه قضا برای بررسی مجدد برخی پرونده ها و مجازاتهایی که شبهه و شائبه خلاف قانون و ظالمانه عمل کردن در آن به خصوص در سالهای نخست انقلاب وجود دارد و جبران مادی و معنوی آنها، می تواند موجی از رضایت و اعتماد را به قوه قضائیه و نظام ایجاد کند.
@roshanfekriirani
https://kadivar.com/19090/?fbclid=IwAR17YZ2Pb-xKOyCYtjHyDM49ChJ6hcvJVxdAlZQLZIUOuSPfZCW0MgBbXbM
Читать полностью…🔊فایل صوتی گفتگوی مصطفی ملکیان و آرش نراقی | با موضوع «تنهائی، عارضه ای فراگیر در عصر مدرن» | برگزار شده توسط جمعیت خیریه غدیر| پنجشنبه، 7 مرداد 1400 قسمت اول:
https://www.instagram.com/tv/CR69Bx3joR2/?utm_medium=copy_link
قسمت دوم:
https://www.instagram.com/tv/CR7H4lxjiZN/?utm_medium=copy_link
🎧خداباور و خداناباور از هم چه میآموزند؟ بخش دوم
❓در بخش اول گفتگو در مورد امکان آموختن خداباور، خداناباور و ندانم انگار از یکدیگر، در این مورد صحبت کردیم که ضرورت گفتگوی بین آنها در چیست و چه چیز زمینه این گفتگو را فراهم میکند، تلاش برای زیست سازگارانه یا تلاش برای فهم بهتر و بیشتر. این بحث ما را به حیطههایی کشاند که ناتمام ماند.
#امید_شمس
#یاسر_میردامادی
#پرگار
@pargarbbc_padcast
⛔️غلامحسین کرباسچی از انتقاداتش به مستند "مجمع عقلا" می گوید و اینکه مرحوم هاشمی رفسنجانی اهل اشرافیت و تجمل گرایی نبود و رهبری نیز با مدل کشورداری هاشمی رفسنجانی مشکلی نداشت!
✅ مستند مجمع عقلا را می توانید در سایت سفیر تماشا مشاهده کنید.
Tamasha.safirfilm.ir
⭕️ @majma_oghala
🔰شماره ششم ویژه نامه پرسش روزنامه اصفهان زیبا
✅با عنوان: "از جامعه ایدئولوژیک تا جامعه اخلاقی"
پرونده ای به منظور آشنایی با جوامع تحت سلطه یک ایدئولوژی و چگونگی دستیابی به یک جامعه اخلاقی
🔷با نوشتارها و گفتارهایی از:
مقصود فراستخواد، ناصر فکوهی، نعمت الله فاضلی، بیژن عبدالکریمی، حسین دباغ، ناصر مهدوی، عماد افروغ، حسن محدثی گیلوایی، محمدمهدی مجاهدی، حسین هوشمند، علیرضا رجایی، محمدتقی فاضل میبدی، فیروزه صابر، شهریار دبیرزاده و امیر تاکی
🔸در میانۀ فضیلت و قدرت
🔹 متن تنظیم شده سخنرانی مقصود فراستخواه در برنامه آنلاین بزرگداشت شصتمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران
🔹۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
📌سیاست به مثابه حرفه؛ یعنی سیاست ورزی در عین حال که متعلق به سپهر عمومی کل جامعه است، اما نیاز دارد که حقوق و مطالبات، در حوضچه های آرامشی، تجمیع وتقطیر بشود و اعتراضات ودادخواهی های اجتماعی سازمان پیدا بکند. فشار رنجها و آلام وخواسته های اجتماعی به زبان فنی ترجمه بشود ، با الزامات دانشی و صلاحیتها ومهارتهای حرفه ای پی جویی بشود و صورت بندی های تخصصی وبرنامه ای پیدا بکند.
📌برای یکی از شروط مبتنی شدن سیاست ورزی وقدرت بر فضیلت، افزایش کاربرد عقل در حوزه عمومی است ، یعنی قدرت سیاسی در عمل بپذیرد و اجازه بدهد که بیشترین عقلا بتوانند بیشترین استفاده از عقل خود را در سپهر عمومی بکنند . این سبب کاهش ریسک در ادارۀ جامعه می شود خطاها به هم انباشته نمی شود و بازگشت پذیر می شود وبموقع فهمیده وجبران می شود یعنی خرد جمعی می تواند کار بکند
📌فضیلت در عالم سیاست ، امری پسینی وتجربی است ونه پیشینی . موکول به آزمون اجتماعی است. فضیلت در یک حزب و یا در یک دولت، باید در تجربه اجتماعی محک بخورد ، در عملکرد دیده بشود ، در جهان سوم معرفت و توسط اشخاص ثالث اجتماعی وتوسط ذی نفعان مشاهده و پذیرفته شود ، اعتبار سنجی عمومی بشود و به قضاوت عرفی و عقلایی و عمومی برسد.
📌فضیلت دیگر در سیاست ، عمل گفت و گو و مذاکره است. نهضت هم در قبل از انقلاب با امینی حاضر به گفت وگو بود ، وهم در انقلاب با بختیار و بعد از آن نیز با آمریکا و قدرتهای خارجی. هریک از اینها اگر پذیرفته می شد می توانست حاوی منافع عمومی ومصالح ملی بشود ولی اجازه به یک چنین دیپلماسی مبتنی بر فضیلت گفت وگو به قصد پیشگیری از خشونت وهزینه های فراوان داده نشد.
📌فضیلت سیاسی که می توان برای نهضت برشمرد فضیلت دولت سازی است . نسل فروغی هم دولت سازی کردند ولی نتوانستند هنجارهای نیرومند اخلاقی برای دولت ایجاد کنند ولی نسل بازرگان هم دولت سازی کردند وهم برایش هنجار تولید کردند وهم به آن هنجارها وفادار ماندند. ومهمتر از همه فضیلت دست کشیدن از دولت و عدم چسبندگی به قدرت را نیز نهضت در عمل نشان داد: خروج از حکومت در آبان پنجاه و هشت .
📎متن کامل سخنرانی را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/2RmeKxT
🔵 دین برای انسان، یا انسان برای دین؟
تحلیل یک خطا
یکی از پرسشهایی که مکرر شنیده میشود این است که: انسان باید در خدمت دین باشد یا دین در خدمت انسان؟ انسان برای دین است یا دین برای انسان؟ دین خادم انسان است یا دین مخدوم انسان؟
گروهی، دین را در خدمت انسان میدانند و گروهی دیگر، بر این باورند که این انسان است که باید در خدمت دین باشند. میتوان وارد این چالش شد و در باب هر یک، استدلال اقامه نمود و یا از شواهد درون دینی، از جمله کتاب مقدس نیز بهره جست.
این نوشتهی کوتاه، قصد پاسخ به پرسش مطرح شده را ندارد، بلکه خودِ پرسش را به چالش میکشد. زیرا به نظر میرسد، پرسش از این که "دین برای انسان و یا انسان برای دین است؟"، از بنیاد، دچار سستی و خطاست. به تعبیر دیگر، ابتدا باید خودِ این پرسش را به پرسش کشید و وارد چالش با آن شد؛ زیرا اگر پرسش به درستی مطرح نشده باشد، هر پاسخی به آن بدهیم، خطا و نادرست است. اما اشکال این پرسش کجاست؟
✅ آنان که قائلاند انسان برای دین است و آنان که بر این باورند دین برای انسان است، با این که دو پاسخ متفاوت میدهند، اما در یک پیشفرض مشترکاند؛ این که هر دو، دین را به منزلهی شیئ، کالا، "چیزی آنجا" و در بیرون انسان، تلقی میکنند. هر دو گروه به ثنویت و دوگانهانگاری میان دین و انسان، باور دارند؛ و این همان خطای بنیادین هر دو گروه است.
آیا دین چیزی است، و انسان چیزی دیگر؟ آیا دوگانگی هستیشناسی میان دین و انسان وجود دارد؟ آیا با دو موجود روبرو هستیم که بخواهیم خادم و مخدومشان را معلوم کنیم؟
"پرسش" مطرح شده، بر پیشفرض دوگانه بودن انسان و دین در قالب دو موجود و دو "هستنده"، استوار است؛ از این رو میپرسند، دین باید به انسان خدمت کند و یا انسان به دین؟
چیزی به عنوان دین، در بیرون از انسان (و در جهان واقعیتهای فیزیکی)، حضور و وجود ندارد. به دیگر سخن، میان انسان و دین، با دوگانگی هستیشناختی مواجه نیستیم. این گونه نیست که انسان، موجودی در این سو و دین موجودی در آن سو باشد. دین (فارغ از منشأ و خاستگاه آن)، مجموعهای از باورها و معتقدات آدمی است. آدمی علاوه بر باورهایی از جنس امر متافیزیک، باورهایی دیگری نیز دارد. باورهایی که با آنها زندگی میکند و امکان بقاء، شیوه و سَبکِ بودن و هستی خود را تنظیم مینماید. این باورها به او کمک میکند که به بقاء خود ادامه دهد و یا راحتتر زندگی کند و انسان بهتری شود. باورهایی که انگیزهی خوب زیستناش را فراهم میکنند. به عنوان مثال، اگر من بر این باور باشم که آب در صد درجه به جوش میآید، آن گاه مطابق و متناسب با این باور رفتار میکنم. مثلا آب در حال جوشیدن را نمینوشم؛ زیرا میدانم چنین رفتاری، مخاطرهآمیز و آسیبزننده است. و همچنین اگر باور داشته باشم خدا و روز جزایی هست، پس آن گونه زندگی میکنم که در روز محاسبه، موفق بیرون بیایم. اما اگر خدا ناباور باشم، بدیهی است که برخی از مراقبتهای خداباوران را نادیده میانگارم.
✅ آدمی در مواجههی با شبکهی باور و معتقداتاش ممکن است دست به سه کار بزند:
❗️ اولا، از باورهایی که فکر میکند برایش سودمند است، حراست و آنها را حفظ مینماید.
❗️ ثانیا، باورهای سودمند را که دچار اختلال شده است، بازسازی و اصلاح میکند.
❗️ ثالثا، باورهایی را که نه تنها سودمند نیستند، بلکه آسیبزا شدهاند، حذف میکند و از آنها دست برمی دارند.
رابطهی میان آدمیان با باورهایشان، رابطهای دوسویه، متقابل و دیالکتیک است. از باورهای خود، اثر میپذیرند و بر باورهای خود اثر میگذارند. آدمیان معماران خویش و باورهای خویشاند و در فرایندی مستمر، باورهای زائد و کژکارکرد را تصفیه میکنند. پاسِ باورهای خود را میدارند و بر مبنای آنها رفتار میکنند و گاهی، دست به اصلاح و تصفیهی باورهای خود میبرند. "کارآیی" و "کارآمدی"، باورهای دینی، راز اصلی پایداری و ماندگاریشان است. "کارن آرمسترانگ"، در کتاب "تاریخ خدا"، بر این نکته تاکید میکند که وقتی مفهوم خدا، کارآییاش را از دست بدهد، تغییر می کند (ص 5). آرمسترانگ نیز این نکته را میافزایند که آزمون اصالت باورهای دینی آن است که دین بتواند با زندگی روزمره به وفاق برسد.(ص 57) به سخن دیگر، آن دسته از باورهای دینی که کارآمدیشان را از دست دادهاند و یا در مقابل زندگی روزمره ایستادهاند، مورد تصفیه و حذف قرار میگیرند.
از آن جا که دوگانگی میان آدمی و باورهای او نیست، بلکه باورها، یک ساحت از سه ساحت او را تشکیل میدهند، ( دو ساحت دیگر: ساحت احساسات و عواطف و ساحت اراده)، پرسش از در خدمت بودن یکی در برابر دیگری، بی معنا خواهد بود. زیرا در این جا، باور و باورمند، یکی است. نوعی اتحاد میان من و باورهای من در جریان است.
✍️ علی زمانیان.
✅ تیزر مستند دیوارکش
⭕️رونمایی آنلاین : سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ماه | ساعت ۲۱
⛔️ @XSUNAMI_Movie
▶️ فایل صوتی
لائیسیته و سکولاریزم
نشست نقد و بررسی در گفت و گو با استاد مصطفی ملکیان
با حضور دکتر محمود صدری, دکتر حسین کمالی, دکتر سروش دباغ, دکتر جواد حیدری, دکتر مجید سلطانی و دکتر حسین کاجی
2 آپریل 2021, حلقه دیدگاه نو
🔹 @didgahenochannel
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
مرکزیت فرد یا جمع در جامعه انسانی؟-جوزف هنریچ-به عبارت دیگر
صنعتیشدن جوامع با مرکزیت کشورهای غربی اهمیت جمع را بسیار کمتر و فردگرایی را بیشتر کرده و «انسان نوین» اغلب مایل به جا باز کردن بین غریبهها است تا بین خویشاوندان. این یکی از مشغولیتهای علمی جوزف هنریچ، مردمشناس و استاد دانشگاه هاروارد است. اوبه این نتیجه رسیده که دلمشغولیٍ جوامع غربیِ «عجیب و غریب» است و نیروی فرهنگی غرب تصور ما را از آنچه عادی است مخدوش کرده: «غربیها نه فقط تنها بخشی از بشریت هستند که بیش از دیگران مورد پژوهش قرار گرفته بلکه بخشی به ویژه نامعمول از جمعیت انسانی هستند». و « محرک نوآوری در همهی زمینهها مهاجرت بوده».
گفت و گوی استیون سکر از بخش جهانی بی بی سی با جوزف هنریچ در این برنامه به عبارت دیگر.
@BBCPersian
📝📝📝آخوند در سرزمین کلابهاوس،
گزارش یک اتاق آخوندی
✍🏼یاسر میردامادی
✅یکشنبه ۱۸ آوریل ۲۰۲۱ میلادی، مطابق با ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ خورشیدی اتاقی در کلابهاوس از سوی دوست گرامی جناب شیخ وحید هروآبادی تأسیس شد با عنوان «سیلیزننده به آخوند گیلانی دستگیر شد، نظر شما چیست»؟ موضوع اتاق، همانطور که از عنوان آن پیدا است، به ویدئویی بازمیگشت که در آن گویی جوانی به یک روحانی میانسال سیلی اعتراضی میزند. خبرگزاری فارس مدت کوتاهی پس از پخش وسیع این ویدئو نوشت که این جوان دستگیر شده است.
✅این اتاق که بحثها در آن بیش از پنج ساعت ادامه داشت (از ۲ نیمه شب به وقت تهران تا ۷ صبح) و چند صد نفر آن را دنبال میکردند، تجربهی جالبی از گفتوگوی مسالمتآمیز میان روحانیان (با گرایشهای مختلف) و مردم معترض بود. نکتهی جالب در مورد این اتاقِ کلابهاوسی پیوستن برخی روحانیان مشهور فضای مجازی به بحثها بود: نجفی تهرانی، محمدجواد خلیلی، رشید، محمد امجد، سید مهدی صدرالساداتی و نیز یک مدرس درس خارج در قم که از روحانیان مستقل به حساب میآید، آیتالله شیخ کاظم رضازاده.
✅گردانندگان (moderators) گروه علاوه بر وحید هروآبادی، محمد موسوی عقیقی (نویسنده و پژوهشگر فقه)، مصطفی فقیهی (مدیرمسؤول تارنمای خبری انتخاب)، فردی به نام مهدی و، از مقطعی به بعد، صاحب این صفحهکلید بود.
✅رنگمایهی کلی بحثها چه از سوی عموم (اما نه همهی) روحانیان اتاق و چه از سوی مردم معترض این بود که گرچه خشونت محکوم است اما روحانیت در ایران چیزی را درو میکند که خود کاشته است. به دست گرفتن قدرت، همسویی با آن، یا دستکم سکوت در مقابل ستم حکومت، خواهی-نخواهی، خشم مردم جانبهلبرسیده را برمیانگیزد.
✅در این میان، بحثهای سید مهدی صدرالساداتی، روحانی عدالتخواه، در زمرهی صریحترین و جزییترین صحبتها بود. او اعتراضهای آبان ۹۸ را اعتراض مردم خواند و به سکوت روحانیت در مقابل سرکوب مردم اعتراض کرد. او در مقابل توضیح مصطفی فقیهی که میگفت تنها کسر اندکی از روحانیان در حکومت هستند گفت در هر حال مملکت دست آخوندها است و هر ستمی بشود مردم از چشم روحانیت میبینند. او مثالی زد به این مضمون که همین کسر از قدرت (کم یا زیاد) که در دست روحانیت است، اگر دست ارتشیها میبود آیا مردم مشکلات را از چشم ارتشیها نمیدیدند؟
✅برخی روحانیان مدافع وضع موجود هم سخن گفتند. آنها توهین کنندگان به روحانیان را نه مردم که «دستنشاندهی بیگانه» دانستند و گفتند این حرکتها «هماهنگشده» است. آنها افزودند که روحانیت هنوز محبوب مردم است. حتی فردی (که البته روحانی نبود) از این سخن گفت که دست آن کسی که سیلی به صورت روحانی زده «باید قطع شود»، که البته حتی روحانیان مدافع وضع موجود هم این رأی را رد کردند، گرچه بر دستگیری سیلیزننده تأکید داشتند. طلبهای از مدرسهی مروی تهران میگفت پنج سال است معمم شده اما تصریح کرد در این مدت حتی در تهران بسیار معدود از سوی مردم توهین شنیده است. روحانیان دیگر این روایت را رد کردند و هر کدام از آزارهایی که در کوچه و برزن دیدهاند سخن گفتند. آقای محمدجواد خلیلی، دانشآموختهی حوزهی علمیهی قم، دانشجوی دکتری علوم سیاسی و پژوهشگر جنبشهای اسلامی معاصر، مثلا گفت که برای کمک به زلزلهزدهها به شهری رفته و صرفا به خاطر به تن داشتن لباس آخوندی توهینهای بسیاری شنیده در حالی که معترضان میدانستند او از طرف یک گروه غیر دولتی و مردمی برای کمک به زلزلهزدهها آمده و نه از سوی حکومت.
✅آقای خلیلی افزود روحانیت غیر دولتی و مستقل نباید از ستمهایی که در کوچه و خیابان بر او میرود سخن بگوید بلکه باید به «سکوت استراتژیک» برود و یکی-دو نسل اصلا در لاک خود فرو برود و در کنار مردم باشد تا شأناش بازسازی شود.
📌ادامه در INSTANT VIEW
https://bit.ly/2OYRd4U
ادامه از 👆🏼
🔍 قرائتهای رسمی قرآن چگونه بنیان نهاده شدهاند؟
✨ معرفی منابع
📌 معرفی کتاب «دومین رسمیسازی قرآن (۳۲۴ هجری / ۹۳۶ میلادی): ابن مُجاهد و بنیانگذاری قرائتهای هفتگانه» نوشتهی «شادی حکمت ناصر»
بخش ۲ از ۲
🔻 بعضی از یافتهها و ادعاهای ناصر در این کتاب را در موارد زیر آوردهام:
🔅 متن قرآن متنی ثابت و بیتغییر نبوده است. قرآن به مثابهی متنی که بهطور شفاهی ادا و نقل میشده است در طول زمان تطوّر و توسعه یافته است.
🔅 قرائتهای رسمی قرآن، که از مشهورترین آنها «قرائات سبعة» هستند، و مشهورترین و گستردهترینشان امروزه قرائت حفص از عاصم است، برساختههایی بسیار متأخرتر از آن چیزی هستند که ما پیشتر گمان میکردهایم. در همین راستا، ناصر در این کتاب از ادعای بعضی از علمای مسلمان اظهار تأسف میکند که (بهعلت برداشتی نادرست از إسناد قرائت عاصم) بهاشتباه هنوز بر این باورند که روایت حفص از قرائت استادش، عاصم، همان قرائتی است که علی ابن ابیطالب از اصلیترین نسخهی قرآن داشته است که بنابر ادعا از پیامبر به او رسیده بوده است.
🔅 قرائتهای رسمی قرآن نه به یکباره و در زمانی کوتاه و بهدست یک نفر، بلکه در طول سالیانی طولانی بهدست چندین نفر تکوین و تحول یافتهاند، و بهطور متقابل بر نگارش متن قرآن تأثیر داشتهاند.
🔅 باور به اینکه «قرائتهای رسمی قرآن خود نظامی یکپارچه و یکدست از قرائت الفاظ و اصوات قرآن است و اختلافی در درون هریک از قرائتهای رسمی وجود ندارد» چیزی بیش از یک مغالطهی تاریخی نیست.
🔅 این تصور که مسلمانان در اوایل سدهی دوم هجری با همهی قرآن به جزئیات آشنا بودهاند محل شک و پرسش است. بررسی نحوهی ایجاد و تحول قرائات رسمی قرآن و تفاوت و اختلافی که در میان آنها وجود دارد نشان میدهد که مسلمانان بهطور جمعی میکوشیدهاند تا نحوهی خوانش مصحف را نظاممند، و حتی در مواردی «کشف»، کنند.
🔅باید در تصوّرمان از ماهیت «قرآن»، نحوهی شکلگیری آن، و تطوّر آن در طول زمان بازبینی کنیم.
🔻 ناصر در یک تقسیمبندی نو و جالبتوجه، طول بازهی رسمیسازی کتابت و قرائت قرآن را از زمان جمع قرآن در خلافت عثمان تا دوران معاصر گسترش میدهد و در ۵ مرحله خلاصه میکند:
۱. رسمیسازی یکم: زمان میان جمعآوری اولیهی قرآن در عهد عثمان تا تلاش نحویان مسلمان برای ایجاد «عربی» معیار.
۲. رسمیسازی دوم: نگارش «کتاب السبعة» به دست ابن مجاهد و برجستهسازی هفت قرائت رسمی برای قرآن.
۳. رسمیسازی سوم: معرفی و پذیرش تنها دو راوی از سوی دانی (درگذشت ۴۴۴ هجری) و شاطبی (درگذشته به ۵۹۰ هجری) برای هریک از قرائتهای رسمی هفتگانهی ابن مجاهد، و کنارنهادن قرائتهای شاذّ و راویان دیگر.
۴. رسمیسازی چهارم: افزودن سه قرائت به قرائات هفتگانهی سرشناس بهدست ابن الجَزَری (درگذشته به ۸۳۳ هجری) و رساندن تعداد قرائتهای رسمی به ۱۰ در کتاب «النشر فی القرائات العشر».
۵. رسمیسازی پنجم: انتشار قرآن چاپی الأزهر با قرائت حفص از عاصم در سدهی بیستم میلادی و گسترش آن در سراسر جهان اسلام.
🔻 برخلاف بعضی از مباحث قرآنپژوهیِ معاصر، که با بهرهگیری از روشهای نوین علمی به بررسی وثاقت و اصالت و صدور و ویرایش و جمع و رسمیسازی متن قرآن میپردازند اما سابقهای قابلتوجه در متون اسلامی ندارند، مسألهی اختلاف قرائات قرآن در متون اسلامی و عربی ریشههایی گسترده دارد. از همین جهت توجه به تاریخ اختلاف قرائات و رسم مصاحف در سنّت اسلامی میتواند مقدمهای برای جامعهی مسلمانان باشد تا بتوانند پژوهشهای مشابه دربارهی صدور و جمع و ویرایش و رسمیسازی قرآن را نیز با پیشداوریهای کمتری بررسی کنند.
🎓 شادی حکمت ناصر، قرآنپژوه و استاد «تمدنهای اسلامی و ادبیات عربی» در دانشگاه هاروارد است. او، که متولد کویت و بزرگشدهی لبنان است، دورهی دکتری خود را در دانشگاه هاروارد به پایان برده است و سپس در دانشگاههای ییل، کمبریج، و هاروارد به تدریس و تحقیق پرداخته است.
نخستین کتاب او در حوزهی قرآنپژوهی با عنوان «نقل قرائات قرآن: مسئلهی تواتر و پیدایی قرائتهای شاذّ» در سال ۲۰۱۲ میلادی منتشر شد، و در سال ۱۳۹۸ خورشیدی الهه شاهپسند و ولی عبدی آن را به فارسی برگرداندند و نشر کرگدن آن را منتشر کرد. کتابی که از او معرفی کردم در ماههای پایانی سال ۲۰۲۰ میلادی در بیش از ۹۰۰ صفحه منتشر شده است.
📗 برای دسترسی به این کتاب بنگرید به:
Nasser, Shady Hekmat. The Second Canonization of the Qurʾān (324/936): Ibn Mujāhid and the Founding of the Seven Readings. Leiden: Brill, 2020.
#قرآنپژوهی #قرآن #قرائات #نقادی_ویرایشی
#Quranic_Studies #Quran #Readings #Redaction_Criticism
🖋 زهیر میرکریمی