[ آدما ترجیح میدن ... ]
آدما دوست دارن تو یه تصویر خوب و بینقص از خودت بسازی و همونو بهشون نشون بدی.
ترجیح میدن حرفای دلخواهشونو بزنی، حتی اگر داری نقش بازی میکنی.
آدما ترجیح میدن حرفای خوب بشنون، حتی اگر اون حرفای خوب دروغ باشه.
آدما ترجیح میدن تو رو مثل یک فرشته نجات، خوبِ مطلق ببینن و باهاشون رفتاری سراسر مهر و شفقت داشته باشی.
آدما دوست ندارن اشتباه کردنت رو، خطا کردنت رو، عصبانی شدنت رو، ضعف و شکنندگیت رو تماشاگر باشن.
آدما همیشه نگران خراب شدن تصویر ذهنیشون از تو هستن، نه نگران حقیقت.
برای آدما سخته تغییر رو، انتخابهات رو، تصمیماتت رو بپذیرن و به رسمیت بشناسن.
دوست دارن تو همونی باشی که اونا میخوان یا همونی که تصور میکنن هستی.
خیلیا استاد اینن که از خودشون یه تصویر بینقص تو چشم دیگران بسازن. همیشه مثل دانای کل از همه چیز حرف بزنن. هیچ نقطه ضعفی از خودشون نشون ندن. اشتباهی هم اگر کردن عذرخواهی نکنن.
بعضیا عاشق اینن که خودشونو به دروغ، به غلط گنده کنن و آدما عاشق همین بتهای توخالی میشن.
همه ما به زبون میگیم که از دروغ متنفریم اما در عمل ترجیح میدیم دروغ بشنویم و دروغ بخونیم و دروغ ببینیم و حقیقت آدما رو پس میزنیم.
من و تو انسانیم. خطا میکنیم. تغییر میکنیم. رشد میکنیم. گاهی قوی هستیم و گاهی شکننده. گاهی منطقی هستیم و گاهی احساسی. ما فرشته نیستیم و رسالتمون ناجی دیگران بودن نیست.
حقایق وجود آدمیزاد، زوایای تاریکش، خشم و اندوه و ترس و ضعفهاش خوشایند نیست اما حقیقته.
دنبال ویترین خوش آب و رنگ دروغین و فیک نباشیم. اونی که خود خودشه رو پشیمون نکنیم از خودش بودن. خودمون همدیگه رو مجبور به سانسور و سرکوب نکنیم.
🖋#آوا_نویس
#رویا_زندکریمی
🌻🌾🌵🪵
🆔@avanevis
@roya_voroojak
توفقط مال همین قلب پر احساس منی
منم آن مزرعه ی عشق تو آن داس منی
همه کس در دل من نیست عزیزم بخدا
به که گویم که تو آن برگ گل یاس منی
به رطب زار لبت بوسه ای مهمان بشوم
چون که سرخ است و ملس میوی گیلاس منی
ای که با شیطنتت کار دو شیطان بکنی
تو بدانی که همه واژه ی خناس منی
تویی آن شاه که دستم به تو آغشته شده
کیش و ماتت بکنم چون ورق آس منی
تو و آن دلبری و محو تماشا شدنم
توفقط مال همین قلب پر احساس منی.
این روزها آدمها ، محتاج یک روی خوشاند
یک خدا قوت ، یک لبخند که خستگی تنهاییشان در برود
محتاج یک رفت و آمدند ، یک عطر ماندگار
یک دست که گردِ انتظارشان را بتکاند
محتاج یک زنگ تلفناند ، یک کجایی؟
یک دلم برایت تنگ شده
یک مراقب خودت باش
یک...
این روزها چقدرسخت و نفس گیر شده
#ناشناس
#رویا_زندکریمی
@roya_voroojak
ای کاش دمی مرغ خوش الحانِ تو باشم
آواز بنان در رگ ودر جانِ تو باشم
در باغ لبانت بگشایم پر وبالی
صد بوسه بکارم شب و مهمان تو باشم
در دشت تنت رد غزل دیده ام، ای کاش
آهوی خرامان گلستان تو باشم
با هر نفَسَت سرخوشم ای عطر بهاری
در باغ تغزل گل وریحان تو باشم؟
✍#نازی_م
(#بهناز_محمدی)
#رویا_زندکریمی
@roya_voroojak
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌹 @ArBaoGif
چه پنجشنبه زیبایی ،
خواهد بود..
وقتی بهترین ها ....
را برای دیگران بخواهید ...
بخند و مهربان باش
خدا عاشق مهربانیست
با آرزوی پایان
هفته ای زیبا برای شما خوبان🌹
#رویا_زندکریمی
شرمیست در نگاه ِمن ؛ اما هراس نه
کم صحبتم میان شما ، کم حواس نه !
چیزی شنیدهام که مهم نیست رفتنت
درخواست میکنم نروی ، التماس نه !
از بیستارگیست دلم آسمانی است
من عابری "فلک" زدهام ، آس و پاس نه
من میروم ، تو باز میآیی ، مسیر ِما
با هم موازی است ، ولیکن مماس نه
پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه !
#کاظم_بهمنی
#رویا_زندکریمی
@roya_voroojak
💖𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
بچه بودیم و چیزی نمیفهمیدیم، بچه بودیم و بیخیال بودیم، برای خودمان دنیایی ورای این دنیا ساختهبودیم و در آن سیر میکردیم، شنگول و سرخوشانه تک تک کوچههای کودکی را گشت میزدیم، چرخ میزدیم و برای خودمان خیالهای جانانه میبافتیم.
بچه بودیم و همه چیز خوب بود، که خوب نبود، اما ما خوب بودیم، که خوب نبودیم، اما نمیفهمیدیم که خوب نیستیم.
بچه بودیم و آسمان آبیتر بود، زمین سبزتر و آدمها شادتر بودند.
بچه بودیم و جهان، خواستنیتر بود.
بزرگ شدیم و از همه چیزِ دنیا سر در آوردیم، که لبریز شدیم از فکر و دغدغه، که توقعمان بیشتر شد، که جهان را مثل سابق دوست نداشتیم. و فهمیدیم که خوب نیستیم!
که ای کاش سر در نمیآوردیم، که ای کاش نمیفهمیدیم.
و اکنون در بنبستترین کوچههای بزرگسالی پناه بردهایم به خاطرات روزهای کودکی...
از شر حالی که معمولا خوب نیست،
از شر ذهنی که بیخیالی نمیفهمد!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#رویا_زندکریمی
🌼🍂@roya_voroojak🌼🍂
🌸🍃🌸🍃🍃🌸💕🌸🌸
از باده ی لبانت ، باید چشیده رفتن
از گرمی وصالت ، تب آفریده رفتن
من مرغ گلسِتانم ، از مستی ات خرابم
در وسعت هوایت ، باید پریده رفتن
هرگز مباد دل را ، بی شوق و بی تفاوت
در کوچه ی خیالت ، تب را ندیده رفتن
بزم ست تا بجویی ، عشق است تا بخواهی
باید که از دیارت ، دامن کشیده رفتن
ای عشق پر هیاهو ، من بیقرار یارم
باید ز باغ سبزت ، با سیبِ چیده رفتن
اینقدر خوش نشستی ، در بزم عاشقانت
باید که با دل و جان ، نازت خریده رفتن
چون شمع راه عشقم ، در کوچه های تاریک
هرگز ز من نخواه از کویت بریده رفتن
#مسعودقاسمی
#رویا
🌱زندگی کوچه سبزیست
🌷میان دل و دشت که در آن
🌱عشق مهم است و گذشت
🌷زندگی مزرعه خوبیهاست
🌱زندگی راه رسیدن به خداست
🌷صبحتون بخیر و خوشی
@roya_voroojak
🕊❤️🕊
❤️🕊صبح یعنی کـه نگـاهم بکنی قند دلـم آب شود😋
❤️🕊چشم بگشایی و بر دیدهی تو عکس رخم قاب شود😊
❤️🕊صبح یعنی کـه لبممست لب نیشکرت باشد و بس💋
❤️🕊تو صدایم کنی و واژه به شعر و غزلم باب شود😍
#سلام_صبحت_بخیر
❤️🍃@roya_voroojak
هر زنی برایِ زیباتر شدن باید یک مردِ عاشق داشته باشد. زنها استعدادِ عجیبی در شیطنت و دلبری دارند اگر آنی که باید باشد، باشد. در زیباییِ آفرینشِ زنها شکی نیست اما مردانِ عاشق، میتوانند با یک نگاه و احساسِ ناب رویِ این مرغوبیتِ ذاتی، تشدید بگذارند.شک ندارم تمامِ زنانِ شاد و موفق جایی از دنیا مردِ عاشقی دارند که وجاهت و استعدادشان را تحسین میکند. زنان، بزرگترین معجزه آفرینشاند.باید یادشان آورد، باید تحسینِ شان کرد، باید عاشقِشان بود.
نرگس صرافیان
درود بر تو ای آتش🔥
ای برترین آفریدهی سزاوار ستایش اهورا مزدا
به تو ای آتش ای پرتو اهورامزدا خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد
افروخته باش در این خانه
پیوسته افروخته باش در این خانه فروزان باش در این خانه تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه
به من ارزانی ده ای آتش ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان
پناه آسان
آسایش فراوان
میرسد آن شب که در تنهاییم یادت کنم
با خیالم در دل شب مست و دلشادت کنم
میرسد آن شب که در حال سکوت تلخ خود
در هوای دیدنت از شوق فریادت کنم
میرسد روزی که تو شیرین شوی درکام من
هی تراشم بیستون را تا که آزادت کنم
میرسد روزی که چون ابری ببارم بر سرت
در کویر خشک هر ویرانه آبادت کنم
میرسدروزی که گویی توشدی فرهاد من
تو اگر هرشب کنی یادم تو را یادت کنم
#دانشدوست
#رویا_زندکریمی
@roya_voroojak
دخترم جانِ دلم جوجه ی دور از بغلم
گندم ِ تازه به دست آمـده از مـاحَصَلم
غــزلِ سـر زده از طبـع تبـالـوده ی مـن
شعرِجاری شده در پاسخ عکس العملم
امتداد ِ خط عصیانِ شر و شورِ هوس
سنــدِ تـاب و تـب ِ سیب ِ گناهِ غــزلـم
هاله ی رو به زمین آمده از خرمن ماه
جلـوه ی پُـر شررِ شب شکـنِ بی بَـدَلم
چلچـراغ ِ شب ِ مهتـابی و شبهای سیه
روشنی بخش فضای پلوتـون تا زحـلم
میوه ی عشق دو پیوندِ اهوارایی پاک
حاصلِ عمر من وخواهش ِ بانو عسلم
بغلم کن که کمی بوسه به مویت بزنم
قبل از آنی کـه مـرا از تـو بگیرد اجـلم
#علی_قیصری
#رویا_زندکریمی
@roya_voroojak
دلم یک زمستانِ جانانه می خواهد ...
یک خیابانِ سفید ، با برفی که یکریز می بارد و شهری که از همیشه خواستنی تر می شود .
شبیهِ روزگارِ خوبی که همه چیز ، بویِ دلخوشی می داد .
زمانی که سردیِ هوا با گرمیِ روابط ، رابطه ی مستقیم داشت و زندگی ، در شرَیانِ زمان و زیرِ پوستِ یخ زده ی شهر ، جریان داشت .
که زمستان می رسید ، همدلی ها را بیشتر و دل ها را صمیمی تر می کرد و هوا ، مملو از عطر همدلی و مهربانی بود .
هنوز مزه ی انار و آجیلِ شب نشینیِ آن روزگار و مزه ی لبخندهایی که بی ریا و از اعماقِ دل بود ،، زیرِ دندانِ خاطراتم هست .
و هنوز با یادِ گرمایِ کرسیِ مادربزرگ ، فضایِ احساساتم گرم و دلپذیر می شود .
این روزها چقدر دور از همیم و چقدر برف نمی بارد !
تنها چیزی که برایمان مانده ، خاطراتِ خوبی ست که با تداعیِ شان ، لبخند می زنیم ، کمی دلمان به بودنمان گرم می شود ، یک "یادش بخیرِ ناگزیر" ، نثارِ حسرت هایمان می کنیم و به روالِ عادیِ زندگیِ مان بر می گردیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#رویا_زندکریمی
@roya_voroojak
❥❥ℒℴνℯ
در این شب زیبای پاییزی
ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ
ﺳـﻪ ﺗﺎ "س"
ﺳﻌــﺎﺩﺕ، ﺳﻼﻣــﺖ، ﺳﺮﺑﻠﻨــﺪﯼ
ﭼﻮﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻪ
شبتــون پرستــاره
خوابهـاتـون رویایــی
و به امید فردایی بهتــر
" #شبتون_زیبا "
#رویا_زندکریمی
@roya_voroojak
❥❥ @piic_prof
اگر بر این باوری که سنگ برایت معجزه میکند
معجزه رخ خواهد داد!
اگر بر این باوری که آسمان برایت معجزه میکند
معجزه رخ خواهد داد!
اما آگاه باش
نه سنگ از خود قدرت دارد، نه آسمان!
آنچه که نیرو دارد، باور توست!
ایمان و یقین راسخ توست!
اگر سنگ قدرتی داشت
فکری به حال خود میکرد!
بیرون ز تو نیست، آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی، که تویی
"معجزه زندگی خودت باش"
#رویا_زندکریمی
🌼🍂@roya_voroojak🌼🍂
کسی رامیشناسی تا ،به اَشکم آب بفروشد؟
به این مردِ پدرمُرده! کمی اعصاب بفروشد؟
به قَعر جنگلی تاریک، در سرما تَرَک خوردم
به ظلمت خانه ی دنیا، کمی مهتاب بفروشد؟
گمانم زندگیِ من، به جادو مبتلا گشته
سراغ ازهیچکَس داری، که اُسطُرلاب بفروشد؟
تمام تارِ سنتورم ،پُر از اندوه بسیار است
کجاپنهان شده آن کس،که یک مضراب بفروشد؟
مثال کَشتی نوحم ،به جا مانده درون گِل
کسی را زیر سر داری، گُلِ مُرداب بفروشد؟
ز بَس رندانه جنگیدیم تَبِ انگور ما را کُشت
کسی را داری ای مجنون، شراب ناب بفروشد؟
سیاهی و تباهی را، بـَرَد از روزگار من
عقیق و گوهری تا اینچُنین نایاب بفروشد؟
تمامِ پِیکرم زخمی، کسی را میشناسی که
کمی لبخند اجباری، درونِ قاب بفروشد؟
برای شاعری تنها، که سَربارَست در دنیا
پناه کُلبه ای متروکه در سرداب بفروشد؟
ز بعدِ رفتنِ مادر، تمامِ اشکِ من خُشکید
بگو آیا کسی مانده، غم سیلاب بفروشد؟
#مـحـمـدرضـا_امـکـانـی
#رویا_زندکریمی
🌼🍂@roya_voroojak🌼🍂
پیرزن ازصدای خروپف هر شب پیرمرد شکایت داشت، پیرمرد هرگزنمی پذیرفت. شبی پیرزن آن صدا را ضبط کرد که صبح حرفش را ثابت کند . اما صبح پیرمرد دیگر هرگز بیدار نشد و ...
#رویا_زندکریمی