کاشی ایرانی از دوره ایلخانی با نقش سیمرغ
موزه آسیایی سانفرانسیسکو
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
تنديس زنی از پالميرا در سوريه. خوشبختانه اين اثر سر از موزههای غربی درآورد و از شر داعش در امان ماند.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
عروس و دامادی که بهشکل سنگ درآمدند. جاذبۀ عجیب اشکورات افسانۀ ۷۰۰ ساله است! / همشهری
در بالاترین نقطه اشکورات دو مجسمه سنگی روی کوه به نام عروس و داماد قرار دارد که جزو افسانهها و جاذبههای عجیب این منطقه در گیلان است.
به گزارش همشهری آنلاین، اگر به گیلان سفر میکنید، اشکورات را که یکی از مناطق کوهستانی و خوش آب و هواست از دست ندهید. اشکورات منطقهای که بخشی از رودسر و رامسر را در بر میگیرد. کوه عروس و داماد یکی از عجایب اشکورات است که در روستای زیاز و در ۲۶ کیلومتری بخش رحیم آباد واقع شده است.
در بالاترین نقطه این کوه دو مجسمه سنگی به شکل عروس و داماد قرار دارد. طبق روایت محلیها در گذشتههای دور پسر و دختری بدون اجازه والدین خود زندگی زناشویی خود را آغاز میکنند تا اینکه به دلیل بیحرمتی مورد عاق والدین قرار میگیرند و در نقطهای که در حال حاضر به «عروس و داماد» معروف است، به شکل دو انسان تبدیل به سنگ میشوند.
این افسانه عاشقانه از حدود ۷۰۰ سال پیش بین اهالی رحیمآباد و زیاز سینه به سینه نقل میشود؛ عروس دختری دیلمانی بود که همراه با گله به دامنه جنگل و مرتع میرفت و آواز میخواند. یک پسر جوان اهل سیاهکل با دیدن این دختر دل به او میبازد. تا آنجا که با وجود مخالفت اطرافیان مخفیانه با دختر دیلمانی ازدواج میکند. چون چنین ازدواجی از سوی خانوادهها پذیرفتنی نبود این زوج عاشق مجبور شدند شبانه فرار کنند، اما در پرتگاه «سی پورد» گرفتار میشوند. جایی که نه راه پس داشتند نه راه پیش. زیرا اگر کمی جلوتر میرفتند در دره سقوط میکردند.
در این افسانه آمده است که این عروس و داماد فراری بر اثر این نفرین خانوادهها مانند دو تکه سنگ سیاه کنار هم در آن پرتگاه مهیب درآمدند. دوسنگی که از کنار جاده دیده میشوند اگرچه سنگهای عروس و داماد در واقعیت نیستند، اما همان سنگهایی هستند که این دو بر آن تکیه داده بودند.
برای بازدید از این کوه اگر توان کوهپیمایی دارید باید به روستای زیاز بروید. این روستا با روستاهای آغربن کندسر، گرمابدشت، دیورود و سجیران همسایه است و در ۲۶ کیلومتری بخش رحیمآباد و ۴۱ کیلومتری جنوب غربی شهرستان رودسر واقع شده است. این دو مجسمه سنگی نیز در شمال منطقه سی پل، با شیب بسیار تند واقع شده است.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
امثال حکیم نظامی گنجوی
بهزبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی (چاپ باکو)
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
کانال تلگرامی تاریخ اشکانیان
نشر و معرفی کتب و مقالات و سایر منابع پژوهشی مربوط به تاریخ شاهنشاهی اشکانی.
@Partian_History | @Partian_History
@Partian_History | @Partian_History
کشف کروکدیلی از عصر کرتاسه که آخرین وعده غذاییاش دایناسور بود / زومیت
کروکودیلی از عصر کرتاسه در استرالیا پیدا شده است که درحالیکه دایناسوری را بلعیده بود، با شکم پر به فسیل تبدیل شد.
حدود ۹۵ میلیون سال پیش در منطقهای که اکنون استرالیا است، کروکودیل بزرگی با آروارههای قدرتمند خود روی بدن کوچک یک دایناسور فشار آورد و تقریباً همۀ آن را به یکباره بلعید. کروکودیل اندکی پس از آن مرد و با فسیل شدن آن، دایناسور نیمههضمشده و تقریباً کامل درون شکمش نیز فسیل شد.
این دایناسور کوچک یک اورنیتوپود (پرندهپا) بود. اورنیتوپودها گروهی از دایناسورهای گیاهخوار دوپا هستند که شامل دایناسورهای نوکاردکی میشوند. این نمونهها اولین استخوانهای یک پرندهپا هستند که در این قسمت از قارۀ استرالیا کشف میشوند و جانور پیداشده ممکن است گونهای باشد که قبلاً شناسایی نشده است.
دانشمندان اخیراً بقایای این کروکودیل باستانی و آخرین وعده غذایی بهخوبی حفظشدۀ آن را در محوطهای در استرالیا که مربوط به دوران کرتاسه است (حدود ۱۴۵/۵ میلیون تا ۶۵/۵ میلیون سال پیش) کشف کردند.
اگرچه فسیل کروکودیل فاقد دم، اندامهای پشتی و بیشتر قسمت لگنش بود، جمجمه و بسیاری از استخوانهای بقیۀ بدنش سالم بودند. طول کروکودیل در هنگام مرگ بیش از ۲/۵ متر بود و اگر زنده میماند، احتمالاً بیشتر میشد.
پژوهشگران کروکودیل مذکور را Confractosuchus sauroktonos نامیدند. این نام از واژههایی از لاتین و یونانی گرفته شده است که درمجموع بهمعنای «کروکودیل شکستۀ قاتل دایناسور» است. طبق بیانیهۀ موزۀ عصر دایناسورهای استرالیا، «قاتل دایناسور» از محتویات رودۀ فسیل آمده است، درحالیکه «شکسته» به ماتریکس سنگی اطراف فسیل اشاره دارد که در جریان کاوشهای سال ۲۰۱۰ خرد شد و استخوانهای کوچکتر درون شکم کروکودیل را نمایان کرد.
تمساحسانان اولینبار در دوران تریاسه (۲۵۱/۹ میلیون تا ۲۰۱/۳ میلیون سال پیش) همزمان با دایناسورها زندگی میکردند و شواهد گذشته نشان میداد برخی دایناسورها برای آنها خوشمزه بودند.
آثار دندان روی استخوانهای فسیلشدۀ دایناسور (و در یک مورد، دندانی که در استخوان دایناسور فرو رفته است) نشان میدهد برخی از تمساحسانان دایناسورها را میخوردند. آنها یا دایناسورها را شکار میکردند یا پس از مردن دایناسور، لاشۀ آن را میخوردند.
اما دیرینهشناسان بهندرت محتویات حفظشدۀ روده را در تمساحسانان پیدا میکنند. شاید علت آن باشد که رودۀ آنها مانند برخی از کروکودیلهای امروزی، حاوی اسیدهای قوی است.
دانشمندان در تاریخ ۱۰ فوریه گزارش کردند که یافتۀ جدید، اولین شاهد قطعی را دراینباره ارائه میدهد که تمساحسانان بزرگ دورۀ کرتاسه، دایناسورها را میخوردند.
از آنجا که استخوانهای دایناسور کوچک آنقدر شکننده بودند که نمیشد آنها را از بافت سنگی اطراف آنها جدا کرد، پژوهشگران شکم کروکودیل را با استفاده از دستگاههای توموگرافی کامپیوتری اشعۀ ایکس اسکن کردند و سپس مدلهای سهبعدی دیجیتال از استخوانهای ظریف آن ایجاد کردند.
طبق محاسبات پژوهشگران، وزن این پرندهپا حدود ۱/۷ کیلوگرم بوده است. بیشتر اسکلت دایناسور پس از اینکه بلعیده شده بود، همچنان بههم متصل بود، اما زمانی که قاتل دایناسور غذای خود را میجوید، فشار زیادی به آن وارد کرده بود، بهطوریکه یکی از استخوانهای ران پرندهپا نصف شده بود و یکی از دندانهایش در استخوان ران دیگر فرو رفته بود.
درحالیکه محتویات شکم کروکودیل نشان میدهد آخرین وعدۀ غذایی او دایناسوری کوچک بوده است، این شکارچی احتمالاً سایر جانوران عصر کرتاسه را نیز میخورده است. اگرچه بهگفتۀ پژوهشگران، دایناسورها احتمالاً بخش معمولی از رژیم غذایی آنها بودند.
مت وایت، نویسندۀ اصلی مطالعه از مؤسسۀ عصر دایناسورهای استرالیا گفت: «احتمالاً دایناسورها منبع مهمی در زنجیرۀ غذایی اکولوژیکی دورۀ کرتاسه بودند. با توجه به فقدان نمونههای جهانی مشابه، این کروکودیل ماقبل تاریخ و آخرین وعدۀ غذایی آن سرنخهایی درمورد روابط و رفتار حیواناتی که میلیونها سال قبل در استرالیا زندگی میکردند، فراهم خواهد کرد.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
کشف تاریخی جالب درباره مردگان اینکا
@RUZEGARAN
این منطقه که در سواحل جنوبی پرو قرار دارد با ورود اروپاییها ویران شد. بیماریهای همهگیر و قحطی هم از سوی دیگر بومیان را از بین برد و منجر به کاهش فاجعهبار جمعیت از سی هزار خانوار در سال ۱۵۲۳ به ۹۷۹ نفر در سال ۱۵۸۳ شد.
باستان شناسانی که در پرو کار میکنند، نزدیک به دویست مهره از ستون فقرات انسان را کشف کردهاند که با چوبهای نی به هم متصل شدهاند که به عقیده کارشناسان، تلاشی عجیب برای بازسازی مردگان ۵۰۰ سال پیش (۱۴۵۰و ۱۶۵۰) است.
این تاریخ مصادف بود با پایان حکومت اینکاها در منطقه و شروع استعمار اروپا، زمانی که غارت گورهای بومی در جستجوی طلا و نقره در سراسر دره چینچا رواج یافت.
محققان میگویند که تاریخگذاری رادیوکربنی استخوانها نشان میدهد که روی هم ۰یدن مهرهها روی هم پس از دفن اولیه تلاشی برای بازسازی مردهها بوده است، این حرکت احتمالاً پس از تخریب مقبرهها توسط سارقان اروپایی رخ داده است و بومیها با این روش میخواستند صدمهای که به اجساد پس از غارت رخ داده را جبران کنند.
قرن شانزدهم یک دوره پرتلاطم در تاریخ این منطقه بود و پادشاهی بزرگ چینچا از سال ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ بر این منطقه حکمرانی میکرد و پس از چندی با امپراتوری اینکاها متحد شدند.
این منطقه که در سواحل جنوبی پرو قرار دارد با ورود اروپایی ها ویران شد. بیماریهای همهگیر و قحطی هم از سوی دیگر بومیان را از بین برد و منجر به کاهش فاجعهبار جمعیت از سی هزار خانوار در سال ۱۵۲۳ به ۹۷۹ نفر در سال ۱۵۸۳ شد.
تیم بینالمللی محققان ۱۹۲ نمونه از مهرههای به نخکشیده شده در این دره را کشف کردند که بیشتر آنها در مقبرههای اصلی بزرگ و استادانه معروف به چولپا بودند که صدها مورد از آنها در منطقه پراکنده شدهاند. هر کدام از آنها از بقایای یک فرد هم کودک و هم بزرگسال ساخته شده باشند.
دکتر جاکوب بونگرز، نویسنده اصلی این مطالعه، از دانشگاه آنگلیا شرقی، گفت: غارت قبرهای بومیان در دوره استعمار در سراسر دره چینچا گسترده بود.
هدف اصلی این غارت برداشتن وسایل تشییع جنازه ساخته شده از طلا و نقره بود و با تلاش اروپا برای ریشهکن کردن آداب و رسوم مذهبی بومی و آداب خاکسپاری همراه شدهبود.
دکتر بونگرز که با تحقیقات قبلی خود، صدها قبر غارت شده را در این منطقه مستند کرده است، گفت: احتمالاً این مهرههای به بندکشیده شده برای بازسازی مردگان در واکنش به غارت قبرها بوده است.
یافتهها نشان میدهد که مهرهها نشاندهنده پاسخی مستقیم، تشریفاتی و بومی به استعمار اروپایی است و یکپارچگی فیزیکی پس از مرگ برای بسیاری از گروههای بومی در منطقه مهم بودهاست.
محققان گفتند که مهرههای ستون فقرات ممکن است بخشی از تلاش مشابهی برای بازسازی یکپارچگی فیزیکی اجساد پس از غارت مقبرهها بوده باشد.
https://www.asriran.com/003SzI
آیا اهلسنت دشمن زبان پارسی بودهاند؟ (۱)
امیر هاشمیمقدم - برگرفته از وبسایت فرارو
بهتازگی دکتر نصرالله پورجوادی در یکی از نوشتههای فیسبوکیشان با نام «فراتر رفتن از تقابل سنت-بدعت»، مدعی شدهاند که اهلسنت بهطور تاریخی دشمن زبان فارسی بودهاند. ایشان در بخشی از نوشتۀشان آوردهاند که:
«اهلسنت بزرگترین دشمنان زبان پارسی بودهاند، چرا؟ چون فارسی سخن گفتن بدعت بوده است. پیغمبر به هیچ زبان دیگری غیر از عربی تکلم نمیکرده است.»
بنابراین در این نوشتۀ کوتاه میخواهم اعتبار این گفتۀ ایشان را موردسنجش قرار دهم. یعنی اگر دستکم با برخی از نمونههایی که ایشان زدهاند - برای نمونه آنجا که آوردهاند: «جالب است که برخی از ایرانیان عربزدۀ اهلسنت (بهخصوص اصفهانیهای حنبلی) برای اینکه بگویند ما خلاف سنت عمل نمیکنیم، آمدند و داستانهایی دربارۀ فارسی سخن گفتن پیغمبر جعل کردند تا بیچارهها وقتی با زن و بچۀشان فارسی حرف میزدند وجدانشان آسوده باشد» - میتوان چنین استنباط و نتیجهگیریای دربارۀ دشمنی اهلسنت با زبان فارسی داشت، دقیقاً نمونههای فراوان دیگری میتوان بیان نمود که یا دشمنی یا دستکم بیاعتنایی شیعیان فارسیزبان را به زبان خودشان نشان میدهد و یا وفاداری و یاری رساندن اهلسنت به زبان فارسی را.
پیش از آنکه وارد بحث اصلی شوم یادآور میشوم دوازده سال پیش که در یک نیمسال از دورۀ کارشناسی ارشد ایرانشناسی، افتخار شاگردی استاد پورجوادی را داشتم، در همان چند جلسه با ژرفای اندیشههای ایشان در زمینههای گوناگونی همچون فلسفه، ادبیات، تاریخ و... آشنا شدم و بنابراین آنچه در اینجا نقد میکنم صرفاً به همین جمله و دیدگاه ایشان مربوط است و نه سایر اندیشههایشان.
نخستین دلیل، به خدمترسانی فقه اهلسنت به زبان فارسی باز میگردد. پیش از باز کردن این بحث، نباید ناگفته گذاشت که در سالهای آغازین اسلام، برخی اندیشههای کجروانۀ مخالف استفاده از هرگونه زبانی بهجز زبان عربی در جهان اسلام بود. آنچنانکه سلیمان ابن عبدالملک اموی، هرگونه سخن گفتن یا نوشتن به زبانهای غیرعربی را در سرزمینهای اسلامی ممنوع ساخت. یا از قول ابوهریره احادیث جعلی بسیاری وارد شد که زبان عربی را زبان بهشتیان و زبان فارسی را زبان دوزخیان معرفی میکردند. اما در زمینۀ دفاع از زبان فارسی، همین اهلسنت و بهویژه فقه حنفی پیشگام است. ابوحنیفه اگرچه در سال ۸۰ هجری در کوفه به دنیا آمد، اما از آنجا که کوفه در آن زمان شدیداً تحت تأثیر فرهنگ ایرانی شهرهای اطراف بود، بسیاری او را ایرانی میدانند. آنچنان که مدرس تبریزی، نویسندۀ کتاب ریحانةالادب دربارهاش مینویسند: «نسبت او به یزدجرد ابن شهریار، آخرین ملوک ساسانی میرسد.» اما بیرون از چنین نگاههایی که غیرعلمی مینماید، خاورشناسانی چون ایگناز گلدزیهر و استادان معاصری چون ذبیحالله صفا نیز او را ایرانی میدانند. او که نخستین امام اهلسنت بود، خواندن نیایش و ستایش به زبان مادری همچون زبان فارسی را روا شمرد و در این راه تا آنجا پیش رفت که دشمنان وی نیز او را به مجوسیگرایی متهم میکردند.
بههرحال ابوحنیفه راه را برای دیگر علمای حنفی باز کرد تا در راه گسترش زبان فارسی کوشا باشند. آنچنانکه تفسیر طبری که یکی از مهمترین تفاسیر نزد اهلسنت است، به تأیید همین علمای سنی و البته به سفارش شاهان سامانی سنیمذهب، به فارسی برگردانده شد. در مقدمۀ ترجمۀ آن آمده است: «این کتاب نبشته بهزبان تازی و به اسنادهای دراز بود و بیاوردند سوی امیر سیدمظفر ابوصالح منصور بن نوح بن نصر بن احمد بن اسماعیل. پس دشخوار آمد بر وی خواندن این کتاب و عمارت کردن آن بهزبان تازی و چنان خواست که مرین را ترجمه کند به پارسی. پس علمای ماوراءالنهر را گرد کرد این از ایشان فتوا کرد که روا باشد که ما این کتاب را بهزبان پارسی گردانیم؟ گفتند روا باشد خواندن و نبشیتن تفسیر قرآن بهپارسی مر آن کس را که تازی نداند. از قول خدای عزوجل که گفت و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه. گفت من هیچ پیغامبری نفرستادم مگر بهزبان قوم او و آن زبانی کایشان بدانستند و دیگر آن بود کاین زبان از تقدیم باز دانستند [...] و اینجا بدین ناحیت، زبان پارسی است.»
همین دفاع ابوحنیفه و دیگر علمای حنفی از زبان فارسی و دیگر زبانهای غیرعربی باعث گردید تا بیشتر مسلمانان غیرعرب که بیشتر در مناطق شرقی جهان اسلام میزیند (از اهلسنت مناطق شرقی ایران همچون بلوچها و ترکمنها گرفته تا بیشتر اهلسنت افغانستان، پاکستان، هندوستان، بنگلادش، مالزی، اندونزی، چین و آسیای میانه)، پیرو این آیین باشند.
Channel | @RUZEGARAN
Channel | @RUZEGARAN
بازسازی سه بعدیِ زیگورات چغازنبیل میراث جهانیِ یونسکو از تمدن ایلام با حدود 3300 سال پیشینه
https://twinmotion.unrealengine.com/panorama/D4pDqz6T2xwtrjZd
https://twitter.com/AminHadjaran/status/1569694405996728321?t=tsi6o3Gyx1x3I3ogx3ruvA&s=35
کشف ابزارهای سنگی از انسان مدرن در شمال چین با قدمت ۴۰ هزار سال / یورونیوز
یک تیم بینالمللی از باستانشناسان به شواهدی دست یافتهاند که نشان میدهد انسانهای مدرن حدود ۴۰ هزار سال پیش در شمال چین حضور داشتهاند.
به گفته دانشمندان این انسانها که در «شیامبی» در کنار رودخانه هولیو در شمال چین سکنی داشتهاند، فرهنگ منحصربهفرد ابزارسازی سنگی را نیز در زمان خود توسعه دادهاند. این فناوری که انقلابی در دنیای باستان محسوب میشد تنها حدود ۱۰ هزار سال بعد از این تاریخ به طور گسترده در میان انسانها رواج یافت.
حفاریها در ناحیه «شیامبی» از سال ۲۰۱۳ بدین سو ادامه داشته است و تیمی بینالمللی متشکل از باستانشناسان موسسه ماکس پلانک آلمان و موسسه میراث باستانی استان هبی چین مشغول تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده از این مکان هستند.
محققان میگویند در این مکان ۳۸۲ تیغه سنگی و استخوانی ریز پیدا کردهاند که در ابعادی کمتر از ۴ سانتیمتر ساخته شدهاند. این تیغهها که به شکل عدد ۷ تراش داده شدهاند احتمالا ساخته شدهاند تا به یک دسته چسبانده شوند و نوعی ابزار دندانهدار ماقبل تاریخی را ایجاد کنند. از روی تجزیه و تحلیل قطعات به جا مانده گمان میرود که این ابزارها برای دباغی پوست، خراشیدن و سوراخ کردن اجسام سخت نظیر چوب و احتمالاً استفاده در فرآیند کشتار حیواناتی نظیر آهو و گوزن و عملآوری گوشت آنها استفاده میشده است.
پروفسور مایکل پتراگلیا از موسسه ماکس پلانک میگوید:«به نظر میرسد که این افراد خیلی جلوتر از زمان خود در حال توسعه صنایع بودهاند و کارهای بسیار پیچیدهای را انجام میدادهاند تا گوشت یا گیاهان را فرآوری کنند یا شکار را بسیار کارآمدتر بکشند.»
انواع ابزارهایی که با تیغههای سنگی ریز ساخته میشدند تنها ۲۹ هزار سال پیش به صنعت غالب در شرق آسیا تبدیل شدند. آقای پتراگلیا در این باره میگوید: «در آن زمان، تقریباً ۴۰ هزار سال پیش، هیچ مجموعه ابزار سنگی مانند آن وجود نداشت بنابراین ظاهر آن نوآورانه است.»
دانشمندان احتمال میدهند که این صنعت با این قوم از بین رفته باشد و ۱۱ هزار سال بعد توسط جمعیت دیگری از نو اختراع شده باشد. کشف مجزای بقایای انسان مدرن مربوط به ۴۰ هزار سال پیش در غارهای تیانیوان و ژوکودیان در همان نزدیکی و همچنین یافته شدن بخشی از یک جمجمه متعلق به انسان مدرن در سالخیت مربوط به ۳۴ هزار سال پیش این فرضیه را تایید میکند که سازندگان شیامبی انسانهای خردمند بودهاند.
انسانهای نخستین از دستکم ۲ میلیون سال پیش به سمت اوراسیا حرکت کردند، با این حال جدول زمانی دقیق انسانهای مدرنی که خارج از آفریقا پخش شدهاند مشخص نیست.
دانشمندان گمان میکنند انسان خردمند اندکی پس از آغاز تکامل نهایی ما، شاید در حدود ۳۰۰ هزار سال پیش، از قاره آفریقا خارج شده است. اکتشافات اخیر در اسرائیل و یونان نشان می دهد که دستکم ۲۰۰ هزار سال پیش ردی از آنها در بیرون آفریقا در حال زندگی و تعامل با دیگر گونههای انسانی به چشم میخورد.
تحلیلهای ژنتیکی نشان میدهد با این حال تمامی این انسانهای مدرن اولیه منقرض شدند و گونههای دیگر انسانی نظیر نئاندرتالها و دنیسووانها گونه مسلط اوراسیا به حساب میآمدند. خروج موفقیتآمیز انسان خردمندن از آفریقا اما حدود ۵۰ هزار سال پیش رقم خورد؛ زمانی که آنها به اوراسیا رسیدند و این بار زنده ماندند و غالب شدند.
نتایج مطالعات جدید دانشمندان در نشریه «نیچر» منتشر شده است.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
راز مومیایی «انسان دُمدار»؛ پری دریایی که جاودانگی میبخشد! / فرارو
پری دریاییهای ژاپنی افسون جاودانگی دارند. میگویند اگر گوشت پری دریایی بخورید، هرگز نخواهید مرد. افسانهای در بسیاری از نقاط ژاپن وجود دارد که زنی بهطور تصادفی گوشت یک پری دریایی را خورد و ۸۰۰ سال زندگی کرد.
دانشمندان یک پری دریایی مومیایی شده را که گفته میشود به هرکسی که گوشت آن را بخورد، جاودانگی عطا میکند، بررسی میکنند تا ماهیت واقعی آن را آشکار کنند.
به گزارش فرارو، نیویورک پست نوشت: ظاهرا این موجود اسرارآمیز ۱۲ اینچی (۳۰ سانتیمتری) بین سالهای ۱۷۳۶ تا ۱۷۴۱ در اقیانوس آرام، در نزدیکی جزیره شیکوکو ژاپن، گرفتار شده است و اکنون در معبدی در شهر آساکوچی نگهداری میشود.
این مومیایی با چهرهای ژولیده، دندانهای نوکتیز، دو دست و موهای روی سر و پیشانی، ظاهری ترسناک، ولی انسانی دارد، اما نیمه پایینی بدنش شبیه ماهی است.
اکنون محققان دانشگاه علوم و هنر کوراشیکی این مومیایی را برای سیتیاسکن به امانت گرفتهاند تا اسرار آن را کشف کنند.
هیروشی کینوشیتا که این پروژه را ارائه کرده است، در این باره گفت که این موجود عجیبوغریب میتواند اهمیت مذهبی داشته باشد.
وی افزود: پری دریاییهای ژاپنی افسون جاودانگی دارند. میگویند اگر گوشت پری دریایی بخورید، هرگز نخواهید مرد. افسانهای در بسیاری از نقاط ژاپن وجود دارد که زنی بهطور تصادفی گوشت یک پری دریایی را خورد و ۸۰۰ سال زندگی کرد. این افسانه در نزدیکی معبدی که مومیایی پری دریایی در آن یافت شد، همچنان رایج است. شنیدم که برخی با اعتقاد به این افسانه، فلسهای مومیایی پری دریایی را میخوردند.
نامهای تاریخی مربوط به سال ۱۹۰۳ که ظاهراً توسط مالک قبلی این مومیایی نوشته شده، در کنار مومیایی نگهداری میشود و داستانی در مورد منشأ آن ارائه میدهد.
در این نامه آمده: پری دریایی در یک تور ماهیگیری در دریای استان کوچی گرفتار شد. ماهیگیرانی که آن را صید کردند نمیدانستند که یک پری دریایی است، اما آن را به اوزاکا بردند و به عنوان یک ماهی غیر معمول فروختند. پدربزرگ و مادربزرگم آن را خریدند و به عنوان یک گنج خانوادگی نگه داشتند.
مشخص نیست که مومیایی چگونه و چه زمانی به معبد اینگوئن در آساکوچی آمده است. اما کاهن اعظم، کوزن کویدا، گفت که حدود ۴۰ سال پیش در یک جعبه شیشهای به نمایش گذاشته شد و اکنون در یک گاوصندوق نسوز نگهداری میشود.
او به روزنامه ژاپنی آساهی شیمبون گفت: ما آن را پرستش کردیم، به این امید که به کاهش همه گیری ویروس کرونا کمک کند، حتی اگر اندکی.
با این حال، هیروشی کینوشیتا از انجمن فولکلور اوکایاما دیدگاه واقعی تری نسبت به این موجود دارد. اعتقاد بر این است که در دورهای از دوره ادو ساخته شده است. او گفت: البته، من فکر نمیکنم او یک پری دریایی واقعی باشد. من فکر میکنم این برای صادرات به اروپا در دوره ادو ساخته شده است.
وی ادامه داد: افسانه پری دریایی هنوز در اروپا، چین و ژاپن در سراسر جهان وجود دارد. بنابراین، میتوانم تصور کنم که مردم در آن زمان نیز علاقه زیادی به آن داشتند. من فکر میکنم از حیوانات زنده ساخته شده است و ما میخواهیم آن را با سی تی اسکن یا آزمایش DNA شناسایی کنیم.
دانشمندانی که این مومیایی را بررسی میکنند، نتایج خود را اواخر امسال منتشر خواهند کرد.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
مصاحبۀ صدای آمریکا با دکتر علی موسوی دربارۀ کتاب سرگذشت تخت جمشید
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
باستانشناسان زیارتگاهی نههزارساله را در صحرای اردن کشف کردند. / یورونیوز
گروهی متشکل از باستانشناسان اردنی و فرانسوی روز سهشنبه ۲۲ فوریه اعلام کردند زیارتگاهی با قدمت حدود نههزار سال را در یک مکان دورافتادۀ دوران نوسنگی در صحرای شرقی اردن پیدا کردهاند. تصور میشود این سازه قدیمیترین بنای بزرگ ساخته و شناختهشده از سوی انسان در سراسر جهان باشد.
این مجموعۀ آیینی در یک اردوگاه دوران نوسنگی در نزدیکی سازههای بزرگ معروف به «بادبادکهای صحرایی» یا تلههای جمعی که گمان میرود برای شکار غزالهای وحشی استفاده میشد، پیدا شده است. این سازهها از بالا شبیه بادبادک است اما در زمین به شکل دیوار سنگی کوتاه ساخته شدهاند که شکلی شبیه قیف ایجاد میکند و بخش انتهایی آن به یک گودال ختم میشود. این سازهها در سراسر بیابانهای خاورمیانه پراکنده هستند.
وائل ابوعزیزه، باستانشناس اردنی که یکی از مدیران این پروژه است گفت: «این مکان منحصربهفرد است. نخست بهخاطر وضعیت حفاظتی آن است و خاص به شمار میرود. این مکان نههزار سال قدمت دارد و همهچیز تقریباً دستنخورده باقی مانده است.»
در داخل زیارتگاه دو سنگ ایستادۀ حکاکیشده با پیکرههای انساننما، یکی همراه با نمایشی از «بادبادک صحرایی» و همچنین محراب، آتشدان، صدفهای دریایی و مدل مینیاتوری تلۀ غزال وجود دارد.
محققان در بیانیهای گفتند که این زیارتگاه «نور کاملاً جدیدی بر نمادگرایی، بیان هنری و همچنین فرهنگ معنوی این جمعیتهای ناشناختۀ نوسنگی میاندازد.»
در این بیانیه آمده است که نزدیکی محل زیارتگاه به تلهها نشان میدهد که ساکنان محل شکارچیان حرفهای بودهاند و این تلهها «مرکز زندگی فرهنگی، اقتصادی و حتی نمادین آنها در این منطقۀ حاشیهای» بوده است.
این گروه تحقیقاتی معتقد است که کشف آنها «قدیمیترین سازۀ ساختهشده از سوی انسان در مقیاس بزرگ است که تا به امروز شناخته شده است.»
محققان همچنین در این مکان خانههای دایرهایشکل و تعداد زیادی استخوان غزال پیدا کردهاند.
این تیم متشکل از باستانشناسانی از دانشگاه حسین بن طلال اردن و موسسۀ فرانسوی خاور نزدیک است. این محل در آخرین فصل حفاری در سال ۲۰۲۱ کاوش شده است.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
مدلهای دیجیتالی از استخوانهای پرندهپایی که در شکم Confractosuchus sauroktonos پیدا شده است.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
کشف اجساد مومیایی شش کودک با قدمت بیش از هزار سال در پرو / یورونیوز
باستانشناسان از کشف اجساد مومیایی شش کودک خبر دادند که گمان میرود بیش از هزار سال پیش در نزدیکی لیما، پایتخت پرو قربانی شدند.
به گفتۀ باستانشناسان این اجساد در نزدیکی مقبرۀ یک شخصیت اشرافزاده که ماه نوامبر کشف شده بود شناسایی شدند. جسد آن اشرافزاده هم مومیایی شده بود. محل کشف این اجساد در حدود ۲۵ کیلومتری شرق لیما واقع شده است.
باستانشناسان تخمین میزنند که قدمت این اجساد مومیایی به هشتصد تا هزار سال پس از میلاد مسیح بر میگردد. پیتر ون دالن، رئیس گروه باستانشناسی کاشف این اجساد مومیایی میگوید که فرضیۀ اصلی آنها این است که این کودکان برای همراهی اشرافزادۀ متوفی قربانی شدند.
باستانشناسان در نزدیکی اجساد مومیاییشدۀ این کودکان اجساد هفت فرد بزرگسال را که مومیایی نشده بودند کشف کردند. به این ترتیب در مجموع از ماه نوامبر سال ۲۰۲۱ تاکنون در مجموع ۱۴ جسد در منطقۀ باستانی «کاجامارکیلا» کشف شده است.
پیتر ون دالن و همکارانش از طرف دانشگاه ملی سن مارکوس در لیما در حال کاوش در این منطقۀ باستانی هستند.
کشف این جسد مومیایی که احتمال داده میشود متعلق به مردی ۱۸ تا ۲۲ ساله بود بازتاب رسانهای زیادی داشت. این مومیایی صورتش را با دستانش پوشانده بود. ریسمانی نیز به دور این جسد مومیایی پیچیده شده بود.
مقبرۀ او در عمق یک متر و چهل سانتیمتری از سطح زمین کشف شده بود. پیتر ون دالن بر این باور است که این مرد به «جایگاهی اقتصادی و اجتماعی» دست یافته بود و احتمالا «قدرت سیاسی» نیز داشت.
به گفتۀ وی «کاجامارکیلا» با جمعیتی که بین ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر تخمین زده میشود حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح شکل گرفت و تا قرن شانزدهم نیز محل سکونت شهرنشینان بود.
@RUZEGARAN
@RUZEGARAN
آیا اهلسنت دشمن زبان پارسی بودهاند؟ (۲)
امیر هاشمیمقدم - برگرفته از وبسایت فرارو
دومین دلیل بر رد ادعای ایشان این است که همۀ سلسلهپادشاهیهایی که پس از اسلام در ایران روی کار آمده و به گسترش زبان فارسی پرداختند، اهلسنت بودند. صفاریان که نخستین سلسلۀ مستقل ایرانی پس از اسلام بود، در دورهای که زبان عربی داشت در همهجا رخنه میکرد، زبان فارسی را زبان رسمی دربار نمود. پس از صفاریان، سامانیان که آنان نیز اهل سنت بودند، در راه گسترش زبان فارسی تلاش و کوشش بیشتری نمودند. بالاخره نوبت به زیاریان و آل بویۀ شیعه میرسد که در ادامه دربارۀشان جداگانه خواهم نوشت. پس از این سلسلهها، حکومتهایی همچون غزنویان روی کار آمد که آنان نیز با وجود سنی و حتی ترک بودن، در گسترش زبان فارسی جدوجهد میکردند.
سومین دلیل بر رد ادعای ایشان این است که تقریباً همگی خداوندگاران زبان و ادب فارسی تا پیش از روی کار آمدن صفویه، اهلسنت بودند. سعدی، حافظ، جامی، سنایی، خواجه عبدالله انصاری، عطار، خیام، نظامی، خاقانی، مسعود سعد سلمان و بسیاری از دیگر چهرههای درخشان فارسی، اهلسنت بوده و در مدح خلفای چهارگانه نیز اشعار بسیاری سرودهاند. دربارۀ مذهب بسیاری از افراد همچون فردوسی نیز که برخی مدعی شیعه بودنش هستند، اماواگرهای بسیار در میان است؛ آنچنانکه وی نیز اشعاری در مدح این خلفا دارد و در واقع هیچ مدرک و سند آشکاری دال بر شیعه بودن وی در دست نیست و بیشتر بر اساس نتیجهگیریها از زندگی شخصی وی و پارهای از اشعارش بیان شده است.
چهارمین دلیل، با مقایسۀ ارتباط بین حکومتها و سلسلههای شیعه و سنی با زبان فارسی به دست میآید. در دلیل دوم نشان دادیم که سلسلههای اهلسنت در ایران (بزرگ فرهنگی) پاسداران و گسترندگان زبان فارسی بودهاند. دربارۀ صفاریان و سامانیان نوشتیم تا به آل زیار و آل بویه رسیدیم. اما در این دورۀ زمانی، ورق برمیگردد و آنچنان که محمدعلی سطانی در کتاب «حماسۀ ملی ایران» نشان میدهد، این سلسلههای شیعه برای گستراندن آیین تشیع در جهان اسلام، روش پیشینیان را کنار نهاده و کتابهای خود را بهزبان عربی نوشتند.
اگر حتی به حکومتهای امروزین نیز نگاهی بیندازیم، بهسادگی میتوان تلاشهای حکومت تاجیکستان (که گرچه سکولار است، اما کشور و مردمانش سنیمذهباند) در راه گسترش زبان فارسی را در رأس تلاش برای گسترش زبان فارسی و فرهنگ ایرانی دانست. در حالی که برای جمهوری اسلامی به نظر میآید زبان فارسی موضوعیت چندانی نداشته باشد. حتی برخی تریبونهای رسمی و غیررسمی حکومت فعلی ایران آشکارا علیه زبان فارسی سخن میگویند. آنچنانکه برای نمونه سخنرانی آیتالله سید محمدمحسن حسینی طهرانی، از روحانیون و مدرسین برجستۀ حوزۀ علمیه، در جلسۀ دهم «شرح حدیث عنوان بصری» که بعدها با واکنشهایی صرفاً در فضای مجازی روبهرو شد، خطاب به فردوسی اینگونه بیان میدارد: «غلط کردید. غلط کردید این کار را کردید. عجم زنده کردم بدین پارسی؟! آن زبان قرآن را شما کنار گذاشتید و من خودم فارس هستم. دیگر من که عرب نیستم! این زبان فارسی چه گلی به سر ما زد؟! بهترین زبان در دنیا، زبان عربی است.»
فرجام سخن آنکه آنچه در بالا بیان شد، نقطۀ مقابل دیدگاه دکتر پورجوادی و همفکرانش نیست و نویسنده چنین ادعایی ندارد که اهلسنت بیش از شیعیان به زبان فارسی خدمت کرده و یا شیعیان با زبان فارسی میانه خوبی ندارند؛ بلکه در اینجا تلاش کردم نشان دهم اگر دکتر پورجوادی صرفاً بر اساس چند یافتۀ تاریخی نشان داده اهلسنت در مواردی با زبان فارسی دشمنی ورزیدهاند، یکم آنکه آن موارد استثنایی بوده و میتوان موارد بسیار دیگری را بیان کرد که خلاف این را نشان میدهد؛ و دوم آنکه اگر میتوان مثالهایی از بیاعتنایی یا دشمنی اهلسنت به زبان فارسی یافت، به همان نسبت و یا حتی شاید به میزان بیشتری بتوان نمونههایی از بیاعتنایی یا حتی دشمنی شیعیان با فارسی را نشان داد.
Channel | @RUZEGARAN
Channel | @RUZEGARAN
تبلیغ ویسکی Bushmills
شاهزاده ادوارد در حال ریختن ویسکی برای ناصرالدینشاه قاجار
حکاکی روی کاغذ
لندن
چاپ 1889 میلادی
@ruzegaran
@ruzegaran