. ┈••✾• #نو_رباعی•✾••┈•
۱
لبخند زدی
چه زود آزاد شدند
از بند شب
آفتابگردانهایم
۲
بر آینهی دلم
نگاهت افتاد
ممنونم
از این سنگ تمامی
که گذاشت
۳
از عشق
چه چیز هست
پربرکتتر؟
این نان همیشه داغ
بر سفرهی دل
#صدیقه_محمدجانی
#نو_رباعی
@kar471
. ┈••✾• #نو_رباعی•✾••┈•
۱
در بستر خود
چه خشک افتادی،
رود!
دریا را
برخیز
روانتر بنویس
۲
پا در پی ماه
رفتهام
راه
به راه
از چاه تو
ناگاه
در آوردم سر
#صدیقه_محمدجانی
#نو_رباعی
@kar471
. ┈••✾• #رباعی•✾••┈•
در چشمش اگر چه ابر غم پنهان بود
دستش با عطر آب و نان، خندان بود
داراییاش عادلانه تقسیم شده...
ارثی که پدر داد به من ایمان بود
✨ #صدیقه_محمدجانی
🔹روح همهی پدران آسمانی شاد🌸
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
•┈••✾• #رباعی•✾••┈•
پاییز به سرسبزی جنگل، پا زد
آرام، بساط تازگی را تا زد
رگبار، تگرگ، رعد و برق و طوفان...
برف آمد و در سکوت، حرفش را زد
✨ #صدیقه_محمدجانی
📚 #خالکوبی_خیال
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
•┈••✾• #رباعی•✾••┈•
با آمدن تو شوخ و شنگی مُد شد
در دنیایم فقط قشنگی مُد شد
پاییز عزیز! تا رسیدی از راه
پوشیدن رخت رنگرنگی ُمد شد
✨ #صدیقه_محمدجانی
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
⚜ #میراث_رباعی⚜
ای نام تو در هر لغتی ذکر انام
وز تذکرهٔ نام تو شیرین لب و کام
بینام تو شعلهها تباهند تباه
با نام تو کارها تمامند تمام
✨ #محتشم_کاشانی
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
نقدی بر مجموعه رباعی #خالکوبی_خیال
از #صدیقه_محمدجانی
به قلم شاعر، پژوهشگر، مترجم و منتقد ادبی:
#پرویز_حسینی
"برحنجره آه ،خالکوبی شده است
غم،راه به راه،خالکوبی شده است
برروی دلم،خیال بودن هایت
با رنگ سیاه، خالکوبی شده است"
"خالکوبی خیال" چهارمین کتاب شاعراست .شاعری "سهگانیسرا" و "رباعیسرا" که مازندرانی است و این کتابش بامقدمهی جناب جلیل صفربیگی در بهار۱۴۰۰ از سوی نشر طنین سخن (بابل) منتشر شده است.مقدمهای که در آن سعی شده به ویژگیهای رباعیات خانم محمدجانی اشاره بشود؛ اما نگارنده سعی کرده گفتاری تازهتر با مخاطب در میان بگذارد.
زبان و کارکرد آن در کنار نگاهی نو به واژگان و تعابیر از یک سو، و کاربرد تصویریِ اشیا و طبیعت از سوی دیگر در بسیاری از رباعیات ایشان به چشم میخورد؛ به شکلی که گاهی خواننده احساس میکند با هایکویی چهارسطری روبهرو است:
"زیباست قدم نهادنم در پاییز
هی رنگ به رنگ زادنم در پاییز
باغی هستم که در بهار آسودم!
مشتاق شکوفهدادنم در پاییز!"
شاعر که شیفتهی طبیعت و پاییز است گذشته از نگاه نو کوشیده در زبان و استفاده از واژگان حتی عامیانه تصویری تازه از مرداب در فصل پاییز بدهد. تصویری هایکووار که پشتوانهاش مهارت ایشان در"سه گانیسرایی" میباشد:
"وز وز وز وز....به گوش مرداب چه گفت؟
در گوش ترش به لهجهی آب چه گفت؟
پژمرده شدهست خندهی صورتیاش
پاییز به نیلوفر تالاب، چه گفت؟
وهمین نگاه و زبان تر و تازه به طبیعت، شکلی نو و هایکووار به رباعیاتش بخشیده است:
"دنیای تک وعجیب آدمبرفی
عشقی نشده نصیب آدمبرفی
با دانهی بادام به منقار، پرید
زاغی که زدهست جیب آدمبرفی"
البته خانم محمدجانی گاهی در چیدمان رباعیاتش دقت لازم را ندارد و این به یکدستی مجموعه رباعیاتش لطمه وارد میکند. مثلاً ده رباعی آیینی در آخر کتاب که فضای هایکویی مجموعه را به هم زده است، هر چند که زیبا هستند اما بهتر بود در کتابی جداگانه جمع آوری میشد.
شاعر در بعضی از رباعیات این مجموعه دست به ابتکاری کمنظیر میزند و آن تصرف در اشیا و آشناییزدایی در کاربرد و کارکرد خواص آنها میباشد.این رباعی را ببینید:
"از عطر گل و شکوفهها، عکس بگیر
از نغمهی سارخوش ادا، عکس بگیر
لبخندزنان، قدم بزن در باغت
گهگاه تو نیز با خدا، عکس بگیر"
ملاحظه میکنید که چگونه میشود از عطر گل و نغمهی سار و خدا، عکس گرفت؟! اما شاعر با محاکات خویش از طبیعت و...دست به آشناییزدایی زیبایی میزند.
از سوی دیگر، شاعر با استفاده از واژگان و ترکیبات دمدستی و پیشپاافتاده در رباعی، بدعت جالبی میسازد.
واژگان و ترکیبات و مصاریعی مانند:
_"تورفتی و در من به کمارفت غمت
هربارولی به هوش می آیدکه ...."
_با اینهمه رنگ "لاف بیرنگی" چیست
_"هی سربه سردلم توکمتربگذار"
"درخودچقدرکپک زدیم،افسردیم"
_بک گوشه غریب و خسته "آلزایمردیم"
_"می دانی که جنس غمت مرغوب است"
_"لاحول ولاقوه الاعشقت"
_یک عمر به لطفت از "خوروخواب" افتاد
_لطفا بدهید "قرص خواب آور" را
_"ساکی پرازآفتاب" با خود داریم
_"موشی شده بود بعد از آن داد و هوار
زیر پتوی پلنگیاش میلرزید"
_"کرمی که به جلد آلبالو رفته..."
_"در بازی زندگی چه شد کار دلم؟
گاهی بکشد هوار و گاهی هورا...!"
و دهها مورد دیگر که نشانگر تسلط شاعر به زبان و واژگان است و میداند از آنها چگونه استفاده بهینه کند. بنده به چنین تکنیکی در شعر، "مهارت بازیافت کلمات مستعمل"، نام مینهم که نمونهاش را در شعر بزرگانی چون احمدشاملو، نصرت رحمانی و...حتی شاعرانی مانند ایرج میرزا میتوان مشاهده کرد!
محمدجانی، در بعضی از رباعیاتش اسرارمگوی زن و پرندهها واشیا درطبیعت را به شکلی دلنشین بازمینمایاند.به گونهای که چه به لحاظ زیباییشناسیک وچه روانشناسی قابل تامل هستند.به گمان من ، شاعر به تصرف در روان انسان و اشیا دست میبرد و به نوعی جاندارگرایی میکند:
"موهای قشنگ مشکیاش رامش کرد
باسایه چشم، ترک آسایش کرد
شک نیست غمی عمیق دردل دارد
هروقت زنی غلیظ، آرایش کرد"
و در این رباعی که دریا را به هیات زنی تصویر میکند.زنی عاشق بادامنی پرچین:
"درعمق نگاهش،غم شیرینی داشت
برمذهب عشق بود اگر دینی داشت
تاصبح،ک نارساحلش خوابیدیم
دریا،آن شب،دامن پرچینی داشت"
و یا در این رباعی که هیات انسانی به پاییز میدهد با استفاده از تشبیه وحقیقتپنداریِ قابل باور و اصولاً شاعر عاشق پاییز و جلوههای گوناگون آن است:
"هر لحظه به اوج هنرش مینازد
هرجابرودبه دخترش می نازد
صدرنگ،هنرریخته ازانگشتش
پاییزفقط به آذرش می نازد"
بدین قرار، گزافه نیست اگر بگویم در میان شاعران زن رباعیسرای شعر امروز، صدیقه محمدجانی، نامی قابل اعتنا و فراموش نشدنی است. نامی که بیهیچ تعارفی باید آن را به خاطر سپرد .با رباعیاتی که خاطر و خیال ما را به زیبایی خالکوبی میکند.
✍ #پرویز_حسینی
۷شهریور۱۴۰۰
@kar471
💟 خدا بزرگتر از هر چه است که در تصور آید .
تصویر بالا را چند روزیست دیدهام و به تنهایی به اندازهی صد جلد کتاب خداشناسی، برایم حرف داشت!
وقتی یک سلول در نمایی باز چنین جلوهگری میکند و اینگونه دقیق طراحی شده، زبان حتی در سپاسگزاری سادهی آفریدگارش نیز به لکنت میافتد چه برسد به درک بزرگی و خلاقبت خالقش!
حال معنای ذره را بهتر از قبل درک میکنم و معنای آیهی نورانی و انرژیبخش"...فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ﴿۷﴾... (زلزال)
هر ذزه در دستگاه آفرینش و بازرسی پروردگار چه عظمتی دارد!
چه میدانیم وقتی به کودکی، پرندهای، گلی و... حتی لبخندی میزنیم چه اتفاقی در هستی رخ میدهد که عبادت به شمار میاید؟!
وقتی پردهها برافتد چه نادیدنیها دیده خواهد شد!
حضرت #سعدی چه زیبا فرمود:
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندیاش
کس نتواند که به جا آورد
از دست و زبان که برآید
کز عهدهی شکرش به در آید؟
خدایا شکرت که خیلی دوستت دارم🥰
خدایا شکرت که خیلی دوستم داری🥰
✍ #صدیقه_محمدجانی
۲۰ #فروردین ۱۴۰۰
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani
═┅✫✰ #سلام ✰✫┅═
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهرياری برقرار و بر دوام
✨ سال، خرم
✨ فال، نيكو
✨ مال، وافر
✨ حال، خوش
✨ اصل، ثابت
✨ نسل، باقی
✨ تخت، عالی
✨ بخت، رام!
🌹#حضرت_حافظ🌹
🔆 سال نو مبارک باد 🔆
─═┅✫✰❣✰✫┅═─
┏━━ ❖❖❖❖ ━━┓
@s_mohammadjani
┗━━ ❖❖❖❖ ━━┛
عصر شعر مجازی " آوای حرا "
با شعر خوانی :
#صدیقه_محمدجانی
بهمن _شاطی
#حسن_رفیعی
دبیر جلسه :حمید حمزه نژاد
با مشارکت :
(حوزه هنری استان مازندران )
(اداره کل کتابخانه های عمومی، محفل ادبی طالب استان مازندران )
حضور برای علاقه مندان بلامانع است
✒️
پنجشنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۹
ساعت ۱۸
حضور برای علاقه مندان بلامانع است ( به صورت مجازی )
اسکای روم محفل ادبی طالب
در تاریخ و ساعت مقرّر
روی لینک زیر کلیک کنید و با گزینه مهمان وارد شوید 👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/mazandaranpl/taleb
Babak Afra - Hichi Nemishe (128).mp3
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی، خوشی کِشاند
شیرین چو شِکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شِکر ستاند
شُکر از شِکرست آستین پر
تا بر سر شاکران فشاند
#مولانا
❤️لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ❤️
http://t.me/s_mohammadjani
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آيد؟
. تو يکی نهای، هزاری؛ تو چراغ خود برافروز
✨ #حضرت_مولانا
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani
🎧آهنگ علی علی
🎤#چاوشی
میلاد امام علی علیهالسلام و روز پدر و روز مرد مبارک .
البته
هر روز، روز مردانِ مرد و روز انسانیت هست❤️
#رباعی
چشمان تو از عطر نجابت پُر بود
مثل صدف ابستن صدها دُر بود
دل در تب غصهای اگر میافتاد
لبخند تو باز شربت غمبُر بود
✨ #صدیقه_محمدجانی
📚 #خالکوبی_خیال
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani
. ┈••✾• #نو_رباعی•✾••┈•
شیرین شد و
پرشورتر از هر موقع،
وقتی
به لبت نهاد لب
دریایم
#صدیقه_محمدجانی
#نو_رباعی
@kar471
@s_mohammadjani
"دوستی با حرفهای ماندگار"
گفتگو با #صدیقه_محمدجانی
روزنامه رویداد امروز
سهشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱
گزارشگر : #سعید_آقایی
بخوانید در لینک زیر 👇👇👇
http://ruydadiran.com/?newsid=194391
. ┈••✾• #رباعی•✾••┈•
از بارش بارگاه تو تر باشم!
بین همهی درختها سر باشم!
چشم از حرم تو بر ندارم هرگز
در صحن تو کاش یک صنوبر باشم!
✨ #صدیقه_محمدجانی
📚 #خالکوبی_خیال
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
•┈••✾• #رباعی•✾••┈•
گرمای هزار رنگ در سرمایش
افتاده بهار سبز هم در پایش
پاییز چقدر چشمبندی بلد است!
دل برد ولی تکان نخورد از جایش!
✨ #صدیقه_محمدجانی
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
•┈••✾• #رباعی•✾••┈•
مانند نهال کوچکی عاشق باش
چون شاپرکی یواشکی عاشق باش
حتی شده داس را در آغوش بگیر
در باغچه مثل پیچکی عاشق باش
✨ #صدیقه_محمدجانی
📚 #خالکوبی_خیال
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
•┈••✾• #رباعی•✾••┈•
آواز بخوان، بگیر ِنی-غمبر- را
لبخند بزن، بنوش مِِی-غمبر- را
آنگاه برقص با دفِ چشمه و رود
در خویش ببین هزار پیغمبر را
#صدیقه_محمدجانی
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
http://t.me/kar471
🎧
🎤 #محسن_چاوشی
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
✨#سنایی
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani
. ┈••✾• #رباعی•✾••┈•
در خندهی نوبهار دیدم خود را
بر شادی گل، سوار، دیدم خود را
صد آینه عشق، سبز شد در دل من
یک بودم اگر، هزار دیدم خود را
✨ #صدیقه_محمدجانی
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
عاشق نشدم؛ بهانههایم برفیست
یخ کرده دلم، جوانههایم برفیست
نزدیک شد و خواست که سر بگذارد...
خورشید ندید شانههایم برفیست؟
✨ #صدیقه_محمدجانی
📚#خالکوبی_خیال
با مقدمهای از #جلیل_صفربیگی
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani
. ┈••✾• #رباعی•✾••┈•
ای کاش بیفتد گذرم جایی که...
من باشم و تو؛ بدون تنهایی که ...
تو مست نگاه و خندههایم بشوی
من مست تو؛ بیخیال فردایی که...
✨ #صدیقه_محمدجانی
📚 #خالکوبی_خیال
┄┅─═◈═─┅┄
#کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)
👇👇👇
t.me/kar471
ما مست نگاه تو تماشاءالله
سرگشتهی ماه تو تماشاءالله
احسن تویی و تبارکالله لبت
چشمان سیاه تو تماشاءالله
✨ #جلیل_صفربیگی
✍ خوشنویسی: #امین_البرزی
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani
#اندکی_درنگ📚
دکتر سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشت کوتاهی در مورد علامه جعفری نوشت:
.. بعد از پایان کلاس شرح مثنوی، استاد علامه جعفری گفت: من خیلی فکر کردم و به این جمعبندی رسیده ام که رسالت هزار پیغمبر در عبارتی خلاصه میشود و آن کوک چهارم است.
مریدان پرسان بودند که "کوک چهارم" چیست؟ علامه با آن لهجه ی شیرین در تمثیل شرح میدهد که: کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش میبرد. کفاش با نگاهی میگوید این کفش سه کوک میخواهد و هر کوک مثلاً ده تومان و خرج کفش میشود سی تومان. مشتری هم قبول میکند. پول را میدهد و میرود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود. کفاش دست به کار میشود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت، کوک سوم و تمام …، اما با یک نگاه عمیق در مییابد اگرچه کار تمام است، ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر میشود و کفش، کفشتر خواهدشد.
از یکسو، قرار مالی را گذاشته و نمیشود طلبِ اضافه کند و از سوی دیگر، دودل است که کوک چهارم را بزند یا نزند.
او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعدهی توافق، مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.
اگر کوک چهارم را نزند، هیچ خلافی نکرده اما اگر بزند، به رسالت هزار پیامبر تعظیم کرده.
اگر کوک چهارم را نزند، روی خط توافق و قانون راه رفته اما اگر بزند، صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پر خواهدکرد.
دنیا پر از فرصت کوک چهارم است، و ما، کفاشهای دو دل…
پینوشت
البته که همهی ما در رابطه با اعضای خانواده و فامیل و دوستان و... کوک چهارممون، کوک کوکه 🥰
باید ببینیم در موقعیت های مختلف چگونه عمل میکنیم؟😊
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani
#جبر_یا_اختیار ⁉️
عارفی را پرسیدند:
زندگی به "جبر" است یا به "اختیار"؟
پاسخ داد:
امروز را به "اختیار" است...
تا چه بکارم...
اما،
فردا "جبر" است ...
چرا که به "اجبار " باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به "اختیار" کاشتهام
📚زندهایم یا زندگی میکنیم ؛ ص۱۷۶
تدوین: ✨ #مسعود_لعلی
❖ ۪۪᪣ོ ᪣ོ۪۪ ❖
http://t.me/s_mohammadjani