sadeghshariati | Unsorted

Telegram-канал sadeghshariati - sadegh shariati

82

صادق شریعتی

Subscribe to a channel

sadegh shariati

زایش آگاهی با درد شدید همراه است
کارل گوستاو یونگ
به شخصه این تجربه رو زندگی کردم اما انسانی که پس از درد کشیدن از ما متولد میشود به کلی انسان دیگریست

Читать полностью…

sadegh shariati

کارگاه عروض (وزن شعر فارسی)
بررسی وزن های مشهور شعر فارسی
بررسی تطبیقی وزن شعر و رابطه آن با مفهوم زمان در موسیقی
تحلیل و بررسی چند شعر معاصر

Читать полностью…

sadegh shariati

برون ز هر دو جهانی چو در سماع آیی

برون ز هر دو جهانست این جهان سماع
«مولانا»
چهارمضراب «سماع آوا» اثر استاد پرویز مشکاتیان
نوازنده سنتور: امیرحسین دادور
نوازنده تنبک: صادق شریعتی
#سنتور#تنبک#موسیقی #موسیقی_ایرانی#پرویزمشکاتیان#استاد_مشکاتیان

Читать полностью…

sadegh shariati

تاریکی از پنجره ریخت تو
مگر پنجره برای نور نبود ؟
اشتباه کردی پنجره برای باز شدن است هر چه بیرون باشد تو می‌ریزد
لحظه ای درنگ کرد تا ببیند نور را به یاد می‌آورد
با خود گفت چقدر سر من پر از تاریکی است
در مغزش شمعی روشن کرد و حتا گرمایش را حس کرد
در سایه روشن شمع هزار پروانه بود
پروانه ها زنی شدند که می رقصید
زن نور شد و نور سفری آغاز کرد
از پنجره به کوچه ریخت
از کوچه به خیابان
از خیابان به تمام شهر
و از تمام شهر به همه دشت ها
به همه کوه ها
به همه...
آن نور قلم شد و بر آسمان شب چنین نوشت:
من از سیاهچاله ای می آیم که نور را پس می‌زند

Читать полностью…

sadegh shariati

مست اندوه
آفرینش:مسعود تورع.
تار:مسعود تورع
سنتور:امیر حسین دادور.
کمانچه:محمد صارمیان
کمانچه آلتو:علیرضا گلستان
عود:محسن یوسفی
تنبک:صادق شریعتی
ضبط صدا:استودیو آبنوس مجتبی محنا
تصویر:مهدی صیادی
محمد زارع

Читать полностью…

sadegh shariati

با قامتی ایستاده
همچون بغضی
در گلوی مردی شکست خورده
رفتنت را نگریستم
تا تندیسی از تو باشم

آه از آن روز که بیافتم
که هستی بگوید تو را گریستم
و من تندیسِ عدمِ تو باشم
بابا جان


سوم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و سه

Читать полностью…

sadegh shariati

.
آلبوم موسیقی «تنها و صحرا» هم اکنون از طریق سایت بیپ تونز در دسترس علاقمندان قرار گرفت.

این آلبوم شامل ۱۲ تراک می باشد که محمدرضا عطار و صادق شریعتی نوازندگی سنتور و تنبک در این اثر را بر عهده داشته اند.

این اثر از طریق موسسه نشر «آوای هنرِ مُهَنّا» منتشر گردیده است.

آلبوم موسیقی «تنها و صحرا» دومین اثر منتشر شده محمدرضا عطار می باشد.
وی در سال ۱۴۰۱ آلبوم موسیقی مست سراب با خوانندگی مجتبی عسگری را نیز از طریق سایت بیپ تونز منتشر نمود.


آهنگ: محمدرضا عطار
سنتور: محمدرضا عطار
تنبک: صادق شریعتی

صدابردار ، میکس و مستر :
مجتبی محنا - استودیو آبنوس

طراحی گرافیک: نگار شریف
عکس: میثم ذاکرحسین - استودیو هنری ماهان

Читать полностью…

sadegh shariati

می‌گفت حتما باید چیزی باشد که گاهی مرا به گریه می‌اندازد.چیزی که حتا خودم فراموش کرده‌ام.
انگار در پس زمینه ذهن یک موسیقیِ مدام جاریست که گاهی به غمگین ترین نقطه اش می‌رسد.
میشنوم اما نمیفهمم
می‌گریم اما درک نمیکنم
در خود فرو می‌روم اما نمی‌دانم خود چیست.
می‌گویم اما واژه‌ها نیستند که میفهمانند این تویی که میفهمی.

Читать полностью…

sadegh shariati

نوشتن یکی از شرم‌آورترین کار های دنیاست واژه ها زمانی شکل می‌گیرند که دیوارهای زمان روی سرت خراب شده است و ثانیه ها را تاب نمی‌آوری.
حتی طنز را نیز با خنده‌ی تلخ تعبیر می‌کنند و به گمانِ من حتی خنده‌ی تلخ هم نیست بلکه نوشته‌ای طنز است که جلو گریستن‌ات را می‌گیرد و تمام وجودت بغضی می‌شود.
گاهی کتابی را می‌خوانم در دلم به نویسنده‌اش میگویم خجالت بکش چرا اینها را نوشتی؟ چرا گفتی؟ در شرم‌آورترین حالتِ ممکن تو می‌دانستی که عده‌ای آن را خواهند خواند و لحظه‌هایی تو را خواهند گریست اگر نمی‌نوشتی چه می‌شد؟
اما باز ثانیه‌ای دیگر کتابی را برمی‌دارم و می‌گویم رنج‌هایت را باید خواند من آماده‌ام.
واژه ها را یکی یکی از چشمانم عبور می‌دهم و هر از گاهی یکی‌شان را چند بار زمزمه میکنم. بارها شده است که تاب نیاورده‌ام و به کوه زده‌ام. همیشه از خواندن ترسیده‌ام و هر بار با این ترس جنگیده‌ام.
من به کتاب هایم کتاب نمی‌گویم همیشه آنها را با نامِ اندوه‌های من صدا زده‌ام. هرگاه اندوه جدیدی خریده‌ام اول روی نوشته هایش دست می‌کشم تا بارِ اندوهش را بسنجم.
برای خودم هنگامِ خواندن همه چیز را نقاشی می‌کنم حتا حالتی که نویسنده داشته است.
این است که اگر زمانی کسی این نوشته‌ها را خواند خواهشن مرا ببخشد آخر نمی‌خواستم اندوهِ جدیدی بیفزایم اما در لحظه‌هایی که این‌ها را نوشته‌ام راهی به جز این نداشتم باور کنید نداشتم.
همیشه وقتی به خانه برمی‌گشتم امیدوار بودم که یکی آمده باشد یا این نوشته‌ها را دزدیده باشد یا سوزانده باشد یا هر چیز دیگری اما هر بار که به خانه آمده‌ام خودم دیدم‌شان خواندم‌شان، قسمتهایی را برداشتم و تکه هایی را افزودم تا جایی که همه‌شان را حفظ شدم و خودم به اندوهی که خودم ساختم تبدیل شدم
شدم اندوهی که راه می‌رود، می‌خورد، نفس می‌کشد، شدم اندوهی که حرف می‌زند، اگر کسی زمانی خواست شکل عینیت یافته اندوه را ببیند من هستم

Читать полностью…

sadegh shariati

چهارمضراب بیات اصفهان اثر استاد جلیل شهناز


ارسلان گلمکانی
صادق شریعتی

Читать полностью…

sadegh shariati

«در آغوشم هستم، من خود را در آغوش گرفته‌ام، نه چندان با لطافت، امّا وفادار، وفادار.»

‏- متن‌هایی برای هیچ؛ ساموئل بکت، فارسیِ علی‌رضا طاهری عراقی.

Читать полностью…

sadegh shariati

شرق بنفشه را سالها پیش خواندم و الان که در ذهنم مرور می‌کنم خاطرات کمرنگی از آن در ذهنم دارم اما قضاوت کلی ذهنم از این اثر زیبایی بود و بس.
امروز نقدی را خواندم که خوشا به حال خواننده ای که این اثر را در دوران نوجوانی می‌خواند.
یادم هست از همان خاطرات دور که این متن را بعد از خواندن شرق بنفشه نوشتم:
نامی زیباست که بر زبان نیامده است
به چه نامت بخوانم؟

Читать полностью…

sadegh shariati

حباب
بر من که عمر بیشتری داشتم
خندید

Читать полностью…

sadegh shariati

نام یکی از دیوارهای اتاقش را ماتم گذاشته بود.
گاه گاهی می‌رفت و سرش را به دیوار می‌کوبید.
آخر چرا ماتم؟این را از خودش پرسید و بعد به خود پاسخ داد گاهی در درونم انگار عزیزی از دست رفته است.
با خودش می‌گفت اگر این دیوار ماتم باشد حتما دیوار روبرو دیوار شادی است.
به ماتم تکیه می‌زد و با اندوهی در درون به شادی می‌نگریست.
چند متر فاصله بود اما دو جهان
.
بامداد یکم بهمن ماه صفر یک

Читать полностью…

sadegh shariati

اجبار در همه چیز بد است جز نوشتن.ابتدا فکر میکنی چیزی نیست که بتوانی بنویسی بعد ناگهان واژه ها هجوم می آورند،روی سرت میریزند و می‌مانی که چطور به کدامشان اجازه دهی که سفیدی را سیاه کنند.اگر بپذیریم که هر کلمه همچون لکه ای‌ست بر سکوت و نیستی آنگاه جرأت این نگاشتن لکه را سخت بر خود هموار خواهی کرد.
نوشتن ساختن معنا از بی معنایی‌ست با توضیح این نکته که همه چیز در نهایت بی معناست

Читать полностью…

sadegh shariati

به خود یادآوری کرد همه چیز در گذر است.
همه‌ی زندگی و همه‌ی تجربیات مثل منظره‌ی پنجره‌ی قطارِ در حال عبور می‌گذرد و بازگشتی در کارش نیست.


اروین_د_یالوم / درمان_شوپنهار

Читать полностью…

sadegh shariati

سخت است دل دادن
دل دادن سخت است
به تصویری از چیزی که از عدم گرفته ای

Читать полностью…

sadegh shariati

وجودش یک موسیقیِ مدام بود که مانند آفتاب شبِ درونم را روز می‌کرد.
درختی بود که سایه‌ی جاری‌اش دشمنِ مرگ بود.
واژه‌ای بود که همه شاعران می‌خواهند بگویند اما نمی‌توانند.
چرا می‌گویم بود؟
چون درونم شب است
چون موسیقی خاموشیده است
چون درخت خشکیده است
تنها کور سوی امید واژه است...
و واژه دشمن زندگی است

Читать полностью…

sadegh shariati

«دست افشان»

آهنگ: محمدرضا عطار
سنتور: محمدرضا عطار
تنبک: صادق شریعتی

صدابردار ، میکس و مستر :
مجتبی محنا - استودیو آبنوس

تصویربردار:
عرفان احمدی - استودیو ماهان

قطعه «دست افشان» از مجموعه قطعات آلبوم «تنها و صحرا» می باشد که موسسه «آوای هنر مُهَنا» به تازگی از طریق سایت بیپ تونز رسما منتشر نموده است.

Читать полностью…

sadegh shariati

در یک بعد از ظهر خاکستری رنگ دیدمش که نشسته بود و منتظر غروب بود.آنچنان گرم فکر بود که هیچ را کس را نمی‌دید از دور دیدمش که ناگهان لبخندی بر لبش نقش بست.سریع خودم را به او رساندم تا به من بگوید از چه خندیده است میترسیدم فراموش کند.
از چه خندیدی؟
نخندیدم کشف کردم
چه چیز را؟
فرض کن هیچ چیز نیست
یعنی چه ؟
یعنی هیچ چیز وجود ندارد،عدم مطلق است
خب؟!
آیا امکان بودن هم نیست؟
همیشه این امکان وجود دارد که چیزی باشد پس هست...

Читать полностью…

sadegh shariati

در زندگي زخمهايي هست كه مثل خوره در انزوا روح را آهسته مي‌خورد و مي‌تراشد.
اين دردها را نمي‌شود به كسي اظهار كرد چون عموما عادت دارند كه اين دردهاي باورنكردني را جزو اتفاقات و پيش آمدهاي نادر و عجيب بشمارند و اگر كسي بگويد يا بنويسد مردم بر سبيل عقايد جاري و عقايد خودشان سعي مي‌كنند آن را با لبخند، شكاك و تمسخراميز تلقي كنند...
صادق هدایت

Читать полностью…

sadegh shariati

وهم

آهنگ: محمدرضا عطار
سنتور: محمدرضا عطار
تنبک: صادق شریعتی

صدابردار ، میکس و مستر :
مجتبی محنا - استودیو آبنوس

تصویربردار:
عرفان احمدی - استودیو ماهان


اولین همکاری مشترک محمدرضا عطار و صادق شریعتی آلبوم موسیقی «تنها و صحرا» میباشد که بزودی از طریق پلتفرم مجازی بیپ تونز رسما منتشر خواهد شد.

با ما از آغاز در جریان این همکاری هنری باشید.

Читать полностью…

sadegh shariati

تصنیف یکسره بر باد
ارسلان گلمکانی
امیرحسین دادور
مجتبی حسن پور
محمد صارمیان
صادق شریعتی
مسعود جهان بزرگی

Читать полностью…

sadegh shariati

اگر غروب ماندگار باشد چه؟
اگر هرگز شب نشود
اگر رنگ سرخی که بر آسمان پاشیده است زمین گیر شد چه؟


با تسخری در نگاه به من گفت اکنون شب است منتظر سپیده باش

Читать полностью…

sadegh shariati

دور تا دور انسان ایستاده بود و کسی توان تشخیص راه درست را نداشت.من خودم نیز نمی‌توانستم بفهمم اما از یک نفر که فهمیده بود شنیدم.این را سالها بعد فهمیدم که آنچه در آن زمان راه درست می‌پنداشتم اشتباه ترین راه بوده است اما عجیب که وقتی انجامش دادم همه انسان های دور تا دور برایم دست زدند.
همه اینها را گفتم که بگویم مسیر مشخص نیست همه جا را مه گرفته است به نظر میرسد هر درستی قطعا غلط است....

Читать полностью…

sadegh shariati

صدایی آمد،شتابان به بیرون رفتم تا ببینم چه شده است.بر زمین ریخته بود،درست در آن لحظه که صاحبش تابِ آخرین واژه‌ها را نیاورد بود.
بر آن شدم تا قامتِ افتاده‌اش را دوباره بسازم تا واژه آخر.شعرِ ریخته آنچنان بر کاغذ سنگینی می‌کرد که چشمه‌ای از چشمانم جوشید.
شعرِ او بود اما تمام که شد گیاهی رویید از من.


این کاغذ سپید بود...



بهمن ۱۴۰۲

Читать полностью…

sadegh shariati

https://www.instagram.com/p/C1y4LpksIvw/?igsh=c3YzcnN1bnI3cjJ5

Читать полностью…

sadegh shariati

وقتی اندوهی عمیق بر جان آدمی بنشیند هر آینه بیمِ آن می‌رود که از فرطِ اندوه، دست به دامن فضایی روحانی شویم تا این اندوه را از درون خویش به بیرون منتقل کنیم.
تاریخِ چند هزار ساله‌ی ما گواهِ این مطلب است؛آنقدر مصیبت و عزا در این سرزمین زیاد بوده است که می‌شود انبوهِ عارفان و متصوفان را درک کرد.
گویی راهی جز این نبوده است که این حجم از غم را زمین گذاشت پس برای درمانِ آن غمِ زمینی به غمی آن‌جهانی پناه می‌بردند تا بار مسوولیت را از شانه‌های خویش بر زمین بگذارند.
انچه من در پسِ این داستان می‌بینم ترس است
اگر ترسی وجود نداشت یا توانِ مقابله با ترس بود می‌توانستیم غم‌های خود را شبانه در آغوش بگیریم و صبح‌گاه شادمانه از خواب برخیزیم

Читать полностью…

sadegh shariati

زنجره ها دیگر نخواندند
تا ضجه ها به زمین بر شود
تا دست های تو بر این تاریکی
در شود
آه!
ای امید دور
ای کور سو
ای آزادی
ما هزاران پیوسته به هم
با زنجیر
دردهایمان را به هم می‌کوبیم
تا صدایمان را بشنوی
تا مگر قطره خونی از ما
به گیاهت برسد

Читать полностью…

sadegh shariati

مدت زیادی در این جسم نخواهید بود با شرف زندگی کنید

Читать полностью…
Subscribe to a channel