"لوئيز هی" می گويد:
دليل اينكه نمی خنديد،آن نيست كه پير شده ايد، شما پير مي شويد چون نمی خنديد!
خنديدن یک نيايش است!
اگر بتوانی بخندی، آموخته ای كه چگونه نيايش كنی.
سرور و شادی، خدای درون فرد است كه از اعماق او برخاسته و متجلی می شود!
خنده موسيقی زندگی است.
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
هر قدر بيشتر بتوانيم در خود و ديگران شادی بيافزاييم، دنيای بهتری خواهيم داشت!
"شكسپير" می گويد:
افرادی كه توانايی لبخند زدن و خنديدن دارند، موجوداتي برتر هستند!
یادت نگه دار این فرمول را :
شادی اگر تقسيم شود
دو برابر می شود!
غم اگر تقسيم شود
نصف می شود!
پس ضرر نمی كنی! از هم اكنون لبخند زدن را تجربه كن
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
مقالات علمی ورزشی
✅ قبل از خواب کربوهیدرات نخورید.
.
♦️ این بار هم، داستان در مورد هورمونهاست.
شبها، میزان نفوذ پذیری انسولین، کاهش مییابد، بدین معنی که برای هضم شدن کربوهیدراتهایی که شب خورده اید، باید انسولین بیشتری نسبت به همیشه ترشح شود...
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
شما میدانید که سطح بالای انسولین، میتواند چربی سوزی را کم کند و فرایند ذخیرهی چربی را قوت ببخشد.
🔸به علاوه، هنگامیکه میخوابید، در ۹۰ دقیقهی آغازین، بدنتان هورمونی بنام هورمون رشد (GH) ترشح میکند که نوعی تجزیه کنندهی چربی است...
هورمون GH نه تنها چربی سوزی را افزایش میدهد، بلکه برای عضله سازی و تقویت سیستم ایمنی بدن نیز مهم است... اما کربوهیدراتها، برای ترشح هورمون GH مانند یک سد عمل میکنند.
✅پس بهتر است با یکی از این دو حالت به رختخواب بروید...
🔸با شکم خالی، یا حتی بهتر، با شکمی حاوی مواد پروتئینی، بدون هیچ کربوهیدراتی.
♦️ این کار اجازه خواهد داد تا گلوکز خون (نامی علمی برای کربوهیدراتهای هضم شدهای که در خون جریان دارند) پایین مانده، و ترشح شبانهی هورمون GH آسان شود....
.
♦️این کار را انجام دهید👇👇👇
سه ساعت قبل از اینکه بخوابید، هیچ چیزی نخورید.
✅ گزینهی بهتر این است که چهار ساعت مانده به وقت خوابتان، یک وعدهی پروتئینی بخورید، و قبل از خواب هم دوباره یک وعدهی فقط پروتئینی ، پنیر کم چرب، یا سینهی مرغ بخورید. اگر میل دارید، میتوانید کمی سبزیجات هم میل کنید.:::
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
وقتی ذهن از طریق مدیتیشن آرام میگیرد، در آن آرامش حرکتی عظیم وجود دارد که در ارتباط با جریان برونی زندگی هست، بی آنکه تحت تاثیر آن جریان قرار گیرد.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
ما سرنوشت خود را با کلمات، اندیشه ها و کار ها خلق می کنیم.
هر چقدر که مثبت باشند سرنوشت ما هم مثبت خواهد شد.
آنان که از اتفاقات ناگوار زندگی خود چیزی
نمی آموزند، وجدان هستی را مجبور می کنند تا آن اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد تکرار کند تا آن چیزی را که آن اتفاق ناگوار میخواهد آموزش دهد یاد گیرند.
آنچه که نفی می کنی تو را شکست می دهد، آنچه که قبول می کنی تو را تغییر می دهد.
کارل گوستاو یونگ
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
سکانسی زیبا و مفهومی
درک ویژه ای از ماهیت انرژی
با دقت ببینید و به آن بیندیشید
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
فصلها تغيير مي كنند.
گاهي زمستان است، گاهي تابستان.
اگر پيوسته در يك آب و هوا باشيد،
احساس كسالت مي كنيد.
بايد بياموزيم هرچه را كه پيش مي آيد،
دوست داشته باشيم.
اين حالت، بلوغ نام دارد.
بايد آنچه را كه هست، دوست داشت.
خامي و عدم بلوغ،
پيوسته در بايدها و اجبارها نهفته است.
« بايد » فقط يك خواب و خيال است.
هرچه هست، خوب است.
آنرا دوست داشته باشيد و در آن بياساييد.
وقتي سختي ها پيش مي آيند،
آنها را دوست داشته باشيد
و وقتي مي روند، با آنها خداحافظي كنيد.
همه چيز در تغيير است...
زندگي در تلاطم پيوسته است.
هيچ چيز همان كه بود، باقي نمي ماند.
بنابراين، گاهي فضاهاي بزرگ در دسترس است
و گاهي اصلا جايي براي تكان خوردن نيست،
ولي هر دو خوب هستند.
هر دو موهبتهاي خلقت هستند.
بايد علي رغم هرچه روي مي دهد،
در هر حال سپاسگزار و شكرگزار بود
و اين چيزي است كه هم اكنون اتفاق مي افتد.
فردا شايد تغيير كند.
آنگاه از آن لذت ببريد.
پس فردا اتفاق ديگري مي افتد،
از آن هم لذت ببريد.
گذشته را با خيالات بيهوده آينده مقايسه نكنيد.
در لحظه زندگي كنيد.
زندگي گاهي داغ است گاهي سرد.
هر دو لازم هستند.
در غير اينصورت، زندگي از بين مي رود.
زندگي بر پايه قطبهاي مخالف ادامه
مي يابد.
اوشو
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
✅ضمیرناخودآگاه
ضمیر ناخوآگاه قدرتی ماورای تصور را دارد که بر این اساس در زمان های قدیم این ضمیر را خدای درون. غول چراغ جادو و یا راهنمای درون و ... اسم گذاری کرده بودند...
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
اما موضوعی که مطرح می کنیم این هست که قطعا همه ی دوستان با جملات تاکیدی آشنایی دارند.
جملات تاکیدی یکی از راههای برنامه ریزی ضمیرناخوآگاه هست و می تواند باور های معیوب را از ضمیر ناخودآگاه پاکسازی کند و نهال باورهای جدید را در آن بکارد...
جملات تاکیدی همان جملات مثبتی هستند که بصورت مداوم تکرار می شوند تا در ضمیر ناخوآگاه بارگذاری و اجرا شود...
اما به راستی جملات تاکیدی چگونه عمل میکنند؟ مکانیزم اجرایی شدن این جملات چگونه هستند؟
در ذهن انسان قسمتی به عنوان ضمیرناخوداگاه وجود دارد ک کاملا ناآگاه هست از افکار و باورهایی که در آن وارد می شوند.
ضمیر نا خود آگاه مثل یک ضبط صوت می ماند. وقتی دکمه رکورد را فشار دهیم ،تمام صداها را بدون سانسور و فیلتر ضبط خواهد کرد...
اگر ناسزا دهیم ضبط می کند...اگر جملات خوب و مثبت بزنیم باز هم ضبط خواهد کرد...بعد از توقف ضبط کردن، هر آنچه را که رکورد کرده برای ما پخش می کند. بدون هیچ کم و کاستی...
دقیقا ناخودآگاه ما هم به این شکل هست:
👈هر چیزی به خوردش دهیم فورا می پذیرد..
👈هر انچه ک تکرار شود برای ناخوداگاه، تبدیل به باور می شود...
با تکرار کردن جملات تاکیدی،به مرور در ناخودآگاه ثبت می شوند و تبدیل به باور جدیدی خواهند شد و هر آنچه را باور کنیم، فورا در زندگی ما محقق می شود ...
ضمیر ناخودآگاه،پلی بین جهان مادی و جهان متافیزیک هست...وقتی یک باوری در ذهن ناخوداگاه ایجاد شود ،به سرعت انرژی ها و فرکانس هایی همسو با آن باور از ضمیر ناخودآگاه ما ساطع می شود و به جهان هستی فرستاده میشود.
و طبق قوانین انرژی ها که موسوم به قانون جذب و قانون فرکانس هست،این انرژی های ساطع شده از ذهن ما،به سرعت انرژی های همانند را جذب میکنند.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
یلدا = تولد میترا
انقلاب زمستانی یا شب یلدا نشانه بلندترین شب سال است که به انقلاب زمستانی معروف است.
معتقدند که بلندترین شب سال را باید بیدار بود و جشن و پایکوبی کرد تا سپیده دم و طلوع خورشید تا این تاریکی را در هوشیاری بگذرانند که مبادا خواب بروند و طلوع نور را جشن میگیرند و از فردای یلدا کم کم روز بلند میشود تا به اعتدال بهاری برسند و به نوروز خجسته.
یلدا بر همگی مبار
به امید پیروزی نور و شادی بر ایران زیبایمان
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
اين گفته ها را به صورت سوال مطرح نمی کند بلکه به اين مضمون طعنه می زند که "تو نتوانستی! پس بايست و تماشا کن که من چگونه اين کارها را انجام خواهم داد!
خواهر بزرگ در جواب به ساده لوحی خواهر کوچکه می خندد و می گويد:
"گئت کی عؤمرون آز اولار، سنين دالين ياز اوْلار!"
(برو که عمرت کوتاه است و پشت سرت هم بهار!)
يعنی عمر تو و شرايط به تو اجازه ی اين حرف ها را نخواهد داد.
دسته دسته گلیب گئدر قوناقلار چیلله آخشامی
سحره دک قاش گؤز ائدر چراغلار چیلله آخشامی
قاری ننه ناغیل دئییر، داغ دره آغ دونون گئییر
یاناقلار گول دوداق غنچه ، گلین لره گلر خونچا تاباقلار چیلله آخشامی
هورولوبدی پنجره لر، دوزولوبدی شبچره لر
گئجه کئچر هئچ آچیلماز، یاتاقلار چیلله آخشامی
لبو حاضر پخله پیشیر، آش قئینه ییر قازان داشیر
کورسو ندن قورولماییر ، اویناماقدان یورولماییر، اوشاقلار چیلله آخشامی
دینقیلداییر تار قاواللار، ایین لرده تیرمه شاللار
قیل و قالدی، چال ها چالدی،
هر ساعاتدا دول بوشالدی، اطاقلار چیلله آخشامی
دمله نیبدی یارپیز چایی، قیز اوغلانا قارپیز پایی
کیمسه یئمیشی خوشلاییر،قارپیزی کسیب قاشلاییر، پیچاقلار چیلله آخشامی
ساللانیبدی آسما اوزوم، ایرفلردن دوزوم دوزوم
سایاچی نی خوشلاندیریر،سینه لری آشلاندیریر، قویماقلار چیلله آخشامی
ایده کشمش نار دنه سی، گردکان فندوقون سسی
سفره لره گلمکده دی، آچیلماقدا گولمکده دی، دوداقلار چیلله آخشامی
-محمد حسین طهماسب پور شهرک (میرزا)-
کوراوغلوخوانی در شب چله
کوراوغلو قهرمان بزرگ ترکان و روایت زندگی او از داستان های حماسی میان ملل ترک و ازجمله ترکان آذربایجانی، ترکیه ای، ترکمنی، ازبکی، قفقازی و قشقایی است. روایتی از زندگی کوراوغلو توسط حاجیبیگف موسیقی دان شهیر جهانی آذربایجانی در سال ۱۹۳۶ به صورت اپرا درآمد. در سرتاسر کشورهای ترک اجراهای موسیقی و نمایش های بیشمار از زندگی کوراوغلو اجرا شده است. شاهنامه های حماسی مرتبط به زندگی کوراوغلو سینه به سینه توسط آشیق های آذربایجانی (خنیاگران و عارفان شمن باستانی) روایت شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. رسم است که در این شب، آشیق ها با نمایش های موسیقایی روایات قهرمانی های کوراوغلو را نقل کنند. تاپماجا(معماها)، شعر خوانی و بایاتی خوانی ها از رسوم این شب است.
آیینهای مربوط به شب چله
۱. دور هم نشینی
همدلی و همراهی خانواده برای بسر بردن تاریکی و دمیدن روشنایی و امید، نماد کهن این آیین است. همراه یکدیگر و با همدلی به نبرد تاریکی رفته و نویدبخش طلوع نور می شدند.
۲. خوراکیهای شب یلدا
مردم به سنت کهن در این شب، سفرهای میگسترند و در کنار آن گذشتن از زمان کهنه به زمان نو را جشن میگیرند. با مجموعهای از خوراکیها و تنقلات پاییزی رایج در محل به ویژه میوههای سه گانه سیب سرخ، انار و هندوانه همراه با آجیل مشهور به آجیل شب چله آن را میآرایند.
۳. شعرخوانی و داستان خوانی
مسنترها قصهها و روایاتی را برای دیگران تعریف میکنند یا شعرهایی را میخوانند تا بر سیاهی با خرد و حکمت غلبه کنند و نویدبخش نور باشند. حافظ خوانی و شاهنامه خوانی از آیین های متداول این شب است. یکی از جذابترین قسمتهای یلدا که امروزه رو به فراموش شدن میرود مَتل گویی است که به نوعی شعرخوانی و داستان خوانی اتلاق میشود.
۴. تفأل زدن و آینده گوی
رسم تفأل زدن و پیش بینی آینده نیز در هر نو شدن فصل و سال، از رسمهای کهن بوده است. این رسم در کهنترین تمدنهای جهان از جمله تمدن سومری- بابلی، به قصد آگاهی از تقدیرات وجود داشته است. یاری طلبیدن از لسان الغیب حافظ و تفأل به اشعار او در شب یلدا، یکی از انواع تفألهای رایج میان ایرانیان است.
۵. آوازخوانی و بازی
خواندن سرودها و آوازهای محلی متناسب با شب یلدا و زمستان بخش دیگری از آداب کهن این شب است. آوازهای محلی به دور از یأس و نا امیدی سرشار از رنگ و شادی برای نشاط بیشتر در این شب سروده و به همراه رقصهای محلی، اجرا میشوند. در کنار این آوازخوانی ها، بازیهای محلی نیز انجام میشود.
۶. روشن کردن آتش در شب یلدا
برپا کردن آتش در برخی آیینهای سنتی ایرانی که امروزه نیز دیده میشود، ریشهای باستانی در دارد. آتش بسیار مقدس و گرامی پنداشته میشود. آتش یکی از مظاهر پاکی و ایزدی شناخته می شود و یکی از بهترین سلاحها در مبارزه با تاریکی در این شب دراز است.
قیشین چیلله سی (چلّه ی زمستان) نیز به معنای کشیدگی نهایی شب و سرما در زمستان است. وجود دو چله در زمستان به این نکته دلالت دارد که در زمستان دوبار به اوج کشیدگی می رسیم. چله اول کشیدگی نهایی تاریکی و شب، چله دوم کشیدگی نهایی سرما.
“چیلله” اسمی است که از فعل “چیلمک” به معنای (زدنِ پرتابیِ توام با ضربه) ساخته شده است. در بازی “چیلینگ-آغاج” (الک- دولک) به زدن، “چیلینگ” یا “چیلیک” یا “چیلیهْ” (دولک) با “آغاج” (چوبدستی) از این فعل استفاده می شود: “چیل گلسین!” (بزن بیاد)! “چیلینگ” نیز از این فعل شاخته شده است.
صدای(ل) دارای مفهوم «انتقال» میباشد. تکرار یک صدا مفهوم استمرار تکراری حرکت و عمل را دارد. درست مثل “پيلله“ که در آن عمل انتقال و تکرار اتفاق می افتد. پس «چیلله» یا «چله» دارای مفهومی است که در آن عمل انتقال به تکرار اتفاق می افتد.
به مثال های دیگری از این دست دقت کنید که چگونه این سیستم در زبان تورکی ثابت است: چیلله (چلّه)، پیلله (پلّه)، شیلله (سیلی آبدار)، سیلله (سیلی)، گولـله (گولّه، گلوله)، هوررا (نوعی غذای ساده ی روستایی)، شیررا (شیره)، شوررا (احتمالا تبدیل به “شوربا” شده)، بلله (نانی که به صورت ساندویچ در می آورند)...
معنی اساطیری گارپیز (هندوانه) در شب چله
"قارپيز" يئمه ک (هندوانه خوردن) چرا در "چيلله گئجه سی" قارپيز (هندوانه) خورده می شود؟
بررسی نام های "هندوانه" در اغلب زبان های اين منطقه و اروپا نشان می دهد که نام مورد استفاده در تورکی قابل استنادترين واژه در بررسی مفهومی نام اين صيفی است. برای مثال در فارسی "هندوانه" (چيزی که "ره آوردی از هند" است)، در انگليس (water melon) (صيفیِ آبکی) گفته می شود. ملاحظه می کنيد که هر دو توضيحی هستند و معنای مستقيمی ندارند که رابطه ی اسطوره ای اين صيفی را با شب چله نشان دهد. به هندوانه در روسی arbuz و در يونانی karpozi گفته می شود و همانگونه که ملاحظه می گردد از "قارپيز" تورکی مشتق شده اند. در مغولی نيز داستان از همين قرار است، tarbos.
گارپیز از دو بخش گار به معنی برف و سرما و پیز تشکیل شده است. در تورکی هارمونی مصوتی وجود دارد، يعنی مصوت ها بنابر خصوصيات آواشناختی خود به دو دسته تقسيم می شوند: (مصوت های a, ı, o, u باهم و مصوت های ə, e, i, ö, ü نيز با کديگر به کار می روند. هارمونی مصوت ـ صامت نيز وجود دارد، مثلا صدای "پ" با دسته ی اول بالا و صدای "ب" با دسته ی دوم بالا به کار می رود. متأسفانه اين قانون امروزه در زبان استاندارد تورکی آذربايجانی رعايت نمی شود. در واژه های زير به دليل اين که اين واژه ها در قديم و طبق قاعده ی طبيعی زبان ساخته شده اند اين قاعده رعايت شده است.
برای معنا کردن واژه ی "قارپيز" به سيستم زير توجه شود:
• قارپيز: ( قار به معنی برف+ پيز) - هندوانه
• يارپيز: (یار+ پیز) - پونه
• پيرپيز: (پیر، از ریشه پيرتلاشيق به معنی آشفته و به هم ريخته +پیز) - نوعی بوته ی معمولا خشک وحشی که همانند موهای خشک و وز وزی است
• تربيز: (تر+بیز) – خربزه. يکی از احتمال های منشأ نام تبريز. تبريز محل باغ و بستان بوده.
• سه بيز که تلفظ می شود: سَـبيز - نام دهی در نزديکی ميانه. اين نام نيز به احتمال قريب به يقين مرتبط با موردی با منشأ گياهی است و معنای سبز و خرم هم می تواند داشته باشد.
• جه بيز (تلفظ می شود: جَـبيز یا جویز - گردو
• مؤبيز: (مؤ + بيز) - مويز
همانگونه که ملاحظه می شود پسوند "پيز" يا "بيز" بنابر هارمونی آوايی، پسوندی است که با مواردی از اسم هايی با منشأ گياهی به کار می رود (البته معتقد نيستم که صرفا در اين مورد به کار می رود). اين بررسی، رابطه ی هندوانه را با "قار" (برف) محرز می سازد. پس نگهداری "قارپيز" تا شروع زمستان (که از شب چلّه شروع می شود) حلقه ای از زنجيره ی تفکر اسطوره ای است و در اين حين نام "قارپيز" کاملا با مسما است. اسم خوردنی مورد نظر خود گويای کاربرد آن است. يعنی بايستی به فصل برف و يخ رسانده شود.
ارتباط عمیق تر "قارپيز" با "قار"
• قيش (زمستان)
• قار (برف)
• قاری (عجوزه)
• قاريماق (پير شدن)
• قارتيماق (پير شدگی بافت های گياهی که توأم با سفت شدگی آن ها است)
• قارغيش (نفرين)
• قارغی (پيکان، نوک تير)
• قارانات (شومی، نحوست)
• قـادا (بلای شوم، مستولی شدگی فاجعه بار بر کسی)
• قيرماق (کشتار کردن)
• قيزماق (گرم شدن)
• قير وئرمک (قر دادن)
• قوُرغو (طرح و توطعه “plot” )
• قوْرخو (ترس)
• قيشقيرماق (فرياد کشيدن شديد)
• قوُدورماق (هار شدن)
• قوُدوز (هار)
• قانجيق (سگِ ماده، گرگِ ماده، کفتارِ ماده )
• قوُربان (قربان)
• قيرو (برفی که به شکل گِرد بوده و سفت است)
• قاران (آخرين نوبت)
• قيققی (آخرين نوبت)
• قارپيز (هندوانه)
• قيرميزی (قرمز)
• قوُتلو (مبارک ، خوش يمن)
چه کنیم که حالمون خوب بشه؟
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
دائم واژه ای امیدوارکننده به دیگران اهدا کنید نه تنها احساس بهتری خواهید داشت بلکه شخصیت مثبت خود را نیز قوام بیشتری خواهید بخشید.
به جنبه معنوی زندگیتان توجه کنید. آرام باشید. ساکت نشستن را تمرین کنید.
به ندای درونتان گوش کنید. به چیزهایی بیندیشید که صلح، زیبایی و آرامش را به زندگیتان به ارمغان بیاورند. برای یافتن مسیر معنوی خاص خودتان تلاش کنید.
یاد بگیرید که احساساتتان را تخلیه کنید.
هرگز احساساتتان را سرکوب نکنید و به درون نریزید. اندوههای خود را با آدمی قابل اطمینان مطرح کنید. به خاطر داشته باشید که احساساتی که بیان شده اند دیگر به همان اندازه گذشته ناخوشایند نیستند.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
تمرین مراقبه:
لطفا چشمهایت را نیمهباز نگه دار و آسمان بیکران را تصور کن. در آغاز تصور کن که آسمان درست در برابر تو جای دارد. سپس بیدرنگ بکوش احساس کنی که خود، به بزرگی آسمانی و خود آسمانِ بزرگی.
لطفاً پس از چند دقیقه چشمهایت را ببند و بکوش آسمان را در دل خود ببینی، لطفاً حس کن قلب کیهانی هستی و آسمان در درون توست، تو با آن مراقبه میکنی و خود را با آن یکی میسازی. دل معنوی تو بسیار بزرگتر از آسمان است، اینجاست که به سادگی میتوانی آسمان بی انتها را به درون خود بیاوری.
این تمرین را به مدت یک هفته انجام دهید، شگفت زده خواهید شد چرا که وسعت درونی خویش را کشف خواهید کرد.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
🖍پاکسازی ذهن
🌸هرگاه احساس کردید که ذهن تان آرام نیست و نگران هستید، ابتدا عمیقا عمل باز دم را انجام دهید.
🌸 همیشه با باز دم شروع کنید و تا آن جا که می توانید عمیقا عمل بازدم را انجام دهید و تمامی هوای موجود در ریه هایتان را بیرون بریزید. با بیرون ریختن این هوا، حالات و احساسات شما نیز بیرون می ریزند، زیرا همه چیز با تنفس شما ارتباط دارد. سپس هنگامی که شکم شما به علت بازدمی عمیق تو رفته است برای چند ثانیه صبر کنید و بعد از آن عمل دم را به طور عمیق انجام دهید. دوباره برای چند ثانیه صبر کنید . مدت زمان توقف میان دم و بازدم در این تکنیک باید مساوی باشد. به همین ترتیب دم و بازدم خود را ادامه دهید و از تنفس خود یک ریتم بسازید.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
هیچ کسی بر حسب تصادف برای دیگری فرستاده نمیشود .
هدفی والاتر در پشت زمینه دیدارها و وقایع زندگی وجود داردکه با آگاهی پایین دیده نمی شود آن گاه که در پی کشف حقیقت گام برمیداری و لمس و تجربه می کنی آگاهی نیز به دنبال تو می آید و تو ابعاد بالاتری را مشاهده خواهی کرد.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
سلام همسفر خوبم، خدمتتون عرض کنم که وقتی قراره که وضعیت آگاهی ما تغییر بکنه ما معمولا رویای زلزله یا ویران شدن شهر ها یا جهان را داریم. وقتی گرد باید میآید همه چیز را زیر و رو میکند در واقع آگاهی شما در حال زیر و رو شدن هست و رویای بسیار خوبی دیدین اینکه میدونستین بهتون نمیتونه صدمه بزنه در واقع چون روح آگاه هست، که در حال ارتقا آگاهی هستید.
پلاک هر خانه مشخص کننده
هویت فیزیکی آن خانه است، کلا پلاک متعلق به خانه باشد یا متعلق به هر چیز دیگه ای نوعی مشخصات خاصی به ما میدهد برای اطلاعاتی که نیاز داریم، معمولا اعداد نشان دهنده روز یا ماه هستند شاید 31روز دیگر هویت جدیدی پیدا کنید. اما من به شما توصیه میکنم که پلاک 31 را هنگام مراقبه در موردش تمرکز کنید تا جواب مناسبی را پیدا کنید معمولا در مراقبه به پاسخ هایمان میرسیم.
در مورد ویتامین c، ماهانتا خیلی شفاف به شما گفته بدنتان نیاز به ویتامین c دارد، پس مصرف کنید
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
وین دایر
هرگاه سراپا مشتاق هدفي باشيد
و همه جوره باور داشته باشيد كه
ميتوانيد آن را انجام دهيد
و از ارتكاب خطا ترس به دل راه ندهيد،
خواستهي شما نميتواند از تحقق باز ايستد.
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
آدما وقتی یکیو دوست دارن، هی سعی میکنن اون فرد رو ببخشن، اشتباهاتشو نادیده بگیرن، حتی وقتی که مقصر نیستن عذر خواهی میکنن، هی بهش فرصت دوباره و دوباره میدن، هی خودشون رو قانع می کنن که نه اون آدمه خوبیه؛ این تلاش و فرصت مجدد شاید تا حدی که طرف به خودش بیاد منطقیه؛ در غیر این صورت و تکرار همون شرایط اشتباهه!
به آدما فرصت نده که با اعصابت بازی کنن!
عزیز ترین فرد زندگیت هم اگه رو اعصابت بود سکوت کن و ازش فاصله بگیر! خانواده، عشق، دوست، هرکسی که روزاتو منفی کرد با یه خداحافظی خوشحالش کن..میخوام بهترین جمله ای که امروز شنیدم رو بهتون بگم:
«سلامت روان و جسم شما از روابط خونی تون، مهمتره»
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
گاهی برای خوب شدنِ حالت نباید سمت آدما بری،
گزینه های امن تر و مطمئن تری هم هست ؛
بارون
هوا
موسیقی
قهوه ..
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
برج مخابراتی انسانی
شما یک برج مخابراتی انسانی هستید که پُر قدرت ترین برج مخابراتی در تمام کائنات به حساب می آیید
چیزی که از سوی شما فرستاده میشود افکار خود به ورای شهرها، کشورها و کل جهان می فرستید
تصاویری که شما پس از مخابرهء افکارتان دریافت می کنید در حقیقت تصاویر زندگی شما هستند.
اگر تمایل داشته باشید که تغییری در زندگی خود بوجود آورید، باید کانال و فرکانس افکارتان را تغییر دهید.
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
ماه نو در ساعت ۱۵/۲۶ دقیقه امروز رخ میده
در این تایم شمع و عود روشن کنید و دقایقی در سکوت ذهنی بنشینید مبلغی برای خیرات و پیش کش کنار بگذارید و به نیازمند هدیه دهید.
@safarei_be_daroon
🌸💞🌸💞🌸💞🌸
زمانی که اهداف تان را مینویسید، از مغزتان انواع مطالب جدید، عقاید انرژی زا و طرح های مختلف تراوش خواهد کرد. اینها خبرهای خوبی هستند، اما اگر آنها را ضبط یا مرور نکنید، بهترین نقشه ها و طرح های شما به دست فراموشی سپرده خواهند شد
بنویس تا اتفاق بیفتد
هنریت کلاوسر
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
حالا معلوم می شود که چرا اين واژه ها دارای ارتباط سيستماتيک با يکديگر بوده و توجيه دقيق اسطوره ای دارند. در اسطوره شناسی و تفکر اسطوره ای آذربايجان دو چله ی زمستان دو خواهر پير (قاری) هستند. آن ها با تکاندن پنبه های "يورغان" (لحاف) خود "قار" (برف) می ريزند. يکی از ويژگی های "قار" (برف) سفيدی آن و سفيدپوش کردن اشيا و انسان ها از بالاست. "قاری" (عجوزه، پيرزن) نيز از بالا دارای گيس های سفيد می باشد (گويی برف نشسته است.)
اما واژه "قارغی" چيست؟
"قارغی" يعنی پيکان و يا نوکِ تير. اينجاست که مجبور هستيم به "چيلله" ها (چله)های زمستان رجوع کنيم و توجه داشته باشيم که "چيلله" يعنی کشيدگی نهايی کمان و در اينجا يعنی کشيدگی نهايی کمان سرما. پس تير يا پيکانی که از کمان "قاری" در می آيد بايد که نامش "قارغی" باشد. جالب اينکه "قارغيماق" (نفرين کردن) و "قارغيش" به معنای "نفرين" است کاری که "قاری"ها مرتب انجام می دهند. نقطه ی مقابل "قارغيش" (نفرين) مفهوم "آلقيش" (تحسين و دعا) قرار دارد.
حالا می توان دقت داشت که ارتباط "قارپيز" صرفا با "قار" (برف) نيست بلکه ارتباط با يک مجموعه ی اسطوره ای است و واژگان مرتبطه پيوستگی سيستماتيک دارند. حتی نام اين فصل "قيش" (زمستان)، الهه های آن "قاری"، اسلحه های آن "قار" (برف)، "قارغی" (تير)، "قارغيش" (نفرين)، "قادا" (بلای نحس) در نتيجه "قيرغين" (کشتار). . . و دست آخر چيزی که بر اين نحوست، شگون و يمنِ خوش می آورد يعنی "قارپيز" (هندوانه) است.
کلمه "قيش" را می توان از صداهای آن تحليل مفهومی کرد:
• “q”: قطعيت، اشتقاق
• “ı”:پايين
• “ş”:مورد مرتبط شونده
پس "قيش" پديده ای است که ارتباط شديدا قاطعانه ی تهديد کننده دارد.
با همين روش مفهوم "قار" (برف):
• “q” : قطعيت، اشتقاق
• “a”: بالا
• “r”: حرکت
پس "قار" پديده ای است که رفتار اشتقاقی قاطع از بالا دارد. "
قاری" يعنی ايجاد کننده ی وضعيتی که "قار" و "قيش" است يعنی چيزی مثل "الهه" و يا "رب النوع".
ناگفته معلوم است که "قاری" يا "قَری" در فرهنگ غرب همان "فِری" (fairy) و در فارسی "پری" است. منتها با وضعيتی که در سيستم واژگانی است معلوم است که منبع و منشأ از کجاست.
مفهوم "قارپيز" به احتمال زياد به خاطر وجود صدای مرکب "پ" در هجای دوم يعنی "پيز" (که صداهای "م"، "ب"، "و" از آن صدای مرکب "پ" قابل حصول است) می تواند مفهومی معادل نفی کننده ی "ـمز" داشته باشد. پس مفهوم "قارپيز" می تواند خنثی کننده شدت و شرارت "قار" باشد. از اينجاست که مفهوم "قيرميزی" (قرمز) به دست می آيد که نفی کننده بدی و نحوست است. از لحاظ مفهومی صدای "ز" معنای متقابل و يا عکس نسبت به صدای "ر" ايجاد می کند. مثل:
• يارماق ← يازماق
• يوْرماق ← يوْزماق
در ادامه همين بحث می توانيد "قيرماق" (کشتار کردن)، به واژه ی "قيزماق" (گرم شدن) توجه کنيد که ابتدائا مفهوم "کشتار" از زمستان حاصل شده است و نقطه ی مقابل آن "قيزماق" (گرم شدن) است. واقعا هم در مقابل چنين فاجعه ای بايستی که خنثی کننده ی "شر" از تابستان به زمستان نگهداری شود.
براستی اين واژه ی "قيرماق" (کشتار کردن) و در پی آن "قيريلماق" (کشتار شدن) کی و تحت چه شرايطی بار آمده است. چه شومی و شرارت هايی از چه نوع زمستان های سختی باعث ايجاد چنين واژگانی با چنين بار اسطوره ای گشته است؟ چه حسرتی نسبت به سرخی و گرمای تابستان احساس می شده است که اينگونه در انبارهای کاه _در لابلای کاه_ اقدام به نگهداری هندوانه می کرده اند؟ و آنهايی که موفق به نگهداری آن تا شب چله می شدند تکه های کوچکی از آن را به در و همسايه و اطرافيان می دادند. نتيجه ی بررسی آوايی ـ مفهومی واژگان تورکی نشان از زمستان ها و سرماهای وحشتناک، شوم، غدّار و کشتار کننده دارد. اين حوادث تفکر اسطوره ای خود را نيز بار آورده است.
در زمستان دو تا چله وجود دارد. يعنی شدت سرما در دو اوج مطرح است. اين ها دو خواهر هستند. "بؤيوک باجی نين چيلله سی" (چله خواهر بزرگ) يا "بؤيوک چيلله" (چله بزرگ) و "کيچيک باجی نين چيلله سی" (چله خواهر کوچک).
هر دوی آن ها کمان می کشند منتها کمانی که خواهر کوچک می کشد به دليل کشيده گی فوق العاده زياد و در نتيجه هم آمدگی دو سر کمان به همديگر از عرض کمان کم می شود ولی شدت کشيدگی بسيار زياد است. اين را از غضب خواهر کوچک و از طعنه ی او به خواهر بزرگه در پايان چله بزرگ می توان دريافت:
" گلدين نئيله دين! گلين لرين الين خميرده، قاری لارين الين هيزه ده قوُروتدون!"
آمدی مگر چکار کردی؟ مگه تونستی دست عروس ها را در هنگام خميرگيری، دست پير زن ها را در داخل خمره بخشکانی.
شب چله، پیروزی نور بر تاریکی
از دیرباز در آغاز فصل زمستان در ایران و سرزمینهای مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام میبرند. بنابر گاهشماری و تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یكم دیماه است. این شب، بلندترین شب سال است. خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی میرسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب میشود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز میگردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است. به عبارت دیگر، در ششماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانهروز خورشید اندكی پایینتر از محل پیشین خود در افق طلوع میكند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایینترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته میشد و آنرا گرامی و فرخنده میداشتند. در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمههای آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكیهای فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
شب چله در آیین ها و فرهنگ های گوناگون
در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار میآمده است. یلدا برگرفته از واژهای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است. ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی میکردند.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی كه پیرو مزدك، قهرمان بزرگ ملی ایران بودهاند، سخت گرامی و بزرگ دانسته میشد و از آن با نام «خرم روز» یاد میكرده و آیینهایی ویژه داشتهاند.
مکاتب گوناگون عیسوی، با تفاوتهایی، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی و یا خود انقلاب زمستانی میدانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را برگزار میكنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آن نیز «كریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز میگردد و پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است.
از منابع رومي مي دانيم که پيران و پاکان در اين شب به تپه اي رفته ، با لباس نو و مراسمي از آسمان مي خواستند که آن «رهبربزرگ» را براي رستگاري آدميان گسيل دارد و باور داشتند که نشانه زايش آن ناجي ، ستاره ايست که بالاي کوهي به نام «کوه فيروزي» که داراي درخت بسيار زيبايي بوده است، پديدار خواهد شد. ظاهرا پس از مسيحي شدن روميان، سيصد سال بعد از تولد عيسي مسيح، کليسا جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عيسي پذيرفت، زيرا، موقع تولد او دقيقا معلوم نبود، ازين روست که تا امروز بابانوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر مي شود و درخت سرو و ستاره بالاي آن هم يادگار مهري است.
شب چله در فرهنگ تورکی آذربایجانی
شب یلدا در میان ترکان آذربایجانی به عنوان شب چله(چیّله گجه سی)، شناخته می شود. مردم آذربایجان ۲ ماه اول زمستان را به ۴۰ روز و ۲۰ روز مجزا تقسیم می کنند که به ۴۰ روز اول چله بزرگ (بویوک چیّله) که زمستان سختی را به دنبال دارد و ۲۰ روز دیگر چله کوچک (چیچیک چیّله) می نامند. مردم آذربایجان با کنارهم بودن و جشن گرفتن، شادی و نشاط و دورهم نشینی، کنارگذاشتن غصه ها و کدورت ها و استمرار دوستی ها و محبت، گذر از سردی و تاریکی چله را جشن می گیرند.
بعد چله بزرگ، چله کوچک فرا می رسد و از شدت سرما کاسته میشود و مردم آذربایجان شب اول این چله را نیز جشن میگیرند چرا که این چله نویدبخش آمدن بهار و آغاز سرزندگی، شادابی و کار و تلاش است.
بررسی لغوی چله
بنابر دیدگاه استاد ناصر منظوری در تورکی صدای «ی» معنی اساطیری کمان می دهد. کمان به کشیدگی و نقطه پرتاب دلالت دارد. از این رو وقتی گفته می شود “یایین چیلله سی” (چلّه تابستان- تداعی کننده ی کشیدگی نهایی کمان به هنگام انداختن تیر) یعنی نهایت و اوج کشیدگی تابستان که چهل و پنجمین روز از تابستان است. درتورکی به تابستان “یای” گفته می شود.
برای رها کردن خود از نیروهای منفی و رها شدن از طلسم ها، مرتب خود را با نور بنفش پاکسازی کنید
روزی دو سه بار این تجسم را داشته باشید که در زیر بارش نور بنفش قرار دارید تا هر نیروی منفی را در اطراف خود باطل کنید.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
انجام بده و برای دیگران هم بفرست تا استفاده کنند
پاکسازی چاکرای ریشه
به فیلم دقت کنید و نوع حرکات دست و وقتی مانترای لام را با صدای بلند می خوانید دستان را به این شکل نگه دارید تا چاکرای ریشه پاکسازی شود.
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
🖍 رنج برای ذهن هست و درد برای بدن
🌸 زمانی که دستت را روی آتش میگیری، درد را تجربه میکنی. درد اشتباه نیست
🌸 این هوش بدن است که به شما میگوید: دستت را از روی آتش بردار. بنابراین درد در جهت سلامتی شما عمل میکند.
رنج هم دقیقاً به همان شیوه در سطح ذهن عمل میکند و در خدمت میل و اشتیاق شما به سعادت و شادی است.
🌸 رنج ندای بیداری است و به شما میگوید: خودت را با یک خویش محدود منفصل اشتباه گرفتهای. تجدیدنظر کن و بیدار شو.
روپرت اسپایرا
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
تعبیر رویا
دیدن حشرات در خواب مانند سوسک ، مگس ، پشه ، عنکبوت ...به معنای کارماست .البته سمپاشی و گند زدایی و پاک کردن محیط از حشرات یعنی در حال کارماسوزاندن هستید ،
به رویایتان بستگی دارد ممکن است خبر از ایجاد کارما بدهد .
زنجیر : هر چیزی که حالت زنجیره داشته باشد به معنای زنجیره کارماست که از زندگی های گذشته با خود آورده ایم مانند (زنجیری که به گردن می اندازیم .).
چاقو و قیچی هر چیز برنده ای به معنای قطع کارماست .یعنی بند اون کارما و تجربه خاص قطع شده و از بین رفته .
تار عنکبوت یعنی کارمای بسیار قدیمی از تناسخات گذشته ،، سوسک هم کارمای قدیمی است ،، کارمای ازلی .
دیدن عروسی خودتان : پیوند با روح الهیست یعنی بزودی وصل جدیدی خواهید گرفت .
وسایل صوتی و تلویزیون چه در رویا و چه در رویای بیداری به معنی صوت و نور بیشتر هستند البته به جزییات رویایتان هم بستگی دارد و ممکن است معنای عکس بدهد .
مدیر مدرسه و صاحبخانه سنبل ماهانتا استاد اک است .
معمولا نفسانیات را در رویا بشکل یک حیوان میبینیم ،، بیشتر به شکل حیوانی که به آن علاقمند هستیم
.اگر به سنبلها در رویا توجه کنید مثلا بتوانید بفهمید که نفس شما در رویا چه چیزی یا چه حیوانی است میتوانید پیشرفت معنوی خود را ارزیابی کنید ، چون در طول زمان وقتی که شما میتوانید بیشتر بر نفستان غلبه کنید اندازه آن حیوان کوچکتر میشود و حتی تغییر رنگ میدهد ، این طبیعی است که آن سنبل نفس خود را در ابتدا سیاه رنگ ببینید .(از پنج نفسانیات ذهن ،، یکی از نفس ها در ما از تعادل کاملا خارج شده ، که به آن کارمای ازلی میگویند ، در بعضی افراد چندین نفس از تعادل بیرون رفته اینها همان افرادی اند که دچار شیزوفرنی هستند یا اینکه مورد هجوم و تسخیر موجودات غیر ارگانیکی قرار گرفته اند ، چون هاله حفاظتی آنان کاملا پاره شده و اینتی تی ها میتوانند وارد هاله شخص شوند و از انرژی های او تغذیه کنند .)
گم شدن در خیابان یعنی شما راه خانه واقعیتان که اقیانوس عشق و رحمت است را پیدا نمیکنید یا اینکه هنوز موانعی وجود دارد که موفق به بازگشت به خانه واقعیتان نمیشوید.البته بیشتر این معنا را میدهد که در حال پیدا کردن خانه واقعی هستید ..معمولا نزدیک به گرفتن وصل که میشود ، میبینیم که در خیابان سرگردانیم و دنبال خانه خود میگردیم . یا از درام آدرس منزل خود را میپرسیم .
اثاث کشی بمعنای تغییر سطح آگاهیست .و البته زمانی که در حال گرفتن وصل باشیم هم خواب اثاث کشی میبینیم .
استفاده از موبایل یا تلفن در رویا زمانی که در ارتباط برقرار کردن مشکل دارید یا ..... کلا ارتباط با روح الهیست .
استفاده از آسانسور در رویا رفتن به طبقات بالاتر و نوعی گسترش آگاهیست .
رویای امتحان خبر از وضعیت معنوی شما میدهد .نمره امتحان مشخص کننده است و البته موارد دیگر ...
زندان در رویا به معنی تناسخات بیشمار ماست و گرفتار شدن ما در جهان فیزیکی ..
حیواناتی مانند ببر ، پلنگ نشانه قدرت منفی هستند ، الخصوص اگر سیاه هم باشند .
اگر اکثر شبها در رویا ببینید که در حال دفع مدفوع و یا ادرار میباشید یعنی کارماهای زائد بسیاری را سوزانده اید .
دیدن رویای دریا و آب : اک میباشد و زمانی که در خواب میبینید آب از سقف و در و دیوار میچکد یا آب وارد خانه تان شده یعنی اک دارد کل زندگیتان را در برمیگیرد و باز نشانه نزدیک شدن به وصل جدید میباشید .
خیلی از اوقات ماهانتا را در شکل یک شخصی که برای ما دوستداشتنی و محترم هست میبینیم .و یا کسی که عاشقانه دوستش داریم .
خلبان هم در رویا نشانه استاد است
رفتن به کشوری جدید که زبان آنها را متوجه نمیشوید و کلا برایتان آن شرایط جدید است یعنی پیدا کردن آگاهی جدید یا رفتن به طبقه جدید
در رویای بیداری هم نشانه هایی از وصل میگیریم مانند سرقت وسایل داخل ماشین ،
خراب شدن گوشی موبایلتان و یا کلا از کار افتادن گوشی« چون ارتباط جدیدی با روح الهی برقرار میکنید » گوشی یعنی ارتباط
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
نمونه ای از تعبیر رویای آگاهانه
اطلاعات بیشتر و ادامه این مبحث زیبا در کانال new way بزودی اعلام میشه
مراقبههایی که در گذشته عنوان شدند ماهها و سالها باید تمرین شوند تا ارتعاش روحِ شخص به یک وضعیت بالایی از انرژی رسیده باشد وگرنه فاصله گرفتن از امواجِ دنیای فیزیکی با چند بار تمرین ممکن نیست،
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞
یک روش این است که در وضعیت راحتی بنشینید،برای عملِ مراقبه نیازی نیست چهارزانو باشید یا از اصول خاصی پیروی کنید،میتوانید روی یک صندلی بشینید یا به پشت دراز بکشید،نکتهی اصلی این است که در آرامش باشید و محیط بیصدا باشد تا بتوانید به لایههای درونی نفوذ کنید،سپس چشمانمان را میبندیم و توجهمان را روی چشم معنوی،تصویر درونی بین دو چشم معطوف میکنیم،برای اتصال به روح الهی و بالا بردن هوشیاری تا طبقهی روح،میتوانیم از مانتراهای باردار با ارتعاش بالا استفاده کنیم به مدت چند دقیقه تکرار کنیم،سپس سکوت کنیم،ممکن است شروع به دیدن نوری در صفحهی درونی کنیم یا صدایی بشنویم،یا هر دو سفری معنوی یا ملاقات با یک استاد ممکن است اتفاق بیفتد، اما در اکثر مواقع،شخص نیاز به تمرین بیشتری دارد و سفر درونی عملی نیست که یک شبِ رخ دهد،بلکه مانند استعدادهای دیگر نیاز به تقویت دارند،قوهی خیال و تصویر سازی به کمکِ ذهن بسیار مفید هستند اگر مکانی که میخواهی بروی را به وضوح تصور کنی و روي آن متمرکز شوی،آگاهی به لایهی ذهنی منتقل شده و ممکن است خود را در بدن روحی در آنجا ببینید سپس ترفند آن این است که تصور کردن را متوقف کرده و اجازه دهیی تجربه ادامه پیدا کند،شخص کمکم درک میکند که چه زمانی تجربهی واقعی در حال رخ دادن است چون تجربه کسب خواهد کرد،چیزهایی که هرگز قبلاً ندیده است یا نمیشناخته،اغلب در تمرین معنوی،تغییر هوشیاری از یک سطح به سطحی دیگر، نمادی از عبور از یک تونل را شامل می شود،آبی که از پله ها سرازیر است نماد روح است که از دنیاهای بالا به سمت پایین جریان دارد،این جریان صدایی پرشتاب و با غرش دارد،بقدری بلند که تقریباً ترسناك است،با این حال جای ترسی وجود ندارد،چون همیشه یک راهنما یا استاد روحانی در کنار شخص حضور دارد،بعد از صعودی طولانی،جهانی برتر نمایان شده،نور فراگیر آنجا بسیار روشن است و مثل این است که آب در گردابی عظیم در حال تخلیه باشد هر چیزی که در دنیای فیزیکی میبینیم، حقیقتاً بازنمود چیزی است که در دنیاهای بالاتر وجود دارد، همانطور که گفته شده "صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست"به همین خاطر است که عناصر تشکیل دهندهی دنیاهای بالا اغلب آشنا یا بسیار شبیه به دنیای فیزیکی به نظر می رسند،با اینکه قوانین حاکم بر آن دنیاها متفاوت با دنیای فیزیکی است
@safarei_be_daroon
💞🌸💞🌸💞🌸💞