safinehyetabriz | Unsorted

Telegram-канал safinehyetabriz - مجلّه سفینه تبریز

1215

مجلّه فرهنگی و هنری در تاریخ و ادبیات آذربایجان @safinehyetabriz یادداشت های محمّد طاهری خسروشاهی در دانشگاه تبریز ارتباط : @Tahery_tabriz نشانی تبریز صندوق پستی 51665 -314 *مجوز کانال در سامانه رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد: 1-2-68231-61-4-1

Subscribe to a channel

مجلّه سفینه تبریز

‍ یازدهم مهرماه سالروز درگذشت یحیی ماهیار نوابی

ماهیار از موقعی که مؤسسۀ آسیایی در دانشگاه شیراز به همت آرتور اپهام پوپ تشکیل شد همکاری با آن دستگاه را آغاز کرد. از کارهای برجسته و ماندگاری که انجام داد نشر پنجاه و چند جلد از متون اوستایی و زند و پازند و پهلوی بود که قبلاً اینجا و آنجا به چاپ رسیده و بسیار دیریاب شده بود. به همت او همۀ آنها دستیاب شد.
از کارهای ارزشمند کم‌همتای او جمع‌آوری سه مجلّد مقاله‌های سر هارولد بیلی (ایران‌شناس نامور انگلیسی) است که متأسفانه فقط دو جلد آن را توانست به چاپ برساند (آن قدر که بنده می‌دانم) جلد سوم بی‌سرانجام مانده است.
او از خاندان‌های نواب‌های شیرازی بود و تا آنجا که از خودش شنیده‌ام با طایفۀ قشقایی هم نسبتی داشت. شیرازی بود و اهل ذوق و شعردوست. گاهی هم شعری می‌سرود که یک‌سره آمیخته به خرد و فرهنگ ایرانی بود. نمونۀ اشعارش که در مجلۀ آینده چاپ شده است آقای دکتر طاووسی در پایان مجموعۀ مقالاتش نقل کرده است. دیوان همای شیرازی هم به اهتمام ماهیار به چاپ رسیده است.
ماهیار از ایران‌شناسان و ایران‌دوستان و ایران‌خواهان راستین و بی غل و غش بود.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۳۶۲-۱۳۶۳]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

نشانی کانال جناب دکتر فیروزی است‌. مطالب خوب و ارزشمندی دارد.
/channel/tanidezedel

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالࣱ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلࣰا


شهادت مجاهد فی سبیل الله آقای حاج سید حسن نصرالله را تبریک و تسلیت عرض می کنیم.

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

اللهم اجعله في درعك الحصينة التي تجعل فيها من تريد

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

پدرم را خدا بیامرزد ، مردِ سنگ و زغال و آهن بود سالهای دراز عمرش را ، کارگر بود ، اهل معدن بود
از میان زغال ها در کوه، عصر ها رو سفید بر می‌گشت سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود
پا به پای زغال ها می‌سوخت !سرخ می شد، دوباره کُک می‌شد کوره‌ای بود شعله‌ور در خود‌ ،کوره‌ای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد ، از زمین و زمان گلایه نکرد دردهایش،یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوه های پابرجا ، از درون مخوف تونل ها هفت خوان را گذشت و نان آورد ، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته ، از سرازیر ریل خارج شد بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان پدرم را خدا بیامرزد ، کارگر بود ،اهل معدن بود
"موسی عصمتی"
#شعر_واپسین_شب
#معدنچیان_طبس
@sahandiranmehr

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

سعدی نامه یا بوستان سعدی

از روی قدیمترین نسخه های بوستان سعدی در اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای دیگر

تهیه متن انتقادی، تحقیق و توضیح:
رستم علی یف

از نشریات کتابخانه پهلوی
به اهتمام انستیتوی خاورشناسی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی

تهران
سال ۱۳۴۷



/channel/Safinehyetabriz

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

بزرگداشت شمس تبریزی در اصفهان با سخنرانی آقای دکتر مهدی نوریان

ای کاش دوستان اصفهانی سخنرانی استاد را ضبط و فایل صوتی آن را منتشر کنند.

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

انا لله و انا الیه راجعون


با خبر شدیم جناب احمد قیصر؛ همسر مکرم ادیب فاضل و استاد مسلم حوزه خاقانی پژوهی، خانم دکتر معصومه معدن کن، به جوار رحمت حق تعالی نائل شده است.
این مصیبت را خدمت استاد ارجمند و بزرگوار خانم دکتر معدن کن و بازماندگان، به ویژه دختران داغدار خانم دکتر تسلیت عرض می کنیم.

رحمه الله علیه

آئین ترحیم:
امروز سه شنبه سوم مهر ماه از ساعت ۱۹/۳۰ تا ۲۱
در تالار آذر آب جاده ائل گلی

مجله سفینه تبریز


@safinehyetabriz

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

پدرم را خدا بیامرزد ، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را ، کارگر بود ، اهل معدن بود

از میان زغال ها در کوه، عصر ها رو سفید بر می‌گشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود

پا به پای زغال ها می‌سوخت !سرخ می شد، دوباره کُک می‌شد
کوره‌ای بود شعله‌ور در خود‌ ،کوره‌ای که همیشه روشن بود

بارهایی که نانش آجر شد ، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش،یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود

از دل کوه های پابرجا ، از درون مخوف تونل ها
هفت خوان را گذشت و نان آورد ، پدرم که خودش تهمتن بود

پدرم مثل واگنی خسته ، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود

مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد ، کارگر بود ،اهل معدن بود

"موسی عصمتی"

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

عرض ارادتی نثار
خاک پاک مردان خدا

شهید احمد کاظمی

#هفته دفاع مقدس

@safinehyetabriz

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

فاتحه ای نثار هموطنان بر خاک افتاده در معدن طبس و با آرزوی نجات گرفتاران

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

‏در تنگ پر تبرک آن نازنین عبا
دیرینه ای محمد
جا هست
بیش و کم
آزاده را
که تیغ کشیده است
بر ستم.
والا پیام دار محمد.

سیاوش کسرایی

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

صادقی، علی‌اشرف (۱۳۵۵). دربارهٔ وجه تسمیهٔ دهخوارقان. سیمرغ، ۳(آبان)، ۶۶-۷۲.

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

🎥 روایتی از مکاتبۀ علامه طباطبایی و استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی در مورد شخصیتِ کورُش بزرگ در قرآن

محمد ابراهیم باستانی پاریزی:
«استاد فقید، علامه طباطبایی، آن وقتی که تفسیر المیزان را می‌نوشتند، وقتی به تفسیر سورۀ کهف رسیدند، خُب متوجه شده بودند که کتاب ابوالکلام را من ترجمه کرده‌ام و منتشر شده است. نامه‌ای مرقوم داشتند به من، و یک نسخه از این کتاب خواستند و من تقدیم کردم خدمت‌شان.
نظری که ایشان در تفسیرِ خودشان داشتند، گفتار «ابوالکلام آزاد» را نقل کردند و گفتارهای دیگر را هم؛ در مجموع نتیجه گرفتند که تا نظریۀ تازۀ دیگری در باب ذوالقرنین داده نشود، می‌شود قبول کرد که ذوالقرنین همان کورُش کبیر است.»

پی‌نوشت:
مولانا ابوالکلام محی‌الدین احمد آزاد ‏(۱۱ نوامبر ۱۸۸۸ – ۲۲ فوریه ۱۹۵۸) شاعر، سخنور، سیاست‌مدار و مفسر قرآن که مدتی رهبری حزب کنگرۀ ملی هند را به عهده داشت. او تفسیری نیز از قرآن به زبان اردو دارد که توسط باستانی پاریزی به فارسی برگردان شده‌است.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

شهریار؛ نغمه سرای مردم و شاعری در هجوم چپ ها

گفت و گوی خبرگزاری تسنیم با این بنده خدا درباره روز ملی شعر و ادب فارسی و جایگاه استاد شهریار در تاریخ ادبیات ایران
امروز سه شنبه ۲۷ شهریور ماه



https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/06/27/3159643/%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%BA%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D8%AC%D9%88%D9%85-%DA%86%D9%BE-%D9%87%D8%A7

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

سینیق سبو ده سو‌ توتماز قرار و می دورماز
شکسته کونلومه قربان، کی قان ایلن دولی دی

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

فردوسی (بهشتی)، «پیرِ» اوحدی مراغه‌ای*

یادداشتی از دکتر نوید فیروزی


اندکی بیش از هفتصد سال پیش، حوالی سالهای ۷۳۲/۷۳۳ هجری، اوحدی مراغه‌ای شاعر عارف و دانشمند، مدتی زادگاه خود را ترک کرده و ساکن تبریز شده بود تا بلکه بتواند وزیرِ آخرین سلطان مقتدر ایلخانی، ابوسعید بهادرخان، را ملاقات کند.
اوحدی هدیۀ بسیار ارزشمندی برای وزیر آورده بود و بسیار امیدوار بود که با دیدن وزیر و جلب نظر و حمایت او، کار-و-بار و وضعیتِ نابسامانِ زندگی خود و مریدانش را -که در مراغه چشم به راه بازآمدنش بودند- اندکی بهبود بخشد.
وزیر، خواجه غیاث‌الدین محمّد، پسرِ خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی بود و شاید بیش از پدر، حامیِ اهل خرقه و فضل و علم و ادب و هنر.
هنوز موقوفۀ عظیم «رَبع رشیدی» پذیرای دانشمندان و ادیبان و صوفیانی بود که از دور و نزدیک برای دست یافتن به کتابخانۀ بی‌نظیر و دیگر تجهیزات سزاوار آن، از مسجد و خانقاه و مطبخ و بیمارستان و خوابگاه، عزم تبریز می‌کردند.
اوحدی نیز مثنوی جام‌جم خود را به نام خواجه غیاث‌الدین محمّد کرده و با خود به تبریز آورده بود تا خواجه، هم مرتبه و جایگاهِ او در شاعری و سخنوری را دریابد و هم از وسعتِ علم و دانشِ فلسفی او شگفت‌زده و متأثّر شود و از اینکه چنین اثر ارجمندی به نام او نوشته شده، بر خود ببالد و قدردان زحمات کسی شود که نام او را جاودانه کرده است. امّا دریغ که شماری از صوفیان پرنفوذ تبریز که شاید دلِ خوشی از علم‌گرایان مراغه نداشتند، به بهانه‌های مختلف مانع دیدار اوحدی و خواجه غیاث‌الدین محمّد شدند. از نگاه این صوفیان، اوحدی مراغه‌ای از هیچ پیری «اجازه‌نامۀ ارشاد» نداشت و احتمالاً دروغگو و شاید هم بدعت‌گذار یا حتی کافر** به شمار می‌آمد.
اوحدی ناامید و ناکام و خشمگین، با تمام توان و به بیانی هجوآمیز به رسوا کردن صوفیان و نشان دادن فسادهای آشکار و پنهان ایشان پرداخت و بخشهای بسیار مهم و جالب توجّهی در جام‌جم را به نکوهش ایشان اختصاص داد.
امّا در یکی از این بخش‌های انتقادی (در شرح حال اهل زرق و تلبیس) که در سرزنش زرپرستی و پول‌دوستی مشایخ صوفیه گفته آمده، اوحدی ناگهان پای فردوسی را به میان می‌کشد و او را به عنوان الگوی بلندنظری و بی‌توجّهی به مال دنیا ستایش می‌نماید:

گر ندانی تو این درم‌سوزی
زان بهشتی چرا نیاموزی؟

کو به عمری چنان کتابی ساخت
پس به پیلی‌درم، یخ‌آبی ساخت...

سپس برای آنکه صوفیان تبریز را از دیدگاه خود در باب بی‌اعتباری معیارهای رسمی و خانقاهی پیر و مراد بودن آگاه کند، فردوسی و بزرگان همانند او را شایستۀ «پیری» می‌داند:

پیر ما آنچنان بزرگانند
نه چنین روبهان و گرگانند

بی‌گمان اوحدی مراغه‌ای نیز بیش از سیصد سال پس از مرگ فردوسی، خود را هم‌درد و هم‌سرنوشت او می‌دیده و خاطر خود را به این همانندی تسلّی می‌‌داده و با دشواری روزگار و کارشکنی اهل روزگار، «دندانِ صبر بر جگر خسته» می‌بسته است.‌


---------------------------------------------------
* این یادداشت برگرفته از مقدّمۀ رسالۀ دکتری نویسنده است که سال ۱۳۹۰ با عنوان «مقدّمه، تصحیح، شرح و تعلیق جام‌جم اوحدی مراغه‌ای» در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی، دفاع شده است.
**تمام ادعاهای مطرح‌شده در این یادداشت برپایۀ نکاتی است که از متن جام‌جم برآمده است.‌

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

«روایت میهن‌دوستی مردم تبریز در نامه شاه طهماسب صفوی به سلطان سلیمان عثمانی»

"...چون به سمع ساکنان آذربایجان رسید به ریش تو خندیدند زیرا در محلی که تربیت و تقویت القاص بوده با چهارصد هزار کس متوجه آذربایجان شده در حوالی تبریز نزول نموده بودی، اهل تبریز علم یک‌جهتی و دولت‌خواهی این دودمان عظیم الشأن را برافروخته، یک ذره از کثرت لشکر عثمانی و طایفه مروانی اندیشه ناکرده، از چهار جانب آب‌ها بر تو بستند و یک من بار از هیچ متاعی به تو نفروختند، چنان که کوزه‌ی آبی در اردوی تو به یک اشرفی رسیده بود و دروازه‌ها و کوچه‌‌بندها مستحکم ساخته با تو در مقام محاربه و مجادله شدند و تو را به خاطر رسیده بود که از این رهگذر در مقام انتقام شده و قصد قتل و یغما کرده، مُتَعَرِض ایشان شوی..."

-نسخه خطی استنساخ شده در کتابخانه ملی ایران
-نسخه اصلی نامه در کتابخانه مجلس به شماره ۶۰۶
-کتاب شاه طهماسب صفوی-مجموعه اسناد و مکاتبات تاریخی اثر عبدالحسین نوائی، صفحه ۲۳۴ و ۲۳۵

#ایران
#آذربایجان
#تبریز

🏠 @maktabetabriz

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ.
أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ.
أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ. بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِینَ
.

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

اوز عشقینله الهی منیم سینه می چاک ائت
چاغیرسان منی یارب، قاباخ جان منی پاک ائت


خدایا مرا پاکیزه بپذیر...


در هفته دفاع مقدس؛
با یاد شهید آقا مهدی عزیز

مجله سفینه تبریز

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

🔸استاد حسن انوری:
رفیقانم سفر کردند هر یاری به اَقْصایی
خلاف من که بگرفته است دامن در مُغیلانم
سعدی

مغیلان من، ایران و زبان فارسی است.
@sahandiranmehr

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

استاد محترم خانم دکتر معدن کن؛
تسلیت صمیمانه ما را پذیرا باشید.

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

برگزاری همایش بین المللی شمس تبریزی در خوی

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

عرض ارادتی نثار
خاک پاک مردان خدا

شهید ابراهیم همت

#هفته دفاع مقدس

@safinehyetabriz

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

عرض ارادتی نثار
خاک پاک مردان خدا

شهید آقا مهدی باکری

#هفته دفاع مقدس

@safinehyetabriz

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

🗞 تصاویر | پاییز تبریز از راه رسید

▫️با اولین بارش باران؛ پاییز تبریز از راه رسید؛ طبیعت زیبای ائل‌گولی در فصل هزاررنگ جلوه‌ای دیگر دارد.

▫️عکس ها از ندا سلیمانی

✔️برای مشاهده سایر تصاویر لینک زیر را کلیک نمایید👇
https://nasrnews.ir/image/121201

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

«رباعیات خیّام و مهستی در سفینۀ اسکندری» (دستنویس مورخ ۸۱۳ ق موزۀ گلبنکیان)؛ سیدعلی میرافضلی، آینۀ پژوهش، سال سی و پنجم، شمارۀ سوم (پیاپی ۲۰۷)، مرداد و شهریور ۱۴۰۳، ۱۹۵-۲۱۵
‏..

از جمله نوادر نسخی که برای کتابخانۀ جلال‌الدین اسکندر (نوۀ تیمور گورکانی) تهیه شده، مجموعه‌ای از اشعار و رسایل است که در سال ۸۱۳ ق فراهم آمده است و اکنون در کتابخانۀ موزۀ گالوست گلبنکیان شهرِ لیسبون نگه‌داری می‌شود. این نسخۀ ارجمند دارای دو دفتر مجزا در یک مجلّد است که یکی به آثار منظوم و دیگری به رسایل اختصاص دارد. اشعار موجود در دفتر اول، دربردارندۀ آثار بزرگان شعر و ادب فارسی از قرن پنجم تا اوایل قرن نهم است که در متن و هامش نسخه به قلم دو تن از کاتبان دستگاه اسکندر میرزا کتابت شده است: حسن الحافظ و محمود الحسینی. از جملۀ اشعار موجود در این گلچین شعر، هفت رباعی منسوب به خیّام و ۲۲ رباعی منسوب به مهستی گنجوی است که در مقالۀ حاضر به معرفی و بررسی آن‌ها پرداخته‌ایم. همچنین گزارش کوتاهی از بخش رباعیات منبع مذکور به دست داده‌ایم.
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

«شمس تبریزی و فخر رازی»
سخنرانی دکتر اصغر دادبه
۱۱ دی‌ماه ۱۳۹۸
@shekoftandaraftab

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

دیدار رئیس بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی با پروفسور گارنیک آساتوریان؛ مستشرق نامدار و مدیر گروه ایرانشناسی دانشگاه ایروان


رئیس بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی با پروفسور گارنیک آساتوریان رئیس انستیتو شرقشناسی دانشگاه اسلاونی و مدیر گروه ایرانشناسی دانشگاه ایروان دیدار و گفت و گو کرد.
دکتر طاهری خسروشاهی در این دیدار گزارشی از اقدامات و برنامه های بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی را تشریح نمود.
در این نشست مشترک، که در حاشیه نهمین کنگره بین المللی نشان علمی و فرهنگی شهریار در دانشگاه تبریز انجام شد، بر همکاری های متقابل در زمینه های فرهنگی و ایرانشناسی تاکید و جزئیات همکاری، مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
بنیانگذاری شعبه ایران‌شناسی دانشگاه دولتی ایروان، رئیس مرکز ایران‌شناسی در قفقاز و سردبیری مجله پژوهش‌های زبانی-ادبی قفقاز و کاسپین از جمله مسئولیت های آساتوریان است.


/channel/Iranshenasi_tabriz

Читать полностью…

مجلّه سفینه تبریز

📖صُحُف عشق
✍محمد مردی

الهی؛ من به مأمن تو مؤمنم و درسایۀ این مأمن، از عشقِ به تو کافرم و کفر من در عشق به تو، شکستن همۀ حریم‌ها در ایمان به توست.
الهی؛ آنچه من در آیینۀ الهام دیدم همه جلال و جمال تو بود. دین و آیینم همه تویی و در تجلّی دین و آیینم، این تویی که مستی این حال را بر من تدوین می‌کنی.

ای عروس تجلّی؛ روی بند مشاهده بگشا که عندلیبان در بیابان حیرت، همه حسرت دیدار جمال روی تو را دارند.
ای آفتاب عزّت؛ در دبستان عشق، آفریدگان همه دیدگان حیرت را به آستان بی‌پاسبان تو دوخته و از آتش حُبّ وصال تو سوخته‌اند.
ای ورای ورا، در سرای عجز، ما هر چه از جلال و جمال تو گوییم در قیاسِ مقیاس است. غافل از اینکه تو محیطی و قیاسِ تو ورای مقیاس است. پس به بزرگی خود، قیاسِ ما را در دفتر عجز به تحریر آورکه ما در دفتر بندگی و با قلم شرمندگی، مشق جلال و جمال تو را در مقیاسِ عجز و ملال خود به تحریر آوریم.

صد هزاران همچو موسی خیره بود اندر رهش
زآنکه هر سنگی به راهش بر مثال طور بود

هر که را توقیع دادند از جمال و از جلال
«لن ترانی» بر سر توقیع ها منشور بود

شعر: سنایی غزنوی

Читать полностью…
Subscribe to a channel