@saheldel هرکه باعشق بر این ساحل پیوسته..سلام.. برای انتقاد...پیشنهاد و ارتباط با ادمین به آیدی زیر مراجعه کنید. ❤ 👇👇 @saheldel64👈
براى آخرين بار
با چشمانى غمبار به او نگريست
و توانست با آخرين نفسش به او بگويد :
فقط خدا مى داند
که چقدر تو را دوست داشتم...
#گابریل_گارسیا_مارکز
@saheldel
من ازجمله ی "فدای سرت" خیلی خوشم میآد، بهم حس امنیت میده.
اینجوریه که
فدای سرت داری گند میزنی به همه چیز،
فدای سرت غذا سوخت،
فدای سرت چای ریخت،
فدای سرت نمره ت کم شد،
فدای سرت نتونستی،
فدای سرت نشد، نرسید، نرفتی، نیومدی، نموندی
فدای سرت ...
@saheldel
برای او دلتنگ بودم.
برای خندهاش، رنگ پوستش، صدایش، لبهایش ...
برای او دلتنگ بودم و نباید حرفی میزدم.
شب سیاه و طولانی بود.
سوز میآمد
اما برف نه...
@saheldel
پنجرهای که اذیتت میکنه رو ببند،
مهم نیست چقدر منظرهاش قشنگه..!
@saheldel
وقتی با من حرف میزد ،
صدایش ،
چون مرهمی بر زخم هایم می نشست .
چون شانه ای آرامم می کرد
و انگار
آغوشی بود
که در برم می گرفت....
#محمد_شیرین_زاده
@saheldel
غمِ زمانه و رشکِ رقیب و جورِ حبیب
کدام قصّه بگویم؟ که درد بسیار است...
@saheldel
کلما اردتِ ظلاً، تحولتُ الی شجرة.
«هر بار که سایهای خواستی ، به درخت بدل شدم.»
عادل الراوي؛ فارسیِ سعید هلیچی.
@saheldel
آدم ضعیفی نبود؛
اما دیگر حوصلهی سختیها را نداشت.
میل عجیبی به گریز پیدا کرد ،
به ندیدن،
ندانستن،
رفتن برای همیشه...
@saheldel
یک جایی از رابطه هست
که آدم صبورتر، مهربانتر، رفیقتر تصمیم میگیرد دیگر آن آدم یک ساعت پیش نباشد...
حالا هر چقدر برایش گل بخری، شعر بگویی، کادو بفرستی، خاطره دربند و اولین گره خوردن نگاهها و چرخ و فلک کنار دریا را تعریف کنی؛ بی فایده است.
آن آدم، هیچوقت آدم یک ساعت پیش و یک روز پیش و یک ماه پیش نمی شود.
نه که نخواهد.
سروته آدمهای مهربان را بزنی، میمیرند برای دوست داشتن، برای دوست داشته شدن.
زاییده شده اند برای اینکه محبوب کسی باشند.
که صبح ها چشم باز نکرده، با صدای گرفته بگویند سلام و شبها، بی شب بخیر خوابشان نرود.
از کارخانه اینطور بیرون آمده اند.
با مُهر مهربانی روی پیشانی شان، با تپیدن تند و تند قلبی که همیشه درد می کند و گرمی دستهایشان وقت دیدار و عطری که یک شبانه روز، روی دستهایت می ماند.
اینکه چه می شود این آدم ها دیگر نمی خواهند آدم پیش از این باشد را باید توی خودمان بجوییم.
توی حرفهایمان، نگاههایمان، رفتارهایمان ...
گمان میکنم تنهایی، اینجا به دنیا میآید.
لحظه ای که باور نمیکنیم آدم مهربان زندگیمان، دیگر آن آدم سابق نمی شود...
#مرتضی_بزرگر
@saheldel
دلم بیگانه با احساس،
درونم خالی از تشویش و دل دادن،
میانِ سینه ام جایی برای عشقبازی نیست . . .
نمی فهمم دگر مفهومِ بودن را
بی روحم،
شدم مانندِ آن فردی که می بازد ولی درگیرِ بازی نیست!
👤#محسن_محمودنیا
@saheldel
دوسِت دارم
مثل آهنگی که هر دومون حفظیم...
مثل هوای بارونی، قدم زدن تو پاییز،
چای بعد از خواب، سیگار بعد از چای، اولین آغوش، اولین بوسه، بغل گرمت تو هوای سرد، گریه از شادی، عطر تنت، عیدی بابا، دست پخت مامان، مثل من، مثل دیونه ها...
@saheldel
دیدی وقتی آنلاینه میشینی زُل میزنی بلکه پیام بده؟!
دیدی همیشه بودی و اون نفهمیده که الان نیستی؟!
دقیقا شمس لنگرودی این قسمت رو خیلی قشنگ توصیف میکنه اونجا که میگه:
«دلخوش نشسته ام که تو شاید گذر کنی.. لعنت به شایدی که مهیّا نمیشود...»
@saheldel
من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟
#اميرخسرو_دهلوى
@saheldel
تو را دوست داشتم ؛
چنان که گویی تو آخرین عزیز من بر روی زمینی
و تو رنجم دادی ؛
چنان که گویی من ، آخرین دشمن تو بر روی زمینم...
#غاده_السمان
@saheldel
صداها رفتهاند
واژهها رفتهاند
لبها رفتهاند
و در ذائقهام
طعمی شور مانده ،
از آن چه دمی پیش شیرین بود...
#منوچهر_آتشی
@saheldel
یک روز
خودم را خواهم بخشید،
از آسیبی که به خویش روا داشتم،
از آسیبی که اجازه دادم دیگران بر من
روا دارند ...
و چنان محکم خویش را در آغوش خواهم کشید
که هرگز ترک خود نکنم.
امیلی دیکنسون
@saheldel
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
با چون منی به غیر ِ محبت روا نبود ...
#شهریار
@saheldel
رنجیده ام به مرتبهای از جفای تو
کز صد هزار لطف ، تلافی نمی شود..
#صیقلی_بروجردی
@saheldel
دیوار مست وپنجره مست و اتاق مست
این چندمین شب است که خوابم نبرده است ...
هر آدمی ، تا یه جایی بهتون فرصت میده…
تا یه جایی دیده ها رو ندیده می گیره ،
تا یه جایی تحمل می کنه
ولی بالاخره خسته میشه
از جنگیدن برای موندن ،
از توضیح دادن ،
حتی از بخشیدن ...
آدمی که خسته شد ، فقط میره ...
بعضیا با سروصدا و جار و جنجال میرن
بعضیا در سکوت ،
فقط میرن ...
اسکارِ سختترین لحظه ی برخورد هم میرسه به:
عادی رفتارکردن پیشِ کسی که یه زمانی دلیلِ تمومِ دیوونگی هات بود
@saheldel💔
می روم از شبِ آلوده ی خواب
سوی آن کشورِ تنهاییِ خویش
می کَنَم از همه ی بایدها
"من نباید هستم" !
جار خواهم زد باز؛
نه سپیدم،نه سیاه
ارغوانی هستم
کودکی پیر در آفاقِ جوانی هستم . . .
راه تصویرِ من است . . .
نه کدورت دارم
نه دلم تنگِ کسیست
زندگی صحنِ فراموشیهاست . . .
این چه عشقیست که دنیا به رسیدن دارد؟
"نرسیدن زیباست " . . .
#محسن_محمودنیا
@saheldel