پنجره ای رو به دنیای سینما٫ تاتر و ادبیات وب سایت: www.salisnews.ir ارتباط با ما : @htaghipour اینستاگرام : www.instagram.com/salissweb
💢معرفی ۸ سریال برتر سال ۲۰۲۴ که باید ببینید!
🔸سال ۲۰۲۴ با سریالهای تلویزیونی جدید فوقالعادهای که در ماههای ابتداییاش منتشر شد، سال بسیار خوبی در حوزه سریالهای جدید بوده است. در کنار بازگشت سریالهایی که فصلهای جدید هیجانانگیز را منتشر میکنند، سریالهای جدید جالبی نیز در سال ۲۰۲۴ تاکنون منتشر شدهاند که ردِّپای خود را در چشمانداز پخش تلویزیونی تثبیت کردهاند. این سریالها از کمدی گرفته تا مهیج و درام، تا داستانهای درگیرکننده ذهن، ژانرها و حوزههای مختلفی را شامل میشوند.
🔸در بسیاری از سریالهای کاملاً جدید در سال ۲۰۲۴ تاکنون ترند خاصی وجود دارد: این سریالها در واقع اسپینآف هستند، داستانهایی که پس از وقفههای طولانی ادامه مییابند یا داستانهایی بر اساس فیلمها یا سریالهایی که قبلاً منتشر شده اند. با این حال، چند مورد از این سریال ها، مفاهیم کاملاً جدیدی دارند؛ و تنها چیزی که در همه این سریالهای جدید مشترک است این است که ارزش وقت شما را دارند. هر کدام از این سریالها این پتانسیل را دارند که به داستان محبوب بینندگان امسال و پس از آن تبدیل شوند. در ادامه و پست های بعدی شما را با هشت سریال برتر سال ۲۰۲۴ آشنا خواهیم کرد:
✅اربابان آسمان 2024 (Masters of the Air)
🔹سریال «اربابان آسمان» که به عنوان یک سریال متعلق به فضایی مشترک با سریالهای Band of Brothers و The Pacific ساخته و منتشر شد، گروهی از مردان را دنبال میکند که با نام گروه صدم بمب افکن در طول جنگ جهانی دوم شناخته میشوند. در شرایطی که آنها ماموریتهای خطرناکی را آغاز میکنند، بینندگان لحظات پرتنش و گاهی عمیقاً شخصی را نیز دنبال میکنند. کار تیمی هرگز اینقدر مهم نبوده است، به خصوص وقتی زندگیها در خطر است.
🔹سخت است سریالی بتواند به اندازه اربابان آسمان بازیگران طراز اول داشته باشد، بازیگرانی که شامل آستین باتلر، کالوم ترنر، آنتونی بویل و بری کیوگان میشود، که همگی در حال حاضر در اوج دوران بازیگری خود هستند.. این سریال هم ادای احترامی به مردانی در دنیای واقعی است که زندگی خود را به خطر انداخته اند، که برخی از آنها زنده نماندند، و هم داستانی هیجان انگیز و احساسی.
🔹اربابان آسمان با پتانسیل قرار گرفتن در بین بهترین سریالهای جنگی تاریخ، ناامیدتان نخواهد کرد. با توجه به اینکه تام هنکس و استیون اسپیلبرگ پشت این پروژه هستند، جای تعجب نیست که سریال اربابان آسمان تا این حد موفق بوده است.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
زمانی دراز پیش ازین من زخمی شده بودم اما زندگی کردم زندگی کردم تا از خودم انتقام بگیرم در برابرِ پدرم، نه! در برابرِ آنچه که من بودم از ابتدای هستیام در کودکی فکر میکردم که درد یعنی اینکه من را دوست نداشته باشند یعنی اینکه من دیگران را دوست داشته باشم.
💢لوئیز گلیک
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای نمایش: «كان لم يكن»
نمايش «كان لم يكن» سرگذشت سه زنداني محبوس در يك زندان را روايت ميكند.
این نمايش بر يك موقعيت اينجا و اكنوني بنا شد[...] سه نفر به دلايل مختلف، بازداشت و زنداني شده و در يك سلول مشترك، نقشه فرار از زندان ميكشند و ناگهان عفو خوردن يكي از زندانيان كل اين تقلا را بيمعنا ميكند.
سيدعلي موسويان در مقام نويسنده، بازيگر و كارگردان توانسته يك كمدي اجتماعي را مابين چند زنداني شكل بدهد و فضايي مفرح بسازد. گاهي به مسائل معتنابه اين روزهاي جامعه مثل قيمت دلار، دروغ در روابط عاطفي و گسترش شبكههاي مجازي و فرهنگ سلبريتي محوري پرداخته ميشود و از قضا موقعيتهاي به واقع خندهآوري را در اين زمينه خلق ميسازد. البته گاهي شدت اين فضاي طنز از اندازه خارج شده و گويي هدف اجرا بر رضايت حداكثري مخاطبان استوار شده آنهم از طريق كمدي تمامعيار به هر وسيله و روش. اما با تمامي اين نكات ذكر شده همچنان ميتوان اجراي «كان لم يكن» را با فراغ بال به تماشا نشست و از بعضي دقايقش لذت برد.
سيدعلي موسويان نشان داده مهارت خوبي در بازي و ايجاد موقعيتهاي كمدي دارد و در اين اجرا هم با نگاهي طنازانه توانسته به اين روزهاي سياست و اجتماع ايران پرداخته و موقعيت سه زنداني نمايش را با لحن و زباني تازه به روايت بنشيند. اما اين توانايي بايد كنترل شود و اجرا در مسيري كه انتخاب كرده هم به اندازه بخنداند و هم به اندازه به نقد فساد در جامعه امروزي ايران بپردازد.
به هر حال اين اجرا توانسته تا حدودي بروكراسي دستگاه قضاوت در قبال زندانيان و فرآيند صدور حكم را با زباني ساده و كميك بيان كرده و تجربه زيستن در زندان را ملموس و انضمامي كند. با آنكه تجربه زندان بيشك سختتر از اين روايتهاي تئاتري است، اما پرداختن به زندان و محدوديتهايش با توجه به مشكلات عمومي جامعه و گسترش پروندههاي قضايي به علت مسائل اقتصادي و اجتماعي، امر مباركي است. از ياد نبريم كه در اصطلاحات حقوقي عبارت «كان لم يكن» به باطل شدن يك قرارداد مابين طرفين معامله اطلاق ميشود كه شرايط صحت عقد قرارداد به طور كامل در آن رعايت نشده و مستوجب ضرر و زيان يكي از طرفين شود. فرآيندي كه بروكراسي مخصوص خود را دارد و اين روزها به كرات در گوشه و كنار كشور قابل مشاهده است.
✅محمدحسن خدایی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
من به خود تبعید شدهام
و هر روز نامهای از دوردست
از خودم
دریافت میکنم
بوی ترا میدهند
تنِ این متنهای دوردست
من به خود تبعید شده ام
هر روز پرسشی در آستانهی روز طلوع میکند
ترسی همچون برودتی بر تن شوق
چگونه از این آستانه خواهم گذشت
اگر نامهای از دوردست
نرسد
💢حسین رسولزاده
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢ستایش هانکه از سینمای بیهمتای کیارستمی
«میشایل هانکه» کارگردان پرافتخار اتریشی با تمجید از عباس کیارستمی او را کارگردانی بیهمتا دانست که دستیابی بهسادگی موجود در آثارش بسیار دشوار است.
هانکه در گفتگویی با نشریه «The Other Journal» درباره کیارستمی گفت: «او هنوز هم بینظیر است. همانطور که برشت میگوید، سادگی سختترین چیز برای دستیابی است. همه آرزو دارند کارها را بهسادگی انجام دهند و همچنان آنها را با تمام دنیا مرتبط کنند. فقط بهترینها به این امر میرسند. کیارستمی این ویژگی را دارد و همینطور روبر برسون».
استفاده از نام «برتولت برشت» نمایشنامهنویس و «روبر برسون» افسانهای در مقام مقایسه نشان میدهد که هانکه چگونه کیارستمی را حضوری یکپارچه در دنیای سینمای مدرن میداند. این دیدگاهی است که توسط بسیاری ازجمله «آکیرا کوروساوا» و «مارتین اسکورسیزی» نیز همین برجستگی عنوانشده است و اسکورسیزی نیز خلوص بیهمتای او را ستوده است. این سادگی درک شده که هانکه میگوید؛ ایجاد آن چیزی فوقالعاده دشوار است، توسط کیارستمی در تمام دوران حرفهایاش بیدردسر متجلی شد. اگرچه عناصر مینیمالیستی زیادی در مجموعه آثار او وجود داشت، اما فیلمساز بهطورکلی نمیپذیرفت که آثارش بهطورکلی به این شکل توصیف شود.
کیارستمی اذعان کرده «فیلمهای من به سمت نوعی مینیمالیسم پیش میروند»، اما از دیدگاه او فقط چیزهای زائد را حذف کرده است. «عناصری که میتوان حذف کرد حذفشدهاند، برخی از عناصر برجسته میشوند درحالیکه برخی دیگر پنهانشدهاند یا حتی به تاریکی بازگردانده میشوند».
در آثار کیارستمی ثانیهای تلف نشده و او چیزی (سادگی) را که همتایانش برای رسیدن به آن تلاش میکردند، طبیعیترین چیز دنیا ساخت.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
انگشت به انگشت
و رگ به رگ دستانت را سپاسگزارم
که در روزگار آوارگی خانه من بودند
و به وقت توفان سرپناهم
و آنگاه که میهنم را
از زیر پایم بیرون کشیدند
دستان تو وطنم شدند.
هرکجا دستانت را دیدی
سلام مرا برسان.
💢سعاد الصباح
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلم: «دهقانها» ۲۰۲۳
🔸هفت سال پیش فیلم لطیف، محزون و دلنشینی دیدیم به نام ونسان دوستداشتنی؛ یک انیمیشن که بهشیوهی روتوسکوپی ساخته شده بود دربارهی ونسان ونگوگ.
🔸سازندگانش یک زن و شوهر انگلیسی ـ لهستانی بودند بهنامهای هیو ولشمن و دیکی ولشمن. سابقهی تولید انیمیشن کوتاه داشتند، این اولین تجربهی مشترکشان در تولید فیلم بلند بود و با نامزدی در اسکار موفقیت چشمگیری به دست آوردند.
🔸سال گذشته دومین فیلم بلندشان نمایش داده شد به نام دهقانها؛ داستان در لهستان میگذرد (لابد پیشنهاد خانم دیکی ولشمن بوده که به فرهنگ و زبان وطنش بازگردد) و روابط کشاورزان منطقهای روستایی در اواخر قرن نوزدهم را روایت میکند.
🔸داستان تازگی چندانی ندارد و درواقع نسخهی دیگری است از ایدهی متهمشدن زنی زیبا به وسوسه کردن مردان ده، و برانگیختهشدن میل انتقام مردم و فوران خشمی جمعی برای نابودی زن. همان ایدهای که مثلاً در مالنا (جوزپه تورناتوره) دیدهایم و البته نمونههای فراوان در ادبیات و سینما دارد.
🔸ولی اگر از سبک بصری انیمیشن قبلی (ونسان دوستداشتنی) لذت بردهاید، این ادامهی همان مسیر است و شاید داستان صرفاً بهانهای بوده برای بازگشت دوباره به دنیای ونگوگ: طراحی شخصیتها بسیار یادآور نقاشیهای ونگوگ از دهقانهاست (تعدادی از تابلوهای ونگوگ همین عنوان را دارد) و خیلی از میزانسنها یادآور کارهای مشهور ونگوگ است، از جمله لانگشاتهایی از مزرعه و خرمن در تابستان و پاییز، و همچنین ارجاع به تابلوی سیبزمینیخورها.
🔸فیلم بسیار پرزحمتی بوده که اگر روی صفحهی بزرگ و با کیفیت خوب تماشایش کنید لذتبخش است.
✅حسین معززینیا
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢در هفتادو دومین دوره جشنواره
کیت بلانشت چهره پوستر سن سباستین شد
با رونمایی از پوستر جشنواره سن سباستین ۲۰۲۴ اعلام شد کیت بلانشت جایزه یکعمر دستاورد هنری دونوستیا را دریافت میکند.
کیت بلانشت بازیگر استرالیایی برنده ۲ جایزه اسکار، افتخار دیگری را به کارنامه درخشان خود اضافه میکند. جشنواره فیلم سن سباستین اعلام کرد در هفتاد و دومین دوره این رویداد اسپانیایی جایزه دونوستیا را به این بازیگر اهدا میکند.
بلانشت که چندین دهه است بهعنوان یکی از مطرحترین بازیگران صنعت فیلم در سطح جهان شناخته میشود و هم در فیلمهای مستقل و هم هالیوودی بازی کرده است، ۲ جایزه ونیز، ۴ جایزه بفتا، ۴ گلدن گلوب و یک جایزه افتخاری سزار فرانسه و یک جایزه آکادمی گویا اسپانیا را دریافت کرده است.
این بازیگر سال ۱۹۹۹، نخستین نامزدی اسکار خود را برای بازی در «الیزابت» ساخته شکر کاپور دریافت کرد. او در طول ربع قرن ۷ بار دیگر نامزد اسکار شده است و ۲ بار این جایزه را برای ایفای نقش کاترین هپبورن در فیلم «هوانورد» مارتین اسکورسیزی و ایفای نقش اصلی فیلم «یاسمین آبی» وودی آلن دریافت کرده است.
او یک صداپیشه ماهر هم است و در فیلمهای انیمیشنی چون مجموعه «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم»، نسخه انگلیسیزبان «پونیو» هایائو میازاکی و در نقش یک میمون خشن در «پینوکیو گییرمو دل تورو» ظاهرشده است.
او علاوه بر بازیگری یکی از بنیانگذاران و مدیر شرکت تولید فیلم «درتی فیلمز» است که تهیهکننده «کارول» تاد هاینز، «تار» تاد فیلد و سریال «سیبها» که ۱۰ بار نامزد جایزه امی شد و سریال «خانم آمریکا» با ۱۰ نامزد امی است و بهتازگی اعلام کرده به فیلمسازان نوظهور حمایت مالی، مربیگری و فرصتهای نمایشگاهی ارائه میکند.
جشنواره سینمای سن سباستین از سال ۲۰۱۸، سنت جدیدی را آغاز کرد که هرسال یک بازیگر معاصر را روی پوستر خود جای میدهد و امسال بلانشت چهره سن سباستین است.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
بعضیها اصلاً ذوق ادبی ندارند. در نتیجه، معتقدند که اگر از اثری ادبی خوششان آمد، باید بگردند و دلایلی مبالغهآمیز برای آن پیدا کنند. منظورم این است که، مثلاً، به جای اینکه بگویند، «خب، از این خوشم میآید چون شعر لطیفی است» یا «چون این داستان را با علاقه میخوانم، خودم را پاک از یاد بردهام و شخصیتش مرا گرفته» دلشان میخواهد کل اثر را سرشار از حرفهای بفهمینفهمی درست، نشانهها و دلایل منطقی بدانند. غالباً میگویند: «بله، از قصهات لذت بردیم، ولی منظورت از نوشتنش چه بود؟» پاسخ این است: «هیچ منظور خاصی نداشتم، هدفم خود داستان بود. اگر میتوانستم روایت سادهتری از آن به دست بدهم، جور دیگری مینوشتمش.» به هر حال، واقعیتِ خود قصه را هم باید پذیرفت، درست است؟ مردم هرگز به چنین واقعیتی باور ندارند. ترجیح میدهند فکر کنند که نویسندهها هدف خاصی در سر دارند.
💢از کتاب «خورخه لوئیس بورخس»
واپسین گفتوگو همراه با دو گفتوشنود دیگر
✅ در سلیس نیوز بخوانید:
واکاوی جهان ادبی خورخه لوئیس بورخس/خلق کردن در حقیقت بازآفریدن است
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢کاریکانور
🔸«صلح»
🔹اثر: ناهید مقصودی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلم: گودزیلا منفی یک ۲۰۲۳
تماشای گودزیلا منفی یک (تاکاشی یامازاکی) را که شروع کردم حواسم به این بود که با فیلمی ارزان (در مقیاس فیلمهای عظیم هیولایی) طرفم که چندین برابر بودجهاش فروخته و این نتیجهی خلاقیت گروه جلوههای ویژه است که با سادهترین امکانات، سکانسهای اکشن فیلم را متقاعدکننده از کار درآوردهاند.
اما غافلگیری اصلی جای دیگری در انتظارم بود: گودزیلا منفی یک ترکیب تمامعیار همهی ایدههای شکلدهندهی ملودرامهای پس از جنگ سینما و تلویزیون ژاپن است که روابط مرسوم در سینمای جنگ آن منطقه، همچنین دستچینی از موفقترین فرمولهای گودزیلاهای قبلی را با هم تلفیق کرده، جابهجا «پیام»هایی دربارهی رابطهی مردم، حکومت، نظامیگری، فداکاری، شجاعت، قدرت و مسئولیت، اهمیت نهاد خانواده و... گنجانده، از همهی قراردادهای به اوج رساندن موقعیتهای متأثرکننده و اشکانگیز استفاده کرده (آنقدر هم مؤثر که با اینکه خندهام گرفته بود از تکرار کلیشهها، همزمان تحت تأثیر قرار گرفته بودم)، نتیجهی نهایی فیلمی است که گرچه حتی یک لحظهی بدیع و قبلاً دیدهشده ندارد ولی چنان با اعتماد به نفس ساخته شده که این همه طرفدار پیدا کرده، هم اسکار میبرد و هم محبوب تماشاگران عام و خاص میشود.
این فیلم احتمالاً میتواند شروعی تازه برای مجموعهی گودزیلا باشد که در سالهای اخیر افتاده دست هالیوود و هیولای ژاپنی دائم به جنگ با کینگکونگ وادار میشود. حالا که یک تولید ارزان با رجوع به سر و شکل اریژینال این مجموعه، به موفقیت رسیده باید منتظر دنبالهها بود.
کلیشههای فیلم عامهپسند کارکرد ابدی دارند؛ این نکتهای جذاب برای پژوهش دربارهی این نوع فیلمسازی است.
✅حسین معززینیا
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلمهای هفتاد و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کن ۲۰۲۴
«پل شریدر»، فیلمساز بلند آوازه آمریکایی امسال با فیلم «اوه، کانادا» در بخش مسابقه جشنواره بینالمللی فیلم کن شرکت دارد. او دوست قدیمی مارتین اسکورسیزی است؛ و ناخودآگاه اسمش با «بچههای سینما» گره میخورد. شریدر؛ نویسنده «راننده تاکسی»، گاو خشمگین، آخرین وسوسه مسیح و احیای مردگان (ساختههای اسکورسیزی) است که هرکدام شهرتی جهانی دارند.
فیلم جدید او؛ «اوه، کانادا» فیلمنامهای اقتباسی؛ براساس رمان مطرح؛ «Foregone» از راسل ارل بنکسِ شاعر، است. مردی که اندیشه خود را بر بنیاد «دنیای بدون برده» میدانست. منتقدان سبک رماننویسی او را به خاطر گزارشهای مفصلی از نزاعهای خانگی و درگیریهای روزانه شخصیتهای معمولی ستودهاند. قهرمانانش اغلب افراد عادی هستند؛ و مهمتر از آن؛ به حاشیهی اجتماع راندهشدهاند.
راسل ارل بنکسِ که پارسال، درگذشت، اغلب از دنیای کودکی خود الهام میگرفت و دو تم «اخلاق» و «رابطه فردی» را به طور گستردهای در آثارش دنبال میکرد. با این حال؛ «پل شریدر» نیز استاد فیلمنامههای اقتباسی؛ و از شماره یکهای این حوزه است. او احتمالاً؛ در مواجهه با رمان نویسنده فقید؛ با زاویه دید ایدهال خود، برخورد خواهد کرد. شیوهای از بازنمایی واقعیت که همواره در طول سالیان با آن دستوپنجه نرم کرده است. چراکه وی؛ از بیوگرافینویسان درجه یک است و همواره برای پُرکردن فاصله بین واقعیت زندگی افراد؛ و بازنمایی سینمایی آن؛ آه و افسوس و گلایهی منحصربهفردی داشته است.
«اوه کانادا» درباره زندگی یک نویسنده اجتماعی و منتقد جنگ است. او به خاطر اعزام اجباری به جنگ ویتنام، به کانادا فرار میکند. حالا هم در سالیان پایانی عمرش است؛ و با بیماری سخت دست و پنجه نرم میکند. بیشک؛ رمان، حس زنده و ترسیم دقیق زندگی خود شاعر و رماننویس فقید (راسل ارل بنکسِ) است. او سالها با بیماری در مبارزه بود. سرانجام باخت و بار سفر ابدی بست. «ریچارد گییر» بازیگر مشهور؛ نقش شخصیت محوری فیلم را بازی میکند.
نشریه «ورایتی» در همین باره نوشته است: «شریدر اخیراً سهگانه فیلمهایی را با تمرکز بر مردانی که با خود میجنگند، کامل کرده است. او، مجموعهای از بازیهای کمنظیر و درعینحال انفجاری؛ را توسط بازیگران سن خاصی؛ به تصویر درآورده است. ایتن هاک در «نخستین اصلاحشده» محصول ۲۰۱۷، اسکار آیزاک در (شمارنده کارت- ۲۰۲۱) و جوئل ادگرتون در (استاد باغبان- ۲۰۲۲) قابل اشارهاند. شریدر در هر سه فیلم، نقشآفرینیهای آنها را گزیده و کارآمد ساخته است. چنانکه هر حرکت غیرارادی میتواند؛ ستاره سینما را تحت تأثیر قرار دهد؛ تا مردان میانسالی را در آستانه یک پیشرفت روحی؛ یا فروپاشی عصبی، خلق کند.»
ورایتی با اشاره به بازی ریچارد گییر در فیلم ژیگولوی آمریکایی (ساختهی پل شریدر) از همکاری این دو، پس از ۴۰ سال میگوید؛ و یادآور میشود: «شریدر درست به هدف زد! او قدرتمندترین کارگردِ ریچار گییر را به کار گرفت. همانطور که قبلا این توانایی را به کار گرفته بود. نیرومندترین کارگردِ گی یر؛ که در حافظه میماند. شریدر، نویسنده است، اما او در مورد فیلمسازی در دنیای مدرن هم واقعبین است.»
خود شریدر نیز در گفت وگویی به ورایتی، میگوید: «وقتی شما چنین فیلمی میسازید، به بازیهای عالی نیاز دارید، همانطور که برای جذب علاقهمندان؛ به فیلمی عالی نیاز دارید. من و ریچارد گییر با هم؛ برای این دستیابی به این بهترینها کار میکنیم» گفتنی است؛ پل شریدر برای دانشجویان سینمای ایران؛ چهرهای آشنا و نوستالژیک است. او چند سال پیش؛ در زمان برگزاری جشنواره فجر؛ به تهران، سفر کرد و در دانشکده سینما- تئاتر (دانشگاه هنر تهران) به برپایی کارگاه فیلمنامهنویسی پرداخت.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢معرفی کتاب: ناطور دشت
«ماجرا را از آن روزی شروع میكنم كه از پِنسی زدم بیرون. همین دبیرستانی كه تو اگِرستاونِ پنسیلوانیاست. احتمالا اسمش به گوشت خورده باشد، یا حتما آگهیهایش را دیدهای. هزارتا مجله تبلیغش را كردهاند، توی همهشان هم یك پسر بهحساب تیزوبز سوار اسب دارد از روی یك حصار میپرد. انگار كه تو پنسی آدم همیشه خدا فقط و فقط چوگان بازی میكند. من كه یك اسب هم آن دوروبرها ندیدم. همیشه هم پای این عكس نوشته «از سال ۱۸۸۸، نوجوانانِ شما را در قالب جوانانی رعنا و خوشفكر به جامعه تحویل دادهایم.» ارواح شكمشان. قالب كوفتیای كه تو پنسی میزنند هیچ توفیری با مدرسههای دیگر ندارد، كرهخر میگیرند و الاغ تحویل میدهند. بعد هم من آنجا كسی را ندیدم كه رعنا و خوشفكر و این حرفها باشد. فوق فوقش دو نفر كه آنها هم لابد از قبل رعنا و خوشفكر بودهاند.»
رمان «ناطور دشت» نوشته جی.دی.سلــینجر یكی از محبوبترین رمانهای قرن بیستم است كه به تازگی با ترجمه محمدرضا تركتتاری در نشر چشمه منتشر شده.
سلینجر در رمان ناطوردشت با خلق پسر نوجوانی به نام هلدن كالفیلد، كه سخت از دست دنیا و آدمها عاصی و شاكی است، یكی از محبوبترین و مشهورترین رمانهای با موضوع مسائل و دغدغههای نوجوانان و یكی از معروفترین و محبوبترین شخصیتهای داستانی نوجوان را پدید آورد و نیز، از خلال نقل داستان هلدن و عصیان او، به نقد تندوتیز مظاهر فرهنگ و سبك زندگی امریكایی و سطحینگری و میانمایگی حاكم بر جامعه پرداخت.
رمان ناطوردشت همچنین حكایت معصومیت از دست رفته و گذر از دوران كودكی و نوجوانی بهسمتِ جوانی و بزرگسالی است. این رمان اولین بار در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. روایت چند روز از زندگی نوجوانی به نام هلدن كالفیلداست كه از مدرسه اخراج شده و قبل از بازگشت به خانه، اینجا و آنجا پرسه میزند و در جریان این پرسهزنی با جنگلی انسانی مواجه میشود كه در آن از نیكی نشانی نیست. هلدن عاصی با كتاب و ادبیات آشناست و بزرگتر از سنش فكر میكند و با مناسبات حاكم بر محیط و جامعهای كه در آن زندگی میكند سرِ سازگاری ندارد و به هجو و ریشخند این مناسبات میپردازد. او بچهمثبت نیست و بین بچههای همسنوسالش عنصری ناجور بهحساب میآید. نوجوانی است زیرك و بیاعصاب كه هیچ دل خوشی از آدمهای سطحی و معمولی و میانمایهای كه میبیند ندارد و آن آدمها هم البته دل خوشی از او ندارند. باهوشتر از آن است كه نظم زوركی را بپذیرد و به مقررات تحمیلی آدمبزرگها تن بدهد.
شهرت سلینجر بیشتر بهخاطر رمان ناطوردشت است. او، بعد از به شهرت رسیدن با این رمان، بهتدریج در لاك انزوا فرو رفت و در انظار عمومی ظاهر نشد و بدل شد به نویسندهای رسانهگریز و غیراجتماعی كه كسی را به خلوت خود راه نمیداد. رمان «ناطور دشت» با ترجمه و مقدمه محمدرضا تركتتاری در نشر چشمه منتشر شده است.محمدرضا تركتتاری مترجم جوانی است و پیشتر استاد پترزبورگ، مغز اندرو و عرق سرد از او منتشر شده.
✅اسدالله امرایی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
سناریو از ژان لوک گدار محصول ۲۰۲۴ در هجده دقیقه ، رنگی با صدای ۵/۱ در ابعاد ۱:۱/۷۸ با نام انگلیسی سیناپس در جشنواره کان نمایش داده میشود.
این «فیلم» که نام داستانگوئی در سینما را بر خود دارد بر اساس خواندهها، اساسا یک روز پیش از مرگ خودخواسته گدار ساخته شده استنام «سیناپس» برایش درستتر به نظر میآید زیرا فی نفسه کاری ناتمام است.
در واقع قرار بوده بر پایه ایدههائی که در این کار دیده و شنیده خواهند شد، «سناریو» یا فیلمی شکل بگیرد در جائی مطلبی دربارهاش خواندم و نویسنده که ظاهرا «فیلم» را دیده است، آن را روایتی از آفرینش به مفهومی که در کتب الهی آمده است و زوال در حال و هوائی ماتریالیستی توصیف کرده است.
«فیلم» به ۱۸ ایده یا قصه نادر در ارتباط با هم از زندگیای منتهی به زوال و مرگ میپردازد، احتمالا با یک وداع روبهرو خواهیم بود.
بنظر میآید که «فیلم» خداحافظی باشد و ظاهرا با تصویری از گدار تمام میشود.
این آخرین عکس اوست پیرمرد با بالاتنهای برهنه بر روی تخت نشسته است شبیه به مجسمهای که پیگال از ولتر ساخت.
«فیلم» در انتها آنچه را که در ابتدا به آن پرداخته تکرار میکند، احتمالا به نشانه بازگشتی به ابدیت یا جاودانگی.
با تجربهای که از تماشای «آنونس فیلمی که هرگز ساخته نخواهد شد» درباره فیلم ساخته نشده «جنگهای ساختگی» داریم میتوانیم کم و بیش ساختار این سیناپس را هم حدس بزنیم.
مجموعه ایست از اطلاعاتی درباره فیلمی که قرار بوده ساخته شود، اینبار با حال و هوا و اتمسفری دراماتیکتر.
گدار یک چیز را در سینما بلد نبود، یاد هم نگرفت، نمیخواست یاد بگیرد و آن فیلم نساختن بود. او باید تا آخرین لحظه فیلم میساخت. نتیجهاش این است که با گذشت بیش از دوسال از مرگش، همچنان چیزهائی برای ارائه دارد، بخشی از عشق و علاقهای که بعضی از ما به او و فیلمهایش داریم از همین سماجت تمام نشدنی ناشی میشود.
✅فرزاد موتمن
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢معرفی کتاب: همه دروغ می گویند
🔸حرف اصلی کتاب "همه دروغ می گویند" نوشته داوید وویتس و ست استیونز همین یک جمله است: «ما به همه دروغ میگوییم به جز جستجوگر گوگل».
🔸داویدوویتز در این کتاب درباره انبوه اطلاعاتی که شرکتها بزرگ به ویژه گوگل از مردم جمع میکنند همان Big Data و کاربرد آنها در مطالعات جامعهشناسانه و روانشناسانه و شناسایی رفتارها و عادات جوامع مختلف صحبت میکند.
🔸او در این اثر به موضوع جالبی اشاره می کند و آن هم این است که ما ممکن است درباره موضوعی که ذهنمان را مشغول کرده مثلا یک دل پیچه شبانه به شریک زندگیمان چیزی نگوییم اما حتما به سراغ گوگل می رویم تا ببینیم دردمان ممکن است نشانه چه چیزی باشد.
🔸ما ممکن است با اطرافیانمان صادق نباشیم اما از گوگل نمیتوانیم چیزی را مخفی کنیم در نتیجه گوگل تبدیل به انبار بزرگی از دادههای رفتاری انسانها میشود که میتوان در تحلیلهای بزرگ علمی در رشتههای مختلف از آنها استفاده کرد.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلم: "مغازه گوشهی خیابان"
آقای ماتاچک و کارمندهایش
مغازهی گوشهی خیابان (ارنست لوبیچ) را بیست سال پیش روی نوار ویاچاس دیده بودم و فقط لحظاتی پراکنده یادم مانده بود. تجدید دیدار دیشب به لذتی تمامعیار تبدیل شد؛ چه جواهری است.
وقتی از کمال سینمای کلاسیک حرف میزنیم، وقتی از مهارت هوشربای اساتید نسل اول حرف میزنیم، منظور چنین چیزی است. فیلم چنان نرم و روان پیش میرود و به انتها میرسد که انگار خودش ساخته شده، نماها چنان راحت پشت هم چیده میشوند که انگار کارگردانی نشده و این وقتی حیرتآورتر به نظر میرسد که یادمان بیاید فیلم محصول ۱۹۴۰ است، یعنی فقط چند سال بعد از ناطقشدن سینما و در دورانی که کارگردانها هنوز در حال آزمون و خطا برای پیداکردن قلق میزانسن دادن به بازیگرهاییاند که باید دیالوگ بگویند، چهرهشان درست دیده شود و این وسط، «صدا» چیزی اضافهشده و دستوپاگیر به نظر نرسد.
یک کمدی رمانتیک که هشتادوچند سال قبل ساخته شده ظرافتش هنوز چشمگیر است، شخصیتهای فرعی با چند صحنه و چند دیالوگ جان میگیرند و داستان با وجود قابل پیشبینی بودن (چون صدها نمونهی مشابهش بعداً ساخته شده) اجازه نمیدهد لحظهای از دنبال کردن جزئیات دست برداری.
صناعت در اوج، ولی گرمای فضا و رودررویی آدمهای فیلم است که ما را شیفته میکند تا آن صناعت را نبینیم.
فقط با تماشای همین یک فیلم میشود فهمید چرا بیلی وایلدر ارنست لوبیچ را استاد ابدیاش میدانسته و تابلویی در دفتر کارش نصب کرده بوده با این عبارت: «به همان ترتیب که لوبیچ انجامش میداد.» این راهنمای همیشگیاش بوده برای آن روزهایی که وسط نوشتن فیلمنامه یا کارگردانی گیر میکرده و نیاز به کمک داشته!
✅حسین معززینیا
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢«جورج اورول» نويسنده و روزنامهنگار انگليسی كه رمانهای «۱۹۸۴» و «مزرعه حيوانات» او پس از گذشته چند دهه هنوز هم نامشان در جدول پرفروشترين كتابها ديده ميشود، ميگفت: «نويسنده وسواسی نويسندهای است كه براي هر جملهای كه مينويسد، حداقل چهار پرسش مطرح ميكند: سعي دارم چه بگويم؟ كدام كلمات منظورم را بيان ميكند؟ كدام تصوير يا اصطلاح منظورم را شفافتر ميكند؟ آيا اين تصوير آنقدر تازه هست كه تأثیرگذار باشد؟» و احتمالاً اگر نويسندهاي محتاط باشد دو پرسش ديگر هم عنوان ميكند: «ميتوانم كوتاهتر از اين بنويسم؟ چيزي نوشتهام كه ناگزير بدتركيب باشد؟»
❇️ ادامه این نوشتار را در سلیس بخوانید:
مناسك نوشتن به روایت نويسندگان بزرگ جهان
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢نسخۀ جدید «چت جیپیتی» با قابلیتهای شگفتانگیز آمد
🔸اپنایآی از راهاندازی GPT-4o، نسخهای از مدل GPT-4 خبر داد. این مدل بسیار سریعتر است و قابلیتهای درک متن، محتوای تصویری و صوتی را بهتری دارد و برای همه رایگان است.
🔸مدل زبانی بزرگ جدید GPT-4o امکان دیدن و بررسی محیط را بهصورت آنی دارد و میتواند در مورد چهره و لباس و محیط اطراف شما نظر دهد یا کاربر سؤالی در مورد چهره یا لباس از ChatGPT بپرسد.
🔸همچنین در نسخۀ جدید کاربر میتواند از ChatGPT بخواهد که در حل مشکلات ریاضی به او کمک کند و ربات مرحلهبهمرحله به او یاد میدهد مسئله را با چه روشی حل کرده است.
🔸ربات GPT-4o همچنین قابلیت ترجمۀ همزمان دارد؛ مثلاً اگر فردی با زبان ایتالیایی کند ربات همزمان آن را برای فرد دیگر به انگلیسی ترجمه میکند.
🔸در یک قابلیت جالب دیگر، ابن نسخۀ جدید میتواند بهصورت بداهه برای کاربر قصه بگوید! حتی میتوان با این ربات هوشمند، سنگ کاغذ قیچی بازی کرد
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
صبور
مثل درختی که در آتش میسوزد
و توان گریختن ندارد
حیرت زده چون گوزنی
که شاخهای بلند
در شاخه گرفتارش کردهاند
همه این روزها چنینیم ...
💢شمس لنگرودی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢کاریکاتور
🔸«روز مادر»
🔹اثر: گرل
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢معرفی ۸ سریال برتر سال ۲۰۲۴ که باید ببینید!
✅«کارآگاه حقیقی: سرزمین شب» 2024 (True Detective: Night Country)
🔹از نظر فنی فصل چهارم سریال آنتالوژی کارآگاه حقیقی در شرایطی منتشر شد که طرفداران پنج سال منتظر ماندند تا فصل جدیدی به نتیجه برسد. این اتفاق در نهایت افتاد و نام آن «کارآگاه حقیقی: سرزمین شب» شد. با بازیگران و محیطی کاملاً جدید، مانند فصول قبلی، این فصل نیز داستان دو کارآگاه را دنبال میکند که در حال بررسی ناپدید شدن مرموز هشت مرد از یک ایستگاه تحقیقاتی محلی در آلاسکا هستند. هرچه این دو در تحقیقات خود عمیقتر میروند، این پرونده وحشتناکتر و گیجکنندهتر میشود، و ارتباطات نگرانکنندهای با پرونده قبلی مربوط به یک زن گمشده پیدا میکند.
🔹این فصل از کارآگاه حقیقی مفهوم عناصر فراطبیعی را به داستان تزریق میکند و باعث میشود که در حوزه درامهای جنایی آنتالوژی از دیگران متمایز باشد. شاید این سریال بهترین فصل در میان چهار فصل کارآگاه حقیقی پخش شده تاکنون نباشد، اما جودی فاستر و کالی ریس در نقش کارآگاهانی که در تقابل با یکدیگر هستند، بازیهای استثنایی ارائه میدهند، در شرایطی که هر دو با شیاطین شخصی شان درگیرند که تلاش دارند بر آنها غلبه کنند. این فصل ترسناک و دارای عناصر زیادی از ژانر وحشت است، بیش از هر فصل دیگری از کارآگاه حقیقی، به اندازهای که تقریباً آن را به عنوان سریالی در ژانر وحشت رده بندی میکند.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢یوروویژن ۲۰۲۴؛ سوئیس برنده مسابقه آواز اروپایی شد
در شب فینال چه گذشت؟
🔸نمو خواننده سوئیسی موفق شد با ترانه «کد» The Code برنده مسابقه یوروویژن ۲۰۲۴ شود.
🔸پس از رقابتی نفسگیر و شمارش آرای مخاطبان اروپایی، هیئت ژوری و همچنین بینندگان در نهایت خواننده سوئیسی توانست نماینده کشور کرواسی را شکست دهد و به این ترتیب مسابقات سال آینده یوروویژن در کشور سوئیس برگزار خواهد شد.
🔸نمو از کشور سوئیس در نهایت موفق شد ۵۹۱ رای کسب کند و عنوان نخست را به خود اختصاص دهد. پس از او نماینده کشور کرواسی با ۵۴۷ رای در رده دوم قرار گرفت و اوکراین با ۴۵۳ رای سوم شد.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
من به آنان گفتم:
آفتابی لب درگاه شماست
كه اگر در بگشایید به رفتار شما میتابد.
💢سهراب سپهری
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢معرفی ۸ سریال برتر سال ۲۰۲۴ که باید ببینید!
🔸سال ۲۰۲۴ با سریالهای تلویزیونی جدید فوقالعادهای که در ماههای ابتداییاش منتشر شد، سال بسیار خوبی در حوزه سریالهای جدید بوده است. در کنار بازگشت سریالهایی که فصلهای جدید هیجانانگیز را منتشر میکنند، سریالهای جدید جالبی نیز در سال ۲۰۲۴ تاکنون منتشر شدهاند که ردِّپای خود را در چشمانداز پخش تلویزیونی تثبیت کردهاند. این سریالها از کمدی گرفته تا مهیج و درام، تا داستانهای درگیرکننده ذهن، ژانرها و حوزههای مختلفی را شامل میشوند.
🔹در بسیاری از سریالهای کاملاً جدید در سال ۲۰۲۴ تاکنون ترند خاصی وجود دارد: این سریالها در واقع اسپینآف هستند، داستانهایی که پس از وقفههای طولانی ادامه مییابند یا داستانهایی بر اساس فیلمها یا سریالهایی که قبلاً منتشر شده اند. با این حال، چند مورد از این سریال ها، مفاهیم کاملاً جدیدی دارند؛ و تنها چیزی که در همه این سریالهای جدید مشترک است این است که ارزش وقت شما را دارند. هر کدام از این سریالها این پتانسیل را دارند که به داستان محبوب بینندگان امسال و پس از آن تبدیل شوند. در ادامه و پست های بعدی شما را با هشت سریال برتر سال ۲۰۲۴ آشنا خواهیم کرد:
✅«شوگون» 2024 (Shōgun)
🔹در سال ۱۹۸۰ سریالی بر اساس رمان جیمز کلاول به همین نام ساخته شد و اکنون سریال شوگان در قالب یک درام تاریخی جدید بازسازیشده است. داستان، بر اساس ماجراهای تاریخی واقعی زندگی سه شخصیت است.
🔹جان بلکثورن یک ملوان انگلیسی است که کشتی او در ژاپن به ساحل میرسد. لرد توراناگا یک جنگ سالار قدرتمند با رقبایی به همان اندازه قدرتمند است؛ و لیدی ماریکو یک سامورایی است که از خانوادهای مرفه و نجیبزاده میآید، اما شرافت خانوادگیاش را از او گرفته و اکنون جایگاهی دونپایه دارد. این سه شخصیت متفاوت با هم همراه شده و تلاش دارند تا در دورانی خطرناک به مقابله با دشمنانشان بروند.
با شباهتی خاص و جذاب به سریال بازی تاجوتخت، طرفداران آن سریال محبوب که منتظر سریال جدیدی برای پر کردن جای خالی دنیای وستروس بودند، از شوگان لذت خواهند برد. داستان این سریال ژاپنی بسیار متفاوت است، اما با مناظر بسیار زیبا، صحنههای مبارزه فراوان و بازیهای شگفتانگیز، به همان اندازه جذاب است. چیزی که این سریال را جذابتر میکند این است که هر شخصیت بر اساس شخصیتی واقعی ساختهشده است.
🔹شخصیت بلکثورن بر اساس دریانوردی انگلیسی به نام ویلیام آدامز خلقشده است. لرد توراناگا بر اساس شخصیت بنیانگذار اولین شوگان به نام توکوگاوا لیاسو ساختهشده؛ و شخصیت بانو ماریکو نیز از شخصیت هوسوکاوا گراسیا الهام میگیرد، یک گروگان سیاسی و عضوی از خانواده اشرافی آکچی در دهه ۱،۵۰۰ میلادی در ژاپن. وقتی تاریخ واقعی که الهامبخش ساخت این سریال شد را مطالعه میکنید، داستان آن برایتان جذابتر و هیجانانگیزتر خواهد شد.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢شرح خودویرانگری عاشقانه از زبان آقای کوهن
نتهای ساده، آکوردهای نهچندان پیچیده و خیلی مستقیم، همچنین خیلی هم به سازبندیهای شلوغ اعتقادی نداشته است. بیشتر قطعاتش خودش است که میخواند و گیتار هم مینوازد. همین. در کتابی دربارهی لئونارد کوهن خواندم که شیوهی او در تلفیق موسیقی و غنای شعری درحقیقت باستانی است و ریشهاش به «غزل غزلهای سلیمان» میرسد و مزامیر داوود.
ترانهی «غریبه» (The Stranger) یکی از رواییترین اشعار کوهن را دارد. اولینبار ترانه را بهعنوان موسیقی تیتراژ فیلم «مککیب و خانم میلر» رابرت آلتمن، محصول ۱۹۷۱ شنیدم و الان فکر میکنم آلتمن عجب هوش غریبی داشته که بین این همه ترانه از ازل تا آن روز، این یکی را بردارد و بگذارد روی فیلمش که انگار کل فیلمنامه و داستان «مککیب و خانم میلر» در این آهنگ کوهن خلاصه شده است.
کوهن این قطعه را سال ۱۹۶۷ ساخته بود. این قطعه هم فقط یک گیتار دارد و صدای سرشار و قوی کوهن که در عین اینکه آرام و محزون است، قدرتش شنونده را تکان میدهد. برایم نوشتن از ترانهی «غریبه» به شکلی جدا از فیلم «مککیب و خانم میلر» دیگر امکانپذیر نیست هرچند آهنگ برای این فیلم ساخته نشده است.
اگر فیلم را ندیدید مککیب مردی اهل خطر است که در جستوجوی طلا به شهری میرسد که در آن خانم میلر کافهای دارد. با هم تجارتی راه میاندازند اما رابطهی عاطفی بینشان عمیقتر و پیچیدهتر میشود. هیچکدام هم اهل آرام و قرار نیستند و مککیب درنهایت خودش را در دردسری بزرگ میاندازد.
نمای آخر فیلم، کلوزآپ صورت خانم میلر معتاد است که به دود افیون خیره مانده و لنز دوربین همینطور به چشمان اندوهگینش نزدیکتر میشود. حالا فکر کنید چقدر معنی دارد که آهنگ «غریبه»، شده تیتراژ این فیلم. آقای میلر غریبهای است که به شهر آمده.
ترانه اینطوری شروع میشود که «درست است همهی مردانی که تو میشناسی، قماربازانی بودند که میگفتند دیگر دست به این کار نمیزنند، هربار که به آنها سرپناه میدادی». درواقع این مرد شبیه مردان دیگر است.
غریبگی مربوط به این نیست که تازه وارد شهر شده، بلکه آنها از اساس با امنیت و رابطه و آدمها غریبهاند. بُعد غمانگیزش اینجاست که این الگوی تکرارشوندهی زنانی امثال خانم میلر است.
پناهدادن به مردانی که گمان میکنند قرار است متفاوت باشند اما هربار آنها به نقطهای میرسند که میگویند: «تو با عشق و گرما و سرپناه ضعیفشان کردهای، بعد برنامهی قدیمی حرکت قطار را از جیبشان بیرون میآورند و خواهند گفت: وقتی اومدم اینجا بهت گفتم که من غریبهام».
این ترانهی کوهن بیشتر از آنکه برای من دربارهی رابطه باشد، با آن استعارههای درخشان که از دل ورقبازی و قمار میآورد، شخصیتپردازی عمیقی درباب گونهای از مردان و زنان است.
زنانی که دلشان میخواهد در دل یک رابطهی خطرناک و عملاً غیرممکن، دنبال عشق بگردند و مردانی شکننده که از رابطه هراسان و فراریاند و ترانهی کوهن شبیه یک قصهی کوتاه کامل روایت میکند که چطور مغناطیس این دو کاراکتر برای هم، مدتی کنار یکدیگر نگهشان میدارد و بعد ناگزیر فراق و خودویرانگری برای هر دو سمت رخ میدهد.
از «غریبه» لئونارد کوهن که حرف میزنم به ملودی اشاره نمیکنم. اگر تبدیل به جادو میشود بهخاطر ترکیب همان نتهای ساده با آن صدای بم یکنواخت راوی و این ترانهی خارقالعاده است.
ترانهای با یک پایان محزون ویرانگر که زن میفهمد مرد حتی غریبه هم نبوده. اما باز هم با او وعدهی دیدار میکند. پایانی مثل پایان فیلم آلتمن. سرشار از اندوهی لطیف که قلب را به درد میآورد. جادوی کوهن، شاعر قصهپرداز، برای من در این ترانه به اوج میرسد.
✅صوفیا نصراللهی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
و چشمهای او
که فراموشی میآورد.
💢بیژن الهی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلم: «مهر هفتم»
«مهر هفتم» فیلمی ساختارگرا متکی بر محتوا که خط اصلی داستان آن حول محور شوالیهای است که از مرگ نمیهراسد و با او رودررو میشود، کنارش مینشیند و شطرنجبازی میکند.
اینگمار برگمان، کارگردان سوئدی در مهر هفتم با نگاهی فلسفی و به صورت آشکار به مفهوم و معنای باورهای مذهبی پرداخته و باعث آن شده که با ساخت این فیلم در رده اولین کارگردانهایی که فیلمهای وجود شناسانه میسازند قرار بگیرد. فضای قرونوسطایی فیلم سراسر با مفهوم مرگ عجین شده و کارگردان با تبحر خاص و نگاه عمیق تقابل هنر و مذهب را بهخوبی بیان کرده و اشاره به این محتوا دلیلی محکم بر این ادعا میباشد:
«... و چون بره، مهر هفتم را گشود، حدود نیم ساعت سکوت بر آسمان حکمفرما شد و آن هفت فرشته را دیدم که در پیشگاه خدا میایستند و به آنان هفت شیپور داده شد».
برگمان، این متن را از مکاشفات یوحنا و از کتاب عهد جدید در مقدمه اثر خود قرار داده است.
مکاشفات یوحنا، شامل مشاهدات و مکاشفاتی است که یوحنا در دیداری روحانی، با عیسی مسیح، پس از به صلیب کشیده شدن و عروج او دارد. در آنجا عیسی حکایاتی را برای او باز میگوید. در این مکاشفات یوحنا تختنشینی را مشاهده میکند که طوماری ممهور به هفت مهر دارد. تنها برهای مذبوح لیاقت گشایش این هفت مهر را دارد. با گشایش هر کدام از این مهرها حادثهای آغاز میشود و مجموعه حوادث، آخرالزمانی را در پی دارد. بدون شک، اشاره برگمان به این قسمت از کتاب مقدس، اشارهای به فضای آخرالزمانی آن نیز است.
در این فیلم شوالیه خسته به همراه ملازمش بعد از جنگهای صلیبی با نگاه تردیدآمیز به دنبال خدا میگردد و میخواهد آن را ببینید ولی مرگ به دنبال او آمده است.
در اینجا بهعینه میتوان گفت شوالیه میتواند خود برگمان باشد. برگمان از خانواده مذهبی آمده که همیشه با مسائل هستیشناسی و فلسفی سرکار داشته و حتی میتوان تصور کرد که ملازم نیز بخشی از شخصیت برگمان است که در تقابل با این مسائل در حال یافتن معنای زندگی و مرگ است.
در کنار توجه به این مهم برگمان با چیرهدستی دغدغههای ذهنی خود و گرههای کوری که شاید در ذهن جان دیگرانی هم ایجادشده باشد در لوای پردازش به گروه هنری و تئاتر که در اکثر مواقع به استهزاء گرفته میشوند و مردمی که نگاه سخیفتر به هنر دارند و در مقابل نگاه ترس آمیز به مذهب و کلیسا که با القا کردن حس مرگ، دیگری را به بردگی کشانده، میتوان دید.
برگمان کارگردان سوئدی، فیلمساز فلسفی که با ساخت این فیلم که درگیر مسائل وجود شناسانه است توانسته دریچه رو بهسوی سوالها و پرسشهایی باز کند که تا به امروز نیز ذهن بشریت را درگیر خود کرده است... سؤالاتی همچون... آیا خدا و زندگی پس از مرگ وجود دارد؟ اگر اینچنین است این زندگی از چه نوعی است؟
گفتنی است مسائل درون فیلمهای برگمان دغدغههای تمام زندگی او هستند و وی رسیدن به پاسخ پرسشهایش را به مثابه رفع عطشی میداند که در آگاهی آن را میجوید و در پس سخنان شوالیه در صحنهای از مهر هفتم می گوید: «آگاهی میخواهم» میتوان بهوضوح آن را درک کرد.
سفر و سیر و سلوک در مهر هفتم از سرزمینی طاعونزده آغاز و با ملاقات مرگ پی گرفته میشود. بازی شطرنج با مرگ، فرصتی است برای شوالیه تا در جستجوی پرسشهای بیجوابش، بیشتر زنده بماند و هویت خودش را در زندگی بیابد. پارادوکسها و تناقضاتی که درونش را مشوش کرده و از خلق گریزانش کرده است.
مهر هفتم تصویری از روح آشفته شوالیه است. عقاب در کنار دریا، شوالیه و اسب، کشیش، طاعون و طاعونزدگان و تصویر روی دیوارها و مرگ در کنار یکدیگر همه وهمه تنها یک رسالت را به دوش می کشد.
همان راه ناهموار به آگاهی رسیدن را که باید هموارشود و یا شاید تلاشی است برای دستیابی به حداقلها برای انسان رهاشده در جهانی که نه میداند برای چه پای بر روی کره خاکی نهاده و نه میداند پس از مرگ به کجا خواهد رفت. انسانی که مرگ در ناآگاهی و نادانی از فلسفه خلقت و آفرینش و هستی تا پای گور چنگ بر عقل و احساس و روزگارش میزند.
✅مریم عبدا...پور
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢معرفی ۸ سریال برتر سال ۲۰۲۴ که باید ببینید!
🔸سال ۲۰۲۴ با سریالهای تلویزیونی جدید فوقالعادهای که در ماههای ابتداییاش منتشر شد، سال بسیار خوبی در حوزه سریالهای جدید بوده است. در کنار بازگشت سریالهایی که فصلهای جدید هیجانانگیز را منتشر میکنند، سریالهای جدید جالبی نیز در سال ۲۰۲۴ تاکنون منتشر شدهاند که ردِّپای خود را در چشمانداز پخش تلویزیونی تثبیت کردهاند. این سریالها از کمدی گرفته تا مهیج و درام، تا داستانهای درگیرکننده ذهن، ژانرها و حوزههای مختلفی را شامل میشوند.
🔹در بسیاری از سریالهای کاملاً جدید در سال ۲۰۲۴ تاکنون ترند خاصی وجود دارد: این سریالها در واقع اسپینآف هستند، داستانهایی که پس از وقفههای طولانی ادامه مییابند یا داستانهایی بر اساس فیلمها یا سریالهایی که قبلاً منتشر شده اند. با این حال، چند مورد از این سریال ها، مفاهیم کاملاً جدیدی دارند؛ و تنها چیزی که در همه این سریالهای جدید مشترک است این است که ارزش وقت شما را دارند. هر کدام از این سریالها این پتانسیل را دارند که به داستان محبوب بینندگان امسال و پس از آن تبدیل شوند. در ادامه و پست های بعدی شما را با هشت سریال برتر سال ۲۰۲۴ آشنا خواهیم کرد:
✅«مردگان متحرک: کسانی که زنده ماندهاند» 2024 (The Walking Dead: The Ones Who Live)
🔹احتمالاً مورد انتظارترین اسپین آف در فرنچایز رو به رشد مردگان متحرک، سریال «مردگان متحرک: کسانی که زنده ماندهاند» سرانجام به سؤالاتی که طرفداران سالها منتظر پاسخشان بودند پاسخ میدهد: ریک گرایمز در تمام این مدت کجا بوده است و چرا سعی نکرده است به خانه بازگردد؟ این سریالی جاهای خالی زیادی از داستان مردگان متحرک را پر میکند و درعینحال بهطور خلاصه سفر شریک زندگیاش میشون برای یافتن او میپردازد، و اتفاقاتی که بعد از دیدار دوباره این دو رخ میدهد.
🔹برخلاف دیگر سریالهای دنیای مردگان متحرک، سریال، «مردگان متحرک: کسانی که زنده ماندهاند» نیز یک داستان عاشقانه درباره دو نفر است که برخلاف همه احتمالات و موانع به هم رسیده و در تلاش برای یافتن عشقی هستند که درگذشته داشتهاند، در شرایطی که در محاصره مرگ، ویرانی و دشمنان قدرتمند هستند. بله، ریک و میشون قبلاً با شرورهای ترسناکی روبرو شدهاند، اما هیچکدام بهاندازه ارتش جمهوری مدنی (CRM) قدرتمند و خطرناک نبودند – حتی نیگان.
🔹«مردگان متحرک: کسانی که زنده ماندهاند» رکورد بینندگان را در فصل اولش برای AMC شکست و با امتیاز ۸۹ درصد از منتقدان راتن تومیتوز، بهترین امتیاز را در میان اسپین آفهای سریال اورجینال مردگان متحرک در اختیار دارد.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
پر پرواز ندارم
اما
دلی دارم و حسرتِ دُرناها.
و به هنگامی که مرغانِ مهاجر
در دریاچهی ماهتاب
پارو میکشند،
خوشا رها کردن و رفتن!
خوابی دیگر
به مُردابی دیگر!
خوشا ماندابی دیگر
به مُردابی دیگر!
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر!
خوشا پر کشیدن، خوشا رهایی،
خوشا اگر نه رها زیستن، مردن به رهایی!
آه، این پرنده
در این قفسِ تنگ
نمیخواند.
💢احمد شاملو
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢چرا فحش دادن حس خوبی میدهد؟ از اینکه میدانیم شیطنت کردهایم خوشمان میآید یا وقتی حرف رکیک میزنیم واقعاً اتفاقی در مغز و بدنمان میافتد؟
🔸برای همه ما پیشآمده که پایمان بهجایی بخورد، در ترافیک گیر کنیم یا قهوهمان بریزد و ناگهان سیل الفاظ رکیک از دهانمان جاری شود.
🔸ما به غریزه دشنامهای مناسب را مییابیم و این رگبار کلمات و عبارتهای انفجاری، انگار معجزه میکنند و بلافاصله نوعی احساس رضایت به ما میدهد. این درست که بعضی بیشتر دشنام میدهند و بعضی حتی در خوشحالی هم فحش میدهند، اما باید پذیرفت که دشنام در تمام فرهنگها و زبانها وجود دارد و حتی ممکن است منحصر به انسان نباشد؛ اما علم درباره فحش دادن چه میگوید؟
✅ در سلیس بخوانید:
حس لذت بخش فحش دادن!/چرا فحش دادن دلمان را خنک میکند؟
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb