پنجره ای رو به دنیای سینما٫ تاتر و ادبیات وب سایت: www.salisnews.ir ارتباط با ما : @htaghipour اینستاگرام : www.instagram.com/salissweb
💢عکاسی که سوژههایش را پلاستیک پیچ میکند!
🔸اگر بخواهید عکاسی به نام «هاروهیکو کاواگوچی» پرتره خانوادگی شما را ثبت کند، با یک شرط نامعمول همراه میشوید؛ اینکه او تمام خانه شما را در پلاستیک بپیچد و سپس خودتان را هم با جاروبرقی در یک کیسه جمع کند.
🔸ایده عکاسی فشرده از انسانها زمانی به ذهن کاواگوچی خطور کرد که در کنسرتها و باشگاههای شبانه از زوجهای جوان عکس میگرفت. او دراینباره میگوید: «وقتی میخواستم از زوجها عکاسی کنم، احساس میکردم که بین فاصله فیزیکی و عاطفی میان دو نفر، رابطهای وجود دارد؛ بنابراین، از دوستانم خواستم داوطلب شوند که در پروژه «عشق جسمی»، آنها را در پلاستیک به هم فشرده کنم و عکس بگیرم. این کار را نوعی تجسم صمیمیت و عشق میان زوجها در نظر گرفتم.»
✅بیشتر بخوانید:
عکاسی از ارتباطهای انسانی در شکلهای مختلف
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
شب از شبهای پاییزیست.
از آن همدرد و با من مهربانْ شبهای شکآور،
ملول و خستهدل، گریان و طولانی.
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گِریَد، چنین همدرد،
و یا بر بامدادم گِریَد، از من نیز پنهانی.
و اینک (خیره در من مهربان) بینم
که دست سرد و خیسش را
چو بالشتی سیه زیر سرم -بالین سوداها-گذارد شب.
من این میگویم و دنباله دارد شب.
خموش و مهربان با من
به کردار پرستاری سیهپوشیده
پیشاپیش، دل برکَنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارد شب.
من این میگویم و دنباله دارد شب...
▪️مهدی اخوان ثالث
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢پیشنهاد فیلم: «جزیرهی برگمان» ۲۰۲۱
🔸«جزیرهی برگمان» ابتدا فیلم سادهای به نظر میرسد: یک زن و مرد سینماگر که اختلاف سنی محسوسی دارند به جزیرهی فارو آمدهاند تا در یک تور سینمایی شرکت کنند، گشتی در لوکیشن و محل زندگی سینماگری بزرگ (اینگمار برگمان) بزنند، همزمان ایدههایشان را کامل کنند و فیلمنامههایی را به نتیجه برسانند.
🔸شبیه مؤمنانی که در مکانی مقدس اعتکاف میکنند تا حاجت بگیرند! همین موقعیت ابتدایی هم البته چندان سرراست نیست چون کریس (زن داستان) رابطهای دوگانه با فیلمهای برگمان دارد؛ هم دوستشان دارد، هم از تماشایشان آزار میبیند.
🔸به همین دلیل «زائر»ی مطیع و قراردادی نیست. هرچه تونی (مرد داستان) تن به قواعد رایج تورهای جزیره میدهد، کریس تکرویهای خودش را دارد و دنبال یکجور کشف شخصی است. در پرسهزنیهایش با پسر دانشجویی آشنا میشود که راهنمای متفاوتی است برای سیاحت در این جزیره.
🔸حالا از یکسو ناسازگاری میان برنامهی روزانهی زن و مردی را میبینیم که قرار بوده باهم این سفر را تجربه کنند، کمکم ناسازگاری ذهنی همشکل میگیرد؛ شریک ایدههای همدیگر برای فیلمنامههای تازهشان نمیشوند.
کمی که پیش میرویم قصهی تازهی کریس در همان حال که شفاهی بیان میشود، جان میگیرد و قهرمانش امی، مقابل چشم ما قرار داده میشود، اما روایت شفاهی کریس همراه نیست با تصاویری که میبینیم، هر وقت تونی حواسش نیست و به تلفنش جواب میدهد ما در قصه جلو میرویم، او بیرون میماند.
🔸فیلمنامهی تازهی کریس بهوضوح جنبههای شخصی دارد و در این فکریم آیا ارجاعش به تجربیات همین روزها را باید جدی بگیریم یا در اصل، بازتابی است از گذشتهاش با تونی؛ اما ناگهان وارد لایهای تازه میشویم: فیلمبرداری همین فیلمنامه در جزیرهی فارو به پایان رسیده و جوزف آن قصه، حالا بازیگر مردی است که مقابل کریس قرارگرفته.
🔸چندلایهی دیگر هم به این بازی واقعیت/خیال اضافه میشود: جزیرهی فارو برای این جماعت، مکانی است خیالی/واقعی که هر تکهاش میتواند یادآور لحظاتی از فیلمهای برگمان یا زندگیاش باشد (رابطهی زندگی و هنر برگمان هم یکی از تمهای فرعی است)، اما برای مردم عادی و ساکنان جزیره، تکهای از دنیاست و خیلیهایشان اصلاً نمیدانند برگمان که بوده و چه اهمیتی داشته.
🔸پس در خود فیلمی که میبینیم هم گاهی این جزیره بخشی از لوکیشن فیلم جزیرهی برگمان به نظر میرسد، گاهی یکی از میزانسنهای مشهور فیلمهای اینگمار برگمان (مثلاً حرکت هریت اندرسن کنار ساحل در همچون در آینه) با حضور کاراکترهایی امروزی جان میگیرد.
🔸به اینها اضافه کنیم که میا هنسن لاو (نویسنده و کارگردان فیلم) در واقعیت، سالها با یک سینماگر (الیویه آسایاس) زندگی کرده، ۲۶ سال اختلاف سن داشتهاند، ازدواج نکردهاند و یک دختر دارند. پایانبندی فیلم، این ارجاع به زندگی شخصی فیلمساز را جدیتر از قبل میکند.
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
وزن جهان عشق است.
زیرِ بارِ تنهایی
زیرِ بارِ ناخرسندی.
سلام صبح بخیر!
روزتان نیکو
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
مگر چند بار دیگر به دنیا میآیم
که یکی را بدون تو
بدون لبخندت
برسانم به انتها
و بارهای دیگر
با دستهایی که خاک شدهاند
دوباره برویم به روی زمینی که رد میشوی
و باد که میآید
برساند به پیراهنت
که این گرد و خاک
چقدر عاشق آغوش تو بوده است
یک بار منصفانه نیست زندگی
کم است برای من که گمات کردم
در اولین نشانه که داشتم
و آن لحن صدایت بود
که در ازدحام خیابان
در لحظه محو شد
و رهگذران
روی لحن تو
آن قدر در آمد و شد بودند
که گم کردنات بدیهی بود
درست مثل این که بدیهی است
تو گم شدهای
من پیر میشوم
و مرگ که میرسد
فکر میکند
چقدر شبیه حرفهای ناتمام
باز مانده است دهانم
💢ناهید عرجونی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢هراسآورترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما بر اساس تحقیقی علمی
دانشمندان در یک تحقیق علمی تلاش کردند تا با بررسی میزان افزایش تپش قلب تماشاگران ترسناکترین فیلم تاریخ سینما را مشخص کنند.
محققان در جریان این پژوهش افزایش تپش قلب صدها تماشاگر داوطلب را که به تماشای فیلمهای ترسناک نشستند بررسی کردند. در این تحقیق هم افزایش میزان تپش قلب تماشاگران و هم فاصله بین تپشها مورد اندازهگیری قرار گرفت.
نتیجه این پژوهش نشان میدهد که فیلم «شوم» که در سال ۲۰۱۲ اکران شد ترسناکترین فیلم تاریخ سینما محسوب میشود. تماشاگران این فیلم که اسکات دریکسون کارگردانی کرده است به طور میانگین افزایش ۳۴ درصدی میزان تپش قلب را تجربه کردند.
این در حالی است که فاصله زمانی بین هر تپش قلب تماشاگران این فیلم نیز ۲۱ درصد کاهش یافت.
به این ترتیب فیلم «شوم» از نظر میزان ترسناک بودن امتیاز ۹۶ را از ۱۰۰ کسب کرد.
در اینجا فهرست۱۰ فیلم ترسناک بر اساس این پژوهش آورده شده است:
۱. شوم (Sinister)
۳. اسکینامارینک (Skinamarink)
۴. توطئهآمیز (Insidious)
۵. احضار (The Conjuring)
۶. موروثی (Hereditary)
۷. لبخند (Smile)
۸. جنگیری امیلی رز (The Exorcism of Emily Rose)
۹. با من حرف بزن (Talk To Me)
۱۰. هل هاوس ال ال سی (Hell House LLC)
اکثر فیلمهایی که در فهرست ترسناکترین فیلمها قرار گرفتهاند فیلمهایی مدرن و ساخت دوران معاصر هستند.
دانشمندان در تحقیق خود همچنین ترسناکترین صحنهها را که منجر به از جا پریدن تماشاگر میشوند نیز بررسی کردند. هرچند طرفداران فیلمهای ترسناک اغلب این صحنهها را روشی آسان برای ترساندن تماشاگر میدانند و چندان هوادار چنین صحنههایی نیستند.
صحنههای ترسناکی که منجر به پرش تماشاگر از جای خود میشوند اغلب پس از لحظاتی آرام و بیصدا و در پی حضور ناگهانی شخصیت و موجودی ترسناک در برابر دوربین رقم میخورند. کارگردانها برای تاثیر بیشتر این صحنهها اغلب از جلوههای صوتی ناگهانی نیز استفاده میکنند.
هرچند این صحنهها در زمینه افزایش ناگهانی آدرنالین در بدن تماشاگران موفق عمل میکنند اما در مجموع با ترساندن واقعی تماشاگر فرق دارند.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢رسانه: چگونه در فضای مجازی جعل وشایعه را از واقعیت تشخیص دهیم؟
🔸«منبع معتبر»:
اگر مطلبی منبع معتبر نداشت به راحتی باور نکنید. داشتن یک لینک اینترنتی به عنوان منبع، سادهترین کاری است که انتشار دهنده خبر میتواند برای اعتباربخشی به خبرش در متن بگذارد.
🔸قطعه فیلم و تکه عکس اصلیترین ابزار شایعهسازها:
زاویه خاص فیلمبرداری یا عکسبرداری، مشخص نبودن اتفاقات قبل و بعد از آن تکه جدا شده از فیلم، ربط دادن عکس به مطلب نامرتبط، دستکاری عکس و فیلم،کیفیتهای پایین و نامشخص بودن جزئیات و… فرصت را برای داستانسرایی و شایعهپردازی روی آن ایجاد میکند.
🔸قسم دادن، التماس کردن، وعدهدادن، ارعاب یا تهدید برای انتشار مطلب.
🔸اعلام زمانهای نسبی به جای ذکر تاریخ مشخص.
🔸عباراتی که نشان میدهد رازی مخوف یا سندی فوقمحرمانه کشف شده است.
🔸جملات خبری شبهعلمی و مبهم: دانشمندان کشف کردهاند، آخرین دستاوردهای پزشکی نشان میدهد و... کدام پزشکان؟ کدام دانشمندان؟ عرفان کوانتومی، قانون راز، شعور آب و … نمونههایی از این ادعا هستند.
🔸ارجاع به منابع غیرواقعی با اسم های عجیب و غریب و پرابهت شبکه خبری
🔸تبلیغ یا ضدتبلیغ عقیدتی و نژادپرستانه برای یک فرقه خاص
🔸عدم ارتباط منطقی و تخصصی منبع با متن:
رئیس مرکز «قلب» ژاپن گفته است سیگنال موبایل برای «مغز» مضر است.
🔸اینترنت و گوگل منبع نیستند:
اینها ابزارهای ارتباطی و جستجو هستند. هر چیزی در آن پیدا شود درست نیست حتی اگر در چندین جای آن تکرار شده بود.
🔸آیا می دانیدها.
🔸توصیه های اکید و هشدارهای عجیب.
🔸تعدد انتساب مطالب به یک شخصیت معروف.
✅ دقت کنید! قبل از کپی و ارسال، مکث، فکر و سپس منتشر کنید.
🟡 اگر علاقه مند به مطالعه در این زمینه هستید، در سلیس نیوز بخوانید:
۱۰ روش شناسایی خبرهای جعلی (فیک نیوز)
و
«فیک نیوز» («دروغپراکنی») دقیقاً چیست؟
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
صدای پاها در حافظه میپیچد
در دالانی که از آن عبور نکردهایم
به سمتِ دری که هرگز نگشودهایم
دری بهسوی باغِ گلِ سرخ.
💢تی اس الیوت، بخشی از شعر «چهار کوارتت»
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢حرف
جلوي تاكسي نشسته بودم. مردي كه عقب تاكسي نشسته بود، سرش تو موبايلش بود و راننده هم جلو را نگاه ميكرد و لام تا كام حرف نميزد.
گفتم: «يواش يواش هوا داره خنك ميشه.» ميخواستم سر صحبت را باز كنم تا خوراكي براي يادداشت اين هفته پيدا كنم. اما نه مرد و نه راننده هيچكدام جوابي ندادند.
گفتم: «يه موقعي تاكسي سوار شدن صفايي داشت سه نفر عقب مينشستند و دو تا مسافر هم روي صندلي جلو سوار ميشدند با راننده شش نفري تا مقصد گل ميگفتن و گل ميشنيدن.» هيچ كدام چيزي نگفتند.
گفتم: «يادش به خير.» سه جوان كنار خيابان ايستاده بودند.
راننده ترمز كرد و پرسيد: «كجا؟» يكي از جوانها گفت: «مستقيم ميريم ولي شما كه جا نداريد.» راننده گفت: «دو تا عقب بشينيد، يكي هم بياد جلو پهلوي اين آقا بشينه.»
گفتم: «نميشه كه، دو نفر جلو له ميشيم.»
راننده گفت: «خودت الان گفتي.»
گفتم: «حالا يه چيزي گفتيم.»
✅سروش صحت
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
منتظرِ باران و بابونه نباش
گاهی در انتهای خارهای يک کاکتوس
به غنچهای میرسی که
زندگیات را روشن میکند
خورخه لوئیس بورخس
💢خواندن آثار خورخه لوئیس بورخس برای اولین بار مثل کشف حرفی جدید در الفبا و یا نتی تازه در ردیف موسیقی است. آدولفو بیوئی کاسارس نویسنده آرژانتینی میانه قرن بیستم و از دوستان بورخس، آثار او را «منزلگاههایی بین مقاله و داستان» توصیف کرده است.
آثار نثر بورخس داستانهایی هستند مملو از لطیفههای خصوصی و باطنی، تاریخنگاری و پانویسهای طعنهآمیز و پر کنایه. اکثر آنها بسیار کوتاهاند و شروع ناگهانی و غیرمنتظرهای دارند.
✅در سلیسنیوز بخوانید:
واکاوی جهان ادبی خورخه لوئیس بورخس
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢نوشتن بهمنزله درمان
❇️نوشتن رویدادهای زندگی به گفته جولیا ساموئل، نویسنده و رواندرمانگر، شیوهای برای رواندرمانی است و تأثیر مثبتی روی افراد میگذارد. در ادامه بهتدریج به پنج دلیل که نوشتن اثر مثبتی بر تندرستی و سلامت روان میگذارد، میپردازیم:
🔴یک: نوشتن علاوه بر تقویت قوای ذهنی، سیستم ایمنی را هم تقویت میکند!
🔸جیمز دبلیو پنهبکر، استاد و روانشناس اجتماعی در پژوهش خود دریافت افرادی که اندیشهها و افکار و احساسات خود را مینویسند وضعیت جسمی و روانی سالمتری دارند. نوشتن به آنها کمک میکند تا بتوانند به تجربههای زیسته خود نظم ببخشند و از آن بیاموزند. نوشتن علاوه بر تقویت قوای ذهنی، سیستم ایمنی افراد را هم تقویت میکند. یکی از دلایل آن این است که در نوشتن از احساسات درونی از ضمیر «من» برای تأکید بر دیدگاه خود استفاده میکنید. با این کار با احساسات و عواطف خود مرتبط میشوید و میتوانید روشنتر درباره آنها فکر کنید و درنتیجه بهتر میتوانید این احساسات را به دیگران منتقل کنید تا حمایت و کمکهایی که نیاز دارید، دریافت کنید.
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢راهنمای فیلم: "رکسانا" فیلم پرویز شهبازی
رکسانا هشتمین فیلم پرویز شهبازی است که یک بار دیگر دستمایهها و شگردهای استفادهشده در نفس عمیق را به یاد میآورد.
شهبازی با مسافر جنوب (۱۳۷۵) و نجوا (۱۳۷۸) شروع کرد که به سینمای کانونی و آن نوع واقعگرایی نزدیکیهایی داشتند ولی بعد از موفقیت و محبوبیت نفس عمیق (۱۳۸۱) مسیر دیگری پی گرفت؛ سرنوشت جوانهایی که از قواعد «شهر بیرحم» به تنگ آمدهاند، بیهدف پرسه میزنند، دنبال فرصتی میگردند پولی به جیب بزنند تا دست جلوی پدر و مادر یا صاحبکار، صاحبخانه و طلبکار قلدر دراز نکنند، هر کس که اطرافشان میپلکد یا ظالم است یا زخمخوردهای که ممکن است غرامت بلایی را که سرش آمده از این جوانها بگیرد.
رکسانا در همین دنیا شکل گرفته و بیش از دربند (۱۳۹۱) و مالاریا (۱۳۹۴) به حالوهوای نفس عمیق نزدیک شده. کاراکتر اصلی که اسمش فرد است و یسنا میرطهماسب بازیاش میکند ول میگردد تا روزش را شب کند و شبش را روز، دلبستهی دختری شده به نام رکسانا که عکاس و فیلمبردار عروسی است.
فیلم چند صحنهی تأثیرگذار دارد با امضای شهبازی، از همان موقعیتهای جفنگ طنزآمیز که همزمان تلخاند چون دربهدری و پریشانحالی نسل امروز را جلوی چشممان میگذارد، اما ساختار پرسهزن فیلم موفق نمیشود به انسجام برسد و رها کردن بعضی شخصیتها و خردهقصهها توجیهپذیر نیست.
مشکل اصلیتر بلاتکلیفی کاراکتر رکساناست که پیش از آنکه سردربیاوریم چه میکند و چه میخواهد به سرانجامی قابل پیشبینی میرسد. طراحی شخصیت بلاتکلیف با بلاتکلیفی در شخصیتپردازی تفاوت دارد و این دختر که اسمش را به فیلم داده وضوح دراماتیک پیدا نمیکند، بازی بازیگرش هم کمک نکرده تا حفرههای فیلمنامه به چشم نیاید. کاراکتر و بازی مریم پالیزبان در نفس عمیق نمونهی خوبی برای مقایسه است تا یادمان بیاید رکسانا چه کم دارد.
⭐️ امتیاز از ۵ ستاره: ۲ و نیم
✅حسین معززینیا
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢کاریکاتور
🔸"گرماگرم خبر!"
🔹اثر تیرد رویاردز
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
من شجاع نیستم. تصمیمهای مهم زندگیام را که ممکن است به غلط شجاعت تصور شوند (ازدواج، طلاق، بچۀ غیرقانونی آوردن، زندگی در غربت) به نظرم باید بیشتر به هیجان شدید عصبی یا بزدلی نسبت داد. اگر در زندگی، آنطور که آن فیلسوف حکم داده، بعضی چیزها دست ماست و بعضی چیزها دست ما نیست و آزادی و خوشبختی وابسته به شناخت تفاوت این دو مقوله است، در این صورت زندگی من یکسره غیرفلسفی بوده است. من تمام عمر بین دو فکر در نوسان بودهام و قیقاج رفتهام، یکی اینکه افسارم دست خودم است و دیگری فهم این نکته که همه چیز ناامیدکننده است و زندگی ورای توان من است، چه درکش و چه زیستنش. خب، به گمانم مثل اکثر آدمها.
💢«الیزابت فینچ»، جولین بارنز
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢رادی در باغ شب نمای ما کوشیده تا بدعت و بداعتی تازه را رقم بزند و باری هر که آمد عمارتی نو ساخت و اینبار اکبر رادی و باز هم هادی مرزبان. چه مبارک سحری و چه فرخنده شبی! نه شب تهران، سه کنج دنج فرهنگسرای نیاوران و رقص بلندبالای سپیدارهای باغ فرهنگسرا و خدای من، مرزبان با صحنه چه میکند، چه جولانی میدهد و چه ادای دینی میکند به تئاتری عزیز ما که یادش هماره خوش است و آن قلم پاک و پیراسته و دراماتیکش در چکادها نشسته است.
از سوی دیگر مرزبان نیز با سلطه و اقتدار تمام، بدون آنکه بازیگران گذشتهاش که حالیا چهره در نقاب خاک تیره کشیدهاند یا باری به هر دلیلی در این اجرا در کنار مرزبان نیستند، صحنه را میبندد و بدون آنکه چیزی از کف بدهد، فقط یک پایانبندی سخت زیبا، اندیشه برانگیز و متامل را پیش روی تماشاگر میگشاید.
✅ادامه این نوشتار را در سلیسنیوز بخوانید:
یادداشتی درباره نمایش «باغ شب نمای ما» کار هادی مرزبان
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلم: «کیک محبوب من» ساختۀ مریم مقدم و بهتاش صناعیها
کیک محبوب من ساختۀ مریم مقدم و بهتاش صناعیها با موضوعی اجتماعی و روایتی شفاف از مسائل پیچیدۀ زندگی میانسالی پرده برمیدارد. این فیلم، با بازی لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی، داستان زندگی زنی ۷۰ ساله به نام مهین است که در میانسالی با فقدان و تنهایی دست و پنجه نرم میکند. او که سالها پیش همسرش را از دست داده و فرزندش به خارج از کشور مهاجرت کرده، در تلاش است برای خلاصی از یکنواختی زندگی روزمرهاش با پیدا کردن یک همنشین، وقتی را مطابق خواسته و علاقهاش با مردی همسن خود در خانهاش بگذراند. تلاشهای مهین، قهرمان داستان، برای مبارزه با واقعیت تلخ تنهایی و یافتن آرامش و عشق در زندگی در نهایت منجر به دیدار با مردی میشود که او نیز وضعیتی تلخ شبیه به او دارد و دعوت از او به خانهاش، شبی فراموشنشدنی را برای مهین میسازد.
کیک محبوب من، با موضوعی جذاب و روایتی معصومانه، تلاش دارد با ترکیب مسائل فردی و مسائل جهانی، تنهایی و عدم تمایل به قبول این وضعیت تلخ را در زندگی افراد میانسال بررسی کند. اما آنچه این روایت را ویژه میسازد، تمرکز بر روابط انسانی و ارتباطات عمیق بین افراد است. فیلم بیش از آنکه بر روابط جنسی تمرکز داشته باشد، بر اهمیت ارتباط عاطفی و درک متقابل از طریق خلق لحظات لطیف و جذاب و موسیقی نوستالژیک و کیک پختن زن و مرد تأکید دارد. در این فیلم شخصیتها سعی دارند جاهای خالی زندگی یکدیگر را پر کنند و کارگردانان توانستهاند احساسات انسانی و حس صمیمیت و اصالت را در روایتشان با ظرافت به مخاطب القا کنند.
کارنامۀ سینمایی مریم مقدم و بهتاش صناعیها نشان از تلاش مداوم آنها در جایگاه نویسنده، بازیگر و کارگردان برای ارائۀ واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی در ایران با وجود محدودیتهای فراوان دارد. از اولین فیلمی که در کنار هم ساختند (احتمال بارش باران اسیدی) تا فیلم آخر آنها، کیک محبوب من، میتوان بهوضوح نگاه جسورانهشان به سینما را مشاهده کرد. آنها همواره به دنبال ارائۀ تصویری درست و واقعی از حقوق افراد کمبرخوردار و زنان و نیز تنهایی انسان در جهان مدرن بودهاند و واقعیتهای پنهان و چالشهای اجتماعی و فرهنگی در ایران را به نمایش میگذارند. فیلمسازی برای آنها فقط یک فعالیت هنری نیست، بلکه ابزاری برای ارتقای فرهنگ و ترویج ارزشهای انسانی است.
دو وجه دیگر نیز در فیلم کیک محبوب من قابل توجه است. اول، روایت این فیلم از زاویۀ نگاه زنی بهعنوان شخصیت اصلی است که فاقد ویژگیهای ستارگان و قهرمانان زن در سینمای جریان اصلی است. او جوان نیست، میانسال و چاق است، راه رفتنش کند و با درد است، چندان به سر و وضع خودش نمیرسد، موهایش سفید است و آرایش نمیکند. اما جسارت و شجاعتش در برخورد با تنهایی و ادامۀ زندگی با اصول خود، او را به شخصیتی با رفتار قهرمانانه تبدیل میکند. مهین تصمیم میگیرد از رفتارهایی که جامعه از یک مادربزرگ انتظار دارد تخطی کند. جلوی آینه میرود، خود را میآراید و سایۀ سبز میزند، منتظر درخواست از سوی یک مرد در خانه نمیماند و برای نیاز عاطفیاش به عشق، از خانه بیرون میرود و سفری را آغاز میکند.
وجه دیگر فیلم، جسارت لیلی فرهادپور در پذیرش بازی در فیلمی است که به روشی تازه و بیتعارف، اولین بار تصویری واقعی از زندگی زنان در ایران را نشان میدهد، تصویری برخلاف تصاویر ایدهآلِ قبلی مدیران سینمایی. لیلی فرهادپور، با کمک به کارگردانان این فیلم، تحریفی بزرگ را برملا میکند و با پیام اجتماعی و فرهنگی که تصویری واقعی از زنان طبقۀ متوسط ایرانی را به جهان نشان میدهد، به فیلم و بازی خود ارزشی فراتر از هنر سینما و بازیگری میبخشد. او نهتنها نمایندۀ هنر سینمایی، بلکه نمایندۀ شجاع روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی در ایران است.
✅مینا اکبری
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢حکایت
آوردهاند که بشربن منصور از عابدان سرشناس، روزی نمازش به درازا کشید و چون نگریست مردی را دید که به نشانهی خشنودی در وی می نگرد.
بشر او را گفت: "آنچه از من دیدی، تو را به شگفتی نیاورد که ابلیس نیز روزگاری دراز، با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود و سپس چنان شد که شد."
✅ کشکول شیخ بهایی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢معرفی کتاب: «آمیخته به بوی ادویهها»
نیمخیز شد روی مبل و پرسید: «تو از همه كاراش خبر داشتی؟» گفتم: «شاید پاش لغزیده و افتاده.» گفت: «خدا كنه. ولی پلیس گفت خودكشی بوده.» بعد با لكنت و كمرویی ادامه داد: «با كسی ارتباط نداشت؟» نگاهش كردم و از زیردلم شروع كردم لرزیدن. از خودم تعجب میكردم. نمیتوانستم تصمیم بگیرم برای چه چیزی خودش را كشته باشد، بهتر است. زن دیگری؟ اگر زن دیگری هم توی این شهر باشد كه عزادار عبد نشسته باشد گوشهای، من باید چه حالی داشته باشم؟ من عاشق عبد بودم. سیساله بودم كه عاشقش شدم. پنج سال پیش. سربالایی گیشا را آرام آرام میرفتم بالا و برف میبارید. آخرهای پاییز بود كه عاشقش شدم. خانهام توی یكی از كوچههای فرعی گیشا بود. صبح زود میخواستم بروم سر كار كه چشم مان افتاد به هم.»
مجموعه داستان آمیخته به بوی ادویهها اثر مریم منوچهری است كه نشر ثالث منتشر كرده و چاپ چهارم آن را به بازار داده. داستانهای این مجموعه در فضایی امروزی و با لحن روایی روان و شیرین اتفاق میافتند و با فرهنگ و حال و هوای مردم جنوب ایران عجین شده و قسمتهایی از كتاب كه با لهجه این مردم خونگرم به نگارش درآمده، به مخاطب در فضاسازی بهتر داستان كمك میكند. هر كدام از داستانها به نحوی به جنوب مربوط هستند و با وجود اینكه فضای حاكم بر غالب قصهها، غمناك و تاملبرانگیز است، اما توصیفات خانم منوچهری از طعم و مزه غذاهای جنوب، كوچهها و كافههای آن دیار، سبب شده تا خاطرهبازیهای كتاب جلوه زیباتری داشته باشد و حس جاافتاده و شیرینی را برای مخاطب تدارك ببیند و در عین حال سعی میكند تا جایی كه در توان دارد از رمانتیسیسم زیبادیدنهای توریستی دوری كند و واقعیات را ملموستر بیان كند.
تكههای پنهان قصهها، در عین سادگی روایت، خواننده را شگفتزده میكنند و شخصیتهای داستانها در عین سادگی و صمیمیت، باصلابت جلوه میكنند. آمیخته به بوی ادویهها نام یكی از هشت داستان مجموعه است. دقیقه هشتاد و یك، ننه مملكت، این شط كوسه دارد، كافه حاج رییس، لنج ابوفواد، یكروز تابستانی عبد مرد و چهار ثانیه به پایان. آمیخته به بوی ادویهها داستان دوری دو عاشق است، یكی ایرانی و آن دیگری اهل قاهره مصر كه به وطن دل بستهاند و ناچار، عشقشان محكوم به فاصله است.
«خانههای قدیمی كه خراب شدند و هر كدام مان صاحب زمینشدیم، علی و ننهاش خانه خودشان را ساختند. ننه علی زن جانداری بود. همیشه سرش را بالا میگرفت و با شانه صاف راه میرفت. هیچ مردی زهره نداشت به او نگاه چپ كند. صاف زل میزد كه «چی میخید؟» از هیچ مردی خوف نمیكرد. زنها هم دوستش داشتند. میدیدند چطور مردش كه رفت، وانماند و ایستاد روی دو تا پاهاش. بعدها نقل زنها بود كه حتی چند صباحی دلش رفت پی مردی كه هیچ كس نامش را نمیدانست. یكی از شبها كه به عادت همیشه یك گوشه حیاط دور هم میپلكیدند و پك به قلیان میزدند، از دهان ننه گذشته بود كه كاش بختم یك طور دیگر بود. بعدها زنها میگفتند درست است كه آفتاب بدجور دودش داده بود اما خوب بلد بود از پس مرد، اگر مردی داشت، بربیاید. زنها تویگوشش خوانده بودند، علی قد میكشد و میرود. فكرت پیوقتی باشد كه تنها میمانی. اما ننهعلی همیشه آهی میكشید و میگفت بسوزد بیبختی و توی خیالهای دور و درازش فقط همان علی میماند و بس.»
✅اسدالله امرایی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
ﺷﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ
ﯾﮏ ﺟﻮﺭﯼ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ
ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺶ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽﻫﺎ
ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﻮﺩ...
«سیلویا پلات» شاعر و رماننویس برجستۀ آمریکایی، کسی که با اشعار اعتراف گونه و روایت سراسر درد و رنج زندگی کوتاه و سرانجام تراژیک حیاتش، شمایلی ماندگار در ادبیات پیشروی جهان از خود به یادگار گذاشته است.
سیلویا پلات را پس از ویرجینیا ولف، تأثیرگذارترین زن در دنیای ادبیات میشناسند. سیلویا برخلاف بسیاری از مشاهیر دنیای هنر و ادبیات که در اوج شهرت و محبوبیت دست به خودکشی زدند، پس از مرگ خودخواستهاش بود که به افسانهای بر سر زبانها بدل شد.
سیلویا پلات اگر زنده بود امروز ۹۲ ساله میشد.
✅در سلیس نیوز بخوانید:
سیلویا پلات؛ معمایی ناگشوده
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلم: «یادگار جنوب» ساخته حسین دوماری و پدرام پورامیری
یك ملودرام بیرمق
شیدایی شیدا و وحید در یادگار جنوب جان نداشت، قصهای كه اگرچه نویسنده تلاش كرده بود منسجم به یك ملودرام عاشقانه دهه هفتادی ختم شود، اما رنگ نداشت؛ فیلمنامه غیرخطی به درستی روایت نشد مسیر عاشقانه و انتقام این قصه، مخاطب را به گیجی هوشمندانه نمیرساند، بلكه قصه مقطع مقطع روایت شده تا صرفا نام فیلمنامه غیرخطی را یدك بكشد.
دیگر دور دورِ قهرمان قصه و انتقام همچون انتهای دهه شصت و ابتدای دهه هفتاد نیست، عشقی كه حتی ساخته هم نمیشود و تنها كاراكتر وحید با بازی وحید رهبانی در مقام قهرمان داستان، تمام بار اشتباهات فیلمنامه و نقطهگذاری غلط داستان را به تنهایی به دوش میكشد، بازیگری كه در مدیومهای دیگر نظیر تئاتر و تلویزیون ثابت كرده كه توانایی تكنیكی، شخصیتپردازی و تیپسازی را دارد، حالا در این قصه بیرمق و سرگردان، جنگجویانه در تلاش است فیلم را نجات دهد هر چند بهرغم همه ویژگیهای یك مرد عاشقپیشه نتوانسته موفق عمل كند، چراكه نویسنده عشق را تا مرز جنون و بیماری در روند داستان تنزل داده و دست بازیگر با این توانایی را اینچنین بسته است.
یادگار جنوب فیلم كندی است كه از اتفاقات مهم سریع عبور میكند و حتی فرصت درستی به تماشاگر از درك گرههای فیلمنامه برای كشف و شهود نمیدهد، عشقی كه شكل نگرفته حتی باورپذیری مقطعیاش را هم از دست میدهد. استفاده اشتباه از بازیگران بنام فیلم را بیرمقتر میكند، بازی پراشتباه سحر دولتشاهی با لهجه ضعیف جنوبی، یك الناز شاكردوست معمولی با بازی تلویزیونی در قاب سینما و در بازیگری پژمان جمشیدی به وفور دیده میشود، تنها صابر ابر با گریم، لحن و لباس، اتود بازیگری تمیز در شلوغی فیلم میزند و بدون آنكه شخصیتپردازی كاملی از كاراكتر شكل بگیرد قاب تصویر را ترك میكند؛ وحید رهبانی اما قبراق و سرپا در تلاش است مردی جنونزده، عاشق و قوی را در چشم مخاطب بسازد اما همبازیان بد، قصه درنیامده، قاببندی و تصویربرداری پر ایراد او را نیز ناتوان نشان میدهد؛ اما بیایید پلانهای زیادی را از فیلم حذف كنیم، فیلمی بدون حضور صابر ابر، سحر دولتشاهی، مسعود كرامتی هم همین فیلم بیجانی كه هست، بود.
«یادگار جنوب» اگرچه میتوانست با كلیت ایده، فیلمنامهای متوسط باشد اما با نحوه دیالوگنویسی، انتخاب بازیگر، طراحی صحنه اغراق شده، لباس و گریم متوسط، فیلمی گیج و ضعیف محسوب میشود. شاید باید در انتها گفت آقایان كارگردان حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری، هیچ یادگاری در انتهای فیلم نصیب تماشاگر حتی از جنوب هم نمیشود.
✅سارا حدادی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢نمایشگاه گردی: «بدن» آثار نرگس رفیعیجو
زنانگی و مهر و زایش
بدن فراموش نمیكند. وقتی كلامی، رفتاری، حركتی با بدن اصابت میكند. بدن در خود ذخیره میكند و در جایی كه ذهنت متوجهش نیست از آن به نفع خودش و در حمایت از بدنت استفاده میكند. ما هر روز در مقابل این كلمات، رفتارها، حركات قرار میگیریم؛ به نوعی میشود گفت محدودكنندههای ذهن. كلام ما جادوی ماست. كلام چطور میتواند شكوفا كند و چطور میتواند تخریبت كند. چطور ما از كلاممان استفاده میكنیم. نجف دریابندری جایی؛ زنان را نیمه برتر بشریت مینامد.
نرگس، مجموعهای است از فنها و هنرها، كنجكاوی او در عرصههای متعدد از او آدمی متفاوت و خاص ساخته، كسی كه دغدغه رشد و سلامت و آرامش برای خود و دیگران در حد تام و تمام دارد، بماند كه در این زمینهها صاحب سبك و حرف هم هست، گذشته از اینها او در وادی هنر كه بسیار پر پیچ و خم است، سرگردان نیست، مینویسد، عكس میگیرد، نقش میاندازد و نقاشی میكند، میدوزد و... دوختن خود به تنهایی عرصه و مدیایی عجیب است، تا كارهای متعدد او را نبینید شاید ذهنتان به سمت تكستایل برود ولی نه، نخ و سوزن، پارچهای با مهر برای بوم انتخاب شده، چنان شاعرانه در هم آمیختهاند كه حتا فكرش را هم نمیشود كرد، نرگس، سوزن، نخ و انگشتان كیمیاگرش، چنان پارچه و دوخت را به هنر مبدل كرده كه تصورش هم تا كارها را نبینید سخت است.
به هر حال تابلوها همانطور كه از دور خودنمایی میكنند، از نزدیك هم با متنی كه با دقت انتخاب شدند و در ایشان نقش بسته، شما را مجذوب خواهند كرد. نرگس -در این نمایشگاه كه - بدن- نام دارد- دوختن را و نخ را و سوزن را به زایش و زنانگی پیوند زده. از او طرح و دوختهای دیگری كه دلم را بردهاند نیز دیدهام كه در این نمایشگاه نیستند. این كارها را با اندكی تأمل ببینید تا عمق و حسشان نمایان شود، میدانم كه دلنشین خواهد بود. در تمام آنچه از او دیدهام، زنانگی و مهر و زایشی لطیف وجود دارد. تابلوها علاوه بر جذابیتهای دیداری، متن و محتوایی مملو از مهر دارند، باشد كه زینت خانههایمان باشند.
✅روزبه زهرایی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢آخرین فصل «بهتره به سال زنگ بزنی» آنقدر که انتظارش را داشتم شگفتزدهام نکرد، که البته تا همین لحظه دچار تردیدم توقعم بیشازحد بوده یا فصل آخر واقعاً آن چیزی نشده که انتظارش را میکشیدم.
مشکل اصلی این است که این فصل، فقط یک «جمعبندی» است و نه چیزی بیشتر. میدانم با بیانصافی نوشتم «و نه چیزی بیشتر»، اما موقع تماشای همهی اپیزودها حواسم بود که مشغول جمعبندی دستمایههای فصلهای قبل شدهایم. خب ایرادی ندارد، هر سریال چند فصلی، باید در فصل آخر جمعبندی کند و همهچیز را به نتیجه برساند، ولی کافی است به یاد بیاوریم مثلاً در برکینگ بد این جمعبندی ترکیبشده بود با گسترش دستمایهها و عمیقتر کردن آنها. فصل آخر برکینگ بد هرچه به پایان نزدیکتر میشد به شکل درخشانی هم تعلیق برای تعیین تکلیف بحرانهای اصلی را تشدید میکرد، هم فاش میکرد والتر وایت واقعاً کیست، دغدغهی آدمهای سریال چیست و مسئلهی اصلی کل درام چه بوده. اما فصل آخر بهتره به سال زنگ بزنی اندکی آشفته و چندپاره به نظر میرسد.
✅در سلیس نیوز بخوانید:
یادداشتی درباره سریال «بهتره به سال زنگ بزنی»
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢راهنمای سریال: "سلب مسئولیت" ۲۰۲۴
Disclaimer
سایهی شوم سرنوشت
مینیسریال آلفونسو کوارون را تا اینجا که دیدهام (چهار قسمت از هفت قسمت) دوست دارم.
یک تریلر اروتیک است که با حرکت میان زیرژانرهای متفاوت، پیشفرضها و توقعات ما را به بازی میگیرد.
در سکانسهایی یک ملودرام خانوادگی به نظر میرسد که میخواهد با دستمایهی خیانت و وفاداری کار کند، گاهی وعدهی یک تریلر جنایی پلیسی را میدهد و گاهی درامی روانشناسانه به نظر میرسد که بر وسواسهای درونی و سرکوبهای ذهنی کاراکتر اصلی تکیه کرده.
یک مرگ، یک جابهجایی و یک آشنایی تصادفی آغازگر رخدادها به نظر میرسد، پرسش اصلی این است که شخصیتها بازیچهی سرنوشتی شوم شدهاند یا خودشان در آنچه بر سرشان آمده نقش داشتهاند.
شیوهی روایت سریال متکی به نبرد روایتهای ذهنی است؛ چند روایت از یک واقعه بهطور موازی ارائه میشود، هر کدام تعدادی از سکانسها را پیریزی میکند و تا اینجای کار هنوز معلوم نشده هر روایت تا چه اندازه معتبر است.
حضور ساشا بارون کوهن در نقشی غیرمنتظره از غافلگیریهای سریال است، همکاری امانوئل لوبسکی و کوارون مثل همیشه دلپذیر است و زمینهساز خلق موتیفهای تاثیرگذار بصری.
مشتاقم ببینم سه قسمت باقیمانده به چه ترتیب ما را برای قضاوت دربارهی کاراکتر اصلی (کیت بلانشت در نقش کاترین) بازی خواهد داد.
✅حسین معززینیا
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
بخند که جهان
با اندوهِ تو دگرگون نمیشود...
💢جبران خلیل جبران
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢کیلیان مورفی را شاید بتوان گوشهگیرترین هنرپیشه این روزهای سینما نامید. این بازیگر ایرلندی که در سالهای اخیر بیشتر با سریال گانگستری پرطرفدارش، «پیکی بلایندرز»، شناختهشده، فعالیت هنریاش را با موسیقی و خوانندگی آغاز کرد و هر چه شهرت بیشتری به دست آورد، بیشتر خود را از دید عموم پنهان کرد.
بخش بزرگی از شهرت سینمایی کیلیان مورفی مدیون همکاری او با سینماگر هموطنش، کریستوفر نولان، است. او در سهگانه فیلمهای ابرقهرمانی «شوالیه تاریکی» محصول ۲۰۰۵ – ۲۰۱۲ و فیلم حادثهای علمی-تخیلی «سرآغاز» محصول ۲۰۱۰ و فیلم جنگی «دانکرک» محصول ۲۰۱۷، و نیز در آخرین فیلم در دست تولید این کارگردان با نام «اوپنهایمر» که قرار است در ۲۰۲۳ اکران شود، نقشآفرینی کرده است.
✅در سلیس نیوز بخوانید:
کیلیان مورفی؛ ستاره این روزهای هالیوود
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
آدمها
میآیند
خاطرههایشان را جا میگذارند
و میروند!
آدمها
روزی میآیند،
تمام برگهای تقویم، بهار میشود...
روزی میروند
و چهارفصل پاییز را
با خود نمیبرند!
آدمها
وقتی میآيند
موسيقیشان را هم با خودشان میآورند...
ولی وقتی میروند
با خود نمیبرند!
آدمها
میآيند
و میروند،
ولی
در دلتنگیهايمان...
شعرهایمان...
رؤیاهای خيس شبانهمان... میمانند!
جا نگذاريد!
هر چه را که روزی میآوريد را با خودتان ببريد!
وقتیکه میروید
دیگر
به خواب و خاطرهی آدم برنگرديد...
💢 هرتا مولر
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢تیترهایی که حاوی کلمات رایجتر — کلمات سادهای مثل «کار» بهجای «شغل» — تیترهای کوتاهتر و آنهایی که بهصورت روایی نوشتهشده بودند و تعداد ضمایرشان بیشتر بود، بیشتر کلیک خوردند (موردتوجه قرار گرفتند.) بیشتری دریافت کردند.
برای مثال، در روزنامه واشنگتنپست، از بین دو تیتر «مگان و هری با اوپرا (مجری آمریکایی) گفتگو میکنند. اینجا بخوانید که چرا نباید زیاد حرف بزنند» و «آیا مگان و هری برای اوپرا چای سلطنتی خواهند ریخت؟ روی آن شرطبندی نکنید». (ریختن چای در زبان انگلیسی، کنایهای است از بازگویی همه حقایق یا واقعیت اتفاقاتی که افتاده یا صحبتهایی که شده است.) تیتر اولی، عملکرد بسیار بهتری داشت. این مثال، نشان میدهد که برخی اوقات، یک تیتر ساده و صریح، چگونه میتواند علاقه مردم را جلب کند.
✅ادامه این نوشتار را در سلیسنیوز بخوانید:
چرا خبرنگاران باید تیترهای ساده و صریح بنویسند؟
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای فیلم: "ماده" ۲۰۲۴
برایم بسیار غافلگیرکننده بود که درست چند روز بعد از اشارهام به غمانگیز بودن تماشای پیرشدن ستارههای سینما (در پایان یادداشتی دربارهی فیلم تازه تیم برتون) به فیلمی برخوردم که دربارهی غمانگیز بودن پیرشدن ستارههای سینماست!
دومین فیلم بلند خانم کورالی فارژا از طرفی یک فیلم علمی ـ خیالی ترسناک است بر مبنای پیکار ذهن و بدن که به متلاشیشدن جسم و اضمحلال روان میانجامد، از سوی دیگر فیلمی است دربارهی سینما؛ سینما در جایگاه یک رسانه، و رابطهای که میان تصویری مجازی از یک انسان (ستاره) و شیفتگانش میسازد. رابطهای که اوج و فرودش وابسته به طراوت جسم است اما پایگاهش درون ذهن برپا میشود با میل مخاطب به جاودانگی ستارهها.
این فیلم هم دربارهی ذات سینما و تصویر سینمایی است، هم دربارهی تاریخ سینما و فیلمهای بزرگی که بر همین جنبه از سینما خصوصاً قدرت افسونگر زنانگی و ستارههای زن متمرکز بودهاند.
اگر مشغلهها اجازه دهد دوست دارم در یک ویدئو به چند نکته دربارهی رابطهی این فیلم با تاریخ سینما اشاره کنم.
⭐️ امتیاز از ۵ ستاره: ۳ و نیم
✅حسین معززینیا
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
من چه زود ميميرم
از شنيدنِ يك لبخند!
آگاه است او
از او كه مثلِ من است.
از آلودگي به دور، از تاريكي به دور، از توطئه به دور!
چشمها را يك لحظه ببند
از كلماتِ ساده عجيب و ارزانِ خودمان بخواه!
آرزو كن!
آرزو كن آن اتفاقِ قشنگ رُخ بدهد
رويا ببارد
دختران برقصند
قند باشد...
خدا بخندد به خاطرِ ما!
ما كه كاري نكردهايم.
💢سيدعلي صالحی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢وقتی دنیای بزرگترها کوچک میشود و در تنگنای دلتنگیها میافتد، میتوان روزنهای به دنیای کودکان گشود تا نفس تازه کرد. کافیست از درز دری نیمه باز به جهان آنها گوشه چشمی انداخت تا از چشمه جوشان شوقشان، جرعهای امید نوشید.
از سکانسهایی که در «به همین سادگی» دوست دارم تصویر همین لحظه است، وقتی که طاهره(هنگامه قاضیانی) در لحظههای دلگیر تردید و تنهاییاش، از لای در به اتاق بچهها نگاه میکند که در جهان فانتزی و رویایی خود، دور از غوغای جان و جهان، به رقص و شادی مشغولند.
دنیای کودکان و کودکی، سنگری امن است که گاهی باید به آن پناه برد و دلخوشیهایش را در آغوش گرفت. این فقط کودکان نیستند که به آغوش امن بزرگترها محتاجاند، بزرگترها هم برای تحمل بار هستی، به پناه بردن به دنیای آنها نیاز دارند.
گاهی شفای رنج مشقتهای دنیای بزرگترها، تماشای شوق پاک کودکانه است.
به قول داستایوفسکی:«روح انسان، با بودن کنار کودکان شفا مییابد»
✅رضا صائمی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb