پنجره ای رو به دنیای سینما٫ تاتر و ادبیات وب سایت: www.salisnews.ir ارتباط با ما : @htaghipour اینستاگرام : www.instagram.com/salissweb
عشقْ بین، با عاشقانْ آمیخته
روحْ بین، با خاکْدانْ آمیخته
چند بینی این و آن و نیک و بَد؟
بِنْگَر آخِر این و آنْ آمیخته
چند گویی بینشان و بانشان؟
بی نشانْ بین با نشانْ آمیخته
چند گویی این جهان و آن جهان؟
آن جهانْ بین وین جهانْ آمیخته
💢غزلیات شمس
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢درباره بازیگری
◾️برای هر نقش یک چالش ایجاد کنیم
اولین فیلم سینمایی که آقای کیارستمی ساخت داستان یک زنوشوهری است که به روزمرگی افتادهاند و دیگر عاشق هم نیستند اما عادت کردهاند کنار هم باشند. خب این فیلم را میشود گذاشت یکشب بی مهتاب یا خورشید پنهان است یا هوا ابری است؛ اما آقای کیارستمی اسم فیلم را گذاشت، «گزارش» اما چه دلیلی داشت؟ فقط با یک اسم معنی فیلم را تغییر داد. برخی از هنرمندان کار خود را با یک اسم تغییر میدادند.
◾️عصر ایده
حرفم این است که عصر، عصر ایده است. پس میخواهم بگویم ابزار، وسیله، بازیگر، طراح صحنه و تمام موارد یک فیلم اصلاً مهم نیست زیرا میشود بهراحتی جستجو کرد اما ایده اینگونه نیست. فیلمساز فیلم کوتاه باید در دنیای مستقل خود فکر کند و از دنیای فیلم بلند کپی نکند. درواقع کار خود را انجام دهد.
◾️اهمیت فضا دادن به بازیگر
من بازیگرم و نمیخواهم کارگردان مثل عروسک با من برخورد کند. کارگردان باید به خلاقیت من احترام بگذارد، اگر قرار باشد مانند عروسک با بازیگر رفتار بشود پس دیگر چرا باید یک بازیگر شناختهشده در کار بازی کند. به نظر من کارگردان باید بگوید چه چیزی از بازیگر میخواهد و دیگر بعدازآن را به خلاقیت او واگذار و اعتماد کند.
◾️نقش بزرگ و کوچک تفاوتی نمیکند و مهم نوع بازی است
چالشها چیزهایی است که به درد من بازیگر میخورد. اگر نقشی کم باشد خود بازیگر میتواند باهم فکری کارگردان یک چالش برای نقش ایجاد کند، یک تناقض که مخاطب آن نقش را به ذهن بسپارد هرچند نقش کم باشد. نقش کوتاه و بلند فرقی ندارد بازیگر بزرگ و کوچک داریم. در نوع بازی چالش را من بازیگر باید خلق کنم. فکر اولی که به ذهن کارگردان میآید به ذهن همه هم میرسد. برای خلاقیت باید به فکرهای بعدی بپردازیم. در چالشی که برای نقشها به وجود میآوریم متکی به ذهن خودمان نباشیم حتی در اتود گرفتن میتوان این چالش را برای بازیگر ایجاد کرد.
◾️کار بازیگر
اینیک فیلمنامه پیشنهادی است و داستان آن درباره دختری است که دوست صمیمی خود را ازدستداده و دلیل این از دست دادن را معلم موسیقی خود میداند و تصمیم میگیرد انتقام او را بگیرد. سعی میکند مسیری را طی کند تا با معلم روبهرو شود و انتقام بگیرد و تا حدی هم موفق میشود. وقتی فیلمنامه را خواندم این به ذهنم رسید که یک استاد موسیقی است که اخلاقیات را رعایت نمیکند. خوب اینیک مدل طبیعی کلیشهای است که همیشه وجود دارد من چهکار باید بکنم تا جذاب شود و مخاطب را غافلگیر کند؟ ذهن عام یکچیزهایی را پذیرفته است؛ یعنی مدیا این کار را کرده است پس وقتی بخواهم نقشی بازی کنم برای مخاطب چالشی ندارد. ما باید فیلمنامههایی داشته باشیم که برخلاف ایده پذیرفتهشده و ذهنی مخاطب باشد این درست جایی است که مخاطب غافلگیر میشود.
◾️بازیگر چگونه خلاقیت را وارد نقش کند؟
در فیلم کوتاه یا فیلم بلند، بهترین کار این است که بازیگر را راهنمایی کنیم، به آنکه هست نه آنچه باید باشد؛ یعنی اگر نقش پلیسی را قرار است بازی کند ژست نگیرد خودش باشد.
✅بیشتر بخوانید:
نقد بازیگری در سینما
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢پیر پسر ساختهی اکتای براهنی، بهعنوان روایتی از تنش خانوادگی، قدرت و میل، تصویری از انحطاطِ پیوندهای خونی ارائه میدهد که به ابعاد دیگر جامعه، تعمیمپذیر است. فیلم، پیوندهای پنهان میان مردسالاری، میل جنسی و خشونت را بهگونهای آشکار میسازد که تماشاگر را در برابر پرسش از معنای «مردانگی» قرار میدهد.
در ساختار روایی، فیلم تلاش میکند چند «گونه» را در هم بیامیزد: از ملودرامی خانوادگی با هیجانهای شدید و تضادهای احساسی تا تریلر انتقام که به نئو نوآر تنه میزند. از یک درام خانوادگی آغشته به خشونت تا یک تراژدی خونین انتقامجویانه.
در کنار اینها، فیلم سعی دارد به سینمای بهاصطلاح هنری نزدیک شود؛ روایت را مبهمتر و شخصیتمحور میکند و بیشتر به فرم و مضمونهای فلسفی توجه دارد، نه صرفاً داستانگویی کلاسیک. این ترکیبِ نیامیختهی گونهها و سبکها، فیلم را وارد محدودهای میکند که از آن میتوان با نامِ «سینمای افراط» یاد کرد.
✅ادامه این نقد را در سلیس نیوز بخوانید:
نقدی بر فیلم پیر پسر ساختهی اکتای براهنی/سینمای افراط؛ میراث خشم و زخم!
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢گرمازدگی، میتواند در صورتی رخ دهد که دمای بدن شما به ۴۰ درجه سانتیگراد یا بالاتر برسد. این عارضه بیشتر در ماههای تابستان دیده میشود.
گرمازدگی نیاز به درمان اورژانسی دارد زیرا در صورت عدم درمان میتواند بهسرعت به مغز، قلب، کلیهها و ماهیچهها آسیب برساند. هرچه درمان بیشتر به تعویق بیفتد، آسیب بدتر میشود و خطر عوارض جدی یا مرگ را افزایش میدهد.
بهغیراز افزایش دمای بدن، سایر علائم گرمازدگی ازاینقرارند: گیجی، بیقراری، گفتار نامفهوم، تحریکپذیری، هذیان، تشنج و کما، تهوع و استفراغ، تنفس سریع و پیدرپی، ضربان قلب سریع، سردرد و قرمزی پوست.
✅در سلیس نیوز بخوانید:
مقابله با گرمازدگی در تابستان
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
دهه شصت میلادی سرآغاز جنبشهایی بود که چهره قرن بیستم را بهکلی دگرگون کرد. این دهه از سویی سالهای اوج جنگ سرد و تنشهای داخلی و برخوردهای نژادپرستانه در آمریکا بود، از سوی دیگر آغاز ریاست جمهوری جان اف کندی، سیاسی شدن هر چه بیشتر جوانان و گسترش جنبشهای زنان و طرفداران حقوق شهروندی. در چنین فضایی باب دیلن بهسرعت تبدیل به صدای رسای جنبش اجتماعی ضد جنگ شد و برخی از تصنیفهای او مانند سرود در تجمعهای جوانان پخش یا خوانده میشد؛ ترانه «سوت زدن در باد» یکی از مشهورترین اینهاست:
چند جاده این جهان
جادهای پر از اشک و رنجاند
چند دریای این جهان
دریاهای اندوهاند
چند مادر تنها ماندهاند
چند مادر انتظار کشیده و میکشند هنوز؟
پاسخ را دوست من
تنها و تنها باد میداند
✅در زادروز باب دیلن در سلیس بخوانید:
نگاهی به زندگی و آثار باب دیلن
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
افق تاریک
دنیا تنگ
نومیدی توان فرساست
میدانم
ولیکن ره سپردن در سیاهی
رو بهسوی روشنی زیباست
میدانی
بهشوق نور در
ظلمت قدم بردار
به این غمهای جان آزار دل مسپار ...
💢فریدون مشیری
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢توصیهای از یک عکاس پرتجربه:
«از زندگیتان عکس نگیرید!»
تابستان گذشته، نمایشگاهی از گزیدۀ آثار جان روزنتال، عکاس مشهور آمریکایی، در کارولینای شمالی برگزار شد. یک روز، عکاسی جوان به روزنتال نزدیک شد و پرسید: «چرا در میان بیش از صد عکس حاضر در نمایشگاه فقط یک عکس با عنوان ”چپلهیل“ به نمایش درآمده است؟» چپلهیل زادگاه و محل زندگی روزنتال بود و مرد کنجکاو بود بداند که چرا عکسی از آنجا نیست. روزنتال پاسخ داد که بهندرت در چپل هیل با خودش دوربین حمل میکند، «آنجا زندگی میکنم و نمیتوانم همزمان دو کار انجام دهم».
روزنتال که به تازگی کتاب خاطرات تحسینشدهای دربارۀ تجارب خودش از عکاسی منتشر کرده است، توضیح میدهد اگرچه اینروزها به لطف دوربینهای قدرتمند گوشیهای هوشمند، عکاسیکردن از لحظات عادی زندگی روزمره، بسیار رایج شده، اما به نظر او این کار اشتباه است.
تجربهای از دهها سال پیش، در این زمینه نقشی اساسی داشت: روزی در سال ۱۹۷۲ که قرار بود اولین فرزندش متولد شود و او، با دوربینی مجهز، در بیمارستان کنار همسرش بود تا از آن لحظۀ حساس عکس بگیرد. او به یاد میآورد که «نور اتاق را سنجیدم، زاویههای مناسب را جستوجو کردم، اما پزشکان و پرستاران، که با عجله برای زایمان آماده میشدند، مدام مانع دیدم میشدند و عصبانیام کرده بودند.» او از پشت دوربین، چهرۀ همسرش را میدید که از درد به هم آمد، و صدای اولین گریۀ فرزندش را شنید که تازه به دنیا آمده بود.
اما بعد که به خانه آمد، فکری دست از سرش برنمیداشت: آیا واقعاً آن لحظه را زیسته بود؟ وقتی همسرش در میان درد، او را میدید که صورتش پشت جعبهای سیاه مخفی شده، چه احساسی داشت؟ از آن روز چندین عکس گرفته بود، اما فقط یکی را میپسندید: عکس لحظهای را نشان میداد که دکتر نوزاد را به روبهروی مادرش گرفته بود.
بعد به لحظاتی فکر کرد که وسط گفتگو با دوستانش، ناگهان خم شده تا قابی را از دست ندهد. یا نگاهش را از آدمهای دور و برش برداشته تا صحنهای از زندگی را به خیال خودش به «لحظهای ماندگار» تبدیل کند. روزنتال هر چه بیشتر به این نتیجه رسید که عکاسی از زندگی روزمرۀ خودش را متوقف کند. زیرا این کار، شگفتی، صمیمیت و غنای لحظاتش را از بین میبرد. او در تمام این سالها به تصمیمش پایبند مانده است و هنوز هم از دوربین گوشیاش جز برای عکسهای ضروری استفاده نمیکند.
روزنتال مینویسد: هزاران عکس در حافظۀ گوشیهای هوشمندمان ردیف شدهاند. اما زندگی در فاصلۀ خالی میان آن عکسها، بدون قاببندی و ثبت، اتفاق افتاده است. عکسها زمین حاصلخیزی برای خاطراتاند، اما میتوانند ما را از خاطرهساختن دور کنند.
عکسهایی که روزنتال از روز تولد پسرش گرفته بود، آنقدر خصوصی بودند که جز همسرش هیچکس دیگری از اعضای خانواده آنها را ندید، چه برسد به اینکه بخواهد به نمایش عمومی دربیاید. بعدها که ازدواج او به طلاق انجامید، تنها بینندۀ آنها هم از زندگی او رفت. آن عکسها به جایی منتقل شدند که محل نگهداری عکسهایی است که خانوادههایی به جا میماند که دیگر خانواده نیستند: «جعبهای خاکگرفته در انباریِ زیر شیروانی».
✅آنچه خواندید مروری است بر مطلب «On Not Carrying a Camera» نوشتۀ جان روزنتال که در شمارۀ بهار ۲۰۲۵ مجلۀ هجهاگ ریویو منتشر شده است.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
❑ و من آن روز را انتظار میکشم...
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
ـ□
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادریست.
روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندند
قفل
افسانهییست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوستداشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنج جستوجوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانهییست
تا کمترین سرود، بوسه باشد.
روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم…
ـ□
و من آن روز را انتظار میکشم
حتا روزی
که دیگر
نباشم.
۵ تیرماه ۱۳۳۴
💢احمد شاملو، دفتر هوای تازه
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢«دختران دریا» به نیویورکر رسیدند
مجله نیویورکر عکسهای فروغ علایی، عکاس ایرانی، را از زنان جزیره هنگام منتشر کرده است.
در توضیح این عکسها نوشته شده:
جزیره هنگام، جزیرهای گرمسیری در سواحل ایران، در انتهای جنوبی خلیج فارس است.
این جزیره که تنها ۱۴ مایل مربع مساحت دارد، سه روستا با تنها چند صد خانواده دارد.
این جزیره از دیرباز به دلیل اهمیت ژئواستراتژیک خود شناخته شده است. با این حال، امروزه، هنگام بیشتر به خاطر زنان ماهیگیرش که به «دختران دریا» معروف هستند، شناخته میشود.
این زنان تنها زنان ماهیگیر در ایران و احتمالاً در هشت کشور دیگر اطراف خلیج فارس هستند.
فروغ علایی دانشجوی حقوق که به عکاس خبری تبدیل شده است، سالها را صرف مستندسازی زنانی کرد که سپیده دم، بدون مردان و اغلب به تنهایی، برای قایقرانی در آبهای خلیج فارس عازم دریا میشدند.
آنها در قایقهای کوچک و فرسوده، ماهی باراکودا و ماهی امپراتور صید میکنند.
زنان ماهیگیر هنگام اغلب نانآوران اصلی خانوادههای خود هستند و برخلاف قوانین کار ایران کار کردهاند، که تصریح میکند «زنان نباید برای انجام کارهای خطرناک، طاقتفرسا یا مضر به کار گرفته شوند».
علایی، که بخش عمدهای از آثارش به دختران و زنانی میپردازد که تابوهای ایران را به چالش میکشند، از زنان ماهیگیر الهام گرفته است.
علایی به رابین رایت، گزارشگر نیویورکر میگوید: «دیدن زنانی که نقش مهمی در اقتصاد خانواده دارند، شگفتانگیز بود.»
✅فاطمه لطفی
💢ویدئوی بالا را مشاهده بفرمایید.
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
و آن پرنده اگر
تن به باد نمیداد، نمیدیدی
باد از کدام سوست، نمیدانستی
آتشِ یاقوت بر انگشتت
از چه خاموش شدهست
پس
با همین خموشیده، با همین نگین
نامه را سربهمهر نما!
این نفیر زمستانی... این صدا
همیشه از پسِ پشت میآید
بر دوش تو میساید و دور میشود
اما
آنجا که دگر به گوش نمیآید
آنجا
ایستاده مَحرم تو
به روشنی درّهها...
💢بیژن الهی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢فیلم شعله برای اولین بار حدود پنجاه سال پیش بر پرده سینماهای هند به نمایش درآمد. این فیلم هنوز هم یکی از معروفترین فیلمهای سینمای هند است.
نسخه کامل سال ۱۹۷۵ این فیلم به کارگردانی رامش سیپی اخیرا در جشنواره فیلم سینما ریترواتو در بولونیا ایتالیا به نمایش درآمد.
نمایش این فیلم با پایانبندی اصلی صورت گرفت و همه صحنههای حذفشده فیلم که در اکرانهای گذشته به دلیل سانسور حذف شده بودند، نشان داده شدند.
این فیلم اخیرا در پیاتزا ماجوره، بزرگترین پرده سینمای فضای باز در اروپا به نمایش درآمد.
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
«آنگاه او در مهربانی خویش، به جای آن که نابود کند، تقصیرها را پاک کرد؛ بی آن که خسته شود، از خشم خود بازگشت، به جای آن که تمامی غضب خویش را برانگیزد به یاد آورد که اینان انسان هستند دمی که میرود و بازنمیگردد.»
💢مزامیر، ۷۸: ۳۸_۳۹، ترجمهٔ پیروز سیّار
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
بر این دیوارها
که نبودنت را بر جانم آوار میکنند
چه بنگارم
که وقتی صبح چشمانت را باز میکنی
خود را میانِ سبزترین باغِ خدا ببینی
و اهوراییترین زمزمۀ درختان را بچشی...
بر این ثانیهها
که نبودنت را بر تنم میتکانند
چه زمزمه کنم که تاب آورند
حجمِ خالیِ انتظارِ کودکانهام را
💢آزاده صرافی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢اولین تلاش من برای خواندن «دن کیشوت» شکست خورد. هنوز مدرسه میرفتم و میبایست در هر مرحله واژههای قدیمی را در فرهنگ لغات جستوجو میکردم و جملات طولانی کتاب مرا گیج میکرد. درنهایت از خواندن منصرف شدم.
سالها بعد، زمانی که در دانشگاه تحصیل میکردم، کتاب کوچک ارزشمندی از آزورین به نام «مسیر دن کیشوت»، مرا بر آن داشت تا خواندن دوباره آن را بیازمایم. این بار بله آن را از ابتدا تا انتها خواندم، از هر جمله و هر صفحه آن لذت بردم، با داستان آن زوج ناهمگون، آن نجیبزاده پرشور آرمانگرا که بر آن بود تا واقعیت را طوری به تصویر بکشد که همانند کتابها و رؤیاهایش باشد و محافظ زمینی عملگرا و گران شکمی که سعی میکرد ارباب خود را در دنیای تلخ حقیقی نگاه دارد تا در میان ابرهای خیال خود ناپدید نشود.
✅بیشتر بخوانید:
نوشتهایاز ماریو بارگاس یوسا درباره میگل دسروانتس
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢فکر کن! ما فقط دو ساعت فرصت داریم تا زندگی مردم را تغییر دهیم.(جان کاساوتیس)
🔸جان نیکولاس کاساوتیس هنرپیشه، کارگردان و فیلمنامهنویس آمریکایی، شاید چهره کمتر شناختهشده سینمای آمریکا باشد.
🔸کاساوتیس در دورهای به بلوغ و نبوغ رسید که عصر طلایی تولد سینماگران نوجویی جان نیکولاس کاساوتیس هنرپیشه، کارگردان و فیلمنامهنویس آمریکایی، شاید چهره کمتر شناختهشده سینمای آمریکا باشد. البته منظور سینمایی است که برخلاف جریان غالب دوران خود، خود را وامدار جریان مستقل و آزاد هنری و جنبشی که بیش از اینها در فرانسه به راه افتاده بود میدانست. چون «فلینی» یا «هیچکاک» بود اما کمتر از او شنیدهایم. کسی که «جارموش» و «اسکورسیزی» در ستایشش دستبهقلم بردهاند و آثاری همچون «سایهها» و «زنی تحت تأثیر» در برهه درخشش هالیوود جایگاه تعیینکننده سینمای هنری آمریکا را سروشکلی تازه بخشیدند. لقب پدر سینمای مستقل شاید چندان هم بیارتباط با دیدگاه و جایگاه جان کاساوتیس در سینمای آمریکا نباشد.
🔸وی در چنین روزی در سال ۱۹۸۹ درگذشت.
✅در سلیس بخوانید:
جان کاساوتیس و تولد سینمای هنری در قلب نیویورک
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢«مأموریت غیرممکن – حساب نهایی» به وعدهاش وفا کرده و بهعنوان نقطه اوج مجموعه اکشن جاسوسی تام کروز عمل میکند. فیلم سرشار است از مأموریتهای دیوانهوار، افشاگریها و چرخشهای ناگهانی، درگیریهای تنبهتن و مبارزات با چاقو، تعقیبوگریز با وسایل نقلیه و صحنههای همیشگی از دویدن تام کروز، آنطور که انتظار داریم.
این فیلم شامل سکانسهایی استادانه و خلاقانه از تعلیق است – بهویژه شیرجهای دلهرهآور به اعماق دریا برای رسیدن به لاشه یک زیردریایی در قعر اقیانوس آرام شمالی، بهمنظور بازیابی یک شیء حیاتی – و بدلکاریهایی که با هر چیزی که تاکنون بر پرده سینما آمده رقابت میکند، با اوجی که در آن تام کروز نه از یک، بلکه از دو هواپیمای دوباله آکروباتیک آویزان میشود...
✅ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:
باکس آفیس/ مأموریت: غیرممکن – حساب نهایی ۲۰۲۵
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
خیلی مردم اغلب از روزنامهنگاران میپرسند: «چطور سوژههایتان را انتخاب میکنید؟» اغلب آنها نمیدانند که گاه روزنامهنگاران باتجربه هم در انتخاب سوژههایشان به مشکل جدی برمیخورند؛ اما به قول یک استاد روزنامهنگاری مسئله تنها دیدن است.
✅ادامه این نوشتار را در سلیسنیوز بخوانید:
چگونه برای نوشتن یک گزارش سوژه پیدا کنیم؟
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
میتوانم روزهایم را پُر کنم،
میتوانم سالهایم را پُر کنم،
اما این حفره در قلبم
پُرشدنی نیست.
💢سارا کین
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
۲۳ ژوئن ۱۹۰۹
لحظاتی هست که میدانیم در میان ما و آنان که دوستشان داریم، هیچ فاصلهای نیست...
ماری دلبندم، پدرم را از دست دادم؛ در همان خانهٔ قدیمیای مُرد که شصت و پنج سال پیش به دنیا آمده بود.
دوستانش برایم نوشتند، پیش از اینکه دیدگانش را برای ابد ببندد، برای من طلب آمرزش کرد. مطمئنم که اینک پدرم در آغوش پروردگار آرمیده است، با این وجود، نمیتوانم اندوه و درد فقدانش را دور کنم.
احساس میکنم دست مرده بر سرم است و به مادرم، به خواهر کوچکترم و به برادرم میاندیشم- دیگر هیچکدام نیستند تا به روشنایی خورشید لبخند بزنند: کجایند؟ آیا در آن ناشناختهمکان میتوانند بار دیگر با خورشید دیدار کنند؟ آیا میتوانند همچون ما گذشته را به یاد آورند؟
چه پرسشهای ابلهانهای؛ خوب میدانم آنان جایی در آسمان میزیند، نزدیکتر از ما به خداوند. دیگر آن هفت پرده- که میان انسان و خرد حائل است- حجاب دیدگان آنها نیست، و عزیزانم دیگر ناچار نیستند با حقیقت و نور قایمباشکبازی کنند. با این وجود، همچنان دردمند و غمگینم.
و تو تنها تسلای منی. هر چند در آن سوی دیگر جهان، در جایی هستی که بههاوایی مشهور است. روزهای شما برابر شبهای پاریس است. با این حال، وقتی راه میروم، تو به من نزدیکی؛ وقتی کار میکنم، تو با من سخن میگویی؛ و آن دم که احساس میکنم تنهایی مرا میخورد، حضور تو در کنارم تجلی مییابد.
لحظاتی هست که میدانیم در میان ما و آنان که دوستشان داریم، هیچ فاصلهای نیست.
💢نامههای عاشقانهٔ یک پیامبر، جبران خلیل جبران
✅بیشتر بخوانید:
جبران خلیل جبران، شاعر انقلابی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢پادکست وسیلهای تازه در خبرنگاری مدرن است که موانع ورود به آن و استفاده از آن اندک است و تهیه و فعال کردن آن نیز تقریباً از هرکجا میسر است. آنچه در ادامه میخوانید راهنمایی است برای ساخت و تولید پادکستهای حرفهای.
🔸باآنکه پادکست میتواند هر موضوعی داشته باشد، هر پادکستی باید هدف روشن و مستمری نیز داشته باشد. تهیهکنندگان پادکست باید بدانند که چه موضوعی را انتخاب کنند و به چه دلیل. پاسخ این پرسشها که روشن شود، بقیه امور بهسادگی حل خواهد شد.
🔸پژوهش برای هر موضوعی مهم است، حتی اگر پادکست صرفاً بهقصد سرگرمی تهیه شود. تحقیق کافی برای بازاریابی نیز باید انجام گیرد. مهمترین نکتهای که باید به آن توجه داشت، آن است که وجه شاخص پادکست شما چیست.
✅ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:
چگونه پادکستهای حرفهای بسازیم؟
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
▫️شعرِ سخت گاهی هم به این معناست که: شعر، سخت است. شعرهای سخت گواه آناند که شعر نوشتن و شعر بودن، پذیرا شدنِ سختیِ گشودنِ راههای تازه در برهوت سنگلاخ است.
🔸تی اس الیوت در مقدمهی موجزی که بر ترجمهی مهم خود از شعر «آناباز» اثر سن ژان پرس نوشته است، تنها راه ورود به این شعر را در این میداند که خواننده، همچنآنکه خودش، آن را پنج شش بار بخواند تا ذهنش کمکم با زبان و تکنیک شاعر آشنا شود.
فهمیدن یک شعر شبیه فهمیدن یک متن دشوار فلسفی نیست؛ فهمیدن یک شعر به معنای حضور به هم رساندن در اقلیم آن شعر؛ به معنای نفس کشیدن در میان صداهای آن و قدم زدن در سایهسارانش است...
🔸شعر احمدرضا احمدی شبیه یک فانوس دریایی است که در شبی که مهی غلیظ و ابری تیره در دل یکدیگر رفتهاند، به روی دریا میتابد و در هر چرخی که میزند، جز پارههای آن مه و ابر یا تکههای پراکنده و شناور کشتیای مغروق بر آب را نشان نمیدهد.
✅در سالگرد درگذشت زنده یاد احمدرضا احمدی، در سلیسنیوز بخوانید:
احمدرضا احمدی؛ شاعر تنهایی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢چطور از قانون ۳۳۳ برای کنترل اضطراب استفاده کنیم؟
◽️احساس اضطراب میکنید؟ این ترفند ساده میتواند کمی از آن نگرانیها بکاهد!
🔸در هر دورهای، حدود هشت میلیون نفر در بریتانیا نوعی از اختلال ناشی از اضطراب را تجربه میکنند.
🔸این میزان ممکن است از یک اختلال ناشی از هراس، تا اضطراب اجتماعی، فشار عصبی پس از سانحه و ترسهایی مانند کلاستروفوبیا (ترس از مکانهای بسته) یا آگورافوبیا (ترس از مکانهای باز) متغیر باشد. به گفته سازمان خدمات ملی سلامت بریتانیا ، در حالیکه بیشتر مردم در یک برهه یا برهه دیگر زمانی، احساس اضطراب را تجربه میکنند، بعضیها سختتر میتوانند نگرانیهای خود را کنترل کنند و احساس اضطراب تأثیر پایدارتری بر زندگی روزمره آنها دارد.
🔸مطالعهای در سال ۲۰۱۴ از «یوگاو» نشان داد که از هر ۵ نفری که اضطراب را تجربه میکنند، یک نفر ساز و کار مقابله کردن با آن را ندارد که کمکش کند از پس آن بربیاید. در حالی که خدمات بهداشت، درمانهایی مانند رواندرمانی یا داروهای ضدافسردگی را پیشنهاد میکند، کارهای دیگری نیز وجود دارد که میتوانید برای مدیریت این احساسها انجام دهید.
🔹یکی از این روشها «قانون ۳۳۳» نام دارد. به گفته هلثلاین (Healthline)، قانون ۳۳۳ روشی غیررسمی برای مقابله با اضطراب است. این روش میتواند به شما کمک کند تا استوار بمانید و «در لحظهای که خیلی احساس اضطراب یا فشار میکنید خودتان را آرام کنید.»
🔹قانون ۳۳۳ از سه عامل تشکیل شده است. هنگامی که احساس اضطراب میکنید، باید به محیط فعلی خود نگاه کنید و:
▪️ سه چیزی را که میبینید نام ببرید.
▪️ سه صدایی را که میشنوید شناسایی کنید.
▪️سه چیز را حرکت دهید، مانند دستها یا پایتان یا سه چیز شیءمانندی را لمس کنید.
🔸ویدیو تازهای در تیکتاک که باشگاه عضویت سلامت روان مایند بار آن را منتشر کرده، حاکی از آن است که: «به کار بردن این روش ابزاری آسان برای بازگرداندن شما به زمان حال است.»
✅مطالب بیشتری برای مطالعه در این زمینه در بخش سبک زندگی سلیس نیوز وجود دارد که میتوانید از لینک زیر وارد شوید:
🔴 سبک زندگی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
صدای تو میبارد
و زندهام من...
💢منوچهر آتشی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢هر وقت یک بوم خالی میبینی که به شکل احمقانهای به تو خیره شده و نگاهت میکند، با قلم و رنگ بر گوشش بکوب تا از خواب برخیزد!
نمیدانی که نگاه خیرۀ بوم خالی به هنرمند، چقدر فلجکننده است. انگار به تو میگوید: تو هیچ کاری نمیتوانی بکنی!
▫️از نامههای ونگوگ
✅در سلیس نیوز بخوانید:
کشف سلف پرتره پنهان ونسان ونگوگ با اشعه ایکس
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
اما تو نشانهای
تو، که یعنی
رویایی وجود داشت
بیژن الهی
🔸پدر «غزاله» از معتمدین و دوستان نزدیک «حاج مطهر» بود، خود غزاله هم به «تکیه خاکسار» رفتوآمد داشت، «سلمی» تنها فرزند «بیژن» و «غزاله» وقتی به دنیا آمد، حاج مطهر که پیش از ۱۰۰ سال عمر داشت به بیمارستان رفت و برای «غزاله» و «سلمی» دعا کرد. کمکم بین «بیژن» و «غزاله» مشکلها افتاد و سرانجام از هم جدا شدند.
🔸«بیژن» تنها زندگی میکرد، با مادرش. اصلاً به زن گرفتن فکر نمیکرد. مرا هم نهی میکرد از زن گرفتن. سالها بود که دیگر به «تکیه خاکسار» نمیرفت، تمایل نداشت مرید «حاج مطهر» شود، اگرچه احترام بسیار برای او قائل بود، اسیر محبت دیگری بود، شیفته و شیدای یکی از اولیای خدا شده بود: «جناب مرحوم شیخ جعفر مجتهدی» که با ایشان از طریق «آقا جلال»، پیشکار آقای «علیزاده»، پدر «غزاله» آشنا شده بود. در حسرت مریدی «آقا شیخ جعفر» بود ولی هرگز آقای «مجتهدی» او را به مریدی نپذیرفت.
✅در زادروز بیژن الهی، در سلیس نیوز بخوانید:
در باره بیژن الهی، شاعری مهجور
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
مریلین مونر پیش از آنکه بازیگری ستایش شده باشد، یکی از محبوبترین نمادهای زیبایی و جذابیت جنسی دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در فرهنگعامه به شمار میرفت. او بانام اصلی نورما جین مورتنسون، بازیگر، مدل و خواننده یکی از مشهورترین شخصیتهای زمان خود محسوب میشد. در سال ۱۹۹۹ انستیتوی فیلم آمریکا، مریلین مونر را در رتبهی ششم فهرست بزرگترین افسانههای نمایشگر زن در دوران طلایی هالیوود قرار داد و مدتها پس از مرگش، همچنان نماد اصلی فرهنگعامه به شمار میرود.
شهرت مریلین مونر پس از مرگش هرگز فراموش نشد و ماجراهای عاشقانه و مرگ عجیبش همچنان موردتحقیق و گفتوگوست. درباره او فیلم و کتابهای مختلفی منتشرشده که هریک سعی در بیان گوشههای تاریک و ناگفتههای تازه از زندگی این ستاره جذاب غمگین داشتهاند.
✅در سلیس نیوز بخوانید:
مریلین مونر؛ بازیگری خود شیفته
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
«همهی کاری که باید بکنی، این است که یک جملهی درست بنویسی. درستترین جملهای را که میدانی، بنویس.»
💢سالها قبل ارنست همینگوی، وقتی نویسندهی جوان تازهکاری در پاریس دههی ۱۹۲۰ بود و دچار یکی از آن برزخهایی شده بود که انگار قلم در آن خشکیده، این جمله را نوشت. این جمله که روزی ارنست همینگویِ جوان در استیصال و برای یادآوری به خودش نوشت، به یکی از معروفترین جملات ماندگارِ او تبدیل شد.
کتابی با عنوان «یک جملهی درست: نویسندگان و خوانندگان دربارهی هنر همینگوی سخن میگویند»، منتشر شده که شامل گفتگوهای جذابی با ۳۸ نویسنده، فیلمساز، شاعر و برخی نزدیکان همینگوی پیرامون این پرسش اصلی است: «کدام جملهی ارنست همینگوی در کدام اثرش برای شما مصداق یک جملهی درست و واقعی است و چرا؟» این کتاب را دو پژوهشگر نامی آثار همینگوی منتشر کردند.
همینگوی در زندگی بسیارانی تاثیرگذار بوده و هست. اما کمتر کسی به اندازه جان مککین، به عمق جان همه عمر شیفته و تحتتاثیر همینگوی بودند.
یکی از جملات «درست و واقعی» همینگوی را مککین بارها از پشت میکروفن سنا و جلسات تکرار کرد: «دنیا، جای زیبایی است و زندگی ارزش جنگیدن دارد و من از اینکه این جهان را ترک کنم، بیزارم.»
در کتاب سالتر(دستیار مککین) روزی را روایت میکند که دیگر معلوم بود مککین انتخابات را به اوباما خواهد باخت، همه را جمع کرد، از کیفاش مجموعه داستانهای کوتاه همینگوی را بیرون کشید و شروع به خواندن «برفهای کلیمانجارو» برای حاضران کرد. در انتهای داستان، اشک میریخت. سالتر میگوید برای بسیاری «برفهای کلیمانجارو»، روایت حسرت و پشیمانی است. اما برای جان مککین، این داستان معروف همینگوی، روایت پذیرشِ همراه با فروتنی و امید بود و مُهر تأیید دیگری بر این که «زندگی، ارزش جنگیدن دارد.»
💢فرناز صیفی
✅ در سلیس بخوانید:
همینگوی، دیدگاهی درخشان اما ناکامل از زندگی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢راهنمای سریال: «بچهگوزن» ۲۰۲۴
Baby Reindeer
به دنبال درمان تروماهای زندگیمان باشیم
«بچهگوزن»، نمایشی حقیقتمحوردر ژانر درام، کمدی سیاه و روانشناختی است. سریالی شوکهکننده که ریچارد گاد آن را با الهام از تجربههای تلخ خودش در زندگی به تصویر میکشاند. از این رو تجربه دیدن این سریال با سایر آثار دیگر متفاوت است.
«بچهگوزن»، مینیسریال بریتانیایی نیمه اول ۲۰۲۴ بود که از شبکه نتفلیکس به نمایش درآمد؛ یک کمدی گروتسک برآمده از شخصیترین تروماهای زندگی سازنده سریال.
ریچارد گاد خالق سریال «بچهگوزن» است که علاوهبر آن، نقش اول مرد را در این اثر برعهده دارد. «بچهگوزن»، نمایشی حقیقتمحوردر ژانر درام، کمدی سیاه و روانشناختی است. سریالی شوکهکننده که ریچارد گاد آن را با الهام از تجربههای تلخ خودش در زندگی به تصویر میکشاند. از این رو تجربه دیدن این سریال با سایر آثار دیگر متفاوت است.
داستان این سریال حول محور شخصیت دانی دان، متصدی بار و کمدین در لندن میگذرد. او یک روز با مشتری به نام مارتا روبهرو میشود که بهشدت غمگین است؛ از این رو، یک فنجان چای میهمانش میکند تا او را خوشحال کند. مارتا وابستگی شدیدی به دانی پیدا میکند، بهطوری که هر روز به محل کار او میرود، سپس در اینترنت او را اذیت میکند، شبانهروز برایش ایمیل میفرستد و سرانجام به تعقیب او میپردازد تا اینکه دانی، مارتا را به پلیس گزارش میدهد. او دستگیر، متهم و محکوم به ۹ ماه حبس میشود.
در طول نمایش این سریال پیچیده و البته پخته، متوجه میشویم که هم دانی و هم مارتا در گذشتهشان دارای زخمها و تروماهایی بودند که درمان نشدند. دانی در ابتدا از روی دلسوزی به مارتا توجه نشان میدهد، اما مارتا یک استاکر است؛ تعقیبکننده بهخصوص به فردی که دیوانهوار علاقهمند است. او همچنین سابقهدار بوده است. استاکری یک اختلال روانی است، بیماری است و نباید ساده از این مقوله گذشت. درواقع دان یا گاد با کسی روبهرو شده که حسابشده و موذیانه و از روی عمد عمل نمیکند، بلکه خود فرد بهشدت آسیبپذیر و مضطرب و دارای تنش روانی است. دانی از سوی مارتا بهشدت اذیت میشود، اما اقدامی علیه او نمیکند و تا جایی هم مخاطب با دانی همذاتپنداری کند. اما هرچقدر دانی کوتاه میآید، آزارها بیشتر میشود و عکسالعمل جدی از دانی دیده نمیشود. در این مرحله مخاطب با خود میگوید: هر بلایی سر او بیاید حقش است. این درگیرکردن مخاطب با سوژه و افکار و عواطف ضدونقیضی که در حین نمایش فیلم آن را تجربه میکند، اگر نگوییم شاهکار است، به نوعی نبوغ سازندگان سریال را میرساند و نباید منکر این قضیه شد که «بچهگوزن»، هم از لحاظ تدوین و هم تصویر، مخاطبان را بهنوعی اذیت میکند.
فرم روایی سریال با اینکه بسیار جدید است، اما دست روی یکی از سوژههای تکراری و مهم روانشناسی گذاشته است. ریچارد گاد یا همان دانی دان سالها قبل از آنکه با مارتا آشنا شود از سوی نویسندهای چندین بار مورد آزار و اذیت قرار گرفته و از این رو اعتمادبهنفسش بسیار پایین آمده بود. او برای این آزارها از کسی کمکی نگرفته بود و به دلیل داشتن تجربیات تلخ، نشاندادن توجه از سوی مارتا در چند جلسه اول باعث شده بود که دارای اعتمادبهنفس کاذب شود.
دانی از آنجایی که در ارائه نمایش کمدی هم ضعیف عمل میکرد، بهشدت افسرده شده بود از این رو خودش، نقش مهمی در تداوم مزاحمتها از سوی مارتا داشت. او اگر بهجای دلسوزی نسبت به مارتا همدلی نشان میداد، باید گزارش او را زودتر به پلیس میداد، نه بعد از شش ماه مزاحمتهای دردسرساز. دانی به دلیل حمل تجربههای منفی گذشتهاش، توان تصمیمگیری و برخوردی قاطعانه را نداشت. او این احساس شکنندگی را بهخوبی به مخاطب القا میکند؛ از این رو تماشاگر را عصبانی و کلافه میکند. در واقع دانی امنیت را از ناامنترین آدم دنیا طلب میکرد؛ او آزارگرش را دوست داشت مانند زندانی که زندانبانش را دوست دارد.
اوج این سریال زمانی است که دانی در حین نمایش کمدیاش، داستان زندگی و مورد آزار و اذیت قرارگرفتن و عدم توجه دیگران به خودش را با صراحت بیان میکند؛ صحنهای که مخاطب را به گریه میاندازد که از قشنگترین و باجسارتترین سکانسهایی است که خالق این سریال، آن را به نمایش میگذارد. در واقع دانی روح خودش را برای ما عریان کرده است. او در بخشی از صحبتهایش میگوید: «این آزارها من را تبدیل به کسی کرد که آدمهای عجیب را جذب کنم».
ریچارد گاد درمورد این بخش از زندگیاش در مصاحبهای، گفته: «من با کلی احساس شرم و شرمساری بزرگ شدم. در واقع فکر میکنم تنها راه پشت سر گذاشتن این عواطف منفی این است که شاخبهشاخ با آنها روبهرو شوم».
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
تمام دل خوشیام شور عاشقانهی توست
دو چشم منتظرم تا همیشه خانهی توست
به کنج خلوت خود، همچو ابر میبارم
سرم درون خیالم به روی شانهی توست
💢شفیعی کدکنی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢نبایدهای نویسندگی
🔸به بهانهی مطالعه از نوشتن فرار نکن
ذهنِ خلاق میتواند فریبت دهد و به بهانهی اینکه باید بیشتر مطالعه کنی، تو را از نوشتن بازدارد. به یاد داشته باش خواندن و نوشتن باید همراه هم باشند تا تو را به مقصد نویسندگی برسانند.
🔸به صدای منقد درونیات توجه نکن
بگذار خیالت را راحت کنم؛ این صدا هیچوقت خاموش نمیشود. هر چقدر هم که خوب بنویسی، راضی نمیشود و پیوسته میگوید: «تو نویسندهی خوبی نیستی.»
پس نادیدهاش بگیر. یک گوشت در باشد، یک گوشت دروازه.
🔸از انتشار نترس
از همان روزی که نوشتن را شروع میکنی، انتشار را هم بیاغاز. وقتی بدانی مخاطبی داری، بیشتر دقت میکنی و پاکیزهتر مینویسی. علاوهبر این منتشر کردن به نظم در نوشتن میانجامد.
🔸به قلم و کاغذ اکتفا نکن
نویسندهی امروزی، نویسندهی آنلاین است. باید تایپ کردن را بیاموزی تا بتوانی حضور مؤثری در فضای اینترنت داشته باشی. تایپ کردن در وُرد به نوشتههایت نظم میبخشد و بازنویسی آنها را آسانتر میکند.
🔸جملههای طولانی ننویس
برای خوانندگان مهم است که جملهها کوتاه و خوشخوان باشند و با یک بار خواندن، معنای جمله را متوجه شوند.
🔸خودت را با دیگران مقایسه نکن
شما از شرایط و تلاشهای سایر نویسندگان آگاه نیستی. تو فقط با خودت در رقابتی. اگر هر روز اندکی بهتر از روز قبل بنویسی، برندهای.
🔸در مسابقات نویسندگی شرکت نکنید
شاید تصور میکنید مسابقه روش خوبی برای محک زدن مهارت نویسندگی است، اما احتمال برنده شدن در این مسابقهها خیلی کم است. وقتی بازنده میشوی، احساس بیکفایتی میکنی و به دام مقایسه میافتی. به جای شرکت در مسابقات مختلف، انرژیات را صرف بیشتر نوشن کن. کمکم از دل کمیت، کیفیت بیرون خواهد آمد.
🔸منتظر ایده نمانید
تنها زمانی به ایدههای بکر میرسی که بیوقفه بنویسی. آزادنویسی کن. جریان ذهن هیچگاه متوقف نمیشود. فقط آن را دنبال کن و هر چیزی به ذهنت میرسد، بنویس. ایدهها خودشان پیدایت خواهند کرد.
🔸موقع نوشتن ویرایش نکنید
آزادانه بنویس و لذت ببر. بعد از نوشتن نسخهی اولیه، فرصت بازنویسی خواهی داشت.
💢مرکز مطالعات ادبی ایران
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb