sarayesheroghazal | Unsorted

Telegram-канал sarayesheroghazal - سرای شعرو غزل

1977

کانالی بدون تبلیغ و تبادل با ما همراه باشید https://t.me/sarayesheroghazal

Subscribe to a channel

سرای شعرو غزل

با آه و روی زرد ز حالت شدیم دور
باد آمد و ز دانه جدا کرد کاه را

مردم ز مه حساب گرفتند سالها
نگرفت در حساب، جمال تو ماه را

جوهر که قیمتی است کشندش به احتیاط
من هم به دیده می کشم آن خاک راه را

#کمال_خجندی 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

@sarayesheroghazal
مثل ساعتِ شنی
از تو پُرم
از تو خالی ...
#یاور‌مهدی_پور🌴

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

#مجتبی_دربیدی

یه روز ویدیویی دیدم که دختری با آهنگ من وسط مترو می‌رقصید
کسی براش دست نمی‌زد ولی اون با دلش ادامه می‌داد
وقتی ویدیوش وایرال شد، هزاران نفر پشتش وایسادن
منم خواستم سهمی تو این حمایت داشته باشم
این اجرای اختصاصی تقدیم به دختری که با دلش رقصید
و دل خیلی‌ها رو لرزوند

ممنونم از تمام دوستانی که تو این مسیر همراهم بودند🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

من از اهالی ای کاش‌های بی‌ثمرم
اگر تو خسته‌ای از من، من از تو خسته‌ترم

سراغ از من تنها نمی‌گرفت کسی
غم تو آمد و هر شب گذاشت سر به سرم

تو خانه بودی من جاده، این عدالت نیست
تو از چه می‌گذری و من از چه می‌گذرم؟

نگو که می‌گذرد، نه تو ساده می‌گذری
گذشتم از تو ولیکن شکسته شد کمرم

گذشتم از تو و از هر چه داشتم رفتم
وطن نمانده برایم، مدام در سفرم

تمام شد غزلم، ای غمِ همیشه ببخش
اگر به گوشه‌ی شالت گرفته است پرم…

#سیدتقی_سیدی ☘

#شبانه_های_بایادتو 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

در بزم هنر اهل سیاست چه نشیند
میخانه دگر جایگه فتنه‌گران نیست

#معینی_کرمانشاهی 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

چشم در راهِ کسی هستم
کوله بارش بر دوش،
آفتابش در دست،
خنده بر لب، گل به دامن، پیروز
کوله‌بارش سرشار از عشق، امید
آفتابش نوروز.
مهربان، زیبا، دوست
روح هستی با اوست!
قصه ساده‌ست، معما مشمار،
چشم در راهِ بهارم آری،
چشم در راه بهار...!

#فریدون_مشیری🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

از من استخوان هایی می‌ماند که تو را دوست داشتند و جمجمه ای که یاد تو هنوز در اعماق آن جاودانه است...🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

غیر ِ آن
چشم های
بی‌کم و کاست،
همه چیز ِجهان زیادی بود...!

#مهدى_موسوى🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

با تو
خوشبخت‌ترین عاشق تاریخ منم
ای که آغوش پر از زندگیت شد وطنم 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

چشمم سر وعده بی ثمر می گردد

بی چاره دلم که دربدر می گردد

کُشتی تو مرا و منتظر می مانم

قاتل به محل قتل بر می گردد

#کاظم_بهمنی 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

دیر فهمیدیم پس دیوار بالا رفته بود
با همان خشت نخستین تا ثریا رفته بود
 
دیر فهمیدیم و معماران مرموز از قدیم
چیده بودند آن‌چه بر پیشانی ما رفته بود!
 
گاه می گویم به خود اصلا کلاه جد من
جای مسجد کاشکی سمت کلیسا رفته بود!
 
رسم پرهیز از جهان ای کاش برمی‌داشتند
کاش یوسف روز اول با زلیخا رفته بود...
 
من نمی‌دانم چه چیزی پایبندم کرده است
کوه اگر پا داشت تا حالا از اینجا رفته بود!
 
دور تا دورش فقط خشکی‌ست ای تنها خزر
راه اگر می‌داشت از این چاله دریا رفته بود!

#حسین_جنتی🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

‏سلام بر کسانی‌ که بلد نیستن بگویند دوستت دارم اما صبح زود نون بربری تازه میگیرند😁🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

خسته ای؟
اما هنوز ایستاده ای؛
و همین، شکوه توست.

@ssrayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

صبح آمده با دعـای خوشبختی مان

با شادی لحظه های خوشبختی مان

برخیـز و اجـاق تـازه ای روشـن کـن

تا گـرم شود هـوای خوشبـختی مان

#شهراد_ميدرى☘

عرض سلام و ارادت. بامداد روز سه شنبه ی سرورانم بخیر و سعادت 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

به بوی زلف تو دم می زنم
در این شب تار

وگرنه چون سحرم بی تو یک
نفس نرود ...


✏️ #هوشنگ_ابتهاج 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

ای سرو خوش بالای من
ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من
از من چرا رنجیده ای؟

من جمله دلجویی های #سعدی 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

چگونه میتوان گریخت
از پیوند سنگین پرده و تاریکی‌؟
چگونه میتوان
خاطر پنجره را
با يك زندگی‌ دوباره
آشتی‌ داد؟
#نیڪی_فیروزکوهی🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

رخشــندگی خلیــج مـرواریـدیم

نجواگر عشق و شادی و امیدیم

لبخنــد بــزن پــری دریــایی من

ما فـاتح قلبهـای بی خورشیدیم

#شهراد_میدری☘

عرض سلام و ادب. صبح چهارشنبه ی عزیزانم بخیروپرنشاط🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی

تا با تو بگویم غم شب های جدایی


#هوشنگ_ابتهاج 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

ترک خورده اناری مانده دستم

ببخش آیینه ات بودم شکستم

خیـالت را برایم هدیه بفرست

که دلتنــگ تمـاشـای تو هستم

#شهراد_ميدرى🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

مرا نکاوید
مرا بکارید
من اکنون بذری درستکار گشته‌ام
مرا بر الوارهای نور ببندید
از انگشتانم برای کودکان مداد رنگی بسازید
گوش‌هایم را بگذارید
تا در میان گلبرگ‌های صدا پاسداری کنند
چشمانم را گل‌میخ کنید
و بر هر دیواری
که در انتظار یادگاری کودکی‌ست بیاویزید
در سینه‌ام بذر مهر بپاشید
تا کودکان خسته از الفبا
در مرغزارهایم بازی کنند.
مرا نکاوید
واژه بودم
زنجیر کلمات گشتم
سخنی نوشتم که دیگران
با آرامش بخوانند
من اکنون بذری درستکار گشته‌ام
مرا بکارید
در زمینی استوار جایم دهید
نه در جنگلی که زیر سایه‌ی درختان معیوب باشم
جای من در کنار پنجره‌هاست.

#احمدرضااحمدی 🌴
@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

وقتی قراره شلیک کنی، شلیک کن ! حرف نزن !؛
همین سکانس خودش یه تز دکتراست :
یادمون باشه همیشه به جای حرف زدن، تا دیر نشده عمل کنیم...
جالبه بدونید ۵۹ سال پیش در سال ۱۳۴۵، فیلم «خوب، بد، زشت» اکران شد و تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ وسترن شد ؛
در بین کل مجموعه این فیلم، فقط کلینت ایستوود با ۹۵ سال سن در قید حیات هست ۰

The Good, The Bad and The Ugly (1966)🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

انگشت به لب مانده ام از قاعده‌ی عشق
ما یار ندیده تبِ معشوق کشیدیم ...

#صائب_تبریزی🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

غرق در حالتی بلاتکلیف
رو به آیینه مات می‌مانم

این منم زنده مانده‌ام بی‌تو؟!
نکند مرده‌ام نمی‌دانم...

#محمد_شریف 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

🗞داستانک


✔️صدای بنان تاکسی را پر کرده بود. «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟» 👌
مردی که پهلویم نشسته بود، گفت: «مخمل که میگن اینه ها، لاکردار از مخمل هم مخمل‌تره.»
راننده گفت: «نمی‌دونم چی تو این آهنگ‌های قدیمی هست که تو این جدیدی‌ها نیست.»

✔️جوانی که کنار پنجره نشسته بود، گفت: «کی میگه؟ مگه فرهاد و فریدون فروغی کم باحالند؟» ☺️
راننده گفت: «خب، اون‌ها هم قدیمی‌اند دیگه.»
جوان گفت: «ولی جزو جدیدی‌ها محسوب میشن.» 😐
راننده گفت: «اگه اون‌ها جزو جدیدی‌هان پس منم جدیدی‌ام. من و فرهاد هم سنیم.»

✔️از آینه به راننده نگاه کردم. راننده مو سفید هم با شیطنت نگاهم کرد و چشمک زد. 😉
مردی که پهلویم نشسته بود، گفت: «لاکردار صداش یه کاری با آدم می‌کنه که آدم کیف می‌کنه. تمام سلول‌های آدم میگن آخیش… آخیش. نمی‌دونم چی تو این آهنگ‌ها هست.»

✔️زنی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «من وقتی جوان بودم روزی صد بار این ترانه را گوش می‌کردم.»
جوان گفت: «دیگه اینقدر هم باحال نیست که آدم بخواد روزی صد بار گوش کنه.»
زن گفت: «آخه یکی بود که من دوستش داشتم ولی نشد، برای همین این ترانه خیلی بهم می‌چسبید.» 🤍

✔️بنان خواند: «آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند، در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا.»
زن دستمالی از کیفش درآورد و با لبخند گفت: «مسخره است، هنوز هم وقتی این ترانه را می‌شنوم…آه.» بعد اشک‌هایی را که تند تند از گوشه چشم‌هایش می‌چکید پاک کرد.
مرد کناری‌ام گفت: «گفتم تو این آهنگ‌ها یه چیزی هست.»
زن گفت: «نه بابا، من دیوانه‌ام و اِلا تو هیچ‌جا، هیچی نیست.» و دوباره اشک‌هایش را پاک کرد.
مرد گفت: «چرا هست، خوب هم هست👌.»

#سروش_صحت🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

چشمی به رهت
دوخته ام
باز که شاید
بازآئی و برهانیم
از چشم به راهی...

#شهریار🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد

#هلالی_جغتایی 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجرهٔ باز سحر غلغله می‌آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر 
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان بیرق گلگون بهار 
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخواندهٔ من 
ارغوان شاخه همخون جدا ماندهٔ من

#ابتهاج 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل

آن که مرا آرزوست دير ميسر شود
وينچه مرا در سرست عمر در اين سر شود

تا تو نيايي به فضل رفتن ما باطلست
ور به مثل پای ما در طلبت سر شود

برق جمالی بجست خرمن خلقی بسوخت
زان همه آتش نگفت دود دلی برشود

اي نظر آفتاب هيچ زيان داردت
گر در و ديوار ما از تو منور شود؟

گر نگهی دوست وار بر طرف ما کني
حقه همان کيمياست وين مس ما زر شود

هوش خردمند را عشق به تاراج برد
من نشنيدم که باز صيد کبوتر شود

گر تو چنين خوبروی بار دگر بگذری
سنت پرهيزگار دين قلندر شود

هر که به گل دربماند تا بنگيرند دست
هر چه کند جهد بيش پای فروتر شود

چون متصور شود در دل ما نقش دوست
همچو بتش بشکنيم هر چه مصور شود

پرتو خورشيد عشق بر همه افتد وليک
سنگ به يک نوع نيست تا همه گوهر شود

هر که به گوش قبول دفتر #سعدی شنيد
دفتر وعظش به گوش همچو دفِ تر شود


#سعدی ☘

#دلتنگیهای_شبانه_راجدی_بگیرید 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…

سرای شعرو غزل


آسوده دلان را غـــــم شوریده سران نیست
این طایـفه را ، غصـــه ی رنج دگران نیست

راز دل مــا ، پـیــش کـسـی بـاز مـگــویـیــد
هر بی بصری ، با خبر از بی خبـــران نیست

غـــافـل مـنـشـیـنـیـد ز تـیـــمـار دل ریــــش
این شیوه پسندیده ی صاحبنظـــران نیست

ای همسفــران ، باری اگــر هست ، ببندیـد
این خانه ، اقـامـتــگـه مـا رهــــگـذران نیست

مـا خسـتــه دلان ، از بر احبــاب چـو رفتیــــم
چـشـمی ز پـی قافـلـه ی مـا ، نـگــران نیست

ای بی ثمــــران سـرو شمــا سبـــز بـمـانیـــد
مقبول ، بجـــز سرکشی بی هنــــران نیست

در بزم هنــــر اهـل سیــاسـت چـه نشیــــند
میــــخانـه دگــر جایــگـه فـتـنـه گـــران نیست



#معینی_کرمانشاهی 🌴

@sarayesheroghazal

Читать полностью…
Subscribe to a channel