⚫روایت حاج قاسم از سیزده به دری که تنگه فتح شد
▪ساعت سی دقیقه بامداد دوم فروردین سال ۶۱ بود که عملیات فتح المبین با رمز مقدس یا زهرا سلام الله علیها آغاز شد. حاج قاسم این عملیات را به گونه ای دیگر روایت کرده که خواندنی است. این عملیات ۴ مرحله ای که یکی از مهم ترین عملیات های دفاع مقدس بود، نقطه عطف جنگ عراق علیه ایران به شمار می آمد و در آن ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشورمان آزاد و نیروهای عراقی از خاک خوزستان خارج شدند.
عملیات فتح المبین منجر به آزادسازی بیش از دو هزار و پانصد کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی ایران، شامل دهها بخش و روستا، سایت های ٤ و ٥ رادار، جاده مهم دزفول – دهلران و … شد. انهدام بیش از چهار لشکر، ٣٦١ دستگاه تانک و نفربر، ١٨ فروند هواپیما، ٣٠٠ دستگاه خودرو، ٥٠ عراده توپ و ٣٠ دستگاه مهندسی ارتش عراق از دیگر نتایج این عملیات بود.
🌴@sardaran_shohada 🌴
میانه نبرد بودیم ؛ در حمله بوکمال. از منطقه T2 به T3 رسیدیم . همان جا بودیم که حاجی سخنرانی کرد و گفت؛ کمتر از دو ماه دیگر اثری از داعش باقی نخواهد ماند . نشسته بود نوک خط روی خاکریز؛ دفتری جلویش باز بود . زینبیون از این طرف برید ، حیدریون از این طرف و شما هم از وسط بزنید . بچه ها به صدا در آمدند که انتحاری ها امانشان را بریده ، از شدت انفجارهایشان گوش هایمان خونریزی کرده ، چشم هایمان تیره و تار میبیند .
حاجی یکپارچه غیظ شد ! «پورجعفری!
برو تفنگ منو از توی ماشین بردار بیار خودم میرم.» جان بچه ها بود و فرماندهشان! نه نیاوردند روی حرفش و زدند به خط دشمن.
🌴@sardaran_shohada 🌴
نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان.
برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری.
رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد.
این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم.
در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه خواستار تنبیه او.
بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.....
شهید_عباس_بابایی
🌴@sardaran_shohada 🌴
لبخندهـای_خاڪی
فرمانده گردانمون شهیدحاج_علی_باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد :
برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه !سکوت ،سکوت،سکوت
کوچکترین صدا می تونه سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه.
باید سکوت رو تمرین کنیم
گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود
که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد.
آقای_اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود:
در تاریکی قبر علی بفریادت برسه بلند صلوات بفرست
همه بچه مانده بودند صلوات بفرستند ؟
بخندند؟
بعضی ها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند
و بعضی ها هم آرام
اما حاج_علی عصبانی فریاد کشید بابا سکوت سکوت سکوت
و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که،
این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید:
لال از دنیا نری بلند صلوات بفرست .
وباز ما مانده بودیم چه کنیم ...
حاج علی باقری دو باره عصبانی تر ...
هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد اسحاقیان بلند شد:
سلامتی فرماندهان_اسلام سوم صلوات رو بلندتر ...
خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه.
🌴@sardaran_shohada 🌴
▪یک مرحله به دشمن زده بودیم اما نشد خط را تثبیت کنیم. ناچار برگشتیم عقب. جنازه شهدا ماند بین خاکریز خودی و دشمن.
سوار موتور بودم که دیدم جیپ روباز حاجي آمد توی خط.
آمده بود برای تقویت روحیه بچه ها و شناسایی منطقه.
بعثی ها از ترس شروع مرحله دوم عملیات،
خط را گرفته بودند زیر آتش.
یکهو خمپاره خورد کنار ماشین حاجی.
گردوغبار و دود غلیظ شد سهم چشم هایمان.
نفسمان بالا نمی آمد.
فکر کردیم حاجی شهید شده.
توی همین هول و ولا دیدیم ماشین از بین دود و آتش بیرون آمد و راهش را ادامه داد.
با موتور رفتیم پشت سرشان.
جادههای مارپیچ را رد کردیم تا رسیدیم به چادرهای اورژانس صحرایی.
حاج قاسم به زحمت از ماشین پیاده شد.
از لباسهای سوراخ سوراخش معلوم بود چند ترکش به بدن و پایش خورده بود.
رفتیم زیر بازویش را بگیریم نگذاشت.
صاف ایستاد.
نمی خواست توی این شرایط روحیه رزمنده ها ،
با مجروح شدنش از بین برود.
دردش را مچاله کرد توی خودش.
راوی: سید محمد حسینی
🌴@sardaran_shohada 🌴
حجت جلوی کاروان ها حرکت
می کرد ، میکروفن را دستش
می گرفت و می گفت :
هرکی دوست داره برای
امام زمانش تیکه تیکه بشه ،
صلوات بفرسته ...
+ تکیه کلامش همین بود و بلند صلوات می فرستاد
شهیدحجتاللهرحیمی
عندربهمیرزقون
شماچقدر امام زمان عج رودوست دارید؟
پس اون صلوات قشنگه روبفرست.
🌴@sardaran_shohada 🌴
طنزجبهه
یه نفر نام خانوادگیش: “ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ” ﺑﻮﺩﻩ!
ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ، بنده خدا ﺩﺳﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺣﺎﺿﺮ ﻗﺮﺑﺎﻥ!
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﯾﺴﺖ
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮏ ﻫﯿﺄﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺑﯿﺎﻥ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ، ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﻧﺮﻩ ﺑﻬﺶ ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﻣﺮﺧﺼﯽ ﻣﯿﺪﻩ
ﻫﯿﺄﺕ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻧﺪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ
همه ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻧﺪ : ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺮﺧﺼﯽ …
🌹شادی روح شهدا صلوات🌹
🌴@sardaran_shohada 🌴
نجوا_با_شهید
یادمهست
قولوقرارهایمان
عهدهاییکهباهمبستیم
ومنتاپایجانبهآنهاپایبندمیمانم
میخواهمهمانندخودتباشم
تاتوهممراتاآسمانهاباخودببری...
فرمانده شهیدم
عهدهایمانیادت باشد
🌴@sardaran_shohada 🌴
▪ این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!
▪گفتم حاجی راستی چقدر حقوق میگیری؟ حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم زیرا او یک سردار و فرمانده نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده! یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق میگیرد؛ با مزایای فراوان! حاجی به من گفت: شیخنا! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش میگیرد. مهم این است که چه چیزی به کشورش میدهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک سنت الهی حتمی است. شیخنا! ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.
▪ راوی: «سامی مسعودی» از فرماندهان حشد الشعبی
🌴@sardaran_shohada 🌴
⚫ سلام بر آنهایی که
شبانگاهان میجنگند
و صبح با کفن باز میکردند
🌴@sardaran_shohada🌴
شهید_رضائی_نژاد
اصلا به اضافه کار اعتقاد نداشت . می گفت :
وقتی می تونم تو زمان انجام کار، تموم کارهامو انجام بدم دیگه لزومی نداره که اضافه کار بمانم .
همین دقت ها و ریزه کاری هاش بود که برکت رو به زندگیمون آورده بود .
نمونه ی دیگه ش حساسیت روی بیت_المال بود .
کارهای تحقیقاتی ش رو به خاطر بعضی مسائل محرمانه، نمی تونست بیرون از خونه پرینت بگیره و چون خودمون هم چاپگر نداشتیم مجبور بود از چاپگر محل کارش استفاده کنه.
اما تو این جور مواقع ، حتما برگه ی سفید از خونه می برد تا از امکانات اداره استفاده نکنه .
شادی روح امام_راحل و شهدا صلوات
🌴@sardaran_shohada 🌴
🌷شهید استوار_مجید_رجایی
کودک سه ساله دارد. کودک در راه دارد. قرار بود با اینها زمستان را سر کند و عید را با همسرش جشن بگیرد. اشرار تروریست مسلح به نام سوختبر با تحریک بی.بی.سی و من.و.تو در حمله به پاسگاه کورین، حین دفاع از پرچم رسول خدا او را شهید کردند.
روایت_آشوب
بلوچستان_تنها_نیست
🌴@sardaran_shohada 🌴
🚩💚 روز مرد را باید تبریک گفت به غیرتمندترین مرد و یار رهبر انقلاب..
به مردی که مردانگی با او تعریف میشه..
سلام خدا بر مردترین مرد این سرزمین.. صلح طلب ترین جنگاور ایران که غیرتش اجازه نمیداد صدای ضجه زنان و مردان و کودکان بی پناه را بشنوه و کاری نکنه..
سلام به چهره خسته و بیخواب ولی پر از امیدی که در بیابانهای سوریه با چفیه عرقش رو پاک میکرد و در وطن خودش هم گاهی غریب بود.. سلام بر مرد خدا شهید قاسم سلیمانی.
🌴@sardaran_shohada 🌴
ڪنارش ایستاده بودم، شنیدم ڪه میگفت:
صلیاللهعلیڪیاصاحبالزمان
بهش گفتم: چرا الان به امامزمان سلام دادی..؟!
گفت: شاید این وزشِ باد
و نسیم سلام منو به امامزمانم برساند..🙏
شهید_ابومهدی_المهندس
شادی روح شهدا صلوات
🌴@sardaran_shohada 🌴
به آسمان نرسیده که حیدری نشود.
که بی ولای علی (ع)هم پیمبری نشود
قسم به راه علی(ع) ازمسیرگمراه است.
کسی که گوش به فرمان رهبری نشود.
سلامتی وجودنازنینش صلوات.
🌴@sardaran_shohada 🌴
◾️◾️◾️
◾️◾️
◾️
"انّا لله و انّا الیه راجعون"
به اطلاع مردم شهید پرور کاشمر میرسانیم که مادر شهید حاج_محمد_طاهری به رحمت خدا رفته اند.
مراسم تشیع و تدفین آن مرحومه شنبه ۱۴ فروردین ساعت ۸:۳۰ دقیقه در محل بهشت بقیع به سمت روستای مهدی_آباد برگزار خواهد شد.
از خداوند تبارک و تعالی برای آن مرحومه علو درجات و رحمت واسعه و برای بازماندگان صبر و بردباری مسئلت داریم.
ان شاالله با فرزند شهید شون محشور باشند ....
شادی روحشان صلوات
🌴@sardaran_shohada 🌴
⭕️ روز جوان رو باید به همه علی اکبر هایی که برای آرامش ما اِرباً اربا شدن هم تبریک بگیم.
هدیه به همه شهدا مخصوصاحضرت علی اکبرعلیه السلام 3شاخه گل صلوات.
🌴@sardaran_shohada 🌴
از شناسايي آمده بود
منطقه مثل موم توي دستش بود
با رگ و خون حسش ميكرد
دل ميبست و بعد ميشناختش
اصلاً به خاطر همين بود كه
حتي وقتي بين بچهها نبود
از پشت بيسيم جوري هدايتشان ميكردكه انگار هست
انگار داشت آنجا را ميديد
عشق حاجي به زمينها بود كه لوشان ميداد لخت و عور ميشدند جلو حاجي
دفترچهي يادداشتش را باز ميكرد
هرچي از شناسايي بهش ميرسيد
توي دفترچهاش مينوشت، ريز به ريز
حالا داشت براي بقيه هم ميگفت
اين كار شب تا صبحش بود
صبح هم كه ساعت چهار
هنوز آفتاب نزده، ميرفتيم شناسايي تا نه شب از نه شب به بعد تازه جلساتش شروع ميشد
بعضي وقتها صداي بچهها در ميآمد
همه كه مثل حاجي اينقدر مقاوم نبودند.
🌴@sardaran_shohada 🌴
▪به روایت حاجقــاســم:
من رفتم بندرعباس صحبت کنم.
چند تا دختر آمدند پیش من گفتند:
"فلانی، ما هر کدام نامی برای خودمان گذاشته ایم."
ندیدند همت را، ندیدند باکری را،
ندیدند خرازی را...
گفتند: "نام این خانم باکری است.
ما او را به نام باکری صدا می کنیم.
او متبرّک کرده خودش را به نام باکری...
نام این خرازی است، نام این کاظمی."
بعد این دختر به من گفت:
"من وقتی سر سفره می نشینم،
حس می کنم مهدی باکری سر سفره ی ما نشسته است."
کجا چنین چیزی وجود دارد؟
این، آن اتصال است...
یکی از برجستگی های جنگ ما این بود که قله های آن،
قله های مطهّر و مرتفعی بود.
اگر قله مرتفع بود، دامنه زیبا می شود،
دامنه سرسبز می شود،
چشمه های جوشان از دامنه سرازیر می شود...
این قله برجسته اثری جدی گذاشت.
🌴@sardaran_shohada 🌴
🌸امشب که شب مبعث احمد باشد
🌸مشمول همه عطای سرمد باشد
🌸یا رب چه شود طلوع صبح فردا
🌸صبح فرج آل محمد (ع) باشد
3 شاخه گل صلوات برمحمدوآل محمد(ص)
تقوای ایشون برای حقیر درس های زیادی داشت به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند.
اگر صحبت از فرد غایبی میشد، اگر فرد غایب رو می شناختند، به نحوی سعی میکردند او را تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت : "نه، حالا اینطور ها هم نیست..."
اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد، بلند صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند، باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود، هم موثر واقع میشد...
شهیدحاجرضافرزانه
مفقودالاثر
🌹شادی روح شهدا صلوات🌹
🌴@sardaran_shohada 🌴
بدون_تعاࢪف☝️
شهادت میخوایی؟!
پس بدان ڪه .
تنها ڪسانی
شهید می شوند ڪه شهید باشند…•
•به این سادگی ها نیستـــــ
•باید قتلگاهی رقم زد•
باید ڪُشت!!
←منیت را→
←تڪبر را→
←دلبستگی را→
←غرور را→
←غفلت را→
←آرزوهای دراز را→
←حسد را→
←ترس را→
←هوس را→
←شهوت را←
←حب دنیا را←
باید از خود گذشت•...
•باید ڪشت «نَفس» را
شهادت درد دارد!
•دردش ڪُشتن " لذت " هاست...
باید ڪشته شویم تا شهید شویم!
بايد اقتدا كرد به شهدا🌱
و چہ لذټۍ دارد وصال معشۅق
🌴@sardaran_shohada 🌴
🔸
اگر میخواهیـد ...
کارتـان برکت پیدا کنـد
به خـانواده شهدا سر بزنید ،
زندگینامه شـهدا را بخوانید
سعی ڪنید در روحیه خـود
شهادت طلبی را پـرورش دهید.
سخنان مقـام معـظم رهبری را
حـتما گوش ڪنید ، قلب شـما را
بیدار می کند و راه درسـت را
نشــانتــان می دهد .
🌴@sardaran_shohada 🌴
همرزمان شهید :
شهید نظرے و شهید ڪایدخورده و شهید نورے همزمان بر اثر ترڪش هاے یڪ خمپاره
شهید شدن.🕊🕊
هر ڪدوم ویژگے خاص خودشون رو داشتند:
• حاجے نظرے پیر جبهہ ڪہ تو زمان هشت سال دفاع مقدس حتے یہ خراش هم بر نداشت با روحیہ خاص خودش.
وقتی خمپاره داعش می اومد همہ خیز می رفتند،
فرمانده ما حتے سرش رو هم خم نمی کرد،چنان شجاعتی داشت.
• عارف پسر جنوبے،شلوغ،خونگرم،شیطون و با تجربہ حضور در سوریہ اطلاعات نظامے خیلے خوبے داشت و خودش هم جانباز بود.
• بابڪ پسر ساڪت و ڪم حرف با روحیات خاص خودش ڪہ ڪمتر ڪسے اون رو تو منطقہ شناخت و ابعاد شخصیتے اش بعد شهادتش معلوم شد
شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
🌴@sardaran_shohada 🌴
⚫خاطره بی بی سکینه، مادر شهید علی شفیعی از سردار دلها حاج قاسم سلیمانی:
▪میگفتن ساعت دو نصفه شب تلفن منزل زنگ خورد، با ناراحتی گفتم کیه این وقت شب تماس گرفته، گفت: منم قاسم، دلم تنگ شده بود برایت از کربلا تماس گرفتم، نایب الزیاره ،،،سوغاتی چی برایت بیاورم.. اشک میریخت و تعریف میکرد.. انگار علی پسرم پشت خط بود...
🌴@sardaran_shohada 🌴
گاهی_یک_تلنگر_کافیست
میترسم_از_خودم ...
•زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم،
ولی به دیوار دلم نه!
میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اتیکت خادم الشهدا و...رو به سینه ام میچسبونم،
اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!
میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اسمم توی لیست تمام اردو های جهادی هست،
ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!
میترسم_از_خودم ...
•زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم،
اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!
میترسم_از_خودم ...
•زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم،
ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!
🔺شهدا شرمندهایم که مدام شرمنده ایم
تعجیل در ظهور اباصالحعلیه السلام گناه نکنیم.
🌴@sardaran_shohada 🌴
🥀 وفات حضرت زینب کبری(س)، بزرگ بانوی کربلا، دخت علی مرتضی، پیام آور کربلا، الگوی شکیبایی و تقوا، عابده آل علی (ع) و عقیله بنی هاشم بر تمام پویندگان راه ولایت و عاشقان خط سرخ شهادت تسلیت باد 🥀
هدیه به این بانوی عزیز3دسته گل صلوات
❤️در آستانه ی روز پدر و ولادت حضرت علی(ع)
🌹 ۳ صلوات
برای سلامتی و طول عمر همه ی پدران زحمتکش
وشادی روح تمامی پدرانی که آسمانی شدند
🌹الّلهُمَّ
🌹صلّ
🌹علْی
🌹محَمَّد
🌹وآلَ
🌹محَمَّدٍ
🌹وعَجِّل
🌹 فرَجَهُم
🌴@sardaran_shohada 🌴
💫 ﷽💫
حاج عبدالله ضابط تعریف کردن :
خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سیدمرتضی را ببینیم، خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمونها پر کشید.
تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقه جنگی با کاروانهای راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دلهایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم میخواست تا وقتی زنده هستی بیایم و ببینمت، اما توفیق نشد. سید به من گفت "ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم!
صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم، گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا بروم ببینم چه میشه.
بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰. دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن میشدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکیها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم.
گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم اینجوری است. گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه میآید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان!
رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته:
آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت!
اللهم_ارزقنا_شهادت.
هدیه به همه شهداصلوات
🌴@sardaran_shohada 🌴
به مناسبت ۲۴ بهمن سالروز شهادت حاج عماد مغنیه یادی کنیم از این سخنرانی شهید قاسم سلیمانی در رثای او:
آن چیزی که قصاص خون عماد است شلیک یک موشک یا کشتن یک نفر نیست! قصاص خون عماد برچیدن این رژیم کودک کش صهیونستی است...
+ بر همین مبناست که انتقام شهادت حاج قاسم هم تنها اخراج آمریکا از منطقه و شکستن هیمنه پوچ استکباری آن است
هدیه به این دوبزرگوارصلوات.
🌴@sardaran_shohada 🌴