لبخند و اخم هر دو چروکی به چهره است...
وصل و فراق هر دو مرا پیر کرده است...
#سید_سعید_صاحب_علم
دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام...
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت...
#فریدون_مشیری
شعر نوشتن بلد نیستی...
شعر خواندن نمی دانی...
کمی راه برو، بخند، مو پریشان کن...
شعر شدن که بلدی...؟
#مجید_وادی
کاش به این باور برسیم زندگی فقط تلاش برای آینده و جنگیدن و جنگیدن و جنگیدن نیست...
شاید همین لحظه ای که داریم میجنگیم تا فردا نجنگیم ، چیزهایی دورمون هست که دیگه هیچ وقت تکرار نمیشه...
وای از اون ثانیه ای که از گذشته مون چیزی جز خستگی به خاطر نیاریم...
گاهی باید شمشیر رو بذاری کنار و ببینی برای چی داری میجنگی و اصلا...
در ازاش داری چه چیزی رو از دست میدی...
#سایا
مثل اون آدمی که وسط خیابون حالش بد میشه و مردم میبرنش بیمارستان و در جواب اینکه همراهش کیه همه سکوت میکنند...
خودش از همه ساکت تر...
#سایا
به سرم زده بی درنگ آن شماره ی کوفتیِ چند رقمی ات را بگیرم و تو با صدایی که همیشه مختص خودت بود با تعجب جواب بدهی...
بی مهابا بگویم :
"خیلی دوستت دارم...
خیلی دلتنگم...
خیلی خسته ام..."
بعد هم قطع کنم این رشته ی اتصال را و سر به زیر پتوی سرخ رنگ گرم و نرمم فرو ببرم...
#سایا
سه شنبه...
چرا تلخ و بی حوصله...؟
سه شنبه...
چرا این همه فاصله...؟
سه شنبه...
چه سنگین...
چه سر سخت...
فرسخ به فرسخ...
سه شنبه...
خدا کوه را آفرید...
#قیصر_امین_پور
بعضی وقتها حرف نزدن هیچ نوع زحمت و سختی ندارد...
اما گاهی وقتها،فشار و دردش از بلند کردن پیانو هم بیشتر است...
#استیو_تولتز
انسان امروز انسان انتظارهای بیپایان است...
گویی زندگی خود را هر روز صبح به روزی دیگر به تعویق میاندازد...
آرزوهای او زنجیرهی پوچی است که تا بیپایان جهان ادامه مییابد...
#ساموئل_بکت
هی جسپر اگه فهمیدی مسیرو اشتباه رفتى زود برگرد،حتى اگه برگشتن ده ها سال هم طول بکشه باید برگردی...
نگو راه برگشت طولانی و تاریکه...
نترس از این که هیچی به دست نیاری...
#استیو_تولتز
با دختری دوست شو که کتاب بخواند...
با دختری دوست شو که پولش را به جای لباس خرج کتاب کند...
دختری که لیست بلندی از کتابها را برای خواندن تهیه کرده است...
دختری که کارت کتابخانه سالهایکودکیش را هنوز با خود دارد...
دختری را پیدا کن که اهل خواندن باشد...
تشخیصاش سخت نیست...
حتماً همیشه در کیفش کتابی برای خواندن دارد....
کسی که به کتابفروشی،عاشقانه نگاه کند
و پس از یافتن کتابی که مدت ها در جستجویش بوده،اشک شوق در چشمانش حلقه زند...
کسی که بوی کاغذ کاهی یک کتاب قدیمی، برانگیختهاش کند...
با دختری دوست شو که اگر در کافه منتظرت ماند،انتظارش را با خواندن کتاب پر کند...
حتی اگر به دروغ،از خاطره مطالعه کتابهای بزرگی نام برد که هرگز نخوانده است،تشویقش کن...
چرا که او لذت اغراق را در درک و فهم تجربه میکند و نه زیبایی...
با دختری دوست شو که کتاب بخواند...
و برای تولدش و سالگرد آشنایی و همهی اتفاقهای خوب،به او کتاب هدیه بده...
به او نشان بده که عشق به کلمات را میفهمی و درک میکنی...
به او نشان بده که میفهمی که او فرق واقعیت و خیال را میفهمد...
به او حتی اگر دروغ بگویی دروغ گفتنات را درک میکند...
او کتاب خوانده است...
او میداند که انسانها فراتر از واژهها هستند و در رفتارشان، هزار انگیزه و ارزش و گریز ناگزیر پنهان است...
او لغزش و خطای تو را بهتر از دیگران درک خواهد کرد...
با او حتی اگر خطا کنی بهتر میفهمد...
او کتاب خوانده است و میداند که انسانها هرگز کامل نیستند...
در کنار او اگر شکست بخوری...
او میفهمد...
او زیاد خوانده است و میداند که راه موفقیت با شکست سنگفرش شده...
او رویا پرداز نیست...
و با هر شکست محکمتر از قبل کنارت میماند...
اگر با دختری دوست شدی که اهل خواندن بود...
کنارش باش...
اگر دیدی نیمه شب، برخاسته و کتابی در دست گریه میکند...
در آغوشش بگیر...
برایش فنجانی چای بیاور...
بگذار در دنیای خودش بماند...
با دختری دوست شو که اهل خواندن باشد...
او برایت حرفهای متفاوت خواهد زد
و دنیایی متفاوت خواهد ساخت...
غمهای عمیق و شادیهای بزرگ هدیه خواهد آورد...
او برای فرزندانت نامهایی متفاوت و شگفت خواهد گذاشت...
او به آنها سلیقهای متفاوت و متمایز هدیه خواهد کرد...
او میتواند برای فرزندانت تصویر زیبایی از دنیا بسازد...
زیباتر از آنچه هست...
با دختری دوست شو که اهل خواندن باشد...
چون تو لیاقت چنین دختری را داری
تو لیاقت داری با کسی دوست شوی که زندگیت را با تصویرهای زیبا رنگ زند...
اگر چیزی فراتر از دنیا را میخواهی...
با دختری دوست شو که اهل خواندن باشد...
#روزماری_اورکویکو
دكتر محمود حسابی می گوید...:
آخر ساعت درس یک دانشجوی دوره دکترای نروژی سوالی مطرح کرد...:
استاد شما که از جهان سوم می آیید، جهان سوم کجاست...؟
فقط چند دقیقه به آخر کلاس مانده بود...
من در جواب مطلبی را فی البداهه گفتم که روز به روز بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنم...
به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد...
#محمود_حسابی
آدمیزاد فکرش درگیر باشه خوابیدن که چه عرض کنم...
زندگی کردن هم یادش میره...
چی بوده این موجود عجیب...🤦🏻♀
#سایا
اومده میگه تو غم هموطنت برات مهم نیست که تحت هر شرایطی چیزی نمیگی...
خب دوست عزیز...
اینکه عقایدمون باهم فرق داره رو بپذیر دیگه...
تو تریبون داری و حرف بزن و ...
آفرین بهت...
منم امیدوارم صداتو بشنوند...
دیگه اَنگ نفهمی و بی رگ و ریشه ای نزن به بقیه...
همه که نباید مثل تو فکر کنند که معتقدی همه چیز رو باید گفت...
تو میگی همه چی بده و مقصران حاضر و ناظرند و قبول...
منم توانایی قانع کردن تورو ندارم...
در واقع نمیتونم بگم چرا ساکتم...
اصلا چرا بگم...؟
کسی هست که بشنوه...؟
تو میگی و من گوش میدم و من بگم که تو گوش بدی...؟
اونی که باید گوش نمیده...
در هرحال...
شاید تونستی و شنیدند...
پس ادامه بده...
موفق باشی...
همین...
#سایا
الان چرا باید اِبی تو گوشام بخونه :
"شب به اون چشمات خواب نرسه...
به تو میخوام مهتاب نرسه...
بریم اونجا، اونجا که دیگه...
به تو دست آفتاب نرسه..."
حالا کار به محتوا ندارم...
این ریتمش داره مغزمو اذیت میکنه خدایی... :///
#سایا
از ساعت ۴ بعدازظهر به بعد واقعا يک مشت رتیل و عقرب در جانش بود...
تا فرضاً بشود ۱۲ و نيمه شب بگذرد...
بعد يواش يواش آرام میشد...
#مسعود_کیمیایی
اسم این بیماری که میشینم کلی کلیپ کودک آزاری و این قبیل چیزهارو میبینم و بعد حالم یه جوری خراب میشه که نمیتونم کاری بکنم و فقط و فقط خودمو داغون میکنم چیه...؟🚶🏻♀
#سایا
بدترین حالت ماجرا این است کهطاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم...
و تا زمان مرگ ادامه دهیم...
خیلیها اینطور زندگی میکنند...
دست انداز کم طاقتی را رد کردهاندو افتادهاند توی سرازیری عادت...
#اوریانا_فالاچی
اگر مردی رو دیدیم که خیلی با احساس به نظر میومد...
دال بر کم بودن میزان ترشحتستسترونش نیست...
اگر زنی رو دیدیم که خیلی بی احساس به نظر میومد دال بر تغییر تمایلات جنسیش نیست...
دلیل همهٔ اینها فقط و فقط یک چیز بوده و هست...
خانواده و الگوی تربیتی موثر در شکل گیری شخصیت فرد...
به قول زیگموند فروید: فرآیند شکل گیری شخصیتِ جملگیِ افراد ریشه در کودکی آنها دارد...
بابت جاری بودن عواطف و احساساتم از تک تک موجودات پر خطر(انسانها) عذر میخوام...
متاسفانه من در خانواده ای بزرگ شدم که عشق بازی ها دو بیتی بود...
#محمدرضا_ژاله
شب بخیر به دختر درونم که هرشب آواره ی خیابان است...
میرقصد لا به لای چراغ های زرد و نارنجی...
بلند بلند آواز میخواند...
قهقهه میزند...
میدود و سیاهی گیسوانش را به باد هدیه میدهد...
گوشه ای مینشید و به سکوت خیره میشود...
وارد اتاق تو میشود...
خود را به آغوشت میرساند...
و آرام میگیرد...
آرام میگیرد در آغوشت...
#سایا
مثلا همینجوری که نگام میکنه یهو یه چیزی در موردم میگه و پشت بندش شروع میکنه خداروشکر کردن...
خوشگلی های زندگی یعنی همینا دیگه...
از اینا براتون...
آمین...
#سایا