science4lifee | Unsorted

Telegram-канал science4lifee - Science For ‌Life

1907

🌍 دنیای اطلاعات علمی ✅اخبار علمی از رشته های مختلف 🔭کیهان شناسی 🎆اختر شناسی 💉پزشکی ⚗️شیمی 🔬زیست 🔮فلسفه فیزیکـــــــ 🔅با معتبرترین منابع 👇🏻🎋 @Science4Lifee ارتباط با ادمین @al1nazar1 لینک گروه: @scienceforlife1

Subscribe to a channel

Science For ‌Life

نظریه‌ی آشوب؛ اثر پروانه‌ای در جهانی دترمینیستیک
گفتگویی در کلاب‌هاوس با حضور دکتر افشین منتخب
/channel/science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

معرفی کتاب‌های علمی
گفتگو در کلاب‌هاوس
/channel/science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

کارشناس‌ها و اجماع علمی

Читать полностью…

Science For ‌Life

نقدی بر عرفان حلقه

~ آرمین سلیمانی

Читать полностью…

Science For ‌Life

🔰 ویس چت در گروه Science For Life 🔰

📎 موضوع: معنای دقیق «دانش» چیست؟ «دانش» چه تفاوتی با «باور» دارد؟ آیا درست بودن باور دلیل بر دانش بودن آن است؟ پس «توجیه» چیست؟

⏰ زمان: جمعه، ۱۰ اردیبهشت، ساعت ۲۲

چگونه می‌توان اطمینان به درستی چیزها را درجه بندی کرد؟ اصلا درجه‌بندی در اینجا چه معنایی دارد؟ آیا لازم است به نظریه‌های علمی ایمان داشته باشیم؟ آیا یک نظریه علمی حتما باید حقیقت داشته باشد؟ چطور می‌دانیم چیزی که گمان می‌کنیم درست است واقعا درست است؟ وجود خطا در اندازه‌گیری‌های علمی تا چه اندازه ما را در درست دانستن آنها دچار مشکل می‌کند؟ پیشفرض‌ها چه جایگاهی در علم دارند؟ آیا لازم است به درستی این پیشفرض‌ها باور داشته باشیم؟ آیا علم شامل ادعاهای خارق العاده است؟

I wish to believe as many true things as possible and as few false things as possible
دلم می‌خواهد باورهایم بیشترین چیزهای درست و کمترین چیزهای غلط را شامل شود.

/channel/scienceforlife1

Читать полностью…

Science For ‌Life

🔰 ویس چت در گروه Science For Life 🔰

📎 موضوع: تایید مستقل و اهمیت آن در علم

⏰ زمان: پنجشنبه، ۲ اردیبهشت، ساعت ۲۳

جان آلن پائولوس:
«در یک شب زیبای تابستانی در حال پیاده روی در شهر هستید که تعداد زیادی از افراد خوش و خندان را می بینید. دست های هم را گرفته اند، می گویند و می خندند، بستنی قیفی می خورند، و غیره. زندگی آنها به وضوح از زندگی شما شادتر، عاشقانه تر، و توأم با کامیابی بیشتر است. مایه ناامیدی است؟ اما آیا می توانید بفهمید در اینجا چه اشتباهی در استدلال رخ داده است؟»

/channel/scienceforlife1

Читать полностью…

Science For ‌Life

📎 ذهن فریبکار شما ۱۵

گفتار پانزدهم 👈 کیفیت و انواع شواهد علم

پژوهش‌های مشاهده‌ای در مقایسه با پژوهش‌های تجربی

اگر می‌خواهید باورها و نتایج شما بر مدارک و شواهدی محکم استوار باشد باید بدانید چگونه این شواهد را تفسیر کنید، هر چند همیشه به سادگی یا روشنی نمی‌توان بهترین روش را پیدا کرد. شواهد، انواع مختلفی دارند که هر کدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد...↓

https://bit.ly/3jlUx3e

@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

📎 مکافات کیهانی

~ گری هیدن⁩

اگر در نظرتان زندگی سخت و دشوار است، نباید شکایت کنید. چون سزاوار آن هستید. طبق قانون کارما، که از اصول بنیادی فلسفه ی هندو است، اعمال گذشته ی شما می توانند علت وضعیت فعلی شما را توضیح بدهند. پس اگر در حال حاضر رنج می کشید، لابد در گذشته کارهای بدی انجام داده اید...↓

@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

گفتگو در مورد ژنتیک رفتاری
گروه /channel/scienceforlife1
فایل دوم

Читать полностью…

Science For ‌Life

#موضوع_گفتگو: 🧬🧪آشنایی با ژنتیک رفتاری با نگاهی به کتاب بلوپرینت نوشته‌ی رابرت پلومین

#ارائه_کنندگان : جناب امین و جناب یاسر
🎙ارائه به صورت #چت_صوتی تلگرام

#زمان: پنجشنبه ۲۶ فروردین
🕐ساعت برگزاری: ساعت ۲۲ به وقت ایران


#مکان_برگزاری: Science For Life
#لینک_گروه: @scienceforlife1

#آرشیو:
@Science4life

Читать полностью…

Science For ‌Life

اندر حکایت ما با مغالطه قیاس مع الفارق

حتما تا حالا در بحث و گفتگو برایتان پیش امده است که بعد از یک تمثیل یا قیاس به شما بگویند این یک قیاس مع الفارق (یا قیاس نابجا است). گاهی این عبارت آنچنان به کار می‌رود که گویی هیچ معنایی ندارد و هر گونه قیاس و تمثیل، قیاس مع الفارق است.
مسلما هر قیاسی، قیاس مع الفارق نیست و تشبیه‌ها و قیاس‌هایی وجود دارند که کاملا به جا و درستند و معرفی آنها از موضوع مورد بررسی شناخت بهتری به ما می‌دهد. خب اگر اینطور است پس آن مرز کجاست که یک قیاس را نابجا و دیگری را بجا اعلام می‌کند؟

وقتی شما می‌خواهید مقایسه‌ای بین دو وضعیت یا پدیده انجام دهید باید در آن دو وضعیت و یا دو پدیده به دنبال یک ویژگی یکسان بگردید و معلوم است هر مقایسه ای بین دو پدیده مجزا در بیان ویژگی‌هایی که بین دو پدیده مشترک نیست شکست می‌خورد اگر پر و خالی شدن یک خازن الکتریکی را به یک مخزن آب شبیه کنید و یک باتری را هم به یک پمپ آب تشبیه کنید منظور شما ویژگی ظرفیت یا به جریان انداختن انرژی یا ماده است نه مثلا جنس ماده به کار رفته در باتری یا خازن این مقایسه هم مفید است هم درک بهتری از دو پدیده به شما می دهد. اگر کارایی مغز را با کارایی کامپیوتر مقایسه می‌کنید باید دقیقا به آن جنبه‌ها از تشابه کار مغز و کامپیوتر مانند داشتن حافظه برای ذخیره انجام عملیات منطقی اجرای فرامین نوشته شده به زبان منطقی اشاره کنید حتی می‌توانید پردازش یه سیگنال را با پردازش یک بیت از اطلاعات مقایسه کنید اما همین مقایسه از جنبه‌هایی نادرست است.
مغالطه زمانی به وقوع می‌پیوندد که مدعی مقایسه‌ای بین دو پدیده باشید و ویژگی‌ای که مد نظر شماست در هردو پدیده تفاوتی اساسی داشته باشد یعنی دقیقا همان ویژگی که شما سعی دارید بگویید میان هردو یکسان است، یکسان نباشد و یا بسیار مشکوک باشد. در این صورت می توان گفت دچار مغالطه قیاس مع الفارق شده‌اید. برای مثال فرض کنید کسی پردازش یا بطور کلی طرز کار رادیو و تلویزیون را با نحوه ادراک مغز انسان مقایسه کند و بگوید همانطور که رادیو و تلویزیون پیامی را از فرستنده دریافت می‌کند مغز ما هم پیامی را از جایی نامعلوم دریافت می‌کند. در اینجا ویژگی دریافت اطلاعات در مورد رادیو کاملا مشهود است اما در مورد مغز شواهد محکمی وجود ندارد (اگرچه نتوان خلاف آن را اثبات کرد، اما برای پذیرفتن درستی آن دلیل خوبی نداریم) بنابراین نمی‌توان چنین مقایسه‌ای انجام داد. یا مثال دیگری را در نظر بگیرید: مقایسه یک ویروس کامپیوتری با یک ویروس بیولوژیکی. جنبه‌های یکسانی در هردو وجود دارد برای مثال هردو می‌توانند فرامینی را درون فرامین اجرایی طبیعی سلول یا یک نرم افزار قرار دهند و کنترل آن را در دست بگیرند یا از آنها برای تهیه نسخه رونوشت از خودشان بهره گیرند. قطعا ویژگی‌های متفاوتی هم وجود دارد که مقایسه بین آنها را با شکست مواجه می‌کند و اگر فردی چنین مقایسه انجام می‌دهد لازم است که دقیقا توضیح دهد این مقایسه را براساس کدام ویژگی انجام داده است.

شناخت درست قیاس مع الفارق در ترتیب دادن گفتگوی موثر و بر مبنای منطق و استدلال اهمیت بسیاری دارد چه در شناسایی ضعف استدلال های دیگران و چه در محکم کردن استدلال های مورد استفاده خودمان.

✍رضا شعبانی
@ScientificSkepticism

Читать полностью…

Science For ‌Life

درود بر همه دوستان و همراهان گرامی
هر چند که با تمام سختی‌های موجود، آرزو کردن برای سالی پر از نیکی کاری سخت خواهد بود اما امیدوارم حداقل در مسیر آرامش و دانایی قرار بگیریم و بتونیم سالی پر از موفقیت و شادی داشته باشیم.
بیاییم سالی پر از دانایی برای خودمون بسازیم، سالی به دور از توسل، توکل و تقلیدهای کورکورانه، بخواهیم که سالی پر از اتکا به دانش و خرد به دور از خرافات داشته باشیم‌.

پیروزی و بهروزی قسمت همه لحظاتتون باشه.

سال نو مبارک
@daneshagahi

Читать полностью…

Science For ‌Life

دوستان،
اخیراً کتابی منتشر شده است به نام "یک هزار مغز" نوشته‌ی جف هاوکینز
A Thousand Brains

ریچارد دوکینز مقدمه‌ای بر این کتاب نوشته و آن را بسیار مهم ارزیابی کرده است. اگر تئوری هاوکینز در این کتاب درست باشد و از آزمون‌های تجربی سربلند بیرون آید، قدمی بسیار مهم در شناخت عملکرد مغز و به خصوص قشر نئوکورتکس برداشته شده است. حتی کارِ هاوکینز را می‌توانیم هم‌رده‌ی کارِ چارلز داروین در زیست‌شناسی بدانیم چرا که یک چارچوب ساده و قابل فهم فراهم می‌کند که فرآیندهای پیچیده در نئوکورتکس را توضیح می‌دهد.

تئوری هاوکینز به طور خلاصه این است که قشر نئوکورتکس از حدود صد و پنجاه هزار ستون کورتیکال ساخته شده و هر یک از ستون‌ها در اساس همان کاری را انجام می‌دهد که هیپوکامپ و انتوراینال کورتکس انجام می‌دهند. انگار که دست طبیعت قسمتهای اصلی هیپوکامپ را نگاه داشته و صدها هزار مدل کوچک از آن‌را کنار هم چیده تا نئوکورتکس را بسازد. اگر می‌توانستیم نئوکورتکس را هم‌چون یک تکه پارچه روی میزی قرار دهیم و صاف کنیم، تقریبا به اندازه یک دستمال غذاخوری می‌شود. با ابعاد حدود سی سانتیمتر در سی سانتیمتر و حدود دو و نیم میلیمتر ضخامت. هر ستون کورتیکال حدود یک میلیمتر قطر و دو و نیم میلیمتر ارتفاع دارد. نئوکورتکس از تقریبا ۱۵۰ هزار از این ستون‌ها ساخته شده است. سال‌ها قبل دانشمندی به نام ورنون مونت‌کاسل دریافت که چون ساختار این ستون‌ها بسیار شبیه به هم می‌باشد، هر یک از آن‌ها باید کمابیش کاری یک‌سان انجام دهد فارغ از اینکه در کجای مغز قرار گرفته است. قسمت‌ها مختلف نئوکورتکس که با بینایی، شنوایی، لامسه، زبان یا هر فعالیت دیگری در ارتباط هستند از روشی یک‌سان و مشابه استفاده می‌کنند تا وظیفه خود را به انجام برسانند.

حدود پنجاه سال قبل جان اوکیف سلول‌های مکان را در هیپوکامپ کشف شناسایی کرده بود. زن و شوهر دانشمند نروژی به نام مای‌بریت و ادوارد موزر سلول‌های شبکه (گرید سِل) را در سال ۲۰۰۵ در انتوراینال کورتکس یافتند و نیز نشان دادند که سلول‌هایی وجود دارند که مطابق با جهت سر موش فعال می‌شوند.

هاوکینز می‌گوید که سلول‌های مشابهی در هر یک از ستون‌های کورتیکال وجود دارند و همان کاری را انجام می‌دهند که هیپوکامپ و انتوراینال کورتکس در جهت یابی انجام می‌دهند تا جانور بتواند حرکت کند. تفکر در واقع شکلی از حرکت است. هنگامی که داریم به موضوعی فلسفی می‌اندیشیم، یا ریاضی حل می‌کنیم یا هر کاری دیگر که نئوکورتکس انجام می‌دهد، آن‌چه در هر ستون کورتیکال انجام می‌شود بسیار شبیه به همان است که در هیپوکامپ انجام می‌شود وقتی که شخص حرکت می‌کند. تعدادی زیاد از سلول‌های عصبی فعال می‌شوند تا یک چارچوب مرجع را فراهم کنند و تعدادی دیگر از سلول‌ها که همانند سلول‌های مکان هستند فعال می‌شوند تا جایگاه یک آبجکت را نسبت به چارچوب مرجع علامت بگذارند. آبجکت می‌تواند هر چیزی باشد. می‌تواند تصویر یک مداد، ملودی یک موسیقی، یک مفهوم انتزاعی، یک معادله ریاضی یا هر چیز دیگری باشد که می‌توانیم به آن بیندیشیم. تفکر عبارت است از حرکت از یک چارچوب مرجع به چارچوب بعدی. کار اصلی که نئوکورتکس انجام می‌دهد ساختِ چارچوب‌های مرجع است همان‌طور که هیپوکامپ با سلول‌های شبکه (گرید سل‌ها) چارچوب مرجع در فضای سه‌بعدی می‌سازد.

✍ امیر رحمانی

@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

📎 ﭼﺮﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺪ اینقدر ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ؟

~ استیون پینکر

ﭘﺮﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺗﻮﺿﯿﺢ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻥﻣﻐﻠﻖ، ﻋﺎﻣﺪﺍﻧﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺷﺒﻪ‌ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﯽ‌ﺳﻮﺍﺩﯼ‌ﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﺗﺌﻮﺭﯼ ﺑﺎﻻ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻫﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦﻗﺪﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎﯼ ﺩﺷﻮﺍﺭﺧﻮﺍﻥ ﺍﻃﺮﺍﻑﻣﺎﻥ ﻫﺴﺖ.
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﭘﺪﯾﺪﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﻫﻨﻠﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ : "ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﭘﻠﯿﺪﯼ ﻓﻄﺮﺕ ﻣﻨﺘﺴﺐ ﻧﮑﻦ." ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﺯ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻬﺮﻩ‌ ﻫﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺑﺎﻫﻮﺵ‌ﺗﺮﯾﻦ‌ﻫﺎ، ﺍﺯ ﺿﻌﻒ ﻧﻮﺷﺘﺎﺭﯼ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ‌ﺑﺮﻧﺪ. ﻣﻦ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺯﯾﺴﺖ‌ﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺗﻼﺵ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻦ‌ﺍﺵ ﮐﻪ ﺯﯾﺴﺖ‌ﺷﻨﺎﺱ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ، ﻧﺘﯿﺠﻪ ﭘﮋﻭﻫﺶ‌ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻫﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻣﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺴﯽ ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ چه ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ، ﻣﺠﺮﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﮐﺎﻣﻼ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺍﺻﻼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻭﺭﻧﺪ. ﺑﻪ ﺍﯾﻦ، ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ، ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ‌ ﺩﯾﮕﺮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ، ﭼﻄﻮﺭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺼﻮﺭ ﺑﮑﻨﺪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﺎﻥﺍﺵ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ جزئیات ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻫﺪ ﯾﺎ ﺭﻭﺵ ﺗﺤﻠﯿﻞاﺵ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﺎﻓﺪ. ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺍﺳﺖ. ﺑﺪ ﻧﻮﺷﺘﻦ، ﻧﻔﺮﯾﻨﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻣﯿﻠﯿﻮﻥﻫﺎ ﻧﻔﺮ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺩﯾﺪﻩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﻼ ﺍﺯ ﻣﺘﻮﻥ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ ﺭﻣﺰﮔﺸﺎﯾﯽ ﺑﮑﻨﻨﺪ. ﺭﺍﻩ‌ﻫﺎﯼ ﺧﻼﺻﯽ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ. ﯾﮑﯽﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻌﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ ﻭﻗﺖ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺩﺍﯾﻤﺎً ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﻣﺘﻦ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻧﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺷﻤﺎ ﻧﺪﺍﻧﺪ. ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻬﻨﺪﺳﯿﻦ ﻣﺼﻄﻠﺢ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﻠﻘﻪ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﮑﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﺎﺯﺧﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﺎﻥ، ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﺎﺭ ﭘﯽ ﺑﺒﺮﯾﺪ. ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﺎﯾﮕﺎﻧﯽ ﺑﮑﻨﯿﺪ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪﺍﺵ. ﮔﺎﻫﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ‏«ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺰﺧﺮﻓﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ؟»

The Source of Bad Writing - WSJ

Читать полностью…

Science For ‌Life

🕸🕷
#کمی_لبخند😊
#بدون_شرح
🕷🕸واکنش عنکبوت در مقابل آینه
@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

درمان‌های پزشکی فریبکارانه

~ جان الن پائولوس / ترجمهٔ اعظم حصاری

/channel/science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

https://www.joinclubhouse.com/join/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C/oGK7Z6eR/PvYqB1D2
🗣🕓ساعت برگزاری ۱۵:۴۵

Читать полностью…

Science For ‌Life

گفتگوی تلگرامی در مورد باور و دانش
@scienceforlife1

Читать полностью…

Science For ‌Life

بازاریابی، کلاه‌برداری و افسانه‌های شهری

Читать полностью…

Science For ‌Life

گفتگوی تلگرامی در مورد اهمیت تائید مستقل در علم
گروه :@scienceforlife1

Читать полностью…

Science For ‌Life

قضاوت درباره منابع ادعا

🗨️ به مثال زیر توجه کنید:
امیر: در سال ۱۳۹۵ زلزله شهر تهران را نابود خواهد کرد.
علی: این موضوع را از کجا می دانی؟
امیر: در یکی از تلویزیون های خارجی یک زمین‌شناس به این موضوع اشاره کرد.
على: آن زمین شناس از کجا این ادعا را آورده؟
در این مثال، علی می خواهد منبع خبر و پیش‌بینی را مشخص کند. همه اخبار و ادعاها می توانند منبعی موثق و مطمئن یا منبعی غیرموثق داشته باشند. این منابع هم انواع مختلفی دارند...↓

@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

📎 بررسی عارضه‌ی سرزنش قربانی، روانشناسی کرم خود درخت

~ گلناز ملک
@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

ذهن فریبکار شما ۱۴

گفتار چهاردهم 👈 علم و امر «فراطبیعی»



علم مبتنی بر طبیعت‌گرایی روش‌شناسانه است که طبق آن معلول‌های مادی باید علت‌های مادی داشته باشند. این مسئله، آن‌طور که برخی ادعا می‌کنند، یک انتخاب دلبخواهی نیست. روش‌های علمی بدون این مبنای فلسفی بنیادی هیچ کارکردی ندارند... ↓

@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

گفتگو در مورد ژنتیک رفتاری
گروه /channel/scienceforlife1
فایل اول

Читать полностью…

Science For ‌Life

🧠 #تبلیغات_ذهن_پسند
#بدوم_شرح👀
@science4lifee

Читать полностью…

Science For ‌Life

نحوه عملکرد قوانین بنیادی (fundamental) فیزیک، نسبت به قوانین انسانی (human laws) کاملا متفاوت است. قوانین بشری بسیاری وجود دارند که بر حسب زمان و مکان دچار تغییر می‌شوند. قوانین بشری فرض را بر این می‌گیرند که گزینه‌های مختلفی وجود دارند که به رفتارهای متفاوتی منجر می‌شوند و بر این اساس، واکنش ‌مناسب به این رفتارها را پیشنهاد می‌کنند. در قوانین بشری، زنجیره‌ای از استدلال‌های منطقی وجود ندارد که به نتیجه‌گیری‌هایی شفاف و عاری از ابهام منجر گردد. به همین جهت، ممکن است کارشناسان مختلف، معانی متفاوتی از هر یک از این قوانین برداشت کنند. در نقطه مقابل، تعداد قوانین بنیادی موجود در طبیعت بسیار کم است. این قوانین، در همه جا و همیشه به یک صورت عمل می‌کنند. در حقیقت، قوانین فیزیکی تنها به توصیف آنچه روی خواهد داد می‌پردازند. ما می‌توانیم قوانین فیزیک را به صورت معادلات ریاضی درآورده و حتی آنها را به کمیت‌هایی قابل اندازه‌گیری تبدیل کنیم و بدین ترتیب، هیچ جایی برای ابهام در خصوص درست بودن آنها باقی نگذاریم. بر خلاف قوانین بشری، نظر کارشناسان در خصوص قوانین فیزیکی متفاوت نخواهد بود. برای رسیدن به نتایج حاصل از این قوانین، تنها کافی است یک سری محاسبات انجام دهیم. حتی می‌توانیم انجام این محاسبات را به یک برنامه کامپیوتری واگذار کنیم. مفاهیمی که در خصوص نحوه عملکرد جهان در کودکی در ذهن ما شکل می‌گیرد و اکثر ما آنها را تا بزرگسالی نیز حفظ ‌می‌کنیم، بیشتر شبیه به مدلی از قوانین بشری هستند تا قوانین فیزیکی. ما بسیاری از چیزها را مستقیما تجربه می‌کنیم. مثلا گزینه‌های مختلف پیش روی خود را بررسی کرده و یکی از انتخاب می‌کنیم. ما بر اساس یک حساب سرانگشتی و تخمینی به این نتیجه می‌رسیم که اگر یک سری کارها را انجام دهیم، سایرین رفتار مشخصی بروز خواهند داد. اما به ندرت پیش می‌آید که این نتیجه‌گیری ما بر حسب محاسبات منطقی صورت گیرد. هیچ یک از ما، در زندگی روزمره خود، برای قدم زدن، دوچرخه سواری و یا گرفتن یک توپ، به محاسبات قوانین حرکتی نیوتن نمی‌پردازیم، چه برسد به اینکه بخواهیم به قوانین فیزیک کوانتوم فکر کنیم. برای اینکه به درک درستی از قوانین بنیادی برسیم، در وهله اول می‌بایست تجربیات و مدل‌های فکری کودکی خود را کنار گذاشته و در مدل فکری خود در خصوص جهان تجدید نظر کنیم. تنها در این صورت است که می‌توانیم درک خود از جهان را از قوانین بشری، به قوانین فیزیکی ارتقا دهیم.

Frank Wilczek
Fundamentals: ten keys to reality 2020

Читать полностью…

Science For ‌Life

معرفی کتاب «تصویر بزرگ: درباره‌ی خاستگاه‌های حیات، معنی و خود جهان (The Big Picture: On the Origins of Life, Meaning, and the Universe Itself)» نوشته‌ی شان کرول (Sean Carroll)
✍ یاسر سلیمی

انقلاب علمی تحول بسیار بزرگی در دانش ما از نحوه‌ی کارکرد جهان بود. به لطف بزرگانی چون گالیله، نیوتون و داروین ما دریافتیم بسیاری از چیزهایی که در مورد جهان طبیعی پیرامون خود درست می‌پنداشتیم نادرست بودند یا حداقل توصیف خوبی نبودند. فیزیک نوین نیز به نوبه‌ی خود تفاوتی بنیادین در درک ما نسبت به سرشت واقعیت ایجاد کرد. اما آیا ما هنوز فهمیده‌ایم که معنای این تغییرات برای جهان‌بینی ما چیست؟ آیا دیدگاه ما نسبت به جهان، حیات و حتی خود ما همگام با این دانش تغییر کرده است؟

در کتاب تصویر بزرگ، شان کرول که یکی از درخشان‌ترین دانشمندان و اندیشمندان کنونی است می‌خواهد با زبانی نسبتا ساده ما را با دانش علمی که تا کنون به دست آورده‌ایم آشنا کند و توضیح دهد که این دانش برای درک ما از جهان هستی و انسان به چه معناست و توضیح دهد چه پرسش‌هایی را پاسخ داده‌ایم، چه پرسش‌هایی تغییر کرده‌اند و با چه پرسش‌های جدیدی مواجه هستیم.

این کتاب شامل شش بخش است. بخش اول (کیهان) به بررسی دیدگاه ما به کیهان و طبیعت می‌پردازد. کرول در این بخش دیدگاه "طبیعت‌گرایی شاعرانه" را مطرح می‌کند و به طور خلاصه در مورد سطوح مختلف نگاه کردن به جهان و مساله وجود داشتن می‌پردازد. او در این بخش توضیحاتی در مورد قانون دوم ترمودینامیک ارائه می‌دهد و می‌گوید که چگونه افزایش انتروپی منجر به شکل‌گیری جهت زمان می‌شود.

بخش دوم (فهمیدن) در مورد درک ما از جهان، این که چه چیزی را می‌توانیم یاد بگیریم و نحوه‌ی تغییر دانش ما نسبت به جهان است. کرول در این بخش به توضیح روش بیزی در به روز کردن دانش ما نسبت به جهان می‌پردازد و از سیاره‌ی باورها سخن می‌گوید.

در بخش سوم (ماهیت) کرول به توصیف درک فیزیکی مدرن ما از جهان می‌پردازد. او با معرفی تئوری هسته‌ای (مرکزی)، هسته‌ی اصلی دانش کنونی را در سطوح بنیادی توضیح می‌دهد و سپس در مورد تئوری‌های ساده‌تری که در زندگی روزمره به کار می‌گیریم سخن می‌گوید. او در این فصل دیدگاه دکارتی در مورد جسم و روح را به چالش می‌کشد و سعی می‌کند به این پرسش که آیا مرگ یک پایان است پاسخ دهد.

موضوع بخش چهارم پیچیدگی است. در این بخش ظهور پیچیدگی از دنیای ساده و افزایش و سپس کاهش آن با بیشتر شدن انتروپی جهان توضیح داده می‎شود. در این بخش دوباره موضوع ظهوریافتگی را خواهیم یافت و با پرسش هدف جهان مواجه خواهیم شد.

موضوع تفکر، شناخت و خودآگاهی در بخش پنجم (تفکر) مطرح می‎شود. در این بخش با مسائل فلسفی و علمی در مورد ماهیت تفکر، خودآگاهی و زامبی‌های فلسفی آشنا می‌شویم و دیدگاه علم در مورد خودآگاهی و اراده‎ی آزاد را می‌خوانیم و کرول توضیح می‌دهد که چه پرسش‌های جذابی در این حیطه مطرح هستند و یک طبیعت‌گرا چگونه با این پرسش‌ها دست و پنجه نرم می‌کند.

بخش پایانی کتاب (علاقه یا اهمیت) به موضوعاتی شخصی‌تر و انسانی‌تر مانند معنای زندگی و اخلاقیات می‌پردازد. پس از آشنا شدن با دیدگاه جدید در مورد جهان اکنون در این جهان باید چگونه زندگی کنیم؟ آیا یک طبیعت‌گرا می‌تواند برای زندگی هدفی داشته باشد یا یک زندگی بی‌معنا خواهد داشت؟ بدون وجود چیزی فراتر از طبیعت آیا می‌توان معیاری برای اخلاقیات قائل بود؟ با ما در خواندن این کتاب همراه باشید تا در مورد چنین پرسش‌هایی به گفتگو بپردازیم. شاید کوتاه‌ترین معرفی برای این کتاب این باشد: جهان‌بینی طبیعت‌گرایانه‌ی یک دانشمند مدرن.

گروه کتابخوانی علمی:
https://t.me/joinchat/QrnAMe1xatW0Vl4z

نسخه‌ی صوتی انگلیسی کتاب:
/channel/SciBookReader/325
نسخه‌ی PDF انگلیسی کتاب:
/channel/SciBookReader/326
نسخه‌ی PDF فارسی کتاب:
/channel/SciBookReader/327

@SciBookReader

Читать полностью…

Science For ‌Life

اخبار نشر🔥

📕آغاز ترجمه کتاب جدید #میچیو_کاکو (2021) توسط دکتر جمیل آریایی

🔺معادله ی خدا🔻
جستجو برای نظریه ی همه چیز

این کتاب از سوی انتشارات مازیار در سال 1400 منتشر خواهد شد.

سپاسگزاریم که مطالب را به اشتراک میگذارید😍

@mazyar_pub

Читать полностью…

Science For ‌Life

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد علت گرایش ما انسان‌ها به یک سری عقاید عجیب و غریب، به میراث فرگشتی (evolutionary heritage) ما بر می‌گردد.

به طور کلی انسان‌ها به دو طریق مختلف به تبیین و توضیح پدیده‌های موجود در جهان می‌پردازند:

🟣 برخی اوقات ما به علل یا عوامل طبیعی (natural causes) متوسل می‌شویم یا برای اینکه رویدادی را توصیف ‌کنیم، به قوانین (laws) موجود در طبیعت اشاره می‌کنیم. چرا سیب از درخت افتاد؟ چون باد شدیدی می‌وزید و آن را از شاخه درخت جدا کرد. چرا در شب گذشته، آب موجود در لوله‌ها یخ زد؟ چون دمای آب به زیر صفر رسیده بود و طبق یکی از قوانین طبیعت، آب در صفر درجه یخ می‌زند.

🟢 اما مسأله به همین جا ختم نمی‌شود. ما انسان‌ها یک روش دیگر برای توضیح رویدادها نیز داریم و آن نسبت دادن آنها به عوامل بیرونی (agents) است. چرا سیب از درخت افتاد؟ چون Ted گرسنه ‌بود و می‌خواست آن را بخورد و از این رو درخت را تکان داد. چرا Mary سویچ ماشینش را روی طاقچه گذاشت؟ چون میخواست جلوی چشمانش باشد و فراموش نکند آن را بردارد.

روانشناسی به نام جاستین برت (Justin Berrett) در این خصوص می‌گوید: در طول زمان ما انسان‌ها طوری فرگشت یافته‌ایم که حساسیت بسیار زیادی نسبت به عوامل بیرونی داشته باشیم. ما در محیطی پرورش یافته‌ایم که عوامل زیادی در این دخیل بوده‌اند، مانند: اعضای خانواده، دوستان، رقبا، شکارچیان، شکار و ... . درک درست ما نسبت به این عوامل و تشخیص دوست از دشمن در مواقع لزوم، نقش چشمگیری در بقا و تولید مثل ما داشته است. هنگامی که اجداد ما صدای خش خش برگ درختان یا بوته‌زار را می‌شنیدند، به طور غریزی به سمت محل تولید صدا بر می‌گشتند. نسبت دادن این صدا به یک عامل بیرونی که در اینجا یک شکارچی است، نقش مهمی در بقا و زنده ماندن آنها ایفا کرده است. ممکن است در اکثر موارد، علت این صدا تنها باد بوده باشد. اما آن دسته از اجداد ما که آن را به باد نسبت دادند، به احتمال زیاد خورده شدند و هرگز نتوانستند ژن‌های خود را به نسل‌های بعدی منتقل کنند.

بنابراین یک توضیح در خصوص اینکه چرا مردم به مواردی مانند روح، فرشته، شیطان، جن، خدایان و امثال اینها اعتقاد دارند، می‌تواند همین مسأله باشد. از این مسأله در روانشناسی تخت عنوان hyperactive agency detection یاد می‌شود که در حقیقت سیستمی است برای کشف و ردیابی عوامل بیرونی و به طور فعال در همه ما وجود دارد. شاید در واقعیت، برخی از این عوامل نامرئی مانند روح، جن و ... وجود داشته باشند، اما اگر وجود چنین سیستم و ردیابی را در سیم‌کشی مغز انسان بپذیریم، دیگر نمی‌توان استدلال کرد که چون تعداد زیادی از مردم به وجود چنین عواملی باور دارند، پس نمی‌توان همه آنها را متوهم نامید و در نتیجه چنین عواملی واقعا وجود دارند. یا عبارت دیگر، نمی‌توان مرسوم بودن یا متداول بودن این عقاید را به معنای درست بودن آنها تلقی کرد.

Stephen law
Believing bullshit: how not to get sucked into an intellectual black hole 2011

Читать полностью…

Science For ‌Life

📎 مقیاس

~ جیم الخلیلی⁩

برخلاف فلسفه، منطق، یا ریاضیات محض، فیزیک علمی است که هم تجربی و هم کمی است. فیزیک مبتنی بر آزمایش و اعتبارسنجی ایده ها از طریق مشاهده، اندازه گیری، و تجربه ی قابل تکرار است. گرچه فیزیکدانان گاه نظریه های ریاضی غیرعادی یا عجیبی ارائه می کنند، ولی تنها معیار واقعی اثربخشی و قدرت این نظریه ها آن است که پدیده هایی را در دنیای واقعی توصیف کنند که براساس آن پدیده ها بتوان آنها را آزمایش کرد...↓

@science4lifee

Читать полностью…
Subscribe to a channel