مراقب باش از اسکرین شاتا حامله نشی 😂
هر روز صبح،
زنده میشوم
و زندگی میکنم
برای رویاهایی که منتظرند به دست من واقعی شوند...
Join: @Zhakavofficial
يا مرا با خود ببر
آنجا كه هستى,
يا بيا ..
join: @Zhakavofficial
به دو شیوه می توان دروغ گفت:
می توان حرف هایی از خود ساخت.
و همچنین می توان حقیقت را با صدایی آرام، با خونسردی، مثل حرفی بین حرفهای دیگر، حرفهای کم اهمیت بیان کرد.
این شیوه ی دروغگوئی ظریفانه تر است.
•کریستین بوبن
join: @Zhakavofficial
گاهی بهتره دو نفر مدتی از هم دور باشند؛ تا بفهمند چقدر به با هم بودن احتیاج دارند!
•آلبا دسس پدس
join: @Zhakavofficial
جولیا رابرتز تو فیلم واندر میگه؛
خطوط ریز روی صورتت نقشه راهیه که اومدی...
همینقدر اغواگرانه و جذاب
join: @Zhakavofficial
نمیتوانید نباشید!
اگر دوستش داشته باشید محال است که برایش نباشید
شما را به خدا اگر مرضتان چیزِ دیگریست بروید درمان کنید خودتان را!
بی خود و بی جهت دیگران را درگیر خودتان نکنید!
آدمها یک بار بیشتر زندگی نمیکنند
اگر بلد نیستید زندگی را...
خراب نکنید زندگیِ دیگران را...
اگر نمیتوانید بمانید
اگر "پایِ ماندن" ندارید
نیایید!!
گناه که نکردند رویِ خوش نشانتان دادند!
انقدر نمک نشناسی از بعضی ها "نوبر" است...!
"خدا" خوبتان کند
و هیج وقت از یاد نبرید گردی زمین را
که دیر یا زود نوبت خودتان است
نوبت گرفتن جوابِتان...
حالا ببینید پاداش میگیرید یا تقاص
با خودتان!
•زهی حیدری
join: @Zhakavofficial
یکی باشه بیاد بگه ببین،
هیچی قرار نیست درست بشه،
ولی بیا این شرایط مزخرفو باهم تحمل کنیم..!
join: @Zhakavofficial
درست زندگی کن و ایمان داشته باش که نیکی از تو به دیگران جاری خواهد شد
حتی اگر خود از آن نیکیها آگاه نباشی.
• اروین د یالوم
join: @Zhakavofficial
سالها پیش زیر آفتاب بهار از او سوال کردم فکر میکنی وقتی مردیم، در آن دنیا باز همدیگر را میشناسیم؟ جوابی نداد اما دستم را محکمتر گرفت. چند روز بعد با یک ظرف پلاستیکی پر از ماکارونی، ناهار مهمانم کرد. سفره ی غذا را که جمع میکردیم گفت راستی از مادرم سوال کردم... پاسخ داد: «اگر همدیگر را خیلی دوست داشته باشید، آن دنیا هم با همدیگر هستید». بعد در آن ظهر گرم، لبخند زد و دستم را گرفت. انگار خیالش راحت باشد که هیچوقت قرار نیست دوری مان را تحمل کنیم. در رویاهای او، اینطور بود که پیر می شویمو میمیریم اما در جای دیگری موهایمان مشکی و خرمایی می شود و دشت های بنفش و نارنجی را دست در دست باد میدویم و باز به روی پارچه ای، کنار رودی برای هم ماکارونی صدفی میکشیم.
حالا بعد از چندین سال بی خبری، هنوز هم مادربزرگم هربار که به خانه مان می آید میگوید بعد مرگ، هیچکس دیگری را نمیشناسد. با خود فکر میکنم چه بهتر که حرف مادرش را فراموش کنم و تصور کنم اینکه روزی جایی دیگر با او باشم، مثل فریب روزه ی کله گنجشکی در بچگیست. ما که قول هایمان فراموش شد، ما که از جایی به بعد حتی دوری را تحمل نکردیم و پذیرفتیم، ما که سالها قبل از مرگ، همدیگر را نشناختیم.... برایمان فرق نمیکند حرف کدامین مادر را باور کنیم.
• امیرعلی ق
Join: @Zhakavofficial
تو هم وقتشه دیگه با این تنهاییت کنار بیای
آدما حق دارن نخوان باشن ، آدما حق دارن نخوان بفهمن
زندگی پیچیدست
خودت ببین این اطراف
نه زمان نه مکان ماست
خالی از علت و بهانههاست
کسی خاطره نمیگه برات از بهار
کف توهم میچکه از لبام
من خبرهی چرخهی ظلمم ، ظالم و مظلوم همزمان..
Join: @Zhakavofficial
زندگی لحظات عجیبی دارد، آنقدر عجیب که چند ثانیهای آدم را توی شوک فرو میبرد و بعد کسی باید بیاید بزند روی شانهی آدم. امروز صبح از خواب بیدار شدیم، حتما فکر میکنید طبیعیست، خب همه صبحها از خواب بیدار میشوند، ما هم تا دیروز اینطور فکر میکردیم اما امروز شنیدیم یکی از آشناهای دورمان که نه اسمش را شنیده بودیم و نه حتا از ده متری دیدهبودیمش، شب خوابیده و صبح بیدار نشده. به همین سادگی زندگی جوان ۱۸ سالهای خاتمه یافت.نمیخواهم غم را -بیشتر از اینی که هست- منتشر کنم؛ فقط میخواهم همان جملهی معروفی که گاهی اوقات حالمان را بههم میزند، دوباره بگویم: «در لحظه زندگی کنیم.» زندگی آنقدرها هم که بنظر میرسد طولانی نیست، همین!
• زهره احمدی
Join: @Zhakavofficial
روزم چون روز دیگران میگذرد
اما شب که در میرسد یادها پریشانم میکنند
با چه اضطرابی روز را به سر میبرم
اما شبانگاه من و غم یکجا میشویم…
• محمود دولتآبادی
Join: @Zhakavofficial
هیچکس
ما را برای خودمان نمی خواهد
سادگی می كند
کسی که تنهاییش را
ارزان می فروشد.
من تازه فهمیدم
هیچ چیز به اندازه
دوست داشتن خودم
خوشحالم نمی كند
Join: @Zhakavofficial
ما دير آمديم يا زود؟!
هرچه بود به موقع نيامديم...
• محمود دولت آبادی
Join: @Zhakavofficial
ز رازِ مهر و محبت اگر شوند آگاه
مبارزانِ جهان تیغ در نیام کنند
•ملکالشعرایبهار
join: @Zhakavofficial
گاهی راحتتر آن است با وجودِ اندوهی که در درونتان موج میزند لبخند بزنید، تا اینکه بخواهید به همهی عالم علت غمگینی خود را توضیح دهید.
•ژوزه ساراماگو
join: @Zhakavofficial
اگر جادهای پیدا کردید که هیچ مانعی در آن نبود، به احتمال زیاد آن جاده به جایی نمیرسد!
•فرانک کلارک
join: @Zhakavofficial
رفتن که رفتن !
#پاییز🍂
• رادیو چهرازی
join: @Zhakavofficial
اشخاصی که در اطراف ما هستند به صورت اتفاقی در کنار ما قرار نگرفته اند بلکه به دلیل تشابه یا نقطه اشتراک خاصی جذب ما شده اند،
اگر کسی بگوید من از ارتباطاتم راضی نیستم
پاسخ ساده است:
تغییر کنید تا اطرافیان شما هم افراد دیگری گردند!
•ایرنه کلارمونت
join: @Zhakavofficial
اشک رازي ست
لبخند رازي ست
عشق رازي ست
اشک آن شب لبخند عشقم بود.
قصه نيستم که بگويي
نغمه نيستم که بخواني
صدا نيستم که بشنوي
يا چيزي چنان که ببيني
يا چيزي چنان که بداني...
من درد مشترکم
مرا فرياد کن.
درخت با جنگل سخن مي گويد
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن مي گويم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ريشه هاي تُرا در يافته ام
با لبانت براي همه لب ها سخن گفته ام
و دست هايت با دستان من آشناست.
در خلوت روشن با تو گريسته ام
براي خاطر زندگان؛
و در گورستان تاريک با تو خوانده ام
زيباترين سرود ها را
و تُرا که مردگان اين سال
عاشق ترين زندگان بوده اند.
دستت را به من بده
دست هاي تو با من آشناست
اي دير يافته با تو سخن مي گويم
بسان ابر که با طوفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن مي گويد
زيرا که من
ريشه هاي تُرا دريافته ام
زيرا که صداي من
با صداي تو آشناست
• شاملو
join: @Zhakavofficial
برای نزدیک شدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرم شدن را فرا میگیرد. بعضیها حادثهای را پشت سر میگذراند، بعضیها مرضی کشنده را؛ بعضیها درد فراق میکشند، بعضیها درد از دست دادن مال.
همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر میگذاریم، بلاهایی که فرصتی فراهم میآورند برای نرم کردن سختیهای قلب. بعضیهایمان حکمت این بلایا را درک میکنیم و نرم میشویم، بعضیهایمان اما افسوس که سختتر از پیش میشویم.
• الیف شافاک
join: @Zhakavofficial
یه جوری باشین که ته هر چیزی حتی اگر درست هم نشد بگین من همه تلاشمرو کردم، من همه کاری رو که برای رسیدن به اون اتفاق یا برای درست شدن اون رابطه یا برای پاره نشدن اون نخی که بینمون بود کردم. من همه همه خودمرو گذاشتم براش... و یاد بگیریم که اگر نشد دستمونرو باز کنیم و دیگه اضافی براش تلاش نکنیم؛ چشممونرو باز کنیم ببینیم دنیای اطرافمونرو؛ یاد بگیریم مرز آخرین زور و رها کردن کجاست!
یک وقت هایی بعد از نشدنها پافشاریهای الکی فقط خودمونرو اذیت میکنه...
Join: @Zhakavofficial
با بعضیها حال آدم یک جوری میشود؛ یک جورِخوب! از آن خوبهایی که شبیه خوردن آب یخ وسط گرمای تابستان است، یا شاید هم شبیه خوردن گوجه سبز با نمک است که به تلخی هم نمیزند، شبیه قدم زدن در زیر باران! میدانی آدم خیالش یک جورِخاص راحت است، راحت از آنکه خوبیشان هیچوقت تهنشین نمیشود. این جور آدمها شبیه فرش رنگ به رنگ نمیشوند، شبیه باران میمانند؛
همین قدر لطیف، همین قدر آرام، همانقدر دلنشین.
• مهدیه صالحی
Join: @Zhakavofficial
درد دقیقا اینجاست که
همیشه کسانی ما را از رفتاری منع میکنند
که دقیقا خودشان دارند انجامش میدهند!
و همینجاست که آدم میفهمد
باید زندگی اش را با ذهن و منطقِ خودش تنظیم کند،
نه دهانِ آدم ها ...
• نرگس صرافیان طوفان
Join: @Zhakavofficial
سعی کن کسی که تو را میبیند، آرزو کند مثل تو باشد. از ایمان سخن نگو، بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند. از عقیده برایش نگو، بگذار با پایبندی تو، آن را بپذیرد. از عبادت برایش نگو، بگذار آن را جلوی چشمش ببیند. از اخلاق برایش نگو، بگذار آن را از طریق مشاهدهی تو بپذیرد. از تعهد برایش نگو، بگذار با دیدن تو از حقیقت آن لذت ببرد. بگذار مردم با اعمال تو، خوب بودن را بشناسند …
Join: @Zhakavofficial
تو را بیکس یافتم، همه یاران رفتند به سوی مطلوبان خود، تنهات رها کردند.
من یار بییارانم.
Join: @Zhakavofficial