ارتباط با ادمین @Sedaye_kargaran_tamas 🚩کارگران مبارز 🚩زحمتکشان آگاه 🚩زنان آزادیخواه 🚩معلمان پیشرو 🚩دانشجویان برابری طلب 🚩مردم انقلابی #صدای_کارگران تریبون شماست اینستاگرام https://instagram.com/sedaye_kargaran تلگرام https://t.me/sedaye_kargaran
بیانیه
در حمایت از مبارزات مردم آزادیخواه در کردستان عراق و محکومیت سرکوب ضد انسانی توسط حکومت اقلیم کردستان
همانگونه که همگان کم و بیش در جریان اخبار و اتفاقات چند روز اخیر شهرهای کردستان عراق هستید، حکومت مرکزی عراق و حکومت اقلیم کردستان در جنگ برای سهمخواهی هرچه بیشتر از سفره کارگران و زحمتکشان عراق، نان و معیشت و زندگی آنها را به گروگان گرفته اند. همین امر موجب شکل گیری اعتراضات تودهای سال گذشته در بغداد، بصره،کربلا و تعداد دیگری از شهرهای این کشور و امسال هم در شهرهای حکومت اقلیم کردستان شد. اکنون و در این چند روز کارگران و محرومین از جمله در شهرهای سلیمانیه، چمچمال، رانیه،سیدصادق، دربندیخان ،قلادزی، پیرە مگرون، دهوک، کفری، پنجوین، تکیه، کلار،خورمال در کردستان عراق دست به اعتراضات گسترده علیه استثمار، استبداد، فقر و بی امکاناتی چندین دهه احزاب حاکمِ غرق در فسادِ این اقلیم بوده تا مطالبه نان و معیشت خود را با فریاد در خیابان به گوش آنها و همه جهانیان برسانند.
اعتراضات برحق روزهای اخیر مردم در کردستان عراق با سرکوب وحشیانه احزاب ناسیونالیستِ کُردِ حاکم روبرو شد و حدود ١٠ نفر از مردم معترض جان باختند، صدها نفر زخمی و تعداد زیادی نیز دستگیر شده اند. مردم زحمتکش در بسیاری از شهرهای اقلیم، دفاتر احزب حاکم از جمله حزب دموکرات، اتحادیه میهنی، جنبش گوران،جماعت اسلامی و اتحاد اسلامی را آتش زدند. مردم خواهان پایان بخشیدن به این بی حقوقی،فقر و تهی دستی هستند اما به رسم وفاداری و تابعیت از سیستم به خون آغشته و لجنزارِ «حاکمیت بورژوازی» که دشمن قسمخوردهی طبقه کارگر و مردم رنجدیده است،برای حفظ همین حاکمیت تا دندان مسلح در اوج بیشرمی با شقاوت و بی رحمی جواب این فریادهای گرسنه را به طرزی فجیع با ضرب گلوله به مغز و استخوان کودک ، پیر و جوان و مردم بیدفاع دادند تا بار دیگر چهرهی واقعی حاکمیت *ناسیونال بورژوای کُرد* بر همگان آشکار شود.
از طرفی دیگر «مسعود بارزانی» در بیانیهای این اعتراضات برحق مردمی را «اغتشاش»میخواند و همچنین «مسرور بارزانی» در پاسخ به همهی این مطالبات مردمی و کشتار معترضین، اذعان میدارد که مردم، مطالبه خود را از حکومت مرکزی عراق خواستار شوند و به ما ربطی ندارد و مردم را به بغداد ارجاع میدهد!!
اکنون نکته مهم و آنچه باید با عینک واقع بینی دیده شود و بار دیگر برای همگان اثبات شد،روشن شدن ستم ،فساد و ثروت اندوزی ۳۰ ساله این احزاب ناسیونالیست مرتجع و پیروی از قانون سرکوب و کشتار علیه مردم معترض بود حتی اگر معترضین «کورد» باشند. چنانچه مشابه این نوع برخورد در سوداگری و معامله بر سر شنگال و کرکوک و دیگر جنایتهای مشابه که هرکدام به شکلی تاریخی صورت گرفته است، بر کسی پوشیده نیست و فراموش نخواهد شد این بار هم به گلوله بستنِ تودهی مردمِ معترضِ "خودی" از جانب «دولت کوردی» فراموش نخواهد شد. مردم کردستان حق دارند این دژخیمانِ حاکم و سرمایه داران و مفسدین را به زیر بکشند و به عُمر ننگینشان پایان دهند.
ما به عنوان جمعی از فعالین کارگری، اجتماعی در شهرهای کردستان ایران، اعتراضات تودهای و مطالبات مطرح شدهی مردم عراق و اقلیم کردستان را برحق دانسته و حامی آنها هستیم. مردم معترض میتوانند با اعمال اراده خود در قالب های مختلف در راه رسیدن به مطالباتشان گام های بسیار موثری بردارند. ما جنایات وحشیانه صورت گرفته از جانب احزاب ناسیونالیستِ مرتجعِ حاکم بر اقلیم کردستان را شدیدا محکوم میکنیم. کارگران و مردم آزادیخواه کردستانِ ایران در کنار زنان و مردان مبارزِ همسرنوشتِ خود در شهرهای کردستان عراق می ایستند و از مبارزه حقطلبانهشان در مقابل حکام مرتجع، ضد کارگر و توده های فرودست دفاع و حمایت می کنند.
جمعی از فعالین کارگری، اجتماعی و آزادیخواه از شهرهای سنندج، مریوان، کلاترزان، سقز، پاوه، جوانرو، نوسود.
۹۹/۹/۲۲
#انقلاب_كارگرى
/channel/enghelab_karegari
نبرد فقرا علیه اغنیا که اکنون به شکل غیرمستقیم و جزء جزء به پیش میرود در آینده مستقیم و فراگیر خواهد شد. دیگر برای راهحل مسالمتآمیز خیلی دیر شده است. تلنگری کافی است که عنقریب بهمن سرازیر گردد. آنگاه به راستی کوس جنگ در سراسر سرزمین طنینانداز خواهد شد: «جنگ در کاخها، صلح در کلبهها». امّا دیگر برای اغنیا خیلی دیر شده است که بخواهند به خود بیایند.
...بورژوازی با تمام کشورهای دیگر بیشتر خویشاوندانی نزدیک دارد تا با کارگرانی که در نزدیکی او زندگی میکنند. کارگران به گویشهای دیگر صحبت میکنند. ایدههای دیگر و مفاهیم آداب و رسوم و اصول اخلاقی، دینی مختلف و سیاست مختلفی از بورژوازی. این دو کاملا متفاوت میباشند طوری با یکدیگر متفاوت هستند مانند اینک به دو نژاد متفاوت تعلق دارند.!
فریدریش انگلس، وضعیت طبقه کارگر در انگلستان
📸 تصویر اعتراضات در کردستان عراق-سلیمانیه
@sedaye_kargaran
دموکراسی ناب»
و «دموکراسی عام »
آیا دولت ماشین سرکوب یک طبقه توسط طبقه دیگر است؟ شیدمان ها و کائوتسکی ها از «دموکراسی ناب» و «دموکراسی» عام صحبت می کنند تا مردم را بفریبند و ماهیت بورژوائی دموکراسی امروزه را از دید آنها پنهان دارند. بگذارید بورژوازی به حفظ تمام دستگاه قدرت دولتی در دستان خود ادامه دهد، بگذارید یک مشت استثمارگر به استفاده از ماشین دولتی بورژوازی ادامه دهند! انتخاباتی که تحت چنین شرایطی برگزار می شود به همان دلایل نیکو، به دلیل «آزاد» بودن، «برابر» بودن، «دموکراتیک» بودن و «عمومی» بودن مورد ستایش بورژوازی است.
این عبارات، برای پنهان کردن حقیقت، برای پنهان کردن این واقعیت که ابزار تولید و قدرت سیاسی در دست استثمارگران باقی می ماند و لذا آزادی واقعی و برابری واقعی برای استثمار شده ها، یعنی برای اکثریت عظیم مردم غیرممکن می گردد، طرح ریزی می شوند. این پنهان کردن ماهیت بورژوائی دموکراسی مدرن از توده ها، برای تصویر آن بمثابه دموکراسی عام یا «دموکراسی ناب»، برای بورژوازی سودمند و اجتناب ناپذیر است و شیدمان ها و کائوتسکی ها که همان را تکرار می کنند، عملا دیدگاه پرولتری را رها کرده و در کنار بورژوازی قرار می گیرند. مارکس و انگلس در آخرین دیباچه انضمامی به مانیفست کمونیستی شان (در 1872) لازم دانستند که صریحاً به کارگران هشدار دهند که پرولتاریا نمی تواند به سادگی ماشین دولتی حاضر و آماده ای را (که بورژوائی است) در اختیار خود درآورد و آنرا برای مقاصد خود بکار گیرد، بلکه بایستی آنرا درهم شکنند و نابود کنند.
وقتی که کارگران و تمام مردم زحمتکش نه فقط به عنوان نتیجه بردگی مزدی سرمایه داری، بلکه به عنوان نتیجه چهار سال جنگ غارتگرانه بی خوراک و پوشاک، خانه خراب و فرسوده شده اند، در حالیکه سرمایه داران و استفاده چی ها از موضع تصاحب «مالی» که غارت کردهاند و دستگاه «حاضر و آماده» قدرت دولتی، باقی مانده اند، صحبت کردن از دموکراسی ناب، دموکراسی عام، برابری، آزادی و حقوق همگانی، در واقع به مسخره گرفتن انسانهای زحمتکش و استثمار شده است.
این معادل با زیر پا گذاردن واقعیتهای اساسی مارکسیسم است که به کارگران آموخته است: شما بایستی از دموکراسی بورژوازی که در مقایسه با فئودالیسم پیشرفت تاریخی بزرگی محسوب می شود، سود ببرید، اما برای لحظهای هم که شده نبایستی خصوصیت بورژوائی این «دموکراسی» و سرشت مشروط و محدود تاریخی اش را فراموش کنید. هرگز در «اعتقاد خرافی» نسبت به دولت سهیم نشوید، و هیچگاه فراموش نکنید که دولت حتی در دموکراتیک ترین جمهوری ها، نه فقط در حکومت سلطنتی، به سادگی ماشین سرکوب یک طبقه توسط طبقه دیگر است
"دموکراسی و دیکتاتوری"
✍لنین
@sedaye_kargaran
از تجمع کارگران بازنشسته حمایت میکنیم
در پی اعتراض کارگران بازنشسته تامین اجتماعی سراسر کشور در خصوص اجحاف آشکار بر کارگران بازنشسته و بی عدالتی مسئولین و دولتمردان و همچنین عدم رعایت حقوق حقه کارگران بازنشسته که از ۲۵ مرداد تا کنون ادامه داشته است، فعالین کارگری این عرصه در روز ۲۳ آذر ماه طی فراخوان سراسری از کارگران بازنشسته در خواست برگزاری تجمع اعتراضی داشته اند.
ما از این فراخوان حمایت نموده و بر خواست کارگران بازنشسته حمایت قاطع خود را اعلام میداریم.
کارگران بازنشسته خوزستان علاوه بر روز ۲۳ آذر روز ۲۲ آذر جلوی درب کانون بازنشستگان استان خوزستان تجمع داشته و نسبت به عملکرد کانون شهرستان ،استان و کانون عالی معترض میباشند
@rahederakhshan
جان اشتاین بک در سال ۱۹۶۲ برنده جایزهٔ نوبل ادبیات شد. مشهورترین آثار او «موشها و آدمها» (۱۹۳۷) و کتاب برنده جایزه پولیتزر و «خوشههای خشم» (۱۹۳۹) هستند که هر دو نمونههایی از زندگی طبقه کارگر آمریکا و کارگران مهاجر در دوره رکود بزرگ هستند. البته وی در اواخر عمر مواضع گذشته اش اظهار ندامت کرد و از جنگ آمریکا در ویتنام علیه حکومت کمونیستی آن نیز پشتیبانی کرد. حتی خود (سال ۱۹۶۷) به ویتنام رفت و برای مجله نیوز دی به قول خود از «عملیات قهرمانانه» سربازان آمریکایی گزارش تهیه کرد.
جی پارینی، نویسندهٔ زندگینامهٔ او، میگوید، دوستی اشتاینبک با رئیسجمهور لیندون بی. جانسون دیدگاه او را درخصوص جنگ ویتنام تحت تأثیر قرار داد. همچنین شاید نگرانی اشتاینبک درباره سلامت پسرش که در ویتنام خدمت میکرد، در این خصوص اثرگذار بوده باشد.
البته بعضی از نویسندگان وطنی از او الهام گرفتند و بر سر سفره افطار به یغما رفته توده های زحمتکش نشستند.
@sedaye_kargaran
لنین درباره تفاوت اصلاح (رفورم) و انقلاب می نویسد : «مفهوم رِفُرم ، بدون شک با مفهوم انقلاب ، متناقض است . فراموش کردن این تناقض و عدم توجه به مرز میان این دو مفهوم ، موجب بروز اشتباهات جدی می گردد؛ ولی این تناقض ، مطلق و این مرز ، جامد نیست؛ بلکه زنده و متحرک است و در مورد هر پدیده باید آن را جدا بررسی کرد
@sedaye_kargaran
🔴خۆ پیشاندانی جه ماوه ر له سلێمانی ده که وێتە به ر پەلاماری دڕندانەی هێزەکانی دەسەڵات
ڕێکخراوی بەدیلی کۆمۆنیستی لە عیراق
#انقلاب_كارگرى
/channel/enghelab_karegari
۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر است
هدف از نامگذاری این روز این است که حقوق انسانها فارغ از نژاد، مذهب ، فرهنگ و یا دیدگاه نظری و سیاسی به شکل برابر برسمیت شناخته شده و با انسان به مثابه انسان برخورد شود ۔ نامگذاری این روز توسط تمام نهادهای حقوق بشر و عدالت طلب جهان برسمیت شناخته شده است. با وجود نامگذاری چنین روزی متاسفانه امروزه شاهد این واقعیت تلخ هستیم که به دلایلی از قبیل جنگ ، خشونت ، حکومتهای مستبد، میلیونها انسان علیرغم میل باطنی خویش ناچار شده اند دست به یک ریسک خطر ناک بزنند. این انسانهای دردمند خانه و کاشانه شان را ترک و مسیر پر مخاطره مهاجرت و کوچ اجباری (فرار ) را در پیش گرفته اند.
متاسفانه این مردم بی پناه در زور آزمایی و معادلات منطقه ای تبدیل به ابزاری برای منافع سیاسی آنها شده اند. با وجود اینکه حقوق جهانشمول پناهندگان در کنوانسیون ژنو ۱۹۵۱ و پروتکل الحاقی آن برسمیت شناخته شده است ، اما توسط حکومتها و نهادهای حقوق بشری علی الخصوص امضا کنندگان این کنوانسیون آنگونه که انتظار می رود مورد حمایت قرار نگرفته است.
در اینجا به مناسبت دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر به عنوان شورای همبستگی پناهجویان به تمامی مجامع بین المللی و نهادهای مدعی حقوق بشر یادآوری می کنیم که:
پناهجویان و پناهندگانی که خارج از خواست و اراده شان ناچار گشته اند تن به چنین وضعیت ناخواسته ایی بدهند قربانیان خاموشی هستند که هیچ گونه نقش و دخالتگری در شکل گیری جنگ و خشونت نداشته اند. آنها به علت جنگهای تحمیلی و حکومتهای خودکامه ، دار و ندارشان راچوب حراج زدند ، و مسیر پر مشقتی را برگزیده اند که هیچ دورنمای روشنی برای امنیت و آسایش شان ترسیم نمی شود. آنان از دردی فرار کرده اند اما با مصائب و مشکلات صد چندان بیشتر گرفتار شدند.
در چنین شرایط سخت و غیر قابل تحملی امروز به حال خود رها شده اند .
ضرورت دارد بر روی این اصل بار دیگر تاکید کنیم : مسئله امنیت ،آرامش ، حفاظت ، بیمه و سلامتی پناهجویان ابتدایی ترین حق و حقوق انسانی آنهاست این اصل نیازمند برسمیت شناختن توسط سازمان ملل ، دیگر نهادها و ارگانهای حقوق بشری و انسان دوست است . پناه جویان و مهاجران که بیشتر از یک درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند ، نباید فراموش شوند ویا به وجه المصالحه فی مابین آنها گردند.
در روز ۱۰ سپتامبر روز جهانی حقوق بشر شورای همبستگی از سازمانهای بین المللی از جمله : کمیساریای عالی پناهندگان ، عفو بین الملل، هیومن رایت واچ درخواست می کند نسبت به پناهندگان ایرانی در ترکیه حساسیت بیشتری نشان داده و در رابطه باحق و حقوق ضایع شده آنها عکس العمل مناسب تری نشان دهند . امیدواریم همچنانکه هرساله رژیم فاشیست ایران را به عنوان ناقض حقوق بشر محکوم می کنند ، شرایط ویژه و بحرانی پناه جویان ایرانی را نیز دریابند و آن را در اولویت رسیدگی قرار دهند. وضعیت ناگوار پناهجویان ایرانی در ترکیه نباید تحت الشعاع روابط مابین دولت ها ، وضعیت جنگ زده سوریه و سیاستهای آمریکا در قبال پناهندگان قرار گیرد.
زندگی حدود ۴۰ هزار پناهجو ایرانی در مخاطره قرار دارد ،که بدون کمترین امکانات زندگی رفاهی ، آموزشی و درمانی شب و روز را پشت سر می گذارند.
باری با این شرایط حاکم بر زندگی پناهجویان در ترکیه ، کمیساریای عالی پناهندگان که امروز شعار حقوق پناهندگان و حقوق بشر را سر میدهد، مسئول محافظت و رسیدگی به پناهندگان ایرانی در ترکیه است.
دولت ترکیه نیز با وجود اینکه از کشورهای امضا کننده معاهده ژنو ۱۹۵۱ است جادارد در همکاری با UNHCR به وظایف خود در این راستا عمل نموده و به مسئله باز اسکان پناهندگان بپردازند. و در تلاش برای یافتن راهکاری عملی و اصولی بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر علل الخصوص بند چهارده آن باشند.
علاوه بر آن سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان نباید نسبت به رفاه ، اجازه کار ، گذران زندگی پناهندگان و از جمله بیمه و درمان آنها ، بی تفاوت باشند.
ما به عنوان شورای همبستگی پناهجویان و پناهندگان به نمایندگی از بخش قابل توجهی از پناهجویان ایرانی اعلام آمادگی می کنیم که : در راستای پیگیری مسایل و مشکلات پناهجویان با تمامی نهادها ، سازمانها و ارگانهای حقوق بشری و دخالتگر در پروسه پناهندگی ارتباط برقرار کرده ، و برای اتحاد ، همکاری و همفکری با آنان دست همکاری دراز می کنیم. شورای همبستگی از همه نهادهای مستقل ، عدالتخواه ، صلح طلب و انسان دوست درخواست می کند که برای جلوگیری از خسارات جبران ناپذیر روحی و روانی پناهجویان همگام و هم صدا شوند. امروز پناه جویان ایرانی بیشتر از هر زمان دیگری به اتحاد و همدلی شما نیازمند است ۔
/channel/Iranrefugeessolidarity
گفتند:
ـ «نمیخواهیم
نمیخواهیم
که بمیریم!»
گفتند:
ـ «دشمنید!
دشمنید!
خلقان را دشمنید!»
چه ساده
چه به سادگی گفتند و
ایشان را
چه ساده
چه به سادگی
کشتند!
✍شاملو
@sedaye_kargaran
▪️نامه ی ف. اِنگِلس به الیزابت اِنگِلس
(لندن - ۲۱ اکتبر ۱۸۷۱)
"مادر عزیز!
اگر مدتِ مدیدی است که برایت نامه ننوشته ام از آنجهت بود که آرزو میکردم راجع به آخرین تذکراتی که در موردِ فعالیتهای سیاسی ام داده بودی، بنحوی جواب بدهم که ترا جریحه دار نکند. و وقتی من مرتباً دروغهای بیشرمانه "روزنامه کُلن" و مخصوصاً رذالتهای "واخن هوزن" رجاله را میخواندم، وقتی میدیدم همان افرادی که در اثنای جنگ در تمامِ جراید فرانسوی فقط دروغها را میخواندند، چگونه اکنون هر نوع جعلیاتِ پلیس، هر نوع تهمتهای مزدورترین جرایدِ ننگینِ پاریس بر ضدِ کمون را بعنوانِ وحیِ مُنزَل در آلمان اشاعه میدهند، در حالتِ روحی ای بسر میبردم که برای این کار[نوشتنِ نامه] چندان مساعد نبود.
درباره چند گروگانی که طبقِ نمونه پروسی تیرباران شده بودند، درباره چند کاخی که به سبکِ رویدادهای پروسی بآتش کشیده شده بودند، شیونِ بزرگی براه انداخته اند - زیرا همه مطالبِ دیگر دروغ است -.. اما از ۴۰,۰۰۰ مرد و زن و کودکی که "ورسای" بعد از خلع سلاحِ مردمِ پاریس بضربِ گلوله از پا درآورد، هیچ کس هیچ حرفی نمیزند!. در این میان شما نمیتوانید از موضوعات باخبر باشید، چراکه شما مجبورید "روزنامه کُلن" و "روزنامه البرفلد" را بخوانید و دروغها رسماً به شما قالب میشوند. تو در طولِ زندگیت شاهدِ آن بوده ای که به بعضی افراد نسبتِ آدمخوارانِ واقعی داده شده است(از جمله: اعضایِ جامعه عفیفان تحتِ سلطه رژیم ناپلئونِ قدیم"ناپلئون اول"، یا به دماگوگهای سال ۱۸۱۷ و ۱۸۳۱ و یا همچنین به افرادی در سال ۱۸۴۸) ولی همیشه بعدها معلوم شد که آنها بدانگونه نبودند. و کینه توزی که نفعی داشت، در ابتدا تمام داستانهای وحشت انگیزی را که بی اساس بودنشان معلوم شد، به آنها نسبت داده بود. مادر عزیز امیدوارم که تو این چیزها را بخاطر بیاوری و وقتی این جنایاتِ خیالی را در روزنامه میخوانی، این موضوع و دسیسه چینی ها را برای افراد ۱۸۷۱ نیز قائل باشی و تعمیم دهی.
اینکه در نظراتم-که تقریباً از سی سال پیش تاکنون دارم- تغییری نداده ام، اینرا می دانستی و نباید برای تو غیرمنتظره باشد که من به مجردِ آنکه جریانات ایجاب کنند نه تنها از آنها دفاع خواهم کرد بلکه دِینِ خود را نیز انجام خواهم داد. اگر من چنین نمی کردم تو میبایستی خجالت می کشیدی.
اگر مارکس در اینجا نبود و یا اگر اصلاً مارکسی وجود نداشت، باز هم هیچ تغییری در قضیه داده نمی شد. بنابراین بسیار غیرعادلانه است که موضوع به گردن او انداخته شود. بدیهی است که من به خاطر دارم که سابقاً، بستگانِ مارکس ادعا می کردند که من او را فاسد کرده ام.
خوب! کافی ست! تغییری نمیتوان در موضوع داد و باید با آن ساخت. وقتی مدتی به سکوت بگذرد آنوقت جاروجنجال خودبخود ازبین خواهد رفت و خود تو آرامتر بموضوع خواهی نگریست."
منبع: فیلم کلکتیو
@sedaye_kargaran
ناسیونالیسم کردی کمی دیر بە صرافت افتاد و از این رو در هر عرصە، با عجلە و بی دقتی چهرەهایی را برجستە کرد کە حتی در حد و اندازەی شاگرد تازەکار و کم استعداد آن رشتە نبودند، علاوە بر این، تعهد اخلاقی لازم را هم نداشتند: در سینما، در ادبیات، در مجسمەسازی، در ... . باید اینها ساختە میشدند ولو با همین ملیجک های کم عمق، اما آیا پیشبینی میشد کە اینها در میدان دشمن هم بازی کنند؟!
هادی ضیاالدینی یکی از آن چهرەهاست، یک هالە مقدس دور او کشیدەاند تا نشود کپی کاری های او از هنرمندان روس را دید، تا نشود دید کە او برای دفاع بە اصطلاح مقدس! بزرگترین مجسمە ایران را می سازد تا بر شهری مشرف شود کە در آن جنگ شوم هشت سالە، از قربانیان اصلی رژیم بعث عراق و جمهوری اسلامی ایران بود. تغییر و دستکاری هویت این شهر دیرزمانی است کە آغاز شدە، از مخاطب قرار دادن مفتیزادە تا تقلیل آن بە نازککاری، جشنوارە دف رحمت، صدیق تعریف و کامکاران. سنندج ما اما هنوز شهر ''بنکە''ها و بیرق سرخ است!
منبع: ژەقنەمووت
@sedaye_kargaran
جانباختن یک کارگر اهل سنندج در سلیمانیه
چهارشنبه 19 آذرماه، یک کارگر جوان اهل سنندج با هویت « کاوه ویسی» در حین کار در اقلیم کردستان جانباخت.
این حادثه دردناک پیش از ظهر روز گذشته و در حالیکه این کارگر ساختمانی در شهر سلیمانیه مشغول بکار بود بر اثر برق گرفتگی جانباخت.
@sedaye_kargaran
هنر سفارشی: دژوار ئیبراهیم
✍احمد شاملو
بنده هنر بدون تعهد را دو پول ارزش نمی گذارم. هنرمند هميشه بر قدرت است نه با قدرت، حالا اگر يکی می خواهد برود با قدرت باشد، بگذار برود خودش را با بند تنبان فلان رئيس جمهور دار بزند. اصلآ برايم مهم نيست نه زنده بودنش برايم مهم است نه مردنش. هنر که می تواند چيز مفيدی را زيباتر عرضه کند و به آن قدرت نفوذ بيشتری بدهد بايد از خنثی بودن شرم کند. فضيلت هنرمند است که در اين جهان بيمار به دنبال درمان باشد نه تسکين، به دنبال تفهيم باشد نه تزئين، طبيب غمخوار باشد نه دلقک بیعار
@sedaye_kargaran
چیزیکه زیباست اون چیزی نیست که تو روزنامهها مینويسند...
بلکه زیبا چیزیه که طبقه کارگر انجام میده.
Be Seeing You, 1968
Dir. Chris Marker
@sedaye_kargaran
اعتراضات مردم کردستان عراق بە سیستم اداری و تنگناهای معیشتی ادامە دارد. در جریان اعتراضات دیروز ٣ نفر کشتە بیش از ٥٠ نفر نیز مجروح شدند. همچنین گزارشها از کشتە و زخمی شدن چندین تن دیگر در ادامەی تظاهرات امروز خبر می دهند.
@sedaye_kargaran
انگلس ضمن ترازبندى تجزيه و تحليل تاريخى خود ميگويد: «دولت به هيچ وجه نيرويى نيست که از خارج به جامعه تحميل شده باشد. و نيز دولت، بر خلاف ادعاى هگل، «تحقق ايده اخلاق»، «نمودار و تحقق عقل» نيست.
دولت، محصول جامعه در پله معينى از تکامل آن است؛ وجود دولت اعترافى است به اين که اين جامعه سردرگم در تضادهاى لاينحلى با خود گرديده و به نيروهاى متقابل آشتى ناپذيرى منشعب شده است که خلاصى از آن در يد قدرتش نيست. و براى اينکه اين نيروهاى متقابل يعنى طبقات داراى منافع متضاد، در جريان مبارزهاى بىثمر، يکديگر و خود جامعه را نبلعند، نيرويى لازم آمد که ظاهرا مافوق جامعه قرار گرفته باشد، نيرويى که از شدت تصادمات بکاهد و آن را در چهارچوب «نظم» محدود سازد. همين نيرويى که از درون جامعه بيرون آمده ولى خود را مافوق آن قرار ميدهد و بيش از پيش با آن بيگانه ميشود – دولت است». در اينجا ايده اساسى مارکسيسم در مورد نقش تاريخى و اهميت دولت، با وضوح کامل بيان شده است.
"دولت محصول و تجلّى آشتىناپذيرى تضادهاى طبقاتى است."
دولت در آنجا، در آن زمان و در حدودى پديد ميآيد که تضادهاى طبقاتى در آنجا، آنزمان و در آن حدود بطور ابژکتيف ديگر نميتوانند آشتىپذير باشند.
و بالعکس: وجود دولت ثابت ميکند که تضادهاى طبقاتى آشتىناپذيرند
✍لنین
@sedaye_kargaran
سانسور و آزادی مطبوعات
✍ کارل مارکس
ترجمه: حسن مرتضوی
سانسور مبارزه را نابود نمی کند بلکه آن را یک جانبه می کند، مبارزه ای آشکار را به مبارزه ای پنهان تبدیل می کند، مبارز بر سر اصول را به مبارزه ی اصول بدون قدرت با قدرتی بدون اصول تبدیل می کند.
سانسور حقیقی که بر ذات آزادی مطبوعات استوار است، همانا نقد است. این دادگاهی است که آزادی مطبوعا از خودش ایجاد می کند. سانسور نقدی است که در انحصار حکومت قرار می گیرد.
اما آیا هنگامی که سانسور نه علنی بلکه سرپوشیده است؛ هنگامی که نه تئوریک بلکه عملی است؛ هنگامی که نه فراتر از احزاب بلکه خود یک حزب است؛ هنگامی که نه چون چاقوی تیز خود بلکه قیچی کند خود سرانگی است؛ هنگامی که نقد می کند اما خود بدان تسلیم نمی شود؛ هنگامی که در جریان تحقق خویش خود را انکار می کند؛ و سرانجام هنگامی که آن قدر غیر انتقادی است که به نادرست فرد را جایگزین خرد عمومی، فرمان های مستبدانه را جایگزین اظهارات منطقی و لکه های مرکب را جایگزین لکه های نور خورشید، محذوفات نادرست سانسورچی را جایگزین ساختارهای ریاضی، و قدرت زمخت را جایگزین استدلال های تعیین کننده می کند، خصوصیت منطقی خود را از دست نمی دهد؟
@sedaye_kargaran
حضور فعالانه زنان در اعتراضات مردمی اخیر در #اقليم_كردستان
یكی از زنان شركت كننده در اعتراضهای مردمی امروز در سلیمانیه اظهار می کند (ویدیوی سمت چپ) که اعتراضشان بە مشکلات معیشتی است. بسیاری از مردم از نابرابری اقتصادی در رنجند. وی همچنین خشونت نیروهای پلیسی را در برخورد با تظاهرکنندگان که در آن یکی از دوستانش کشته شده است، محکوم می کند. وی می گوید که ما تظاهرکنندگان مسلح نیستیم اما نیروهای پلیس مسلحند و با خشونت با معترضین برخورد می کنند در حالیکه ما از حقوق ضایع شده آنها هم حمایت می کنیم.
در ویدیویی دیگر (سمت راست بالا) زنان یکصدا شعار میدهند: #آزادی. در میانه ویدیو مردم را میبینیم که با گاز اشک آور نیروهای پلیس پراکنده می شوند.
مژده محمود (ویدیوی سمت راست پایین)، یکی از نمایندگان مجلس اقلیم کوردستان نیز با حمایت از اعتراضات مشروع مردم در اعتراض به بحران اقتصادی و فساد داخلی، سایر پارلمانتاریست ها را به آمدن به میان مردم و شنیدن صدای به حق آنها فرا میخواند.
@khamahangy
سالانه حدود صد میلیون بشکه نفت در اقلیم کردستان استخراج میشود و بیشتر از سه درصد گاز طبیعی جهان در این منطقه قرار دارد. با عراق، ایران، سوریه و ترکیه مرز مشترک دارد و درآمد حاصل از گمرک آن ماهانه بیشتر از ۲۵۰ میلیون دلار است. با این حال درصد کمی از این درآمدها به حکومت اقلیم کردستان اختصاص مییابد و درصد ناچیزتری از آن به مردم میرسد، مابقی توسط مافیاهای حزبی و طایفهای غارت میشود. در سالهای اخیر قراردادی پنجاهساله جهت پیشفروش نفت اقلیم با ترکیه بسته شده است، با وجود فشار روزنامهنگاران مستقل و در مواردی نمایندههای پارلمان، تاکنون در مورد جزئیات این قرارد هیچ توضیحی ارائه نشده است. آنها اقتصاد در بخش خصوصی و دولتی را مصادره کردهاند. پول مافیاها به قصد پولشویی به کشورهای دیگر منتقل شده و در بخشهای مختلف سرمایهگذاری میشود. هیچ کار تولیدیای در آنجا رونق نمیگیرد، کار شرکتها در خوشبینانهترین حالت توزیع محصولاتیست که از کشورهای ترکیه و ایران وارد میشود. مافیاها حتی رسانهها را هم مصادره کردهاند. هیچ صدای مخالف یا منتقدی را تحمل نمیکنند. در بخشهایی از اقلیم کردستان کوچکترین اعتراض یا افشاگری نه با بازداشت یا محاکمە بلکه با قتل و ترور پاسخ داده میشود. در مواردی حتی طرفداری علنی از جریانهای غیرحزبی و غیرمافیایی نیز منجر به مرگ شهروندان و روزنامهنگاران شده است. وقاحت این مافیاها به حدی رسیده است که کسب مشروعیت از طریق ارضای حداقلی عواطف میهنپرستانه را هم کنار گذاشتهاند. آنها یکشبه شنگال و کرکوک را به داعش و حشد شعبی فروختند. مردم کردستان سالهاست بیکار، نا امید، گرسنه و خستهاند و تنها مطالبهشان برچیدن کل این ساختار فاسد است.
ذخیره کل نفت اقلیم کردستان صد میلیارد بشکه نفت تخمین زده میشود.
آوات پوری
https://twitter.com/awatpouri/status/1337392759792087041
منبع: ژەقنەمووت
@sedaye_kargaran
اعتراضات تودهای جاری در #كردستان عراق به همان اندازه نتیجه توطئه و مداخله ایران است که اعتراضات تودهای آبان در #ایران نتیجه توطئه آمریکا. شورش گرسنگان ملیت و حکومت نمیشناسد. احزاب حاکم بر کردستان عراق حاصل فساد، فقر و شکاف طبقاتی خودساخته را درو میکنند.
#شورش_گرسنگان_کردستان
#تویت_خوان
@sedaye_kargaran
استاد (پرودون) بی اعتنائی به اقتصاد را موعظه می کرد تا آزادی و رقابت بورژایی را ” که تنها تضمین ماست” در امان نگهدارد، شاگردان بی اعتنایی به سیاست را موعظه می کنند تا تنها تضمین آزادی بورژوایی خود را حفظ کنند.
بی اعتنایی به سیاست
✍کارل مارکس
@sedaye_kargaran
در چنین روزی: ۱۰ دسامبر ۱۹۶۲ جان اشتاین بک کارگر کشاورزی برنده جایزه نوبل ادبیات شد. کارهای او زندگی طبقه کارگر در سختی های رکود بزرگ را به تصویر می کشید. یک نگاهی به کتاب در نبرد بزرگ او بیندازید:
https://shenoto.com/album/761/%D8%AF%D8%B1%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%88%DA%A9?lang=fa
@TarTaKar
کمونیسم برای ما، موقعیتی نیست که مجبور به ایجاد آن باشیم، (و یا) ایدآلی که "واقعیت" خود را با آن تطبیق دهد، ما به کمونیسم "جنبش واقعی ای" میگوییم، که شرایط کنونی را از میان بر میدارد.
✍کارل مارکس، فردریش انگلس، ایدئولوژی آلمانی.
@sedaye_kargaran
عشق به چه کسی؟
شایع بود که هنر پیشه زنی به نامZ به دلیل عشق نافرجام خود کشی کرده است.آقای کوینر گفت:"به دلیل عشق به خویشتن، خود را کشته است .او نتوانست عاشق آقای x باشد،و گرنه چنین عملی را هیچ گاه نسبت به او مرتکب نمی شد .عشق یعنی آرزوی آفریدن چیزی با توانایی دیگران .علاوه بر این باید دیگران به تو احترام بگذارند و به تو تمایل داشته باشند. و این را می توان همیشه بدست آورد .این خواسته که فراتر از اندازه دوست بدارند،به عشق حقیقی مربوط نمی گردد.خود شیفتگی دلیل است برای کشتن خود.
✍برتولت برشت
@sedaye_kargaran
اگر جزء سوم عشق، یعنی احترام وجود نداشته باشد، احساس مسئولیت به آسانی به سلطهجویی و میل به تملک دیگری سقوط میکند. منظور از احترام ترس و وحشت نیست؛ بلکه توانایی درک طرف، آنچنان که وی هست، و آگاهی از فردیت بیهمتای اوست. احترام یعنی علاقه به این مطلب که دیگری، آنطور که هست، باید رشد کند و شکوفا شود. بدینترتیب، در آنجا که احترام هست، استثمار وجود ندارد. من میخواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود، نه برای پاسداری من. اگر من شخص دیگری را دوست دارم، با او آنچنان که هست، نه مانند چیزی برای استفاده خودم یا آنچه احتیاجات من طلب میکند احساس وحدت میکنم. واضح است که احترام آنگاه میسر است که من به استقلال رسیده باشم؛ یعنی آنگاه که بتوانم روی پای خود بایستم و بیمددِ عصا راه بروم، آنگاه که مجبور نباشم دیگران را تحت تسلط خود در بیاورم یا استثمارشان کنم. احترام تنها بر پایهی آزادی بنا میشود: به مصداق یک سرود فرانسوی، «عشق فرزند آزادی است.» نه ازآنِ سلطهجویی.
رعایت احترام دیگری بدون شناختن او میسر نیست، اگر دلسوزی و احساس مسئولیت را دانش رهمنون نباشد هر دوی آنها کور خواهند بود، دانش نیز اگر به وسیلهی علاقه برانگیخته نشود خالی و میان تهی است. دانش درجات بسیار دارد، دانشی که زاده عشق است، سطحی نیست، بلکه تا عمق وجود رسوخ میکند. چنین دانشی فقط وقتی میسر است که من بتوانم بر علاقهی به خودم فایق آیم و دیگری را، چنانکه هست ببینم. مثلا، من ممکن است بدانم که فلان کس تندخو است، گرچه این را آشکارا نشان نداده باشد، ولی ممکن است او را باز هم عمیقتر از این بشناسم در این صورت میفهمم که او مضطرب و نگران است، احساس تنهایی میکند، یا احساس گناه میکند. بدینترتیب درمیابم که اوقات تلخی و عصبانیت او معلول چیزی عمیقتر است. در نتیجه او را فردی نگران و ناراحت میبینم، یعنی انسانی که رنج میکشد، نه آدمی که بدخو و عصبانی است.
هنر عشق ورزیدن|اریک فروم|ترجمه:پوری سلطانی
•••
هر آنچه را که به سختی
در دستهایت نگاه داشتهای
هر آنچه را که به سختی
به آن عشق میورزی
هر آنچه را که اکنون به سختی
از آن توست
رها کن ای مونس من
تا به راستی از آن تو باشد...
یانیس ریتسوس
•••
پس از سفرهای بسیار و
عبور از فراز و فرود امواج این دریای توفانخیز
بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم
بادبان برچینم
پارو وانهم
سکان رها کنم
به خلوت لنگرگاهت در آیم
و در کنارت پهلو بگیرم
آغوشت را بازیابم
استواری امن زمین را زیر پای خویش…
پنجه درافکندهایم با دستهایمان
به جای رهاشدن
سنگین سنگین بر دوش میکشیم
بار دیگران را
به جای همراهی کردنشان!
عشق ما نیازمند رهاییست نه تصاحب
در راه خویش ایثار باید نه انجام وظیفه…
مارگوت بیکل|ترجمه:محمد زرینبال؛ احمد شاملو
@adabyate_digar|#Poem|#BookR|#Erich_Fromm|#Ritsos|#Shamlou
نیروهای سرکوب گر حکومت اقلیم کردستان عراق با شلیک مستقیم گلوله شش تن از فرزندان مردم زحمتکش کردستان را در شهرهای مختلف به قتل رساندند. در کردستان هم طبقه ی سرمایه دار و حکومتش مانند هر جای دیگری اعتراضات علیه بیکاری و گرسنگی را به دشمنان خارجی منتسب می کند. مانند سایر حکومت های جنایتکار در ایران و ترکیه و عربستان و... کارگران و زحمتکشان به جان آمده را در خون می غلتاند و آنها را مزدوران کشورهای همسایه می خواند. شیوه های سرکوب و فریبکاری احزاب حاکم بر کردستان عراق چقدر شبیه روش های بکار برده شده توسط اربابان مرتجعشان در منطقه است.
@sedaye_kargaran
حمایت از اعتراضات و مبارزات کارگران و ستم دیدهگان در کردستان عراق.
سال هاست که کارگران و تهیدستان عراق در شهرهای مختلف این کشور، از جمله بغداد و بصره و سلیمانیه . . برای رسیدن به خواستههای طبقاتیشان دست به مبارزهای خستگیناپذیر زدهاند که در این مبارزات، انسان های زیادی جانشان را از دست داده و یا به شیوه هایی که مرسوم تمامی دیکتاتورها در سرتاسر دنیاست به عناوین مختلف مورد شکنجه و اذیت و آزار قرار گرفته، بازداشت، زندانی و ترور شدهاند.
بار دیگر شاهد دور تازهای از اعتراضات و شورش کارگران و ستم دیده گان، این بار در اقلیم کردستان هستیم.
این اعتراضات که ازشهر سلیمانیه در کردستان عراق شروع شده بود بلافاصله شهرهای دیگر منطقه را فرا گرفته و گسترش یافته است.
کارزار طبقاتی اخیر که در اعتراض به بیکاری و فقر و فلاکت مردم، تشدید لجام گسیخته شکافهای طبقاتی میان مردم به جان آمده و سرمایه داران حاکم و عدم پرداخت مزد و حقوق کارگران در این منطقه، با راهپیمایی آرام خیابانی آغاز شده بود که از جانب ستمگران ضد مردم و دیکتاتورهای اقلیم کردستان تحمل نشد و با پرتاب گاز اشک آور و سپس تیراندازی مستقیم به سوی مردم گرسنه و محروم به خشونت کشیده شد.
تعداد زیادی از مردم در شهرهای سلیمانیه، رانیه و چمچمال. . . زخمی و دستگیر شدند و چندین نفر از آنان نیز جانشان را از دست دادهاند. سرمایه داران حاکم قصد داشتند مردم به جان آمده و استثمار شده را مرعوب نموده و مانع از ادامه اعتراضات آنان شوند. اما معترضان و مردم خشمگین در قبال این خشونتها، مراکز و دفاتر احزاب حاکم و رهبران دزد و غارتگر را به تصرف درآورده و به اعتراضات خود سیمایی دیگر بخشیدند.
این اعتراضات در واقع حق مسلم انسانهای ستم دیده و استثمار شده، در سرزمینی سرشار از ثروت و منابع غنی است. سرزمین هایی که توسط عوامل و باندهای مدافع سرمایه و با استفاده از توهمات مردم به تسخیر در آمده که بیش تر از دورههای پیشین و دیکتاتورهای قبلی به آنها ستم روا داشته میشود.
این واقعیتی است که کشتار و سرکوب کارگران عراق و اقلیم کردستان و مرگ و نابودی انسان های معترض به فقر و فلاکت، خشم و انزجار انسان ها را نسبت به دیکتاتورها و جنایت پیشگان برمی انگیزد.
در واقع سال هاست که شیوه کار حاکمان سرمایه دار و ستمگر منطقه سرکوب بی رحمانه کارگران و مردم محروم و تهیدست بوده است. شیوه ای که همواره نسبت به کارگران و ستم دیدهگان ایران، سوریه، یمن، عربستان، مصر، ترکیه، افغانستان و . . . انجام شده است.
گویی که کارگران و زحمتکشان باید به جرم غنی بودن سرزمینهایشان و داشتن منابع، معادن و ثروت های فراوان تنبیه شوند و سرمایهداران با بهره گرفتن از همان ثروتها در ناز و نعمت زندگی کنند.
این شرایط بار دیگر به ما یاد آوری میکند تا زمانی که کارگران و زحمتکشان جهان و علیالخصوص منطقه با هم متحد نشوند، همچنان شکل غارت شده و جهنم را هر روز در زندگی و واقعیت های عینی و ملموس آن تجربه خواهند کرد.
وظیفه همه کارگران و ستم دیده گان است که از مبارزات همدیگر پشتیبانی نموده و از تجربیات هم دیگر نیز استفاده نمایند.
به همین دلیل ضمن پشتیبانی از مبارزات کارگران عراق و دور اخیر مبارزات ستم دیدهگان در شهرهای مختلف کردستان، تنفر و انزجار عمیق خود را از سرکوبگران مردم اعلام کرده و خواهان یک زندگی شرافتمندانه انسانی برای آنان هستیم.
بی شک رهایی ما تنها به دست خود ما و اراده و توان طبقاتی ماست. به هر اندازه که متحد باشیم و شوراهای قدرتمند خود را ایجاد کنیم بیش تر به رهایی و آزادی می رسیم.
زنده باد اتحاد کارگران و تهیدستان علیه سرکوب و ستمگری سرمایه داران در سرتاسر جهان و به طور مشخص در منطقه.
برقرار باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران و زحمتشکان علیه استثمارگران و دیکتاتورهای اقلیم کردستان.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلها کارگری
۱۳۹۹/۹/۱۸
/channel/khamahangy/18108
باسط مرادی:
#هەرێم_عەلی:
«من بیکار هستم، اگر کاری پیدا کردی، به من هم بگو».
دو طایفهی دزد و مزدور #طالبانی و #بارزانی به همراه #اسلامیستهای_فاشیست و مافیای حاکم بر #اقلیم_کردستان و احزاب مرتجع و #ناسیونالیستی که سالهاست برای حفظ قدرت و سرمایهیِ به غارت بردهی #گرسنگان_کردستان نزد خود، و همچنین برای سه دهه تحت پوشش #کردایتی و #ناسیونالیسم و فریب تودههای فلاکتزده، دست به #فساد و #چپاولگری و #جنایت زده و میزنند، در اقدامی وحشیانه به روی مردم معترض، گرسنه و زحمتکشی که سالهاست ثروت و سامانشان توسط این احزاب و مافیاهای مفتخور و دستنشانده دزدیده شده و به غارت رفته، رنجبران و مردمان مبارزی که سالها برای #نان و #کار و #آزادی در این سرزمین خون داده و جنگیدهاند و سهمشان از نفت و ثروت و سرمایه، جز رنج و فقر و فلاکت و گرسنگی و گلوله نبوده، به روی بازنشستگان، معلمان، دانشجویان، کودکان و کارگران کارد به استخوان رسیده آتش گشوده و تاکنون بیش از شش تن از معترضان از جمله دو کودک را بهضرب گلوله کشته و صدها نفر را نیز مجروح کردهاند.
در ادامهی این جنایتها، یکی از معترضان به نام #هریم_علی یکی از دو کودک معترضی که فقط خواهان کار بود، متأسفانه دیروز با شلیک مستقیم گلولههای مزدوران بارزانی و طالبانی به سرش، در شهر #سەیسادق جان خود را از دست داد و کشته شد. هریم علی تنها 13 سن سال داشت. او چند روز قبل از این اعتراضات در صفحهی فیسبوکی خود نوشته بود:
«من بیکار هستم، اگر کاری پیدا کردی، به من هم بگو».
بعد از این کشتارها و در ادامهی این اعتراضات نیز تاکنون تعدادی از معترضان مسلح شده و رودرو با این مزدوران مبارزه میکنند.
#خۆپیشاندان #شۆڕش #باشوور #باشووری_کوردستان
منبع: ژەقنەمووت
@sedaye_kargaran
گزارشی از نابرابری هولناک اقتصادی درجهان با آمار
@sedaye_kargaran
منطق از نوع خمینی
#درسهای_تاریخ
خمینی:"مردانه نمی آیند به میدان بگویند ما اسلام را نمیخواهیم. با اینها باید چه کنیم؟"
بیایید مردانه بگویید که با اسلام مخالفید! مردانه جلوی بازجوها اعتراف کنید! ما هم مردانه شما را می کشیم و به جهنم می فرستیم!
یک دهه بعد و در شهریور۶۷، به دستور خمینی تکتک زندانیان سیاسی در برابر این پرسشها قرار گرفتند؛
"به اسلام اعتقاد داری؟ به جمهوریاسلامی چطور؟"
جایی برای بازی با کلمات هم وجود نداشت، پاسخ مثبت لزوما به زندگی نمیرسید، اما هر نهای مساوی مرگ بود!
@sedaye_kargaran