صدای معلم یک رسانه مستقل است و به شماره ثبت 78039 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کند . هر گونه استفاده از نام و یا لوگوی صدای معلم در کانال ها و گروه ها جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد . sedayemoallem.ir ارسال مطلب : smiedu1@gmail.com
« همان چیزهای سادهای که آن سالها میپنداشتم سال بعد درست میشود نه تنها بهتر نشده است بلکه با اطمینان میتوانم بگویم بسیار بدتر نیز شده است »
مدرسه یا بازار کار؟ انتخابی که دیگر دشوار نیست!
علی زینلی/ معلم - شهرستان خمیر
* ترک تحصیل دانش آموزان که پیشتر مربوط به دوران ابتدایی و تحت شرایط فقر، نبود مدرسه و فاصله بود به سمت متوسطه دوم جهش یافته است.
* آنها برادران و خواهران خود را دیدهاند که پس از سالیان دراز علمآموزی نه تنها شغلی ندارند بلکه گلیم خود را از آب نمیتوانند بیرون بکشند و از پس مسائل ساده زندگی و مخارج نیز برنمیآیند. اینان شهروندان جامعه را مرور میکنند و میبینند معلم و کارمند در واقعیتهای اجتماع نه تأثیرگذار است و نه حتی برای خودش زندگی شاد و بیدغدغهای دارد.
پس ساده است اگر مسیر متفاوتی برای تحقق خواستههایشان دنبال کنند.
* در کنار ترک تحصیل دانش آموزان آمار قابل توجهی از «معلمان» نیز هستند که به ترک شغل پرداختهاند و از نو برای ساخت زندگیشان تلاش میکنند. اگر هم تغییر شغل ندادهاند عملاً با ایجاد کسبوکاری مالی شغل معلمی را بهعنوان یک اشتغال کماهمیتتر پذیرفتهاند.
* همه میدانیم قبولی دانشگاهها در دستان مافیای کنکور و مؤسسات آموزشی است و کیفیت در مدارس عادی در حد یادگیری سواد نوشتن و خواندن هم نیست!
همه میدانیم جایگاه اقتصادی و اجتماعی یک معلم آنقدر پایین آمده است که نیازهای اساسی و اولیه این قشر نیز تأمین نمیشود.
* اگر سیاستگذاران بهجای تکرار شعارهای گذشته، برای اصلاحات اساسی قدم برندارند، شکاف میان آموزش و جامعه روزبهروز عمیقتر خواهد شد و این ترک تحصیل های اختیاری و نادیده گرفتن جایگاه مدارس برای ساخت آینده ای بهتر بیشتر از پیش خواهد شد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25303-/مدرسه-یا-بازار-کار؟-انتخابی-که-دیگر-دشوار-نیست
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
در نشست منتخبین مطالبهگران از سراسر کشور با هیات مدیره و مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح شد ؛
اجماع اعتراضی معلمان مطالبه گر در مورد عملکرد غیرشفاف صندوق ذخیره فرهنگیان : مدیرعامل جدید هم تایید کرد !
گزارشگر : رضا قاسم پور / خبرنگار صدای معلم
* امروز هیچ مسئولی نمیتواند بگوید در جریان مطالبات ما نیست.
* صندوق مجموعهای خصوصی است
در ادامه علی صادقی مدیرعامل جدید صندوق با اشاره به حضور سه ماهه خود و ارائه گزارش فصلی در مسئولیت خطیر خود افزود: ۱۰۰ شرکت با ۲۵ نوع ماموریت (که اکثرا غیرضرور و فاقد توجیه اقتصادیاند) تحویل من شده است.
« احیای چهره مخدوش صندوق را از ماموریتهای اصلی خود میدانم » .
از نظر من صندوق مجموعه خصوصی است. به خاطر ابهامات ایجاد شده برای تعیین تکلیف، اساسنامه مشمول استعلامات از مراجع ذیصلاح شده است.
متاسفانه صندوق در شفافیت مردود بوده و اعمال و اقدامات جزیرهای است. ما در سه ماهه مسئولیت برای ساماندهی امور و حذف موازیکاریها، کمیتههای تخصصی راهاندازی کرده و در حال پیگیری ۱۷۰ مصوبه معوقه دوره گذشته هستیم.
کمیته ارزش مالکانه را ذیل ساختار صندوق برده و شرکت سهند را تعیین تکلیف و راهی بورس کردهایم. سامانهای طراحی شده تا تمام فعالیتها شفاف در سامانه قابل رویت و نظارت عمومی باشد.
صادقی با اشاره به پیگیری بدهی دولت به صندوق در جلسات مکرر با دولتیان افزود: دولت چیزی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان از قبِل تعهدات خود به صندوق بدهکار است. ما در سه ماهه گذشته دستورالعمل منابع انسانی جذب فرزندان فرهنگیان را آماده کردهایم.
* فرجی رئیس هیات مدیره نیز ضمن تشریح فعالیتهای ادواری صندوق ذخیره و گریز به تاریخچه فعالیت صندوق افزود:
ماهانه حدود ۱۸۶ میلیارد تومان واریزی فرهنگیان به صندوق ذخیره میباشد. اگر ما پیگیر احصای مالکیت و احیای ماهیت صندوق نبودیم تحت فشار دولت تاکنون این صندوقِ خصوصی به نهاد عمومی غیردولتی تبدیل شده بود.
از ۱۰۰ شرکت ۲۳ شرکتِ زیانده داریم که البته سهم آنها از داراییهای صندوق زیر ده درصد است. پیگیر انحلال و یا فروش شرکتهای زیانده هستیم. سال گذشته ۳/۵ هزار میلیارد تومان سود بین ذینفعان تقسیم شده و امسال این مبلغ شش هزار میلیارد تومان خواهد بود.
* صدقی با تشریح اقدامات و قصورات مسئولین صندوق افزود: معلمان میفهمند چه مدیرانی صادق و چه مدیرانی مجری اِعمال نظر مافیای درون و بیرون صندوقاند. در پایان از هیات مدیره صندوق قول میگیریم که اگر تخصیص حقوق مالکانه مجددا مورد تهدید قرار گیرد به پشتوانه مطالبهگران، در مقابل اِعمال نظرهای غیرقانونی ایستادگی نمایید.
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25301-/اجماع-اعتراضی-معلمان-مطالبه-گر-در-مورد-عملکرد-غیرشفاف-صندوق-ذخیره-فرهنگیان-مدیرعامل-جدید-هم-تایید-کرد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آمارهای موجود از شرایط آموزشی کشور در سال های اخیر نشان میدهد که آموزشهای غیر حضوری نقش موثری در رشد آموزشی نداشته اند و عملا به پایههای آموزش در ایران لطمه زده است »
آموزش مجازی ؛ آموزش یا ناآموزش ؟
سیدهادی عظیمی/ عضو انجمن اسلامی معلمان ایران
* بسیاری از کارشناسان آموزشی اعتقاد دارند که سیستمهای سنتی آموزشی امکانات محدودی دارند و با استفاده از روشهای نوین آموزش غیرحضوری زمینه رشد بیشتری فراهم خواهد شد. از سوی دیگر آموزش غیرحضوری در آموزش و پرورش ایران به عنوان بدیل آموزش حضوری به حساب میآید و نه مکمّل آن ؛ بدین معنا که از آموزش غیر حضوری به جای آموزش حضوری در مواقع اضطراری استفاده میشود.
* آموزش غیر حضوری باید آموزش باشد ولی اگر لوازم آن و همراهیهای لازم وزارت آموزش و پرورش و مدرسه به وجود نیاید، تبدیل به « ناآموزش » میشود.
* مسئولان آموزش و پرورش کشور باید روشن نمایند که هدف از آموزش مجازی چیست؟ آیا آموزش مجازی فقط برای پرکردن وقت و خالی نبودن عریضه مورد استفاده قرار میگیرد یا باید جایگزین آموزش حضوری در شرایط اضطراری باشد ؟
حتی می توان گامی فراتر نهاد و پرسید چرا از آموزش مجازی برای پرکردن خلاء های نظام آموزشی در زمینههای کیفیت و عدالت آموزشی استفاده نمیشود؟
پاسخ به این سوالها کارکرد آموزش مجازی را در سپهر تعلیم و تربیت ایران مشخص مینماید.
مهم ترین گام در شرایط فعلی تعیین تکلیف جایگاه آموزش مجازی است .
* نسبت بین آموزش مجازی و نهاد مدرسه نیز مبهم و نامشخص است . مدرسه فقط یک ساختمان برای حضور دانشآموزان نیست بلکه یک فرآیند آموزشی و تربیتی است که نقش موثری بر شکلگیری شخصیت دانش آموزان و جامعه پذیری دارد.
* روش فعلی تعطیلات ، مشکلات سوخت کشور را تا حدّی حل میکند، ولی آسیب فراوانی به موجودیت مدرسه می زند. بازتولید نهاد مدرسه در قالب آموزش مجازی لازم و ضروری است .
* تغییرات سیستم آموزش مجازی باید کلاس درس غیرحضوری را به محلی برای آموزش خلّاق و مشارکتی تبدیل کند. آموزش مجازی امکان خلاقیت و مشارکت را همزمان با آموزش حضوری نیز فراهم میسازد.
اگر آموزش مجازی به معنای آموزش معلم محور و بدون تعامل باشد، « ناآموزش » شکل میگیرد و آثار زیان بار خود را در آینده نشان خواهد داد.
* اگر آموزش مجازی جدی گرفته نشود فقط یک ناآموزش خواهد بود که بر بستر مجازی انجام میشود و تاثیری در کیفیت و عدالت آموزشی نمی گذارد . مدارس خاص و غیردولتی نیز با بهره گیری از امکانات مالی به ارائه کلاسهای درس بهتر اقدام میکنند و طبقاتی شدن آموزش را تشدید خواهند کرد.
تبدیل آموزش مجازی به آموزش واقعی نیازمند گفت و گو ، برنامه ریزی ، استفاده از دیدگاههای صاحبنظران و تجربیات معلمان است .
https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25298-/آموزش-مجازی-؛-آموزش-یا-ناآموزش-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
مشاهدات یک معلم – روزنامه نگار با رویکرد درس و کلاس و مدرسه ؛
تاملی بر تجمع سکوت 25 بهمن که برگزار نشد
علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم
« میان ایران در آستانه ورود به دنیای مدرن با ایران دو هزار سال قبل هیچ تفاوتی از لحاظ ماهوی وجود نداشته، تنها اگر تغییری مشاهده میشود، میتوان آن را شکلی و غیر ساختاری دانست. در حالی که ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران طی سالهای متوالی در دوران قدیم با تکانههای جدی همچون تغییر مذهب و سلسلههای حکومتی مواجه گردید، اما همچنان بهگونهای متصلب که از ویژگیهای قدیم محسوب میگردد، ماهیت خویش را حفظ نمود. چنین ساختارهایی که تا آستانه ورود به عصر جدید، گفتمان حاکم را تشکیل میداده است، پس از جنبش مشروطه جزء نیروهای مقاومت در مقابل غلبه ملزومات مدرن درآمده و در مقابل تغییرات جدید، ایستادگی نموده است » .
مشروطه ناکام
تاملی در رویارویی ایرانیان با چهره ژانوسی تجدد
مهدی رهبری (نویسنده)
* نخست آن که مطابق قانون اساسی و به طور مشخص اصل 27 تجمع آزاد است .
به نظر می رسد این اصل صراحت دارد و نباید و نمی تواند در رویکردهای مصلحتی و امنیتی گیر افتاده و حقوق مصرح مردم نادیده گرفته شود .
آن چه بیشتر موجب آزار است برخورد دوگانه و البته با صراحت بیشتر ، تبعیض آمیز و ریاکارانه حاکمیت در برخورد یا تجمعات است .
گروهی که حامی قرائت های حاکمیت در مسائل و موضوعات باشند به راحتی تجمع برگزار می کنند و کسی هم معترض آنان نمی شود در حالی که معنای آزادی به صورت دقیق آزادی مخالف و منتقد است .
هنوز نفهمیده ام و البته درک آن برای من غیر قابل انجام است که چرا در تجمع مسالمت آمیز و صنفی تعدادی از معلمان بازنشسته به صورت آنان فلفل پاشیده شده و با این فرهنگیان با خشونت و تحقیر برخورد می شود ؟
این همه خشونت نیروهایی که بر حسب قاعده باید مروج قانون گرایی و انسان محوری باشند از کجا می آید ؟ و چرا می آید ؟
* مساله بعد ؛ برخورد تند و قهری ماموران با کسانی است که قصد عکس گرفتن و یا فیلم برداری از صحنه را دارند .
کدام قانون می تواند حق عمومی افراد را در این موارد محدود و یا لغو کند ؟
این ترس مشهود ناشی از چیست ؟
.... طوری اطلاع رسانی می کند گویی ناامنی و جرم و جنایت و فلاکت آن ممالک توسعه یافته را در برگرفته و فقط ما در ساحل نجات به سر می بریم اما کسی به این پرسش پاسخ نمی دهد که چرا و زمانی که پلیس با تظاهر کنندگان برخورد می کند خبرنگاران حاضر بدون ترس و در امنیت از تمام جزئیات صحنه درگیری عکس و فیلم تهیه می کنند اما در ایران نمی شود ؟
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک ؟
اگر کاری قابل دفاع است دیگر چه جای پنهان کردن و کتمان کردن ؟
این چه خلقیاتی در ایرانیان است که از « شفافیت » واهمه دارند و از آن فرار می کنند اما انتظار تحقق آن را در دیگران دارند ؟
* مدرسه ای که قادر نیست شهروند و انسان مجهز به مهارت های شهروندی با تفکر انتقادی تربیت کند ؛ بودن و یا نبودنش توفیری ندارد جز آن که فقط « هزینه » تولید می کند .
* کدام قانون و کدام قاعده به ماموران اجازه می دهد که با موتور سیکلت ها و با ایجاد صداهای نامتعارف و توحش آمیز ، امنیت شهروندان را در پیاده رو و خیابان به مخاطره بیفکنند با این توجیه که قصدشان برقراری « نظم و امنیت » است ؟
در این وضعیت چگونه همان « پلیس » و یا « مامور قانون و نظم » می تواند به موتورسواران عادی نهیب بزند که حق وارد شدن به مسیرهای غیرقانونی را ندارند و با آنان برخورد می شود ؟
* و اما در سوی دیگر این ماجرا و در ارتباط با رفتار شناسی جامعه و گروه ها دو نکته حائز اهمیت است .
نخست آن که به نظر می رسد حاکمیت در حال حاضر به دلایلی قادر به ارزیابی توازن و ترکیب نیروهای اجتماعی موثر و تعیین کننده در جامعه نیست و خود دچار نوعی سردرگمی در تصمیم گیری و فقدان تئوری اقتضایی در معادلات اجتماعی است .
* و اما نکته ی مهم دیگر بی تفاوتی و بی حسی خیلی عظیمی از جامعه در برابر چنین موضوعاتی است .
کافی بود چند خیابان پایین تر بیایید تا متوجه شد که موضوعات مورد اشتغال توده حول چه محورهایی است .
توده ای که به نظر نگارنده سر در آخور « روزمرگی » فرو کرده و با آن که گفته می شود 99 درصد مردم ایران باسواد هستند اما در حوزه تحلیل و تعلیل حرفی برای گفتن ندارند و مدافعان چنین وضعیتی ؛ مهم ترین دلیل را وضعیت اقتصادی و معیشتی بیان می کنند .
در حالی که این مقوله نیز خود یک « متغیر وابسته » بوده و معلول مستقل مهم تری است که « ترس عمومی » اجازه ی نقد و جولان در آن حوزه را به مدعیان نمی دهد .
متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25293-/تاملی-بر-تجمع-سکوت-25-بهمن-که-برگزار-نشد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« از تربيت نبايد غفلت كرد. اين افعال ناشايسته از جهالت ناشى می شود . اگر از كوچكى ، مردم را تربيت و قبح اين اعمال را خاطر نشان كنند مردم خود ترک اين كارها می كنند»
بلوغ و تولد فکری یک ملت به مراتب سخت تر است . چیزی شبیه تغییر سنگ خارا !
علی مرادی مراغه ای
* بلوغ و تولد فکری به مراتب دردناک تر و مشکل تر از تولد فیزیکی است ؛ سال های مدید مطالعه، تامل و بالاخره شک در افکاری که بدون انتخاب ما در ذهن مان چپانده و تحمیل کرده اند!
وقتی به افکار بیست سال پیش خودمان نگاه می کنیم از سادگی و از بلاهت آن زمان خویش خنده مان می گیرد البته اگر خنده مان نگیرد باید بر حال خود تاسف بخوریم چون معلوم می شود که در طول این مدت بیست سال، تکان نخورده و در جا زده ایم.
هر گونه تولدی از درون صورت می گیرد ؛ عوامل بیرونی تنها در حکم تلنگر هستند و البته هر گونه زور و عجله در تولد فکری نیز بی فایده است، چون آرام و تدریجی است مانند شکفتن یک غنچه و یا شبیه تولد یک پروانه است .
* « بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود اما من انتظار کشیدن نمی دانستم. آن جنازه ی کوچک تا به امروز، یکی از سنگین ترین بارها بر روی وجدان من بوده است » .
* حاج سياح می گوید: دزدی ریشه کن شده و همه را از بین برده اید اما با رفتن شما نظم شما نیز به دنبال تان خواهد رفت.
حاکم می گوید:
«غير از سر بريدن و دست و پا بريدن و شكم پاره كردن به خرج ايرانى نمی رود».
* حاکم در جواب می گوید:
«به تو نصيحت می كنم در ايران، حرف تمدن به زبان نياور كه براى تو خطر جانى دارد.»
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25286-/بلوغ-و-تولد-فکری-یک-ملت-به-مراتب-سخت-تر-است-چیزی-شبیه-تغییر-سنگ-خارا
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آیا وزیر آموزش عربستان خبر دارد ! »
دیدار علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش با وزیر آموزش عربستان و چند پرسش ؟
صدای معلم گزارش می کند ؛
* با توجه به محتوای خبر ؛ مشخص نیست دقیقا وزیر آموزش عربستان بابت کدام دست آوردها و توفیقات در آموزش و پرورش ایران تبریک گفته است ؟
از سوی دیگر ؛ موضوعاتی که کاظمی مانند رفع ریشه کنی بیسوادی، پوشش تحصیلی کودکان استثنایی، پوشش ۴۸ درصدی دانش آموزان فنی و حرفه ای در دوره دوم متوسطه ، موفقیت در المپیادهای علمی دانش آموزان ، هوش مصنوعی ، توان مندسازی معلمان و چند آیتم دیگر اشاره کرده است ؛ همگی قابل بحث و تردید بوده و نیاز به شفاف سازی دارند .
* کاظمی در بخش دیگری از سخنان خود شبکه شاد را به عنوان یکی از دستاوردهای آموزش و پرورش ایران در حوزه فضای مجازی بیان کرده و این در حالی است که بر اساس ساده ترین نظرات کارشناسی ؛ شبکه شاد به هیچ عنوان قابلیت های یک نرم افزار آموزشی را نداشته و فقط در حد یک پیام رسان تعریف شده و عمل می کند .
« شاد » یک پلتفرم آموزش آنلاین نیست و یک پیام رسان اجتماعی با محدودیت ها و باگ های فراوان است .
* در مورد مدال آوری دانش آموزان ایرانی و این که آیا می توان موفقیت آنان را نتیجه عملکرد نظام آموزشی و برنامه ریزی مسئولان دانست جای بحث و تامل است اما آن چه می توان در مورد « کیفیت آموزش و پیشرفت تحصیلی » مطرح کرد آن است که در آزمون های بین المللی همچون مطالعات تیمز کشورهایی مانند عربستان فعلا در حوزه عملکرد تقریبا همچون ایران هستند البته اگر در آینده ایران از آنان مانند سایر امور عقب نیفتد .
* در سال های اخیر ؛ عربستان تغییراتی را در حوزه « کتاب های درسی » به عمل آورده است .
پرسش « صدای معلم » آن است که آیا وزیر آموزش و پرورش هم اختیار و توانایی اعمال تغییر در کتاب های درسی و ایدئولوژی زدایی از آن ها را دارد تا « مرجعیت علم » در حوزه آموزش و در همه « حوزه ها » ملاک و معیار قرار گیرد ؟
* و اما نکته مهم تر و راهبردی تر در مورد « زمان آموزش » در نظام آموزشی ایران است .
آیا وزیر آموزش عربستان خبر دارد که در ایران به بهانه های مختلفی مانند آلودگی هوا ، برودت هوا ، بارندگی و... مدارس همچون آب خوردن تعطیل می شوند ؟ و اتفاقی هم نمی افتد ؟
به عنوان مثال می توان به گزارش « صدای معلم » در سال 1401 اشاره کرد که در آن هشدار داد :
« آیا فاجعه و شرم آور نیست که عنوان شود در یک سال تحصیلی از چهار ماه دانش آموزان فقط 40 روز در مدارس حضور پیدا کردند ؟
( کشوری که به گواهی آمار دومین ذخایر گاز جهان را دارد به دلیل نبود گاز برای گرمایش مدارس تعطیل می شوند ) .
* مهم ترین نکته ی این نشست سخن وزیر آموزش عربستان در مورد « مدرسه سازی » بوده و این که وظیفه آموزش و پرورش فقط « آموزش » است و نه ساختمان سازی .
این که هر کسی و هر نهادی وظیفه ای دارد .
https://sedayemoallem.ir/آموزش-تطبیقی/item/25283-/دیدار-علیرضا-کاظمی-وزیر-آموزش-و-پرورش-با-وزیر-آموزش-عربستان-و-چند-پرسش-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« شعارهای دولت و برنامههای شما زمانی محقق می شود که تفکر رقیب و مخالف تان در صحنه مدیریت سهیم نباشد »
آقای کاظمی ... مراقب باشید وفاق ملی به نفاق ملی تبدیل نشود !
دکتر معصومه بیات/ فعال فرهنگی و آموزشی
* چندین ماه است که حکم برخی معاونین وزیر و مدیران کل استانها توسط شخص شما صادر گردیده، اما تا کنون تغییراتی در مدیریت های زیر مجموعه خود لحاظ نکردهاند و هر روز مشاهده میکنیم که نیروهای توانمند همراه و همفکر دولت یکی پس از دیگری از میدان خارج و یا به طریقی حذف می شوند.
* وفاق ملی یعنی اتحاد بین دو قوه و نهادهای حکومتی با قوه مجربه و ریاست جمهوری ! اما طیف مخالف دولت در صدد است که مدیران دولت قبل را با رایزنی و واسطه ابقاء کنند که این روزها فراتر رفته و علنی در رسانه ها و تریبون های عمومی از مدیران کل هم سوی خود حمایت می کنند و وزارت آموزش و پرورش را در شرایطی قرار داده اند که در عزل و نصب ها انفعال ایجاد شود .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25275-/آقای-کاظمی-مراقب-باشید-وفاق-ملی-به-نفاق-ملی-تبدیل-نشود
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« باغچهبان اعتقاد داشت که پایداری و استقلال شئون یک ملت، بسته به چگونگی فرهنگ اوست و تا فرهنگ اصلاح نشود، امور کشور اصلاح نخواهد شد و این امر بر عهده آموزگاران است »
درگیری " جبار باغچه بان " با وزیر فرهنگ و ملاقات با شاه : من نمیتوانم در برابر ظلم و دروغ مانند گوسفندی ساکت بمانم و تسلیم بشوم !
خاطره ای از ثمین باغچه بان
* در سال ۱۳۲۵ وزیر آموزش و پرورشِ وقت با پدرم در افتاده و لج کرده بود. او دکتری از تحصیل کردههای آمریکا بود، اما پدرم فقط یک آموزگارِ ساده ناشنوایان بود. وزیر به انحای مختلف چوب لای چرخ پدرم میگذاشت و تهمتهایِ ناروایِ سیاسی به او میزد، حقوقش را کم میکرد، اجازه ملاقات به او نمیداد و وی را تحقیر و تمسخر میکرد و میگفت: مدرک تحصیلی نداری.
خلاصه از هر گونه کارشکنی در حقِ پدر دریغ نمیکرد و از این کارشکنیها لذتِ کودکانه میبرد.
آن وقتها پدرم « مجله زبان آموزگار » را منتشر میکرد. ( 1 )
* در این مجله با چاپ مقاله خیلی تند و تیزی به وزیر حمله کرد و جملاتی در آن نوشت که خیلی به درد وزیر میخورد، زیرا میتوانست با عنوان کردن آنها برای این آموزگارِ تسلیمناپذیری که ترس و عجز را در مذهبِ آموزگاری الحاد میشمرد، چاه بکند و وزیر همینکار را هم کرد و عنوان کرد: باغچهبان کمونیستِ تودهای و ضد رژیم سلطنتی است و اصلاً ایرانی نیست و یک مهاجر قفقازی میباشد و از اینگونه حرفها.
* آقای وزیر
من مانند فلانی برلن ندیده و مثل فلان شخص از پاریس نیامدهام و مانند آن یکی به مسکو نرفته و مثل این یکی از لندن برنگشته و مانند تو میوهی آمریکا نیستم . من مانند یک علفِ صحرایی به وسیله باد و باران و تابش نورِ آفتابِ آسمانِ ایران سبز شده و به رنگ و بوی ایرانیت خود افتخار میکنم. قدرت، فكر، معلومات و ایمان من همه ایرانی است.
من در ایران یک بخشش الهی هستم، نه مثل شما کسبِ شرف کردهای از آمریکا. من انفاسِ پیامبری را از زرتشت، حس نوع پروری را از سعدی، قدرت تشخیص و علاج را از بوعلی سینا، جسارت سربازی را از فردوسی، شورِ عشق و ظرافتِ خیال را از نظامی گنجهای و جرأتِ انقلاب را از کاوه آهنگر به ارث بردهام. سرکار چه کاره هستید ای میوهی آمریکا؟
من این دعوا را با شما در زمانی شروع کردهام که شما وزیر هستید و من آموزگاری بیش نیستم، اما ترس و عجز در مذهب آموزگاری من الحاد (کفر) است. من نمیتوانم در برابر ظلم و دروغ مانند گوسفندی ساکت بمانم و تسلیم بشوم، زیرا در این صورت پرورش یافتگانِ من نیز اخلاق گوسفندی پیدا خواهند کرد.
* آموزگاران همیشه باید در مواجهه با ظلم و دروغ پیش قدم باشند و هیچ گاه نباید منتظر بمانند تا کسانی جلو بیفتند و آنها دنبالشان بروند.
* شاه که متوجه رفتارِ آجوادانها در پشت سرش شد، برگشت رو به آنها گفت: مگر ایشان را نمیشناسید؟ ایشان معلم کر و لالها هستند، بگذارید آزاد باشند و همانطور که عادت دارند، حرف بزنند. بعد شروع کرد به قدم زدن و من هم کنارش بودم. وقتی چند قدمی دور شدیم، طوری که فقط من بشنوم، گفت: شما به دل نگیرید. آنها نظامی هستند. شما راحت باشید!
متن کامل مقاله را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/چهرههای-ماندگار/item/25272-/درگیری-جبار-باغچه-بان-با-وزیر-فرهنگ-و-ملاقات-با-شاه-من-نمیتوانم-در-برابر-ظلم-و-دروغ-مانند-گوسفندی-ساکت-بمانم-و-تسلیم-بشوم
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« به نظر می رسد مهم ترین چالش این سرزمین کم آبی و عوارض ناشی از آن می باشد »
تحلیل وضعیت ایران با استفاده از هوش مصنوعی
دکتر رضا مقدسی
* چند سال اخیر حوادث بسیار سختی بر ایران عزیز گذشته است. از محاصره شدید اقتصادی و تحریم های ظالمانه و ناجوانمردانه غربِ زیاده خواه تا بحران انرژی و ناترازی آب و برق و گاز و البته تورم اقتصادی که گلوی خیلی از ایرانیان را به سختی فشار می دهد. اکنون ماندن پای ایران، مرد می خواهد و بصیرت و غیرت. در این شرایط بغرنج اقتصادی، گاهی بر حسب ضرورت در کلاس های دانشگاه به بحث علمی در برخی از شاخص های اقتصادی و توسعه پرداخته ام که بسیار مفید و لازم می دانم. البته کمتر به بحث های جدی در مجالس و محافل عمومی و به ویژه در جمع فرهنگیانِ مظلوم علاقه دارم. چرا که فرهنگیان با وجود اهمیت و جایگاه ویژه در علم و فرهنگ، از نظر دریافت حقوق و مزایا در پائین ترین بخش جدول پرداختی دولت ها قرار دارند و عن قریب است که به دسته پائین تر نیز سقوط کنند. لذا دل پری از زمین و زمان دارند.
در این بین گاهی دفاع از ایران و مسئولیتی که این مادر کهنسال بر دوش همه ما دارد پیش آمده است. ولی صد حیف که غالب مباحثه به مجادله ختم می شود. و چه بسا برای خیلی از عزیزان تفاوت بین ایران و دولت مستقر مشخص نیست. و بماند که چه بر ما می گذرد از این نامرادی ها و نامردمی ها. لذا همواره دنبال مرجعی بی طرف برای تشریح وضعیت ایران برای دانشجویان و علاقه مندان بوده و هستم که کتاب زیبای « ره چهل ساله » را یافتم. کتابی وزین درباره پیشرفت های ایرانیان در چهل سال اخیر. با آمار و ارقام بین المللی و جداول و نمودارهای جامع. ولی کمتر کسی در این اوضاع اقتصادی به شاخص های بین المللی و آمار گوش می دهد و حوصله شنیدن موفقیت های بی شمار علمی و فنی در زیست فن آوری، پزشکی بازساختی، علوم شناختی، دفاعی به جز اقتصاد، را دارد. و اقتصاد هم سر سفره ها به خوبی قابل لمس است. و البته رعایت اخلاق حرفه ای و اصول مباحثه و تخصص گرائی نیز به کلی فراموش شده است . در این محافل و مجالس به ظاهر روشنفکری. بنابراین به هوش مصنوعی پناه آوردم و ضمن معرفی اجمالی خود و قسم دادن به حضرت عباس، از ایشان خواستم که بی شیله و پیله آمار و ارقام وضعیت ایران عزیز را در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، زیست محیطی در مقایسه با سایر کشورها (؟) به من عرضه کند. البته با ذکر منابع معتبر که بلافاصله انجام شد و اینک چکیده آن با اندکی تغییر و اصلاح تقدیم حضور خوانندگان می شود.
* بررسی وضعیت ایران به صورت جزئی و مرحله به مرحله میتواند به درک بهتری از چالشها و فرصتهای موجود کمک کند.
در این نوشتار به بررسی اجمالی شرایط ایران در زمینه های زیر می پردازم:
- وضعیت فرهنگی
- وضعیت اجتماعی
- وضعیت اقتصادی
- چالشهای زیستمحیطی
- عرصه فرهنگ
* درک شرایط خاص ایران عزیز در این برهه از تاریخ نیاز به دانش نسبی در برخی زمینه ها دارد. کشور ما در سده اخیر با دشمنان بزرگی دست و پنجه نرم کرده است. ولی دشمن اصلی امروز ایران جهل و ناآگاهی است.
https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/25269-/تحلیل-وضعیت-ایران-با-استفاده-از-هوش-مصنوعی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« کلاسهای مجازی اکثرا مشکل دارند و کیفیت کلاسهای حضوری را ندارند »
تعطیلی های بی رویه مدارس و چالش هایی که برای نظام آموزشی می آفریند
محمد شریفی نسب / مؤسس و مدیر دبیرستان دوره اول مشکاة
* یکی از متغیر های تاثیر گذار در آموزش، زمان اختصاص یافته به آموزش است. در کشور ما تعداد روزهای آموزشی در طول سال ۱۸۰ روز می باشد (کمتر از میانگین روز های آموزشی دنیا). البته این تعداد روز اسماً ۱۸۰ روز است ؛ عملا اگر تعطیلات رسمی و تعطیلات غیر رسمی و اجباری را لحاظ کنیم، کمتر از ۱۴۰ روز خواهد شد که متأسفانه کاهش زمان آموزش، موجب ایجاد پیامد های منفی و بروز مشکلات متعدد برای نظام آموزشی، معلمان، دانش آموزان، خانواده ها و در نهایت برای جامعه می شود.
* - مهمترین پیامد تعطیلی ناخواسته مدارس ،افت تحصیلی و پایین آمدن کیفیت و راندمان آموزش است . ما در شرایط عادی کیفیت چندان قابل قبولی در آموزش نداریم . مصداق بارز آن را در عملکرد ضعیف دانش آموزان در آزمون های بین المللی تیمز و پرلز و نیز در میانگین معدل بسیار پایین (۱۱-۱۰) دانش آموزان پایه دوازدهم در سال تحصیلی گذشته می بینیم.
* - معلمان برای تدریس شان در طول سال تحصیلی، یک برنامه ریزی درسی و یک تقویم آموزشی و بودجه بندی درسی دارند. این نوع تعطیلات ناخواسته چارچوب های آموزشی معلمان را مختل و آنان برای جبران عقب افتادگی در بودجه بندی دروس، محتوای دروس را سریع تر ارائه می نمایند در نتیجه، دقت و کیفیت کار معلم آسیب دیده و بسیاری از دانش آموزان به خصوص در دوره ابتدایی با مشکل یادگیری مواجه می شوند. آن وقت برخی از دانش آموزانی که در مدارس غیر دولتی تحصیل می کنند، احتمالآ در کلاس های جبرانی مشکل شان رفع میشود ولی متأسّفانه در مدارس عادی دولتی معمولأ این کمبود ها جبران نمی شوند .
* - این نوع تعطیلات برای دانشآموزان آسیبهای فراوان میزند از جمله: نمیتوانند برای خودشان برنامهریزی درسی دقیقی داشته باشند، انگیزه و علاقه آنان را نسبت به درس و مدرسه کاهش میدهد، نظم و انضباط دانشآموزان مختل و مدرسه از ابهت و جذابیت میافتد، در انجام تکالیف و حل تمرینات دروس تعلل می ورزند، بعضا مشغولیت های آسیب زا و نگران کننده پیدا میکنند، به خاطر عدم وجود برنامههای آموزشی و تفریحی مناسب، در برخی موارد تنشهای خانوادگی ایجاد می شود و ...
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25267-/تعطیلی-های-بی-رویه-مدارس-و-چالش-هایی-که-برای-نظام-آموزشی-می-آفریند
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
انتخاب بهترین کتاب استخدامی آموزش و پرورش برای آمادگی آزمون استخدامی آموزگار ابتدایی، نقش کلیدی در موفقیت شما ایفا میکند :
منابع استخدامی آموزگار ابتدایی
* این بخش شامل منابعی برای دروس عمومی (کتاب حیطه عمومی مدرسان شریف) آزمون است که برای تمامی رشتههای استخدامی آموزش و پرورش مشترک است.
* جمعبندی
آموزگاران ابتدایی برای داشتن یک تدریس موفق و تأثیرگذار، باید از منابع متنوع و کاربردی استفاده کنند. همچنین، توجه به مسائل تربیتی و روانشناختی دانشآموزان، موجب برقراری تعامل بهتر در کلاس و ایجاد یک محیط یادگیری مثبت خواهد شد.
ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25265-/منابع-استخدامی-آموزگار-ابتدایی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
و جاده، همچنان به پیش میرود…
باز هم همان حکایتِ تلخِ همیشگی و آن مورچه های سرگردان ؟
طهماسب کاوسی
* باز هم همان حکایتِ تلخِ همیشگی. باز هم ناکارآمدی، بی نظارتی و سیستمِ زهوار در رفته. همه تقصیر را انداختند گردنِ دیگری، مثل توپِ فوتبال، از این اداره به آن سازمان، از آن نهاد به این ارگان. قانون بود، کاغذ پاره بود، ابلاغیه بود، جوهر روی کاغذ بود، اما کو اجرا ؟ کو نظارت؟ کو دلسوزی؟ هیچ. پوچ. مثل همیشه، هیچ.
* چند روزی سروصدا بود، توی روزنامه ها و تلویزیون، چند تا عکسِ دلخراش، چند تا مصاحبه ی آبکی، چند تا وعده ی توخالی. بعد، مثل آبی که روی خاک بریزند، همه چیز فروکش کرد. انگار نه انگار اتفاقی افتاده. انگار نه انگار شش تا زندگی از دست رفته، بیست و هفت تا آینده تباه شده.
* گویی هیچ چیز تغییر نکرده بود.
حافظهی فراموشکار ما، بار دیگر به خواب رفت. تا حادثهی دیگری، خاطرات تلخ را بیدار کند.
***حضور وزیر آموزش و پرورش در میان خانواده های دانش آموزان کرمانی که در حادثه واژگونی اتوبوس جان باختند و تشکر مردم از ایشان :
https://sedayemoallem.ir/دانش-آموز/item/25259-/باز-هم-همان-حکایتِ-تلخِ-همیشگی-و-آن-مورچه-های-سرگردان-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« نگران نشوید ... پس از مدتی فراموش می شود و دوباره روز از نو و روزی از نو ! »
وقتی توانایی برقراری امنیت برای دانش آموزان را ندارید چرا آن ها را روانه جاده ها می کنید ؟
صدای معلم گزارش می کند ؛
* واقعه ی تلخ واژگونی اتوبوس دانشآموزان کرمانی که به ۶ کشته و ۲۷ مصدوم انجامید بار دیگر افکار عمومی را متوجه ناکارآمدی های نهادینه شده و روزمره در این سیستم معیوب و فاقد نظارت کرد هر چند مانند بسیاری از وقایع پیشین از این دست پس از مدتی دوباره به فراموشی سپرده می شود تا حادثه دیگری حافظه فراموش کار ما را به خود آورد . این که وقتی قانونی تصویب و ابلاغ می شود همه و به ویژه نهادهای نظارتی و کنترل بر چگونگی اجرای آن اشراف ، دلسوزی و نظارت داشته باشند و توپ را به زمین یکدیگر حواله نکنند .
* آیین نامه و دستورالعمل های اردوی دانش آموزی در 17 تیر ماه 1398 به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است .
پرسش آن است که چه کسی و کدام نهاد باید بر چگونگی اجرای این گونه آیین نامه ها و دستور العمل ها نظارت داشته و پاسخ گو باشد ؟
* این که وزیر آموزش و پرورش در اتاق خود بنشیند و پیام تسلیت ارسال کند و یا برای خالی نبودن عریضه اقدام به تشکیل کمیته ، کارگروه ، هیات اعزامی ویژه و... نماید ؛ با کدام یک از معیارهای مدیریت علمی و کارا و اثربخش تجانس و مطابقت دارد ؟
* فراتر از آموزش و پرورش چه کسی و کدام مقام باید پاسخ گوی سیستم از رده خارج و فرسوده حمل و نقل کشوری باشد ؟
* اکنون 7 سال گذشته است .
پرسش « صدای معلم » آن است که ایشان در مقام مسئول و سایرین برای تحقق این طرح چه کردند و چرا به سرانجام نرسید ؟
در فصل دوم از آیین نامه مربوطه در بخش « ضوابط و مقررات ایمنی » چنین آمده است :
« داشتن ضوابط فنی ( پیوست شماره 13 ) توسط شرکت های مسافربری الزامی است » .
چرا باید وسیله نقلیه به علت ترمز بریدن به کشتارگاه انسان ها تبدیل شود ؟
* اگر چه این واقعه را هم باید در همان حلقه ای از رکوردهای تاریخی مختص به کشوری به نام « ایران » جست و جو کرد که مقام نخست کشته ها را در جهان یدک می کشد .
و تعداد مرگ و میر تصادفات در ایران برابر کل اتحادیه اروپا است .
* در کشوری که آیین حکمرانی بر اساس خرد و تدبیر و دوراندیشی بنا شود ؛ همواره علاج واقعه قبل از وقوع می شود .
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25257-/وقتی-توانایی-برقراری-امنیت-برای-دانش-آموزان-را-ندارید-چرا-آن-ها-را-روانه-جاده-ها-می-کنید-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
تاریخ معاصر ایران کمتر رو به جلو بوده بیشتر، تاریخ سرگردانی و زیگزاگ و رفتن و بازگشتن بوده است...!
به مناسبت انتشار نخستین شماره روزنامه " وقایع اتفاقیه "
علی مرادی مراغه ای
* امروز ۱۸ بهمن مصادف است با انتشار نخستین شماره روزنامه « وقایع اتفاقیه » در ایران به کوشش امیرکبیر در (۱۲۲۹ش) .
امیر تمام وزرا و مقامهای ارشد را موظف کرده بود که حتما باید روزنامه را خریداری و مطالعه می کردند و اجباری بود.
* اما بیش از نیم قرن پس از آن، یکی از جرائم میرزاحسن رشدیه روزنامه خوانی و روزنامه نوشتن می گردد!
«فرياد مقدسين در مجالس بلند شد كه آخر الزمان نزديك شده...روزنامه نويس هم شده و گناه روزنامه نويسى كمتر از گناه مدرسه تأسيس كردن نيست و گاهگاهى هم به كتابخانۀ ملى می رود كه اين هم گناهى است كه عفو ندارد»!
(تاریخ بیداری ایرانیان...ج ۲، ص۳۶۳)
صدای معلم :
سکانسی از سریال قهوه پدری به نویسندگی آقای امیر برادران و کارگردانی آقای مهران مدیری.
کتاب رفت و قلیان آمد!
"به خاک بنشینیم و بر سرنوشتِ خویش گریه ساز کنیم..."
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25250-/به-مناسبت-انتشار-نخستین-شماره-روزنامه-وقایع-اتفاقیه
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« لعنت به این رسم تبرُّک »
عروسیِ گُلناز
ودود فتحعلی زاده/ دبیر زبان و ادبیات پارسی
* در تاریخ زندگی انسان ها در هر کجا بیشتر مردم در گذشته گذران شومی در حیات خویش داشتند . این شومی را اغلب ، آداب و رسوم هنجارها و ارزش ها سبب می شدند که اقلیّتی مسلّط بر اکثریّت ، هر یک از آنها را با قصّه بافی ها به خواسته های آسمانی پیوند می دادند ؛ و با گذشت زمان به باورهایی تبدیل می کردند که عدّه ای واقعاَ می پذیرفتند .
تعدادی باور نداشتند ، ولی می گفتند اگر در چهار چوب آنها به سر نبریم بعد از مرگ عذاب اُخروی خواهیم داشت .
برخی هم که باور نداشتند و خود را مقیّد به عمل نمی دانستند با نیروی سر کوب اقلیّتِ مسلّط رو به رو شده و در کمالِ نا باوری به باورِ اجباری وادار می شدند .
نمونه ای از آنها رسم ازدواج در اوجِ دورانِ ارباب و رعیّتی در ملِک آباد بود ، که لازم است خواننده هایِ جوان آگاهی کوتاهی از این دوران داشته باشند .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25245-/عروسیِ-گُلناز
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« باید مجالی فراخ در اندیشه ورزی و در جهت غلبه "نظام دانایی" » در حوزه تعلیم و تربیت اتفاق افتد. امر بایسته ای که البته مغفول واقع شده است! »
نظام تعلیم و تربیت در ایران در فروچاله ی فقدان تئوری مناسب و فقر نظام اندیشگی ؟
مهدی جایمند / معاون سابق مدیر کل آموزش و پرورش مازندران و مدیر آموزش و پرورش بابل
* شواهد فراوانی نشان می دهد که دسترسی عموم مردم به آموزشِ با کیفیت و عادلانه از مطلوبیت مناسبی برخوردار نیست چه این که با تنوع شگفت انگیز مدارس و طبقاتی و کالایی شدن آموزش، بحران نیروی انسانی، عدم سرمایه گزاری بهینه در آموزش، سیاست زدگی و نگاه ابزار انگارانه به آن ، نبود تجهیزات و امکانات کافی در مدارس، وجود مدارس و کلاس های فرسوده و غیر استاندارد و... دست یابی دانش آموزان به آموزش فراگیر و کیفی را با چالش های اساسی مواجه ساخته است که این امر خود دال و سنجه محکمی برای ارزیابی « حکمرانی خوب » و کارآمدی و اثر بخشی رویکردها، سیاست ها و عملکردهای سیستم از لحاظ ساختاری و از منظر کنش گران و بازیگران این عرصه می باشد .
* درهم شکستن ساختار نصیب برابری آموزشی و پرورشی ، فزونی روند ترک تحصیل ، شدت جریان یادگیری های از دست رفته ، پس رفت های تربیتی متناسب با الگوهای شایسته ایرانی اسلامی و سیطره وحشتناک و بی حد و مرز فضای سایبری با آسیب های سخت بر جسم و جان دانش آموزان را نام برد که هزینه ها و هزیمت های آشکار و نهانی را در پی داشته و دارد که به طور حتم باید به سرعت تدبیر شود. امری که با قواره ناموزون شاکله سیاست گزاری ها و فقدان یا ضعف مدیریت استراتژیک در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش عالی در ادوار مختلف، عنایت در خور شایسته ای بدان مبذول نشده است .
* نکته اساسی در این ارتباط حل و فصل دشواری های مربوط به استقرار نظام شایسته گزینش معلم و به رسمیت شناختن حقوق صنفی و مدنی آنان است . بدیهی است که با گذر از نظام مسائل محوریت « معلم » به عنوان عامل تغییر و فقدان بهره گیری از امکانات بسیار مهمی که فنآوری های نوین در امر آموزش برای همه شهروندان در اختیار می گذارد، خسارت های روز افزونی نصیب کشور خواهد شد » .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25302-/نظام-تعلیم-و-تربیت-در-ایران-در-فروچاله-ی-فقدان-تئوری-مناسب-و-فقر-نظام-اندیشگی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« صدای معلم » 22 مهر 1396 در نشست مراسم افتتاح مرکز کنترلهای سفرهای بروناستانی دانشآموزان کشور : فرسوده ترین و مستهلک ترین اتوبوس ها را با پایین ترین قیمت ها اجاره می کنند و در اختیار دانش آموزان قرار می دهند که سیستم ایمنی آن ها هم خیلی پایین است !
پورثانی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش : مرکز اردویی به یک " کار صوری " تبدیل شده بود ؛ کسی که آن جا مسئول بود همین طوری تیک را می زد و کار انجام می شد !
صدای معلم گزارش می کند ؛
* با وجود آن که موضوع نشست حول امور تربیتی بود اما جز « صدای معلم » که در مورد فلسفه و عملکرد این نهاد در آموزش و پرورش پرسش های جدی و شفافی را مطرح کرد بیشتر پرسش های خبرنگاران در مورد واژگونی اتوبوس دانش آموزان در کرمان و حواشی آن بود .
پرسش خبرنگار خبرگزاری فارس در مورد ایجاد و نحوه کار « مرکز اردویی » بود که در دستورالعمل برگزاری اردوهای دانشآموزی نیز مورد اشاره قرار گرفته است .
خانم عابدینی به عنوان خبرنگار این خبرگزاری سابقه ایجاد این مرکز را به زمان حضور علیرضا کاظمی به عنوان معاون پرورشی و فرهنگی وقت وزارت آموزش و پرورش نسبت داد در حالی که مرکز کنترلهای سفرهای برون استانی دانشآموزان کشور در زمان حضور « مهدی فیض » افتتاح گردید .
* « صدای معلم » در 22 مهر 1396 در نشست مراسم افتتاح مرکز کنترلهای سفرهای بروناستانی دانشآموزان کشور با حضور « مهدی فیض » معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش ، مسئولان سازمان دانش آموزی ، داود محمدی و فاطمه سعیدی اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ؛ رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا و معاون اجتماعی پلیس راهور با حضور خبرنگاران برگزار گردید پرسش هایی مطرح کرد .
علی پورسلیمان مدیر صدای معلم پرسید :
« قرار بود گزارشی را وزارت آموزش و پرورش تا قبل از آغاز سال تحصیلی منتشر کند : گزارش نهایی در مورد حادثه اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی .
گزارش نخست منتشر شد .
حدود 3 هفته از آغاز سال تحصیلی گذشته است و خبری از آن گزارش نهایی نیست .
سوال مشخص این است که مسئول تامین امنیت اردوهای دانش آموزی که بیش از 92 درصد آن مربوط به " راهیان نور " است بر عهده کدام نهاد است ؟
" وزارت آموزش و پرورش ، پلیس راه و یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ؟
زمانی صدای معلم با آقای حاجی بابایی در گفت و گویی این را مطرح کردیم و ایشان در پاسخ گفت :
" بروید از مسئولانش بپرسید . "
اما اشاره ای به مسئولان نکردند .
محبت کنید شما این مسئولان را معرفی کنید و پاسخ گو باشید .
پرسش من از آقای داود محمدی عضو محترم کمیسیون آموزش مجلس این است که ماحصل نشست ها ، جلسات فشرده و کارگروه هایی که اشاره کردید چه بوده است ؟
آیا نتیجه فقط « اصلاح آیین نامه اردوهای دانش آموزی » بوده است ؟
آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش فرضا نظارت دارند که چه کسانی از طرف سازمان دانش آموزی می روند و با افراد حقیقی و حقوقی که اتوبوس ها را اجاره می دهند قرارداد می بندند ؟
تا جایی که اطلاع داریم ؛ فرسوده ترین و مستهلک ترین اتوبوس ها را با پایین ترین قیمت ها اجاره می کنند و در اختیار دانش آموزان قرار می دهند که سیستم ایمنی آن هم خیلی پایین است .
و پرسش آخر از آقای سرهنگ رحمانی که فرمودند .
ابتدا از ایشان در مورد صحبت هایی که در مورد آموزش و پرورش گفتند تشکر می کنم .
سوال مشخص من این است که آیا تاکنون هیچ گونه ارتباط سیستماتیکی در این 4 دهه پس از انقلاب بین پلیس و وزارت آموزش و پرورش وجود نداشته است که این مرکز راه اندازی شده است ؟
آقای بطحایی صحبت هایی را ایراد کردند که از پرتال وزارت آموزش و پرورش حذف شد .
قرار شد که اتوبوس های راهیان نور توسط " پلیس راه " اسکورت شود .
آیا شما به این قول و تعهد پای بند خواهید بود ؟ »
* و اما پاسخ حسین پورثانی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش به پرسش خبرگزاری فارس چنین بود :
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25300-/پورثانی-معاون-پرورشی-و-فرهنگی-وزارت-آموزش-و-پرورش-مرکز-اردویی-به-یک-کار-صوری-تبدیل-شده-بود-؛-کسی-که-آن-جا-مسئول-بود-همین-طوری-تیک-را-می-زد-و-کار-انجام-می-شد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« او دنیا را جور دیگری میدید، انگار پردهای از روزمرگی را کنار زده بود و پشت آن الگوهایی پنهان را میدید »
صفهای بنزین و معمای یک واکنش جمعی
طهماسب کاوسی
* شاید در ناخودآگاه مردم این شهر، پر شدن باک بنزین مترادف بود با آمادگی، با اطمینان خاطر در برابر هر نامعلومی.
یک روز، خبر پیچید که قرار است قیمت بنزین تغییر کند. هیچ کس نمیدانست چقدر، کی و چگونه، اما همین خبر کافی بود تا شهر به تکاپو بیفتد. صفهای پمپ بنزین دیگر فقط طولانی نبودند، بلکه غلیظ شده بودند . انگار خیابانها خودشان تبدیل به صف شده بودند. مردمی که معمولاً با حوصله بودند، بیحوصله شده بودند، بوقها بلندتر شده بودند و حتی لحن صحبتها تندتر.
* شاید این صفها، بیش از آنکه برای بنزین باشند، برای امنیت بودند. شاید مردم با پر کردن باک ماشینهایشان، تلاش میکردند باک دلهایشان را هم پر کنند ؛ از امید، از اطمینان، از هر چیزی که در آن لحظه کم داشتند
. شاید این صفها، نوعی آیین جمعی بودند، یک مناسک ناخودآگاه برای مقابله با اضطراب.
* آنها آینهای بودند که تصویر جامعهای را منعکس میکردند، جامعهای که در عین انتظار، در عین نگرانی، همیشه در حرکت بود، مثل ماشینی که با باک پر، آمادهی سفر است، حتی اگر نداند مقصد کجاست.
* آرش وقتی سوار هواپیما شد و از پنجره به شهر نگاه کرد، صفهای پمپ بنزین را دید که از بالا شبیه خطوط باریک و نامنظم بودند، مثل نوشتههای رمزی بر صفحهی شهر. او میدانست که این صفها، بخشی از خاطراتش خواهند بود، بخشی از داستانی که همیشه با او خواهد بود .
داستان شهری که در هر شرایطی، صفهای پمپ بنزینش شلوغ میشد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25296-/صفهای-بنزین-و-معمای-یک-واکنش-جمعی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« سال هاست که دیگر در دامن شهر ادب و فرزانگان نه زرین کوبی زاده می شود و نه مهردادی در بستر مهرِ تعلیم و تربیت ! »
آموزش و پرورش بروجرد در چنبره ی نمایندگان فرهنگ ستیز و وزیر مرعوب ؟!
مظفر امیدی / کنشگر فرهنگی - اجتماعی
* در گذر تاریخ و با نگاهی عمیق بر پیشینه ی شهر ادب و فرزانگانِ ایران زمین هماره ستارگان پرفروغ علم و دانش و فرهنگ و هنر درخشیده اند .
بر زبان آوردن نام بروجرد مفاخر و مشاهیری چون دکتر عبدالحسین زرین کوب ، زنده یاد جعفر شهیدی ، مهرداد اوستا و عالمان بزرگ دینی چون مرحوم آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی و صدها چهره ی پرفروغ علمی و فرهنگی را در ذهن هر انسانی تداعی می کند و یادشان گرامی داشته می شود.
* سالهاست که هدف ها و مقصدها در شهر علم و ادب گم شده است و بهرام ها و مقصودها و عبوس ها و اخموها از بیراهه ها آمدند و شهر را تسخیر و در سیطره ی قدرت خویش دارند تا جایی که کسی حق ندارد یاد و نام بزرگان و مفاخر شهر را بر زبان آورد و این گونه شب های بی ستاره و ظلمت و تاریکی آسمان بروجرد را فرا گرفت!
و اما قصه ی تلخ و دردناک آموزش و پرورش بروجرد هم چون دیگر مناطق استان ریشه در مداخله ی فراقانونی نمایندگانی چون حاجیه خانم مقصودی و حاج عباس گودرزی و وزیر اصول گرای دولت وفاق میلی دارد .
* ای کاش معلمان (ستاد سالاران انتخاباتی ) کمی عمیق تر به نهاد تعلیم و تربیت می نگریستند که چگونه پایه های صندلی وزیر آموزش و پرورش بر واگذاری مدیریت شهرستان ها به نمایندگان فرهنگ ستیز استوار است تا مرگِ خاموشِ و غریبانه معلم مظلوم و وظیفه شناس عشایری کوهدشت در مدرسه کانکسی به فراموشی سپرده شود و نخبه دانش آموزان پاک سرشت کرمانی ما باید در ارابه و چارچرخ اسقاطی جان به جان آفرین تسلیم کنند تا چهار پایه ی صندلی وزیر نلغزد و ایشان بر کشتی طوفان زده ی تعلیم و تربیت ناخدایی کنند و وکیل الدوله در دارالشوری به بهای کسب مدیریت آموزش و پرورش چشم را بر حقایق و رخدادهای تلخ آموزش و پرورش ببندند .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25292-/آموزش-و-پرورش-بروجرد-در-چنبره-ی-نمایندگان-فرهنگ-ستیز-و-وزیر-مرعوب-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
توسط جمعی از معلمان بروجرد مطرح شد ؛
انتقاد به عملکرد "عیسی سهرابی" مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان در یک انتصاب
صدای معلم منتشر می کند ؛
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط جمعی از فرهنگیان بروجرد در انتصاب مدیر آموزش و پرورش شهر بروجرد برای « صدای معلم » ارسال گردیده است .
اخیرا در نشستی با عنوان : « بررسی چالشها و فرصتهای پیش روی آموزش و پرورش استان » که با حضور جمعی از معلمان اهل رسانه برگزار گردید , سهرابی مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان چنین عنوان کرد :
« سهرابی مدیرکل آموزش و پرورش لرستان، به اهمیت نقش رسانه و معلمان اهل قلم در تحقق اهداف آموزش و پرورش اشاره کرد.
ایشان تاکید کرده بود : در هر کدام از این موارد اگر حتی نقدی بر عملکرد بنده بود، استقبال می کنم که با کنش گری و نقد عملکرد اینجانب، مجموعه تعلیم و تربیت استان مسیر رو به رشدی را طی کند » .
« صدای معلم » آمادگی خود را برای توضیح و تنویر مسئولان مربوطه اعلام می کند .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25284-/انتقاد-به-عملکرد-عیسی-سهرابی-مدیر-کل-آموزش-و-پرورش-استان-لرستان-در-یک-انتصاب
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
گزارش مشروح از نشست معلمان مطالبه گر در موضوع صندوق ذخیره فرهنگیان ؛
" ماهیت صندوق ذخیره فرهنگیان غیر از خصوصی اعلام شود نه سهام مالکانه به اعضاء تعلق می گیرد ؛ صاحب اموال این شرکت هم نیستید ! "
صدای معلم گزارش می کند ؛
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ تعدادی از معلمان بدون هماهنگی رسمی با مسئول مشخصی و با هدف دیدار با رئیس هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان ( وزیر آموزش و پرورش ) در محل کار علیرضا کاظمی حضور یافتند.
این معلمان کنش گر شامل سعید شهسوارزاده ، رامین کریمی نیا ، محمود باقری ، محمد داوری ، فرامرز خداشناس ، فاطمه منصورزاده ، مهوش حسینی و علی پورسلیمان که پی گیر مسائل صندوق ذخیره فرهنگیان از مدت ها پیش هستند در ابتدا به دفتر کار حسین صادقی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش رفته تا ابتدا مساله را با ایشان طرح کنند .
پس از مدتی گفته شد که آقای صادقی جلسه دارد و به ناچار این معلمان روانه دفتر وزارتی شدند .
با وجود برخورد نامناسب افراد مسئول شاغل در این دفتر اما رفتار اسماعیل بحری زاده مدیر کل دفتر وزارتی با معلمان دوستانه و مسئولانه بود .
با درخواست مدیر صدای معلم از آقای بحری زاده و نیز قاسم احمدی لاشکی معاون حقوقی و پارلمانی وزارت آموزش و پرورش که در همان زمان در حال رفتن برای حضور در جلسه وزیر آموزش و پرورش با برخی نمایندگان مجلس بود ؛ نشست این مطالبه گران در محل دفتر وزارتی برگزار گردید .
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش هم پس از مدتی در این نشست شرکت کرد .
مسعود شکوهی که به عنوان مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور اقتصادی و رفاهی فرهنگیان از سوی کاظمی منصوب شده هم در این نشست حضور داشت .
موضوع مورد چالش این نشست تاکید بر روی ماهیت خصوصی صندوق ذخیره فرهنگیان از سوی معلمان کنش گر بود که از منابعی شنیده بودند قرار است با کارکرد « عمومی غیردولتی » در هیات دولت مطرح و سپس روانه مجلس شود .
بحری زاده به نقل از وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد که هر گونه تصمیمی که عاقلانه و به نفع معلمان عضو باشد باید اتخاذ شود .
مدیر کل دفتر وزارتی عنوان کرد که وزیر آموزش و پرورش تابع نظرات کارشناسی است .
آن چه در زیر می آید ؛ بخش دوم از گزارش مشروح این نشست می باشد .
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25276-/ماهیت-صندوق-ذخیره-فرهنگیان-غیر-از-خصوصی-اعلام-شود-نه-سهام-مالکانه-به-اعضاء-تعلق-می-گیرد-؛-صاحب-اموال-این-شرکت-هم-نیستید
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« برای بهرهبرداری مطلوب از قابلیتهای هوش مصنوعی، اتخاذ سیاستهای تنظیمگری هوشمندانه و حفظ تعادل میان استفاده از فن آوری و حفظ ارزشهای انسانی در حوزه ادبیات و نشر ضروری است »
هوش مصنوعی ؛ تحول یا تهدید در چشم انداز نشر کتاب؟
حسین معافی/ مدرس دانشگاه و پژوهشگر هوش مصنوعی
* در دهههای اخیر، هوش مصنوعی به عنوان یک نیروی تحولآفرین در صنایع مختلف، از جمله صنعت نشر و کتاب خوانی ظهور یافته است. به کارگیری سیستمهای یادگیری ماشینی و پردازش زبان طبیعی، فرآیندهای تألیف، ویرایش، توزیع و تحلیل مخاطبان را متحول کرده است. این فن آوری پیشرفته، علاوه بر ارائه فرصتهای چشم گیر برای نویسندگان، ناشران و خوانندگان، چالشهای پیچیدهای نیز به همراه دارد.
* پلتفرمهای کتاب خوانی هوشمند، با پیشنهادهای مبتنی بر الگوریتمهای یادگیری ماشینی، گرایشهای مطالعاتی کاربران را شکل میدهند. این امر، در صورت نبود تنوع محتوایی، میتواند منجر به محدودیت فکری و کاهش توانایی تحلیل انتقادی در میان خوانندگان شود.
هوش مصنوعی به عنوان یک فن آوری دگرگونکننده، فرصتها و چالشهای متعددی را برای صنعت نشر و کتاب خوانی به همراه داشته است. در حالی که این فن آوری میتواند به بهینهسازی تولید، توزیع و بازاریابی کتابها کمک کند، نگرانیهای مهمی در خصوص کاهش نیاز به نیروی انسانی، نقض حقوق مالکیت فکری و انتشار اطلاعات نادرست وجود دارد.
https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25273-/هوش-مصنوعی-؛-تحول-یا-تهدید-در-چشم-انداز-نشر-کتاب؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« از آن ادبیات حماسی پر سر و صدا، از آن ابر قهرمان ها و از آن اسطوره ها که انسان های بینا و شنوا برای خودشان ساخته اند در این کتاب خبری نبود »
یک روز هم در کتابخانه نابینایان مدرسه
شیرین یوسفی
* و سر آخر این پرسش اساسی که چرا حسرت یک زندگی معمولی را بر دل مان گذاشته اند؟
در این فکرها بودم که تلفن زنگ زد.
مدیر عامل موسسه بود و می گفت جمعی از خیرین را باید میزبانی کنیم. در کمال بی میلی هماهنگ شدیم برای فردا.
صبح اول وقت از خانه زدم بیرون .سر راه به قنادی رفتم و چون مهمان های مهمی داشتیم قرابیه گرفتم. جلسه خوب برگزار شد و امید که نتیجه اش کار نیک اثر گذاری خواهد شد.
در آخر جلسه مهمان ها خواستند از کتابخانه نابینایان مدرسه هم بازدیدی داشته باشند.
برای من که عمری را در مدرسه و با کتاب و کاغذ گذرانده بودم این بازدید علی القاعده نباید تازگی می داشت. ولی اعتراف می کنم که تازگی داشت آن هم چه تازگی بکر و ناب و سکر آوری.
اینجا کتابخانه ای بود با پر از کتاب هایی با ورق های سفید سفید.حتی یک خط هم روی ورق کتاب ها وجود نداشت.
کتاب ها مانند دفترهای سفید و بی خطی بودند که کنار هم چیده شده بودند.
دست بردم و یکی از آن ها را از قفسه برداشتم. ورقش زدم ، جلد پشت و روی کتاب را ورانداز کردم. سر و ته اش کردم، اما چیزی دستگیرم نشد .
به آقای کتابدار گفتم : عنوان این کتاب چیست؟ کتاب را از دستم گرفت.انگشت هایش را روی جلد کتاب لغزاند و گفت: شاهنامه.
* در همان کتابخانه ویژه دو دانش آموز نابینای کلاس دومی با جدیتی تام داشتند با ماشین پرکینز مشق نوشتن می کردند.
مسئوول کتابخانه نحوه کار خودش و همکارش در کتابخانه نابینایان را به مهمانان ما توضیح می داد. می گفت خودش ماشین های پرکینز را تعمیر می کند تا آموزش بچه ها نابینا مختل نشود و با خوشحالی از چاپگر نویی که به تازگی برای کتابخانه گرفته بودند می گفت.
چون می توانستند فایل های متنی و کتب غیر درسی بیشتری را به صورت بریل برای بچه ها نابینا چاپ کنند ؟
آن چه در این نیم ساعت دیدم و شنیدم و فهم کردم چنان مرا دگرگون کرد که قلم و بیانم عاجز از نوشتن آن است.
مخلص کلام این که ناامید و مایوس و خشمگین و لاعلاج از خانه خارج شده بودم ولی حالا که دارم به خانه برمی گردم چنان از آنچه دیدم و دریافته ام به وجد آمده ام که می توانم دوباره امیدوار، پرانگیره و سرشار از عشق به خانه بر گردم.
پیش خودم سرخوشانه برای دلار و سکه و کاسبان تحریم و بدخواهان ملک و میهن رجز می خوانم.
آهای کاسبان تحریم! هر چقدر می خواهید در کار توسعه و آبادانی ملک و میهن اخلال کنید ...
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25271-/یک-روز-هم-در-کتابخانه-نابینایان-مدرسه
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« اینان مردمی قربانیاند که برای زنده ماندن، همدست قاتلان خویش و تخریبکنندگان ایران میشوند »
پَرکشیدنِ قیمت طلا و ارز ؛ دلالان میلیونی و شرّطلبی جمعی ؟!
بهروز مرادی/ جامعه شناس
* در این میان مشاهدات و شواهد عینی تأیید و اثبات میکنند که بسیاری از مردم ایران که از سامانیافتن امور ناامید شدهاند و اعتمادی به بهبود اوضاع ندارند، پول و سرمایهی انباشتی خود را به ارز و طلا تبدیل نمودهاند تا افزایش وحشتآور قیمتها در بازار طلا و ارز آنان را به مال باختگانی فلکزده تبدیل نکند.
اگرچه اینان از یک سو خود قربانی آن نظامی هستند که مصالح خصوصی و باندی خود را از منافع عمومی و ملی جدا نموده، اما از سوی دیگر بیم از آن دارند که نوسانات و کاهش مدام ارزش پول ملی و افزایش ناگهانی و دیوانهکنندهی قیمتها در بازار ارز و طلا بنیان مالیشان را برکند و آنان را بر خاک مذلّت نشاند. بههمین خاطر ارز و طلا خریدن ميليونها نفر از ایرانیان و انبار کردن آنها در پستوی خانهها کاملاً قابل درک است.
اما با این حال شایسته است به پیامدهای این انباشت طلا و ارز نیز توجه کنیم.
* یکی از این پیامدها این است که این ميليونها نفر از مردم در همراهی با کاسبان بازار و سیاسیون دستاندرکار به طور مدام در حال دعا برای افزایش قیمت ارز و طلا میباشند و در این دعای جمعی با اعضای طبقهی حاکمه و کاسبان تحریم و دستگاههای رسمی و غیررسمی و شخصیتهای حقیقی و حقوقی و عوامل قاچاقچیِ منتفع و سود کننده از افزایش قیمتها در بازار ارزی و طلا همدل و همراه و همکار و همسرنوشت میباشند.
* خواست مسکوت قلبی آنها حتی اگر به زبان هم نیاید، همچون دعای کلامی آنان برای افزایش قیمت ارز و طلا تمنای شر جمعی است و اجابت آن به ویرانی هرچه بیشتر ایران و ایرانی میانجامد.
* بدینترتیب این چند ده میلیون نفر نیز منافع خود را از منافع سایر مردمِ متعلق به اقشار آسیبپذیر اجتماعی جدا نموده و در همدستی با نظام فاسد مدیریت اجتماعی، خود در سوق دادن جامعه به سوی ویرانی تمامعیار، ایفای نقش میکنند.
* در کشوری که امید به بهبود امور از سوی مسئولان نمیرود و حتی برعکس؛ روند اوضاع وخامت شدیدتری را تدارک میبیند، مردم نیز به دلالانی تبدیل میشوند تا سرمایههای انباشتی خود و زندگی خود را از نابودی نجات دهند. اما آنچه که به عنوان نجات دیده میشود، تشدید بحرانهای ملی و تسریع فروپاشی مالی و تعمیق فقر و فلاکت جمعی است.
* این پرسشی بسیار قابل تأمل است که چرا مردمی که در یک نظام ویران و فاسد مالی و ارزی و اقتصادی، خود قربانی شرّ رسمی میباشند، بهجای آنکه به تغییر آن وضعیت نابه سامان و تبدیل آن به یک وضعیت سالم و شرافتمندانه بیندیشند و از ظرفیت عاملیّت نقش خود در این تبدیل بهرهی بایسته و شایسته را ببرند، خود همدست وضعیت نابه سامان میشوند و ظرفیت عاملیّت جمعی خود را در خدمت باز تولید شرّ جمعی به کار میگیرند.
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25268-/پَرکشیدنِ-قیمت-طلا-و-ارز-؛-دلالان-میلیونی-و-شرّطلبی-جمعی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« چرا این بچهها، این جوانههای نورس، باید قربانی بیتدبیری شوند؟ »
سکوت تلخ... مثل طعم مرگ !
طهماسب کاوسی
* « اردو » ! چه کلمهی فریبندهای. اردو برای این بچهها یعنی چه؟ یعنی رها شدن از دیوارهای تنگ مدرسه، یعنی نفس کشیدن در هوای آزاد، یعنی بازی و خنده. اما برای آنها چه شد؟ اردو شد گورستان، بازی شد عزا، خنده شد شیون.
هزارمین بار میگویم ؛ خون این بچهها به گردن شماست، ای بیمسئولیتها. شما که جان بچهها را بازیچهی دست خود کردید. شما که به فکر جیب خود بودید و نه به فکر امنیت جگرگوشههای مردم.
مادران، مادران داغدیده، موی سپید کردند در جوانی. کمرشان خم شد زیر بار غم. خانههاشان سوت و کور شد. دیگر صدای خندهی بچهها در کوچه پسکوچهها نمیپیچد. دیگر بوی نان و عشق در خانههاشان نیست.
مادران این سرزمین، به عزای فرزندان نوجوانشان نشستند. عزایی که تا ابد در دلهاشان شعله خواهد کشید. عزایی که هیچ مرهمی بر آن کارساز نیست.
* شما، ای کسانی که مسئولیت این فاجعه را بر عهده دارید، شما که صلاحیت سپردن مسئولیت بچههای مدرسه های ایران را ندارید، هزارمین بار میگویم، مادرانتان به عزایتان بنشیند. نفرین مادران داغدیده تا ابد دامن گیرتان باد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25266-/سکوت-تلخ-مثل-طعم-مرگ
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آموزش مجازی به عنوان جایگزین مدارس، از بی عاری و مسئولیت ناپذیری نشأت می گیرد و رفع تکلیفی بیش نیست ! »
تعطیلی مدارس و دانشگاه ها ؛ بی کفایتی حاکمیت
علیرضا کاشفی
* بیش از چهار دهه و نیم تجربه نشان داده که دولت های جمهوری اسلامی در بیشتر مواقع به عمق هیچ مطلبی پی نبردند. در این مدت در پی متخصصِ متعهد گشتند با این شرط که تعهد مقدم بر تخصص است. اما آنچه جمهوری اسلامی از متعهد می خواست، تعهد به خود بود؛ نه تعهد به منافع ملی کشور. این گونه حاکمیت به مسئولیت ناپذیری و مادی گرایی در جامعه انجامیده و خودکامگی و ظلم را گسترش داده است.
* در عصری به سر می بریم که بنیاد آموزش و پرورش بر انتقال یک سری مفروضاتِ بی در و پیکر با عمقی ناچیز که صرفاً لانه ای برای مافیای آموزشی است بنا شده. کارخانۀ مونتاژی که مواد اولیۀ آن مقدس مآبی است و محصول آن دانش آموزانِ ناامید و بی اراده. انسانِ مونتاژ شده، برده ایست مادی گرا و بی عار نسبت به ارزش های ملی و ارزش های شهروندی. این کارخانه، حضور ده خنگ را در کلاس درس به یک دانش آموز نابغه ترجیح می دهد. چون وظیفه اش را درصد قبولیِ بالا تعریف کرده اند نه پرورش روح، استعداد و خلاقیت.
* در دورۀ همه گیری ویروس کرونا هیچ کشوری بیست و پنج ماه مداوم مدارس را نبست. با این کار بی خردانه، فرصتی برای فرزندان ایران فراهم شد که بین یک سوم تا دو سوم شبانه روز را سر از فضای مجازی بیرون نکشند. این یک فاجعه بود و این فاجعه بنا به عادتی که از آن دوران مانده، ادامه دارد. شمار قابل توجهی از دانشآموزان حتی توانایی خواندن یک متن ساده را ندارند.
* - مرکز پژوهش های مجلس : « کودکان و نوجوانان جا مانده از تحصیل به دلیل دسترسی نداشتن به امکانات مناسب آموزش های مجازی، در دوره کرونا را حدود 3 میلیون نفر اعلام کرده است.»
- سازمان سنجش اعلام کرده : « بیش از نیمی از دانش آموزان در آزمون سنجش ادبیات فارسی در کنکور نمرۀ منفی گرفته اند. در همه گیری کرونا در دو سال تحصیلی شاهد 63 درصد افت تحصیلی بودیم. »
- سال 1401 لطیفی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی گفت : « هر روز تعطیلی در کشور 2400 میلیارد تومان هزینه برای دولت بر جا میگذارد. »
- دی ماه 1403 سخنگوی وزارت آموزش و پرورش گفت : « یک روز تعطیلی مدارس 1000 میلیارد تومان هزینه دارد. »
* آموزش مجازی افزون بر چالش های جدی که بر فرایندهای یادگیری و تربیتی دانشآموزان ایجاد کرده، باعث افزایش افت تحصیلی شدید، افزایش ناامیدی، بی روحیگی و بی انگیزگی، اضطراب و انزوا در فرزندان ایران شده است. نیز افزایش تعطیلی مدارس باعث کاهش نرخ برگشت ناپذیری دانشآموزان به مدارس شده و از طرف دیگر فضای مجازی دریچه ای بی در و پیکر از هنجارها و ناهنجاری ها، از ارزش های ناقص و ابتر و ضد ارزش ها، رو به روی آنها گشوده است.
* گسترش مسئولیت ناپذیری و مادی گرایی یکی از خروجی های حکومت چهل و شش سالۀ جمهوری اسلامی بوده است.
* ناکارآمدی شما افزون بر اینکه نشان از بی کفایتی شما است معلوم می کند نه ارزش درس و مدرسه را می فهمید و نه آموزش و پرورش را به عنوان زیر ساخت کشور می پذیرید. ظاهراً درک نمی کنید که بخش بزرگی از فرایند رشد اجتماعی و فرهنگی و عاطفی فرزندان میهن در مدرسه شکل می گیرد.
* به چه حقی با ندانم کاری محیط زیست کشور را آلوده می کنید؟ به چه حقی می گویید که گاز نداریم؟ یا بیش از حد صادر می کنید یا عرضۀ استخراج و تصفیه زیاد ندارید.
شما حق ندارید تحریم ها را بهانه کنید. به علت سیاست های فشل و باری به هر جهت، دهه ها است که کشور و ملت را در تحریم قرار داده اید و معیشت و روحیۀ ملت را در تنگنا.
شما طی چهل و شش سال، کشور را در بن بست و ملت و تمدنی هزاران ساله را معطل بی عرضگی خود کرده اید. در حالی که به عمد یا سهو دنبال تجزیه طلبان میان مردمی که دست شان از همه جا کوتاه است می گردید و نمی فهمید که تجزیه طلبان به عنوان ستون پنجم دشمن در حاکمیت جمهوری اسلامی رخنه کرده و از آب گِل آلود ماهی می گیرند.
* نوجوانان و جوانان ما را از خانه و کاشانه و میهن خویش گریزانیده و در دامن دبیرستان های ترکیه، آلوده به ائتلاف ایران ستیز، « شؤونیسم ترک و اسلام گراها » می اندازند. چون آموزش و پرورش شما بی مایه است.
در حالی که طی گزارش سال گذشتۀ « صدای معلم » خبرگزاری آنادولو بر اساس داده های سازمان آمار ترکیه، هزینۀ سالانۀ بخش آموزش ترکیه را در سال 2022 بیش از 20 میلیارد دلار اعلام کرده است. آیا می توانید درک کنید که ائتلاف ایران ستیز، « شؤونیسم ترک و اسلام گراها » از نوجوانان و جوانان ایران چه خواهند ساخت؟!
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25263-/تعطیلی-مدارس-و-دانشگاه-ها-؛-بی-کفایتی-حاکمیت
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« وقتی معلمان در هر جامعه ای دیده شوند و صدایشان شنیده شود بدون شک در آن جامعه نشاط اجتماعی ایجاد میشود و نسلی کارآمد تربیت میشود »
نشاط در آموزش و پرورش با به کارگیری " نیروهای منفور جامعه فرهنگیان " به دست نمی آید !
دکتر معصومه بیات/ فعال فرهنگی حوزه آموزش و پرورش
* تحقق توسعه و پیشرفت در هر جامعه ای در گرو نشاط جامعه است. جامعه با نشاط می تواند نیروی انسانی کارآمد و باانگیزه را تربیت کرده و پرورش دهد.
* درست است که در مسیر توسعه، پیشرفت و تعالی جامعه، نخستین گام مولفه وفاق، وحدت و همدلی است اما شما خود نیک میدانید که در فضای حاکم بر آموزش و پرورش نیروهای جناح مخالف کمر به زمین زدن دولت چهاردهم بستهاند و تمامی افراد به جا مانده از جناح مخالف هم قسم و هم پیمان شدهاند که با ایجاد فضای امنیتی چنان رعب و وحشتی در دل معلمان این مرز و بوم بیندازند که حتی به اعتراض فکر هم نکنند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25258-/نشاط-در-آموزش-و-پرورش-با-به-کارگیری-نیروهای-منفور-جامعه-فرهنگیان-به-دست-نمی-آید
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« عبور از همه دشواری هایی که بر پیکره این سرزمین سنگینی می کند تنها با مرجعیت خرد و دانش و با راهبری و پیش آهنگی اهالی فرزانه وفادار به آیین خرد ممکن و میسر خواهد بود »
آموزش و پرورش در ایران در غیبت و غربت " نظام دانایی " ؟
مهدی جایمند / معاون سابق مدیر کل آموزش و پرورش مازندران و مدیر آموزش و پرورش بابل
* هزاران مدرسه خشتی ،کپری ، سنگی و کانکسی، طبقاتی شدن آموزش با تنوع حیرت آور مدارس ، فقر یا فقدان امکانات و ابزار آموزشی و تربیتی ، ترک تحصیل رو به تزاید دانش آموزان به دلایل معیشتی و فرار و فراموشی اصل ۳۰ قانون اساسی جلوه هایی از ذبح عدالت در حوزه تعلیم و بحران در تامین نیروی انسانی ، فرایند پرانتقاد جذب و گزینش معلمان که در سال های اخیر به سان بنگاه اشتغال زایی درآمده است ، فقدان اثربخشی و کارآمدی لازم دانشگاه فرهنگیان در تربیت شایسته معلمان ، سهم اندک آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی (GDP) که براساس گزارش کمسیون ملی یونسکو از سال ۷۹ تا ۹۳ معادل ۲ و حداکثر ۳/۶ درصد بوده است که بیش از ۹۰ درصد آن به حقوق معلمان و پرسنل اداری اختصاص می یابد؛ بخشی دیگر از کاستی های حوزه تعلیم و تربیت است که در نظام دانایی ، محل و محملی برای ظهور و بروز پیدا نمی کند.
تربیت است که نسبتی با نظام دانایی برای فرایند توسعه پایدار ندارد.
* از سوی دیگر مطالبه حقوق صنفی ، رفع تنگناهای معیشتی و عدم برخورداری از رفاهیاتی که حق فرهنگیان است پاسخ شایسته ای را دریافت نکرده است و چه بسا پی گیری مطالبات صنفی ، کنش گران این عرصه را در خلاء پر ابهام « سازمان نظام معلمی» با تهدیدات و هزینه های گوناگون مواجه ساخته کرده است.
* گفته می شود که ایرانیان در رده های اول هوش برتر در جهان هستند اما بر نظام رسمی و غیر رسمی تعلیم و تربیت این سرزمین چه می گذرد که میانگین نمرات کودکان و نوجوانان این سرزمین، در دوره ابتدایی و متوسطه اول در آزمون تیمز و پرلز در بین کشورهای شرکت کننده همانند آزمون های نهایی دانش آموزان متوسطه دوم در قعر قرار دارد و سنخیتی با مناسبات معطوف به الگوهای نظام دانایی نمی یابد.
* نظام تعلیم و تربیت این سرزمین ، با ۲۴ وزیر ۹ سرپرست، ۲۵ نوع مدرسه، ۲۱ سهمیه برای ورود به دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ، چهار نظام آموزشی ، حجم فربه کتابهای درسی (۱۲۶ کتاب برای ۱۲سال تحصیلی) در کنار مدیران ناکارآمدی که با رانت های گوناگون از جمله اپورتونیست هایی که از ستادهای انتخاباتی سر در می آورند و خود را بر سر فرهنگ این سرزمین آوار می کنند مواجه است علاوه برآن باید از دخالت های بی حد و حصر اَغیار در ساحت تعلیم و تربیت یاد کرد که عدم تعادل های موجود و پس افتادگی های کنونی را رقم زده است .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25251-/آموزش-و-پرورش-در-ایران-در-غیبت-و-غربت-نظام-دانایی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« صدای معلم » 18 آذر 1402 : سرمایه گذاری ترکیه طی سال 2022 در بخش آموزش به 20 میلیارد دلار رسید ...در ایران کسری بودجه آموزش و پرورش یک سوم ؟!
دریافت پول توسط مدرسه برای ارائه کارنامه دانش آموزان و مساله سرانه مدارس که به جدیت در حال پی گیری است!
صدای معلم گزارش می کند ؛
* سخنگوی وزارت آموزش و پرورش طوری صحبت می کند که گویی ایشان و یا همان روسای آموزش و پرورش از این گونه مسائل خبر و یا اطلاعی ندارند و بی صبرانه منتظر گزارش های مردمی هستند تا با مدیران متخلف برخورد قانونی و شایسته را انجام دهند .
این وضعیت برای سال هاست که ادامه داشته است و وزارت آموزش و پرورش در مورد دریافت وجه در مدارس همواره « سیاست های دو گانه » و یا « یک بام و دو هوا » را پیشه ی خود نموده و در نهایت توپ را حواله مدارس کرده و مدیران مدارس هم به نوعی با این روند غلط « سازگاری » پیدا کرده اند .
* « صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ 18 آذر 1402 با عنوان : « سرمایه گذاری ترکیه طی سال 2022 در بخش آموزش به 20 میلیارد دلار رسید ! » نوشت :
بر اساس داده های سازمان آمار ترکیه، هزینه سالانه بخش آموزش در کشور طی سال ۲۰۲۲ از ۲۰ میلیارد دلار گذشت.
بدین ترتیب، هزینه مصرف شده در بخش آموزش ترکیه در سال گذشته بالغ بر ۵۸۷ میلیارد و ۴۳۸ هزار لیر (معادل ۲۰ میلیارد دلار) بوده است.
این میزان نشان دهنده رشد ۶۹.۳ درصدی هزینههای بخش آموزش در ترکیه در سال گذشته نسبت به سال ۲۰۲۱ است.
هزینههای مربوط به آموزش پیشدبستانی در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال پیش از آن رشد ۱۱۳.۸ درصدی و بخش آموزش عالی نیز رشد ۷۴.۱ درصدی را تجربه کرده است.
همچنین در سال گذشته بخش دولتی ۷۹.۱ درصد از کل هزینههای آموزشی در ترکیه را متقبل شده است. از سوی دیگر خانوارها نیز ۱۰ درصد از هزینههای آموزشی در کشور را پرداخت کردهاند.
در سال ۲۰۲۲ هزینه سرانه هر دانش آموز و دانشجو در ترکیه معادل ۲۵ هزار و ۱۴۳ لیر (تقریبا ۸۵۰ دلار) رقم خورده است » .
اما در ایران ؛ معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش می گوید که : مسئله سرانه مدارس به جد در حال پیگیری است .
نتایج مطالعات مراجع رسمی نشان میدهد، مردم ایران بیش از ۲.۵ برابر میانگین جهانی برای آموزش و پرورش هزینه میکنند. درحالیکه دولت یکسیام میانگین جهانی در بودجه برای تعلیم تربیت هزینه میکند و وجهه همت خویش را مصروف آن داشته، تا آموزش و پرورش را به سمت خصوصیسازی و محدود کردن بودجه هدایت کند .
* به گفته ی خبرگزاری ترکیه ؛ خانواده ها فقط ده درصد از هزینه های آموزشی را متقبل شده اند اما پرسش « صدای معلم » این است که در نظام آموزشی ایران وضعیت چگونه است و آیا جمهوری اسلامی به همان تعهدات حداقلی مصرح در قانون اساسی پای بندی دارد ؟
در سال ۲۰۱۹ حدود ۸۲ درصد منابع مالی آموزش و پرورش در جهان توسط دولت ها تأمین میشده است .
کارشناسان می گویند که یکی از برنامههای دولت سیزدهم این است که ۲۵ درصد مدارس به شکل هیئتامنایی اداره شده و یک درصد از مدارس دولتی به افراد واجد شرایط تربیتی واگذار شود .
پرسش صریح « صدای معلم » آن است که در کدام کشور ؛ دولت به انحای مختلف از زیر بار وظایف خود اصلی و ذاتی خود در برابر مقوله ی آموزش تحت عناوینی مانند « برون سپاری » ، « خصوصی سازی » و... شانه خالی می کند و حتی مدرسه سازی و مقاوم سازی مدارس را به دوش مردم و خیرین می اندازد و نامش را هم می گذارد :
" مشارکت مردمی " ؟!
* پرسش این است که آیا مقامات و دستگاه های مسئول به همان مفاد « قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش » عمل می کنند و یا آن که از این قانون مترقی متعلق به سه دهه ی پیش فقط تعطیل کردن مدارس به بهانه های مختلف و دخالت در امر تخصصی آموزش را فهمیده اند در حالی که هیچ گونه سواد و تخصص و سر رشته ای در آن ندارند و دیگران را هم معطل بی کفایتی و ناکارآمدی و بی عملی خویش کرده اند ؟
بر اساس آمار سازمان «همکاری های اقتصادی و توسعه» میانگین سرانه دانشآموزی کشورهای دنیا، ۹۳۱۳ دلار آمریکاست و در کشور ما این عدد در خوش بینانه ترین حالت ممکن به حدود 600 دلار می رسد و این یعنی، آنها دراین زمینه حداقل 15 برابر بیشتر از ما هزینه میکنند، تازه به شرط این که تمام بودجه آموزش و پرورش به دست این وزارتخانه برسد و دچار کسری نشود .
* و پرسش صریح « صدای معلم » آن است که این وضعیت تا کی باید ادامه داشته و آیا واقعا برنامه و اراده ای برای خروج از این بن بست خود ساخته وجود دارد .
گزارش کامل « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25249-/دریافت-پول-توسط-مدرسه-برای-ارائه-کارنامه-دانش-آموزان-و-مساله-سرانه-مدارس-که-به-جدیت-در-حال-پی-گیری-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آیا تبدیل خیابان ها و معابر به محلی برای کسب و کار و یا فروش هوا تحت عنوان مجوز طرح ترافیک و .... با اصل پنجاهم قانون اساسی مطابقت دارد ؟ این چه آیین حکمرانی و کشورداری است ؟ »
وزیر کشور پزشکیان از کدام حقوق شهروندی سخن می گوید ؟ داشتن " هوای پاک " و اجرای قانون آن یک حق عمومی است !
صدای معلم گزارش می کند ؛
* بر اساس آمار ؛ از هر ۳ خودرو در تهران یک خودرو با پلاک شهرستان وجود دارد.
آیا شهروندان باید آلودگی هوای روزافزون و بی صاحب را دائما تجربه کنند و درگیر بیماری های مختلف مانند سرطان و سکته و ... شوند تا عده ای بتوانند با اتومبیل خود کاسبی کنند ؟
* این دیگر چه آیین حکمرانی و کشورداری است ؟
پس حقوق شهروندی دیگران چه می شود ؟
* وزیر کشور به صورت دقیق توضیح دهد که چه برنامه و اقداماتی برای اجرای مفاد قانون هوای پاک اندیشیده و یا قرار است انجام دهد ؟
* اصل پنجاهم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح می کند :
در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می گردد. از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است » .
آیا صیانت کامل از اصول قانون اساسی برای وزیر کشور و سایر مقامات مهم بوده و موضوعیت دارد ؟
* آیا وزارت کشور مسئولیتی در برابر تعطیلی فله ای و بی رویه ی مدارس ناشی از آلودگی هوا برای خود قائل است ؟
آیا وزیر کشور از واکنش احتمالی اعتراضی آن رانندگان و تبعات بعدی آن واهمه دارد و آن را پشت دفاع از حقوق شهروندی پنهان می کند .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/25242-/وزیر-کشور-پزشکیان-از-کدام-حقوق-شهروندی-سخن-می-گوید-؟-داشتن-هوای-پاک-و-اجرای-قانون-آن-یک-حق-عمومی-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw