صدای معلم یک رسانه مستقل است و به شماره ثبت 78039 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کند . هر گونه استفاده از نام و یا لوگوی صدای معلم در کانال ها و گروه ها جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد . sedayemoallem.ir ارسال مطلب : smiedu1@gmail.com
« دیگر فقط صدا و بو و رفت و آمد نمیدید، بلکه تاریخ زنده را حس میکرد، تاریخی که در چهرهی هر عابر، در هر لبخند و هر نگاه، جریان داشت »
تاریخ نانوشته
طهماسب کاوسی
* پیرمرد لبخندی زد و نگاهش به دوردستها خیره شد. « تاریخ بازار؟ » با صدایی آرام و گرفته گفت، « تاریخ بازار نه تاریخ شاهان است و نه تاریخ جنگها. تاریخ بازار، تاریخ مردم است. تاریخ قدمهای خسته، خندههای بیدلیل، اشکهای پنهانی، امیدهای کوچک و آرزوهای بزرگ » .
* پیرمرد سکوت کرد و دوباره به عروسکهای چوبیاش خیره شد. دانشجو به فکر فرو رفت. نگاهش به بازار و مردمش تغییر کرده بود.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25351-/تاریخ-نانوشته
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« از سال 1388 که رعب و ترس بر اهالی رسانه حاکم شد فسادهای مالی بيشتر شد »
صندوق ذخیره فرهنگیان و مساله جیب معلمان ( 2 ) ؟!
سعید شهسوارزاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم
* هر اقدامی که به عناوینی ظاهرا زیبا بخواهد حق و سهم و جیب معلم را دولتی و در واقع جیب نهادهای دولتی و عمومی کند، در واقع دست در جیب معلمان کرده است. اگر راست میگویند، کمک کنند نظارت و مشارکت فرهنگیان بر عملکرد صندوق افزایش پیدا کند ».
* با توجه به عقب ماندگي دهه گذشته از اهداف سند چشم انداز براي تحقق اهداف اين سند ، جذب سرمايه هاي خارجي ، رفع موانع توليد ( قاچاق کالا، ذي نفع هاي بازدارنده، تنظیم مقررات گمرکي مناسب ، حمايت از توليد کنندگان داخلي، افزايش بهره وري و مشوق هاي صادراتي و...) ... ضروري مي باشد .
* بعد از نقش آفريني رسانه ها و تشکل ها در افشاي فساد ؛ موارد پيشي گرفتن افراد حقيقي و حقوقي در اين ياد داشت به شرح ذيل ليست مي شود :
- مرکز پژوهشها در گزارش خود بیتوجهی در موضوع حقوق «نامتعارف» برخی مدیران را «مسبوق به سابقه» خواند.
- دادستان دیوان محاسبات نیز ۱۲۳ پرونده را مربوط به سالهایی خوانده که در سالهای ۹۰ تا ۹۴ یعنی دو سال آخر دولت دهم و نیز دو سال ابتدایی دولت یازدهم تشکیل شده است.
- حجتالاسلام اشرفیاصفهانی، رئیس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات نهاد ریاستجمهوری نیز در گفتوگویی تاکید کرد که جنجال فیشهای حقوقی تنها با هدف تضعیف روحانی مطرح شده است.
- به گزارش دنیای اقتصاد، بر مبنای آنچه فیاض شجاعی در گفتوگو با خبرگزاری صداوسیما مطرح کرد، جمع مبالغ این پروندهها 9 / 5 هزار میلیارد تومان است و این پروندهها پس از ارسال به دادسرای دیوان محاسبات به محکومیت مسوولان «ذیمدخل در پرداخت و دریافت» به استرداد این حقوقها و نیز اصلاح احکام کارگزینی منجر شده است.
* از اصحاب رسانه و تشکل هاي مدني انتظار مي رود اگر به چالش خروج بيست هزار میلیارد تومان در دولت قبل بيشتر از فيش هاي حقوقي نمي پردازند ، حداقل به اندازه همين موضوع جنجال آفريني نمايند و به تاريک خانه آن نور بتابانند!
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25345-/صندوق-ذخیره-فرهنگیان-و-مساله-جیب-معلمان-2-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« شاید یکی از دلایلی که ما قرنهاست در وضعیت خود در جا میزنیم، همین باشد که در تار و پود خلقیات و عادات و آداب خویش اسیریم»
" مبالغه کردن " و مسئولیت ناپدیری ایرانیان ؟!
طاهره شیخ الاسلام/ استرالیا
* مبالغه کردن نیز مانند بسیاری دیگر از ویژگیهای نامناسب در جهت تنازع بقا در شرایط نابه سامان اجتماعی (ترسِ سه گانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی) در ما به وجود آمده و در طی نسلها و در گذار از عصرها در ما نهادینه و تبدیل به عادت شده است.
شاید یکی از دلایلی که ما قرنهاست در وضعیت خود در جا میزنیم، همین باشد که در تار و پود خلقیات و عادات و آداب خویش اسیریم. به خصوص که بسیاری از آنها را در پوششهای زیبایی پیچانیدهایم و همین مانعِ وانهادن آنها میشود.
* « عدم قبول اشتباه » را در پوشش زیبای« حفظ غرور » و « عدم صراحت، چاپلوسی و بله قربان گوییهایمان» را در پوشش زیبای « احترام» و « دخالت در زندگی یکدیگر» را در پوشش زیبای « مهر و محبت» میبینیم.
https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25339-/مبالغه-کردن-و-مسئولیت-ناپدیری-ایرانیان-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
جسیکا استیلمن
استفاده از قانون دو - هفت - سی (۳۰-۷-۲) برای تقویت اساسی حافظه
برگردان از انگلیسی: علیرضا طالبزاده
* جوان لمباردی استاد دانشگاه جورج تاون می گوید: «وقتی ما کودکی کنجکاو برای دانستن و مشتاق به یادگیری را می بینیم که به پیش دبستانی می رود این کودکی است که قبل از اینکه به پیش دبستانی برود تجارب مثبتی داشته است. او والدین مسئولیت پذیر و تربیت کننده داشته و در یک محیط سالم و امن بزرگ شده و با غذاهای سالم و مغذی تغذیه شده است. این کودک با مجموعه ای از مهارتها و یک از سری از علاقمندی ها در زندگی، در کاوش و اکتشاف، در بازی کردن و در بازی های گروهی و جمعی با دیگران به پیش دبستانی می آید و کودکی هم که این تجارب را ندارد به پیش دبستانی می آید.»
* در این میان فراموش کردن مخصوصا در دوره بزرگسالی یکی از چالش ها و موانع یادگیری است اما نکته خوشحال کننده این است که نورولوژیست ها فراموشی را بخشی از ویژگی های مغز می دانند، به این معنی که در تکامل مغز فراموشی عارضه و پدیده ای منفی برای مغز تلقی نمی شود بلکه خود بخشی از آن است. درست مانند سیستم ایمیل یا اس ام اس که به نوعی طراحی و ساخته می شوند که پیام های دریافتی قدیمی بعد از گذشت مدت زمان معین پاک شده یا پیام ها و نامه های فرستاده شده به فولدر/سطل بازیافت بعد از مدتی به صورت خودکار پاک می شوند. این نکته را هم نباید فراموش کرد که در یادگیری میزان و درجه یادگیری و فعالیت های مغزی با بالا رفتن سن تغییر می کند.
* ۱۵۰ سال علم و مطالعه نشان می دهد که این شگرد می تواند به طور اساسی حافظه شما را بهبود بخشد. کارآفرینان و کسانی که نیاز دارند مطالب را سریع یاد بگیرند باید به این نکته توجه کنند.
* به طور طبیعی ما خاطرات قدیمی را که مغز ما کم اهمیت تشخیص می دهد فراموش می کنیم تا برای اطلاعات جدیدتر و با ارزش تر فضا باز کنیم. به گفته رانگانات حافظه اساسا یه فرایند رقابتی است.
برگردیم به دهه ۱۸۸۰ ؛ فیزیولوژیست آلمانی هرمان ابینگهاوس روی این گرایش به فراموش کردن مطالعاتی انجام داد و این پدیده را با «منحنی فراموش» به تصویر کشید. به خاطر آوری (حافظه) ابتدا با شیب تندی سقوط می کند که نشان می دهد به یادسپاری و نگهداری اطلاعات در حافظه بعد از یادگیری در چند روز اول سیر نزولی دارد و سپس میزان فراخوانی و به یادآوری به سطح ثابت و پایداری می رسد. بعد از یک ماه معمولا مردم تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد آنچه را که ابتدا به آنها آموزش داده شده به یاد می آورند.
* به این ترتیب مغز ما به شکل طبیعی طوری برنامه ریزی و ساخته شده که از به یادآوری جنسیت دستوری اسامی یونانی، میانبرها برای ابزار نرم افزاری جدید یا عین جمله بندی آن قانون کلیدی امتناع می کند. اما چه کاری برای آن می توان انجام داد؟ ابینگهاوس چیزی را توصیه می کند که به آن تکرار فاصله دار یا با فاصله زمانی می گویند. هنگام فراخوانی و به خاطر آوردن اطلاعات در مغز ، زدن برچسب مهم تر به آن کمک می کند که در رقابت برای اشغال فضای محدود حافظه برنده شود. به این علت است که در دوران دبیرستان معلمان مدام از دانش آموزان می خواهند که قبل از امتحان مواد درسی را چندین بار مرور کنند و از خواندن درس به صورت فشرده و با عجله در شب امتحان اجتناب کنند.
مطالعه با فواصل زمانی به طور چشم گیری حافظه و فراخوانی (به یاد آوردن) را تقویت می کند.
* این شکل تئوری قانون است. اما چگونه می توانید آن را در عمل به کار ببندید؟ یک زبان آموز بزرگسال دیگر به نام هیلل اخیرا در وبگاه مدیوم یک ترفند بسیار ساده برای عملی ساختن دیدگاه ابینگهاوس پیشنهاد می دهد. او آن را قانون دو هفت سی (۳۰-۷-۲) نام گذاری می کند.
ایده اصلی این قانون به این صورت است: وقتی شما تلاش می کنید مطلب جدیدی یاد بگیرید خودتان را با به یاد آوردن آن مطلب در ۲، ۷ و ۳۰ روز بعد از یادگیری اولیه محک بزنید و تست کنید.
هیلل توضیح می دهد: «فواصل زمانی بر اساس منحنی ابینگهاوس و توانایی من برای نگهداری اطلاعات در حافظه تعیین شد (از طریق آزمون و خطا به دست آمد).»
https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/25337-/استفاده-از-قانون-دو-هفت-سی-۳۰-۷-۲-برای-تقویت-اساسی-حافظه
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« هر اقدامی در بخش گزینش باید مطابق قانون باشد »
نقرهداغ نومعلمان در هسته گزینش ؟!
رضا قاسم پور / خبرنگار صدای معلم
* در واقع ما درباره صلاحیتهای عمومی قید شده در قانون گزینش، شبهه یا سؤالی نداریم! پرسش اصلی این است که آیا بنابر ادعای برخی معلمان رد صلاحیت شده در گزینش امسال، حضور کم رنگ در تجمعات، سهلانگاری در نماز و مواردی مانند لمینت دندان و … باعث رد صلاحیت افراد شده است؟
* همچنین برخی از این معلمان مدعی بودند که در مصاحبه حضوری گزینش امسال به دلایلی مانند سهلانگاری در نماز، حضور کم رنگ در تجمعات، عدم حضور در نماز جمعه، نداشتن حضور قلب در نماز، لمینت دندان و … رد شدهاند!
این معلمان از آموزش و پرورش این پرسش را مطرح میکنند که چرا قبل از برگزاری آزمون استخدامی و در دفترچه راهنمای استخدام اعلام نمیکنند، برای پذیرش شغل معلمی معیارهایی همچون حضور در نماز جمعه یا تجمعات مهم است تا افرادی که چنین سوابقی را ندارند برای شغل معلمی داوطلب نشوند و در آزمون استخدامی سایر دستگاههای دولتی شرکت کنند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25335-/نقرهداغ-نومعلمان-در-هسته-گزینش-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« مساله اصلی تغافل در تربیت است و جالب این که همه خیال می کنند تربیت هم فقط مشکل وزارت آموزش و پرورش است ! »
جایی که ما هستیم ؛ ... انگار نیستیم!
علی افشار سمیرمی
* جایی که ما هستیم، اغلب من قالند نه ماقال. یعنی وقتی کسی به پستی میرسد احساس میکند کارشناس هر رشتهای هست و میتواند در هر موضوعی نظر بدهد. جالب این که خلق الله هم بهتر حرفهایش را گوش کرده و تحسین و تصدیق می کنند .
* جایی که ما هستیم چون دست ها بسته و دهان ها باز است، همه شعار می دهند. شعار هم که کمی شور می خواهد و الا لازم نیست خیلی برآمده از شعور باشد. در این همه گذشته شعاری، اغلب فهمیده اند شعارها نه قطعی هستند و نه راه به جایی می برند و جالب این که باز شعار می دهند.
* جایی که ما هستیم ؛ همه خوبند اما نه برای همه کار. همه هم ( به جز معدودی) نه خیلی کار می کنند و نه دانش بسیار دارند و لذا به پخته خواری و آماده برداری عادت کرده اند. جالب این که، آنها که بی ریا کار می کنند و یا دانش انتقال می دهند، جز در حد تعارف و تشکر ساده دیده نمی شوند .
* رئیس ها و داناها هم، همدیگر را طرد کرده اند و عامه ، هر دو را و هر کدام به راه خویش می روند و جالب این که همه چیز آرام است و همه هم قانع .
* جایی که ما هستیم ؛ همیشه تعطیل است. همه تعطیل می کنند، کرونا، آلودگی هوا، مصلحت قوا و...در تراکم این همه تعطیلی ؛ اولیا مایوس، معلمان عبوس و بچه ها با هر دو نامانوس.
جالب این که با این همه تعطیلی، همچنان همه وقت ندارند و انگار سرکارند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25332-/جایی-که-ما-هستیم-؛-انگار-نیستیم
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
این یادداشت در دوم تیر 1398 در صدای معلم منتشر گردیده است :
" کمدین اوکراینی " برای بیان موضوع و انتقال پیام ، از بین تمامی مشاغل ، نقش معلم را انتخاب کرده است که اشاره به اهمیت نقش معلمان در ایجاد تغییرات اساسی در یک کشور دارد "
زلنسکی ؛ شهروند اوکراینی که با استفاده از " نقش معلمی " و " اعتماد مردم " رئیس جمهور شد !
مینو امامی/ همکار صدای معلم
آنان یک کمدین را انتخاب کردند به دو دلیل :
1- زلنسکی در مجموعه تلویزیونی " خادم مردم " نقش معلمی را بازی کرد که پس از اعتراض به فساد در حکومت، محبوبیت یافت و رئیس جمهور شد.
2- زلنسکی برای این بازی و در سایه برقراری ارتباطی صمیمی و بانشاط با مردم ، توانست " اعتماد " مردم را به خود جلب نماید.
* اوکراین و " انقلاب میدان " در سال 2014
از زمان استقلال اوکراین فقط سی سال می گذرد ( ۲۳ اوت ۱۹۹۱ ) و ایران در 25 دسامبر ۱۹۹۱ ، اولین کشوری است که استقلال اوکراین را به رسمیت شناخته است. (2)
" کشور ۴۲ میلیونی اوکراین با گذشت سی سال از زمان اعلام استقلال همچنان یکی از فقیرترین کشورهای اروپا به شمار می رود. اهمیت ویژه اوکراین قرار گرفتن این کشور در میانه نزاع غرب با روسیه است. این نزاع از زمان اعتراضهای خیابانی سال ۲۰۱۴ موسوم به " انقلاب میدان " و در پی آن الحاق شبهجزیره کریمه به روسیه به اوج خود رسیده است. " (3)
تظاهرات مردمی در ۱۸ فوریه ۲۰۱۴ و بعد از برخورد پلیس با مردم به صورت ناگهانی شروع شد. در این انقلاب حداقل ۸۲ نفر کشته شدند که ۱۳ نفر آنها پلیس بودند و ۱۱۰۰ نفر مجروح شدند. آغاز این شورش در ۱۸ فوریه ۲۰۱۴ و با تظاهرات ۲۰ هزار نفر در واقعه میدان اروپا اتفاق افتاد. انقلاب اوکراین منجر به وقوع بحران شبه جزیره کریمه شد و این بحران به اعتقاد برخی از تحلیلگران به بزرگترین بحران بین روسیه و غرب پس از جنگ سرد تبدیل شد. به دنبال بحران کریمه در ۱۶ مارس ۲۰۱۴ یک همه پرسی از مردم کریمه برای پیوستن به روسیه برگزار گردید. ۸۱ درصد واجدان شرایط در این انتخابات شرکت کرده و ۹۶.۷۷٪ به جدایی این شبه جزیره از اوکراین و الحاقش به روسیه رأی مثبت دادند. پس از جدایی کریمه از اوکراین شهروندان روسیه باید برای ورود به خاک اوکراین درخواست ویزا کنند. همچنین اوکراین از مجمع کشورهای مشترک المنافع تحت رهبری روسیه خارج خواهد شد و به زودی خود را آماده مانور نظامی مشترک با بریتانیا و آمریکا میکند. برخی از کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا، این واقعه را اشغال نظامی کریمه توسط روسیه نامیدند. (4)
* ** آنچه که در انتخاب زلنسکی ، نقش باارزش و بنیادی داشته است ، اعتماد مردم برخاسته از اثر بازی او در مجموعه تلویزیونی " خادم مردم " است که در آن نقش معلمی را بازی کرد که پس از اعتراض به فساد در حکومت، محبوبیت یافت و رییس جمهور شد و امروز او واقعا نامزد ریاست جمهوری شد و ناباورانه با بیش از ۷۰% از آرا در دور اول در صدر قرار گرفت و با ۳۰.۲۴% آرا نیز در دور دوم از رقبا سبقت گرفت و رئیس جمهور اوکراین شد و به تعبیری سیاستمداران در اوکراین باختند.
** او برای بیان موضوع و انتقال پیام ، از بین تمامی مشاغل ، نقش معلم را انتخاب کرده است که اشاره به اهمیت نقش معلمان در ایجاد تغییرات اساسی در یک کشور دارد.
* ** مردم اوکراین در عرصۀ سیاست ، از بازی قدرت نامزدها ، از وعده هایی که هرگز عملی نمی شود، از پاس شدن بین منافع و سیاست های آمریکا و روسیه ، از فساد قدرت طلبان ، از اعتماد سطحی به انتخاب شدگان که خیلی زود نومید و پشیمان می شوند ، از جنگ و انقلاب و شورش و....... خسته و بیزار گشته اند و بدین طریق تصمیم گرفتند تا به این بازیگر کمدی که نقش یک معلم مبارز علیه فساد در حکومت را بازی کرده بود اعتماد ورزند ، ظاهرا زلنسکی در نقش خود ، بسیار نافذ بازی کرده بود .
* ** در سفر اخیر زلنسکی به آلمان ، هنگامی که سرود ملی دو کشور نواخته می شد ، آنگلا مرکل به طور عجیبی شروع به لرزیدن کرد و زلنسکی کوچک ترین واکنشی اعم از نگاه ، گفت و گو و یا میل به کمک از خود نشان نداد. افراد دیگری نیز از جمله نیروهای امنیتی ، در این جریان دخالت و ورود نکردند. به نظر من خونسردی و وقار زلنسکی تحسین برانگیز است ، عدم بزرگنمایی و یا جلب توجه بیشتر افکار عمومی جهان ، یا استتار ناتوانی و بیماری مرکل ، احترام به سرود ملی در حال پخش ، احترام به یک صدراعظم آن هم زن از جمله دلایل این امر می تواند باشد. راستی اگر از شخصیت ها و مقامات سیاسی ما ، فردی در این حد می لرزید ، ما چگونه واکنش نشان می دادیم؟
www.sedayemoallem.ir/یادداشت/item/16063-/زلنسکی-؛-شهروند-اوکراینی-که-با-استفاده-از-نقش-معلمی-و-اعتماد-مردم-رئیس-جمهور-شد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« با وجود گزارش های انتقادی متعدد « صدای معلم » و نیز معلمان کنش گر در مخالفت با تعطیلی های فله ای مدارس اما این تشکل ها تاکنون موضع مشخصی در این مورد ابراز نکرده اند »
برگزاری هفتمين كنگره انجمن اسلامي معلمان ایران با چراغ خاموش و به شیوه مجازی ؟!
صدای معلم گزارش می کند ؛
* تب مجازی و غیرحضوری علاوه بر مدارس به تشکل ها هم سرایت کرده است .
* بر خلاف سازمان معلمان ایران که مشروح سخنرانی های دبیر کل و سایر میهمانان در سایت و کانال این تشکل منتشر گردید اما انجمن اسلامی معلمان ایران که قدمت فعالیت آن به ابتدای انقلاب اسلامی باز می گردد ترجیح داد همه چیز فقط در اعلام اسامی منتخبان شورای مرکزی خلاصه شود .
* پیش از این نشست مشترک دبيران كل تشكل های سه گانه مشتمل بر انجمن اسلامی معلمان ایران ، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و سازمان معلمان ایران با علیرضا کاظمی وزير آموزش و پرورش برگزار گردید .
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25326-/برگزاری-هفتمين-كنگره-انجمن-اسلامي-معلمان-ایران-با-چراغ-خاموش-و-به-شیوه-مجازی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
مسیر دیپلماسی به بیرون ابتدا از « درون » می گذرد و سپس خود را پیدا می کند
چند نکته و پرسش در مورد دیدارهای خارجی وزیر آموزش و پرورش ما این بار با مشاور وزیر آموزش و پرورش عراق و مساله " دیپلماسی آموزشی" ؟!
صدای معلم گزارش می کند ؛
* کاظمی حرف جدیدی نزده و همان چیزهایی را گفته که پیش تر در نشست با وزیر آموزش عربستان به آن اشاره کرد .
با توجه به محتوای این خبر ؛ مشخص نیست اگر مدارس سمپاد و مدال آوری برخی دانش آموزان ایرانی نباشد ؛ واقعا نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن در منطقه و جهان دارد ؟
* اما آن چه مهم است سطح این دیدار به لحاظ دیپلماتیک است .
چرا همچون عربستان وزیر آموزش عراق نیامده و به جای آن مشاور وزیر فرستاده شده است ؟
شاید به مساله به خاطر جایگاه ویژه مشاور در نظام آموزشی و ساختار اداری آن باشد .
* واقعا خروجی این همه نیرو در پست « مشاور » در آموزش و پرورش چیست وقتی که ساختار تصمیم ساز و تصمیم گیر آن از فقدان « نظام دانایی » رنج می برد و با بحران ها و چالش های مختلقی درگیر است ؟
* و اما سخن آخر توصیه به علیرضا کاظمی در مورد فراگیری و کاربست مفهوم « دیپلماسی آموزشی » است .
وزیر آموزش و پرورش ایران را ارجاع می دهیم به مطالعه گزارش « صدای معلم » با عنوان : « آقای وزیر ! از کدام " دیپلماسی آموزشی " سخن می گویید ؟ »
بخش هایی از این گزارش را دوباره باز نشر می کنیم :
« ما دیپلماسی را هنر ایجاد رابطه با جامعه و گروه های مرتبط تعریف می کنیم که از حساسیت ، درایت ، فهم و راهبرد برای مدیریت و توسعه ظرفیت هایی بهره می جویند تا ارتباطات معنادار ، مولد و تعامل محور را ایجاد کنند .
دیپلماسی آموزش حوزه تازه ای از « عمل » در بخش آموزش جهانی ( the global education ) است که از مهارت هایی در عرصه دیپلماسی استفاده می کند تا پیشرفت آموزشی را پشتیبانی کند از طریق :
طراحی چشم انداز جمعی حول اهداف مشترک برای امر « آموزش » .
از این اهداف مشترک به عنوان مبنایی برای کنش های مبتنی بر همکاری ، هماهنگی و یکپارچگی در میان ذی نفعان متعدد استفاده می کند تا چالش های مهم و پیچیده آموزشی را حل کند .
وقتی شما و سایر مدیران تحت مدیریت شما هنوز قادر به برقراری یک ارتباط ساده و تعاملی با « معلمان » و « دانش آموزان » نیستند و حتا اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز آنان را بر نمی تابند و از مکانیسم های حذف و ارعاب بهره می جویند ؛ قرار است چه چیزی و کدام دستاورد را به جهان توسعه یافته عرضه نمایید ؟
بر اساس تعاریفی که در بالا به آن اشاره گردید ؛ آیا شما به یک « الگوی سازنده تعاملی » رسیده اید که می خواهید تجربه و یا تجارب خود را با دیگران در فراسوی مرزهای جغرافیایی به اشتراک بگذارید آن هم در زمانی که در آن کشورها و به واسطه حضور و فعالیت رسانه های فراگیر جمعی روز به روز اعتراضات مدنی به شیوه های حکمرانی جمهوری اسلامی ایران رو به تزاید است ؟
شما به عنوان وزیر تعلیم و تربیت هنوز قادر به ارتباط و گفت و گو با رسانه های مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش نیستید اما حرف از دیپلماسی آموزشی می زنید ؟
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/آموزش-تطبیقی/item/25321-/چند-نکته-و-پرسش-در-مورد-دیدارهای-خارجی-وزیر-آموزش-و-پرورش-ما-این-بار-با-مشاور-وزیر-آموزش-و-پرورش-عراق-و-مساله-دیپلماسی-آموزشی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« دخالت نمایندگان در نصب و عزل مدیران خلاف وظایفی است که بر اساس قانون اساسی بر عهده دارند »
درخواست دو تشکل فرهنگی از وزیر آموزش و پرورش برای تغییر مدیر آموزش و پرورش شهرستان شهریار
صدای معلم منتشر می کند ؛
گروه تشکل ها/
دو تشکل فرهنگیان ( انجمن اسلامی معلمان شهرستان شهریار و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی شهرستان شهریار ) در نامه ای که به علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش نوشته و برای « صدای معلم » ارسال کرده اند خواهان تغییر مدیر فعلی آموزش و پرورش شهرستان شهریار شده اند .
متن کامل این نامه به شرح زیر است .
https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25317-/درخواست-دو-تشکل-فرهنگی-از-وزیر-آموزش-و-پرورش-برای-تغییر-مدیر-آموزش-و-پرورش-شهرستان-شهریار
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« اگر راست میگویند، کمک کنند نظارت و مشارکت فرهنگیان بر عملکرد صندوق افزایش پیدا کند »
صندوق ذخیره فرهنگیان و مساله جیب معلمان ؟!
سعید شهسوارزاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم
* هر اقدامی که به عناوینی ظاهرا زیبا بخواهد حق و سهم و جیب معلم را دولتی و در واقع جیب نهادهای دولتی و عمومی کند، در واقع دست در جیب معلمان کرده است. اگر راست میگویند، کمک کنند نظارت و مشارکت فرهنگیان بر عملکرد صندوق افزایش پیدا کند» .
* 1- مکانيسمي طراحي شود تا در آينده هيچ مدير عاملي از صندوق ذخيره فرهنگيان اعلام نکند :
« هنوز پس از دو و نيم ماه كه من آمدهام، شركتهاي جديد كشف ميشود و با وجود تلاشي كه وجود دارد هنوز هم شركتهاي وابسته به صندوق مشخص نيست و هيچ چيز منسجمي در صندوق وجود ندارد و داشتههاي صندوق دقيقا مشخص نيست » .
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25315-/صندوق-ذخیره-فرهنگیان-و-مساله-جیب-معلمان-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
بیانیه ی یازدهم جمعی از پرسش گران و کنش گران آموزش و پرورش ؛
آموزش در مدارس ایران کاملا لوث شده است ! به تعطیلی ها پایان دهید !
صدای معلم منتشر می کند ؛
* هنوز آثار ویران گر و زیان بار 26 ماه تعطیلی مدارس به خاطر کرونا از چهره مدارس زدوده نشده است . دانش آموزانی که بعضا نه سواد خواندن دارند و نه نوشتن .
یک روز به خاطر آلودگی هوا مدارس را تعطیل می کنند . روز دیگر به خاطر برودت هوا و نبود گرمایش در مدارس .
وضعیت به گونه ای شده که بسیاری از دانش آموزان به جای چک کردن برنامه درسی و انجام وظایف خود بیش تر و پیش تر به وضعیت تعطیلی مدارس حساس شده که آیا فردا به مدرسه می روند یا نه .
* واقعا قرینه و یا مشابه این وضعیت در کدام کشور جهان یافت می شود ؟
* این موجب شده است تا ایران در زمره کشورهایی قرار بگیرد که کم ترین زمان آموزش را به خود اختصاص می دهد و البته نتایج آن در موقعیت هایی مانند امتحان های نهایی و آزمون های بین المللی به وضوح کاملا قابل مشاهده و لمس است .
* توالی و تناوب تعطیلی های مدارس دانش آموزان و معلمان و کادر مدرسه را در وضعیت بلاتکلیفی قرار داده و اقتدار و جایگاه مدرسه در جامعه از هویت خود تهی و لوث شده است .
مسئولان هم بدون هیچ گونه توضیحی این روال را ادامه می دهند و به نظر می رسد این وضعیت غلط در آینده نیز استمرار داشته باشد .
* عواقب این گونه تعطیلی های فله ای و بی حساب و کتاب بیشتر گریبان مدارس عادی دولتی را گرفته و احیای « عدالت آموزشی » را دور از دسترس قرار خواهد داد .
* ترک تحصیل ، افت تحصیلی و به خطر افتادن سلامت روانی و جسمی تنها بخشی از نتایج این تصمیم های غیرکارشناسی است که البته آثار مخرب آن جامعه را هم در بر خواهد گرفت و جبران آن حتی غیرممکن و غیر قابل برگشت خواهد بود .
* این وضعیت برای ما به عنوان « معلمان پرسش گر و کنش گر » به هیچ وجه قابل قبول نبوده ؛ ضمن اعلام هشدار به ادامه این روند از مسئولان به جد می خواهیم که به این وضعیت پایان داده و آموزش و تربیت را در اولویت قرار دهند .
* از دولت پزشکیان انتظار می رود تا ضمن بازنگری جدی در این گونه تصمیم گیری ها ؛ ضمن مجاب کردن سایر مقامات در تغییر سیاست های حکمرانی آن را نه فقط در شعار بلکه در عمل راهنمای اساسی خود قرار داده و به آموزش به عنوان محور توسعه پایدار بنگرند .
* از خانواده ها و جامعه مدنی می خواهیم که در این مسیر همراهی کنند و با آگاهی بخشی ، مسئولیت پذیری و مشارکت فعال، فشار لازم را برای بهبود وضعیت آموزشی کشور ایجاد نمایند.
تنها با همکاری همه جانبه و مسئولیت پذیری جمعی می توانیم نظام آموزشی را از این بحران خارج کرده و آینده ای روشن برای فرزندان این سرزمین تضمین کنیم.
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25312-/آموزش-در-مدارس-ایران-کاملا-لوث-شده-است-به-تعطیلی-ها-پایان-دهید
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« معلمان شاغل و بازنشسته به دلیل ماهیت شغلی خود و محدودیتهای درآمدی وابستگی بیشتری به این نظام حمایتی دارند »
بیمه تکمیلی فرهنگیان یا بیمه تعلیقی؟
دکتر حسین معافی/ فعال فرهنگی
* بیمههای تکمیلی معلمان و بازنشستگان فرهنگی، شامل بیمه دانا برای شاغلین و بیمه ملت برای بازنشستگان، در انجام تعهدات مالی خود با تأخیرهای قابلتوجهی در یک سال گذشته مواجه بودهاند و بسیاری از مراکز درمانی، ارائه خدمات بیمه تکمیلی به صورت آنلاین و برخط را به علت بدحسابی بیمههای تکمیلی با این مراکز انجام نمیدهند. این امر نه تنها مشکلات اقتصادی جدی برای بیمهشدگان ایجاد کرده، بلکه منجر به کاهش اعتماد عمومی نسبت به سیستم بیمهای شده است.
* مشکلات مالی شرکتهای بیمهگر و عدم تخصیص بهموقع منابع مالی از سوی نهادهای مرتبط، از جمله مهمترین دلایل تأخیر در پرداخت مطالبات درمانی هستند. علاوه بر این، ساختار اداری پیچیده، عدم شفافیت در فرآیندهای مالی، و نبود مکانیزمهای نظارتی کارآمد از دیگر عواملی هستند که این بحران را تشدید کردهاند.
یکی دیگر از عوامل تأخیر در پرداختها، نبود سیاستهای تشویقی و بازدارنده برای شرکتهای بیمهگر است. در حال حاضر، مکانیزمهای مشخصی برای الزام این شرکتها به پرداخت بهموقع تعهداتشان وجود ندارد و در صورت تأخیر، بیمهگران با تبعات جدی مواجه نمیشوند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از شرکتهای بیمهای، اولویت پرداخت مطالبات فرهنگیان را کاهش داده و منابع مالی خود را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کنند.
* نقش بیمههای تکمیلی در تأمین سلامت معلمان و بازنشستگان فرهنگی غیرقابلانکار است. بااینحال، تأخیرهای مکرر در پرداخت هزینههای درمانی، کارکرد این سیستم را تحتالشعاع قرار داده و اعتماد بیمهشدگان را بهشدت کاهش داده است. حل این بحران مستلزم اصلاحات ساختاری، تقویت نظارت بر عملکرد بیمهگران، و اعمال مقررات سختگیرانهتر است.
اگر اقدامات مؤثری در این زمینه صورت نگیرد، ممکن است نظام بیمههای تکمیلی فرهنگیان دچار بحران عمیقتری شود که پیامدهای آن نهتنها متوجه بیمهشدگان، بلکه بر کل نظام آموزشی کشور نیز تأثیرگذار خواهد بود.
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25310-/بیمه-تکمیلی-فرهنگیان-یا-بیمه-تعلیقی؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
پرسش ها و تحلیل « صدای معلم » به واقعیت پیوست : گشت و گذار پزشکیان در مدارس و بیل به دست گرفتن و آجر چینی و... نمایشی بیش نبود مثل بقیه !
شاهکار دولت پزشکیان در نخستین سال برای بودجه آموزش و پرورش : از 8 / 9 رسیدیم به 22 / 7 ؟!
صدای معلم گزارش می کند ؛
* اخبار خوب و امیدبخشی از بودجه آموزش و پرورش برای سال 1404 به گوش نمی رسد .
* « ... این رشد حداقلی نشان میدهد که کسری بودجه پایدار و مداوم در آموزش و پرورش برای سال آینده خواهیم داشت. از طرف دیگر در پایان سال به هر حال دولت نمیتواند حقوق معلمان را پرداخت نکند .
این موضوع قطعاً منجر به عدم تخصیص مناسب بودجه ردیفهای کیفیت بخشی آموزش و پرورش خواهد بود. مانند ردیف سرانه دانشآموزی در قانون بودجه ۱۴۰۴ که حدود ۱۲۱ درصد رشد داشته است، ولی در پایان سال کمتر از ۵۰ درصد تخصیص خواهند داد .
یک شاخص بسیار مهم دیگر که میتوان بر اساس آن، نگاه دولتها را در خصوص آموزش و پرورش سنجید و نیز مهمترین معیاری است که حتی میتوان به کمک آن، وضعیت مالی آموزش کشورهای مختلف را نیز مقایسه کرد سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت است .
این شاخص به عنوان مهمترین شاخص در ادبیات اقتصاد آموزش به «تلاش مالی» مشهور است. به عبارت روشنتر از ۱۰۰ واحد بودجه عمومی دولت، چند واحد به آموزش و پرورش اختصاص مییابد؟ در شعار گفته میشود آموزش و پرورش زیربنای توسعه است و معلمی شغل انبیاست اما در عمل باید دید دولتها براساس این شاخص چه اندازه بودجه و منابع به آموزش و پرورش اختصاص دادهاند .
براساس این شاخص در 1401 که رتبهبندی اجرا شد سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت بیش از 13 درصد بوده که این رقم در 1402 به 2 / 11 درصد و در 1403 به 8 / 9 درصد کاهش یافته است .
این رقم در حال حاضر در بودجه ۱۴۰۴ براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به 3 / 7 درصد رسیده است که اگر صحیح باشد فاجعه است، چراکه با این حساب به هیچ وجه نمیتوان به فکر ارتقای کیفیت در نظام آموزشی و انتظار افزایش حقوق معلمان بود. به تبع آن، مدیران برای تأمین هزینههای ضروری مدارس نیازمند کمک والدین خواهند بود » .
* « صدای معلم » در گزارش خود با عنوان : « گشت و گذار پزشکیان در مدارس ؛ چند پرسش و یک عکس ... آیا جایگاه آموزش و پرورش دیده شده است ؟ » به تاریخ دوشنبه 17 دی 1403 نوشت :
«این روزها ؛ مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم در حال سرکشی به مدارس می باشد . به میان معلمان و دانش آموزان می رود . صحبت می کند و عکس می گیرد .
برخی این رفتار پزشکیان را کم سابقه و یا بی نظیر خوانده و در تحلیل هایی که می کنند و توزیع می کنند سعی دارند از پزشکیان یک « قهرمان » بسازند و این که واقعا و بر خلاف رفتار غالب روسای پیشین جمهور به نقش « آموزش » در « توسعه پایدار » پی برده و در حال برنامه ریزی و فعالیت برای آن است .
« سرکشی کردن و سفر کردن به طور مشخص « رفتارهای پوپولیستی » از زمان دولت معجزه ی هزاره سوم در این کشور باب شد و گسترش پیدا کرد .
برای این که بدانیم و متوجه شویم که آیا فرضیه آن دسته از کنش گران به واقعیت نزدیک است باید به چند مورد مهم و استراتژیک توجه و تامل داشته باشیم .
سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی و تولید ناخالص داخلی ؟
* « علی پورسلیمان مدیر صدای معلم » در نشست خبری سخنگوی وزارت آموزش و پرورش که یکشنبه 16 دی برگزار گردید از این مقام مسئول چنین پرسش کرد :
« صدای معلم » از فرهادی خواست تا سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور را در سال 1404 مشخص کند که البته ایشان به این پرسش پاسخی نداد .
* « صدای معلم » در ادامه چنین آورده بود :
« حال اگر در سال 1404 ؛ سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی متناسب با نیازهای واقعی این وزارتخانه تنظیم و نهایی شود و یا رئیس دولت به صورت مشخص و شفاف سهم آموزش و پرورش را از بودجه ناخالص داخلی ( GDP ) به صورت منظم و به فرض در یک دوره زمانی شش ماهه گزارش کند ؛ می توان واقعا این گزاره را جدی گرفت که آموزش و پرورش به اولویت دولت و جمهوری اسلامی تبدیل شده است » .
آن چه می تواند برای قضاوت معیار و محک قرار گیرد نه حرف ها و کارهای پوپولیستی که « عمل » است .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25306-/شاهکار-دولت-پزشکیان-در-نخستین-سال-برای-بودجه-آموزش-و-پرورش-از-8-9-رسیدیم-به-22-7-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« نوروز در نزد ملت کهن سال ایران یکی از آن نشانه های معناداری است که به واسطه مناسکی و جمعی بودنش جز کهن الگوهای ایرانی و برخاسته از ناخودآگاه جمعی آن محسوب می شود »
چرا باز می توان نوروز را بهانه ادامه دادن کرد؟
شیرین یوسفی
* زمستان دارد نفس های آخرش را می کشد. امسال چشم ما در آذربایجان به آسمان خشک شد در حالی که هنوز انتظارمان برای سر رسیدن ابرهای آب دار به سر نرسیده است. می گویند چاله حرارتی حاصل از خشک شدن دریاچه ارومیه جبهه های هوای مرطوب بر فراز دریاچه را پراکنده می کند و ظاهرا از این به بعد این دو مولود زشت توسعه ناپایدار یعنی چاله حرارتی و کم بارشی ، مرتب همدیگر را باز تولید خواهند کرد و ما باید دندان طمع زمستان های پربرف با برکت آذربایجان را برای همیشه بکشیم.
اما آیا می توان به نبودن نگین فیروزه ای ایران عزیز رضایت داد؟ آیا می شود دست روی دست گذاشت و به جبر برآمده از دستکاری غیرمسئولانه انسان نابالغ اما مدرن ایرانی در محیط زیست تسلیم شد؟
آیا می شود کاری برای جبران پیامدهای توسعه ناپایدار در آذربایجان کرد ؟
چگونه می شود این غول هزار سر کشاورزی را بدون آن که امنیت غذایی به خطر افتد در بند کرد؟
چگونه می توان مردمان را به کور کردن ۹۰ هزار حلقه چاه غیر مجاز و مدیران را به تخصیص حق آبه سه و چهاردهم میلیارد متر مکعبی دریاچه مجاب کرد؟
فضای مسموم حاصل از چرخش مدام این افکار آن قدر بضاعت دارد که شور آمدن بهار و ذوق رفتن زمستان را از هر انسان خودآگاهی بستاند....
* تنگی معیشت هم وطنانم ، سفره کوچک خانواده ها، پدرها و مادرهایی که زخم خورده فراق دختران و پسران مهاجرشان هستند . جامعه ای که زیر بمباران سنگین اخبار جهت دار امپراطوران رسانه ای جهان کاملا رها شده است . ناترازی های روانی و عاطفی شدیدی که خودش را در آمار خشونت های پیدا و پنهان فردی و جمعی نشان می دهد . قطعی های مکرر برق و تعطیلی های پی در پی مدرسه ها که انگیزه درس دادن را از معلمان و شور درس گرفتن را از دانش آموزان ربوده است.
مگر با این افکار مشوش ؛ دست و دل آدمی به خانه تکانی می رود؟
مگر با این احوال ، دل و دماغی برای آب و جارو کردن خانه برای میزبانی از بهار خانم باقی می ماند؟
* آخر از منظر نشانه شناسی، جهان و تاریخ فقط از پدیده های ایجابی و فرایندهای اثباتی بیرونی نظیر آنچه که در زندگی روزمره آنها را تجربه می کنیم، ساخته نشده است بلکه جهان سرشار از نشانه های معنادار است.
* از نظر نشانه شناسان ، نشانه های معنادار از پس پدیده های ایجابی و عینی رخ می نماید و از این جاست که تفسیر پدیده های و تداعی های ذهنی آغاز می شود. تداعی ذهنی که راه می افتد روح تخدیر شده در روال روزمرگی های رنج آور و محنت بار به غلیان در می آید و نه تنها تاریخی به درازنای هزاره ها در نوردیده می شود بلکه ذهن خلاق معناساز چون ماشین زمانی متوجه فرداهای پیش رو نیز می شود و رویاها و آرزوهایی برای فردا می آفریند و این چنین می شود که چراغ پر فروغ امید در روزگار تیره و تار حال همواره برافروخته می ماند.
* ما ایرانی ها در گذر تاریخ به طور مستمر ناپایداری را احساس کردهایم و با انقطاع و گسست مانوس بوده ایم و طعم تلخ محنت و درد را به کرارت چشیده ایم و از آن جایی که سرزمین مان در گذرگاه شرق به غرب عالم بوده است، زندگی آرام و بی تنش طولانی مدت را هرگز تجربه نکرده ایم.
* مضافاً فرهنگ دیرپای استبدادی حاکم بر ایران زمین سبب شده است که انسان ایرانی احساس کند که مورد تجاوز ذهنی نظام های سلطه و حاکمیت های نامهربان با زندگی قرار دارد. در این پس زمینه تاریخی انسان ایرانی برای تاب آور شدن چاره ای جز پناه بردن به حافظه ضمنی نداشته و از آن جایی که مجهز به ابزار شاعرانگی بود و صورت های خیالش نیز وسیع ؛ لذا دست به تفسیر نشانه ها و معنابخشی به رنج های تاریخی اش زده است.
وقتی نوروز در این بستر تاریخی معنا می شود مبرزترین مولفه فرهنگ ایرانی یعنی نبوغ بقاء و اصرار تاریخی برای زندگی رخ می نماید.
* جشنی که ایرانیان در آغاز بهار در قالب مناسک جمعی به پا میکنند در واقع نماد مقاومتی با شکوه و فاخر علیه روالهای محنت بار و روزمرگیهای ملال آور جهان اجتماعی شان در طول تاریخ بوده است.
به عبارت دیگر وسعت صور خیال به انسان ایرانی این امکان را میدهد که به اهتزاز درآمدن خاک سرد و فسرده و جریان یافتن زندگی در رگ گیاه و رویش جوانه را بهانه ای برای آشنا زدایی از رنج استبداد و تحقیر اشغال و ناخشنودی از استعمار قرار دهد و در نتیجه با امید آفرینی و خلق امکان های نو از پس شدائد بر آید و زندگی را جانانه و البته به سبک ایرانی پاس بدارد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25350-/چرا-باز-می-توان-نوروز-را-بهانه-ادامه-دادن-کرد؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
عیسی سهرابی مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان : کسانی را منصوب می کنم که به گفتمان دولت چهاردهم پای بند باشند
وزیر حافظ استقلال آموزش و پرورش باشد
دکتر علی جودکی/ لرستان
*** ( سید عیسی سهرابی در جلسه معارفه : مشورت می کنیم، هم فکری می کنیم اما این ما هستیم که برای مجموعه آموزش و پرورش تصمیم گیری می کنیم و قرار نیست کسی به جای ما تصمیم گیری کند ) .
* در این روزهای دشوار که فشارهای طاقتفرسای اقتصادی و اجتماعی مردم را به ستوه آورده، مداخلات ناروا و مکرر برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در امور اجرایی آموزش و پرورش، موجی از نگرانی و ناخشنودی عمیق را در میان فرهنگیان دلسوز و اولیای فرهیخته دانشآموزان برانگیخته است. این مداخلات نه تنها آرامش و ثبات این نهاد بنیادین را برهم میزند، بلکه آینده فرزندان این مرز و بوم را نیز به مخاطره میاندازد.
* آموزش و پرورش، این بنیان استوار توسعه هر جامعه، نقشی بیبدیل در رقم زدن سرنوشت آیندهسازان این سرزمین و پیشرفت کشور ایفا میکند. این نهاد ارزشمند باید از هرگونه تنش و تلاطم سیاسی مصون بماند تا بتواند رسالت خطیر خود را به نحو شایستهای به انجام رساند.
متأسفانه این روزها، دخالتهای غیرمسئولانه و نسنجیده این آرامش را خدشهدار نموده و زمینه بروز اختلال در عملکرد این نهاد محوری را فراهم ساخته است.
* اکنون با گذشت زمانِ اندکی از انتصاب آقای سهرابی به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش استان، زمزمههای نگرانکنندهای مبنی بر تلاش برای برکناری ایشان به گوش میرسد. بنا به شواهد، دلیل اصلی این فشارهای مضاعف، مقاومت مدبرانه ایشان در برابر درخواستهای ناموجه برخی از نمایندگان برای انتصاب افراد خاص در مناصب کلیدی این نهاد است.
* این روند که در آن نمایندگان به جای نظارت بر عملکردها، به دخالت در امور اجرایی میپردازند، نه تنها استقلال اداری آموزش و پرورش را خدشهدار میکند بلکه زمینهساز انتصابات غیرتخصصی شده و به تبع آن، کیفیت آموزش را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. این در حالی است که عملکرد مثبت ایشان - که جنابعالی نیز به آن اذعان نمودهاید - گواهی روشن بر شایستگیشان در اداره این سازمان پیچیده و پهنپیکر است.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25347-/وزیر-حافظ-استقلال-آموزش-و-پرورش-باشد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« مردم دورشان حلقه زدند . کنجکاو و بیتفاوت »
محاکمه انسانیت در میدان ترهبار
طهماسب کاووسی
* فروشنده نفسزنان به آنها رسید و یقه پیرمرد را گرفت. با خشم و تحقیر، نایلون سیبزمینی را از چنگ شان بیرون کشید و با صدای بلند دزدی شان را به گوش همه رساند. مردم دورشان حلقه زدند .
* وقتی فروشنده سیبزمینیها را پس گرفت، دستها به نشانه تشویق به هوا رفت.
در میان آن هیاهو و تشویق، زنی جوان با قلبی پر از درد ایستاده بود. از خجالت آب شد. قلبش شکست، از دیدن آن همه تحقیر و بیرحمی. سرش گیج رفت، از تصور عمق فاجعهای که در مقابل چشمانش رخ داده بود.
فاجعه نداری، فاجعه بیانصافی، فاجعه بیتفاوتی.
* او با خود اندیشید:
« وای بر ما، مردم از نداری به چه کارهایی افتادهاند. خدایا، خودت کمکمان کن تا انسانیتمان را از دست ندهیم » .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25341-/محاکمه-انسانیت-در-میدان-ترهبار
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آموزشی که همراه با سنجش و ارزشیابی نباشد عملا به معنای تعطیلی آن در آن برهه می باشد »
آقای وزیر ! دستور به عدم برگزاری امتحان در ماه رمضان در تضاد با سند تحول بنیادین است
فریبا رشنو
* - غایت نهایی در سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش چیست؟
آیا هدف از اجرای این سند پرورش دانش آموز و در آینده شهروندانی شش ساحتی برای جامعه نیست؟ اگر غیر از این است لطفا محتوایی از دوره های گسترده ای که در این راستا هر ساله برگزار می شود را به ما معرفی کنید.
ساختن انسان شش ساحتی یعنی دور کردن دانش آموز از تک بعدی بودن.
ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای پرورش و تمرین شش ساحتی شدن است اما فرموده حضرتعالی تقویت تک بعدی را در نهاد آموزش القا می کند.
* این امر مشکلاتی از قبیل فراموشی دروس مرتبط با مطالبی که باید ارائه شود را به همراه دارد و چون ارزشیابی از گذشته نیست دانش آموز بدون هیچ مطالعه ای در کلاس حاضر می شود و امر یادگیری مطالب جدید را با مشکل اساسی مواجه می کند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25338-/آقای-وزیر-دستور-به-عدم-برگزاری-امتحان-در-ماه-رمضان-در-تضاد-با-سند-تحول-بنیادین-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« این نوع تصمیمات تنها به کاهش مسئولیتپذیری در نظام آموزشی و ایجاد نوعی بیبرنامگی دامن میزند، تا جایی که ممکن است در سالهای آینده، ماه رمضان به بهانهای برای حذف بخش دیگری از آموزش رسمی کشور تبدیل شود »
وزیر آموزش و پرورش است یا وزیر تعطیلات ؟!
علی زینلی/ معلم - شهرستان خمیر
* همه ما بسته شدن مدرسهها را در دوره طولانی بیماری کرونا به خاطر میآوریم.
آن روزها معلمان و دانش آموزان با آموزشی به نام مجازی سردرگم و سرگرم شدند و فکر میکردند وقتی افرادی چون وزیر بهداشت و وزیر آموزش و پرورش چنین دستوری دادهاند لابد چارهای دیگر نبوده است و باید تسلیم این روش شد.
* اگرچه این دوره طولانی شد و شاید کمتر کسی به عواقب وخیم این آموزشها میاندیشید اما این روزها همان دانش آموزان که از پایه اول ابتدایی مدرسه نرفته بودند وارد دوره متوسطه شدهاند و بهوضوح مشخص است که میزان یادگیری آنها از دانشآموزانی که مراحل عادی و حضوری تجربه کرده بودند بسیار پایینتر است.
* همین جمله کافی بود تا تقریباً همه دانش آموزان و خانوادهها از فرصت استفاده کنند و در مقابل حتی پرسش کلاسی و ارزیابیهای معمول تدریس به بهانه ماه رمضان و حرف وزیر مقاومت کنند!
البته حرف کامل وزیر چنین است: «ایام ماه مبارک رمضان نه فصل امتحانات است و نه ضرورتی برای برگزاری امتحانات وجود دارد. باید کمک کنیم دانشآموزان از فضای معنوی و ملکوتی ماه مبارک رمضان بیشتر بهره ببرند. »
* نه وزیر ادامه داده است و نه روابط عمومی در مورد این گفت و گوی وزیر شفافسازی کرده است که چگونه میتوان به بچهها کمک کرد تا از فضای «معنوی و ملکوتی» این ماه بهره ببرند ؟
مثلاً میتوانست بگوید بچهها بهجای مدارس در این دو هفته به مساجد بروند و با تسبیح و ذکر از مواهب این ماه بهرهمند شوند وگرنه در مدرسهای که نه نمازخانه دارد و نه کتابخانه کار زیادی برای بهره بردن مذهبی بچهها نمیتوان انجام داد ؟
* در شرایطی که آموزش کشور هنوز از تبعات آموزش مجازی دوران کرونا رهایی نیافته و سطح یادگیری بسیاری از دانشآموزان دچار افت محسوسی شده است، چنین تصمیمهایی نهتنها کمکی به بهبود وضعیت آموزشی نمیکند، بلکه بهانهای برای کاهش جدیت در یادگیری و ارزیابی علمی میشود.
* دانشآموزانی که سالها با تعطیلیهای متعدد، روشهای آموزشی ناقص و افت تحصیلی روبهرو بودهاند، اکنون با این پیام مواجه میشوند که حتی در ماههای پایانی سال تحصیلی نیز نیازی به ارزیابی و سنجش علمی نیست. ضمن اینکه مشخص نیست منظور از «بهره بردن از فضای معنوی و ملکوتی» دقیقاً چیست و چگونه باید اجرا شود، بهویژه در مدارسی که حتی امکانات اولیهای همچون نمازخانه و کتابخانه ندارند!
* آیا صرف پرهیز از امتحان میتواند موجب تقویت باورهای دینی شود؟ یا این تصمیمگیری بیشتر از آنکه در خدمت آموزش و معنویت باشد، تنها بر بینظمی بیشتر در روند تحصیلی دامن میزند؟
متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25336-/وزیر-آموزش-و-پرورش-است-یا-وزیر-تعطیلات-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« خروجی این دستگاه عریض و طویل و خود مخرب، ساختن انسان های بی هویت، خودخواه و به شدت مادی گراست »
ارزیابی تحلیلی عملکرد دانش آموزان ایرانی در آموزش علوم و ریاضی بر اساس نتایج آزمون های بین المللی تیمز و پرلز
دکتر رضا مقدسی
* ایران از سال ۱۹۹۵ در آزمون تیمز شرکت کرده است. نتایج ایران در این آزمونها نشاندهنده چالشهایی در حوزههای ریاضیات و علوم است که نیاز به بهبود روشهای آموزشی و سرمایهگذاری بیشتر در این حوزهها را نشان میدهد. بررسی عملکرد دانشآموزان ایرانی در آزمونهای تیمز نشان میدهد که ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، با چالشهایی در حوزههای ریاضیات، علوم و خواندن مواجه است.
در آخرین دورههای برگزار شده (مانند ۲۰۱۹)، ایران در هر دو حوزه ریاضیات و علوم پایههای چهارم و هشتم، نمراتی پایینتر از میانگین بینالمللی کسب کرده است. در پایه چهارم ایران در ریاضیات و علوم معمولاً در رتبههای میانی تا پایین جدول قرار دارد. در پایه هشتم عملکرد دانشآموزان ایرانی در این پایه نیز مشابه پایه چهارم است و بهبود قابل توجهی مشاهده نمیشود.
کشورهای خاورمیانه مانند امارات متحده عربی، قطر و عربستان سعودی در سالهای اخیر سرمایهگذاری قابل توجهی در سیستمهای آموزشی خود انجام دادهاند و نتایج بهتری در آزمونهای تیمز و پرلز کسب کردهاند. ترکیه نیز در سالهای اخیر بهبود قابل توجهی در عملکرد دانشآموزان خود نشان داده است.
کشورهای پیشرفته مانند سنگاپور، کره جنوبی، ژاپن و فنلاند به طور مداوم در صدر جدول رتبهبندی تیمز و پرلز قرار دارند. سیستمهای آموزشی این کشورها بر کیفیت تدریس، منابع آموزشی و محیط یادگیری تمرکز دارند.
نتایج آزمون تیمز 2011 مشخص کرد که ایران در علوم پایه چهارم، در رتبه 453 و پایین تر از حد متوسط جهانی قرار دارد. همین طور در ریاضیات پایه چهارم در رتبه 431 و پایین تر از حد متوسط جهانی قرار دارد. و در علوم و ریاضیات پایه هشتم نیز به ترتیب در رتبه های 474 و 415 قرار دارد که هر دو پایین تر از حد متوسط جهانی می باشند.
آمارهای تکان دهنده بالا میتوانند به عنوان یک هشدار جدی و تلنگری برای ما باشند تا با بررسی و ریشه یابی مشکلات و علل این امر گامی در مسیر پیشرفت نظام آموزشی کشورمان برداریم.
* نتایج آزمون پرلز حاکی از آن است که میانگین کل نمرات دانشآموزان ایرانی به طور معناداری کمتر از میانگین جهانی است. گزارش های آزمون نشان میدهند که یکی از مشکلات دانش آموزان ایران در درس خواندن، ناتوانی در رسیدن به استنباط است. نتایج شرکت در این برنامه مطالعاتی نشان داده است که ایران علیرغم داشتن رتبه پایین در بین کشورها، پیشرفت بسیار خوبی در طی سالهای اخیر داشته است.
خواندن و درک مطلب در آخرین دورههای پرلز (مانند ۲۰۱۶)، ایران در حوزه خواندن و درک مطلب نیز نمراتی پایینتر از میانگین بینالمللی کسب کرده است. دانشآموزان ایرانی در درک متون ادبی و اطلاعاتی با چالشهایی مواجه هستند.
* بررسیها نشان میدهند که تدریس در آزمایشگاه و استفاده از امکانات مختلف آموزشی بر یادگیری تاثیرات عمیق و ماندگاری دارند و این فرایند را تسهیل میکنند. همچنین، باعث ایجاد انگیزه بیشتر در دانش آموزان برای مطالعه و یادگیری می شود.
* دخالت جدی سیاسیون در عزل و نصب مدیران در همه سطوح آموزش و پرورش را با چالش جدی مواجه کرده است.
* ۱. سنگاپور: سنگاپور به طور مداوم در رتبههای بالای آزمونهای تیمز و پرلز قرار دارد. سیستم آموزشی متمرکز و منسجم از مهمترین دلائل موفقیت این کشور است. برنامههای درسی به دقت طراحی شدهاند و بر تفکر انتقادی و حل مسئله تأکید میکنند. آموزش معلمان در سنگاپور بسیار جدی است. معلمان در سنگاپور از آموزشهای حرفهای قوی برخوردار هستند. همچنین در این کشور سیستم آموزشی سنگاپور به شدت بر علوم و ریاضیات تمرکز دارد.
* بهبود نظام آموزشی، تمرکز بر مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسئله، و فراهم کردن منابع آموزشی مناسب میتواند به ارتقاء عملکرد دانشآموزان در این آزمونها کمک کند. کشورهایی مانند سنگاپور، فنلاند و کره جنوبی که در آزمونهای بینالمللی عملکرد بالایی دارند، سیستمهای آموزشی خود را بر اساس یادگیری فعال، تفکر انتقادی و حل مسئله طراحی کردهاند. این کشورها همچنین سرمایهگذاری قابل توجهی در آموزش معلمان، توسعه فناوری آموزشی و ایجاد محیطهای یادگیری جذاب انجام دادهاند.
https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/25333-ارزیابی-تحلیلی-عملکرد-دانش-آموزان-ایرانی-در-آموزش-علوم-و-ریاضی-بر-اساس-نتایج-آزمون%C2%AD-/های-بین-المللی-تیمز-و-پرلز
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« بخش منفی موضوع آب رفتن سهم بودجه عمرانی و سهم کم بخش آموزش و پرورش است ! »
بررسی و نقد لايحه بودجه 1404 ( بخش پایانی) : این لايحه يک بودجه سمی را هدف گرفته است و همچنان ابر بحران بودجه های سمی در کنار ديگر ناترازی ها نگران کننده است
سعید شهسوارزاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم
* « بخش درآمدهای دولت، بیشترین سهم به درآمدهای مالیاتی اختصاص دارد که با رشد ۳۹ درصدی نسبت به قانون بودجه سال جاری، به ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. البته که بخشی از این افزایش مالیات به واسطه تورم تحمیل شده قابل تحقق است؛ اما به نظر میرسد که رشد درآمدهای مالیاتی برخلاف گفته رئیس سازمان برنامه و بودجه، چندان هم کم نیست و در شرایط رکودی کنونی، بسیاری از کسب و کارها را با مشکل مواجه میکند » .
* "منابع ناشی از استقراض از صندوق توسعه ملی که در این لایحه ۵۴۱ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است و از همین حالا در بودجه آمده که این پول باید از منابع صندوق توسعه ملی تامین شود. در حالی که ۷۰۰ هزار میلیارد تومان نیز دولت قرار است اوراق قرضه منتشر کند. یعنی ۱۷۴ درصد بیشتر از سال جاری! "
* بر اساس جدول ذيل ،( جدول 3. مصارف عمومي دولت ) اعتبارات هزینه ای در قانون بودجه 1404 نسبت به سال گذشته 78 درصد افزایش یافته است.
تملک دارایی های سرمایه ای 50 درصد و تملک دارایی های مالی نیز 253 درصد رشد داشته است.
* در واقع می توان این گونه نتیجه گرفت در طی چند سال اخیر، با توجه به رشد کمتر منابع درآمدی دولت نسبت به مصارف عمومی، دولت به سمت افزایش تامین مالی از محل بدهی سوق پیدا کرده است.
به عبارت دیگر، دولت در سال های اخیر روند باثبات سهم اعتبارات هزینه ای از سقف بودجه را به هزینه ایجاد بدهی حفظ کرده، لذا مجبور شده است برای بازپرداخت بدهی های سررسید شده خود بودجه عمرانی را کاهش دهد.
این نکته مؤید این معناست که در سال 1404 همچنان چالش های جدی در تامین منابع مورد نیاز برای طرح های عمرانی وجود خواهد داشت و این موضوع مستلزم توجه سیاست گذاران مالی به انواع روش های تامین مالی برای پیشبرد طرح های عمرانی است.
* سازمان نوسازی مدارس با اختصاص 33 هزار میلیارد تومان از لايحه بودجه 1404 به خود شاهد رشد رشد 175 درصدی مي باشد و در جدول ذيل مقام اول را کسب کرده است .
* مجموع بودجه صندوقها در سال 1403 حدود 453 هزار میلیارد تومان بوده که رشد 71 درصدی را نشان میدهد.
* در مجموع ؛
یک نوع بی نظمی و آشوب در جداول لایحه بودجه مشاهده میشود که برخلاف بودجه سال 1403، کل بودجه ذینفع واحد را در کنار زیرمجموعههای آن دستگاه قرار نداده و این دو از هم جدا هستند، موضوعی که ضد شفافیت است.
* این موضوع قطعاً منجر به عدم تخصیص مناسب بودجه ردیفهای کیفیت بخشی آموزش و پرورش خواهد بود. مانند ردیف سرانه دانشآموزی در قانون بودجه ۱۴۰۴ که حدود ۱۲۱درصد رشد داشته است، ولی در پایان سال کمتر از ۵۰ درصد تخصیص خواهند داد.
سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت در لايحه بودجه ۱۴۰۴ براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به ۷.۳ درصد رسیده است .
* عدم انطباق بودجه بين عملکرد و مصوب از سال 98 به بعد، بسيار نگران کننده است و دست يابي به عدد قريب 78 درصد لايحه بودجه 1404 سهل الوصول به نظر نمي رسد.
* همچنین علیرغم تاکید قانونگذار در مواد 180 و 182 قانون اصلاح آئین نامه داخلی مجلس مبنی بر ارائه فروض محاسباتی و نقصان فروض ارائه شده در مرحله اول، لایحه ارائه شده در مرحله دوم رافع این اشکال نبوده و همچنان فروض محاسباتی برخی از اقلام مهم از جمله در بودجه هدف مندی، متناسب سازی و پاداش پایان خدمت بازنشستگان، بار مالی اصل و سود اوراق مالی سررسیدشده، بودجه دستگاهی و سایر هزینه های دستگاهی ارائه نشده است و لذا تصویر ارائه شده از بودجه کامل و شفاف نیست
* ارزیابی ارقام کلان نشان می دهد در سال آتی سهم حقوق و دستمزد، اعتبارات مربوط به موضوعات بازنشستگی و تعهدات مالی از مصارف بودجه تقریبا برابر بوده است. با توجه به اینکه سهم این بخش ها از مصارف دولت به ارقام قابل توجهی رسیده است، تداوم این روندی در سال های آتی می تواند بر توان دولت در ارائه خدمات عمومی دچار چالش نماید و لذا نیازمند اصلاحات مورد نیاز در حوزه مالی دولت است.
به عبارت صحيح تر :
لايحه بودجه 1404 يک بودجه سمی را هدف گرفته است و همچنان ابر بحران بودجه های سمی در کنار ديگر ناترازی ها نگران کننده است .
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25331-/بررسی-و-نقد-لايحه-بودجه-1404-بخش-پایانی-این-لايحه-يک-بودجه-سمی-را-هدف-گرفته-است-و-همچنان-ابر-بحران-بودجه-های-سمی-در-کنار-ديگر-ناترازی-ها-نگران-کننده-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« در شرایطی که احساسات هویتی منطقهای قویتر از احساس تعلق به کل کشور باشد، فدرالیسم میتواند منجر به تجزیه کشور شود »
به مناسبت روز جهانی زبان مادری : نقدی بر نظریه فدرالیسم در ایران از منظر جغرافیای رفتاری
دکتر علی جودکی / لرستان
* جغرافیای رفتاری، شاخهای از این علم است که به مطالعه چگونگی تأثیر عوامل روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بر تصمیمگیریهای فضایی انسانها میپردازد. در واقع، این شاخه به دنبال پاسخ به این سوال است که چگونه مردم فضا را درک و تفسیر میکنند و چگونه این ادراک بر رفتارها و تصمیمات آنها تأثیر میگذارد.
* واقع امر این است که فدرالیسم مشروط به نگاه توسعه ای احتمالا بتواند با توجه به ویژگیهای فرهنگی خاص هر ایالت (استان) سیاستهای مناسبی را در زمینه آموزش، زبان و هنر اتخاذ کنند. برای مثال در مناطقی که زبان مادری مردم غیر از فارسی است، مانند کردستان، آذربایجان و خوزستان، فدرالیسم میتواند به آموزش زبان مادری در مدارس و حفظ و ترویج آن در جامعه کمک کند.
* فدرالیسم میتواند منجر به تقویت احساسات هویتی منطقهای و در نتیجه تعارض بین هویتهای مختلف شود. این امر میتواند به افزایش تنشهای قومی و حتی خشونت منجر شود. به عنوان مثال، در مناطقی که دارای تنوع قومی و فرهنگی هستند، فدرالیسم میتواند منجر به بروز تنشهایی بین گروههای مختلف شود.
* مهمترین نقد وارد بر نظریه فدرالی شدن ایران از منظر جغرافیای رفتاری، عدم توجه کافی به پیچیدگیهای هویتی و فرهنگی در ایران است.
* در شرایط فعلی، با توجه به چالشهای منطقه ای و نبود تجربه کافی، فدرالیسم نمیتواند راهکار مناسبی برای مدیریت کشور باشد. لذا تمرکز بر اصلاح ساختارها و قوانین موجود، تقویت نهادهای مدنی و افزایش مشارکت مردم در اداره امور میتواند رویکرد مؤثرتری برای حل مشکلات کشورمان باشد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25328-/به-مناسبت-روز-جهانی-زبان-مادری-نقدی-بر-نظریه-فدرالیسم-در-ایران-از-منظر-جغرافیای-رفتاری
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« تنها زمانی می توانیم بگوییم محیط مدرسه خوب است که با ضرورت های رشد روانی سالم دانش آموزان هماهنگ باشد »
طرحی برای تحول سازوکار گزینش، انتخابات،انتصابات و نظارت در ساختار آموزش و پرورش فعلی ایران
سیدعلی اصغر حسینی / معلم خراسان شمالی
* از آنجا که سه کارکرد اصلی آموزش و پرورش ؛ اجتماعی کردن، کیفیت بخشی به آموزش و در نهایت تولید و ترویج عدالت در کشورهاست (مطالعات استراتژیک ریاست جمهور،1400) باید اندیشه کرد که آیا این سیستم در کشور، موفق به اجرا و نهادینه کردن این سه عامل بوده است یا خیر؟
آیا نسبت به سال های قبل وضعیت بهتری در این سه ملاک پیدا کرده ایم یا بدتر شده است؟ اینکه سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص کشور تقریبا 2 درصد است و بودجه مهم است کاملا قبول ، اینکه اذعان می شود که کمبود نیروی انسانی هست و یک عامل مهم نتایج نامقبول در آزمون های بین المللی تیمز (2019 و 2023) معلول گزینش های سطحی معلمان بوده است هم متین! اما آیا ناگهانی به این اهداف مهم خواهیم رسید؟
آیا این مشکلات متغیرهای تک عاملی هستند ؟ نقش مدیران و مجریان چه بوده است؟ نقش فرایندهای گزینش این بزرگواران چطور؟!
* آیا نظرات و طرح های جدید معلمان و دانش آموزان به صورت رسمی پذیرفته ، بررسی و ثبت می شود و یا صرفا برای یک مسابقه و نمایش موقتی مورد استفاده است ؟
آیا از خود پرسیده ایم چرا در میان نسل آلفا که فرزندان نسل زد هستند این قدر اعتیاد به مواد مخدر، فضای مجازی و مشکلات ارتباط و دوست یابی و ازدواج وجود دارد؟ یک عامل همین است که آنها در حضور نسل های قبل احساس ارزشمندی و جرئت بروز سالم و شفاف هیجانات و افکار خود را ندیده اند و باور ندارند. بچه ها را از محیط دنیای واقعی بیش از حد ترسانده ایم و آنها را در محیط های مجازی رها کرده ایم.(جاناتان هایت،2023) تا مزاحم ما نشوند .
* یک دانش آموز که در دوره ی دبستان درست اجتماعی شده است می تواند در بحث آموزش و جاری کردن عدالت در خانواده و جامعه نقش پررنگی ایفا کند و با اعتماد به نفس بالا مطالعه و مطالبه کند .
* نتایج اجرای این طرح:
- نزدیک تر شدن به شایسته سالاری
- کاهش نگاه حزبی و سیاسی در انتصابات
- واقع گرا شدن افراد در تعریف مسئله و حل مسئله
- علاقه مند شدن افراد نخبه و متخصص برای بر عهده گرفتن مسئولیت ها
- اجرایی کردن مفاهیم و بدیهیات علمی توسط نخبه ها به جای اجرای سیاست های دیکته شده ی غیرعلمی .
- کاهش شدید ریاکاری در سیستم آموزش و پرورش و گسترش صدق و راستی در معلمان و دانش آموزان.
- پاسخ گو شدن و رفتن به سمت مشارکت و همکاری برای توسعه
- توسعه برای رسیدن به حیات طیبه و رشد همه جانبه مدارس و به تبع آن سلامت و سربلندی کشور عزیزمان.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25322-/طرحی-برای-تحول-سازوکار-گزینش،-انتخابات،انتصابات-و-نظارت-در-ساختار-آموزش-و-پرورش-فعلی-ایران
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« برنامه ای برای احیای سرمایه اجتماعی و کاهش اختلاف میان " اداره و مدرسه " هم دارید ؟»
اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش و مساله تناقض همیشگی " مجری و ارزیاب " ؟
صدای معلم گزارش می کند ؛
* - آیا عملکرد « اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش » به ارتقای فرهنگ پاسخ گويی و شفاف سازی انجامیده است ؟
- آیا ارتقای مديران در چارچوب ضوابط و نتايج حاصل از ارزيابی عملكرد صورت می گیرد ؟
- آیا مردم از وضعيت عملكرد حوزههای ستادی و اجرايی اطلاع دارند و عملکرد این مجموعه به « افزايش اعتماد عمومی » منجر گردیده است ؟
- آیا فعاليتها و اقدامات حوزههای ستادی و اجرايی از طريق بازخوردهای نتايج ارزيابی « نظام مند » شده است ؟
- آیا از نتايج به دست آمده از ارزيابی عملكرد و تدوين واقع بينانه آنها در جهت تصحيح اهداف، سياستها، وظايف و برنامههای حوزههای ستادی و اجرايی و بررسی فلسفه وجودی آنها استفاده می شود ؟
- آیا حوزهها و واحدهايی كه عملكرد برتر داشتهاند با استفاده از ساز و كارهای مختلف و مناسب مورد « تشویق و بازشناسی » قرار می گیرند ؟
- آیا حوزهها، واحدها و ادارات نمونه ای كه بالاترين رتبه و عملکرد را كسب نمودهاند به مراجع ذيربط معرفی شده اند ؟
- آیا به حوزهها و واحدها و ادارات در خصوص عملكرد ضعيف و غيرقابل قبول آنها ؛ تذکرات جدی و لازم داده می شود و به اطلاع « افکار عمومی » می رسد ؟
- آیا اداره ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش در سطوح « سه گانه » در جریان آن چه در « مدرسه و کف » آن می گذرد هست و یا حتما باید شکایتی و یا گزارشی تنظیم و ارائه شود تا مسئولان بفهمند در سیستم مشکل و یا گرهی وجود دارد ؟
- آیا ارتباط منطقی و نظام مند میان سطوح سه گانه مدیریتی در این حوزه تعریف شده است ؟
* مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات در حالی سخن از « لزوم ارتباط موثر با مردم » می گوید که مدیران این حوزه تمایل چندانی به برگزاری نشست های خبری و پاسخ گویی به افکار عمومی ندارند .
به عنوان مثال در یک دهه ی اخیر و با وجود انتشار نقدهای فراوان در رسانه « صدای معلم » فقط یک مورد پاسخ گویی دیده می شود .
* در نشست خبری که به تازگی توسط حجت الاسلام محمدحسین پورثانی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش برگزار شد این مقام مسئول گفت :
« این آسیبی در آموزش و پرورش است این که مجری و ارزیاب یکی است. این اشکال است.
کجای دنیا مجری و ارزیاب یکی است ؟
کجای دنیا مجری و ناظر یکی است؟
می گویم چه خوب من خودم دارم این کار را انجام می دهم ؛ چقدر هم خوب انجام می دهم ! »
* اگر یک معلم از عملکرد مدیر یک اداره شکایتی داشته باشد باید به همان مدیر زیردستی مراجعه کند که توسط مدیر بالاتر او منصوب شده است ؟
آیا این وضعیت منطقی و قابل قبول است ؟
* چرا به فرض استقلال نسبی که « حراست ها » در مجموعه ی آموزش و پرورش دارند ؛ واحدهای رسیدگی به شکایات از آن بی بهره اند و معلمان مجبور می شوند برای احقاق حقوق قانونی خود به بخش های خارج از آموزش و پرورش مراجعه کنند ؟
* آیا به فرض اداره ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات در یک منطقه ی آموزشی می داند که در مدارس شورای معلمان برگزار می شود ؟ آیا مصوبات به نحو درست و کامل پی گیری می شوند ؟
* آیا وزیر آموزش و پرورش که این مجموعه زیر نظر او فعالیت می کنند به این مسائل از طریق « گزارش عملکرد » اشراف و آگاهی دارد ؟
* واحدی که هنوز از مدیریت یک سامانه ناتوان است واقعا چه انتظاری باید داشت و قرار است کدام « تحول » را در دستگاه تعلیم و تربیت رقم بزند .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25320-/اداره-کل-ارزیابی-عملکرد-و-پاسخ-گویی-به-شکایات-وزارت-آموزش-و-پرورش-و-مساله-تناقض-همیشگی-مجری-و-ارزیاب-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
مدیر صدای معلم در نشست خبری : پرسش این است که آیا مجموعه شما و وزارت آموزش و پرورش ارزیابی علمی و دقیق از عملکرد خود دارند ؟ آیا پژوهشی مستقل انجام شده است که استمرار فعالیت این معاونت و نیز معاون پرورشی را در مدرسه اثبات نماید ؟
پورثانی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش : در آموزش و پرورش مجری و ارزیاب یکی است . کجای دنیا مجری و ارزیاب یکی است ؟ کجای دنیا مجری و ناظر یکی است؟!
صدای معلم گزارش می کند ؛
گروه گزارش/
نشست خبری حجت الاسلام محمدحسین پورثانی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با موضوع « هفته گرامی داشت امور تربیتی و تربیت اسلامی » در محل وزارت آموزش و پرورش ساختمان علاقه مندان و در سالن اجتماعات این معاونت روز سه شنبه 30 بهمن برگزار گردید .
آن چه در زیر می آید ؛ پرسش های « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » از معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و پاسخ وی می باشد .
* صدای معلم :
علیرضا صادق زاده ؛ مسئول کمیته مطالعات نظری سند تحول بنیادین در نشست پیش همایش « اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران : تبیین فلسفی دیدگاه ها و تلاش ها » که در سال 1398 برگزار گردید چنین می گوید :
« ما در سند تحول و مبانی نظری با یک نگاه بسیار متفاوت از وضع موجود ، نگاه به معلم را در بحث ایجاد تحول به آن پرداختیم. چون احساس کردیم که معلم با یک ویژگی به نام مربی یا وصف مربی شناخته می شود می تواند نقش اصلی را در جریان تربیت بر عهده بگیرد و دیگر ما چیزی به عنوان تفکیک معلم از مربی در سیستم های آموزشی که بعد از انقلاب رایج شده را نداشته باشیم .
ما احساس کردیم یکی از آسیب های نظام تربیتی ما که متاسفانه ریشه دارد در ترجمه غلط واژه Education به آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت است و ریشه ی این را باید بکنیم.
اگر در مبانی نظری نگاه کنید برنامه درسی شامل همه کارهایی است که برای تحقق اهداف تربیت اتفاق بیفتد. اعم از این که انتخابی باشد یا الزامی باشد یا اختیاری باشد ؛ بخش سه گانه .
این کار احتیاج به یک انقلاب کپرنیکی در نظام آموزشی دارد یعنی خانواده ما ، معلم ما ، مدیر ما بگوید معلم کارش تحقق برنامه تربیتی است نه برنامه آموزشی مثلا کسی دیگر مانند مربی تربیت برنامه تربیتی را انجام بدهد .
این کار بسیار سخت است . پدر ما درآمده تا این را جا انداخته ایم بحث تربیت چند گانه را. اما تربیت چندگانه یا چند ساحتی و این را مطرح کردیم اما دوستان ما در آموزش و پرورش فکر می کنند پرورشی همین ساحت های چندگانه است و تربیت علمی برای معاونت آموزشی است.
این نگاه همچنین در ذهنیت معلم و مدیر ما و کارشناسان ارشد ما وجود دارد که این تفکیک هست و ما تا وقتی این فرهنگ را تغییر ندهیم این تفکیک ما را اذیت می کند.
پیش تر و زمانی که آقای علیرضا کاظمی در سمت معاون پرورشی قرار داشت این را مطرح کردیم .
ایشان دست آخر به سخنان رهبری اشاره کرد .
پرسش این است که آیا مجموعه شما و وزارت آموزش و پرورش ارزیابی علمی و دقیق از عملکرد خود دارند ؟
آیا پژوهشی مستقل انجام شده است که استمرار فعالیت این معاونت و نیز معاون پرورشی را در مدرسه اثبات نماید ؟
با توجه به بحث آسیب های اجتماعی ؛ آیا حضور و فعالیت این مجموعه تاثیری در کاهش این آسیب ها و تربیت شهروند توسط مدرسه دارد ؟
آیا در صورت حذف معاون پرورشی خللی در فعالیت های اصلی مدرسه ایجاد می شود ؟
* صدای معلم :
امور تربیتی بر اساس یک ضرورت تاریخی در ابتدای انقلاب ایجاد شد و عمدتا برای تصفیه و پاک سازی نیروهای قبل از انقلاب در زمان شاه بودند و این ضرورت بعد از 46 سال تغییر کرده است. اما این ضرورت را ما در گفتمان و رویکرد مسئولان نمی بینیم.
ما این پارادایم ها را در گفتار مسئولان نمی بینیم.
* صدای معلم :
گفتمان شما از آن گفتمان سنتی باید در یک مدار جدید متناسب با نیازهای دانش آموزان قرار بگیرد .
و اما نکته و مساله بعدی ؛
کار شما یک کار حضوری است. من از خود شما سوال می کنم.
در نشست قبلی سخنگوی وزارت آموزش و پرورش هم به آن اشاره کردم .
اشاره کردید اگر آن موضوع اتفاق نیفتد .... برداشت این بود که مدرسه تعطیل نشود ، نظام آموزشی تعطیل نشود.
شما با توجه به حوزه فعالیت تان یک بار من ندیدم که خود شما بگویید که چرا مدرسه را تعطیل می کنید و یا با آن مخالفتی داشته باشید ؟
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25316-/پورثانی-معاون-پرورشی-و-فرهنگی-وزارت-آموزش-و-پرورش-در-آموزش-و-پرورش-مجری-و-ارزیاب-یکی-است-کجای-دنیا-مجری-و-ارزیاب-یکی-است-؟-کجای-دنیا-مجری-و-ناظر-یکی-است؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« چرا تربیت رسمی و تربیت غیررسمی ما متوهم و ناکارآمد است؟ »
تربیت کمی و تربیت کیفی : بفهمیم و بپذیریم که دیر میفهمیم !
ابراهیم اصلانی/ روان شناس تربیتی
* همانگونه که در این کشور مقامات آمار و ارقام الکی میدهند، همانگونه که هر کس مالومنالش را به رخ میکشد، همانگونه آمار و اعداد ضعفها را میپوشانند و همانگونه که کمیت ابزاری برای فرار از واقعیتهاست؛ در تربیت هم همه کمیت را پیش میکشند و به جای کیفیت قالب میکنند. در خانه، مدرسه و وزارتخانه، اعداد و ارقام معرف کیفیت و موفقیت هستند.
در تربیت کمی والدین برتری فرزندشان را با تعداد کلاسهایی که میروند نشان میدهند، ضعفهای تربیتی را با خرید و تأمین امکانات میپوشانند، با محاسبۀ عدد و رقم هزینههایی که برای مدرسه و انواع آموزشها میکنند نشان میدهند که چقدر در مورد تربیت فرزندشان حساسیت دارند، به تعداد جوایز و مدالهایی که فرزندشان کسب کرده است میبالند، و حتی اگر بگویند هدف یادگیری است به نمره و کارنامه بهای زیادی میدهند.
* در تربیت کمی مدرسه به تعداد قبولیهایش در کنکور و المپیادها و مسابقهها افتخار میکند، تعداد برنامهها و فوقبرنامهها ملاک برتری است، موفقیتها با آمار و ارقام نشان داده میشوند، و هر چیزی در مورد دانشآموزان و معلمها و والدین به عدد و رقم ختم میشود.
* در تربیت کمی، وزارتخانه همۀ دستاوردها را با آمار ثابت میکند، همیشه اعداد نشان میدهند که کارهای زیادی انجام شده و میشود، آمار مدالها در المپیادها و مسابقههای جهانی ملاک موفقیت محسوب میشود، و حتی اگر واقعیتها نشانههای آشکاری از ناکارآمدی و ضعف، عقبافتادگی و دیرفهمی باشند باز هم کمیت معادل کیفیت است؛ چه قبول کنید و چه قبول نکنید.
* حتی اگر به گزارشها و اخباری که گاهی دربارۀ مدارس بعضی از کشورهای پیشرفته میرسد توجه نداشته باشیم، این واقعیت وجود دارد که نگاه دنیا به تربیت و آموزش در حال تغییر و تحولی شگرف است.
* ما همچنان درگیر دیرفهمی خودمان هستیم و از چیزهایی صحبت میکنیم که با نگاه امروزی گاه حتی ابلهانه و دور از عقل سلیم است. هنوز دغدغۀ تغییرات کتابهای درسی را داریم، هنوز بود و نبود کنکور موضوعی لاینحل است، هنوز سر تأثیر نمره و معدل بحث داریم، هنوز معلممان به شدت درگیر معیشت است.
* هنوز تربیت رسمی با تربیت غیررسمی در تعارض است.
هنوز یک تشکیلات سلسله مراتبی ناکارآمد و دیرفهم برای مدارس تصمیم میگیرد، هنوز وزارت آموزش و پرورش یک تشکیلات تربیتی نیست، هنوز اصرار بر اسناد و اندیشههایی داریم که فقط وقتمان را تلف میکنند، و هنوزِ هنوز داریم زندگی بچهها را هدر میدهیم.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25314-/تربیت-کمی-و-تربیت-کیفی-بفهمیم-و-بپذیریم-که-دیر-میفهمیم
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آموزش و پرورش ایران فاقد یک نگاه راهبردی در مورد تکثر موجود در جهان زیست ایرانی است و میخواهد همه دانش آموزان را به یکسان مومن و معتقد تربیت کند و محصولات یکسانی را ارائه دهد »
واکاوی رابطه دین و آموزش؛ تاملی نظری بر مسئله تربیت دینی از منظر کنش ارتباطی
سیدهادی عظیمی/ عضو انجمن اسلامی معلمان ایران
* برسازی نظام آموزشی ایران تحت تاثیر شکل گیری هویت ملی ایرانی در دوران پس از مشروطه بود. اینکه ایرانیان کیستند سوال مهمی بود که در هنگام مشروطه به وجود آمد. رابطه بین نهاد دین و آموزش در این دوران نیز تابعی از نگرش ایرانیان به هویت ملّی خود بوده است.
* برخلاف آنچه سیاست گذاران نظام پهلوی می پنداشتند، نظام آموزشی نتوانست منجر به شکل گیری مشروعیت برای نظام سیاسی شود و جامعه ایران را براساس رویکرد باستانگرایانه بازتولید کند.
سیستم آموزشی رژیم پهلوی مغلوب جهان زیست ایرانی شد و جهان زیست ایرانی در برابر ایدئولوژی باستانگرایانه پهلوی به قرائتی متفاوت و متضاد با قرائت رسمی به کنش ارتباطی رسید و انقلاب اسلامی به وقوع پیوست .
* تاسیس نهادهایی همچون حسینیه ارشاد که بعدا نقش موثری در تولید اندیشههای مبارزه علیه رژیم پهلوی داشت از جمله نشانههای رابطه تنش آلود بین سیستم آموزش و پرورش و جهان زیست ایرانی بود.
جامعه ایران مباحث مذهبی را از بیرون سیستم آموزشی می آموخت. وجود صدها کتابخانه در مساجد و آموزشهایی که در مساجد داده می شد نیز با ایدئولوژی باستان گرایانه رژیم پهلوی در تضاد بود . این روند موجب شد که مخالفین میدان خود را بسازند که مستقل از حوزه حکومت بود و در آن میدان به کنش ارتباطی دست یابند و به تفاهم برسند . نتیجه این شکلگیری میدان متفاوت انقلابی بر پایه اسلام بود که مهمترین مولفه فرهنگی جهان زیست ایرانی محسوب میشد .
* در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی تربیت دینی نیز مانند سایر امور تحت تاثیر گفتمانهای موجود و رابطه آن با گفتمان اصلی تغییر کرده است. در دهه شصت وجود ایدئولوژی انقلابی و قدرت آن موجب میشود که تربیت دینی نیز به شکلی ایدئولوژیک درآید .
* در طول سالهای دولت اصلاحات تلاشهایی برای اضافه شدن درسهایی همچون حقوق شهروندی به آموزش رسمی شد که ناکام ماند .
* در دهه شصت تضاد چندانی بین سیستم آموزش و جهان زیست ایرانی به چشم نمی خورد ولی به تدریج از دهه هفتاد تحولاتی در جهان زیست ایرانی به وجود آمد . این تحولات در جهان زیست نتوانست تاثیر چندانی بر سیستم آموزشی بگذارد . مهمترین دلیل این عدم تاثیرگذار را باید در تهیه و تصویب « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش » دانست .
در کنار جامعه متکثری که در دهه های هفتاد و هشتاد در انتخاباتهای مختلف خود را نشان میداد، نویسندگان سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اهمیتی برای تکثر موجود در جامعه قائل نشدند
* کتب دینی از ابتدای انقلاب اسلامی به تدریج از بینش به سمت رفتار رفتهاند و تاکید بیشتری بر رفتارهای دینی دارند.
* نظرسنجیهای رسمی نشان میدهد که جامعه ایران مسیری متفاوت با آموزههای دینی آموزش و پرورش را می رود.
* در حال حاضر سیاست گذاران و تصمیم گیران فرهنگی با این گزاره که سیاستهای آموزش و پرورش در زمینه دینداری ناموفق بوده اند موافق نیستند و حداقل در این مورد سکوت میکنند. نمونههای عینی و ملموس این عدم موفقیت در عرصه جامعه به خوبی مشاهده میشود و نتایج موج چهارم پیمایش ارزش ها و نگرشهای ایرانیان نیز آن را به خوبی بیان میکند .
حضور نیروهایی از جامعه که در طول تاریخ معاصر نیز حضور چشم گیری داشتهاند و خواهان حذف کامل دین از عرصه آموزش هستند نیز در برابر سیاستهای رسمی وجود دارد . با این ترتیب رابطه دین و آموزش را باید در میان دو نیروی پیشران رشد پدیده جدایی دین و سیاست که بالتبع شامل آموزش میشود و اصرار سیاست گذاران فرهنگی بر اجرای سیاستهای آموزشی دید.
* در هیچ یک از متون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی اشارهای به حق انتخاب فرد و حق سوال و پرسش نمیشود . اگر هم اشارهای وجود دارد، نتایج این پرسش مشخص و معین شده محسوب می گردد .
این نوع نگرش به مسئله دین و نظام آموزشی و تحولات موجود بررسی رابطه بین دین و نظام آموزشی را ضروری ساخته است.
در حال حاضر برای همه دانش آموزان یک نوع کتاب درسی تهیه میشود و فرض کتب درسی آن است که دانش آموزان همه اصول دینی را پذیرفته اند و حال درصددند تا ایرادهای خود را برطرف نمایند حال آن که کتاب های دینی فوق برای جامعه متکثر امروز چارهساز نیست .
https://sedayemoallem.ir/دیدگاه/item/25311-/واکاوی-رابطه-دین-و-آموزش؛-تاملی-نظری-بر-مسئله-تربیت-دینی-از-منظر-کنش-ارتباطی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« گسترش مرزهای ناامنی می تواند جوامع را به راه های بدون بازگشت برساند »
در حاشیه قتل " امیرمحمد خالقی " : بازسازی فرهنگی جامعه از اوجب واجبات است !
سیدکاظم موسوی جراحی
* نگاه تلسکوپی صرف به محل وقوع جنایت و زوم کردن بیش از اندازه روی مسائلی همچون دانشجو بودن قربانی و یا کم نور و خلوت بودن خیابان محل وقوع جنایت ( در قلب تهران ! ) و یا نبودن کیوسک پلیس اگر چه مهم است اما تنها ریشه مشکل نیست و تمرکز صرف بر این عوامل می تواند سایر علل اجتماعی دخیل در شکل گیری این رفتارهای ضد اجتماعی را استتار کرده و به محاق ببرد.
* پر واضح است که ناامنی هایی از این دست ارتباط غیر قابل انکاری با سایر معضلات اجتماعی و فرهنگی دارد که به هر علت مغفول مانده و تداوم این غفلت ها از سوی جامعه به شمول خانواده ها و نهادهای مدنی و فرهنگی و آموزشی همچنین دولت ها باعث شده که ناهنجاری های بدخیم اجتماعی با شیب نسبتا تندی زیر پوست جامعه رشد و نمو داشته باشد ؛ رشدی که کم کم دارد تبدیل به بحران می شود .
* واقعیت این است که جنایت کارانی که مرتکب این جنایت هولناک شده اند قطعا به نان شب محتاج نیستند که بگوییم از سر استیصال دست به این کارها می زنند .
خیلی از آنها صرفا به علت رشد و تربیت در خانواده های از هم پاشیده از همان ابتدای کودکی و نوجوانی وارد این ماجراجویی های تبهکارانه می شوند و خیلی هاشان بعضا از حداقل ثروت و مکنت برخودارند تا جایی که در دوران رسیدگی قضایی به پرونده هایشان با تامین وثیقه موثر بیرون از زندان به سر می برند. این بدان معنی ست که نیاز مالی فوری به اصطلاح « فورس ماژور » دیگر انگیزه اصلی بزه کاران نیست بلکه بزهکاری تبدیل به حرفه و عادت آنها شده است.
* علت را باید در نبود انسجام اجتماعی که خود حاصل شکاف فاحش طبقاتی است جست و جو کرد و به دنبال پاسخ این پرسش بود که چرا یک جامعه با این همه امکانات مالی و بودجه های کلان فرهنگی و تعدد مراکز آموزشی و دانشگاهی نتوانسته و نمی تواند ارتباط معنی دار توام با بازدارندگی با افرادی برقرار کند که به هر علت از مراحل رشد و تربیت و آموزش صحیح برخوردار نبوده اند . در چنین فضایی است که بزه کاران مثل علف های هرز رشد یافته و تکثیر می شوند و شرایط را برای رشد محصولات سالم و مفید و بالنده مزرعه انسانی جامعه ناامن می کنند. همان جفایی که با شادروان امیرمحمد خالقی کردند.
* جامعه اگر می خواهد برای شادروان خالقی گرامی داشت مناسبی به عمل آورد باید زمینه های بروز و ظهور و رشد علف های هرز ضد اجتماع را از بین ببرد تا خدای ناکرده خالقی های دیگری قربانی نشوند چرا که به گفته حکیم فرزانه توس :
گر این تیر از ترکش رستمی است
نه بر مُرده، بر زنده باید گریست
* در واقع تمام این ابزارها به صورت نرم افزارهای خود کنترلی (معنویات) در وجدان اکثر قریب به اتفاق شهروندان وجود داشت و جامعه مثل یک خانواده بزرگ بود .
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25307-/در-حاشیه-قتل-امیرمحمد-خالقی-بازسازی-فرهنگی-جامعه-از-اوجب-واجبات-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آموزش علوم تجربی نه تنها به توسعه مهارتهای علمی و فنی کمک میکند، بلکه در شکلگیری شخصیت و هویت اجتماعی دانشآموزان نیز تأثیرگذار است. این آموزش میتواند به ایجاد جامعه ای آگاه، مسئول و نوآور منجر شود »
نقش معلمان در فرایند توسعه و آموزش علوم تجربی
دکتر رضا مقدسی
* امروزه آموزش دغدغه اصلی انسان های فرهیخته است. از طرف دیگر آموزش علوم تجربی جزو لاینفک آموزش کودکان در سرتاسر جهان است. وقتی از آموزش صحبت می شود، نمی توان بدون توجه به انسان، ویژگی ها، نیازها و آینده او به این امر همت گماشت. چرا که انسان موجودی چند بعدی با آرزوها و نیازهای بسیار متنوع و متفاوت است. پیش تر که جوامع سنتی بودند، نیاز به آموزش چندان جدی نبود و یادگیری ها عمدتا از طریق تجربه انجام می گرفت. ولی در جوامع انسانی کنونی، با سرعت بالای علم و فن آوری، نیاز به آموزش هدف مند و کارآمد امری اجتناب ناپذیر و از مظاهر مهم توسعه یافتگی است.
آموزش به عنوان فعالیت محوری توسعه یافتگی جوامع می باشد و آموزش و پرورش وظیفه اصلی آموزش را در جامعه به دوش می کشد. بنابراین پیمودن مسیر سخت رسیدن به توسعه بدون آموزش و پرورش کارآمد نشدنی است.
معلمان مجریان برنامه های آموزشی هستند. بنابراین معلمان متخصص و متعهد می توانند تسهیل گر توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه باشند. معلمانی که آموزش های تخصصی و حرفه ای به خوبی فراگرفته باشند و تعهد دینی و اخلاقی به آموزش و پرورش در ایران داشته باشند.
* نقش معلم در توسعه
نقش معلم در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه بسیار حیاتی و کلیدی است. معلمان نه تنها به آموزش و پرورش دانشآموزان میپردازند، بلکه به شکلگیری شخصیت، ارزشها و مهارتهای آنها نیز کمک میکنند. بنابراین، معلمان از طریق آموزش فرایند توسعه را تسریع کرده و انجام آن را با هزینه کمتر و کیفیت بهتر ممکن می کنند. بهطور کلی، معلمان بهعنوان الگوهای اجتماعی و فرهنگی، نقش بسیار مهمی در توسعه پایدار و پیشرفت جامعه ایفا میکنند. آنها با آموزش و پرورش نسلهای آینده، به شکلگیری آیندهای بهتر کمک میکنند.
در زیر به برخی از نقشهای مهم معلمان در توسعه اشاره میشود:
1- آموزش و یادگیری: معلمان مسئول انتقال دانش و مهارتها به دانشآموزان هستند. آنها با استفاده از روشهای آموزشی مناسب، به یادگیری مؤثر و عمیق کمک میکنند.
2- توسعه مهارتهای اجتماعی: معلمان به دانشآموزان کمک میکنند تا مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را یاد بگیرند. این مهارتها شامل کار گروهی، حل تعارض و ارتباط مؤثر است که برای موفقیت در زندگی اجتماعی و حرفهای ضروری هستند.
3- ایجاد تفکر انتقادی: معلمان با تشویق دانشآموزان به پرسش گری و تحلیل اطلاعات، به توسعه تفکر انتقادی و خلاقیت در آنها کمک میکنند. این مهارتها برای مواجهه با چالشهای آینده بسیار مهم هستند.
4- ترویج ارزشها و اخلاق: معلمان نقش مهمی در انتقال ارزشها و اصول اخلاقی به دانشآموزان دارند. آنها میتوانند به شکلگیری شخصیت و هویت اجتماعی دانشآموزان کمک کنند.
5- توسعه پایدار: معلمان میتوانند با آموزش مفاهیم توسعه پایدار و محیطزیست، دانشآموزان را به سمت رفتارهای مسئولانه و آگاهانه در قبال محیط زیست هدایت کنند.
6- تشویق به مشارکت اجتماعی: معلمان میتوانند دانشآموزان را به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه تشویق کنند، که این امر به تقویت حس مسئولیت اجتماعی و همبستگی در جامعه کمک میکند.
7- حمایت از دانشآموزان با نیازهای خاص: معلمان میتوانند با شناسایی و حمایت از دانشآموزان با نیازهای خاص، به ایجاد فرصتهای برابر برای همه دانشآموزان کمک کنند.
8- توسعه مهارتهای شغلی: معلمان میتوانند با آموزش مهارتهای شغلی و حرفهای، دانشآموزان را برای ورود به بازار کار آماده کنند و به توسعه اقتصادی جامعه کمک کنند.
* آموزش در آینده به شدت تحت تأثیر فن آوریهای نوین و تغییرات اجتماعی قرار خواهد گرفت. این روندها نشان میدهند که آموزش در آینده به سمت شخصیسازی، انعطافپذیری و دسترسی جهانی حرکت خواهد کرد.
https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25305-/نقش-معلمان-در-فرایند-توسعه-و-آموزش-علوم-تجربی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw