صدای معلم یک رسانه مستقل است و به شماره ثبت 78039 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کند . هر گونه استفاده از نام و یا لوگوی صدای معلم در کانال ها و گروه ها جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد . sedayemoallem.ir ارسال مطلب : smiedu1@gmail.com
« وارونگی خدمت جایگزین واقعیت شده است ! »
نگاهی به استقبال کم رمق معلمان دلفانی در "طرح معلم نمونه" : وقتی مستندسازِ نمونه، معلمِ نمونه می شود !
مهدی کیانی برخوردار/ فرهنگی و خبرنگار
* نتایج شناسایی معلمان نمونه شهرستان دلفان در مقاطع مختلف تحصیلی اعلام شد :
میزان شرکت کنندگان در این طرح : حدود ۱/۶درصد
« معلمان ابتدایی: ۵ نفر از مجموع که مشترکا دو نفر اول شدن از مجموع تقریباً ۶۵۰ نیرو
متوسطه اول: ۴نفر شرکت کننده از مجموع تقریباً ۳۵۰ نیرو
متوسطه دوم: ۵ نفر شرکت کننده از مجموع تقریباً ۳۵۵ نیرو
مدیران : 5 نفر از مجموع از مجموع تقریباً ۱۰۰ مدیر
معاونین: ۲ نفر از مجموع کل معاونین
مشاورین: ۳ نفر از مجموع ۴۵ نفر
مراقبین سلامت: ۲ نفر از مجموع
مربی امور تربیتی/ معاون پرورشی: ۷ نفر از مجموع تقریباً ۷۰ نیرو »
علی رغم توانمندی و درخشش معلمان دلفانی در جشنواره ها و همایش های کشوری و ... در شهرستان دلفان کل آمار شرکت کنندگان با احتساب تمامی مقاطع تحصیلی به سی و سه نفر رسید!
* این آسیبشناسی در نگاه نخست با بررسی ویژگیهای شخصی معلمان، نشان می دهد که عوامل فردی از جمله انگیزهها، نگرشها و باورهای آنها نسبت به طرح معلم نمونه باعث شده است که تمایلی به شرکت در این طرح نداشته باشند.
* در گام دوم با بررسی فرم های امتیاز بندی و تحلیل ساختارهای ناقص و فرهنگ سازمانی مدارس و نهادهای آموزشی می توان این گونه استنتاج کرد که این شرایط به نوعی خود مانع بزرگی برای شرکت در طرح انتخاب معلمان نمونه و توانمند در شهرستان دلفان است.
* هر معلمی با تحلیل محتوای آموزشی و نحوه ارائه آن ها برای انتخاب معلمان نمونه احساس می کند که محتوای طرح برای آنها مفید نیست یا به نیازهای آموزشی آنها پاسخ نمیدهد و از سویی خود آیتم ها و فرم ها چالش های زیادی در بطن خود دارند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25386-/نگاهی-به-استقبال-کم-رمق-معلمان-دلفانی-در-طرح-معلم-نمونه-وقتی-مستندسازِ-نمونه،-معلمِ-نمونه-می-شود
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«تو تغییری در درونت ایجاد کن، جهان خودش تغییر خواهد کرد »
سفر همیشه در رفتن نیست
طهماسب کاوسی
گروه گزارش/
با نزدیک شدن نوروز ، تب و تاب سفر کل جامعه ی ایران را فر می گیرد .
تنها ره آورد این مساله ، بر جای ماندن صدها کشته و هزاران مجروح ناشی از تصادفات مرگ بار در جاده های ایران است و به نظر می رسد از دست پلیس و قانون هم دیگر کاری در این زمینه ساخته نیست و از همه مهم تر اراده ای جدی و مستمر برای برخورد موثر و بازدارنده با این ناهنجاری های مرسوم و توحش های مدرن از سوی حاکمیت هم مشاهده نمی شود .
مشخص نیست این عادت غلط از کجا به این آیین باستانی ایرانی ها وارد و ریشه دوانده است در حالی که دید و بازدید و تازه کردن لحظه ها و فرصت « در کنار هم بودن » سال هاست که با توجیهات رنگارنگ به فراموشی سپرده شده است .
این وضعیت به « جامعه فرهنگیان کشور » هم سرایت کرده و با وجود آن که معلمان فرصت تعطیلی سه ماهه در تابستان برای سفر را دارند اما بزرگ ترین دغدغه و دل مشغولی آنان در این تعطیلات طولانی مدت مدارس می شود :
گلایه و انتقاد از وضعیت بد و نامناسب مراکز اسکان فرهنگیان و یا پارتی بازی در پذیرش در خانه های معلم و نظایر آن .
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش از ثبت نام اسکان نوروزی فرهنگیان در ۹۵۶۰ مدرسه و مرکز رفاهی خبر می دهد .
این به آن معناست که حدود 10 درصد از مدارس کل کشور چندین روز پیش از فرا رسیدن نوروز به دلیل آماده شدن برای سرویس دادن به معلمان و... از چرخه طبیعی آموزش خارج می شود و این تعطیلی زود رس به سایر مدارس هم تسری پیدا می کند .
وزارت آموزش و پرورش که که بر حسب قاعده و قانون و منطق وظیفه مهمش باید پرداختن به موضوع « تعلیم و تربیت » و ارتقای آن باشد ؛ کارکرد آن در این مدت به نوعی به پذیرش مهمان و هتل داری تغییر پیدا می کند .
واقعیت آن است که امکانات و شرایط رفاهی در آموزش و پرورش هیچ گونه تناسبی با جمعیت فراوان معلمان ( شاغل و بازنشسته ) ندارد و زورش هم برای بهبود آن نمی رسد .
شاید بهترین کار حداقل برای « قشر فرهنگ ساز » جامعه همان باشد که آقای « طهماسب کاوسی » در یادداشت کوتاهش به رشته ی تحریر درآورده است .
آن را می خوانیم .
https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25385-/سفر-همیشه-در-رفتن-نیست
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« ضرورت امروز روابط عمومی ، جهاد اقناع و تعامل سازنده برای فهم مشترک است »
آقای حسین صادقی رئیس روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ! از مخروبه ی استودیو الفباء و پاسخ گویی چه خبر ؟
صدای معلم گزارش می کند ؛
* « به گزارش مركز اطلاع رساني و روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش، اين استوديو كه توسط مركز اطلاع رساني و روابط عمومي طراحي، ساخته و آماده شده است، از اين پس ميزبان نشست ها و گفت و گوهاي علمي و فرهنگي مرتبط با تعليم و تربيت خواهد بود و از معلمان، دانش آموزان، صاحب نظران و كارشناسان دعوت خواهد شد تا مسائل و موضوعات مرتبط با آموزش و پرورش را در قالب گفت و گوهاي رو در رو و مستقيم مطرح نمايند.
استوديو الفبا همچنين فضايي خواهد بود كه در آن، مواضع رسمي آموزش و پرورش از زبان مسئولان اين نهاد به اطلاع رسانه ها و افكار عمومي خواهد رسيد و مديران ارشد و سياست گذاران آموزش و پرورش با حضور در اين مكان، به پرسش هاي مطرح در فضاي جامعه پاسخ مي گويند كه اين خود گامي مهم در نهادينه كردن فرهنگ پاسخ گويي سريع و دقيق به افكار عمومي محسوب مي شود.
سيد محمد بطحايي در مراسم رونمايي از اين استوديو در سخناني به ضرورت تعامل هرچه بيشتر آموزش و پرورش با رسانهها و افكار عمومي اشاره و اظهار اميدواري كرد كه اين استوديو و مجموعه برنامه هاي مركز اطلاع رساني و روابط عمومي بتواند آموزش و پرورش را به ا ين هدف مهم نزديكتر سازد.
لازم به ذكر است افتتاح اين استوديو با دو گفت و گوي صميمي صورت گرفت. در يكي از اين گفت و گوها دو دانشآموز دختر و پسر از دغدغه ها و نگراني هاي همكلاسي هاي خود با وزير آموزش و پرورش سخن گفتند و پرسشهايي را با وي در ميان گذاشتند.
وزير آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش اين دانش آموزان در ارتباط با كسالت آور بودن برنامه هاي درسي، به لزوم تغيير محتوا و روش ها اشاره كرد و شادابي، مهارت محوري و خلاقيت را از لوازم ضروري تغيير شرايط فعلي عنوان نمود و يكي از موانع اين كار را تنگناهاي مختلف از جمله محدوديت در فضاي مدارس و سازگار نبودن آن با شيوه هاي نوين تدريس و مدرسه داري دانست.
در گفت و گوي ديگري، خانم فتحي، معلم مقطع ابتدايي شهر تهران به گفت و گو با وزير آموزش و پرورش و بيان ديدگاههاي خود پرداخت » .
خبر فوق در 13 آذر 1396 در « صدای معلم » منتشر گردید .
* « حسین صادقی ، رئیس فعلی مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش » مهر 1403 ضمن انتقاد از وضعیت پیشین استودیو الفبا چنین گفته بود :
« « اولین روز معارفه سری به استودیو الفبا و استودیو نگاه زدم.
با مخروبه ای مواجه شدم سرشار از کتاب، بنر، کاغذ و پوسترهای جمع آوری شده حوزه های مختلف!
گو این که اصلاً هيچ گاه استوديويي وجود نداشته است !
ظاهراً آخرين چراغ آن را حدود سه سال پيش خود روشن كرده بودم! تعطيل و بلا استفاده!
بغض خود را فرو خوردم افسوس كه چه كرده ايم با اين همه سرمايه و برنامه !!!
همان روز از همكارانم خواستم كه اين فضا را سامان دهند و الحمدولله امروز بخش اعظمي از آن اتفاق افتاد .
اگر خدا ياريمان كند به همت كورسويي از همكاران دغدغه مندمان در چند روز آينده اولين برنامه خود را ضبط و منتشر خواهيم كرد ».
* مدتی در پرتال وزارت آموزش و پرورش بدون آن که نامی از استودیو الفباء برده شود یک سری « مونولوگ » از سوی برخی مسئولان دوایر ستادی در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر می شد بدون آن که بازخوردی دریافت کند اما در حال حاضر آن هم تعطیل شده و به انتشار فیلم هایی از سیر و سفر وزیر و سایر مسئولان با رویکرد « انتشار اخبار خوب » می پردازد .
* پس از گذشت بیش از 6 ماه از فعالیت حسین صادقی در بخشی که باید مغز متفکر، شریان حیاتی، قلب تپنده و پیشانی نهاد مهم و حساسی مانند تعلیم و تربیت باشد ؛ « صدای معلم » به عنوان رسانه ای که تجربه سه دهه فعالیت رسانه ای را در کارنامه ی خود دارد و با استناد به گزارش هایی که منتشر کرده است ؛ خواهان شفاف سازی و احیای فرهنگ پاسخ گویی و اقناع به صورت رسمی و بر اساس همان پروتکل های وزارت آموزش و پرورش و برنامه های پیشین می باشد .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25379-/آقای-حسین-صادقی-رئیس-روابط-عمومی-وزارت-آموزش-و-پرورش-از-مخروبه-ی-استودیو-الفباء-و-پاسخ-گویی-چه-خبر-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« این دو گروه در ستیز ناآگاهانه با هویت ملی ایران زمین، سال هاست که همکاری نانوشتهای را در نابودی این آیین باستانیِ ایرانی عملیاتی ساختهاند »
"چهارشنبه سوری " و دشمنان آن ؟!
بهروز مرادی/ جامعه شناس
* شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم خود « چهارشنبهسوری » را به روز « تکریم همسایهها » تغییر داده است.
* هر دم از دشمنی با سنتهای ایرانی برگ دیگری ورق میخورد.
گویا در اتاق فکر دشمنان سنتهای کهن ایران زمین، پس از نفی واقعیت آیینهای ملی، مشغول اتخاذ تدابیری برای استحالهی عناصر ساختاری هویت ملی میباشند.
عجیب است که برای این مأموریت نامبارک بودجهی هنگفت میلیاردی از سرمایههای ایران زمین نیز دریافت میکنند.
ستیز بنیادگرایان با هویت ملی تمامی ندارد.
* بنیادگرایان اسلامی از پیش از انقلاب با مظاهر هویت ملی در ستیز بودهاند. رهبران فکری این جریان واپس گرا همچون ابوالاعلی مودودی، ملیگرایی را در تضاد با اسلام میدانند. آنان بر آن بودهاند که در سایهی ستیز با مظاهر هویت ملی، بنیادهای هویت اسلامی مدنظر خود را در جامعه بهجای آن بنشانند و نهادینه کنند.
تلقی نادرست آتشپرستانه از آیین چهارشنبهسوری که ستیز آنان با این سنت ایرانی را نزد آنان توجیه مینموده، درک اشتباه آنها از سنتهای فرهنگی و میراث باستانی را برملا نموده است.
* قضاوت مخدوش آنان نسبت به نقش عناصر هویتساز ملی در حیات مردم، ناشی از سلطهی ایدئولوژی اندیشی بر اندیشهی ناب و رها از وابستگی و عدم درک زبان نمادهای فرهنگ باستانی است.
* اما از سویی دیگر، نفی واقعیت آیین چهارشنبهسوری و چند دهه تلاش برای طرد آن، سبب عدم شناخت فلسفهی عمیق حقیقی آن از سوی نوجوانان و جوانانی گردید که از قضا شوربختانه بسیاری از آنان نیز زبان نمادهای باستانی را فهم نمیکنند و با روشن کردن سه دسته آتش و پریدن از روی آنان ارتباطی همدلانه برقرار نمیسازد و چهارشنبه سوری را تنها به فرصتی برای تخلیهی جنگ درون به بیرون و سرایت ناآرامیهای درونی به محیط بیرونی تبدیل نموده و در این راستا این شب را به ارتکاب انفجارهای هرچه شدید و خلق صداهای مهیب و در نتیجه مردم آزاری، حیوان آزاری، آلودگی صوتی، ایجاد رعب و وحشت برای همهی جنبندگان و ابراز وجود از طریق برهم زدن آسایش همهی باشندگان میپردازد.
* آنان بدون آن که تلاشی در راستای فهم این مراسم تاریخی و انجام رفتاری متناسب با فلسفهی باستانی آن داشته باشند، با سوء استفاده از فرصت این شب، رفتاری غیرمسئولانه با همهی موجودات زنده ابراز میدارند و موجبات آسیبهای متنوعی برای خود و دیگران را فراهم میآورند.
* لذتبریِ آنان از انفجارهای مرگ بار به بهای تخریب جان و آرامش دیگران، توحش است.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25374-/چهارشنبه-سوری-و-دشمنان-آن-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« چرا سخنی می گویید که به آن عمل نمی کنید ؟ »
نامه دریافتی : آقای سخنگو ... اسفند هم تمام شد ! یک ماه پاداش معلمانی که استمرار خدمت دادند چه شد ؟!
صدای معلم منتشر می کند ؛
* تعدادی از معلمان در پیام های مکرری که به « صدای معلم » ارسال کرده اند خواهان عمل به وعده وزارت آموزش و پرورش در مورد یک ماه پاداش معلمانی که استمرار خدمت دادند شدند .
* چهارشنبه ۲۴ مرداد ماه بود که علی فرهادی سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در یک نشست خبری البته بدون دعوت از « صدای معلم » چنین بیان کرد :
« هرکدام از فرهنگیان بازنشسته که داوطلب استمرار خدمت هستند و یا معلمانی که در شهریور امسال بازنشسته می شوند ، داوطلب استمرار خدمت و بازنشستگی خود را یک سال عقب بیاندازند، ۱۳ ماه حقوق می گیرند » .
* یکشنبه 16 دی ماه در نشست خبری علی فرهادی سخنگوی وزارت آموزش و پرورش که در یک مدرسه ابتدایی در دورترین نقطه جنوب شرقی تهران در بلوار ابوذر برگزار گردید ؛ این موضوع یکی از پرسش های « صدای معلم » بود .
مدیر صدای معلم به وعده اعطای یک ماه پاداش حقوق توسط ایشان به معلمانی که استمرار خدمت داده اند اشاره کرد .
فرهادی با صراحت بیان کرد که این مبلغ به آن دسته از معلمان پرداخت خواهد گردید .
https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25371-/نامه-دریافتی-آقای-سخنگو-اسفند-هم-تمام-شد-یک-ماه-پاداش-معلمانی-که-استمرار-خدمت-دادند-چه-شد-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
چگونه است که وزارت آموزش و پرورش از کنار این تعطیلی ها و خسارت ها به سادگی عبور می کند در حالی که « نهاد آموزش و تربیت » خود راسا و به صورت « ذاتی » باید که موسس و مقوم « قانون و احترام به قانون » در جامعه بوده و الگوی بخش های دیگر در این گونه مفاهیم باشد ؟
وزارت آموزش و پرورش اراده ای جدی برای پایان دادن به تعطیلی زودرس مدارس ندارد !
صدای معلم گزارش می کند ؛
* اخبار و گزارش ها نشان می دهند که اکثریت مدارس – دخترانه و پسرانه – به صورت خودسر و آشکار از روز شنبه ( 25 اسفند ) و حتی پیش تر از آن تعطیل شده اند .
* سابق بر این حتی در صورت تعطیلی کلاس ها اما عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر و معاون در محل کار حضور داشتند اما در حال حاضر و به واسطه شلختگی و بی حساب و کتاب بودن نظارت و ارزیابی در مدارس علنا بسته شده اند.
* وقتی مسئولی حرفی می زند و یا بر دستورالعملی تاکید می کند باید که به چگونگی اجرای آن نظارت داشته و با احدی تعارف نداشته باشد وگرنه کسی او را جدی نگرفته و وقعی به سخنان و مواضع او نمی نهد .
* پرسش « صدای معلم » آن است که تا کنون با چند مدیر ، معاون و یا معلم متخلف به علت نقض قانون « برخورد قانونی » شده است ؟
* وظیفه واحد بازرسی در آموزش و پرورش به صورت دقیق چیست و آیا بودن و نبودن آن توفیری برای آموزش و پرورش و فعالیت های آن دارد ؟
* چگونه است که حراست وزارت آموزش و پرورش هنگام تعطیلی و یا اعتصاب در کلاس ها و مدارس به دلیل پی گیری مطالبات صنفی شدیدا با موارد برخورد می کند و برای عوامل و یا عاملان آن ها در هیات های تخلفات اداری پرونده سازی می کند ؛ اما در برابر این گونه تعطیلی های بی قاعده و سلیقه ای مدارس سکوت کرده است ؟
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25369-/وزارت-آموزش-و-پرورش-اراده-ای-جدی-برای-پایان-دادن-به-تعطیلی-زودرس-مدارس-ندارد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« متاسفانه در برخي از رسانه ها به جاي جلب توجه مردم به نامناسب بودن جايگاه برخي مديران ، نقش مخرب ذي نفع های بازدارنده اقتصاد ايران و ....فقط به اعداد ارقام توجه نموده اند و ناشايست بودن برخی مديران رانت خوار را فراموش کرده اند! »
صندوق ذخیره فرهنگیان و مساله جیب معلمان ( 3 ) ؟!
سعید شهسوارزاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم
* اگر راست میگویند، کمک کنند نظارت و مشارکت فرهنگیان بر عملکرد صندوق افزایش پیدا کند.( طبق قانون تجارت ، رکن مجمع عمومي به ارکان صندوق اضافه شود .)
* چه بايد کرد ؟ راه برون رفت از اقتصاد بيمار گونه کشور چيست ؟
راه حل : علمي و فراجناحي است .
« جریانهای ذینفع بازدارنده یکی از مشکلات اساسی امروز اقتصاد کشور است. منافع ذینفعهای منتفع از شرایط موجود مانع عمده و اصلی و بازدارنده تغییر و تحول است و برخورد با آنها احتیاج به جراحی دارد .
تجربه عملي موفق نگاه فراجناحي براي يافتن راهکار برون رفت از بحران چيست ؟
* « تذکر و انتقادي هم از برخي رسانه ها به دليل عدم افشاي ريشه اصلي نابه ساماني هاي اجتماعي و اقتصادي :
از برخي رسانه ها ( اصول گرا ، اصلاح طلب ، مستقل ، حامي دولت ، مخالف دولت ، حامي منتقد دولت ، منتقد حامي دولت و ... ) که به عنوان رکن چهارم دموکراسي دانستن را حق مردم مي دانند ولي به وظيفه رسانه اي خود عمل نکرده يا نمي نمايند مسئولانه انتقاد مي کنم.
متاسفانه در برخي از رسانه ها به جاي جلب توجه مردم به نامناسب بودن جايگاه برخي مديران ، نقش مخرب ذي نفع های بازدارنده اقتصاد ايران و ....فقط به اعداد ارقام توجه نموده اند و ناشايست بودن برخی مديران رانت خوار را فراموش کرده اند! » .
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25367-/صندوق-ذخیره-فرهنگیان-و-مساله-جیب-معلمان-3-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« تعطیلی زودرس در مدارس محصول دو نوبتی شدن مدارس و غلبه خلقیات ایرانی بر نظام آموزشی است »
آموزش و پرورش ؛ تعطیلی زودرس مدارس و مساله خلقیات ایرانی ؟
سید هادی عظیمی/ عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ایران
* در طول سالهای اخیر ، تعطیلی مدارس در روزهای پایانی اسفند به یک مسئله برای وزارت آموزش و پرورش تبدیل شده است. در روزهای اخیر وزیر آموزش و پرورش و معاونانش بر فعال بودن مدارس تا پایان اسفند تاکید داشتهاند. برگزاری امتحانات دو نوبته و عدم برگزاری امتحان در روزهای پایانی سال را باید مهمترین عامل تعطیلی مدارس در پایان اسفند برشمرد.
در سال تحصیلی فعلی، مجازی شدن ممتد مدارس و تعطیلات مربوط به کمبود گاز و برق نیز مزید بر علت شد و تعطیلات زودرس را تشدید نمود .
* برگزاری امتحانات سه ثلثی موجب میشد که دانشآموزان مجبور به حضور در مدرسه بودند و مدارس تا 27 و 28 اسفند در حال برگزاری امتحانات بودند .
* دو نوبتی شدن امتحانات مدارس با این هدف انجام شد که نمرات مستمر و فعالیتهای کلاسی اهمیت بیشتری داشته باشد.
مهندس عزیززاده دبیرکل اسبق شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان طراح نظام دونوبتی معتقد است که اجرای این طرح موجب شد خانوادههایی که فرزند دانشآموز دارند تمام سال درگیر امتحان نخواهند بود .
وی معتقد است : از مهمترین رویکردهای طرح دو نوبتی توجه به ارزشیابی مستمر بود، البته نه امتحانهای مکرّر که نمره دانش آموز از طریق بررسی فعالیتهای دانشآموز در مدرسه و خارج از آن (فعالیتهایی مثل کتابخوانی ، شرکت در فعالیتهای کلاسی، انجام تکالیف درسی ) و نیز نمره دانشآموز در امتحانهای درون کلاسی و غیره از سوی معلم تعیین میشد.( نیم رخ ، من و آموزش و پرورش، هادی عزیززاده، تهران ،نشر مبتکران،1400 ص120). بر اساس همین دیدگاه تعطیلی مدارس در هنگام برگزاری امتحان نوبت اول ممنوع است.
* یکی از نیازهای اساسی طرحهای آموزشی توجه به مسائل فرهنگی و شرایط اجتماعی است و عدم توجه به آنها طرحها را به شکست میرساند.
* رویکرد به حل تعطیلی زودرس مدارس بر مبنای نوع نگرش به آن ارائه میشود. در صورتی که مسئله را فقط محدود به کمبود تاکید مقامات بالاتر بدانیم برای حل مشکل به تاکید بیشتر به صدور بخشنامه اکتفا میشود.
اما اگر مسئله را فراتر از مقررات بدانیم باید به عمق فرهنگ و خلقیات ایرانی مراجعه کنیم. تعطیلی در طول ایام عید بخشی از فرهنگ ایرانی شده است در حالی که تعطیلات رسمی نوروز منحصر به چهار روز ابتدای فروردین است ولی تعطیلات نوروز از منظر افکار عمومی تا پایان سیزدهم فروردین در نظر گرفته میشود. همین روند را میتوان تضاد بین آموزش و پرورش و خلقیات ایرانی دانست .
همین خلقیات ایرانی نیز موجب شده است تبدیل امتحانات سه ثلثی به دو نوبتی منجر به تعطیلی زود رس مدارس شود .
* مسئله اصلی را باید در آنجا دید که نظام آموزشی نتوانسته است در برابر آنچه فرهنگ و خلقیات ایرانی است رویکرد مشخصی داشته باشد و موفق به تغییر آن گردد .
* تعطیلی زودرس در کنار تعطیلیهای دیگر و آموزش مجازی ضربات سختی را به آموزش کشور وارد می کنند.
* یکی از مهم ترین گام های حل مسئله تغییر تقویم آموزشی و آئیننامه های مرتبط به منظور مداخلات سیستمی برای ارتقای قواعد به شمار میرود . برگزاری امتحانات در ماه اسفند، مدارس را سرپا نگه میدارد و باعث میشود که دانشآموزان ملزم به حضور در مدرسه شوند . اینکه مدارس در آذر ماه امتحانات رسمی برگزار نکنند و بر اساس عملکرد و امتحانات داخلی دانشآموزان نمره داده شود و امتحان اسفند ماه به صورت رسمی برگزار شود فضای موجود را تغییر میدهد.
* آنچه خلقیات نادرست را تغییر میدهد گفتمان تغییر است . مدرسه تا زمانی به محلی برای خلاقیت و رشد دانشآموزان و پرسش و اندیشیدن تبدیل نشود زمینه تعطیلی زودرس همچنان وجود دارد و خلقیات خود را به شکلهای دیگری نشان میدهند.
هدف دونوبتی شدن امتحانات اهمیت دادن به کتابخوانی و فعالیتهای کلاسی بود ولی در مصاف با ایستایی مدرسه زمینگیر شد و نتیجهای جز تعطیلی زودرس به همراه نداشته است.
آموزش و پرورش به عنوان یک زیست نهاد میتواند شرایط و لوازم مناسب را فراهم سازد .
متن کامل یادداشت را در « صدای معلم » و در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25365-/آموزش-و-پرورش-؛-تعطیلی-زودرس-مدارس-و-مساله-خلقیات-ایرانی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
به دلایل نامشخص ؟ ؛
جلسه مجمع عمومی تعاونی مصرف فرهنگیان تهران به جای مدرسه فردوسی حکیم در پارک صفا برگزار شد !
صدای معلم گزارش می کند ؛
* همان گونه که پیش تر نیز آمد ؛ ( این جا ) امروز پنج شنبه 23 اسفند قرار بود جلسه مجمع عمومی نوبت دوم تعاونی مصرف فرهنگیان تهران در مجتمع آموزشی فردوسی حکیم واقع در آموزش و پرورش منطقه 5 تهران برگزار گردد اما فرهنگیان عضو ابتدای صبح با درهای بسته این مدرسه غیرانتفاعی رو به رو شدند .
* « سیدحسین علوی ؛ رئیس هیات مدیره تعاونی مصرف فرهنگیان تهران » در گفت و شنود با « صدای معلم » در مورد برگزاری این مجمع گفت :
« برابر قانون تعاون مراحل لازم را برای تشکیل این مجمع انجام دادیم .
مرحله اول را برگزار کردیم . در مرحله دوم چون تعداد فرهنگیان زیاد است قرار بود در مدرسه فردوسی برگزار شود .
از قبل هم با اتاق تعاون و وزارت تعاون هماهنگ کرده بودیم .
« صدای معلم » از وضعیت حضور نماینده تعاون پرسید و آقای علوی در پاسخ اظهار کرد که دو نفر از وزارت تعاون در این جا حضور دارند و نظرشان بر این است که نشست همین جا برگزار شود .
با نیروی انتظامی هم هماهنگ کردیم .
بحث ما این است که این همه مکان فرهنگی و سالن و مدرسه داریم و می خواهیم از آن ها استفاده کنیم دیروز ساعت 2 بعد ظهر درست زمانی که کار اداره تمام شده تلفنی و نه به صورت نامه و یا مکتوب از طرف حراست اداره آموزش و پرورش منطقه 5 گفتند که جلسه لغو شده است .
حتی مدیر مدرسه را تهدید کردند که اگر در مدرسه را باز کنید ؛ مدرسه را پلمپ می کنیم .
و چون زمان نداشتیم و در روزنامه هم اطلاع رسانی شده بود مجبور شدیم جلسه را در پارک برگزار کنیم .
رئیس هیات مدیره شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان تهران در پاسخ به این پرسش که دلایل لغو این نشست از سوی حراست چه بوده است چنین پاسخ داد :
به بازرس ما گفتند که از بالا به ما دستور دادند .
واقعا جای تاسف دارد که از برگزاری این نشست ممانعت کردند » .
* تلاش « صدای معلم » برای یافتن و گفت و شنود با نمایندگان وزارت تعاون به نتیجه ای نرسید .
* درب مدرسه بسته بود و کوشش « صدای معلم » برای گفت و شنود با مدیر مدرسه و یا نمایندگانی از اداره آموزش و پرورش هم به جایی نرسید .
* از نکات مهم و قابل ذکر در تجمع امروز حضور افرادی بود که به گفته ی عوامل اجرایی برگزاری انتخابات « فرهنگی » نبودند و فقط با دفترچه ی بدون عکس برای رای گیری حضور پیدا کرده بودند .
این وضعیتی است که دهه ها در برگزاری مجامع عمومی تعاونی مصرف فرهنگیان رایج بوده و با توجه به ارتقای تکنولوژی و بهره گیری از امکانات رایانه و اینترنت اما تحول خاصی در مکانیسم برگزاری این گونه مجامع عمومی روی نداده است .
* پرویز بهرامی » عضو هیات مدیره این تعاونی ضمن انتقاد از تصمیم نابخردانه ی مسئولان آموزش و پرورش در ممانعت از برگزاری این نشست آن را به نوعی تحقیر فرهنگیان دانست .
« صدای معلم » از ایشان پرسید :
آیا با توجه به این گونه برخوردهای غیرفرهنگی و امنیتی بهتر نبود که دیگر وارد مراحل دیگر مانند رای گیری نمی شدید و حتی با مراجعه به اداره آموزش و پرورش منطقه 5 که در نزدیکی این واحد آموزشی قرار دارد اعتراض خود را به این تصمیم اعلام می داشتید ؟
بهرامی در پاسخ ضمن تایید آن این وضعیت را ناشی از ناراحتی و خشم اعضای شرکت کننده دانست .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25363-/جلسه-مجمع-عمومی-تعاونی-مصرف-فرهنگیان-تهران-به-جای-مدرسه-فردوسی-حکیم-در-پارک-صفا-برگزار-شد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
جلسه مجمع عمومی نوبت دوم تعاونی مصرف فرهنگیان تهران برگزار می شود
* دستور جلسه :
- گزارش هیات مدیره و بازرس / بازرسان
- طرح و تصویب صورت های مالی سال های 1397 الی 1402 و نحوه ی تقسیم سود و بودجه سال جاری شرکت
- انتخاب اعضای اصلی و علی البدل هیات مدیره و بازرس / بازرسان
https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25360-/جلسه-مجمع-عمومی-نوبت-دوم-تعاونی-مصرف-فرهنگیان-تهران-برگزار-می-شود
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« مدارس و دانشگاهها میتوانند فضاهایی برای گفتوگو و تبادل نظر درباره موضوعات اجتماعی و سیاسی ایجاد کنند که به تقویت انسجام اجتماعی کمک کند »
اثرات مخرب جنگ شناختی بر جوامع انسانی و شیوه های مقابله با آن
دکتر رضا مقدسی/ استاد دانشگاه کوثر بجنورد
* نقش آموزش و پرورش و دانشگاهها در مقابله با جنگ شناختی
به نظر می رسد آموزش و پرورش و دانشگاهها نیز نقش حیاتی و بی بدیل در مقابله با جنگ شناختی دارند. این نهادها میتوانند با ارائه آموزشهای مناسب و تقویت مهارتهای لازم، به هویت سازی و افزایش آگاهی و توانمندیهای دانشآموزان و دانشجویان در برابر اطلاعات نادرست و فریبنده و تکنیکهای جنگ شناختی کمک کنند. در زیر به برخی از جنبههای کلیدی این مهم اشاره میشود:
1- توسعه سواد رسانهای: سواد رسانهای به توانایی افراد در تحلیل، ارزیابی و تولید محتوا در رسانههای مختلف اشاره دارد. این مفهوم شامل درک و استفاده از رسانههای سنتی (مانند رادیو، تلویزیون و روزنامه) و رسانههای دیجیتال (مانند وبسایتها، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای آنلاین) میشود.
أ. آموزش سواد رسانهای: مدارس و دانشگاهها میتوانند دورههای آموزشی در زمینه سواد رسانهای ارائه دهند که به دانشآموزان و دانشجویان کمک کند تا توانایی شناسایی منابع معتبر و تحلیل محتوای رسانهای را پیدا کنند.
ب. تحلیل انتقادی: آموزش مهارتهای تحلیل انتقادی به دانشآموزان و دانشجویان این امکان را میدهد که به طور مستقل اطلاعات را ارزیابی کنند و از پذیرش بیچون و چرای آنها جلوگیری کنند.
2- تقویت تفکر انتقادی: تفکر انتقادی به فرآیند تحلیل و ارزیابی اطلاعات، ایدهها و استدلالها بهطور منطقی و نظاممند اشاره دارد. این نوع تفکر به افراد کمک میکند تا بهجای پذیرش بیچونوچرای اطلاعات، آنها را مورد بررسی قرار دهند و به نتایج منطقی و مستدل برسند.
أ. برنامههای درسی: ادغام مباحث تفکر انتقادی در برنامههای درسی میتواند به دانشآموزان و دانشجویان کمک کند تا مهارتهای لازم برای تحلیل و ارزیابی اطلاعات را توسعه دهند.
ب. تشویق به پرسش گری: ایجاد فضایی که در آن دانشآموزان و دانشجویان تشویق به پرسش گری و بحث درباره موضوعات مختلف شوند، میتواند به تقویت مهارتهای تفکر انتقادی کمک کند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25358-/اثرات-مخرب-جنگ-شناختی-بر-جوامع-انسانی-و-شیوه-های-مقابله-با-آن
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
فرزاد شعبانی مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز :
استقلال آموزش و پرورش برایمان مهم و حیاتی است ؛ دخالت نهادهای بیرونی را نخواهیم پذیرفت
رضا قاسم پور / خبرنگار صدای معلم
* فرزاد شعبانی مدیرکل جدید نیز ضمن گرامی داشت شهدای فرهنگی کرونا افزود:آموزش و پرورش فصل مشترک دولت و ملت بوده و آموزش با کیفیت و عدالت آموزشی حق مسلم مردم است. بزرگترین سرمایه ما سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم است و خوشبختانه فرهنگیان در راس گروههای مرجع هستند.
امروزه ملاک توسعه یافتگی، آموزش و پرورش توسعه یافته و با کیفیت است.
امروز زنگ هشدار مدارس دولتی بی کیفیت به صدا درآمده است. ما دور خودمان دیوار نمیکشیم. ایجاد دودستگی در آموزش و پرورش خیانت است. برآنیم تا با وفاق حداکثری کارهای بیشتری انجام دهیم.
ساخت مدرسه با کمک خیرین و جذب اعتبارات استانی و ملی از اولویت های اصلی ماست. در سرانه آموزشی از آخر اولیم. عدالت، شایسته سالاری و قانون مداری سرلوحه کاری ما خواهد بود.
استقلال آموزش و پرورش برایمان مهم و حیاتی است لذا دخالت نهادهای بیرونی را نخواهیم پذیرفت.
* حواشی مراسم تودیع و معارفه:
- موقعی که حجرگشت با شور و اشتیاق از فتوحات خود میگفت یکی از مسئولین عالیرتبه آموزش و پرورش درِگوشی گفت: دو دستاورد اصلی ایشان در اداره کل؛ ساخت یک یادمان ناتمام و البته افزودن دو چشمه سرویس در اداره کل است.
- برای اینکه حب و بغضهای شخصی را در قضاوت دخیل نکنیم سه روز پیش یک نظرسنجی در گروههای عمومی استان البرز انجام دادیم ؛ تورق خروجی نظرات هم استانیها خالی از لطف نیست. از ۲۴۰۰ بیننده پست ۳۲۶ نفر در نظرسنجی شرکت کردهاند. ۵۴ درصد عملکرد حجرگشت را فاجعه و ۳ درصد قابل دفاع میدانند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
- به اذعان فعالان صنفی دوره مدیریتی حجرگشت سیاهترین دوره برای فعالان صنفی و حتی مدیران مستقل بود . عزل فلهای مدیران مستقل، تبعید، تقلیل گروه، انفصال و اخراج معلمان در این دوره به اوج خود رسید.
قلع و قمع نومعلمان به بهانههای سخیف در گزینشها، پروندهسازی و برخورد با معلمان مستقل حدیث مفصلی است که وجدان بیدار فرهنگیان به آن اذعان دارند.
کوتاه سخن این که دوره حجرگشت دوره جولان کوتولهها و انفجار ... در مدیریتهاست.
- به مدیر کل جدید اکیدا توصیه میشود قبل از هر چیز پایشی اساسی در چیدمان حراست، بازرسی و گزینش استان داشته باشند.
https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25356-/استقلال-آموزش-و-پرورش-برایمان-مهم-و-حیاتی-است-؛-دخالت-نهادهای-بیرونی-را-نخواهیم-پذیرفت
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
چرا به اصل 57 قانون اساسی مبنی بر " تفکیک قوا " احترام نمی گذارید ؟
دخالت نمایندگان مجلس در عزل و نصب های آموزش و پرورش تا کی ! از کالبد نیمه جان تعلیم و تربیت چه می خواهید ؟
صدای معلم گزارش می کند ؛
* حکایت دخالت های آشکار و پنهان نمایندگان مجلس که خود باید در درجه ی نخست حافظ و نگهبان تمام عیار قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصول آن باشند به یک قانون نانوشته و یک هنجار مستمر تبدیل شده است .
وزرای آموزش و پرورش هم غالبا برای فرار از تیغ سوال و استیضاح سعی کرده و می کنند تا توقعات بی جای آنان را لبیک گفته و تحت عناوینی مانند تعامل و هم اندیشی آن را توجیه کنند در حالی که مسئولیتی در این زمینه برای خود قائل هم نیستند .
* آسیب شناسی این مساله و راهکار لازم هم پیش تر در « صدای معلم » به تفصیل آمده است :
« صدای معلم » 26 آبان 1400 :
«چگونه می توان پذیرفت فردی که تاکنون و به اذعان برخی نمایندگان مجلس حتی سابقه یک روز تدریس در کلاس و یا مدیریت یک کودکستان را هم نداشته و فاقد تحصیلات و دانش مرتبط با آموزش و علم پداگوژی است ، به یک باره برای تصدی مقام وزارت آموزش و پرورش جهش کند ؟»
شورای عالی آموزش و پرورش شاخص های وزیر شدن در آموزش و پرورش را مشخص و تدوین کند
* پنج شنبه 4 آذر 1400 :
« صدای معلم : از ظرفیت قانونی و از پتانسیل شورای عالی آموزش و پرورش که بالاترین و عالی ترین مرجع سیاست گذاری و تصمیم گیری در آموزش و پرورش هستید استفاده کنید!
"باید در زمینه انتخاب وزیر آموزش و پرورش به یک استاندارد جدی برسیم ؛ این حرف اصلی معلمان کشور است !"
* شنبه 2 اردیبشهت 1402 :
« محی الدین بهرام محمدیان » رئیس پیشین سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و دبیر کل اسبق شورای عالی آموزش و پرورش در مراسم بزرگداشت يكصد و يكمين سال تاسيس شوراي عالي آموزش و پرورش :
"شورای عالی آموزش و پرورش " باید مرجع سیاست گذاری در حوزه وظایف آموزش عمومی باشد ؛ صلاحیت مدیران کل آموزش و پرورش باید در این شورا تصویب شود !
* 23 اردیبهشت 1402 :
علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در گفت و گو با روزنامه رسالت :
انتخاب وزیر در کشور ما، فاقد فرآیند شفاف و مشخصی است ؛ ابزار کار مدیر و یا فرآیند مدیریت، اعتماد و افکار عمومی است
* جمعه 17 اسفند 1403 ؛ یادداشتی از علی جودکی در مورد دخالت نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای برکناری مدیر کل تازه منصوب آموزش و پرورش استان لرستان در « صدای معلم » منتشر گردید .
در زیر بیانیه انجمن اسلامی معلمان ملارد و فعالین فرهنگی و اجتماعی را که برای « صدای معلم » ارسال گردیده را می خوانید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25352-/دخالت-نمایندگان-مجلس-در-عزل-و-نصب-های-آموزش-و-پرورش-تا-کی-از-کالبد-نیمه-جان-تعلیم-و-تربیت-چه-می-خواهید-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« نوروز در نزد ملت کهن سال ایران یکی از آن نشانه های معناداری است که به واسطه مناسکی و جمعی بودنش جز کهن الگوهای ایرانی و برخاسته از ناخودآگاه جمعی آن محسوب می شود »
چرا باز می توان نوروز را بهانه ادامه دادن کرد؟
شیرین یوسفی
* زمستان دارد نفس های آخرش را می کشد. امسال چشم ما در آذربایجان به آسمان خشک شد در حالی که هنوز انتظارمان برای سر رسیدن ابرهای آب دار به سر نرسیده است. می گویند چاله حرارتی حاصل از خشک شدن دریاچه ارومیه جبهه های هوای مرطوب بر فراز دریاچه را پراکنده می کند و ظاهرا از این به بعد این دو مولود زشت توسعه ناپایدار یعنی چاله حرارتی و کم بارشی ، مرتب همدیگر را باز تولید خواهند کرد و ما باید دندان طمع زمستان های پربرف با برکت آذربایجان را برای همیشه بکشیم.
اما آیا می توان به نبودن نگین فیروزه ای ایران عزیز رضایت داد؟ آیا می شود دست روی دست گذاشت و به جبر برآمده از دستکاری غیرمسئولانه انسان نابالغ اما مدرن ایرانی در محیط زیست تسلیم شد؟
آیا می شود کاری برای جبران پیامدهای توسعه ناپایدار در آذربایجان کرد ؟
چگونه می شود این غول هزار سر کشاورزی را بدون آن که امنیت غذایی به خطر افتد در بند کرد؟
چگونه می توان مردمان را به کور کردن ۹۰ هزار حلقه چاه غیر مجاز و مدیران را به تخصیص حق آبه سه و چهاردهم میلیارد متر مکعبی دریاچه مجاب کرد؟
فضای مسموم حاصل از چرخش مدام این افکار آن قدر بضاعت دارد که شور آمدن بهار و ذوق رفتن زمستان را از هر انسان خودآگاهی بستاند....
* تنگی معیشت هم وطنانم ، سفره کوچک خانواده ها، پدرها و مادرهایی که زخم خورده فراق دختران و پسران مهاجرشان هستند . جامعه ای که زیر بمباران سنگین اخبار جهت دار امپراطوران رسانه ای جهان کاملا رها شده است . ناترازی های روانی و عاطفی شدیدی که خودش را در آمار خشونت های پیدا و پنهان فردی و جمعی نشان می دهد . قطعی های مکرر برق و تعطیلی های پی در پی مدرسه ها که انگیزه درس دادن را از معلمان و شور درس گرفتن را از دانش آموزان ربوده است.
مگر با این افکار مشوش ؛ دست و دل آدمی به خانه تکانی می رود؟
مگر با این احوال ، دل و دماغی برای آب و جارو کردن خانه برای میزبانی از بهار خانم باقی می ماند؟
* آخر از منظر نشانه شناسی، جهان و تاریخ فقط از پدیده های ایجابی و فرایندهای اثباتی بیرونی نظیر آنچه که در زندگی روزمره آنها را تجربه می کنیم، ساخته نشده است بلکه جهان سرشار از نشانه های معنادار است.
* از نظر نشانه شناسان ، نشانه های معنادار از پس پدیده های ایجابی و عینی رخ می نماید و از این جاست که تفسیر پدیده های و تداعی های ذهنی آغاز می شود. تداعی ذهنی که راه می افتد روح تخدیر شده در روال روزمرگی های رنج آور و محنت بار به غلیان در می آید و نه تنها تاریخی به درازنای هزاره ها در نوردیده می شود بلکه ذهن خلاق معناساز چون ماشین زمانی متوجه فرداهای پیش رو نیز می شود و رویاها و آرزوهایی برای فردا می آفریند و این چنین می شود که چراغ پر فروغ امید در روزگار تیره و تار حال همواره برافروخته می ماند.
* ما ایرانی ها در گذر تاریخ به طور مستمر ناپایداری را احساس کردهایم و با انقطاع و گسست مانوس بوده ایم و طعم تلخ محنت و درد را به کرارت چشیده ایم و از آن جایی که سرزمین مان در گذرگاه شرق به غرب عالم بوده است، زندگی آرام و بی تنش طولانی مدت را هرگز تجربه نکرده ایم.
* مضافاً فرهنگ دیرپای استبدادی حاکم بر ایران زمین سبب شده است که انسان ایرانی احساس کند که مورد تجاوز ذهنی نظام های سلطه و حاکمیت های نامهربان با زندگی قرار دارد. در این پس زمینه تاریخی انسان ایرانی برای تاب آور شدن چاره ای جز پناه بردن به حافظه ضمنی نداشته و از آن جایی که مجهز به ابزار شاعرانگی بود و صورت های خیالش نیز وسیع ؛ لذا دست به تفسیر نشانه ها و معنابخشی به رنج های تاریخی اش زده است.
وقتی نوروز در این بستر تاریخی معنا می شود مبرزترین مولفه فرهنگ ایرانی یعنی نبوغ بقاء و اصرار تاریخی برای زندگی رخ می نماید.
* جشنی که ایرانیان در آغاز بهار در قالب مناسک جمعی به پا میکنند در واقع نماد مقاومتی با شکوه و فاخر علیه روالهای محنت بار و روزمرگیهای ملال آور جهان اجتماعی شان در طول تاریخ بوده است.
به عبارت دیگر وسعت صور خیال به انسان ایرانی این امکان را میدهد که به اهتزاز درآمدن خاک سرد و فسرده و جریان یافتن زندگی در رگ گیاه و رویش جوانه را بهانه ای برای آشنا زدایی از رنج استبداد و تحقیر اشغال و ناخشنودی از استعمار قرار دهد و در نتیجه با امید آفرینی و خلق امکان های نو از پس شدائد بر آید و زندگی را جانانه و البته به سبک ایرانی پاس بدارد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25350-/چرا-باز-می-توان-نوروز-را-بهانه-ادامه-دادن-کرد؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
عیسی سهرابی مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان : کسانی را منصوب می کنم که به گفتمان دولت چهاردهم پای بند باشند
وزیر حافظ استقلال آموزش و پرورش باشد
دکتر علی جودکی/ لرستان
*** ( سید عیسی سهرابی در جلسه معارفه : مشورت می کنیم، هم فکری می کنیم اما این ما هستیم که برای مجموعه آموزش و پرورش تصمیم گیری می کنیم و قرار نیست کسی به جای ما تصمیم گیری کند ) .
* در این روزهای دشوار که فشارهای طاقتفرسای اقتصادی و اجتماعی مردم را به ستوه آورده، مداخلات ناروا و مکرر برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در امور اجرایی آموزش و پرورش، موجی از نگرانی و ناخشنودی عمیق را در میان فرهنگیان دلسوز و اولیای فرهیخته دانشآموزان برانگیخته است. این مداخلات نه تنها آرامش و ثبات این نهاد بنیادین را برهم میزند، بلکه آینده فرزندان این مرز و بوم را نیز به مخاطره میاندازد.
* آموزش و پرورش، این بنیان استوار توسعه هر جامعه، نقشی بیبدیل در رقم زدن سرنوشت آیندهسازان این سرزمین و پیشرفت کشور ایفا میکند. این نهاد ارزشمند باید از هرگونه تنش و تلاطم سیاسی مصون بماند تا بتواند رسالت خطیر خود را به نحو شایستهای به انجام رساند.
متأسفانه این روزها، دخالتهای غیرمسئولانه و نسنجیده این آرامش را خدشهدار نموده و زمینه بروز اختلال در عملکرد این نهاد محوری را فراهم ساخته است.
* اکنون با گذشت زمانِ اندکی از انتصاب آقای سهرابی به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش استان، زمزمههای نگرانکنندهای مبنی بر تلاش برای برکناری ایشان به گوش میرسد. بنا به شواهد، دلیل اصلی این فشارهای مضاعف، مقاومت مدبرانه ایشان در برابر درخواستهای ناموجه برخی از نمایندگان برای انتصاب افراد خاص در مناصب کلیدی این نهاد است.
* این روند که در آن نمایندگان به جای نظارت بر عملکردها، به دخالت در امور اجرایی میپردازند، نه تنها استقلال اداری آموزش و پرورش را خدشهدار میکند بلکه زمینهساز انتصابات غیرتخصصی شده و به تبع آن، کیفیت آموزش را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. این در حالی است که عملکرد مثبت ایشان - که جنابعالی نیز به آن اذعان نمودهاید - گواهی روشن بر شایستگیشان در اداره این سازمان پیچیده و پهنپیکر است.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25347-/وزیر-حافظ-استقلال-آموزش-و-پرورش-باشد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
شاید بهترین و زیباترین پرسشی که هر ایرانی می تواند و می باید که برای « خودش » مطرح کند آن است که تا چه حد در « توسعه فردی » و تغییرات بنیادین و راه گشا در سه حوزه « اندیشه ، گفتار و کردار » موفق بوده و اگر نبوده است ؛ « صادقانه » آن را ابتدا در درون خودش بجوید به جای آن که به دنبال تقدیر و افتادن در مسیر دوباره و بی حاصل « روزمرگی » باشد و تصور کند که :
« از این ستون به آن ستون فرج است » .
ابتدای توسعه جامعه از « فرد » و در سه حوزه یاد شده می گذرد و تنها مسیر برای تحقق این مطالبه و آرزوی تاریخی ، مطالبه گری حتی در حد نوشتن یک جمله است نه سکوت و تایید وضعیت موجود .
شادی ها و هیجان های آنی ناشی از تحویل سال هم می گذرد اما راه نجات و بهروزی از « تغییر » می گذرد .
« امید گاهی تمام حماقتها را معنای متعالی ابلهانهای میبخشد. مثل امید به تغییر چیزهایی که به زبری پوست کرگدن شده و آدمی رویش، به نازکی بلاهتش، کرم میمالد » ( 1 )
نوروزی که از درون آن تغییر و تحول زاده نشود ؛ چیزی جز تکرار یک روزمرگی بی حاصل و مناسک گرایی بیهوده نخواهد بود
صدای معلم گزارش می کند ؛
« بزرگترین درد ما آدمها این است که با هر شرایطی سازش میکنیم.
وقتی زندگی سخت میشود، هیچ تلاشی برای تغییر شرایط نمیکنیم.
سکوت میکنیم چون میترسیم از اینکه شرایط بدتر شود.
حرف حقمان را قورت میدهیم و با حرف ناحق سازش میکنیم!
با تمام نارضایتیها خو میگیریم و صدایمان هم در نمیآید.
زندگی و خواستههای ما مثل یک خمیربازی در دست آدمهای پر قدرت، تغییر میکند. ما را به اجبار شکل خواستههای خودشان در میآورند و ما باز هم سازش میکنیم.
کمکم روزی میآید که نه کسی صدایمان را میشنود و نه به خواستههایمان اهمیت میدهد چون میدانند ما به هر شرایطی عادت میکنیم و تنها کاری که میکنیم سکوت است.
سکوت کردن ما را به جایی میرساند که دیگر هر جای زندگیمان را نگاه میکنیم حتی کوچکترین نشانهای از آن زندگی که میخواستیم بسازیم پیدا نمیکنیم.
ما سالهاست میسوزیم و میسازیم.
ما سالهاست زندهایم بدون آنکه لحظهای زندگی کنیم » .
"حسین حائریان"
* ترجیع بند و تاکید همواره ی « صدای معلم » در ابتدای هر سال تاکنون ، « تغییر و تحول » بوده است . مساله ای که عموم ایرانی ها با آن بیگانه اند و آغاز آن را از « دیگران » و در « بالا » طلب می کنند .
چرخه ای تکراری و بی حاصل که « تاریخ نه چندان پر افتخار ایران » به آن پاسخ منفی داده است .
* بحران های گوناگون ، « ایران ما » را از هر سو احاطه نموده اما به تناسب وسعت و عمق این بحران ها و چالش ها ، تغییری در روندها و نگرش ها به صورت معنا دار و قابل ملاحظه دیده نمی شود .
* « تعطیلی های فله ای و بی قاعده » در مدارس و البته به سایر حوزه ها هم کشیده شد ؛ ناشی از « ورشکستگی در حوزه ی انرژی » که مسئولان برای آن نام اتوکشیده « ناترازی » را برگزیده اند مهم ترین رویداد سال 1403 بود .
در سال تحصیلی 1403 مدارس در ایران به طور متوسط 50 روز ( و یا نزدیک به دو ماه » تعطیل شدند .
با وجود این کثرت از تعطیلی ها ، اما دانش آموزان و اولیای آنان در همراهی و هم دستی با کادر مدرسه به این هم بسنده نکرده و مدارس در بیشتر نقاط عملا از بیستم اسفند تعطیل شدند .
* وزارت آموزش و پرورش حتی نتوانست از اتوریته ( اقتدار ) خود در حوزه « قانون و آیین نامه های مصوبه » حفاظت نماید و در این موارد کاملا منفعلانه و بی برنامه عمل کرد .
به نظر می رسد این روند حتی در وضعیت بدتر در سال آینده نیز استمرار داشته باشد .
قبلا نوشتیم و انذار و هشدار دادیم :
« تعطیل کردن مدارس با هر بهانه و توجیهی مهم ترین نشانه برای انحطاط یک جامعه است »
* سرکشی مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم به همراه وزیر آموزش و پرورش به مدارس و حتی مشارکت در ساخت مدارس در شکل و شمایل یک « کارگر » در کنار برگزاری نشست با مسئولان این وزارتخانه این نوید را می داد که احتمالا و پس از گذشت بیش از 40 سال و برای نخستین بار ، « آموزش و پرورش » در اولویت های جمهوری اسلامی قرار گرفته اما برخی « نشانه ها » و « عملکردها » خوش بین بودن به این فرضیه ها را به محاق برد .
* با وجود تاکید رئیس دولت چهاردهم بر « وفاق » اما حداقل در حوزه ی « تعلیم و تربیت » این واژه ی مبهم و دراز معنا ، از سوی معلمان پرسش گر و کنش گر « فهم » نشد .
با وجود آن که « فرهنگیان » به عنوان یکی از ارکان شاکله « سازمان رای » در پیروزی پزشکیان ایفای نقش کردند اما « تغییر و امید به تغییر » در این سازمان کم رنگ شد و جان باخت .
* در حال حاضر چیزی که از « نوروز » به عنوان یک « آیین باستانی ایرانی ها » بر جای مانده همان تعطیلی دراز مدت ( 3 یا 4 هفته ای ) برای مدارس و واحدهای آموزشی است که البته قرینه ای به جز ایران در جهان ندارد .
به این اضافه نمایید مرگ و میر و جراحات ناشی از تصادفات مرگ بار و خانمان سوز در جاده های ایران که گویی ایرانیان به جنگ با « یکدیگر » برخاسته اند .
* ابتدای توسعه جامعه از « فرد » و در سه حوزه یاد شده می گذرد و تنها مسیر برای تحقق این مطالبه و آرزوی تاریخی ، مطالبه گری حتی در حد نوشتن یک جمله است نه سکوت و تایید وضعیت موجود .
شادی ها و هیجان های آنی ناشی از تحویل سال هم می گذرد اما راه نجات و بهروزی از « تغییر » می گذرد .
مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25380-/نوروزی-که-از-درون-آن-تغییر-و-تحول-زاده-نشود-؛-چیزی-جز-تکرار-یک-روزمرگی-بی-حاصل-و-مناسک-گرایی-بیهوده-نخواهد-بود
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« ذهنیت توسعه محور در بسیاری از جوانان ما وجود ندارد »
از کلاسهای خالی از دانش آموز تا ذهنیت توسعه: چرا ایران 1404 با سند چشم انداز 1404 فاصله ای بسیار دارد؟
محمد راعی/ معلم
* حالا که نزدیک به شروع سال ۱۴۰۴ هستیم، نگاهها به آینده ایران بیشتر از هر زمان دیگری برجسته شده است.
زمانی که دانشآموز بودم، در کلاس پنجم ابتدایی، اولین بار با سند چشمانداز ۱۴۰۴ آشنا شدم. در کتاب تعلیمات اجتماعی نوشته شده بود که ایران در سال ۱۴۰۴ باید به کشوری پیشرفته تبدیل شود. آن زمان، با چشمان و ذهن کودکانه از خودم پرسیدم:
«سال ۱۴۰۴ من کجا هستم؟ ایران عزیزم کجا خواهد بود؟» شاید نمیدانستم که در آینده، سال ۱۴۰۴ برای من چطور خواهد بود، اما با هر چیزی که به آن فکر میکردم، امید داشتم که روزی کشورم به جایگاهی برتر در جهان برسد.
الان که خودم معلم شدم و به مرور زمان نگاه میکنم، میبینم که این سؤال هنوز برایم مهم است. ایران ۱۴۰۴ در کجا ایستاده است؟
در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی چه پیشرفتی کردهایم؟ آیا به اهداف سند چشمانداز رسیدیم؟
* یکی از مفاهیمی که در تمام این سالها به آن فکر کردهام، نظریات توسعه است.
یکی از این نظریات مهم میگوید که توسعه باید ابتدا در ذهن و نگرش افراد جامعه رخ دهد و سپس به سطح جامعه و ساختارهای اجتماعی سرایت کند.
همان طور که آنتونی گیدنز، جامعهشناس بزرگ، اشاره کرده است، «توسعه اجتماعی زمانی اتفاق میافتد که ذهنیتها و رفتارهای فردی تغییر کند».
اگر جامعهای بخواهد پیشرفت کند، باید افراد آن جامعه ابتدا به تغییرات فکری و فرهنگی دست یابند. در غیر این صورت، توسعه نمیتواند بهطور واقعی در جامعه رخ دهد.
در این رویکردها، تغییرات ذهنی افراد بهعنوان نقطه شروع توسعه تلقی میشود، زیرا وقتی افراد به سطحی از آگاهی و مهارتهای فردی برسند، میتوانند تحولی در جامعه ایجاد کنند.
به عبارت سادهتر، توسعه فردی مقدمهای برای توسعه اجتماعی و جمعی است.
* این روزها، وقتی به کلاس درس میروم و از دانشآموزان میپرسم که چرا اینقدر از درسها فراری هستند و به مدرسه نمیآیند، میفهمم که مشکلاتی جدی در ذهنیتها وجود دارد.
* وقتی افراد به مسئولیت خود در جامعه اهمیت ندهند و به پیشرفت فکر نکنند، به سختی میتوان انتظار داشت که جامعه در مسیر رشد قرار گیرد.
* نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که بخش زیادی از این مشکلات به سیاستها و رویکردهای دولتها در سالهای گذشته برمیگردد. اگر دولتها به جای اتکا به منابع نفتی و سیاستهای کوتاهمدت، به زیرساختهای فرهنگی، آموزشی و اقتصادی توجه بیشتری میکردند، امروز با چنین چالشهایی روبهرو نبودیم.
توسعه از درون یک جامعه باید آغاز شود، اما دولتها باید نقش تسهیلگر را ایفا کنند، نه اینکه مانع پیشرفت شوند.
* ما معلمان بهعنوان افرادی که در خط مقدم آموزش و پرورش نسل آینده کشور هستیم، باید ذهنیت توسعه محور را در دانشآموزان ایجاد کنیم. این کار، همانطور که نظریات توسعه میگویند، از تغییرات در ذهن شروع میشود.
اگر بخواهیم ایران آینده را در جایگاه قابل قبول جهانی ببینیم، باید برای امروز خود فکری بکنیم. باید در هر کلاس درس، در هر نگاه، در هر رفتار فردی، توسعه را از ذهن آغاز کنیم و آن را در جامعه بسط دهیم.
***
این جامعه با این مختصات فکری و فرهنگی محکوم به تکرار و ناکامی و پسرفت است.
مشاهده فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/دانش-آموز/item/25375-/از-کلاسهای-خالی-از-دانش-آموز-تا-ذهنیت-توسعه-چرا-ایران-1404-با-سند-چشم-انداز-1404-فاصله-ای-بسیار-دارد؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« نبض توسعه در هر جامعه در مراکز آموزشی می تپد و معیار سنجش نیز آنجاست اما ما ایرانیان هنوز اهمیت آن را در نیافته ایم »
دارالفنون و رویای تربیت " انسان مدرن " در ایران ! چرا نشد ؟
علی مرادی مراغه ای
* امیرکبیر دارالفنون را حتی دو سال زودتر از دارالفنون ژاپن تاسيس کرد اما پس از کشته شدنش، آن دارالفنون که قرار بود انسانِ جدیدی تربیت کند به چنان وضعی افتاد که به قول بیهقی می خواهم در زیر «قلم را لختی بر وی بگریانم»...
* اولین مسئله، درایت امیرکبیر در برگزیدن اساتید آن بود که از اتریش آورده بود . به خاطر نفوذ دیرین دو کشور استعماری روسیه و انگلیس، امیر از نیروی سومی استفاده کرد که بیطرف بود و دارای پیشینه استعماری نبود یعنی اتریش.
این زمان دسیسه ها بر علیه امیر آغاز شده بود که ناخرسندی و خشم روحانیون نیز به خاطر استخدام معلمین خارجی اضافه شد.
معلمان اتریشی وقتی به ایران رسیدند که ده روز قبل از آن، امیر مغضوب و در فین کاشان کشته شده بود.
* موانع بی شماری در مقابل دارالفنون بود:
برجسته ترین مخالف، خود میرزاآقاخان نوری بود . چون دشمن امیر بود پس از مرگ امیر جانشین او شده می کوشید تمام آثار امیر را نابود کند.
انگلیسی ها نیز مخالف دارالفنون بودند چون معلمانش اتریشی بودند حتی سرهنگ شیل انگلیسی به شاه توصیه می کرد دارالفنون را ببندد چون به ضرر سلطنتش است.
نیروهای سنتی نیز سرسختانه مخالف دارالفنون بودند چون آن را مروج تجدد و فرهنگ غربی می دانستند.
طرفداران پزشکی سنتی نیز که شغل خود را در خطر می دیدند پس به لشکرِ مخالفین پیوستند چون دارالفنون، پزشکی اروپایی را آموزش می داد . اینها باعث شد در کلاس های پزشکی دارالفنون، مدتها تنها به تدریس نظری اکتفا کرده و از ترس تکفیر شدن از هر گونه کالبد شکافی پرهیز نمایند و همین باعث شد پیشرفتی نکند اما خوشبختانه در ۱۲۳۲ش یکی از بیگانگان مسیحی به طرز مشکوکی درگذشت و بازماندگانش براینکه علت مرگش را بدانند از دکتر پولاک خواستند کالبدشکافی کند و اولین کالبدشکافی توسط او و شاگردان دارالفنون صورت گرفت.
البته این مخالفت ها تنها مختص رشته طب نبود ؛ برخی رشته های دیگر نیز بودند مانند اجرای تئاتر!
تالار تئاتر به خاطر عقايد دينى متروك مانده فقط گاهی نمايش هاى خصوصى براى شاه و رجال دولت به وسيله «لومر» فرانسوى، معلم موزيك و مزين الدوله (نقاش باشى) در آن اجرا می شد که پس از چندى به جاى تئاتر نمازخانه شد.
* نیم قرن پس از مرگ امیر و احداث دارالفنون در دو کشور، مخبرالسلطنه که از ژاپن دیدن کرده و همه جا با راهن و كشتى به راحتی سفر کرده بود وقتی به انزلی می رسد دچار اندوه می گردد که چگونه از انزلی به تهران برسد!
«كالسكه هاى شكسته، اسب هاى وامانده، چپرخانه هاى خشك و خالى»
* به دوران احمدشاه که می رسیم خزانه چنان تهی بود که دولت حتی توانایی پرداخت حقوق معلمان دارالفنون را نداشت. در ۱۲۹۳ شش ماه بود حقوق نگرفته و برای مطالبه حقوق معوقه اعتصاب کردند ولی پس از ۲۰ روز دست خالی به کلاس ها بازگشتند زیرا دولت به آنها حواله داده بود که بروند سه هزار آجر کهنه از یک ساختمان دولتی در خیابان جلیل آباد بردارند و خودشان بفروشند!
قرار بوده انسان مدرن از آنجا بیرون بیاید و ایرانِ ویران را به قول امین الدوله، مدرن کند...
https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/25373-/دارالفنون-و-رویای-تربیت-انسان-مدرن-در-ایران-چرا-نشد-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« خاطره، همان ریسمانیست که ما را به خودمان و به دیگران متصل میکند، همان چیزی که ما را انسان میسازد »
خاطره: مادهی خام انسان
طهماسب کاوسی
* حافظه، انبار غبارگرفتهی گذشته نیست، بلکه کارگاهی پویاست که همواره در حال بازسازی و تفسیر است. هر لحظه، خاطرات جدید بر خاطرات کهنه افزوده میشوند، رنگ و بوی زمان را به خود میگیرند و در تار و پود هویت ما تنیده میشوند. این کارگاه، همان جاییست که ما خود را مییابیم، همان جاییست که معنای زندگی را جست و جو میکنیم.
بدون خاطره، انسان گویی در یک لحظهی ابدی و بیمعنا زندانی میشود، بیآنکه بداند از کجا آمده و به کجا میرود.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25370-/خاطره-مادهی-خام-انسان
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« اگر کسی می خواهد وارد حوزه تدریس و معلمی شود باید عاشق باشد و نهاد آموزش و پرورش کشور هم باید همه تلاش خود را به کار گیرد تا عشق تدریس و معلمی را به اهلش واگذارد »
لگد پرانی به دانش آموز : آقای معاون مدرسه ! تناسب جرم و مجازات و فلسفه مدرسه و روح معلمی را فراموش کردید ؟!
سیدکاظم موسوی جراحی
* با احترام فراوان به اکثریت معلمان دلسوز که شخصا از همه آنها درس می آموزم می خواهم بگویم که شرایط اجتماعی به گونه ای است که تقریبا همه مردم به دلایل مشکلات مالی و اجتماعی معمولا کم حوصله و پرخاش جو شده اند و در برخورد با هر حادثه جزئی در زندگی روزمره ناگهان به قول عوام از کوره به در می روند و قبول دارم که معلمین عزیز هم در همین جامعه و با همین شرایط و چه بسا سخت تر زندگی می کنند ؛ اما تفاوت بزرگ شغل شریف معلمی به خصوص در مقطع ابتدایی با دیگر مشاغل در این است که طرف و مخاطب آنان نوجوانان و آینده سازان این کشور هستند و نه مردم عادی کوچه و بازار.
این دانش آموز حتی اگر سهوا دست به این کار زده باشد قطعا باید تنبیه می شد اما تنبیه به معنای واقعی کلمه ؛ یعنی متنبه شدن از رفتار خود و آموزش دیدن از رفتار معلم نه ضرب و جرح فیزیکی آن هم به این شدت و حدّت!
* در واقع معلم عزیز اگر این گونه رفتار می کرد به این دانش آموز و سایر هم کلاسهایش به جای آموزش و ترویج خشونت درس تساهل و مدارا و قانون مداری و رفتار و کنش و واکنش های متناسب در رفتار اجتماعی را می داد تا در آینده و در زندگی شخصی با کوچک ترین مسئله فورا دست به چاقو و چماق و مشت و لگد نشوند و بدانند که مشکلات پیش رو از طرف هر کسی که باشد منطقا و قانونا با آرامش و با کمترین هزینه قابل حل است.
* بسیاری از این رفتارها و ناهنجاری هایی که متاسفانه این روزها در اطرافمان می بینیم ریشه در همین خشونت های کلامی و فیزیکی دارد که کودکان و نوجوانان دیروز در محیط های خانواده و مدرسه از بزرگترها دیده اند و امروزه آنها را منعکس می کنند.
https://sedayemoallem.ir/دانش-آموز/item/25368-/لگد-پرانی-به-دانش-آموز-آقای-معاون-مدرسه-تناسب-جرم-و-مجازات-و-فلسفه-مدرسه-و-روح-معلمی-را-فراموش-کردید-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«پلیس آلمان هنگام باز بودن مدارس، در فرودگاههای این کشور خانوادههایی را که با فرزندان شان در حال سفر هستند را بازرسی و با مدارس این دانشآموزان ارتباط برقرار میکند تا مطمئن شود که والدین شان از مدرسه اجازه گرفتهاند »
مجازات های قانونی از پول نقد تا زندان برای خانواده هایی که به خاطر رفتن به سفر فرزندانشان را از مدرسه خارج میکنند !
* رفتن به مدرسه در کشور اتریش، بین سنین ۶ تا ۱۵ سال اجباری است. اگر دانشآموزی سه روز متوالی غیبت غیر مجاز داشته باشد و مسئولان مدرسه آن را به مقامات گزارش دهند ممکن است والدین آن دانش آموز بین ۱۱۰ تا ۴۰۰ یورو جریمه و یا حتی تا دو هفته به زندان محکوم شوند. طبق قوانین این کشور، بیش از سه غیبت غیر موجه ممکن است به عنوان تخلف اداری طبقه بندی شود.
* رفتن به مدرسه و مراکز آموزشی در فرانسه از سن ۳ تا ۱۶ سالگی اجباری است. بر اساس مقررات فرانسه، در برخی موارد دانشآموزان میتوانند به دلیل سفر با والدین شان از مدرسه غیبت کنند اما اگر والدین نتوانند غیبت فرزند خود را توجیه کنند یا دلیل قانع کنندهای برای آن نداشته باشند، ۱۳۵ یورو جریمه خواهند شد. اگر غیبت دانشآموزان تحصیل و آموزش آنها را به خطر بیندازد، ممکن است والدین شان تا دو سال حبس و تا سقف ۳۰ هزار یورو جریمه شوند.
* رفتن به مدرسه در آلمان از سن ۶ تا ۱۶ سالگی اجباری است. اگر والدین بدون اجازه از مدیر مدرسه فرزندانشان را از مدرسه خارج کنند، جریمه خواهند شد. اگر این عمل چند بار از سوی والدینی تکرار شود میتواند پیگرد قانونی داشته باشد.
جریمه خروج غیر مجاز دانشآموزان از مدرسه در ایالتهای مختلف، متفاوت است، به عنوان مثال این جرمه در برمن ۳۵ یورو و در برلین میتواند به دوهزار و پانصد یورو نیز برسد.
پلیس آلمان هنگام باز بودن مدارس، در فرودگاههای این کشور خانوادههایی را که با فرزندان شان در حال سفر هستند را بازرسی و با مدارس این دانشآموزان ارتباط برقرار میکند تا مطمئن شود که والدین شان از مدرسه اجازه گرفتهاند.
والدین دانشآموزان در آلمان میتوانند برای غیبت فرزندانشان از مدرسه درخواست دهند که به صورت موردی ارزیابی میشود.
* رفتن به مدرسه در مجارستان، از سن ۳ تا ۱۶ سالگی اجباری است. در مجارستان قوانین غیبت کردن کمی متفاوت است. سال تحصیلی به دو قسمت تقسیم میشود و در هر نیمه والدین میتوانند فرزندان خود را تا پنج روز بدون ارائه دلیل از مدرسه خارج کنند. با این حال، آنها ابتدا باید از مدرسه اجازه بگیرند.
* رفتن به مدرسه در هلند، از سن ۵ تا ۱۶ سالگی اجباری است. غیبت غیر مجاز از مدرسه میتواند ۱۰۰ یورو در روز جریمه داشته باشد. اگر دانشآموزی به مدت دو هفته به مدرسه نرود والدین او ۹۰۰ یورو جریمه میشوند.
* رفتن به مدرسه در اسپانیا از ۳ تا ۱۶ سال اجباری است. غیبت غیر مجاز دانش آموزان از مدرسه میتواند برای والدین شان جریمه نقدی و حبس از سه تا شش ماه را به دنبال داشته باشد.
جریمه غیبت از مدرسه در مناطق مختلف اسپانیا متفاوت است. این مبلغ در برخی مناطق ۱۵۰۰ یورو است، اما در مادرید میتواند به ۳۰ هزار یورو نیز برسد. با این حال، جریمه فقط در مواردی قابل پیگیری است که دانش آموز بیش از ۲۰ درصد از کلاسها را در یک ماه غیبت کرده باشد.
https://sedayemoallem.ir/آموزش-تطبیقی/item/24276-/مجازات-های-قانونی-از-پول-نقد-تا-زندان-برای-خانواده-هایی-که-به-خاطر-رفتن-به-سفر-فرزندانشان-را-از-مدرسه-خارج-میکنند
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« اگر سازمانی دچار تخلفات اعم از مالی یا دیگر موارد شده باشد هیچ کارشناس یا رئیس روابط عمومی باسابقه و توانمندی نیز نمیتواند توجیهگر تخلفات صورت گرفته بوده یا به گونهای عمل کند که از دید افکار عمومی پنهان بماند »
مسئولیت ها و وظایف " روابط عمومی " در شرایط بی ثباتی مدیریتی آموزش و پرورش ؟
دکتر معصومه بیات/ فعال آموزش و پرورش
* - واقعیت امر این است که فضای مدیریتی وزارتخانه ، معاونتها و سازمانهای اقماری وابسته به آن که حداقل در چهار دولت گذشته بر سر کار آمدهاند دچار تغییرات اساسی شده است. به عبارت روشن و در یک جمله «عمر مدیریتی حاکم بر سازمانها به شدت کاهش یافته یا بیثبات شده است».
* – نکته مهم دیگر این است که همین انتصابهای با عمر کوتاه مدیریتی نیز اکثر بر اساس سفارش ها، لابیها و گزینش افراد خارج از مجموعهها برای قرار گرفتن در راس سازمانهای مربوطه بوده است و متاسفانه چنین انتصابهایی موجب افزایش فضای پرتنش همراه با حاشیه در امور مدیریتی و به تبع آن در فضای رسانه ها شده است.
*– در این شرایط یک راهکار پیشنهادی این است که روابط عمومی آن سازمان با هماهنگی مدیریت زودتر از سایر رسانهها به شفاف سازی و بیان صحیح و به دور از حاشیه در مورد اتفاق صورت گرفته بپردازد.
* – راهکار منطقی برای ایجاد رابطه مثبت توام با همکاری و تعامل با رسانهها حتی رسانههای منتقد و کاملا مخالف سازمان این است که چنین کاری به روابط عمومیها سپرده شود و اگر روابط عمومی سازمانی قادر به انجام چنین کاری نیست بهتر است رئیس روابط عمومی توانمندی برای آن مجموعه انتخاب شود تا اینکه مدیریت ارشد سازمان چنین مسئولیتی را از روابط عمومی گرفته و به واحد یا شخص دیگری واگذار کند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25364-/مسئولیت-ها-و-وظایف-روابط-عمومی-در-شرایط-بی-ثباتی-مدیریتی-آموزش-و-پرورش-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«23 اسفند 1385 بیش از 1000 معلم در برابر مجلس شورای اسلامی که در اعتراض به استرداد لایحه ی مدیریت خدمات کشوری توسط دولت گرد هم آمده بودند بازداشت شدند و برخوردهای تحقیرآمیز و خفت باری با آنان صورت گرفت »
22 اسفند 1403 ؛ محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد درگذشت
صدای معلم گزارش می کند ؛
* در دوران وزارت کوتاه فرشیدی ده ها پرونده در هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش برای معلمان منتقد و فعالان صنفی تشکیل شد.
فرشیدی حتی منتظر رای این هیات ها هم نماند و شخصا برای برخی از معلمان کنش گر انفصال موقت صادر کرد .
* فرشیدی قبل از وزارت و هنگام رای اعتماد به معلمان وعده داد که همچون سایر کارمندان دولت به آنان 2 ماه پاداش خواهد داد اما هیچ گاه به وعده ی خویش عمل نکرد .
محمود فرشیدی در مورد علت محقق نشدن وعده پرداخت پاداش دو ماهه به فرهنگيان در پاسخ به سوال " اکبر اعلمی " نماینده ی تبریز گفت: « با مساعدت دولت و مجلس از سال 1384تا 86، 50 درصد به حقوق فرهنگيان اضافه شده است که بر اين مبنا معادل حدود 6 ماه پاداش است » .
* فرشیدی هیچ گاه به خاطر برخوردهایی که در زمان وزارت وی با معلمان انجام شد عذرخواهی نکرد .
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25361-22-/اسفند-1403-؛-محمود-فرشیدی-وزیر-آموزش-و-پرورش-دولت-احمدی-نژاد-درگذشت
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« از این پس، نه تنها پنجشنبه بلکه بعدازظهر چهارشنبه هم به نوعی تعطیل میشود و کارکنان دولت به تعطیلات میروند! »
نقدی بر مصوبه مجلس در جهت تعطيل نمودن پنج شنبه به جای شنبه : " یک روز دیگر به تعداد روزهایی که ارتباط ما با دنیا قطع است اضافه شد !"
سعید شهسوارزاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم
* سيد ابراهيم رئيسي در 5 آذر 1401در لايحه اصلاح ماده 87 قانون مديريت خدمات کشوري مصوب 1386 به قاليباف در تبصره 4 اصلاحيه ماده مذکور نوشت :
تبصره 4 : همه دستگاه هاي اجرايي اعم از ستادي و استاني، به استثناي بخش عملياتي مراکز و واحدهاي خدمات رساني نظير واحد هاي ذي ربط بهزيستي، بانک ها، بيمارستان ها،مراکز بهداشتي - درماني، امکان ورزشي و واحد هاي نظامي، انتظامي و امنيتي موظفند ساعات کار خود را در پنج روز هفته تنظيم نمايند.
ايران جيب، چهار شنبه 4 مهر 1403 در ضربه سنگین تعطیلی پنجشنبه ها به اقتصاد کشور نوشت :
دولت سیزدهم در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۲ لایحهای را با هدف «افزایش تعداد تعطیلات روزهای هفته و کاهش ساعت اداری» به مجلس شورای اسلامی ارسال کرد. پس از تصویب کلیات این لایحه، تصمیمگیری درباره روز تعطیل جدید به کمیسیون اجتماعی ارجاع داده شد.
* سابقا شنبه بهعنوان روز تعطیل تصویب شده بود که شورای نگهبان به این مصوبه ایراد گرفت.
این طرح اگرچه برای تعطیلی شنبه مطرح شد اما شورای نگهبان با قرائتی مذهبی، خواستار عدم تعطیلی شنبه و تعطیلی پنجشنبهها شد.
احمد فاطمی،نماینده مجلس و عضو کمیسیون اجتماعی،درباره تعطیلی پنجشنبهها گفت: به علت ایراد شورای نگهبان، از شنبه به پنجشنبه تغییر کرد. ما گفته بودیم شنبهها تعطیل شود و اعتقاد ما این بود که شنبه فاصله با جهان را کم می کند اما برخی روی مسائل مذهبی و هم زمانی شنبه با روز مقدس یکی از ادیان، مخالفت کردند.
او همچین افزود: در کمیسیون طیف اصولگرایان و مستقلین حضور دارند و همه موافق تعطیلی شنبه بودند و نمی خواستند این طرح رنگ و بوی دینی بگیرد اما چون شورای محترم نگهبان نظر دیگری داشت، تعطیلی پنجشنبه تصویب شد.
* « براساس دادههای مرکز آمار در برنامه های چهارم تا ششم، رشد تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۳.۵ درصد بوده است و ما در این سه برنامه به رشد هشت درصد نرسیدیم و میانگین رشد اقتصادی در این سه برنامه ۱.۸ درصد بوده است. » .
* « آنچه مانع دست یابی به رشد مطلوب شده است ؛ کمبود منابع ارزی، ضعف شدید جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی، نامساعد بودن فضای کسب و کار، ناترازی آب و برق و گاز، کمبود منابع مالی و استهلاک سرمایه و منفی بودن نرخ سرمایه گذاری در ۱۱ سال گذشته بوده است.
برای رسیدن به رشد اقتصادی هشت درصدی نیاز به حداقل ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی است اما با توجه به تحریم و شرایط اقتصادی سیاسی و اجتماعی جذب این رقم بعید به نظر میرسد » .
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25359-/نقدی-بر-مصوبه-مجلس-در-جهت-تعطيل-نمودن-پنج-شنبه-به-جای-شنبه-یک-روز-دیگر-به-تعداد-روزهایی-که-ارتباط-ما-با-دنیا-قطع-است-اضافه-شد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
در گفت و گو با « صدای معلم » مطرح گردید ؛
اعتراض و هشدار مدیر عامل کانون بازنشستگان آموزش و پرورش تهران به عملکرد بد بیمه ملت و صندوق بازنشستگی کشوری در اجرای قرارداد بیمه تکمیلی درمان
صدای معلم منتشر می کند ؛
* وی ابراز نگرانی کرد که اگر این لج ولج بازی ها در روزهای آینده حل نشود شاهد حضور بازنشستگان در کف خیابان خواهیم بود چون واقعا کارد به استخوان رسیده و برای بسیاری از بازنشستگان که به امید دریافت خسارت درمان از بیمه با قرض هزینه درمان خود را پرداخت کرده ولی بعد از ۸ تا ۹ ماه هنوز هیچ مبلغی از بیمه دریافت نکرده غیر قابل تحمل شده و این درحالیست که آخر هر ماه حق بیمه از حقوق شان کسر و به حساب صندوق بازنشستگی کشوری واریز شده است.
مدیر عامل کانون بازنشستگان تهران به مکاتبات کانونهای بازنشستگی هم در این خصوص اشاره کرد و گفت این نارضایتی اختصاص به تهران ندارد بلکه در کل کشور ، مشکل ضعیف بودن تعهدات بیمه و عدم پرداخت به موقع خسارت درمان وجود دارد و از طرف کانونها نیز به مسئولین ذیربط اعلام شده است.
https://sedayemoallem.ir/بازنشستگان/item/25357-/اعتراض-و-هشدار-مدیر-عامل-کانون-بازنشستگان-آموزش-و-پرورش-تهران-به-عملکرد-بد-بیمه-ملت-و-صندوق-بازنشستگی-کشوری-در-اجرای-قرارداد-بیمه-تکمیلی-درمان
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« مطالعاتی که قرار بود از سال 92 انجام پذیرد به کجا رسید؟ نظرات مخالفان کاهش تعطیلات نوروزی مدارس در سال 1358 منطقی و قابل تامل به نظر می رسد در حالی که مخالفان امروز دلیل و یا منطق مشخصی برای کنش و رفتار خود ندارند ! »
" صدای معلم " از کاهش تعطیلات نوروزی مدارس استقبال می کند
صدای معلم گزارش می کند ؛
* چندی پیش اخباری مبنی بر « کاهش تعطیلات نوروزی » در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر شد .
* حساب کاربری وزارت کشور در شبکه ایکس در واکنش به برخی اخبار درباره کاهش تعطیلیهای نوروزی، این ادعا را کذب دانست .
* « علی اصغر فانی ؛ وزیر آموزش و پرورش » 19 دی 1394 چنین می گوید :
« فانی درباره ی احتمال سامان دهی تعطیلات و کاهش پیدا کردن تعطیلات نوروزی دانشآموز نیز تصریح کرد:
این موضوع که تعطیلات نوروزی کاهش یابد، در سالهای قبل تجربه شد و موفق نبوده است، اما ما در سال ۹۲ و ۹۳ تلاش کردیم کلاسهای درس را تا اواخر اسفندماه دایر نگه داریم.
اگر بتوانیم به غیر از روزهای رسمی تعطیل، فضاها و مدارس را دایر نگه داریم، میتوان امیدوار بود که به مرز ۲۰۰ روز آموزشی در مدارس که مصوب شورای عالی است، برسیم.
* در ۱۰۰ روز گذشته، از ابتدای آذر تا ۱۰ اسفند، مدارس تهران حدود ۵۰ روز تعطیل بودند. این وضعیت نه تنها در تهران، بلکه در بسیاری از شهرهای دیگر کشور نیز مشاهده شد .
* « مسعود کبیری » عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش تصریح می کند :
« از زمانی که زمان آموزشمان را کم کردیم عملکرد آموزشمان هم در مطالعات تیمز و پرلز به شدت کاهش پیدا کرده است. این خودش یک هشدار بزرگ است برای ما که به هر حال زمان آموزش عامل تعیین کننده ای در عملکرد تحصیلی است. مثلا 190 روز را تبدیل می کنیم به 150 یا 160 روز که در مورد عملکرد دانش آموز می افتد.
ما هیچ چاره ای نداریم به جز این که زمان آموزش مان را نگوییم که افزایش دادیم برگردانیم به آن استانداردی که از قبل تعریف کردیم. استانداردی که از نظر ما تعریف می شود حداقل در مورد برنامه درسی هفتاد و پنج درصد از زمانمان را داریم اجرا می کنیم. مقایسه بین المللی که داریم نگاه می کنیم کشورها در مطالعات تیمز و پرلز هستیم از لحاظ زمان آموزش .
استانداردهای یونسکو هم برای دوره ابتدایی 1000 ساعت در 200 روز آموزش توصیه یونسکو برای کشورها است که زمان خودشان را می خواهند انجام بدهند .»
* بیش از 44 درصد دانش آموزان ایرانی دچار « فقر یادگیری » هستند . ( این آمار مربوط به 2 سال پیش است ) .
به عبارت دیگر ، نزدیک به نیمی از دانش آموزان ایرانی به سطح سواد خواندن و نوشتن مورد انتظار نمیرسند و این آمار در مناطق روستایی به ۷۰ درصد افزایش پیدا کرده است .
* نخستین پرسش « صدای معلم » آن است :
« مطالعه ای که فانی حدود 10 سال پیش مطرح کرد اکنون به کجا رسیده است ؟
« زمان آموزش » در حال حاضر و عملا به چند روز از کل سال تحصیلی رسیده است ؟ در حالی که مسئولان و تصمیم گیرندگان با مغالطه سعی می کنند که آموزش مجازی آن هم در چنین وضعیت و ساز و کاری را به « آموزش واقعی و موثر » پیوند بزنند در حالی که به لحاظ علمی این عمل کاملا غلط و بی پایه است .
پس از تغییر نظام آموزشی به وضعیتی که اکنون در آن به سر می بریم ( تبدیل سه ثلث در نظام قدیم به دو ترم در نظام جدید ) تعطیلی پایان سال به یک معضل آموزشی و تربیتی تبدیل شده است .
آیا تغییر ساختار پس از گذشت سال ها یک شکست و عقب گرد آموزشی به حساب نمی آید ؟
* دو هفته تعطیلات رسمی نوروز برای مدارس در کنار تقویم آموزشی غیررسمی که دانش آموزان و اولیای آنان با همراهی و هم دستی کادر مدرسه در برخی اوقات آن را به یک ماه تعطیلی می رسانند نه تنها در « جهان » قرینه و یا مشابهی برای آن یافت نمی شود خودش به یک « طنز تلخ » تبدیل شده است .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25355-/صدای-معلم-از-کاهش-تعطیلات-نوروزی-مدارس-استقبال-می-کند
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« دیگر فقط صدا و بو و رفت و آمد نمیدید، بلکه تاریخ زنده را حس میکرد، تاریخی که در چهرهی هر عابر، در هر لبخند و هر نگاه، جریان داشت »
تاریخ نانوشته
طهماسب کاوسی
* پیرمرد لبخندی زد و نگاهش به دوردستها خیره شد. « تاریخ بازار؟ » با صدایی آرام و گرفته گفت، « تاریخ بازار نه تاریخ شاهان است و نه تاریخ جنگها. تاریخ بازار، تاریخ مردم است. تاریخ قدمهای خسته، خندههای بیدلیل، اشکهای پنهانی، امیدهای کوچک و آرزوهای بزرگ » .
* پیرمرد سکوت کرد و دوباره به عروسکهای چوبیاش خیره شد. دانشجو به فکر فرو رفت. نگاهش به بازار و مردمش تغییر کرده بود.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25351-/تاریخ-نانوشته
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« از سال 1388 که رعب و ترس بر اهالی رسانه حاکم شد فسادهای مالی بيشتر شد »
صندوق ذخیره فرهنگیان و مساله جیب معلمان ( 2 ) ؟!
سعید شهسوارزاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم
* هر اقدامی که به عناوینی ظاهرا زیبا بخواهد حق و سهم و جیب معلم را دولتی و در واقع جیب نهادهای دولتی و عمومی کند، در واقع دست در جیب معلمان کرده است. اگر راست میگویند، کمک کنند نظارت و مشارکت فرهنگیان بر عملکرد صندوق افزایش پیدا کند ».
* با توجه به عقب ماندگي دهه گذشته از اهداف سند چشم انداز براي تحقق اهداف اين سند ، جذب سرمايه هاي خارجي ، رفع موانع توليد ( قاچاق کالا، ذي نفع هاي بازدارنده، تنظیم مقررات گمرکي مناسب ، حمايت از توليد کنندگان داخلي، افزايش بهره وري و مشوق هاي صادراتي و...) ... ضروري مي باشد .
* بعد از نقش آفريني رسانه ها و تشکل ها در افشاي فساد ؛ موارد پيشي گرفتن افراد حقيقي و حقوقي در اين ياد داشت به شرح ذيل ليست مي شود :
- مرکز پژوهشها در گزارش خود بیتوجهی در موضوع حقوق «نامتعارف» برخی مدیران را «مسبوق به سابقه» خواند.
- دادستان دیوان محاسبات نیز ۱۲۳ پرونده را مربوط به سالهایی خوانده که در سالهای ۹۰ تا ۹۴ یعنی دو سال آخر دولت دهم و نیز دو سال ابتدایی دولت یازدهم تشکیل شده است.
- حجتالاسلام اشرفیاصفهانی، رئیس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات نهاد ریاستجمهوری نیز در گفتوگویی تاکید کرد که جنجال فیشهای حقوقی تنها با هدف تضعیف روحانی مطرح شده است.
- به گزارش دنیای اقتصاد، بر مبنای آنچه فیاض شجاعی در گفتوگو با خبرگزاری صداوسیما مطرح کرد، جمع مبالغ این پروندهها 9 / 5 هزار میلیارد تومان است و این پروندهها پس از ارسال به دادسرای دیوان محاسبات به محکومیت مسوولان «ذیمدخل در پرداخت و دریافت» به استرداد این حقوقها و نیز اصلاح احکام کارگزینی منجر شده است.
* از اصحاب رسانه و تشکل هاي مدني انتظار مي رود اگر به چالش خروج بيست هزار میلیارد تومان در دولت قبل بيشتر از فيش هاي حقوقي نمي پردازند ، حداقل به اندازه همين موضوع جنجال آفريني نمايند و به تاريک خانه آن نور بتابانند!
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25345-/صندوق-ذخیره-فرهنگیان-و-مساله-جیب-معلمان-2-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw