صدای معلم یک رسانه مستقل است و به شماره ثبت 78039 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کند . هر گونه استفاده از نام و یا لوگوی صدای معلم در کانال ها و گروه ها جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد . sedayemoallem.ir ارسال مطلب : smiedu1@gmail.com
پست غیرسیاسی برای " معلمان و والدین ایرانی " ؛
" من از عقلم برای فکر کردن استفاده میکنم! "
محمدصادق حدادان / دکترای روان شناسی تربیتی
* لطفاً ویدئو را تا انتها ببینید. به مبانی استدلال سیاسی این نوجوان و تمام رفتار و لحن کلامش توجه کنید .
* ابتدا از آخرین پرسشی که خبرنگار میپرسد شروع میکنم، چون خیلی شبیه پرسشی است که ما هم ممکن است نمونهاش را از فرزندان خود بپرسیم:
«چه کسی این حرفها را به تو یاد داده است؟!»
این پرسش که خود گونهای از مغالطه منشأ است، سعی میکند بهجای بررسی منطق یا محتوای استدلال، بر خاستگاه ایده تمرکز کند تا آن را بیاعتبار کند. اما نوجوان پاسخ مناسبی دارد؛ بلافاصله میگوید: «من از عقلم برای فکر کردن استفاده میکنم!» و بهموقع، بعد از آن، از ادامه دادن فضای مجادله یا متقاعدسازی خارج میشود.
* همین چند گزاره تجلی منشور حقوق بشر و تجربه دو جنگ جهانی و آثار فلاک بار آن بر سرنوشت بشری است و نگاه فراایدئولوژیک در آن موج می زند.
* نوجوان در پاسخ به پرسش «چه کسی این حرفها را به تو یاد داده است؟» میگوید: «من از عقلم استفاده میکنم.». اینجاست که مشخص می شود چرا نوجوان به فضای اندیشیدن و گفت و گو نیاز دارد، او دیگر مصرف کننده ساده اطلاعات و ایده ها نیست و خلاق و عمل گرا ظاهر می شود.
* تأکید مکرر نوجوان بر «ما همه انسانیم» اثبات میکند که اگر در معرض آموزشهای انسانی قرار بگیرند، فارغ از ملیت و دین، همدل و همفکر با تمام بشریت خواهند بود.
*
5- نقد رسانه و آگاهی نسبت به اثرگذاری آنها در حال شکلگیری است
نوجوان میپرسد: «چرا این چیزها را به نام هندو و مسلمان ترویج میکنی؟»؛ به همین دلیل باید سواد رسانهای را در خانه و مدرسه جدی گرفت و به آنها آموخت چگونه پیامهای رسانهای را تحلیل کنند؛ به هر حال واضح است این نسل در مقایسه با گروهی اولی که مخاطب رسانه های اجتماعی بود، آگاه تر و نقاد تر نگاه می کند و آثار رسانه را بهتر می شناسد.
* خروج نوجوان از مجادله نشاندهنده مهارت شناسایی بحث بینتیجه است. باید این توانایی را در آنها تقویت کرد و ارج نهاد؛ نوجوان گفت و گو را محل تبادل اندیشه و نه تغییر آدم ها می داند و وظیفه ای آنی برای اصلاح دیگری به هر روشی قائل نیست.
* مهمترین خواسته این نسل شنیدهشدن است. اگر در خانواده و مدرسه جدی گرفته شوند، کمتر به دنبال مرجعهای کماعتبار خواهند رفت.
https://sedayemoallem.ir/آموزش-تطبیقی/item/25640-/من-از-عقلم-برای-فکر-کردن-استفاده-میکنم
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« مالیاتی که از 1 درصد به 10 یا 11 درصد رسیده، یقین هرگز عادلانه نخواهد بود. طبقه متوسط با سیاست های غلط اقتصادی از جامعه ما حذف گردیده است و بر جمعیت قاعده هرم افزوده شده است »
مصیبتی که دولت معجزه هزاره سوم بر اقتصاد ایران تحمیل کرد و تاکنون استمرار داشته است !
مینو امامی
* دولت احمدی نژاد ماهیت اصلی سوبسید را تغییر و آن را به شکل یارانه نقدی درآورد. در سال 1388طرح هدف مندسازی یارانهها به بهانه رعایت عدالت که از آن به جراحی اقتصادی ایران تعبیر میشد مطرح و در نیمه دوم سال 1389 اجرایی شد و طرح یارانهها به جای تزریق مستقیم به بازار و صنایع به پرداخت نقدی تغییر شکل یافت.
احمدی نژاد معتقد بود که شاید در ظاهر پرداخت یارانه به شرکتهای تولیدی کار سودمندی به نظر برسد اما در واقع این کار بیشتر به نفع شرکتهای تولیدی و به ضرر مردم فقیر و کم درآمد جامعه است. به طور مثال بسیاری از مردم ماشین ندارند و از بنزین استفاده نمیکنند اما یارانه بنزین برای ایشان پرداخت شده و بنزین با نرخ پایینی عرضه میشود که این مورد بیشتر به درد قشر مرفه جامعه میخورد تا مردم ضعیف.
برخی از خانواده ها دو یا سه ماشین دارند که به مصرف و استفاده بیشتر از بنزین و یارانه توسط این خانواده ها منجر می شود. پس در راستای برطرف کردن مشکلات این چنینی و یکسان سازی حقوق مردم، دولت تصمیم گرفت طرح هدف مندسازی یارانهها را اجرا کند.
* مالیات بر ارزش افزوده که از سال 1387 تاکنون سیر صعودی داشته و از عوامل اصلی افزایش قیمت ها و گرانی سرسام آور کالاهاست. شما تصور کنید یک قیمت نهایی از سوی کارخانه به قیمت تمام شده کالا به عنوان ارزش افزوده اضافه شود و یک قیمت دیگر با اضافه کردن سهم دولت از ارزش افزوده مشخص شود که وظیفه هماهنگی و رساندن کالا به دست مصرف کننده را برعهده دارد. اگر دقت کنید بر روی تمامی کالاها نوشته شده: قیمت کارخانه، قیمت مصرف کننده با محاسبه ارزش افزوده.
طرحی که با حرکت نامعقول دولت به تعطیلی برندهای معتبر ملی منجر شد. شاید شما نیز برخی کالاهای مصرفی تان دیگر تولید نمی شود و مجبور شده اید تا تغییر سلیقه یا ذائقه بدهید. چون کارخانه ها و کارگاه های بسیاری مشتری خود را به علت گرانی محصولات از دست دادند و با بالا رفتن قیمت مواد خام و اولیه، تولید دیگر صرفه اقتصادی نداشت. یعنی در کل راه های میانبر برای کسب درآمد در ایران جاذب تر و پردرآمد تر از کسب درآمد از کانال سخت و دشوار تولید گردیده است چون دولت روز به روز عرصه را بر آنان تنگ و تنگ تر نموده است.
هر چه تولید و تولید کننده کمتر، قیمت ها بیشتر. از کاهش تقاضا هم زیاد خبری نبود. چون با پرداخت یارانه نقدی و اخیرا با ارائه کالا برگ الکترونیکی، فقرا نیز مصرف کننده و خریدار انواع کالاها گردیده اند.
* اگر در کشور ما سهام عدالتی پرداخت می شود بدان دلیل است که عدالت اجتماعی رعایت نمی شود. اگر در کشور ما یارانه نقدی یا کالا برگ الکترونیکی پرداخت می شود بدان دلیل است که عدالت اقتصادی رعایت نمی شود.
آموزش، بهداشت، فرهنگ و هنر، فعالیت مشروع، از دیگر بخش هایی است که از عدالت بی بهره مانده اند.
* پرداخت نقدی یارانه ها، انتظارات و توقعات پایداری را در بین اقشار کم درآمد جامعه یا دهک های پایین که قاعده هرم نیز محسوب می شوند، به وجود آورد. به طوری که هیچ دولتی از ترس اعتراض و مقاومت همین قشر، جسارت حذف آن را نیافت و ظاهرا با عادت ناپسندی که در آنان ایجاد شده، و تا جایگزین نشدن رفاه عمومی در دو بخش اقتصادی و اجتماعی که بیشتر یک رؤیاست، تا مدت های مدید هم حذف آن ممکن نخواهد بود.
* صفتی که هر انسانی بدان مبتلاست ؛ « عادت کردن » به یک موقعیت جدید است. عادات انسانی یا خوشایند و ناخوشایند، یا مطلوب و نامطلوب هستند. گاه خودمان این عادات را در خودمان ایجاد می کنیم، گاه دیگری نزدیک به ما عادات را در وجود ما ایجاد و تقویت می کند و گاه دولت این رفتار را در ذهن و باور ما به وجود می آورد. عادتی که دولت در بین مردم یک جامعه به وجود می آورد دارای اهدافی آشکار یا پنهان است. و اساسا دولت در تعقیب اهداف حاکمیت، بیشتر اهداف سیاسی دارد و اصولا کاسه ای زیر نیم کاسه دارد. پرداخت نقدی یارانه یا اخیرا کالابرگ الکترونیکی، از چنین وضعیتی تبعیت می کند.
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25619-/مصیبتی-که-دولت-معجزه-هزاره-سوم-بر-اقتصاد-ایران-تحمیل-کرد-و-تاکنون-استمرار-داشته-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« تمرکز گرایی وزارت آموزش و پرورش در شکلی دیگر ؟! »
سامانه سیدا و آفتابه دار مسجد شاه ؟!
صدای معلم گزارش می کند ؛
* در واقع ؛ سیدا کار معلم و مدرسه را ساده تر کرده اما در سوی دیگر ماجرا ، تمرکز گرایی وزارت آموزش و پرورش بار دیگر خود را در شکلی دیگر نشان داده است .
برای وارد کردن نمرات مستمر در این سامانه ، « بازه ی زمانی » پیش بینی شده و معلمان حتما باید در مهلتی که وزارت آموزش و پرورش مشخص کرده است نمرات را وارد سامانه نمایند .
اگر مدرسه ای بخواهد نمرات را در آن بازه زمانی وارد نکند و یا نمره ای را بعدا تغییر دهد باید از اداره آموزش و پرورش مجوز بگیرد .
مشخص نیست فلسفه ی این کار برای چیست ؟
* مدارس برنامه هماهنگی برای برگزاری امتحانات میان ترم ندارند . از سوی دیگر ؛ اعلام کردن مهلت برای بارگذاری نمرات عملا آزادی عمل معلم را برای ارزشیابی مستمر دانش آموزان تا پایان نیم سال نخست و یا پایان سال تحصیلی زیر سوال می برد .
در واقع ؛ پس از ثبت نمرات مستمر در سامانه دیگر ارزشیابی دانش آموزان بی معنا می شود و انگیزه را از معلم و دانش آموز برای ارزشیابی و بهبود یادگیری محدود و حتی تعطیل می کند .
https://sedayemoallem.ir/دانش-آموز/item/25617-/سامانه-سیدا-و-آفتابه-دار-مسجد-شاه-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« هویت جمعی معلمان به عنوان قشری که میان دو عرصه سیاست و فرهنگ ایستاده است بر مبنای حذف شدگی بنا شده است »
مسئله معلمان یا مسئله معلمی ؟
سید هادی عظیمی/ عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ایران
* دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهور ، روز یکشنبه 14 اردیبهشت در جمع معلمان نمونه از سیستم اداری کشور انتقاد کرد و با بیان اینکه در برخی از ادارات افراد و کارکنان در یک قالب خاص فرو رفته اند، گفت:
« متاسفانه تلاش و پویایی و اینکه تا آخر عمر و بدون وقفه و خستگی باید به دنبال یاد گرفتن و یاد دادن باشیم در ذهن ما ایجاد نشده است درحالی که ما هر لحظه باید تغییر کنیم و با دنیای در حال تغییر ، خودمان را تطبیق دهیم. باید بچه هایی تربیت کنیم که با دنیایی که هر لحظه در حال تغییر است خودشان را وفق دهند، عاشق و توانمند باشند، خلاق ، صادق، راستگو و در حل مشکلات جسور و ریسک پذیر باشند » .
* سخنان رئیس جمهور در شصت و چهارمین سال روز نامگذاری « روز معلم » بیان شده است . معلمانی که روز 12 اردیبهشت 1340 در میدان بهارستان گردهم آمدند تا نسبت به وضعیت معیشت خود اعتراض کنند گمان نمی کردند که اعتراض شان منجر به شهادت دکتر خانعلی و تعیین آن روز به عنوان روز معلم شود.
شهادت استاد مطهری در شامگاه روز 11 اردیبهشت 1358 نیز به تثبیت روز معلم پس از انقلاب اسلامی انجامید .
* در طول شصت و چهار سال گذشته همچنان معلمان به وضعیت معیشت خود معترضند ، همچنان مسئله معلمان در پس گذشته شش دهه حل نشده است و همچنان در بیانیه های روز معلم از مسائل اقتصادی و معیشتی و کمبود حقوق گلایه میشود. در طول این مدت طرح های مختلفی اجرا شدهاند که آخرین آن طرح رتبه بندی معلمان محسوب می شود .
اجرای طرحهای فوق هر چند توانسته مرهمی بر معضلات باشد ولی نتوانسته است به صورت بنیادین مسائل را حل کند و یا گامی برای حل مسئله باشد و همچنان معلمان کمترین میانگین حقوق را در میان کارکنان دولت دارند .
* سخنان رئیس جمهور در جمع معلمان نمونه نیز همچنان تکرار همان سیاست های رسمی در مورد معلمان است که عموم مقامات رسمی در سخنان خود خواهان تحول هستند ولی در عرصه عمل تغییری مشاهده نمی شود .
دیرپایی مسئله معلمان در طول دهههای مختلف امری است که کمتر به چرایی آن پرداخته می شود.
* آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم ترین حوزههای فرهنگی ، مسئولیت بازتولید نظم سیاسی و روابط اجتماعی را ایفا می نماید و هر چه اهداف نظام تعلیم و تربیت ایدئولوژیک تر باشند از معلم انتظار می رود که نقش مهمتری را را در تربیت برعهده گیرند . اما فرهنگ هم میکوشد تا سیاست را تغییر دهد .
* مدرسه به عنوان نبض تپنده آموزش و پرورش باید مکان تلاقی دو عنصر سیاست و فرهنگ دانست . محلی که معلم به عنوان نیروی محرکه تعلیم و تربیت با دانش آموزان که بخش مهم جامعه و مناسبات فرهنگی هستند برخورد دارد .از این رو با مسائلی رو به رو هستیم که مسئله معلمان هستند ولی در میانه دو عرصه سیاست و فرهنگ مسئله معلمی وجود دارد که مناسبات سیاست و فرهنگ آن را شکل میدهد.
مسئله معلمی از این منظر امری فراتر از مسئله معلمان است و به مثابه هسته سخت مسئله سیاست و فرهنگ در جامعه ایران به حساب میآید.
* مهم ترین عاملی که به اعتراض بخشی عمدهای از معلمان میانجامد ، حس حذف شدگی و نادیده گرفته شدن است. حس حذف شدگی را می توان از گفت وگوهای معلمان پایتخت تا دورترین نقاط کشور حس کرد .
* عموم اعتراضات معلمان نیز پیرامون همین حس حذف شدگی است . اینکه دولتها، معلمان را به قشری فاقد امتیاز تبدیل کردهاند و نیازی نیز به تامین خواسته های آنها نمی بینند ناشی از نوع نگرش کلان به مدرسه و سیاست و فرهنگ است .
نگرش نادرست به فرهنگ موجب می شود که دستگاه تعلیم و تربیت بیش از آن که به کثرت موجود در عرصه جامعه بیندیشد بر یکسان سازی تاکید کند و همین یکسان سازی نیز مدرسه را به محلی پرتنش تبدیل می کند که از یک سو معلم باید مجری سیاستهای رسمی یکسان نگر و یکسان ساز باشد و از سوی دیگر در برابر دانش آموزانی قرار گیرد که در برابر یکسان سازی مقاومت می کنند .
* دیرپایی مسئله معلمان در طول بیش از شش دهه گذشته ناشی از بی تفاوتی به مسئله معلمی است . میان معلمان و معلمی باید تفاوت قائل شد. مسئله معلمی امری فراتر از معلمان است. تلاشهای صورت گرفته تاکنون برای حل مسئله معلمان بوده است در حالی که تا وضعیت معلمی تغییر نکند شرایطی معلمان نیز تفاوتی نخواهد کرد.
* در جوامعی که میان سیاست و فرهنگ تناسب برقرار است معلمی جایگاهی متفاوت مییابد و در جوامعی که روابط بین سیاست و فرهنگ تنش آلود باشد وضعیت معلمی نیز عرصه ای پرتنش خواهد شد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25610-/مسئله-معلمان-یا-مسئله-معلمی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« اگر من با تمامی کاستی ها و علیرغم تمامی ناملایمات، تکالیف نقش خود را به جا می آورم، پس شما باغبانان ستادی چرا در به جا آوردن حقوق من تعلّل می جوئید؟ »
قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد !
مینو امامی
* حال با قدری انصاف بگوئید او تا چه حد باید برای اثبات زیبایی های باغبانی خود در ایجاد گلستان و بوستانی سرسبز؛ مبارزه کند. مقاومت کند. مطالبه کند. بی تفاوت و خنثی نباشد. کوه هم با همه صلابت خود از این همه مقاومت، خسته می شود و شروع به سایش و فرسایش می کند.
برای دلخوشی یا فریب، می گویند عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود. پس چرا با این همه ادعای عدل و داد، من و شما در جای اصلی و واقعی خود قرار نگرفته ایم؟! چرا در تربیت من تعلّل می جویند و به عمد رهایم ساخته اند. آخر من علف هرز یا قارچ خودرو که نیستم. من نیز از باغبان خود انتظاراتی دارم. اگر من با تمامی کاستی ها و علیرغم تمامی ناملایمات، تکالیف نقش خود را به جا می آورم، پس شما باغبانان ستادی چرا در به جا آوردن حقوق من تعلّل می جوئید؟
* در نظام آموزشی؛ نیروهایی که خود مفهوم عدالت را رعایت نمی کردند بر مسندی نشستند که خود لایق آن نبودند. پس من گم شدم. در بین این همه سرگشتگی، دستم را که نگرفتید گاه با لگد به قعر حقارت و مستأصلی نیز انداختید. دانش آموزان و والدین آنان مدام در پی غربال گری من بودند. ابتدا دنبال بهترین مدرسه می گشتند و سپس دنبال بهترین معلم. اما من معلم مدرسه دولتی بودم و با انواع مدارس خلّاق شما هم خوانی نداشتم. چون با وجود این که 85 درصد دانش آموزان در مدارس دولتی مشغول تحصیل هستند اما بیشتر امکانات ظاهرفریب در اختیار 15 درصد مابقی مدارس است. ظاهر فریب، چون امکانات آنها نیز با مدارس روز و استانداردهای جهانی آموزش برتر در جهت توسعه پایدار، هیچ سنخیتی ندارد. امکاناتی که فقط رنگ و لعاب هستند و با قرار گرفتن در کنار واقعیت، رنگ می بازند.
* از دیگر سو برای دل فریبی یا باقی ماندن در هویت ایرانی اسلامی، روز شهادت را روز معلم نامیدید. تنها شهیدی که در روزش ساز و آواز به صدا در می آورند شهید مطهری است و مرا از سیل خروشان همکاران در روز جهانی 5 اکتبر، به گوشه ای پرت کردید. تا ندانم. نفهم. نبینم. آن قدر که در گرداب بی تفاوتی، خنثی شوم. آموزش زمانی که رنگ سیاست یا ایدئولوژیک گرفت و معلم بدون آموزش ضمن خدمت یا تعامل گروه های آموزشی و تربیت خارج از دانشگاه های سراسری و دانشسراها، تنها و بی یار و یاور ماند، پر و بالش بشکست.
* 1- از شما می خواهیم دستور تشکیل « سازمان نظام معلمی » را بدهید تا با ایجاد هماهنگی و همفکری، به طور حرفه ای و قانونی اجازه فعالیت داشته باشیم.
2- برای جبران کمبود معلم، از بین فارغ التحصیلان دانشگاه های سراسری نیرو جذب کنید. نیروهای ماهری که دانش کسب کرده و می توانند در طی 3 تا 6 ماه آموزش روش های تدریس و فن معلمی، آمادگی حضور در کلاس های درس را بیابند.
گفته در آموزش و پرورش بسیار است و مثنوی هفتاد من گردد، آنچه که از آن خبری نیست عمل مقیّد به دانش و تجربه روز است.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25608-/قصه-ی-معلمی-که-نیاز-به-عاریت-گرفتن-از-هر-چیز-ناخالصی-ندارد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
پرسش « صدای معلم » آن است که در میان آن همه « معلم نمونه » آن هم در سطح کشوری کسی نبود که در آن نشست به سخنان وزیر آموزش و پرورش واکنش نشان دهد ؟!
اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب " چوپان معلمان " و در جمع " معلمان نمونه " کاملا صحیح و منطبق بر واقعیات است !
صدای معلم گزارش می کند ؛
* سخنان علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در نشست با « معلمان نمونه » خبر ساز شده است .
برخی آن را توهین به شان معلمان و دانش آموزان دانسته اند .
این عده این گونه اظهارات را دون شان معلمی و مقام معلم تلقی کرده و خواهان عذرخواهی وزیر آموزش و پرورش شده اند .
* برآیند سخنان کاظمی در این مورد متوجه « حس مسئولیت پذیری » است که البته نه فقط در آموزش و پرورش بلکه در کل جامعه کم رنگ و یا کاملا بی رنگ شده است .
آن چه در حال حاضر در جامعه کاملا مشهود است ؛ « بی تفاوتی محض » اکثریت جامعه نسبت به وضعیت دیگران و حتی خودشان است و روز به روز وضعیت بغرنج تر و پیچیده تر می شود .
* البته این یک نمونه است و نمی تواند قابل تعمیم به همه جای نظام آموزشی باشد اما واقعیت آن است که معلمان و کادر مدرسه در مجموع به حضور و یا عدم حضور دانش آموزان خیلی حساس نیستند به ویژه در کلاس های پرتراکم و یا پر جمعیت و دانش آموزانی که اصطلاحا شلوغ و بی انضباط هستند و موجب بی نظمی و آشفتگی وضعیت در مدرسه می شوند .
* اما در این میان تمثیل وزیر آموزش و پرورش به عنوان مسئول در امور تعلیم و تربیت و واگذاری نقش « چوپان » به معلمان و به تبع آن تعریف نقش « گوسفند » برای دانش آموزان نهایت بد سلیقگی و ابتذال است .
پرسش « صدای معلم » آن است که در میان آن همه « معلم نمونه » آن هم در سطح کشوری کسی نبود که در آن نشست به سخنان وزیر آموزش و پرورش واکنش نشان دهد ؟
* نمونه بودن یعنی چه و در کجا باید مصداق پیدا کند ؟
معلمی که خود را « نمونه » می خواند اما شهامت و جسارت دفاع منطقی از جایگاه خود را در فرایند « تفکر انتقادی » ندارد و یا به آن واقف نیست ؛ قرار است کدام الگوی رفتاری و اندیشگی را به دیگران و جامعه هدف انتقال دهد .
* این گونه وقایع ناخودآگاه ما را به یاد « معلمان چوخ بختیار » و دغدغه های معلم فقید « صمد بهرنگی » می اندازد .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25603-/اظهارات-علیرضا-کاظمی-وزیر-آموزش-و-پرورش-در-باب-چوپان-معلمان-و-در-جمع-معلمان-نمونه-کاملا-صحیح-و-منطبق-بر-واقعیات-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« معلمانی که به ما آموختند چگونه فکر کنیم و چگونه پرسش کنیم . معلمانی که بی تفاوتی را نشانمان ندادند »
مکثی برای معلمی و معلمان گم شده
زهرا نجاتی/ دبیر علوم اجتماعی شهرستان دلفان استان لرستان
* به یاد تمام معلمان سرزمینم مکث میکنم!
یادِشان را فراموش نخواهم کرد.
نور در غمگینی درونی دلم همیشه به یادشان می تابد.
با قلبی پر از ارادت و احترام و محبت به پیشگاه تمام معلمان و راهنمایان سرزمین ام ؛ به یاد تمام معلمان دلسوز و زحمتکشی که در سایهی سکوت و بیتوجهی، چراغ علم و آگاهی را روشن نگه داشتهاند. معلمانی که در هیاهوی زندگی گم شده اند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25599-/مکثی-برای-معلمی-و-معلمان-گم-شده
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« اگر نمیتوانم آموزش دهم، ناشی از ناپختگی خودم است»
روز معلم بر این معلم ها مبارک باد !
محمدرضا اسلامی
* هیچ اغراق نیست که بگوییم در شکلگیری تمدن غربی مدرن، علم معادلات دیفرانسیل نقشی کلیدی داشته و در بسیاری از جنبههای علمی، صنعتی، و فن آوری، پایهگذار تحولاتی بنیادین بوده است.
* سال ها گذشت تا که فهمیدم در تمام حوزههای رشته تخصصیام ضعف درک پایهای دارم. عملا یک گپ (حفره دانش) با من همیشه همراه بود و این گپ، دشمن «اعتماد به نفس مهندسی» بود. علت اصلی این حفره را نمیفهمیدم تا زمانی که یک استاد ژاپنی که در زندگی خودش «معلم»های خوبی داشت، به زحمت حالیام کرد که توجه ذهنی تو به «کاربرد دانش» است حال آن که اگر بخواهی مفهوم علم را در هر حوزه مهندسی بفهمی نباید از معادلات دیفرانسیل پایه در آن حوزه ، «شتاب زده» عبور کنی.
* این لحظه در زندگی من مثل یک شوک بود.
لحظه ای که متوجه شدم تمام تلاش من این بوده که «نرم افزارهای کامپیوتری» را بیاموزم حال آنکه قبل از آن، معلمهایم وظیفه داشتند که گوش مرا محکم بپیچانند و هشدار بدهند که هی! قدم اول درک صحیح/عمیق معادله دیفرانسیل پایه است.
روز معلم بر چنین معلمانی مبارک مباد.
برای سالهای طولانی من طوطیوار خوانده بودم که: انتگرال بار روی تیر، مساوی میشود با برش (Shear) در آن تیر و انتگرال برش در یک تیر، می شود لنگر/خمش (Moment).
ولی همین سه سطر را معلم ژاپنی میکوشد تا از منظر حساب دیفرانسیل در کله دانش آموز/دانشجو به زحمت فرو کند!
* سالها گذشت تا متوجه شدم که در میان معلمان گذشته ما، رضا عابد کسی بود که میکوشید تا با عربده، فریاد، یا ابزارهای کمک آموزشی در مغز دانشآموز فرو کند که اگر مفهوم ریاضیِ «تغییر Rate of Change» و «مشتق Derivative» را نفهمی، فیزیک را نفهمیده ای. مهندسی «کاربرد» فیزیک و ریاضی است پس مهندسی را هم نخواهی فهمید.
روز معلم بر این معلم ها مبارک باد.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25596-/روز-معلم-بر-این-معلم-ها-مبارک-باد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« وقتی امید از دل معلم رخت ببندد، چگونه میتوان آیندهای روشن را انتظار داشت؟ »
" روز معلم " و " بحران معلمی "
علی زینلی/ معلم - شهرستان خمیر
* واقعیت آن است که بسیاری از این مناسبتها بیش از آنکه تجلی احترام و بزرگداشت واقعی باشند، صرفاً به نامهایی در تقویم محدود شدهاند.
روز معلم نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این روز، معمولاً پیامهایی از سر رفع تکلیف میشنویم؛ جملاتی تکراری، کلیشهای، و گاه بیجان که نه نشانی از درک عمیق مقام معلم دارند و نه هم جایگاه معلمی برایشان ارزشمند است.
* در مناطقی مانند جنوب کشور که من تدریس میکنم، روز معلم با روزهای پایانی کلاسها همزمان میشود. کلاسها، به دلیل گرما پیش از موعد به پایان میرسند.
* روزهای یک سال تحصیلی را از ابتدای مهر با خود مرور میکنم:
کولرهای فرسوده، صندلیهای کهنه و شکسته، نبود یک ویدئو پروژکتور، خرابی سرویس بهداشتی، خودکشی و مرگ دانشآموزم، تردد دانش آموزان با موتور بدون گواهی نامه و کلاه، تصادفها، تعطیلات پشت سر هم، هوای آلوده، نبود کتابخانه، فضای سبز و این یکی دو روز گذشته انفجار در اسکله شهید رجایی و تعطیلی دوباره مدارس چون برگههای کتابی نانوشته در ذهنم قرار گرفته است.
اگرچه مفهوم «سواد» در تعریف امروزی فراتر از توانایی «خواندن و نوشتن» است اما همین تعریف هم به استناد آمارهای رسمی در بیشتر مدارس اتفاق نمیافتد!
* آنچه ما را خسته کرده، تنها فقدان ابزارهای فیزیکی نیست؛ نبود حمایتهای روانی و حرفهای، بیپاسخ ماندن دغدغهها، و انبوه انتظاراتی است که هر سال سنگینتر از پیش، بر دوشمان گذاشته میشود.
* شعارهای هر دولت و هر رئیسجمهور» بهبود کیفیت آموزشی»، «توجه به مدارس دولتی» و...است اما نه اثری از کیفیت است و نه شرایط بهتر میشود.
* فکر میکنم در آستانه روز معلم زمان آن رسیده است که مدیران بالادست صدای این بحران را بشنوند:
مدرسه با تعطیلیها، نمرههای غیرواقعی، کتب درسی ضعیف و نبود انگیزه کافی از معنا تهی شده است. فرهنگ و یادگیری در ذهن دانشآموز رنگ باخته و بیتفاوتی جای شوقِ دانستن را گرفته است.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25594-/روز-معلم-و-بحران-معلمی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« تغيير ماهيت صندوق به خصوصی در اساسنامه 1403، پذيرش اساسنامه در اداره ثبت شرکت ها و درج تغييرات در روزنامه رسمی کشور يک دست آورد برای اين بخش از مطالبه گران مي باشد. از نظر اين مطالبه گران، مديريت ناکارآمد دولتی وصله ناچسب اساسنامه 1403می باشد »
در حاشیه ثبت رسمی ششمين اساسنامه موسسه کاملا خصوصی صندوق ذحیره فرهنگیان ( 2 ) : مطالبه گران ظرفيت تشکيل مجمع عمومي استانی را از دست ندهند !
سعید شهسوارزاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم
* پنجمين تغييرات اساسنامه صندوق ذخيره فرهنگيان ( سند حمايت از اموال يک ميليون و هشتصد هزار عضو اين موسسه کاملأ خصوصي ) در تاريخ 15 / 12 / 1403 در اداره ثبت شرکت ها ثبت و در روزنامه رسمي کشور درج شد.
به عبارت ساده تر ؛ ششمين اساسنامه اين موسسه کاملا خصوصي مراحل قانوني بند ث ماده 88 قانون برنامه هفتم توسعه را طي کرد.
اين اساسنامه نواقص بسيار دارد که مهمترين آن عدم وجود رکن مجمع عمومي در ارکان صندوق است . مديريت ناتوان و مشکل زاي دولتي نه تنها حذف نشده است بلکه به رسميت شناخته شده است . منتخبين اعضا( صاحبان اصلي سرمايه ) در هيات امناي صندوق از اکثريت (شش از يازده ) به اقليت (شش از پانزده ) کاهش يافته است و ...
بر رسانه ها، تشکل ها، مطالبه گران و کنشگراني مدني از جمله نگارنده واجب است با تحليل عميق حقوقي ، اجتماعي، اقتصادي تمامي مواد و تبصره هاي اساسنامه جديد را مورد بررسي موشکافانه قرار بدهند و تغييرات اخير را نقد نمايند .
نقاط قوت اساسنامه جديد را برجسته نمايند و از ماهيت خصوصي پذيرفته شده در اساسنامه حمايت جدي نمايند و شش دانگ مراقب باشند تا از ناحيه نقاط ضعف اساسنامه جديد، به اموال و مطالبات به حق يک ميليون و هشتصد هزار ذينفع صندوق، لطمه اي وارد نشود.
نقش آفريني در تدوين آئين نامه انتخاب هيات امنا نيز در دستور عاجل قرار گيرد .
مطالبه گران ظرفيت تشکيل مجمع عمومي استاني را از دست ندهند.
در روزگاراني که مافياي قدرتمند و پرنفوذ درون و بيرون صندوق با چشم طمع به اموال يک ميليون و هشتصد هزار عضو صندوق مي نگرند و به دنبال دست فرو کردن در جيب معلمان هستند ؛ لازم است از همه مسئولين و نمايندگان محترم مجلس ، تمامي نقش آفرينان جامعه مدني، کليه مطالبه گران و ... که از ماهيت خصوصي صندوق ( احترام به حقوق مالکان و حقوق مالکانه آنان ) دفاع کرده و مي کنند، صميمانه تشکر مي کنم.
اميد است مطالبه گران در سايه تکيه به خرد جمعي، سمفوني دلنشيني خلق نمايند و با حفظ دست آورد هاي اساسنامه جديد به فکر اصلاح نواقص آن باشند .
* اين موضوع (سربازي کاظمي ) را بسياري از بزرگانِ فرهيخته در تمامي شبکه هاي اجتماعي به درستي و به زيبايي از زواياي گوناگون نقد نموده اند و نقد مي نمايند و کنش هاي مناسب نسبت به آن اتخاذ کرده و مي کنند.
اينجانب افتخار حضور در گروهي از فرهيختگان را دارم که در بيانيه شماره 13 معلمان پرسش گر و کنش گر در « صدای معلم » به صورت مفصل به نقد اين خبط بزرگ وزير آموزش و پرورش پرداخته اند .
در تجزيه و تحليل امورِ صندوق ذخيره فرهنگيان، عليرضا کاظمي رئيس هيات امنا مي باشد .
* بزرگترين و نابخشودني ترين خطاي اين جلسه، عدم دعوت از رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي است.
* متاسفانه کاظمي به جاي ايجاد و گسترشِ شفافيت و اصرار به فراهم آوردن شرايط لازم جهت دسترسي همه اعضا به اطلاعاتِ کدالِ داخلي به منظور صيانت از اموال يک ميليون و هشتصد هزار عضو يا توصيه اکيد به مديران حاضر در جلسه به طراحي ساختار نظارتي که همه اعضا در سر تا سر کشور امکان سوت زدن داشته باشند تا قانون سوت زنان در صندوق جاري و ساري شود، به جايگاهِ امور تربيتي قبليِ خود بازگشته وموعظه مي کند.
* يک ميليون و هشتصد هزار عضو صندوق:
- پيگير افزودن رکن مجمع عمومي به ارکان صندوق هستند.
- تخصيص حقوق مالکانه، مطالبه اصلي آنان مي باشد.
- سمت گيري از بنگاه داري به سوي سرمايه گذاري چشم انداز آنان است.
- ورود هلدينگ ها و شرکت ها به بازار سرمايه مطالبه آنان است.
- افزايش شفافيت و ايجاد ساختار مناسب جهت امکان نظارت صاحبان اصلي سرمايه مطالبه عاجل آنان است که در تدوين آیين نامه انتخاب شش نفر سنگر و خاکريز اولي است که قصد تصرف آن را دارند .
- اعضاي محترم و فرهيخته صندوق، به کليه مسئولين درون و بيرون صندوق که راه تعامل و گفت و گو با تمامي مطالبه گران را مسدود نکردند و تلاش نمودند ديوار بي اعتمادي بين اعضا و مسئولين کوتاه تر شود؛ اداي احترام مي کنند.
https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25590-/در-حاشیه-ثبت-رسمی-ششمين-اساسنامه-موسسه-کاملا-خصوصی-صندوق-ذحیره-فرهنگیان-2-مطالبه-گران-ظرفيت-تشکيل-مجمع-عمومي-استانی-را-از-دست-ندهند
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
گروه سرود دبیرستان تیزهوشان علامه مجلسی
🆔 @dizajkhalilnews
دیزج خلیل نیوز👆👆👆
مدیر صدای معلم در نشست خبری به مناسبت هفته معلم 1404 :
پورسلیمان : یکی از این معلمان ناراضی من هستم !
صدای معلم گزارش می کند ؛
* نشست خبری « علی فرهادی ، سخنگو و معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش امروز سه شنبه 9 اردیبهشت در دبیرستان دخترانه متوسطه دوره اول شاهد حضرت معصومه واقع در منطقه 6 تهران برگزار گردید .
تاخیر 20 دقیقه ای آقای سخنگو در ابتدای پرسش و پاسخ خبرنگاران مورد اعتراض « علی پورسلیمان مدیر صدای معلم » قرار گرفت . ( 1 )
پورسلیمان گفت که در 36 سال تدریس اش به یاد ندارد که 36 دقیقه در ورود به کلاس تاخیر داشته است .
فرهادی در پاسخ عنوان کرد که قبل از ورود به نشست برخی خبرنگاران از او پرسش کرده اند .
مدیر صدای معلم این پاسخ را قابل قبول ندانست و تصریح کرد که همه باید در چارچوب قانون حرکت کنند .
* در نشست خبری که در زمان وزارت آقای یوسف نوری در باشگاه فرهنگیان برگزار شد من به وجود جایگاه سخنگویی در وزارت آموزش و پرورش اعتراض کردم .
اگر انتخاب سخنگو برای این وزارتخانه ناشی از اهمیت و وسعت مخاطبان است متاسفانه این اتصال با بدنه برقرار نیست.
در حال حاضر روند اعتماد سازی میان صف و ستاد در سیر قهقرایی خودش قرار دارد .
پست معاونت پشتیبانی در وزارت آموزش و پرورش به اندازه کافی شلوغ است و نیازمند هماهنگی بسیار میان واحدها و دوایر و صرف وقت و انرژی زیاد است .
اگر قرار است این سمت استمرار داشته و اثربخشی و کارایی داشته باشد ؛ یا یک فرد تمام وقت در این جا گمارده شود و یا به روابط عمومی واگذار شود .
* محور دیگری که مورد انتقاد مدیر صدای معلم قرار گرفت فقدان برگزاری نشست خبری علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش با رسانه هاست .
پورسلیمان گفت :
آقای علیرضا کاظمی در 31 مرداد 1403 وزیر آموزش و پرورش شده اما در این مدت حتی یک نشست خبری برگزار نکرده است .
چرا ؟
* در بخش دیگری که به صورت تفصیلی مطرح شد ؛ مدیر صدای معلم انتقادات شفاف و صریحی را نسبت به اجرای فرآیند رتبه بندی معلمان مطرح کرد .
پورسلیمان گفت : آیا رتبه بندی تاثیری در آن چه در کلاس رخ می دهد داشته و یا آن که فقط به نارضایتی بیشتر و تبعیض های درون سازمانی افزون تر انجامیده است ؟
یکی از این معلمان ناراضی خود من هستم .
مدیر صدای معلم دو بار جمله بالا را خطاب به سخنگوی وزارت آموزش و پرورش با صدای بلند مطرح کرد .
* مدیر صدای معلم در بخش دیگری و در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران خواهان ارائه لایحه ی « اجباری کردن آموزش در ایران » توسط دولت شد .
* فرهادی در پاسخ به پرسش صدای معلم در مورد تعداد خروجی های آموزش و پرورش در سال 1404 ؛ تعداد معلمانی که قرار است بازنشسته شوند را 60 هزار نفر عنوان کرد .
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش ورودی های این وزارتخانه در قالب دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و ماده 28 را 62 هزار نفر برشمرد .
فرهادی در ادامه عنوان کرد که در سال قبل 40 هزار معلم بازنشسته استمرار خدمت داده اند . او اظهار امیدواری کرد که این تعداد در سال تحصیلی جدید به همکاری خود با وزارت آموزش و پرورش ادامه دهند .
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش از مشوق هایی گفت که برای استمرار خدمت این گونه معلمان در دست بررسی هستند .
فرهادی یکی دیگر از تحولات مهم این وزارتخانه را تبدیل گفتمان معیشت محور به تربیت محور عنوان کرد . هر چند وی توضیحات مبسوطی در این باره بیان نکرد اما عنوان کرد که وزارت آموزش و پرورش در رسانه ای نکردن پرداخت مطالبات معلمان مصر است .
* نکته ی قابل تامل آن که پس از اتمام زمان نشست و هنگامی که بسیاری از خبرنگاران کلاس را ترک کرده بودند مقادیر معتنابهی از زباله در روی نیمکت ها و نیز کف کلاس توسط خبرنگاران رها شده بود .
و پرسش مهم آن که :
آیا خبرنگاران در کنار پی گیری مسائل آموزش و پرورش به محیط زیست و تاثیر و بازخورد رفتارهای خود بر جامعه هدف توجهی دارند ؟
مشروح پرسش و پاسخ صدای معلم در این نشست خبری منتشر خواهد گردید .
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25587-/پورسلیمان-یکی-از-این-معلمان-ناراضی-من-هستم
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
مغازه دار محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
بساز و بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لوله ها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است.
کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد!
استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را بنام خودش چاپ میکند.
دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود.
پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود.
همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند.
همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که نباید و نشاید.
جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم.
@ketabdooni
@essarat
🌹🌹🌹
« تصمیم به مداخله پلیس در مدارس نه تنها یک اشتباه راهبردی است، بلکه میتواند فضای آموزشی کشور را به شکلی جدی تهدید کند »
مداخله پلیس در مدارس ؛ چرا و به چه قیمتی ؟
طهماسب کاوسی
* اولین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که مدارس باید محیطی امن، حمایتی و پرورشدهنده برای دانشآموزان باشند، نه محیطی که در آن دانشآموزان احساس تهدید و بیاعتمادی کنند. حضور پلیس در مدارس به نوعی میتواند این احساس را تقویت کند که مدارس به جای مکانهایی برای رشد و شکوفایی فکری، تبدیل به محلی برای نظارت و کنترل اجتماعی شدهاند. این امر میتواند تاثیرات منفی بر روحیه و اعتماد به نفس دانشآموزان بگذارد و فضای تعلیم و تربیت را تبدیل به عرصهای از ترس و دلهره کند.
دومین مسئله، نادیده گرفتن جایگاه معلمان و مسئولان آموزشی در فرایند تعلیم و تربیت است. معلمان به عنوان متخصصان حوزه آموزش و پرورش باید در مرکز تصمیمگیریها قرار گیرند و باید توانایی و اختیار لازم برای مدیریت وضعیتهای مختلف را داشته باشند.
مداخله نیروهای پلیس در مدارس، که به نوعی از بیرون به فضای آموزشی تحمیل میشود، میتواند جایگاه معلمان را تضعیف کرده و منجر به ایجاد یک تضاد بین سیاستهای امنیتی و اصول آموزشی شود.
* یکی از پیامدهای این تصمیم ممکن است بیاعتمادی عمومی به سیستم آموزش و پرورش باشد. وقتی که والدین و دانشآموزان احساس کنند که پلیس به عنوان یک نهاد خارجی وارد مدارس شده است، ممکن است سوالاتی در خصوص استقلال سیستم آموزشی و آزادیهای فردی مطرح شود.
در شرایطی که آموزش و پرورش به نقش تربیتی و ساخت شخصیتها توجه دارد، دخالت نیروهای امنیتی میتواند به این اصول لطمه وارد کند.
به علاوه، چنین تصمیماتی میتواند به تدریج به ریشهکنی اعتماد در میان دانشآموزان و معلمان منجر شود. اعتماد متقابل بین دانشآموز و معلم یکی از عوامل کلیدی برای موفقیت در هر نظام آموزشی است. زمانی که دانشآموزان احساس کنند که ممکن است در معرض نظارت امنیتی قرار گیرند، انگیزه آنها برای مشارکت فعال در فرایند یادگیری کاهش مییابد.
* در نهایت، بهترین راه برای تضمین موفقیت سیستم آموزشی، ارتقاء آزادیها و حقوق دانشآموزان و معلمان است. به جای آنکه فضای مدارس را با مداخلات امنیتی و پلیسی تیره کنیم، باید آن را به فضایی پویا و خلاق تبدیل کنیم که در آن دانشآموزان با انگیزه و اعتماد به نفس، آیندهای روشن برای خود و جامعه بسازند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25583-/مداخله-پلیس-در-مدارس-؛-چرا-و-به-چه-قیمتی-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« شاید درد ما همین باشد: ایستادن در زمانی که همه چیز در حال فروپاشی است، با این امید که در دل این خرابیها، هنوز جایی برای ساختن هست »
معلمی در میان طوفان: وقتی اعتماد شکست
محمد راعی/ معلم
* معلمی، زمانی شغل مورد احترام بود ؛ اما حالا گویی برای برخی رسانهها تبدیل به سوژهای شده که هر لحظه باید در معرض قضاوت قرار بگیریم. کافی است یکی از ما خطا کند، یا اشتباهی حتی کوچک، تا بلافاصله تیتر اول اخبار شویم.
در این هیاهوی رسانهای، صداهای بیگناه، معلمانی که با عشق و دلسوزی هنوز در کلاسهایشان ایستادهاند، گم میشود.
رسانهها بهجای بررسی ریشههای این بحرانها، بیشتر به دنبال ایجاد حواشی و ایجاد ترس هستند؛ انگار که هدفشان تنها جلب توجه است، نه اصلاح. آنها بیشتر به دنبال پیچاندن داستان به نفع خودشان هستند تا تحلیل آنچه که واقعا در دل این فاجعهها میگذرد.
* زمانی معلم شدن، آرزویی بزرگ و پرشکوه بود. اما حالا، وقتی به اخبار نگاه میکنم و شنیدهها را میخوانم، احساس میکنم گویی همه ما را به یک دروازهی قضاوت کشاندهاند و هر لحظه ممکن است محکوم شویم. البته همهچیز بر اساس اشتباهات چند نفر نیست؛ بلکه مشکل عمیقتر است. این، تنها نتیجهی بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و حتی ساختاری است که در دل آموزش و پرورش شکل گرفته است.
* آیا رسانهها میتوانند این موضوع را درک کنند؟ یا صرفاً به دنبال سوییچ شدن به تیترهایی هستند که توجه بیشتری جلب کند؟ آیا هیچکسی برای درک عمق این بحران از ریشه، وقت میگذارد؟ یا فقط به دنبال ایجاد احساسات منفی و هیجانات زودگذر است؟ واقعیت این است که رسانهها در این میان نقش بزرگی ایفا میکنند، اما نقششان باید نقد سازنده و منصفانه باشد، نه تبدیل کردن این بحران به یک بازی رسانهای که همه از آن بهرهبرداری کنند.
* امروز، بیشتر از هر زمان دیگری، به این نتیجه میرسم که شاید باید جایی برای بازسازی این اعتماد، این روابط، این دنیای فراموششدهی تربیت پیدا کنیم. شاید باید نگاهی نو به سیستم آموزشی، به نقش معلم و دانشآموز، و به دنیای رسانهها و خانوادهها بیندازیم. اما تا آن روز برسد، معلمها باید همچنان ایستاده باشند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25581-/معلمی-در-میان-طوفان-وقتی-اعتماد-شکست
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« به جای این کارهای خلق الساعه و غیرکارشناسی همان قانون ملغی شده ی تغییر ساعت رسمی ایران را احیا و قانونی کنید »
تغییر ساعت کار مدارس به این شکل با کدام منطق کارشناسی و آموزشی مطابقت دارد ؟!
صدای معلم گزارش می کند ؛
* وزارت آموزش و پرورش در اطلاعیه ای اعلام کرده است :
« ساعت کار مدارس اعم از نوبت اول و دوم از ساعت۶ صبح الی۱۳ خواهد بود » .
* نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا این تصمیم با کدام نگاه کارشناسی اتخاذ شده جز آن که وزارت آموزش و پرورش فقط می خواهد اعلام کند که با تصمیمات دولت هماهنگ است بدون آن که به منافع و مصالح و آینده آموزش توجه داشته باشد ؟
* « پزشکیان در مناظرهها و فضای تبلیغاتی ریاست جمهوری بر آن تاکید داشت که تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و مشاوره علمی Evidence based decision making نیاز کشور ما در عرصه مدیریت است تا از منجلاب آزمون و خطا رهایی یابد.
پزشکیان همواره تاکید می کرد که کار باید همراه با کارشناسی باشد .
حال پرسش این است که این تصمیم بر مبنای کدام شواهد بوده که همواره ترجیع بند سخنان و سخنرانی های رئیس دولت وفاق در محافل و مجالس بوده است ؟
* آقایان بفرمایند در کجای دنیا ( 1 ) دانش آموزان را ساعت 6 صبح به مدرسه می کشانند و آیا اساسا در این زمان ذهن دانش آموزان و حتی معلمان برای یاددهی و یادگیری آمادگی لازم را خواهد داشت ؟
* این گونه تصمیم های خلق الساعه و از جنس سیاسی نشان می دهد که تصمیم سازان و تصمیم گیران برای نظام آموزشی با واقعیت های مدارس ایران آشنا نیستند و صرفا برای « رفع تکلیف » اقدام می کنند بدون آن که به تبعات و عوارض تصمیم های خود بیندیشند و در مورد آن مسئولیت پذیر باشند .
* آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش که در ستاد از کولرهای گازی بهره می جویند ؛ می دانند و می فهمند که چند درصد مدارس عادی دولتی کولر و یا سیستم سرمایشی دارند که به آنان توصیه می کنند دما را حتما روی 25 درجه تنظیم کنند ؟
* پیشنهاد « صدای معلم » به مسئولان جمهوری اسلامی آن است که دست از لجاجت و حال نگری برداشته و همان قانون پیشین و ملغی شده قانون تغییر ساعت رسمی ایران را که حذف آن از ابتدا هم غیرکارشناسی و سلیقه ای بود را دوباره احیا و قانونی کنند .
متن کامل گزارش « صدای معلم » را در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25632-/تغییر-ساعت-کار-مدارس-به-این-شکل-با-کدام-منطق-کارشناسی-و-آموزشی-مطابقت-دارد-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
در مراسم گرامی داشت « روز معلم و بررسی چالشهای آموزش و پرورش » مطرح شد :
نیازمند نقد از درون، مطالبهگری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دورقابچینانیم ؛ میدانِ بازی را به کوتولهها نسپاریم !
گزارشگر : رضا قاسم پور / خبرنگار صدای معلم
* عصر یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۴۰۴ مراسم گرامی داشت « روز معلم و بررسی چالشهای آموزش و پرورش » به همت حزب مردمسالاری شعبه استان البرز در هشتکافه کرج با حضور معلمان ، فعالین فرهنگی و رسانهای با شکوه هرچه تمامتر برگزار گردید.
ابرچالشهای آموزش و پرورش
پس از سخنان آغازین فرامرزی مجری برنامه، رضا قاسمپور دبیر استانی مردمسالاری ضمن خوشامد و تبریک روز معلم به چهار ابر چالش زیر اشاره نمود.
- آموزش و پرورش به عنوان نهاد مصرفی
- عدالت آموزشی گروگان مدارس خاص
- پدیده انفجار ابلهها در سیستم
- امنیت فرهنگی گروگان فرهنگ امنیتی
* محسن صادقیان (رئیس سابق سازمان دانشاموزی و دبیر استانی سازمان عدالت و آزادی) نیز با اشاره به نقش اساسی معلم و مدرسه افزود: علائم بیماری آموزش و پرورش هویداست. منزلت و معیشت معلم زیر سوال است. محصول گزینش افراد همسو با حاکمان، باعث اخلال در فرآیند شایستهگزینی میگردد.
فرار نخبهها محصول بیتدبیریهای دولتها و نداشتن فرصتهای شغلی متناسب با ظرفیت نخبههاست.
دانشآموزان در تصمیمگیریهای مربوط به خود غایبند. حاکمیت باید آموزش و پرورش را در اولویت کاری خود قرار دهد.
* اتابکی دبیر انجمن اسلامی معلمان استان البرز نیز با اشاره به فقدان انگیزه لازم بین دانشآموزان و عدم تطابق شیوههای آموزشی رایج و معلم محور با نیازمندیهای دانشآموزان و بازار کسب و کار افزود:
ناتوانی سیستم آموزشی ما در آزمونهای بینالمللی باعث آبروریزی ماست.
تغییر مکرر مدیران و عدم ثبات مدیریتی همچنین فقدان شایستهسالاری نیز از عوامل ناکامیهای دستگاه تعلیم و تربیت است. ما فاقد نیاز سنجی هستیم و نکته مهم دیگر اینکه: صرفهجویی در همه چیز خوب است به جز آموزش و پرورش.
ختم کلام اینکه: آموزش و پرورش در اولویت حاکمیت نیست.
* ناهید ختایی (خبرنگار و مدیرعامل کانون حامیان حقوق شهروندی استان البرز) نیز با اشاره به کمبود مدارس و تراکم بالای کلاسها در کرج و فردیس افزود: ۴۵۰ مدرسه کم داریم در حالی که ۱۰۰۰ کلاس توسط اتباع اشغال شدهاند .
حدود یک پنجمدانشآموزان البرز در مدارس غیردولتی بوده و استان البرز با کمبود معلم و کلاس رو به روست.
ختایی با اشاره به آمار مدارس ساخته شده در دولت قبل افزود: با مردم صادق بوده و در مقابل تکنولوژی مقاومت نکنیم.
* راهکارهای برونرفت از آچمزهای فعلی :
* توجه ویژه به منزلت برباد رفته و معیشت سقوط آزاد فرهنگیان با اجرای دقیق رتبهبندی معلمان و توجه جدی به رفاهیات فرهنگیان
* لغو مصوبه اخیر وزیر آموزش و پرورش با نیروی انتظامی و تعامل سازنده با نهادهای فرهنگی در جهت گسترش امنیت فرهنگی
* تغییر رویکرد دولت وفاق در گسترش قارچی مدارس دولتی و خاص و برقراری تدریجی عدالت آموزشی با برچیدن مدارس تبعیضآمیز
* فراهم آوردن تمهیدات لازم برای تشکیل سازمان نظام معلمی و سپردن گزینش حرفهای معلمان به یک مرکز تخصصی و حرفهای
https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25618-/نیازمند-نقد-از-درون،-مطالبهگری-و-به-حاشیه-بردن-چاپلوسان-و-دورقابچینانیم-؛-میدانِ-بازی-را-به-کوتولهها-نسپاریم
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در نشست خبری :خشت اول چون نهد معمار کج / تا ثریا می رود دیوار کج ... خشت اول را اشتباه گذاشتید !
فرهادی : در نظام رتبه بندی معلمان سعی شده هم از تجربه استفاده شود و همین که مدرک محور نباشد ؛ رتبه بندی باید در مسیر بهبود قرار بگیرد
صدای معلم گزارش می کند ؛
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر آمد ؛ نشست خبری « علی فرهادی ، سخنگو و معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش سه شنبه 9 اردیبهشت در دبیرستان دخترانه متوسطه دوره اول شاهد حضرت معصومه واقع در منطقه 6 تهران برگزار گردید .
تاخیر 20 دقیقه ای آقای سخنگو در ابتدای پرسش و پاسخ خبرنگاران مورد اعتراض « علی پورسلیمان مدیر صدای معلم » قرار گرفت .
پورسلیمان گفت که در 36 سال تدریس اش به یاد ندارد که 36 دقیقه در ورود به کلاس تاخیر داشته است .
فرهادی در پاسخ عنوان کرد که قبل از ورود به نشست برخی خبرنگاران از او پرسش کرده اند .
مدیر صدای معلم این پاسخ را قابل قبول ندانست و تصریح کرد که همه باید در چارچوب قانون حرکت کنند .
« صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که پرسش های خود را در چند محور مطرح کرد .
آن چه در زیر می آید ؛ مشروح پرسش و پاسخ « صدای معلم » و سخنگوی وزارت آموزش و پرورش است .
* در نشست خبری که در زمان وزارت آقای یوسف نوری در باشگاه فرهنگیان برگزار شد به عنوان « تنها رسانه » من به وجود جایگاه سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اعتراض کردم.
اگر انتخاب سخنگو برای این وزارتخانه ناشی از اهمیت و وسعت مخاطبان است متاسفانه این اتصال آن گونه که باید و شاید ، با بدنه برقرار نیست.
در حال حاضر روند اعتماد سازی میان صف و ستاد در سیر قهقرایی خودش قرار دارد.
پست معاونت پشتیبانی در وزارت آموزش و پرورش به اندازه کافی شلوغ و پرترافیک است و نیازمند هماهنگی بسیار میان واحدها و دوایر و صرف وقت و انرژی زیاد است .
اگر قرار است این سمت استمرار داشته و اثربخشی و کارایی داشته باشد ؛ یا یک فرد تمام وقت در این جا گمارده شود و یا به روابط عمومی واگذار شود .
آقای علیرضا کاظمی در 31 مرداد 1403 وزیر آموزش و پرورش شده اند اما در این مدت حتی یک نشست خبری برگزار نکرده اند. چرا ؟
سوال آخر من در مورد رتبه بندی است که شما فرمودید. البته خیلی گذرا بود.
از اجرای شتاب زده غیر علمی و ناشفاف رتبه بندی معلمان دو سال گذشته است.
اهداف رتبه بندی چیزهایی مثل این بوده است :
افزایش کیفی فرآیند تعلیم و تربیت، اعتلای کرامت و منزلت اجتماعی معلمان، استقرار نظام پرداخت ها براساس تخصص و شایستگیها، عملکرد رقابتی معلمان، مهندسی نیروی انسانی، توسعه مستمر و نظام مند شایستگیهای عمومی، تخصصی، حرفه ای و تربیتی و کیفیت عملکرد معلمان، تقویت انگیزه و رضایت مندی شغلی و ارتقای تعهد و تقویت هویت حرفه ای معلمان براساس نقشه جامع علمی کشور و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش .
سوال من این است که آیا ما بعد از دو سال به کیفیت بخشی حداقلی دست پیدا کرده ایم ؟
آیا پس از دو سال از اجرای رتبه بندی پژوهش و یا سندی در دست هست که این ساز و کار چه تاثیری در افزایش کیفیت آموزش داشته است ؟
آیا رتبه هایی که به فرهنگیان اعطا شده از اعتبار علمی لازم برخوردارند و می توان بر اساس آن درباره ی عملکرد واقعی یک معلم اظهار نظر کرد و به آن استناد کرد ؟
آیا عملکرد یک معلم در میدان تدریس و در عرصه عمل مورد مشاهد دقیق و مستمر قرار گرفته است و یا این که صرفا بر اساس تعدادی کاغذ که معلوم نیست اعتبار آن تا چه حد درست و واقعی باشد در مورد شایستگی های حرفه ای و صلاحیت های فنی و حرفه ای معلمان تصمیم گیری و داوری شده است ؟
آیا رتبه بندی تاثیری در آن چه در کلاس رخ می دهد داشته و یا این که فقط به نارضایتی بیشتر و تبعیض های درون سازمانی افزون تر انجامیده است ؟
من یکی از این معلمان ناراضی هستم.
آیا هیئت های ممیزه خودشان درک درست و وافی و علمی از فرایند رتبه بندی دارند؟ آیا این افراد که نام هیئت ممیزه را یدک می کشند خودشان توانایی اداره کلاس را در حد استاندارد و یا معمولی دارند ؟
من نزدیک ده سال است در همین نشست های خبری به ضرورت تشکیل « سازمان نظام معلمی » پرداختم.
وزرای مختلف آمده اند آقای فانی و آقای بطحایی و بقیه گفتند انجام می دهیم ولی تقریبا بعد از ده سال یا بیش از ده سال که از ابلاغ سند تحول بنیادین گذشته ما چیزی در مورد این نمی بینیم.
وعده می دهند اما انجام نمی شود.
آیا شما هم وعده می دهید؟
ادامه گزارش را در « صدای معلم » و در لینک زیر مطالعه فرمایید :
https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25616-/فرهادی-در-نظام-رتبه-بندی-معلمان-سعی-شده-هم-از-تجربه-استفاده-شود-و-همین-که-مدرک-محور-نباشد-؛-رتبه-بندی-باید-در-مسیر-بهبود-قرار-بگیرد
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
پیتر گرین، مجله فوربز، ۲۷ فوریه ۲۰۲۵
کوچک ترین شهروندان دیجیتالی
برگردان: علیرضا طالبزاده
* سازمان امریکایی کامان سنس میدیا (CSM) یک سازمان غیرانتفاعی است که مقرش در شهر سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا واقع شده است. این سازمان با بررسی و کاوش در محتوای رسانهها مانند فیلم ها، گیم ها، اپ ها و تکنولوژی به درجه بندی و رتبه بندی آنها با هدف ارائه اطلاعات درباره مناسب بودن آنها برای کودکان می پردازد. همچنین به پژوهش ها و پروژه هایی که در موضوع تاثیر و نقش رسانه ها در زندگی کودکان انجام می گیرد کمک مالی می کند و به طور عمومی از سیاست ها و قوانین کودک پسند (مناسب و دوستدار کودک) در حیطه آموزش و رسانه حمایت می کند.
کامان سنس میدیا گزارشی جدید منتشر کرده که در آن نگاهی انداخته به استفاده کودکان صفر (تولد) تا ۸ ساله از رسانه ها و به بعضی چالش ها و مشکلات پیش روی آنهایی که مسئول آموزش این نسل هستند اشاره کرده است.
بعضی از یافته های کامان سنس میدیا ممکن است شما را متعجب کند.
* در حالی که اسکرین تایم تقریبا به همان اندازه ای است که کامن سنس میدیا در نظرسنجی سال ۲۰۲۰ به دست آورده است اما مدت زمان تماشای تلویزیون پایین و بازی های ویدیوی بالاست.
سطح وابستگی و دلبستگی که این نظرسنجی توصیف می کند ممکن است نشانی از معضلات پیش رو باشد. این نظرسنجی نشان می دهد که از هر پنج کودک یک کودک از وسایل قابل حمل (مانند موبایل و تبلت) برای کنترل و تنظیم هیجان، هنگام وعده های غذایی یا برای به خواب رفتن استفاده می کنند.
همچنین از ۷۵ درصد یا بیشتر والدین که در نظرسنجی شرکت کردند تشویش و نگرانی خود را درباره صرف زمان بسیار زیاد فرزندانشان جلوی صفحه نمایش، تاثیر روی بازه زمانی توجه آنها، مقدار محتوای جنسی و خشن، و تاثیر روی سلامتی روانی آنها اظهار نگرانی کردند.
* در حالی که مدیران و مسئولین موسساتی مانند انجمن روانشناسی امریکا نشان داده اند که طبقه بندی و لیست کردن فوائد و خطرات استفاده کودکان از وسایل دیجیتالی پیچیده شده با این حال بسیاری از والدین و مدارس از هشدارهایی که در آثاری مانند کتاب جاناتان هایت با عنوان «نسل مضطرب» و پژوهش هایی درباره وجود ارتباط بین استفاده از صفحه نمایش و مشکلات سلامت روانی داده شده است یکه خورده اند. در پاسخ به نگرانیها درباره کودکان و رسانه های دیجیتالی موجی از ممنوعیت موبایل در سال ۲۰۲۴ مدارس سراسر کشور (ایالات متحده) را فرا گرفت.
همچنین در کنار اینها درصد بزرگی از والدین در نظرسنجی گفتند که فوائد آموزشی مثبتی در اسکرین تایم فرزندانشان یافته اند که شامل یادگیری چیزهای جدید، دیدن فرهنگ های مختلف، جست و جوی علائق جدید و ارتباط با دوستان و خانواده است. افراد دارای نوه که صدها کیلومتر دورتر از آنها زندگی می کنند قدرت رسانه های دیجیتالی را بهتر متوجه میشوند.
* اکثریت والدین گفتند که استفاده از هوش مصنوعی برای انجام تکالیف مدرسه هیچ تاثیری روی درک فرزندانشان از مواد درسی مدرسه ندارد. این نظرسنجی به استفاده از صفحه های نمایش که در دوران پساکرونا در مدارس رشد تصاعدی داشته نپرداخته است.
یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۲ که توسط روزنامه اجوکیشن ویک انجام شده نشان می دهد که ۹۰ درصد مدیران مدارسی که در نظرسنجی شرکت کردند یک وسیله یادگیری دیجیتالی که توسط مدرسه تهیه شده بود در اختیار هر دانش آموز دوره اول و دوم متوسطه قرار داده بودند، و ۸۴ درصد این کار را برای دانش آموزان دوره ابتدایی انجام می دادند.
* کامان سنس میدیا این نظرسنجی را که از سال ۲۰۱۱ شروع کرده چند بار انجام داده، و داده ها حاکی از وجود تعدادی روندها و الگوهاست. در سال ۲۰۱۷ کودکان با سنین بین صفر (تولد) تا ۸ سال نیم ساعت را صرف تماشای زنده تلویزیون کردند. در سال ۲۰۲۴ این مدت زمان به ۵ دقیقه رسید.
به طور میانگین والدین حدودا نیم ساعت در روز را صرف خواندن کتاب های کاغذی برای کودکان می کنند. والدین سفیدپوست بیشتر از دیگران برای فرزندانشان کتاب می خوانند. خانواده های پردرآمد بیشتر از خانواده های کم درآمد برای فرزندانشان به طور روزانه کتاب می خوانند. والدین با تحصیلات بالاتر بیشتر از والدین کم درآمد روزانه برای فرزندان خود کتاب می خوانند.
کامان سنس میدیا به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی با هدف بررسی و درجه بندی رسانه ها و تکنولوژی به منظور کنترل مناسب بودن آنها برای کودکان در سال ۲۰۰۳ تاسیس شد. این سازمان با نگاه به عادات رسانه ای تین ها (۱۳ تا ۱۹ ساله ها) و کودکان و والدین با همکاری شرکت های رسانه ای و سازمان های پژوهشی متعدد نظرسنجی های متنوعی را تولید می کند.
https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/25609-/کوچک-ترین-شهروندان-دیجیتالی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« تمدن معاصر، در بطن خود، نیازمند بازتعریف نقش معلم بهمثابه روشنفکر عمومی، مروج اخلاق کاربردی و محرک بسط عقلانیت انتقادی است »
معلم و بازسازی ساختارهای گفتمانی جامعه
حسین معافی/ مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی
* در جهانی که هر روز پیچیدهتر، سیالتر و پرشتابتر میشود، نیاز به کنشگران تربیتی که بتوانند مسیر دانش را به سوی خرد، و آموزش را به سوی پرورش هدایت کنند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. معلم در این میان، نه فقط مدرس اطلاعات، بلکه طراح مسیرهای یادگیری، تسهیلگر تحول روانشناختی، و مربی مسئولیتپذیری اجتماعی است.
او با پرورش مهارتهایی همچون تفکر انتقادی، اخلاق گفتوگویی، و سواد اطلاعاتی، دانشآموزان را برای زیستن در جهانی بینافرهنگی، مبتنی بر پیچیدگی و عدم قطعیت آماده میسازد. افزون بر این، معلم نقشی بیبدیل در انتقال میراث فرهنگی بشر، بازخوانی روایتهای تمدنی، و به چالش کشیدن تعصبات بیپایه ایفا میکند.
تمدن معاصر، در بطن خود، نیازمند بازتعریف نقش معلم بهمثابه روشنفکر عمومی، مروج اخلاق کاربردی و محرک بسط عقلانیت انتقادی است. او باید قادر باشد که میان گذشته و آینده، سنت و نوآوری، و عقلانیت و عاطفه پلی معرفتی بنا کند.
* تمدنها، برخلاف تصور رایج، نه از طریق ابزارهای سختافزاری و قدرت نظامی، بلکه از طریق تربیت ذهنها و شکلدهی به افقهای فکری انسانها دوام مییابند. در بطن این فرآیند، معلم جایگاه محوری دارد؛ او کسی است که با هدایت عقل و پرورش قلب، زیربنای یک نظم انسانی عادلانه را رقم میزند. تجلیل از مقام معلم، اگر تنها در سطح مراسم باقی بماند، به فراموشی تدریجی کارکرد تمدنی این نهاد میانجامد.
ضروری است که نگاهی ساختاری، راهبردی و عمیق به نقش معلم در توسعه انسانی داشته باشیم. این امر مستلزم همگرایی میان نهادهای آموزشی، فرهنگی، رسانهای و اقتصادی است تا با ایجاد یک زیستبوم حمایتی، زمینه بروز و ظهور ظرفیتهای بیکران معلمان فراهم شود. در چنین افقی، میتوان امید داشت که معلمان، نه در حاشیه بلکه در مرکز طراحی آینده تمدن قرار گیرند.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25606-/معلم-و-بازسازی-ساختارهای-گفتمانی-جامعه
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
نگاهی انتقادی به یک تفاهم نامه ؛
سربازِ رادان : در جست و جوی یک جواب صادقانه !
محمدصادق حدادان / دکترای روان شناسی تربیتی
* چند روزی از این اظهار نظر معنادار وزیر آموزشوپرورش که گفتهاند: «در هر حوزهای که سردار رادان … من سرباز سردار رادان هستم… هر مأموریتی که ما در این حوزه مشترکاً میتوانیم انجام دهیم، در خدمتتان هستیم…» گذشته است.
حقیقتاً منتظر تکذیب، تحریف یا توضیح ماندم، اما اکنون هفته گرامی داشت مقام معلم است و چه چیزی مهمتر از پرداختن به این گفتمان از زوایای مختلف؛ من از زاویه خود به این موضوع خواهم پرداخت و از همه معلمان و اهالی قلم دعوت میکنم نظرات خود را از زوایای مختلف در اینباره منتشر کنند؛ امید که مقاومتی باشد در برابر عادیسازی چنین گفتمانی که گویی از پشتصحنه به تریبون عمومی کشیده شده است.
* یکی از پرسشگرها از من پرسید: «اگر اتفاقاتی مشابه سال ۱۴۰۱ در کلاس رخ بدهد چه کار میکنی؟»
بلافاصله پاسخ دادم: «من مشاور هستم یا پلیس؟» گفت: «معلوم است مشاور.» گفتم: «اجازه میدادم در کلاسم گفت و گو بین بچهها ادامه پیدا کند، نفر جلوی کلاس میآمد تا نظرات موافق و مخالف را بنویسد، سعی میکردم فضای انتقادی ایجاد کنم که همه بچهها جرات کنند ابراز نظر داشته باشند. امیدوارم در این فضا کار به ایده و فکر و راهکارهایی برسد…»؛ اساساً آمادگی شنیدن جواب صادقانه را نداشتند و پرسش را به نفر بعدی سپردند!
* مطابق با توصیهنامه مشترک ILO/UNESCO مصوب ۵ اکتبر ۱۹۶۶، ماده ۶۱: «حرفه معلمی باید از آزادی آکادمیک در انجام وظایف حرفهای برخوردار باشد؛ معلمان باید در انتخاب و تطبیق مواد و روشهای آموزشی نقش اساسی داشته باشند.»
* در بخش (الف)، بند ۹ آمده است: «همکاری و تعامل در خصوص ایجاد زمینه مناسب آموزش برای دانشآموزان اتباع خارجی در مقاطع مختلف تحصیلی برای پیشگیری و کنترل جرایم و آسیبها.»
حدوداً پنج سال است بهصورت جدی و مستقیم هم در قالب ثبت و فعالیت یک NGO و هم در قالب رساله دکترای تخصصی خود با کودکان اتباع کار با هدف آموزش مشغولام. شهرهای ممنوعه برای حضور اتباع، شهرهای ممنوعه برای ثبتنام اتباع، مدارس ممنوعه برای اتباع، سهمیه اتباع، کارت اقامت ۱۰۰ و ۱۵۰ میلیونی برای ثبتنام اتباع و دهها مانع دیگر، هر ساله هزاران دانشآموز اتباع را از حداقل حق خود یعنی برخورداری از آموزش عمومی محروم میکند.
مشخصاً ورود نیروی انتظامی که طبیعتاً نگاهی امنیتی به این گروه از مهاجرین دارد، احتمالاً کار را برای آنها دشوارتر هم خواهد کرد و نگرانی فعالین این حوزه را دامن میزند.
* در بخش (ب)، بند ۸ آمده است: «همکاری در پاکسازی محیط پیرامونی مراکز آموزشی، پرورشی و ورزشی در خصوص جمعآوری معتادین متجاهر، خردهفروشان مواد مخدر و اشاعهدهندگان ناهنجاریهای اجتماعی.»
بهنظر لازم به ذکر نیست که در قانون نیروی انتظامی و قانون مبارزه با مواد مخدر این وظایف ذاتی ذکر شده است و هماکنون برقرار و جاری است.
* چند سال پیش در یک متن به مدلهای شکستخورده پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در دنیا پرداختم. یکی از این مدلها توسط نیروهای انتظامی و دادگستری در آمریکا اجرا شده بود، به این شکل:
آگاهیبخشی مستقیم، مثلاً اینکه نوجوانان بدانند عواقب مصرف مواد مخدر چه چیزهایی است یا بدانند اعتیاد قابل ترک کردن است؛ اما تحقیقات نشان میدهد اطلاعات به تنهایی رفتار را تغییر نمیدهد؛ اطلاعات مهم و ضروری است اما کافی نیست. یکی از بزرگترین پروژههای آگاهیبخشی به نام «D.A.R.E. program» در آمریکا اجرا شد که پس از تحقیقات، نتایج ناامیدکنندهای داشت و بیاعتمادی به نهادهای متولی را نیز افزایش داد.
* اولاً باید یادآوری کرد که شما «من» نیستید، شما «وزیر» هستید؛ آن هم نه هر وزیری، وزیر آموزشوپرورش. ممکن است در ساحت فردی خود را سرباز کسی بدانید، اما چگونه میتوان معلم یا جایگاه تعلیم و تربیت را سرباز یک نهاد انتظامی دانست؟
«سرباز» به معنای فردی است که در ساختار سلسله مراتبی خدمت میکند و موظف به اطاعت بیچونوچرا از فرماندهان است.
* مگر نه اینکه آموزشوپرورش مدعی پرورش متخصص (صاحبنظر) با گفتمان مدارا (تفکر انتقادی، گفت و گوی آزاد و احترام به تنوع) و در قدم اول حامی حقوق کودکان است و معتقد است همه چیز از راه آموزش باید بهبود یابد؟
مگر نه که به قول هایم گینات: «هر زندان تصویری فجیع از شکست نظام آموزشی است» و به قول نلسون ماندلا: «آموزش قدرتمندترین سلاحی است که میتوانید برای تغییر جهان استفاده کنید»؟
پس آن که برای برقراری نظم به دیگری نیازمند است، نیروی انتظامی است، نه آموزشوپرورش.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25601-/سربازِ-رادان-در-جست-و-جوی-یک-جواب-صادقانه
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« من که در این نظام آموزشی باقی مانده ام آیا می توانم خودم را معلم بنامم ؟ »
" روز معلم " و خنده ای از سر حیرت و تعجب شدید
فرزانه دشتی
* معلمی کردن با این سیستم آموزشی مگر ممکن است؟
آیا تبدیل به کارمند مطیع و فرمانبری نشده ام؟ آیا برای من سهمی ولو ناچیز در ساده ترین مسائل آموزشی باقی مانده است؟
جایی که حتی اظهار نظر در مورد برنامه ریزی آزمون میان ترم و سایر آزمون های رنگارنگ صادره از اداره، می گویند لطفا حرف سیاسی نزنید!
* معلمی تعریف جدیدی پیدا کرده است.
کتابی را به دستمان داده اند و همان را خط به خط می گوییم. بچه ها خط به خط حفظ می کنند. مهم نیست که معنای کتاب فهم می شود یا نه. پس به طریق اولی مهم نیست که صدق و کذب مطالب مورد بررسی قرار گیرد. مهم تکرار واژه ها سر کلاس است، تکرارشان داخل برگه آزمون و تکرارشان بین گزینه های تست های کنکور.
مهم نیست که نوشته های کتاب، چیزی می آموزاند یا نه.
مهم است که هر چه معلم می گوید دانش آموز بپذیرد.
* مهم است که سیستم بابت افزایش نمرات آزمون پرچم تبختر بلند کند و فریاد بزند که ما صدرنشین نمره هستیم.
* با همه فشارهایی که به دانش آموزان وارد می شود در نهایت موقع نمرات مستمر توصیه اکید مسئولین مدارس که آنها هم از بالادستی ها فرمان می برند، این است که دست بالا نمره دهید. حتی اگر دانش آموزی اکثر سال تحصیلی در کلاس حاضر نبوده باشد.
نمره نشان دهنده پرستیژ آموزش و پرورش است.
این میزان کمیت گرایی در آموزش و پرورش به قدری مقبول افتاده که حتی برای به اصطلاح ارتقای علمی معلم نیز باید دنبال نمره رفت.
* اقدام پژوهی، کلاس های ضمن خدمت، اقسام وبینار و سمینار و گواهی های حضور در جلسات را باید ارائه داد که سهمی از حقوق برد.
هر روز آلاف و الوف این ارتقا بخشی هم بالا می رود و به همان میزان معلمین برای کسب نمره و امتیاز برای رتبه بندی و طبقه شغلی و اقسام دیگری از این دسته عناوین به کسانی روی می آورند که برایشان نمره بخرند.
بازار مکاره ای شده است این سیستم کمیت محور.
* یادتان هست شازده کوچولو در سفری از سیارکی عبور کرد که پادشاه آن دائم درحال شمارش اموالش بود و وقت هیچ کار دیگری نداشت.ما نیز به قدری سرگرم نمره و عدد شدیم که نه برای دانش آموز و نه برای خودمان وقتی برای خواندن، نوشتن، فکر کردن باقی نمانده است.
وقتی تبریک روز معلم را می شنوم خنده ام می گیرد.
https://sedayemoallem.ir/دانش-آموز/item/25598-/روز-معلم-و-خنده-ای-از-سر-حیرت-و-تعجب-شدید
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« ساحت فرهنگ و نهاد تعلیم و تربیت بسی بزرگتر و ارزشمندتر از فروتنیِ مبهم و کوچکسازی و کوچک انگاری این نهاد والا مرتبه است »
معلمان از وزیری که جایگاه خود را به سربازی تقلیل دهد، نه دلگرم میشوند و نه دلخوش !
ابوالفضل شاه بیگ
* وزیر آموزش و پرورش باید نماینده و مدافع این جایگاه رفیع باشد، نه آنکه آن را با تعابیری نظامی یا تابعانه تنزل دهد. اگرچه همکاری میان نهادهای حکومتی امری مرسوم و معمول است اما نوع واژگان و لحن سخن در جایگاه مسئول نهاد تعلیم و تربیت کشور باید با دقت، شأنیت و وقار و جامع الاطراف بودن همراه باشد.
* « سخن » آینهی اندیشه است؛ و این آینه را نباید به غبار تعارفات مرسوم سیاسی و گعدهای هیاتی آلوده ساخت.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25595-/معلمان-از-وزیری-که-جایگاه-خود-را-به-سربازی-تقلیل-دهد،-نه-دلگرم-میشوند-و-نه-دلخوش
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
بیانیه انجمن اسلامی معلمان شهرستانهای تهران به مناسبت روز معلم ؛
در دولت پزشکیان همچنان رایحه تحول به مدرسه نرسیده است !
صدای معلم منتشر می کند ؛
گروه تشکل ها/
در آستانه ی فرارسیدن « روز معلم » « انجمن اسلامی معلمان شهرستانهای استان تهران » بیانیه ای صادر کرد .
متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .
بخش هایی از این بیانیه را می خوانید :
*ستادهای دکتر مسعود پزشکیان در جریان انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری مملو از معلمانی بود که به امید تغییر و تحول و خسته از شرایط ناامیدی برای پیروزی ایشان تلاش میکردند.
در طول یک سال گذشته اقدامات مثبتی در آموزش و پرورش صورت گرفته است از جمله : بازگرداندن تعداد زیادی از کسانی که به دلایل مختلف توسط گزینش رد شده بودند، پرداخت مستمر حق التدریس همکاران و تلاشها برای کاستن از فضای امنیتی آموزش و پرورش را نباید نادیده گرفت. با این وجود شرایط موجود با شرایط مطلوب فاصله فراوانی دارد .
معلمان انتظار دارند که دولت دکتر پزشکیان گامهای مهم و اساسی برای تغییر در آموزش و پرورش بردارد . همچنان رایحه تحول به مدرسه نرسیده است.
بسیاری از معلمان حامی دولت از کندی تحولات گله دارند و خواهان اقدامات جدیتری هستند .
* دکتر مسعود پزشکیان گامهای قابل تقدیری در مورد حل مشکلات مربوط به فضای فیزیکی مدرسه و برگزاری مستمر جلسات شورای عالی آموزش و پرورش برداشته است . با این وجود بدنه مدیریتی آموزش و پرورش همچنان در دست مدیرانی است که هم سویی چندانی با گفتمان دولت ندارند.
معلمان نیز با توجه به مشکلات اقتصادی و بی ثباتی های موجود از مشکلات فراوانی رنج می برند. اجرای سیاست های مربوط به ارتقای کیفیت و عدالت آموزشی بدون همدلی و همراهی معلمان و تحول در مدرسه امکان پذیر نیست .
ناامیدی فضای مدارس را فرا گرفته است و یاس مهم ترین وجه مشترک معلمان و دانش آموزان است . اگر قرار بر تحول اساسی در آموزش و پرورش و ارتقای سطح عدالت و کیفیت آموزشی است، باید گام اولیه آن جلب همکاری معلمان و ایجاد فضای طراوت و چشم انداز مثبت در مدرسه باشد .
* تفاهم نامه آموزش و پرورش با فراجا:
اظهارنظر وزیر محترم آموزش و پرورش در جلسه انعقاد تفاهمنامه با فرماندهی انتظامی کشور ، واکنش های منفی فراوانی را به همراه داشت . آن اظهار نظر در شان وزیر محترم نبود و انتظار می رود که بتواند آن را جبران نماید .
مهم تر از اظهار نظر وزیر آموزش و پرورش تفاهم نامه ای است که در جلسه فوق امضا شده است . تفاهم نامه مزبور به بخشهایی از پلیس اجازه می دهد که با بهانه هایی همچون فرهنگ سازی و نظم و انضباط در نهاد آموزش و پرورش و مدرسه مداخله نماید و این مداخله مدرسه را با مشکل رو به رو نماید.
دولت محترم و وزارت آموزش و پرورش می توانند با لغو تفاهم نامه فوق نگرانی های موجود را برطرف نمایند.
مداخله های غیر مرتبط نهادهای مختلف در طول سال های اخیر با شکست رو به رو شده است . مسئولان می توانند با بررسی مواردی همچون حضور روحانیون در مدرسه و میزان موفقیت آن به میزان ناکامی دخالت نهادهای غیرمرتبط پی ببرند.
* تا زمانی که آموزش به عنوان مهمترین نیاز کشور برای توسعه به رسمیت شناخته نشود وضعیت کیفیت و عدالت آموزشی و معیشت معلمان به همین وضع باقی خواهد ماند.
https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25592-/در-دولت-پزشکیان-همچنان-رایحه-تحول-به-مدرسه-نرسیده-است
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« روز معلم به جای آن که فرصتی برای شنیدن صدای واقعی معلمان باشد، به یک مراسم نمادین تبدیل شده ؛ محفلی برای دیده شدن مسئولان، تریبونی برای آمارسازی و وعدههای تکراری آنها »
" روز معلم " و مقام شامخ معلم !
مجیدشاهی/ فرهنگی بازنشسته از یزد
* معلمانی که در طول سال با تورم، حقوق ناکافی، مطالبات انباشته، تبعیض، و امکانات حداقلی آموزشی دستوپنجه نرم میکنند، در این روز فقط مصرفکننده سخنانی میشوند که هیچ نسبتی با واقعیت زندگی آنها در اجتماع ندارد.
آیا تکریم واقعی معلم، فقط با تقدیم یه تقدیرنامه و یک شاخه گل محقق میشود یا با تصویب قوانین حمایتی، اجرای عدالت در پرداختها، ارتقای کیفیت بیمه درمانی شاغلین و بازنشستگان و...؟
مسئولانی که در این روز لب به تمجید از معلم میگشایند، آیا حاضرند برای یکبار هم که شده، پای درد دل معلمان، بدون دوربین و بدون نطق از پیش نوشته شده، بنشینند؟
انتقاد از روز معلم و طنز مقام شامخ معلم در صدای معلم و آموزش و پرورش
* اگر قرار است این روند ادامه یابد، شاید بد نباشد روز معلم را نه روز تکریم معلم، بلکه روز بیتفاوتی سیستماتیک به جایگاه معلمان و یا روز گزارش دهی مسئولان بنامیم.
https://sedayemoallem.ir/بازنشستگان/item/25588-/روز-معلم-و-مقام-شامخ-معلم
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
در نشست خبری وزارت آموزش و پرورش به تاریخ 9 اردیبهشت 1404 ؛
مدیر صدای معلم خواهان ارائه لایحه ی « اجباری کردن آموزش در ایران » توسط دولت شد .
🎥 یک معلم خطاب به سخنگوی آموزش و پرورش در نشست خبری:
▫️من طی ۳۶ سال معلمی سعی کردم ۳۶ دقیقه تاخیر نداشته باشم؛ شما ۲۰ دقیقه تاخیر داشتید!
اینجا کامنت بگذارید👇
www.instagram.com/akhbar_farhangii
اخبار فرهنگیان در تلگرام👇👇
/channel/+EhNmXX5Q2lBkODk0
اخبار فرهنگیان در ایتا 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3264610556C71d1ae9c08
« اگر پلیس کارکرد اصلی خود را در جامعه درست و به موقع انجام دهد، باور کنید همه ما در داخل مدارس اثرات آن را لمس و تحسین خواهیم کرد »
آقای پزشکیان ! ته مانده آن همه شعار و وعده برای حضور و بروز " نگاه کارشناسی " همین تصویب تفاهم نامه میان وزارت آموزش و پرورش و نیروی انتظامی بود ؟!
مینو امامی
* دقیقا به خاطر دارم دهه هشتاد دو مأمور پلیس جلوی درب مدارس دختران می ایستاد و دختران شاکی بودند که خود این ماموران بیشتر از بقیه به دختران نگاه می کنند. موضوع شاید یک چیز بسیار ساده و پیش و پا افتاده است اما مهم اثر این کار بر باور یک نوجوان ایرانی است.
سلب اعتماد از پلیس، اولین اثر این اعتراف است. وظیفه پلیس در مجموع ، برقراری نظم و امنیت در جامعه است. اختصاصی کردن این کار یعنی خط و جهت دادن به آن.
* رئیس جمهور محترم
متأسفانه شما نیز نتوانستید آموزش و پرورش ایران را از قعر فلاکت ناتوانی وزرا و مدیران نجات دهید. وقتی معاون پرورشی ، وزیر شود طبیعی است که از بین این همه کارشناس و متخصص، از شخصیت محبوب و دوست داشتنی یک پلیس تعریف کند.
* حال قرار است از نزدیک با نیروی پلیس حشر و نشر شوند؟ منظور شما از دستور پیاده سازی شیوه های جدید آموزشی جهان در مدارس ایران، ورود و دخالت پلیس در نقش های مدارس بود؟
از کدام کشور الگو گرفتید؟
* پیکر قابل دفاعی باقی نمانده که بخواهیم بر سر در آن نام پلیس بنهیم که شاید دختران و پسران بیشتری با هم دوست نشوند، یا مواد مخدر وارد مدارس نشود، یا سیگار نکشند، یا با موبایل خود پرده دری نکنند.
این همه رفتارهای رایج عصر ماست. اما غفلت ما از کجا بود که ناهنجاری ها تسرّی یافت؟ غفلت ما از ارائه آموزش شاداب، جذاب و عدم تسلط به دانش روز بود. زمانی که علم را غلاف کردیم و دین و مذهب را در مدارس حاکم کردیم، کودکان و نوجوانان ما همانند ماهی از دستانمان لیز خوردند و در رفتند و اکنون به جای بازنگری کارشناسانه برای نجات نسل پا در هوا، می خواهید او را بیشتر خفه سازید که به تنفس معمولی هم محتاج باشد؟
شخصا فرد قانون مندی هستم اما نگاه سنگین پلیس هنوز مرا می ترساند.
* نظر سازمان یونسکو از این تفاهم نامه تعریف و تمجید خواهد بود یا بازدارنده و اعتراضی؟ جهانیان در مورد ضعف وزارت آموزش و پرورش چگونه خواهند اندیشید؟ یا یک تصمیم ملی و داخلی است و به احدی ربطی ندارد.
امضای یک تفاهمنامه با مفاد فرهنگی و تربیتی با نیروهای پلیس، ضربه مهلک دیگری بر پیکر نحیف و زوار در رفته نظام آموزشی خواهد بود.
* و اما مفاد تفاهم نامه :
* مشارکت در برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای فرهنگی و آموزشی
پلیس در کار خود وا مانده است ؛ حال قرار است برای من معلم یا دانش آموز نمایشگاه راه بیندازد؟
* برگزاری همایشهای علمی برای مدیران و معلمان
این علم را پلیس از کجا بدست خواهد آورد؟ چیزی که معلمان سطح دکتری آن را ندارند اما پلیس دارد؟
* مشارکت در اجرای برنامه آموزش فرهنگ ترافیک و رانندگی کمخطر و شناخت آسیبهای حوزه موادمخدر ویژه دانشآموزان و اولیاء
اگر پلیس کارکرد اصلی خود را در جامعه درست و به موقع انجام دهد، باور کنید همه ما در داخل مدارس اثرات آن را لمس و تحسین خواهیم کرد.
همکاری در آموزش آسیبها و مخاطرات فضای مجازی
با گذاشتن کلاس های ضمن خدمت، معلمان فهیم قادر خواهند بود در این خصوص با عشق و علاقه و سوز عمل کنند. قدری هم خانواده را در این مهم، دخیل کنید. از غفلت خانواده ها سخن بگوئید. از ضعف و ناتوانی آنان.
پدران و مادران امروزی می گویند: بچه ها دستور می دهند ما اطاعت می کنیم. نگران حاکمیت چنین مصیبت هایی باشید. چرا پدر و مادر کارکرد نظارتی- تربیتی خود را از دست داده است؟
* همکاری در فراهم کردن شرایط بازدید حضوری دانشآموزان از اماکن پلیس برای مهارتافزایی.
نه پلیس بیکار است نه مدرسه و کارکنان آن. برای یک بازدید سالانه که نیازی به تفاهم نامه نیست.
* ما مدارسی با امنیت فرهنگی می خواهیم یعنی بقای الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، پیوستگی، هویت و آداب و رسوم دینی یا ملی که با اجازه دادن به تغییرات قابل قبول است.
* امنیت فرهنگی دلالت بر میزان تحمل، انسجام و همزیستی مسالمت آمیز هویتهای فرهنگی در درون یك جامعه دارد. نكته اساسی در فراسوی این بعد از امنیت، توانایی جامعه برای تداوم بخشیدن به ویژگی بنیادی خود، تحت شرایط متحول و در مقابل تهدیدهای احتمالی یا واقعی است.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25584-/آقای-پزشکیان-ته-مانده-آن-همه-شعار-و-وعده-برای-حضور-و-بروز-نگاه-کارشناسی-همین-تصویب-تفاهم-نامه-میان-وزارت-آموزش-و-پرورش-و-نیروی-انتظامی-بود-؟
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« کاظمی باید تا زمان صدور کارت پایان خدمتش صبر کند! »
وزیر آموزش و پرورش سرباز جبهه مبارزه با جهل و نادانی باشد و نه فرمانده نیروی انتظامی !
علی افشار سمیرمی
* خود آقای وزیر که البته تا الان بابت این حرف از جامعه فرهنگیان پوزش نخواسته است، با این حرف باورش شده که در جایی هست که نباید باشد و حالا هم که هست الزاما سرباز فرهنگیان نیست چون اگر بود این همه مشکلات ریز و درشت در نظام آموزشی نبود و لذا سرباز سردار رادان که سهل است، سرباز دیگران هم می تواند باشد. ولی نباید فراموش کند که معلم، سرباز کسی نیست و تنها سرباز جبهه مبارزه با جهل و نادانی است، ضمن این که مجیزگویی دیگری نیز اندازه ای دارد.
* آقای وزیر فکر می کند حالا که نظام آموزشی به اندازه انتظامی و امنیتی شده ، سرباز شدنش هم به تکمیل این روند کمک خواهد کرد. گویی سرهنگی کردن بخش فرهنگی کشور،همه امید و آرزوی برخی ناشی و نابلد دست اندر کار امور اجرایی است.
https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25582-/وزیر-آموزش-و-پرورش-سرباز-جبهه-مبارزه-با-جهل-و-نادانی-باشد-و-نه-فرمانده-نیروی-انتظامی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« مدرسه آیینه یِ بزرگی از نوع آیینه یِ کوچک خانواده است و روان ساز و جریان انداز »
تدریسِ اندیشمندانه در خدمتِ مقدّسِ سربازی
ودود فتحعلی زاده/ دبیر زبان و ادبیات پارسی
* در محفل اُنسی با تعدادی از دبیران بازنشسته گرمِ صحبت بودیم .
مجلس بسیار گرم و دوستانه ای بود با یک رنگیِ مثال زدنی .
درست ده نفر بودیم که هر یک پس از سی سال خدمت باز نشسته شده بودند و مدتی نیز که نمی خواستند از محیط تعلیم و تربیت کنار بروند ، بدون آن که نیاز مادّی داشته باشند و یا حرصِ مال دنیا را بِخورند ، سال ها با عنوان دبیر حق التدریس هم به تعلیم و تربیت مشغول بوده اند .
https://sedayemoallem.ir/بازنشستگان/item/25580-/تدریسِ-اندیشمندانه-در-خدمتِ-مقدّسِ-سربازی
https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw