اولین سفرم به شهر
اولین باری که به شهر رفتم، شش ساله بودم. جادهها خاکی بودند و وسیلهای جز اتوبوس های قدیمی برای سفر نبود. با شور و هیجان کنار پدرم سوار اتوبوس شدم. مسافران در صندلیهای کوچک و فشرده ، جا گرفته بودند. من که کوچک بودم، کنار پنجره نشستم و با دقت بیرون را نگاه میکردم.
وقتی به شهر رسیدیم، انگار وارد دنیایی دیگر شده بودم. جمعیت و صدای بوق ماشین ها،، همه برایم عجیب و تماشایی بود.
در میان این همه تازگی، میوهفروشیهای شهر برایم جذابترین بودند. تا آن روز اینهمه میوه را یکجا ندیده بودم. انارهای قرمز، سیبهای درخشان، و خوشههای انگور که روی هم چیده شده بودند، فکر میکردم همه چیز مجانی است! با شوق به سمت یکی از میوهها دست دراز کردم، اما ناگهان پدرم دستم را گرفت و آرام گفت: "اینها برای خریدن است، نه برداشتن."
همانجا یاد گرفتم که شهر با روستا فرق دارد. در روستا هرچه بود از آنِ همه بود، اما در شهر برای هر چیزی باید پول پرداخت کرد.
هنوز هم گاهی به آن روز فکر میکنم و با خودم لبخند میزنم. چه ساده و خالص بودم.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌من بهعنوان یک روستایی و کشاورز معتقدم که صحبتهای آقای یونسی، استاندار جدید مازندران، کاملاً درست و منطقی است. واقعیت این است که نمیتوان کسی را که تا لحظه آخر در ستاد رقیب فعالیت کرده و به گفتمان دیگری اعتقاد دارد، در مسئولیتهای اجرایی بهکار گرفت.
وفاق ملی، به شکلی که آقای رئیسجمهور مطرح کردهاند، در عمل زمینه سوءاستفاده ریاکاران و فرصتطلبان را فراهم میکند. متأسفانه این افراد با رفتار متملقانه و ریاکارانه، خود را همسو با رئیسجمهور نشان میدهند تا پست یا جایگاهی بگیرند، اما پس از رسیدن به منافع خود، نهتنها به مردم خدمتی نمیکنند، بلکه دردسر و مشکلات بیشتری برای دولت و مردم ایجاد می کنند
حال باید صبر کنیم و ببینیم که آیا استاندار جدید مازندران به وعدههای خود عمل میکند و افرادی همسو با گفتمان دولت را برای سمتهای اجرایی انتخاب خواهد کرد یا خیر.
در صورتی که برخلاف گفتههای خود عمل کند و فرصتطلبان و افراد نالایق را بر سر کار بیاورد، ما همینجا در این کانال او را به چالش خواهیم کشید و پاسخگوییاش را از او مطالبه خواهیم کرد.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه/channel/sedayerostadodang
جلساه ای که برای حل مشکلات اشتغال، مسکن و معیشت مددجویان دودانگه در تاریخ ۴ آذر در دفتر شرکت چوب فریم برگزار گردید، اقدام مثبتی است، اما اغلب این جلسات بدون ارائه گزارش دقیق از دستاوردها برگزار میشوند و بیشتر به انتشار عکس مسئولان در رسانهها خلاصه میشوند.
متأسفانه، رسانههای محلی که میتوانند مشکلات مردم را منعکس کرده هرگز به این جلسات دعوت نمیشوند
در نتیجه، مشکلات روستاهای ما همچنان باقی است. هر سال، تعداد بیشتری از مردم روستاها را ترک کرده و به شهرها مهاجرت میکنند. بسیاری از روستاها در حال تبدیل شدن به خانه سالمندان هستند.
آقای رییس؛ بدون برنامههای عملی و شفاف، این جلسات تأثیر چندانی نخواهند داشت
از آنجاییکه در اینجلسه مدیران استانی و شهرستانی
اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم حضور داشتند یک سوال هم از مدیران تعاون مطرح می گردد
⁉️چه حمایتهایی از تعاونیهای روستایی و کسبوکارهای کوچک در منطقه انجام داده است؟
آیا برنامهای برای جلوگیری از مهاجرت جوانان وجود دارد؟
بابایی
کانال صدای دودانگه
❌ " مدعیان دروغین حمایت از تولید و روستا کجای کارند "؟
تهیه شیره کاندس (شیره ازگیل وحشی)، یکی از اصیلترین و دشوارترین کارهایی است که ریشه در فرهنگ و زندگی سنتی مردم دودانگه دارد. این محصول ارزشمند، حاصل ساعتها تلاش طاقتفرسا و عشق به طبیعت است. از چیدن میوه ازگیل وحشی در اعماق جنگلهای دوردست، تا حمل آن به روستا و فرآیند سخت شیرهگیری و پختن آن بر روی هیزم جنگلی، همگی نشاندهنده زحمت و تعهدی است که در پشت هر کیلوگرم شیره کاندس نهفته است.
در این میان، خانم محترمی که محصول دسترنج خود را برای فروش در گروه تلگرامی "دیوار دودانگه" معرفی کرده است، کیلویی ۲۰۰ هزار تومان را برای این شیره اعلام میکند. این قیمت، با در نظر گرفتن زحمت فراوان و منابع محدود، کاملاً منصفانه بهنظر میرسد. با این حال، اعتراض برخی به این قیمت قابل درک است؛ اما آنچه مایه تأسف است، رفتار افرادی است که ادعای حمایت از تولید و فرهنگ روستا را دارند، ولی در واکنش به قیمت اعلامی، با بیاحترامی میگویند: «خانم مگه جنگ شده؟!!!!! چه خبره ؟»
این جمله نهتنها نشاندهنده بیاطلاعی از سختیهای تولید است، بلکه نوعی توهین به زحمات کسانی است که با تلاش فراوان، سنتهای ارزشمند بومی را زنده نگه داشتهاند. چنین واکنشهایی، از افرادی که خود را حامی روستا و تولید میدانند، تنها نشاندهنده سطحی بودن ادعاهایشان است. حمایت واقعی از تولید و روستا، تنها در شعار دادن خلاصه نمیشود؛ بلکه نیازمند درک عمیق از زحمات کشاورزان و تولیدکنندگان بومی است.
آیا کسانی که با چنین لحن تحقیرآمیزی درباره قیمت محصولی که با هزاران زحمت تهیه شده صحبت میکنند، حاضرند حتی یک روز از وقت خود را صرف چیدن میوه از جنگلهای دوردست یا تحمل سختیهای پخت شیره کنند؟ آیا میدانند برای هر کیلوگرم شیره، چندین ساعت کار طاقتفرسا لازم است؟
بهجای انتقاد غیرمنصفانه و اظهارنظرهای بیاساس، بهتر است قدردان زحمات این زنان و مردانی باشیم که میراث بومی و طبیعی ما را حفظ میکنند. حمایت از تولید محلی، به معنای احترام گذاشتن به زحمات و هزینههایی است که در پشت هر محصول وجود دارد. اگر نمیتوانیم کمکی کنیم، حداقل شایسته است که با بیاحترامی، دل تولیدکنندگان زحمتکش را آزرده نکنیم.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
" از برف فرایبورگ تا آفتاب دودانگه؛
تاملی بر تغییرات اقلیمی"
هوای امروز دوم آذر ماه شهر فرایبورگ آلمان همچنان زمستانی است؛ برف بر زمین نشسته و دمای هوا سرد و مناسب فصل آذر.
اما منطقه ما، دودانگه، در چنین روزی آفتابی است و دمایی بالای ۲۰ درجه را تجربه میکند.
تا ۳۰ سال پیش، منطقه ما نیز در آذر ماه زیر پوشش برف بود و زمستانهای سرد و پربرف داشتیم. حالا چه کردیم که اقلیم ما اینچنین تغییر کرده است؟ چه بر سر محیط زیست آوردیم که زمستانهای ما به تابستان تبدیل شدهاند و سرما جای خود را به گرمای نابهنگام داده است؟
قطع درختان، تخریب جنگلها، مصرف بیرویه سوختهای فسیلی، و بیتوجهی به طبیعت، امروز ما را به این نقطه رسانده است. اما آیا هنوز فرصتی برای جبران داریم؟
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
رازهای بقا ⬆️⬆️⬆️
کارکرد دقیق غریزه یا اشکالی از آگاهی ؟
❌ وقتی پرنده یی اینگونه بقایش را در جهان پر تهدید تضمین میکند ،
انسانها را چه شده است که با همه ادعاها و پندار برگزیده بودن و....از ساختن شکلی ساده و ابتدایی جامعه یی بایسته و در شأن عاجزند ؟
فارغ از جهان و کشورها ، چه شده است که منطقه ما «که دارای لیستی عریض طویل از مسئولیتها و مسئولین با اختصاص بودجه میباشد» اینهمه محرومیت داشته و با وجود امکانات و شرایط بالقوه و بالفعل و سایر امتیازات متصوره همچنان درگیر :
شاید ،
باید ،
اگر ،
احتمالا ،
به شرطی ،
اما ،
و.....باشد ؟
بارها گفته و نوشته شد و گفته ایم و نوشته ایم که در کنار انجام مسئولیت مسئولان دلسوز در منطقه ، به هم اندیشی میدانی و واقعی نیازمندیم .
تجربه های روشن و گویا مبین این است که با تصمیم و اراده و عمل آنانی که باید ، بسیاری از امور در بستر درست با دست آوردهای مفید قرار خواهد گرفت .
❌فعالیتهایی نظیر بازارچه های محلی و بانیانش را باید جدی گرفت .
بسیاری از گشایش ها در گرو پنجره هایی است که با دستان خودمان گشوده خواهند شد .
این خانه را تکانی باید .
طبیعت=حیات
«اسمعیلی سنگدهی»
براستی چه کسانی مقصر هستند؟
امروز کاری پیش آمد که چند دقیقهای جلوی شرکت تعاونی ولیعصر محمدآباد توقف کنم. سکوت و خالی بودن محوطه، خاطرات گذشته را در ذهنم زنده کرد و مرا واداشت تا مطلبی درباره این شرکت بنویسم.
زمانی نهچندان دور، وقتی نه جادهای آسفالت بود و نه خبری از موبایل و شبکههای اجتماعی، شرکت تعاونی ولیعصر محمدآباد به دست مدیران و اعضای زحمتکش آن دوران توانست یکی از نیازهای اصلی کشاورزان را برطرف کند. آنها کود و بذر کشاورزان را تامین میکردند و حتی انبار و باسکول ساختند. این شرکت در آن زمان نماد تلاش و پیشرفت بود.
اما امروز که در دوره پیشرفت تکنولوژی و امکانات گسترده هستیم، شرکت تعاونی ما به جای حرکت رو به جلو، تبدیل به مخروبه شده است. اکنون که فصل توزیع کود و بذر است و کشاورزان به این خدمات نیاز دارند، این تعاونی عملاً هیچ نقشی ایفا نمیکند.
حالا سوال این است: چرا کار به اینجا رسیده و چه کسی مسئول این وضع است؟
آیا مدیران جدید شرکت در انجام وظایف خود کوتاهی کردهاند؟
آیا نظارت کافی از سوی مسئولان بالادستی وجود ندارد؟
یا شاید خود اعضای تعاونی، یعنی کشاورزان، پیگیری لازم را انجام ندادهاند؟
هر چه باشد، نمیتوان این شرایط را پذیرفت. تعاونیها وقتی موفق میشوند که مدیران مسئولیتپذیر باشند و اعضای آنها هم فعالانه وضعیت را دنبال کنند. امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که نسل جوان، از تجربه گذشتگان استفاده کند و با کمک فناوریهای جدید، تعاونی را دوباره احیا کند.
بیایید به جای سرزنش کردن یکدیگر، همه با هم برای بازسازی شرکت تعاونی و حمایت از کشاورزان تلاش کنیم. اگر دست به کار نشویم، تنها چیزی که باقی میماند حسرت گذشته و هدر رفتن فرصتهاست.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
به نام خدا
با لطف خدا و تلاش جمعی، امروز شاهد افتتاح بازارچه محلی خوداشتغالی در مرکز بخش دودانگه بودیم. این بازارچه فرصتی است برای عرضه محصولات بومی و دستساز که به همت تولیدکنندگان زحمتکش این منطقه آماده شده است.
از مسئولان عزیز و دلسوز که برای راهاندازی این بازارچه زحمت کشیدهاند و همچنین از همه کسانی که در این مسیر همراهی کردند، صمیمانه تشکر میکنیم.
برای اینکه این بازارچه پایدار بماند و رونق پیدا کند، لازم است:
1. همه با خرید از این بازارچه از تولیدات محلی حمایت کنیم.
2. محصولات متنوعتر و باکیفیتتر عرضه شود تا مشتریان بیشتری جذب شوند.
3. با کمک اهالی، این بازارچه به مسافران و خریداران دیگر مناطق هم معرفی شود.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
آیین واگذاری ۱۰۰خودرو به ۱۰۰دهیاری توسط استانداری مازندران
سهم دودانگه صفر
این نشان می دهد که مسئولین بخش در رایزنی استانی ضعیف هستند
یک بخش در همین نزدیکی ۴ خودرو تحویل گرفت
امروز سری به جنگل روستای خودمان، واودره، زدم تا مقداری ولیک بچینم. ریزش برگهای پاییزی زیر درختان، صدای خشخش دلنشین برگها زیر پا، و سکوت آرام جنگل حس عجیبی به من داد. مدتی بود به این بخش از جنگل نیامده بودم، اما انگار طبیعت با همان زیبایی همیشگی منتظرم بود. یاد روزهایی افتادم که بچه بودیم و زیاد به این سمت میآمدیم. گذشت زمان و پیچوخمهای زندگی خیلی چیزها را تغییر داده، اما جنگل هنوز همان است؛ آرام، صبور و پرخاطره.
احمد بابایی
سه شنبه ۲۹ آبانماه
ساعت ۲/۵ بعد از ظهر
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌شهر بدون سطل زباله، مفهومی که شاید غیرممکن به نظر برسد، اما در برخی موارد به واقعیت تبدیل شده است. یکی از این شهرها، فریم شهر مرکز بخش دودانگه میباشد.
چالشها و پرسشهای مطرحشده از شهردار فریم شهر
1. چرا در شهر سطل زباله وجود ندارد؟
نصب سطل های زباله با ظرفیت بسیار محدود چه آسیبی به شهر می زند؟
آیا کمبود منابع مالی یا دلایل مدیریتی دیگری پشت این تصمیم وجود دارد؟
آیا انتظار دارید شهروندان به جای استفاده از سطلهای عمومی، زبالههای خود را به روش دیگری مدیریت کنند؟
2. اگر کسی زبالهای همراه داشته باشد، چه باید بکند؟
آیا برای چنین شرایطی راهکار یا زیرساخت جایگزینی در نظر گرفته شده است؟
آیا مردم باید زبالههایشان را تا رسیدن به خانه یا مکان خاصی نگه دارند؟
3. چگونه از کثیف شدن محیط شهر جلوگیری میشود؟
سناریوی پیشنهادی
یک شهروند با بستهای زباله در دست، به دنبال سطل زباله میگردد، اما هیچیک از رهگذران نمیتوانند به او کمک کنند. پس از پرسوجو، متوجه میشود که در این شهر سطل زبالهای وجود ندارد. او تصمیم میگیرد به شهرداری مراجعه کرده و این موضوع را مستقیماً از شهردار بپرسد.
شهردار محترم چه پاسخی خواهد داد؟
صحنههای تأملبرانگیز
1. رهگذری بیتوجه کاغذی را در جوی آب میاندازد و شهروند دیگری، با لحنی محترمانه، او را متوجه اشتباهش میکند.
پرسش: شهردار محترم، شما در این مورد چه پاسخی دارید؟
2. کودکی که به دلیل نبودن سطل زباله، پوست میوهاش را در خیابان میاندازد.
پرسش: شهردار محترم، این کودک چگونه باید رفتار کند و چه پاسخی برای او دارید؟
❌ آیا شهردار یا روابط عمومی شهرداری فریم شهامت پاسخگویی به این پرسش ها را دارد⁉️
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
مرحوم اسدالله فرهادنژاد به همراه یکی از همکارشان و دانش آموزان کلاس
مدرسه معرفت پهندر
❌ بمناسبت در گذشت جناب سرهنگ علی رمضانی( واودره)
اولین نظامی روستای واودره ،که در شهر قم خدمت کرده اند
ده دوازده ساله بودم که برای اولین بار ایشان را با لباس نظامی و با یک کیف سامسونت مشکی رنگ در روستامون دیدم
برخلاف برخی از افراد،
اندام و ظاهر مناسب برای نظامی بودن داشت
با گذر زمان، سن و سالی هم از ما گذشت. آشنایی و نزدیکی ما با سرهنگ بیشتر شده بود.از خاطرات دوران کودکی و نوجوانی در روستا بسیار سخن می گفت که شنیدنی و دلنشین بود
جناب سرهنگ زمان جنگ از سوی ارتش جهت خرید ادوات جنگی به کشور چین و احتمالا کره شمالی عزیمت نمودند. به زبان انگلیسی هم تسلط داشتند
به اشعار مولوی علاقمند و به خوشنویسی هم می پرداختند.
در دوران بازنشستگی به زادگاه خود روستای واودره نقل مکان کردند
از دوران جوانی به پیاده روی علاقه خاصی داشتند لذا در روستا تیمی متشکل از سپاهی، فرهنگی، بانکی و بازاری تشکیل که روزانه کیلومترها در مسیر روستا پیاده روی می کردند.
گرایش اصلاح طلبانه داشتند بنده و بسیاری از دوستان چون گرایشی نزدیک به تفکرات ایشان داشتیم به ایشان علاقمند بودیم
اما متاسفانه آثار جنگ و عوارض شیمیایی جبهه های جنگ، مزید بر این شده بود که در ریه سرهنگ، توده بدخیم رشد نماید که بعد از دو سال مبارزه با مشکل تنفسی به دنیای ابدی رحلت نمایند.
روحش شاد و یادشان گرامی باد
احمد بابایی
کانال صدای روستا
/channel/sedayerostadodang
❌ متاسفانه وضعیت نون دهی نونوایی محمداباد عادلانه نیست. آقای شهردار لطفا مدیریت کنید
آقای مسوول مدیریت کنید
بخدا قسم کاری نداره .
به هر کسی که میخان بگن مدیریت نداره، مدیر نیست، میگن طرف مدیریت نانوایی یک شهر را ندارد حالا میخاد فرض شهردار بشه یا بخشدار یا فرماندار حالا هر کی!!!.
❌ابطال وقت در بعضی از نانوایی های دودانگه
برای نان بی کیفیت
کانال صدای روستا/channel/sedayerostadodang
❌شهردار و اعضای محترم شورای شهر ساری
با عرض سلام و احترام
تصویر اول مربوط به یکی از روستاهای حاشیه راهآهن در کشور آلمان است، با زیرساختهایی کامل و پیشرفته. تصویر دوم اما، به منطقهای در شهر ساری معروف به "پشت هتل" اختصاص دارد؛ جایی که بسیاری از دودانگهایها، بهویژه اهالی محترم رسکت دودانگه، در آن سکونت دارند. متأسفانه باید گفت که این منطقه از نظر زیرساختی، حتی پس از دههها، هیچ تغییری نکرده است.
چهل سال پیش که به یاد دارم، وضعیت همینطور بود و امروز هم همچنان همان وضعیت پابرجاست. آقای شهردار و اعضای شورای شهر ساری، چرا باید چنین تفاوتی در رسیدگی به مناطق مختلف وجود داشته باشد؟ چرا روستاهای آلمان در هر صد متر یک زیرگذر مجهز و استاندارد برای ماشین دارند، اما در این منطقه از شهر ساری مرکز استان، راههای ارتباطی کنار ریل همچنان خاکی و به سبک دوران قاجار باقی مانده است؟
⁉️آیا گناه مردم این منطقه چیست که باید چنین نابرابری و کمتوجهی را تحمل کنند؟ چرا نباید در هر صد یا دویست متر، یک زیرگذر ماشین احداث شود تا مردم بتوانند به راحتی و با ایمنی بیشتر تردد کنند؟ چرا این بخش از شهر، که خانهی جمعیتی بزرگ و شریف است، همچنان از امکانات اولیه محروم مانده است؟
از شهرداری و شورای شهر ساری انتظار میرود که به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل کنند. این مردم، مانند سایر شهروندان، حق دارند از امکانات شهری بهرهمند شوند. این حق آنان است، نه لطفی که در اختیارشان گذاشته شود.
کسی از شما انتظار ندارد که در راه خدا این اقدامات را انجام دهید؛ بلکه وظیفه و مسئولیت شماست که برای رفاه، ایمنی و توسعه مناطق محروم گام بردارید. مردم این منطقه هم شهروندان همین شهر هستند و سزاوارند که صدایشان شنیده شود.
احمد بابایی
۷ آذر ماه
کانال صدای دودانگه
لطفاً این متن را به اشتراک بگذارید تا به دست شهردار و اعضای شورای شهر ساری برسد.
/channel/sedayerostadodang
عروسیهای دهه ۵۰ تا ۷۰ در روستاهای دودانگه، همواره با شور و حال خاصی همراه بودند. یکی از بخشهای اصلی این جشنها، حضور گروههای موسیقی محلی بود که بدون هیچگونه آموزش رسمی، مهارت و استعداد شگفتانگیزی در اجرا و خواندن داشتند.
این گروهها با استفاده از ابزارهای ساده و موسیقی سنتی، جوی پر از شادی و هیجان ایجاد میکردند. صدای سازهای محلی، آوازهای پرانرژی و ریتمهای دلنشین باعث میشد تا مهمانان با اشتیاق به پایکوبی بپردازند و خاطرهای ماندگار از این مراسم به یاد داشته باشند.
هنرمندان این گروهها، که بیشتر از دل همان روستاها برخاسته بودند، با ذوق و عشق فراوان هنر خود را به نمایش میگذاشتند. متأسفانه امروز اکثر آنها از میان ما رفتهاند، اما یاد و خاطرهی صدای گرم و ساز دلنشینشان همچنان در دل مردم باقی مانده است. این هنرمندان سادهدل و خالص با هنر خود نشان دادند که موسیقی چیزی فراتر از تکنیک است؛.
با تشکر از استاد کرم الله خورشیدی
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
امروز کلاس آموزشی نگهداری کلزا در مزرعه روستای واودره با حضور کشاورزان، کارشناسان، و مدیر جهاد کشاورزی برگزار شد.
اما نکته قابل توجه در این جلسه، حضور پیرمرد کشاورزی بود که با دقت و اشتیاق به صحبتهای مدیر جهاد کشاورزی گوش میداد. این پیرمرد، پیش از شروع جلسه، در گفتوگو با من با ناراحتی بیان کرد: "یک هکتار کلزا کاشتم اما بذر سبز نشد و خسارت دیدم." این در حالی است که او را به خوبی میشناسم؛ کشاورزی که بیش از ۸۰ سال از عمر خود را وقف کار در زمینهای شالیزاری، شخم با گاو، و کارهای دشوار کشاورزی کرده است. سالها کار سخت، قامت این مرد را خم کرده، اما او همچنان عشق به کاشت و کشاورزی را در دل دارد.
این پیرمرد گدا نیست، بلکه یک تولیدکننده شریف است که تمام جوانی و توان خود را در راه تولید گندم و برنج صرف کرده است. او همچنان میخواهد بکارد و در این عرصه فعال باشد. از مسئولان تقاضا میشود تا با حمایتهای مالی و معنوی، از این کشاورز قدردانی کنند و خسارت وارده به او را جبران نمایند.
لطفاً این متن را به دست مدیران بالادستی برسانید تا در مسیر حمایت از این کشاورز زحمتکش گامی برداشته شود
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
خلاصه انتقاد آقای علی اکبر روحی از دکتر علی رمضانی در خصوص بازارچه خوداشتغالی واقع در مرکز بخش که در تاریخ ۳۰ آبان افتتاح گردید
✍ احمد بابایی
علی اکبر روحی در نامه خود، از دکتر رمضانی به دلیل رویکرد انتقادی او نسبت به افتتاح بازارچه خوداشتغالی دودانگه گلایه کرده است. روحی معتقد است که بازارچه فرصتی ارزشمند برای حمایت از تولیدکنندگان محلی و تسهیل معیشت مردم منطقه است. او تأکید دارد که دکتر رمضانی بهجای انتقاد صرف، میتواند با حمایت از این قبیل طرحها به پیشرفت منطقه کمک کند. روحی همچنین از اینکه رمضانی مسائل بزرگتر مانند تکمیل ورزشگاه ساری را بر بازارچه محلی دودانگه ترجیح میدهد، ابراز تعجب کرده و خواسته است که او در اولویتبندی مسائل و کنشگریهای اجتماعی خود تجدیدنظر کند.
او همچنین معتقد است که مطالبهگری باید توأم با امید باشد و انتقادهای صرف، بدون نگاه سازنده، نمیتواند به بهبود وضعیت منطقه کمک کند.
❌خلاصه ای از پاسخ آقای رمضانی به انتقاد آقای روحی
⁉️در پاسخ، دکتر رمضانی به صراحت از رویکرد روحی انتقاد کرد. او تأکید داشت که مشکل بازارچه، عدم مشارکت مردم به دلیل فضای مدیریت نظامی و عدم دعوت مناسب از تولیدکنندگان است. رمضانی همچنین با اشاره به اینکه روحی خود هفتهای یک شب هم در دودانگه حضور ندارد، پرسید که چگونه میتواند از مشکلات واقعی منطقه اطلاع داشته باشد. وی بیان داشت که انتقاداتش صرفاً برای بهبود وضعیت مردم است و نباید بهدلیل بیان این مسائل، به او برچسبهای نادرست زده شود. رمضانی در پایان با طعنه اظهار داشت که عدم استقبال از بازارچه ممکن است به کیفیت پایین برنامهریزی آن مربوط باشد.
در پایان نظر دوستان در مورد انتقادات مطرح شده توسط این دو نفر چیست⁉️
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
حدود ساعت یازده صبح امروز، در مسیر روستای بودم که صحنهای تلخ دیدم. ماشینی جلوی من توقف کرد، اما بهجای حرکت به جلو، دندهعقب گرفت تا عمداً لاکپشت بیزبانی را زیر چرخهایش له کند. نمیدانم واقعاً چه لذتی میتوان از چنین کار بیرحمانهای برد؟
دیدن این صحنه برایم بسیار دردناک بود. ناچار شدم خودم وارد عمل شوم و لاکپشت را به آرامی از خیابان عبور دهم تا از خطر نجات پیدا کند.
اینگونه رفتارها، نهتنها نشانه بیاحساسی است، بلکه تأسفبار است که در جامعهای زندگی کنیم که هنوز چنین اعمالی رخ میدهد. شاید نیازمند آموزش و یادآوری بیشتر درباره احترام به حیات و موجودات زنده باشیم.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
با سلام و احترام خدمت اعضای محترم و مدیران گرامی کانال ها و گروه های تلگرامی روستاهای دودانگه بخصوص گروه دیوار و شیپور دودانگه
همانطور که مطلع هستید، دیروز بازارچهای در مرکز بخش دودانگه افتتاح شد که هدف از آن حمایت از فروشندگان محصولات بومی منطقه است. این اقدام ارزشمند میتواند فرصت بسیار خوبی برای تولیدکنندگان محلی باشد تا محصولات خود را به مردم عرضه کنند و باعث رونق اقتصادی منطقه شود.
اما جای یک نکته خالی بود: متأسفانه در گروههای محلی مانند «دیوار دودانگه» و «شیپور دودانگه» هیچ خبری از این بازارچه منتشر نشد. در حالی که هدف اصلی این گروهها حمایت از تولیدکنندگان و ترویج فعالیتهای محلی است.
لذا از مدیران محترم گروه خواهشمندم در آینده، چنین موضوعات مهمی را اطلاعرسانی کنند تا همه مردم از آن باخبر شوند و حمایت لازم صورت گیرد. اطلاعرسانی گسترده در گروهها و کانال های تلگرامی و غیره، نقش مهمی در موفقیت اینگونه رویدادها دارد و کمک میکند تا مردم بیشتری در آن شرکت کنند.
با تشکر از توجه شما
احمد بابایی
اول آذر ۱۴۰۳
مدیر کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌با سلام به مدیران و اعضای محترم گروهها و کانالهای مرتبط با دودانگه،که بالغ بر پنجاه گروه و کانال تلگرامی و واتساپی می رسد.
هدف از تشکیل این گروهها و کانالها باید رسیدگی به مشکلات منطقه و کمک به بهبود شرایط باشد. اما متأسفانه بیشتر پیامها بیربط هستند و به موضوعات اصلی توجه نمیشود. همچنین دیده میشود که برخی مدیران بیشتر به تقدیر و تشکر از مسئولان میپردازند. قدردانی خوب است، اما نباید جای پیگیری مشکلات واقعی را بگیرد.
مسئولان وظیفه دارند پاسخگو باشند، و مردم حق دارند سوال بپرسند و جواب بخواهند. این حق ماست که بدانیم چه اقداماتی برای بهبود منطقه انجام میشود و مسئولان باید به مردم توضیح دهند.
در این میان"، کانال صدای دودانگه" و تعداری دیگر کمتر از انگشتان یکدست که تنها کانالی هستند که به شکل جدی پیگیر مشکلات و مطالبهگری میکنند،. اما متأسفانه به جای حمایت، برخیها تلاش میکنند این کانال صدای دودانگه را تخریب کنند. این کار نه تنها سودی ندارد، بلکه به ضرر منطقه هم هست.
از همه عزیزان خواهش میکنیم با تمرکز بر مسائل مهم و حمایت از انتقادات سازنده، به رفع مشکلات دودانگه کمک کنیم و مسئولان را وادار به پاسخگویی کنیم. فقط با همدلی و پیگیری میتوانیم منطقهای بهتر بسازیم.
با سپاس از همراهی شما
احمد بابایی
مدیر کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
واگذاری ۱۰۰ خودرو به دهیاریها توسط استانداری مازندران، اتفاق خوبی برای کمک به روستاهاست. اما اینکه بخش دودانگه هیچ سهمی از این خودروها نداشته، در حالی که بخشهای دیگر مثل بخش همسایه ما ۴ خودرو گرفتهاند، باعث ناراحتی و گلایه مردم شده است.
❌اگر این موضوع درست باشد، نشان میدهد که مسئولین بخش دودانگه در پیگیری و رایزنی با استانداری ضعیف عمل کردهاند. مسئولین باید بیشتر تلاش کنند تا حق مردم منطقه را بگیرند و نگذارند دودانگه نادیده گرفته شود.
از مسئولین انتظار داریم توضیح بدهند چرا دودانگه از این طرح بینصیب مانده و هرچه زودتر برای جبران این کمکاری اقدام کنند. مردم دودانگه هم مثل بقیه مناطق حق دارند از این امکانات بهرهمند شوند.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
به نام خدا
" وصیت نامه، جایگزینی برای صورتجلسات
بی اثر"
یکی از بزرگترین مشکلات کشورمان، از سطح کلان تا روستاهای کوچک، این است که بسیاری از تصمیمها و اقدامات تنها در حد حرف و نوشته باقی میمانند و در عمل هیچگونه ضمانت اجرایی ندارند.
من، (احمد بابایی)، در اینجا وصیت میکنم که پس از فوت من، هیچگونه غذا، پذیرایی، یا بستهای در مراسم ختم و ترحیم من توزیع نشود.
متأسفانه این روزها در برخی روستاها، از جمله در روستای ما، واودره، صورتجلسهها و طومارهایی تنظیم میشود که هدف آن کاهش هزینههای مراسم ختم و تغییر رسوم اشتباه است. با این حال، بسیاری از افرادی که این طومارها را امضا میکنند، به امضای خود پایبند نیستند و همچنان همان رویه نادرست را ادامه میدهند.
به همین دلیل، از همه دوستان تقاضا دارم به جای این اقدامات بیاثر و امضاهای بدون اجرا، مانند من وصیتنامهای تنظیم کنید و در آن خواسته خود را مبنی بر عدم پذیرایی در مراسم ختم صریحاً اعلام نمایید. همچنین، این وصیتنامه را در کانالها و گروههای تلگرامی روستای خود به اشتراک بگذارید تا دیگران نیز تشویق شوند به این فرهنگسازی بپیوندند.
هدف من از این وصیت، جلوگیری از ایجاد فشار مالی بر بازماندگان و نیز کمک به تغییر یک رسم اشتباه است که به جای تمرکز بر یاد و خاطره متوفی، هزینههای بیهوده را بر خانواده تحمیل میکند.
از تمامی بازماندگان و شرکتکنندگان در مراسم درخواست میکنم که این وصیت را محترم شمارند و بدانند که آنچه برای من اهمیت دارد، دعای خیر شما و انرژی مثبتتان است، نه رسوم و تشریفات پرهزینه.
این وصیت در هنگام دفن خوانده شود تا همه از خواست قلبی من مطلع شوند و از اجرای این رسم نادرست خودداری کنند.
با سپاس،
احمد بابایی
۲۹ آبان ۱۴۰۳
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
"آقای پزشکیان قرار این نبود"
*قرار بود دولت با نظر مردم هرگونه تغییر در قیمت کالاها و خدمات را انجام دهد. حالا فقط یک سوال: "افزایش ۲۰ تا ۳۰ درصدی قیمت خودروهای داخلی" با نظر کدام مردم انجام شده است؟
چون ما، مردم ایران، هرگز چنین نظری ندادهایم.
ما فکر میکردیم شما متعهد به حفظ منافع مردم هستید و وعدههای خود را گردنگیر ما کردهاید. اما اکنون فهمیدیم که اشتباه کردهایم.
آقای پزشکیان، این موضوع چگونه توجیه میشود؟ آیا ما مردم ایران دیگر جایی در تصمیمگیریها نداریم؟**
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
⁉️درخواست شفافسازی در مورد زمین خریداریشده برای بانک کشاورزی در محمدآباد فریم
حدود سی سال پیش، زمانی که زمین در منطقه محمدآباد فریم بسیار ارزان بود، مردم و خیرین منطقه دودانگه با نیت توسعه و رفاه عمومی، مبلغی را جمعآوری کردند تا زمینی خریداری و در آن بانک کشاورزی احداث شود. شوراهای اسلامی و افراد معتمد منطقه نیز در این موضوع همکاری کردند.
من نیز از جمله کسانی بودم که در آن سال مبلغ ۳۰۰ تومان برای خرید این زمین پرداخت کردم، اما متأسفانه نه تنها بانک کشاورزی ساخته نشد، بلکه شنیدهها حاکی از آن است که زمین خریداریشده به فروش رفته و هیچ اقدامی برای تحقق این هدف صورت نگرفته است.
اکنون، پس از گذشت سه دهه، سوالات جدی در این خصوص مطرح است که از مسئولین وقت و فعلی انتظار پاسخگویی داریم:
1. چه کسانی مسئول خرید زمین و پیگیری احداث بانک کشاورزی بودند؟
2. زمین خریداریشده در کجا واقع شده بود و چرا ساختمان بانک در آن احداث نشد؟
3. اگر زمین فروخته شده است، درآمد حاصل از فروش آن کجا و چگونه هزینه شده است؟
4. آیا در اسناد و مدارک، هیچ مستندی از این موضوع و جزئیات معاملات انجامشده وجود دارد؟
5. آیا امکان احیای این پروژه یا بازگرداندن حقوق مردم وجود دارد؟
این موضوع حق جمعی مردم منطقه دودانگه است و شفافسازی در این زمینه، تنها راه بازگرداندن اعتماد عمومی و احترام به زحمات خیرین و مردم دلسوز منطقه است. امیدوارم مسئولین مربوطه با دقت و مسئولیتپذیری به این پرسشها پاسخ دهند و اقدامات لازم را انجام دهند.
احمد بابایی
دوشنبه ۲۸ آبان
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
صدای روستا، حالا صدای دودانگه است
امروز، با توجه به گستردگی مخاطبان و نیاز به همبستگی و همصدایی بیشتر، تصمیم گرفته شد که این کانال به نام صدای دودانگه تغییر یابد. دودانگه، با تمام روستاها، کشاورزی پرقدمت، و طبیعت بینظیرش، نیازمند رسانهای است که در کنار رسانه های دیگر، دغدغههای مردم منطقه را بازتاب دهد و بستری برای طرح مسائل مهم فراهم کند.
کانال صدای دودانگه با هدف ایجاد فضایی برای مطالبهگری منصفانه، انتقاد سازنده، و تعامل مؤثر در حوزههای مختلف فعالیت خود را ادامه میدهد. تلاش ما این است که:
مشکلات و خواستههای مردم منطقه را مطرح کنیم .
به دغدغههای کشاورزی منطقه، به ویژه مشکلات زمینهای زراعی، مدیریت منابع آبی و حمایت از کشاورزان توجه کنیم.
حفاظت از محیطزیست منطقه، مقابله با تخریب جنگلها، بستر رودخانهها و بهرهبرداریهای نادرست را در اولویت قرار دهیم.
فرهنگ، تاریخ، و ظرفیتهای بینظیر دودانگه را به دیگران معرفی کنیم.
این کانال، صدای همه مردم دودانگه است؛ از کوچکترین تا بزرگترین روستاها، از دغدغههای روزمره تا مسائل کلان منطقه. با تمرکز بر چالشهای کشاورزی و محیطزیستی، و با انتقادهای سازنده و مشارکت آگاهانه، میتوانیم مسیری برای پیشرفت و عدالت ایجاد کنیم.
امیدواریم با این تغییر نام و تمرکز بر اهداف گستردهتر، همراهی و حمایت شما عزیزان همچنان ادامه داشته باشد. صدای دودانگه، صدای شماست؛ با هم، میتوانیم این صدا را رساتر و مؤثرتر کنیم.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
Mahdi:
سلام آقای بابایی عزیز بنده زلیکانی هستم نانوایی تلاوک اول اینکه هرتعداد نان میخواین آن هم با کیفیت بسیار بالا بنده در خدمت شما و دیگر عزیزان و اهالی دودانگه هستم ولی از شما گلایه و انتقاد دارم چون یک نانوایی در محمد آباد این شرایط را داشت دلیل نمیشه کل همکاران و کارشان رو زیر سوال ببرید و کار کل نانوایی و نانشان را بی کیفیت و به نا حق زیر سوال ببرید ازشما که یک شخص فرهنگی و دبیر بنده بودید انتظار بیشتری داریم میتوانید صدای بنده را هم داخل کانالتون صدای مردم بگذارید چون ما هم از همین مردم دودانگه هستیم متشکر
چون زیر پیامتون نوشته اید نان بی کیفیت و اتلاف وقت در نانواییهای دودانگه واین یعنی زیر سوال بردن کار حداقل ۱۵ نانوایی در دودانگه
در ضمن خودتان در مدرسه به ما یاد دادید همه جا به نوبت بعد اتفاقا عکس نانوایی و صف هم بود بنده هرکسی در صف ایستاده نان میدهم حتی اگر نوبت گرفته باشد ولی حضور نداشته باشد باید دوباره از ته صف نوبت بگیرد میتوانید از مشتریان نانوایی اینجانب سوال و تحقیق کنید پس لطفا همه نانوایی ها را بخاطر یک نانوایی و عجله خودتان زیر سوال نبرید
✅مذهب فشاری؛
مدارس احمق پرور مذهبی
رحیم پور ازغدی
بسیاری از این مدارس مذهبی کارخانه تولید احمقند!
در این مدارس مذهب را فشار میدهند توی گوش و چشم و دهن دانش آموز !
مذهب فشاری!
در مدرسه ای که همه دخترند مجبور میشوند چادر بپوشند!
رنگ های شاد ممنوع ، خنده ممنوع...
این ها عقده ای تربیت میکنند!
در این مدارس افرادی تربیت میشوند که در پاسخ به هر سوالی فقط بلدند بگویند خدا گفته پیغمبر گفته ، اهل بیت گفته !
مجبورند اسامی ائمه را حفظ کنند ، قرآن حفظ میکنند از اول به آخر ، از آخر به اول، ضربدری و پروانه ای از حفظ قرآن میخوانند و...
این مدارس بسیار خطرناکند...
آنها که در این جاها درس خوانده اند در آینده شاید آخوند هم بشوند با دو من ریش یا مداح مشهوری هم بشوند اما پوک و پوچند، ۲۰ سال بعد یا فاسد و فاسقند یا راحت آب به آب میشوند ! ...
اگر بررسی کنید میفهمید اغلب این کسانی که مذهبی هستند اینها در خانواده ای مذهبی و سطحی رشد کرده اند اما نمیدانند چرا؟!...
❌ مرد بادی در دودانگه
در منطقه ما کسی که بلوف می زند
به او می گوییم " بادی"
بنده حدود ۱۲ سال پیش تصمیم گرفته بودم در روستای خودم باغی احداث نمایم بعد از دو سال تحقیق
به نتیجه رسیدم باغ گردو احداث نمایم
و رقمی را بکارم که هنوز کسی آن را نکاشته است و از اولین ها باشم.
در سال ۱۳۹۳ در مساحتی حدود چهار هزار متر مربع تعداد یکصد اصله نهال گردو رقم چندلر را کاشتم چون اکثر نهال ها از نوع کشت بافت، یعنی به اندازه خودکار یا مداد و بعضیا کوچکتر از خودکار بوده مهم اینکه ساقه نهال خیلی نازکتر از مداد به کلفتی چوب کبریت بودند نگهداری آن بسیار بسیار سخت بود!
لذا با سختی هایی که در دوسال اول داشت توانستم بدون تلفات آنها را بزرگ کنم که در حال حاضر درختانی ده ساله ی مثمر هستند.
🔹بنده در چندین مجالس و حتی ، حضور در دفتر معاونت باغبانی استان مازندران و در شبکه های اجتماعی و گروه های مختلف تلگرامی گردوکاران کشور ادعا کردم اولین احداث کننده باغ گردو رقم چندلر در استان مازندران و حتی جزو اولین احداث کنندگان در کشور هستم. خوشبختانه در گروه تخصصی گردوکاران که باغداران زیادی از سراسر کشوردر آن گروه حضور دارند کسی ادعای بنده را رد نکرد و مدعی سن بالاتر هم کسی نشده
اما متاسفانه یا خوشبختانه عده قلیلی از اهالی محترم منطقه که هیچ سنخیتی با باغداری گردو نداشته و ندارند و همچنین دو نفر از نهال فروشان ادعای بنده را بر نتابیدند و بسیار خشمگین به نوعی بنده را تخریب نمودند
دلیل اینکه عده ای از اهالی ادعای بنده را برنتابیدند را نمی دانم ولی دلیل آن دو نفر از نهال فروشان را می دانم
نکته جالب اینجاست از میان این دو نفر نهال فروش، آن کسیکه حتی یک درخت گردو چندلر مثمر ندارد
و حتی پیوند گردو هم بلد نیست چنان در مورد سابقه در تولید نهال گردو چندلر بلوف می زد دلم برای خریداران نهال از این مرد بادی سوخت چون صد در صد اطلاعات غلط به خریداران و باغداران مبتدی می داد.
با توجه به تجربیات بنده در باغداری این رقم، به نظرم
باغداران مبتدی گناهی ندارند چون این مرد بادی در باد کردن چنان مهارت خاصی دارد که کمتر مرد بادی می تواند چنین باد کند.
در مطلب بعدی در مورد باصرفه بودن یا نبودن اقتصادی این نوع باغداری مطالبی خواهم نوشت.
احمد بابایی
از اولین احداث کنندگان باغ گردو چندلر در کشور
کانال صدای روستا
/channel/sedayerostadodang