کانال صدای روستا احمد بابایی @Ahmadbabaei339
زنجیرهای بدهی را با دستان مهربانی باز کنیم
روستای زیبای پاجی این روزها با قلبی سرشار از امید و عشق به کمک یک انسان شریف و آبرومند شتافته است. جناب آقای ... خورشیدی، کارگر روزمزدی که با دستان پینهبستهاش زندگی خانوادهاش را میچرخاند، اکنون به دلیل بدهی در پشت میلههای زندان گرفتار شده است.
او پدری مهربان برای دو فرزند کوچک و نانآور خانهای است که چشم به راه بازگشت او دارند. خانهای که اکنون سکوت و دلتنگی، جای خندههای کودکان را گرفته است.
اما ما میتوانیم با همدلی و مهربانی، این زنجیرهای سنگین را از دستان او باز کنیم. شما هم میتوانید سهمی در این کار خیر داشته باشید و با کوچکترین کمک، نور امید را دوباره به دل این خانواده بازگردانید.
شماره کارت:
۶۰۶۳۷۳۱۰۵۸۱۵۷۹۳۵
بنام فاطمه خورشیدی پاجی
بیایید دست در دست هم، قصه غمانگیز این خانواده را به داستانی از عشق و مهربانی تبدیل کنیم.
مهربانی شما، فراتر از کمک مالی، مرهمی خواهد بود بر دلهای شکستهای که به یاری ما چشم دوختهاند
بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
لینک کانال روستای پاچی
/channel/paji_2khorshid
اشتباهاتی که باغداران باید از آن اجتناب کنند
روزی کلیپی دیدم که جهاد کشاورزی در بیست هزار هکتار زمین زیتون کاشته بود، اما هیچ محصولی نداد. بعدها مشخص شد که تمام نهالهایی که کاشته بودند، غیرمثمر بودند. این داستان مرا به یاد تجربهای انداخت که مرتبط با درختکاری و اهمیت اصولی انجام دادن آن است.
یکی از آشنایانم باغ گردویی به وسعت حدود دو هکتار از رقم چندلر احداث کرد
. در همان سال اول، به او گفتم که سربرداری و هرس صحیح، از مهمترین عوامل شکلدهی به فرم درخت و باردهی آن است. تجربه تلخ خودم را برایش بازگو کردم: در ابتدای کارم، به دلیل کمتجربگی و مشورت نکردن با افراد خبره، فرم درختانم را خراب کردم. با این حال، تصمیم گرفتم تجربه دهسالهام را بدون هیچ چشمداشتی در اختیارش بگذارم.
به او توضیح دادم که باید نهالها را از کف زمین تا ارتفاع مشخصی سربرداری کند تا رشد اصولی درخت تضمین شود.
اما او، به توصیه مشاوری دیگر که تجربه کمتری داشت، ولی مهندس جهاد کشاورزی بود عمل کرد.
مشاورش گفته بود از بالای درخت بشمارد و تنها پنج یا شش جوانه را باقی بگذارد و از آنجا شاخه را قطع نماید!!!
متأسفانه، این روش اشتباه باعث شد فرم درختان باغ برای همیشه ناقص شود.
هر بار که از کنار آن باغ عبور میکنم، آنچه توجه مرا جلب میکند، ناقص بودن فرم درختان است. درختانی که میتوانستند نمادی از باردهی و زیبایی باشند، اکنون به یادآورنده اشتباهی هستند که میشد بهراحتی از آن اجتناب کرد.
فرمدهی و هرس درختان گردو، بهویژه رقم چندلر، یکی از کلیدیترین فاکتورهای موفقیت در باغداری است. کاشت و نگهداری اصولی نه تنها باردهی درخت را تضمین میکند، بلکه هزینهها و زمان از دست رفته را کاهش میدهد. شاید این تجربه تلخ، برای دیگران چراغ راهی باشد تا بدانند مشورت با افراد باتجربه و استفاده از دانش علمی در کنار هم، کلید موفقیت در هر کاری است.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ سه دهه وعده، اما جاده ای در کار نیست.
سراب وعده ها
راه ارتباطی دودانگه به چهاردانگه برای مردم این منطقه به آرزویی دستنیافتنی و یک قصه پرغصه تبدیل شده است. بیش از دو دهه است که مسئولین در هر دوره، از استانداران گرفته تا مدیرکلهای راه و نمایندگان مجلس، وعده بازگشایی این مسیر را به مردم میدهند، اما در عمل، تنها چیزی که نصیب مردم شده، سراب وعدهها و جلسات بیثمر بوده است.
خبری را در کانال دودانگه ساری خوانده بودم که بخشی از آن چنین بود: «آقای کوهزاد، عضو شورای بخش دودانگه، راه ارتباطی دودانگه به چهاردانگه را مطرح نمودند که جزو پیگیریهای ویژه جناب آقای دکتر بابایی کارنامی نماینده محترم در سال گذشته بوده است. این پروژه در بودجه ۱۴۰۱ در ردیف اعتباری وزارت راه قرار گرفت و انشاءالله در حال تعیین پیمانکار جهت احداث راه میباشد.»
بارها و بارها شنیدهایم که این پروژه در بودجه سالانه دیده شده است، در ردیفهای اعتباری قرار گرفته، یا حتی پیمانکار برای آن انتخاب شده است. اما نتیجه چه بوده؟ جادهای که همچنان وجود خارجی ندارد و دودانگه و چهاردانگه را در بنبست نگاه میدارد. اگر وعدههای دادهشده از سالها پیش اجرایی میشد، امروز نه تنها این راه افتتاح شده بود، بلکه توسعه منطقه نیز سرعت گرفته بود.
چرا این پروژه با چنین اهمیتی برای مردم منطقه، همچنان اولویت پایینی دارد؟ آیا امنیت و رفاه مردم دودانگه و چهاردانگه کمتر از سایر مناطق است که سالها باید منتظر تحقق وعدهها بمانند؟ آیا این موضوع صرفاً بهانهای برای تبلیغات و جلب آرای مردم در زمان انتخابات است، در حالی که ارادهای واقعی برای عملیکردن آن وجود ندارد؟
مسئولان بارها در جلسات مختلف از اهمیت این راه سخن گفتهاند، اما سوال اینجاست: چرا پروژهای که میتواند مناطق دودانگه و چهاردانگه را از بنبست خارج کند، هیچگاه وارد مرحله اجرا نمیشود؟ مردم خسته شدهاند از شنیدن اینکه پروژه در دست بررسی است، بودجهاش تصویب شده، یا پیمانکارش در حال انتخاب است. این حرفها دیگر برای مردمی که دههها در انتظارند، معنایی ندارد.
وقتی راههای ارتباطی توسعه پیدا نکنند، مردم این مناطق در انزوا باقی میمانند، فرصتهای اقتصادی از دست میرود، و جوانان مجبور به مهاجرت میشوند. مسئولان باید پاسخ دهند که چه چیزی مانع تکمیل این پروژه شده است؟ چرا برنامهریزی و اجرا اینچنین کند و بیثمر بوده است؟
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
مقایسه روحیه مطالبهگری مردم ساری و دودانگه (قسمت دوم)
امروز در یکی از محلههای ساری، برای انجام کارتبهکارت ناگزیر به مراجعه به چند دستگاه عابربانک شدم. با کمال تأسف، هر سه دستگاهی که به آنها مراجعه کردم، مدتهاست که از کار افتادهاند و کسی برای تعمیر آنها اقدامی نکرده است. حتی یکی از دستگاهها در وضعیتی قرار داشت که گویی دل و رودهاش بیرون ریخته باشد، تصویری که نمایانگر وضعیت تأسفبار رسیدگی به زیرساختهای شهری است.
این تجربه بار دیگر مرا به تأمل در روحیه مطالبهگری و اهمیت آن واداشت. مردم دودانگه در مطالبهگری و پیگیری حقوق خود مثالزدنی هستند؛ چراکه نه تنها به شرایط نامطلوب تن نمیدهند، بلکه با اتحاد و تلاش جمعی، صدای خود را برای اصلاح امور به گوش مسئولان میرسانند.
ای کاش این الگوی ستودنی از مردم دودانگه، الهامبخش سایر شهروندان باشد تا با همبستگی و مطالبهگری مسئولانه، گامی مؤثر در جهت بهبود زندگی شهری و ارتقای کیفیت خدمات عمومی برداشته شود. در نهایت، این اتحاد و پیگیری است که حقوق شهروندی را تضمین میکند و راه را برای آیندهای روشنتر هموار میسازد.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
بعد از ۴۵ سال از انقلاب، آیا باید خبر "خوش" ما این باشد که شعبه کمیته امداد در دودانگه مستقل میشود⁉️
آیا این نشان افتخار است یا اعترافی به ناکامی در توسعه پایدار⁉️
در حالی که بسیاری از کشورها با سرمایهگذاری در زیرساختها، ایجاد اشتغال و توانمندسازی جوامع روستایی به توسعه واقعی دست یافتهاند، ما همچنان به گسترش نهادهای حمایتی بسنده کردهایم!
آیا نباید اولویت مسئولان، احیای کشاورزی، دامداری، صنایع کوچک و توسعه زیرساختهای اساسی در روستاها باشد تا مردم به استقلال اقتصادی برسند و نیازی به خدمات حمایتی نداشته باشند⁉️
"خبر خوش" واقعی زمانی است که روستاهای ما به مراکز تولید، اشتغال و خودکفایی تبدیل شوند، نه اینکه دستاورد ما پس از دههها، مستقل کردن یک شعبه کمیته امداد باشد.
این نگاه کوتاهمدت و سطحی به مشکلات، نهتنها مهاجرت را متوقف نمیکند، بلکه به استمرار فقر و خالی شدن روستاها از سکنه دامن میزند. وقت آن است که مسئولان پاسخگو باشند: چرا روستاهایی که زمانی ستون اصلی تولید کشور بودند، امروز به دریافتکنندگان کمکهای حمایتی تبدیل شدهاند⁉️
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ حسینیه های دیروز و امروز؛
کدام یک نزدیک تر به آرمان های عاشورا بود⁉️
در روزهای اخیر، کلیپی از مداح مشهور منصور ارضی منتشر شد که در آن ادعا میکرد در دوران پهلوی کسی نمیتوانست بهصورت علنی در ماه محرم عزاداری کند و عزاداران مجبور بودند یواشکی سینه بزنند و گریه کنند، زیرا در غیر این صورت با مرگ یا مجازات شدید مواجه میشدند.
پرسش هایی از سوی جوانان مطرح شده که پاسخگویی به آن ها از بزرگان خصوصا افراد بالای ۵۵ سال، خواسته شده است. بنابراین، در حد توان و بضاعت خود، پاسخی به این مداح بزرگوار و جوانان عزیز ارایه خواهم کرد
سخنان حاج منصور با واقعیت تاریخی فاصله زیادی دارد و بسیاری از افرادی که آن دوران را تجربه کردهاند، نظراتی کاملاً متفاوت دارند.
به عنوان فردی که خود آن دوران را دیدهام باید بگویم عزاداری در دوره محمدرضا شاه بسیار خالصانه، بدون ریا و با عشق واقعی به امام حسین (ع) برگزار میشد. در آن زمان، مداحی و عزاداری به هیچ وجه جنبه تجاری نداشت. مداحان نه پاکت پول دریافت میکردند و نه از امکانات صوتی پیشرفته و گرانقیمت استفاده میکردند. صدای مداح با سادگی و اخلاص طنینانداز میشد، نه با کمک دستگاههایی که امروز میلیونها تومان هزینه دارند تا صدا را تغییر دهند و جلوهای مصنوعی به آن بدهند.
در آن زمان، حسینیهها پناهگاه عشق و ارادت به امام حسین (ع) بودند. کسی برای تاییدیه یا گذراندن گزینش خاصی وارد حسینیه نمیشد. عشق به امام حسین و اهلبیت انگیزه اصلی عزاداران بود. جوانان در مقابل بزرگترها احترام میگذاشتند و آداب حسینیه را رعایت میکردند. مکان نشستن افراد مسن و سالمندان کاملاً مشخص بود و کسی جرأت نمیکرد جای آنان را بگیرد. اما امروز، متأسفانه، شاهدیم که ریا و بیاحترامی چنان رواج یافته که نوجوان ۱۳ ساله راحت پشت به دیوار میدهد و سالمند پادرد باید وسط حسینیه، در میان ازدحام بنشیند، بیآنکه کسی به احترام او برخیزد.
این شرایط تلخ به دلایل مختلفی ایجاد شده است. روزگاری دروغ گفتن گناه کبیره محسوب میشد و کسی جرأت نداشت بر منبر سخنان نادرست بگوید. اما امروز، عدهای متملق و چاپلوس بالای منبر دروغ میگویند و چهرهای غیرواقعی از دین ارائه میدهند.
روز عاشورا، اگر مدیری، نمایندهای، یا فردی با مقام وارد حسینیه شود – هرچند که فاسد و دزد باشد – اکثر افراد به احترام او برمیخیزند، و با او عکس سلفی گرفته و با افتخار در فضای مجازی نشر می دهند اما اگر یک پیرمرد روستایی و سادهدل وارد شود، چنین احترامی برایش قائل نمیشوند. این رفتارها نتیجه گسترش دروغ، ریا و ظاهرپرستی است که متأسفانه جامعه را در بر گرفته است.
اگر بخواهیم این وضعیت را اصلاح کنیم، باید به اصل دین و مفاهیم راستین عاشورا بازگردیم. صداقت، سادهزیستی و احترام به بزرگترها از اصولی هستند که در گذشته بر عزاداریهای حسینی حاکم بود. این اصول باید احیا شوند تا عشق به امام حسین (ع) دوباره به همان شکل خالص و واقعی در دلها جای گیرد.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ ۵۵ میلیارد تومان برای روکش آسفالت جاده ورکی به سمت دودانگه
جاده ورکی به سمت سد سلیمانتنگه، مدتی پیش از انتخابات، به یکباره بیدار شد. ماشینها و تجهیزات راهسازی که گویا از خوابی عمیق برخاسته بودند، ناگهان در مسیر ظاهر شدند و بخشی از جاده با روکش آسفالت آراسته شد. اما دیری نپایید که این جاده، بار دیگر به خواب رفت و ماشینآلات، بیصدا ناپدید شدند. پروژه نیمهتمام رها گشت و مردم، چشمانتظار روزی ماندند که دوباره رونق ساختوساز به این مسیر بازگردد.
در این میان، جناب آقای بابایی، نماینده محترم، با پیگیریهای خود نوید آغاز عملیات روکش آسفالت این مسیر را دادند. ایشان اعلام کردند که با تأمین اعتباری بالغ بر ۵۵ میلیارد تومان، این پروژه ظرف یکی دو ماه آینده از سر گرفته خواهد شد.
کانال "صدای دودانگه" ضمن قدردانی از تلاشهای ارزشمند جناب بابایی، امیدوار است این وعده در موعد مقرر به ثمر بنشیند و نتیجه را به اطلاع اهالی خواهد رساند.
ما یادمان نمی رود
منتظر تحقق وعده ها می مانیم.
احمد بابایی
۲۶ دیماه
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ ولیعصر محمدآباد؛
از شکوفایی تا خاموشی
روزی روزگاری، شرکت تعاونی ولیعصر محمدآباد، قلب تپندهای بود در میان دشتهای حاصلخیز منطقه. شرکتی که روزگاری نهچندان دور، نماد همدلی و اتحاد کشاورزان و سهامداران بود. آنگاه که بذرهای امید را میان زمینهای کشاورزی توزیع میکرد، کودهای شیمیایی را با دستانی سخاوتمند به کشاورزان میرساند و اجناس کوپنی نظیر قند و روغن نباتی را به خانههای مردم میبرد.
این شرکت، نهتنها یاریگر کشاورزان در کشت و برداشت بود، بلکه با ارائه وامهای بدون سود، امید را به دل سهامداران مینشاند. سود سالانهاش را میان اعضا تقسیم میکرد و هر روز، عضوی از این خانواده بزرگتر و پرشورتر میشد.
اما اکنون، خاطراتی بیش از آن دوران باقی نمانده است. درهایی که زمانی به روی مردم باز بودند و محلی برای گردهمایی و تصمیمگیری سهامداران بودند، اکنون سوت و کورند. تنها در روزهای برداشت گندم برای چند صباحی باز میشوند و دوباره بسته میمانند تا سال بعد.
شرکتی که روزگاری نماد همدلی و خدمترسانی بود، حالا به سایهای از گذشته خود بدل شده است. آیا روزی دوباره این شور و نشاط به شرکت بازخواهد گشت؟ آیا این نهاد مردمی بار دیگر به جایگاه شایسته خود بازخواهد گشت؟ تنها زمان پاسخگوی این پرسشها خواهد بود.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
در خصوص مطلب
" احداث ایستگاه و دکل فشار قوی،
پایان رویای سایت پرواز پاراگلایدر،
در مرکز بخش
یک نفر به نام آقای زلیکانی کامنتی نوشته"
سلام آقای بابایی کی به این موضوعات اهمیت میده
.................................................
هیچ کس بفکر این منطقه نیست..................
در پاسخ به آقای زلیکانی که دغدغه این منطقه را دارند
چنین نوشتم؛
جناب زلیکانی گرامی،
از توجه شما به موضوع سپاسگزارم. با احترام به نظر جنابعالی، اجازه دهید توضیحاتی ارائه کنم. آنچه در متن بیان شده، مبتنی بر تحلیل شرایط منطقه و ظرفیتهای طبیعی و پیشنهاد عده ای از دوستان مطالبه گر بوده است.
محل مذکور، به دلیل موقعیت جغرافیایی، چشمانداز کمنظیر و قابلیتهای بالقوه، میتوانست به یکی از مقاصد گردشگری شاخص، بهویژه برای پروازهای پاراگلایدر، تبدیل شود.
اگرچه این مکان تاکنون بهصورت رسمی بهعنوان یک سایت گردشگری یا قانونی پرواز شناخته نشده است، اما در بهار و تابستان، در صورت مساعد بودن شرایط جوی، گاهگاهی پروازهایی در این منطقه انجام میشد. این نشاندهنده آن است که منطقه از شرایط و قابلیتهای لازم برای تبدیلشدن به یک سایت پرواز گردشگری برخوردار بوده و تنها نیازمند برنامهریزی و سرمایهگذاری مناسب بوده است.
نقد اصلی اینجاست که چرا در مراحل مکانیابی پروژههای عمرانی، مطالعهای دقیقتر انجام نشده تا تأثیرات این تصمیمات بر ظرفیتهای بالقوه منطقه ارزیابی شود.
متأسفانه، همانطور که اشاره شد، بخشدار و شورای بخش، اداره برق و سایر مسولان ذیربط تاکنون پاسخی به این مسائل ندادهاند.
از سوی دیگر، حتی فعالان حوزه مطالبهگری نیز بهدرستی این مسائل را دنبال نکرده و با حداقل اقداماتی مانند بازنشر در شبکههای اجتماعی، از کنار آن عبور کردهاند.
این امر موجب شده فرصتهای ارزشمند منطقه بهراحتی نادیده گرفته شود و اهمیت این مسائل به مسئولان نشان داده نشود.
امیدواریم این نقدها و دغدغهها زمینهای برای اصلاح و جلب توجه مسئولان به مسائل توسعهای منطقه باشد.
با احترام،
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ " احداث ایستگاه و دکل فشار قوی،
پایان رویای سایت پرواز پاراگلایدر،"
در مرکز بخش
ضمن تقدیر و تشکر از مسئولان و نمایندگان منطقه برای تکمیل پروژه ایستگاه برق ۶۳ کیلوولتی و دکلهای فشار قوی دودانگه که قطعاً نقش مهمی در تقویت زیرساختهای برق منطقه دارد، اما متأسفانه محل احداث این پروژهها، بدون توجه به آیندهنگری و مطالعات دقیق انتخاب شده است.
ایستگاه برق و مسیر دکلهای فشار قوی در مکانی احداث شدهاند که میتوانست به یک سایت گردشگری ارزشمند برای پرواز پاراگلایدر تبدیل شود. منطقهای با چنین پتانسیل طبیعی و چشماندازی کمنظیر، فرصتی استثنایی برای توسعه گردشگری و جذب سرمایهگذاران بود. اما اکنون، با تکمیل این پروژهها، این ظرفیت ارزشمند دیگر قابل استفاده نخواهد بود.
سوالی که مطرح میشود اینکه
آیا این امکان وجود نداشت مناطقی با پتانسیل پایین تر یا با کمترین تاثیر بر چشم انداز گردشگری برای اجرای این پروژه انتخاب شود⁉️
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ " از دودانگه تا لس آنجلس ؛
آیا جنگل های ما آماده مقابله با آتش سوزی هستند⁉️
چند روز پیش به جنگل روستای خودمان در واودره رفتم و حدود ده کیلومتر به عمق جنگل پیشروی کردم. در طول این مسیر، جنگل پوشیده از پوشش گیاهی خشک، درختان شکسته و شاخههای افتاده بود. در بخشهایی از مسیر، عبور و مرور بهکلی غیرممکن میشد. این وضعیت، ذهنم را به سمت آتشسوزیهای گستردهای که در کشور آمریکا، بهویژه در لسآنجلس، رخ داده است، برد. گفته میشود این آتشسوزیها به دلیل انبوه پوشش گیاهی خشک بهسرعت شعلهور شده و کنترل آن بسیار دشوار بوده است. میلیاردها دلار خسارت، هزاران خانه سوخته و بسیاری از انسانها بیخانمان شدهاند.
هرچند در زمینه جنگلداری هیچ تخصص و اطلاعاتی ندارم، اما این حادثه به من تلنگری جدی زد و باعث شد سؤالاتی در ذهن من و شاید بسیاری دیگر از ما شکل بگیرد:
1. آیا جنگلهای ما نیز، به دلیل وجود پوشش گیاهی خشک و انبوه درختان شکسته و افتاده، مستعد وقوع آتشسوزیهای گسترده هستند؟
2. چه اقداماتی میتوانیم برای پیشگیری از چنین حوادثی در جنگلهای کشورمان انجام دهیم؟
3. آیا سازمانهای مرتبط با جنگلداری و محیطزیست برنامهای جامع برای مدیریت و کاهش خطر آتشسوزی جنگلها در نظر گرفتهاند؟
4. نقش ما، بهعنوان شهروندان، در حفظ و نگهداری جنگلها و جلوگیری از بروز آتشسوزی چیست؟
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ مطالبهگری دختر زیبای نیکشهر از وزیر راه
دختر نیکشهری به خانم فرزانه وزیر راه میگوید:
ای مادر نمونه، شیرزن آریایی،
بهعنوان دختر کوچک شما یک درخواست دارم. میدانم که از پس این کار برمیآیید.
قول بدهید جهت احداث پل باند دوم کرکدی شهرستان نیکشهر مساعدت فرمایید و در دور بعدی حضور شما، شاهد افتتاح پل با دستان مبارکتان باشیم.
مامان فرزانه، بروم به همه بگویم، مامان فرزانه
حرف دخترش را روی زمین نگذاشت؟
قول میدهید، مامان؟
مامان، قول، قول
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ آغاز پله های ترقی یک مدیر
از شورای شهرستان ساری
با تشکیل اولین دوره شورای بخش، شورایی به نام شورای شهرستان بهعنوان نهاد بالادستی شکل گرفت. این شورا متشکل از نمایندگانی بود که از هر شهر و بخش شهرستان توسط اعضای شورای بخش و شورای شهر به فرمانداری معرفی میشدند. در منطقه دودانگه، اعضای محترم شورای بخش لطف کردند و بنده را بهعنوان نماینده این بخش برای عضویت در شورای شهرستان ساری معرفی کردند.
آقای علی بابایی کارنامی از چهاردانگه، آقای اسفندیار عشوری، رئیس وقت شورای شهر ساری، از شهر ساری، به همراه تعدادی دیگر از نمایندگان بخشهای مرکزی و دیگر مناطق و شهرها به عضویت این شورا درآمدیم.
تعداد اعضای شورای شهرستان ساری هفت نفر بودیم.
طبق دعوتنامه فرماندار وقت، جلسه معارفه و انتخاب هیئترئیسه شورای شهرستان یک هفته قبل به اطلاع همه اعضا رسید.
چند روز پیش از جلسه، آقای علی بابایی کارنامی با بنده تماس گرفتند. ایشان گفتند: "انتخابات هیئترئیسه نزدیک است و به نظر من بهتر است رئیس شورای شهرستان از میان اعضای شوراهای روستا انتخاب شود. اگر ممکن است، به من رأی دهید." بنده هم پاسخ دادم: "من نه توانایی این کار را دارم، نه وقت و حوصلهاش را. اگر شما کاندیدا هستید، با کمال میل به شما رأی خواهم داد." ایشان تشکر کردند و این مسئله تمام شد.
چند ساعت بعد، شخص دیگری نیز تماس گرفت و از من خواست که به او رأی دهم. اما با صراحت گفتم که قولم را قبلاً به آقای بابایی دادهام و نمیتوانم خلف وعده کنم.
روز جلسه فرا رسید. پس از سخنرانی کوتاه فرماندار و تبادلنظر میان اعضای شورا، نوبت به رأیگیری رسید. همانطور که قول داده بودم، به آقای بابایی کارنامی رأی دادم و ایشان با اکثریت آرا بهعنوان رئیس شورای شهرستان ساری انتخاب شدند.
🔹بعد از اتمام دوره شورای شهرستان، دیگر ایشان را ندیدم، تا زمانی که برای انتخابات مجلس کاندیدا شدند. وقتی به همراه جمعی از همراهانشان به روستای ما آمدند، متوجه شدم همه ایشان را "دکتر بابایی" خطاب میکنند. برایم جالب بود؛ چون زمانی که با هم در شورای شهرستان بودیم، ایشان مدرک دیپلم یا فوقدیپلم داشتند و بنده لیسانس.
یکی از دوستان، رزومه ایشان را نشانم داد که در آن نوشته شده بود: بخشدار
، معاون فرماندار،
مدیرکل اداره تعاون و کار استان مازندران، و مشاور وزیر. به خودم گفتم: این سمتها را بعد از ریاست شورای شهرستان به دست آوردند.
با توجه به استقرار دفتر شورای شهرستان در فرمانداری و ارتباطاتی که از آن طریق برقرار شد، توانستند خود را نشان دهند و مسیر پیشرفتشان را آغاز کنند.
اما سؤال دیگری ذهنم را مشغول کرد: چگونه این مدیران با این حجم از مسئولیت و کار میتوانند مدرک دکتری بگیرند؟
حتی چند سال پیش از یکی از بخشداران این سؤال را پرسیدم. ایشان گفت: "اگر کسی بخواهد واقعاً برای مردم منطقه کار کند، هرگز وقتی برای درس خواندن و اخذ مدرک دکتری باقی نمیماند."
بگذریم.
زمانی که آقای بابایی کارنامی جهت تبلیغات انتخاباتی غیر رسمی به روستای ما آمدند، یکی از همراهانشان ضمن معرفی حضار، بنده را هم معرفی کرد و گفت: "ایشان احمد بابایی هستند، فرهنگی و عضو اولین دوره شورای بخش."
بنده هم گفتم : من "آقای علی بابایی را میشناسم. به اتفاق هم یک دوره عضو شورای شهرستان بودیم
گفتم قطعا ایشان مرا می شناسد
چون در آن دوره، وقتی برای انتخابات رئیس شورای شهرستان به من زنگ زدند، از من خواستند به ایشان رأی دهم. من هم قول دادم و رأی دادم
لذا با انتخاب ایشان بعنوان رییس ، مسیر پیشرفتشان آغاز شد." اما ایشان با لبخندی گفتند: "راستش چیزی به یادم نمیآید."
شما را نمی شناسم!!!
این تجربهای بود از انتخاب اولین رئیس شورای شهرستان.
و آنچه در پی آن رخ داد. شاید این روایت، نکاتی برای تأمل و درسآموزی داشته باشد.
آنان که دیروز به یاری دیگران قد می کشند و امروز پشت به معرفت می کنند
✍ احمد بابایی
عضو اولین دوره شورای بخش
و عضو اولین دوره شورای شهرستان
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
🔺 کشف و ضبط لاشه خوک در دودانگه ساری
🟢 مامورین اجرایی اداره حفاظت محیط زیست ساری (محیط بانی دودانگه محمدآباد) با همکاری یگان حفاظت استان و معاون اداره، با اخذ حکم قضایی در بازدید از منزل متخلف در روستای پارتکلا دودانگه، لاشه (ران) یک راس خوک و یک قبضه سلاح دولول فاقد اعتبار (غیرمجاز) کشف و ضبط کردند و پرونده متخلف برای سیر مراحل قانونی تکمیل شد.
🇮🇷 روابط عمومی اداره حفاظت محیط زیست ساری
❌ امروز در شبکههای اجتماعی منطقه، خبر درگذشت مرحومه پروین اسپهبدی دست به دست میچرخید. ایشان دختر غلامرضا اسپهبدی، معروف به شوکتلشکر، و همسر "احمدخان" بودند.
مرحومه اسپهبدی را بارها در سفرهایشان به ساری میدیدم. در دهه هفتاد و هشتاد، مردم دودانگه معمولاً با وسایل نقلیه عمومی مانند مینیبوس به شهر تردد میکردند و ایشان را در همین مسیرها ملاقات میکردم. خانمی قدبلند، خوشاندام و باوقار که نوع صحبت کردن و پوشش او، جایگاه و اصالت خانوادگیاش را بهوضوح نشان میداد. او از بسیاری از مسافران دیگر متمایز بود، چنان که مشخص بود همسر خان یا دختر شوکتلشکر است.
به گفته مهندس حاتمنژاد، مدیر وقت جهاد کشاورزی دودانگه در دهه هفتاد، خانم اسپهبدی در تولید گندم و برنج بسیار فعال بودند و سالانه حدود پنجاه تن از این محصولات در دودانگه تولید میکردند. تلاش و فعالیت ایشان، نقش مهمی در کشاورزی منطقه داشت و نشان از توانایی و پشتکار بالای او بود.
با وقوع انقلاب، نام "احمدخان" دوباره بر زبانها افتاد. گفته میشود در آن سالها، منزل احمدخان در روستای علیآباد توسط افرادی ناشناس به آتش کشیده شد. این حادثه تلخ، آغاز جدایی احمدخان از زادگاهش بود و او دیگر هرگز نتوانست به دودانگه بازگردد. روستایی که روزگاری محل رفتوآمد مدیران بلندپایه کشوری و حتی شاهپور، برادر محمدرضا شاه، به خانه او بود، برای همیشه از حضور احمدخان محروم ماند. انقلاب، فصل جدیدی را برای او و خانوادهاش رقم زد که با تلخی و دوری همراه بود.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ امام جمعه آبادان در صحبت هایی عجیب مدعی شده برگزاری کنسرت باعث نباریدن باران در اهواز و خوزستان شده است!!!
🔹جناب امام جمعه محترم،
در گذشتهای نه چندان دور، آداب و رسوم سنتی ما در بسیاری از مناطق ایران به گونهای بود که مراسمها به صورت جمعی، شاد و گاه همراه با اختلاط جوانان برگزار میشد.
به عنوان مثال، در منطقه ما دودانگه، مراسم عروسی هفت روز طول میکشید و دختران و پسران جوان در ایام عید با هم تاب بازی میکردند یا بازیهای گروهی انجام میدادند که در آن ارتباطات مستقیم اما محترمانه وجود داشت.
حتی گاهی در میان بازی، نامزد یا محبوب یکدیگر را صدا میزدند؛ چیزی که امروز ممکن است از نگاه شما نامطلوب باشد.
نکته جالب اینجاست که در همان دوران، شاهد برگزاری نماز جماعت نبودیم و دعای کمیل و توسل برگزار نمی شد
با این حال، خشکسالی نبود، برف و باران فراوان میبارید، و طبیعت پر برکت بود. برف در زمستان گاه به ارتفاع بیشتر از یک متر میرسید و زمینها حاصلخیز بودند.
اما امروز، تقریباً در هر مراسمی نماز جماعت برگزار میشود، از مجالس ختم تا سالگردهای متوفی در تمام حسینیه و مساجد منطقه نمازجماعت برگزار می گردد با این حال، خشکسالی بیداد میکند، رودخانهها خشک شدهاند، در زمستان باران و برف به ندرت میبارند.
حال اگر بخواهیم از منطق شما استفاده کنیم و علت نباریدن باران را به کنسرت مختلط نسبت دهیم،
آیا نباید پرسید که چرا با این همه نماز جماعت و افزایش ظاهر مذهبی، خشکسالی در منطقه ما شدیدتر شده است⁉️
جناب امام جمعه، طبیعت و تغییرات اقلیمی تابع رفتارهای علمی و زیستمحیطی است، نه برگزاری کنسرت یا نوع برگزاری آن.
نسبت دادن خشکسالی به کنسرت، نه تنها غیرعلمی است، بلکه ذهن جامعه را از مشکلات واقعی و راهحلهای عملی برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی منحرف میکند. بهتر است به جای چنین ادعاهایی، به دنبال راههایی برای حفظ محیط زیست و حل مشکلات اساسی باشیم.
با احترام،
احمد بابایی
یک شهروند نگران از وضعیت کشور
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
#متفرقه
❌ یاد یه اتفاقی افتادم؛ خواستم براتون بنویسم...
جوانه ای در چاله تعمیرگاه
ماشین رو برده بودیم تعمیرگاه؛ یادم نیست مشکلش چی بود ولی باید تعمیرکار میرفت توی چالهی تعمیر تا چک کنه. یه پسرک ۱۰ سالهای پا به پای اوستای تعمیرکار این ور و اون ور میرفت، یه چراغی هم دستش بود که بتونه زیر چاله همراه باشه؛ یکی دوباری اوستا با تندی «علی» رو صداش کرد... هر بار چشمای بچه پر از ترس و اضطراب میشد..
جدای اینکه برام سوال بود این الان اینجا چیکار میکنه، برام سوال بود چه نسبتی با اوستا داره...
با نگاههای علی دلم میلرزید... تنها چیزی که میدیدم خرد شدن عزت نفسش بود توی اون تعمیرگاه شلوغ...
خیلی سعی کردم با هیجان وارد ماجرا نشم و فکر کنم که چطور میشه کاری اساسی کرد، نه برای یک لحظه...
باید کاری میکردم که اوستا جبهه نگیره.
تهش که کار تموم شد سوار ماشین شدیم؛ هنوز نمیدونستم باید واکنشی نشون بدم یا اصلا به من چه ...
از کوچه تعمیرگاه اومدیم بیرون... دلم طاقت نیاورد.. از همسرم خواهش کردم برگردیم من با اوستا حرف دارم.. گفت ای بابا ولش کن الان یه چیزی هم بار ما میکنه، گفتم من فکرامو کردم میدونم چی بهش بگم...
رفتیم تعمیرگاه و اوستا رو صدا کردیم... یه گوشه اومد و گفتم... ببخشید من قصد دخالت توی امور شما رو ندارم ولی خودمو گذاشتم جای علی... دیدم شما الان خدای علی هستید، منبع قدرت اون هستید. هرچی بگید اون با سرعت و جون و دل انجام میده... میدونم خسته اید.. ولی علی داره جوانه میزنه... باهاش مهربونتر باشید... یه روزی میرسه مردی میشه قدرتی پیدا میکنه و شمایید که قهرمان زندگیش میشید... چون بهش پر و بال دادید...
اوستا و همسرم با بغض من بغض کردند... شروع کرد از کودکیاش گفتن و آسیبهای روانی که دیده بود... تهش خیلی تشکر کرد..
گفت یادم میمونه یادم میمونه... و من اون روز از اندک اثرگذاری که میتونستم داشته باشم چقدر خوشحال بودم...
به نام خدا
❌ " بانک های فیزیکی یا خدمات آنلاین؟
راهکاری برای منطقه دودانگه
امروز با آقای بخشدار و آقای شعبانی رییس شورای بخش در خصوص موضوع تأسیس شعبه بانک در منطقه دودانگه صحبت مختصری داشتیم. با وجود تلاش و پیگیریهای مسئولین، به نظر میرسد که بانکها شرایط بسیار دشواری برای تأسیس و نگهداری شعبه در مناطق کوچک و کمجمعیت مانند دودانگه مطرح میکنند. از جمله این شرایط، تأمین ساختمان بدون اجاره و هزینههای نگهداری است که بار سنگینی بر دوش مسئولین محلی میگذارد.
اما فراتر از این شرایط، باید ضرورت و اهمیت وجود بانک در منطقه بهدرستی مورد ارزیابی قرار گیرد.گردش مالی پایین منطقه و جمعیت محدود و هزینه تامین نیروی انسانی و تجهیزات و نگهداری شعبه سود آور نخواهد بود بلکه زیان ده خواهد بود
به باور من، حتی اگر چند ماه دیگر شعبهای در دودانگه تأسیس شود، احتمالاً این شعبه به دلیل گردش مالی پایین منطقه، پس از یک سال با تعطیلی مواجه خواهد شد.
در دهههای گذشته، شاید وجود بانک در مناطق مختلف ضرورتی انکارناپذیر بود، چرا که تمامی امور بانکی، اعم از واریز و برداشت، پرداخت قبوض و انتقال وجه، مستلزم حضور فیزیکی در بانک بود. اما با پیشرفت چشمگیر تکنولوژی در حوزه خدمات بانکی، بسیاری از این نیازها بهصورت غیرحضوری و از طریق سامانههای الکترونیکی برطرف شدهاند. امروزه، شهروندان میتوانند بدون نیاز به مراجعه به بانک، از طریق تلفن همراه یا رایانه شخصی، عملیات بانکی خود را بهسادگی انجام دهند.
تنها دغدغهای که ممکن است باقی بماند، مربوط به صدور کارت بانکی در صورت مفقود شدن یا پایان اعتبار آن است. اما این مشکل نیز با توجه به تعداد و تنوع بانکهای موجود در شهرهای اطراف و امکان مراجعه موردی، قابل مدیریت است. به همین دلیل، صرفاً برای صدور کارت یا خدمات معدود دیگری که نیاز به حضور فیزیکی دارد، توجیه اقتصادی و منطقی برای تأسیس بانک در منطقهای مانند دودانگه وجود ندارد.
بنابراین، با توجه به کاهش چشمگیر نیاز به بانکهای فیزیکی در دوران کنونی و همچنین محدودیتهای اقتصادی و مالی، تأسیس شعبه بانک در دودانگه ضروری به نظر نمیرسد. پیشنهاد میشود که تمرکز بیشتری بر توسعه زیرساختهای خدمات غیرحضوری در منطقه( تقویت اینترنت پرسرعت و پایدار در منطقه و نصب چندین دستگاه خودپرداز و توسعه خدمات پست بانک) صورت گیرد تا شهروندان بتوانند بیشترین بهره را از امکانات بانکی مدرن ببرند.
البته این دیدگاه صرفا نظر شخصی بنده است و بدون شک نظرات اهل قلم نخبگان و صاحب نظران در این زمینه می تواند به روشن تر شدن موضوع کمک شایانی کند
با احترام،
احمد بابایی
اول بهمن
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ مقایسه ای بر روحیه مطالبه گری
مردم ساری و مردم دودانگه
امروز برای انجام کاری به شهر ساری رفته بودم و در مسیر بلوار کشاورز در حرکت بودم. در یک لحظه، نگاه کوتاهی به سمت راست انداختم و ناگهان صدایی بلند توجهم را جلب کرد. در آن لحظه، فکر کردم شاید به ماشین جلویی برخورد کردهام یا عابری را زدهام. با اضطراب به جلو نگاه کردم؛ خوشبختانه مسیر خلوت بود. کمی که دقت کردم، متوجه شدم خودرو درون چالهای بزرگ افتاده و چرخ ماشین بهشدت آسیب دیده است.
این اتفاق باعث شد به این فکر فرو بروم که آیا شهرداری از وجود چنین چالهای آگاهی دارد یا خیر؟ اگر اطلاع ندارد، جای بسی تعجب است؛ و اگر اطلاع دارد و اقدامی نکرده، این بیتوجهی بههیچوجه پذیرفتنی نیست.
حال چه شهرداری مطلع باشد و چه نباشد، پرسش اصلی اینجاست: چرا مردم مطالبه نمیکنند⁉️
چرا بسیاری از شهروندان نسبت به مشکلات شهرشان بیتفاوت شدهاند؟
آیا در شهر ساری کانال یا بستری برای مطالبهگری و رساندن صدای شهروندان ساری به مسئولان وجود دارد⁉️
در این میان، به یاد فرهنگ بالای مردم دودانگه افتادم. بهجرئت میتوان گفت که مردم این منطقه مطالبهگر هستند و همین روحیه باعث شده که مسئولان منطقه نیز بی تفاوت نباشند
اگر چنین چالهای در فریم یا جادههای پرتردد دودانگه وجود داشت، مردم بهسرعت مسئله را در فضای مجازی به مسئولان گوشزد میکردند و آنها را به چالش میکشیدند.
اما متأسفانه، مناطقی از ساری هنوز هم پس از پنجاه سال تغییری نکردهاند. دلیل آن را شاید بتوان در نبود روحیه مطالبهگری در میان ساکنان بسیاری از محلات جستوجو کرد. در مقابل، مناطقی که تا چند سال پیش حتی جاده خاکی هم نداشتند، امروز به محلاتی لاکچری تبدیل شدهاند. البته در اینگونه موارد، نفوذ برخی افراد و منافع شخصی آنها نقش پررنگی دارد. کسانی که ابتدا در این مناطق زمین میخرند و سپس برای بهرهبرداری خودشان، با لابیگری، زمینه توسعه آن مناطق را فراهم میکنند.
در مقابل، محلاتی که چنین افراد بانفوذی را در میان خود ندارند یا کسی از منافع شخصی در آنها بهرهمند نمیشود، همچنان به حال خود رها شدهاند و شرایطشان تفاوت چندانی با روستاهای دهههای گذشته ندارد.
باید باور کنیم که آینده شهرمان در گرو روحیه مطالبهگری ماست. اگر از مشکلات سخن نگوییم، اگر از حقوقمان دفاع نکنیم، هرگز شاهد پیشرفت نخواهیم بود. تنها با آگاهی، همبستگی و تلاش جمعی میتوان به تغییر امیدوار بود.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ فریب تبلیغات دروغین نهال گردو را نخورید.
این صفحه اینستاگرامی و صفحات مشابه با بیش از ۲۵ هزار تا یکصد هزار نفر دنبالکننده، تبلیغ نهال گردو را انجام میدهند. در تصاویر منتشرشده، نهالهایی کمتر از نیممتر به نمایش گذاشته میشود که به طرز عجیبی بیش از ۳۰ گردو بر روی آن قرار دارد. اما باید توجه داشت که این تصاویر ساختگی بوده و گردوها به شاخهها چسبانده شدهاند تا مشتریان را فریب دهند.
بر اساس تجربه ده ساله در احداث و نگهداری باغ گردو رقم تجاری، به شما توصیه میکنم هرگز فریب چنین تبلیغات دروغینی را نخورید. تصاویر جذاب و پر از گردو چیزی جز فریب و ادعای کذب نیست. کاشت و پرورش ارقام تجاری گردو(چندلر) نیازمند دانش، تجربه و مشورت با باغداران مجرب است. پس پیش از هرگونه تصمیمگیری، از منابع معتبر و افراد آگاه کمک بگیرید.
با احترام، احمد بابایی
۰۹۱۱۱۵۴۱۵۰۶
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
آقای یونسی، استاندار محترم مازندران،
هنور مدیران غیر همسو مشغول بکارند
شما در روزهای آغازین مسئولیت خود با صراحت اعلام کردید که قصد دارید افرادی همسو با گفتمان دولت و رئیسجمهور را برای سمتهای اجرایی انتخاب کنید و تاکید داشتید که افرادی که تا لحظه آخر در ستاد رقیب فعالیت کردهاند، جایی در مدیریت اجرایی نخواهند داشت.
اما اکنون با گذشت مدتی از آن وعدهها، متأسفانه شاهد آن هستیم که همچنان برخی مدیران غیرهمسو و حتی مخالف گفتمان دولت در مسئولیتهای اجرایی حضور دارند و هیچ تغییری در ساختار مدیریتی برخی ادارات صورت نگرفته است. این مسئله برای ما، بهعنوان مردم و کشاورزان و روستاییان این استان، سوالبرانگیز است.
آقای استاندار، اگر به وعدههای خود عمل نکنید و افراد نالایق یا فرصتطلب همچنان در جایگاههای مدیریتی باقی بمانند، نهتنها اعتماد مردم به مدیریت شما و دولت خدشهدار خواهد شد، بلکه روند توسعه و رفع مشکلات استان نیز به تأخیر خواهد افتاد.
ما از شما انتظار داریم که به شعارها و وعدههای خود عمل کنید و افرادی توانمند، دلسوز و همسو با گفتمان دولت را جایگزین مدیرانی کنید که در گذشته عملکرد ضعیفی داشتهاند یا با اهداف دولت هماهنگ نیستند.
صدای مردم را بشنوید و اجازه ندهید فرصتطلبان و ریاکاران با سوءاستفاده از موقعیتها، به مردم و استان مازندران آسیب برسانند.
با احترام،
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ آتش سوزی در جنگل پارتکلا؛
تصادف
یا
عمد ⁉️
در منطقه دودانگه، بیش از سی روستا در حاشیه جنگل واقع شدهاند. با این حال، تنها جنگلهای اطراف روستای پارتکلا هستند که هر ساله دچار حریق میشوند. این رخداد مکرر، پرسشهایی را در ذهن مردم برانگیخته است:
1. آیا برخی از اهالی در وقوع این آتشسوزیها دخالت دارند؟ آیا هدف از این اقدامات، بهرهبرداری غیرقانونی از چوبهای سوخته است؟
2. چرا آتشسوزیها تنها در محدوده جنگلهای این روستا رخ میدهند؟
3. آیا شواهد یا گزارشهایی مبنی بر عمدی بودن این حوادث وجود دارد؟
4. تاکنون چه اقداماتی برای پیشگیری از این آتشسوزیها صورت گرفته است؟
5. آیا نهادهای مسئول تحقیقات جامعی درباره علل این آتشسوزیها انجام دادهاند؟
6. نقش سازمانهای محیطزیستی و مردمی در کاهش خطر آتشسوزی در این منطقه چیست؟
7. آیا قاچاق چوب بهطور کلی در این منطقه گزارش شده است؟
8. چگونه میتوان با آموزش و فرهنگسازی، از وقوع چنین آتشسوزیهایی جلوگیری کرد؟
پاسخ به این پرسشها و بررسی دقیق علل وقوع این حوادث، میتواند گامی مهم در حفاظت از منابع طبیعی منطقه و کاهش خطرات ناشی از آن باشد.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ حضور مستمر نمایندگان مجلس؛ در منطقه
فرصت یا چالش ⁉️
امروز در گفتوگویی با یکی از اعضای محترم شورای روستای مجی، نکاتی مطرح شد که جای تأمل دارد.
ایشان با اشاره به عملکرد نمایندگان سابق مجلس، عنوان کردند که در دورههای گذشته نمایندگان حتی سالی یکبار هم به منطقه حضور پیدا نمیکردند، چه رسد به بازدید از روستاها
اما از زمانی که جناب آقای بابایی کارنامی بهعنوان نماینده مجلس انتخاب شدند، شاهد حضور مستمر و ماهانه ایشان در منطقه و بازدید از تمامی روستاهای دودانگه بودهایم.
.........................................................
🔹این رویکرد، هرچند جای تقدیر دارد و میتواند در برخی موارد به تسریع پروژههای عمرانی و رفع مشکلات محلی کمک کند، اما از سوی دیگر تبعاتی نیز به همراه داشته است.
یکی از معایب این حضور مستمر نماینده محترم، کاهش فعالیت و پیگیریهای شوراها و دهیاران برخی از روستاهاست که متأسفانه به جای تلاش برای حل مشکلات، منتظر اقدام نمایندگان هستند.
در گذشته، زمانی که نمایندگان حضور کمرنگی در منطقه داشتند، شوراها و دهیاران ناچار بودند صفر تا صد مشکلات و پروژههای روستا را شخصاً پیگیری و مدیریت کنند. بهعنوان نمونه، بنده که دو دوره عضو شورای روستا بودم، نه نمایندهای را از نزدیک دیدم و نه به دفترشان مراجعه کردم. اما توانستیم با پیگیریهای مستمر، پروژههای مهمی همچون آسفالت مسیر روستا از "مَجی" تا "واودره"، تأمین و نصب تلفن ثابت، تعویض تیرهای چوبی برق با تیرهای بتنی فشار قوی، نوسازی کل شبکه آب آشامیدنی روستا و مواردی از این قبیل را به ثمر برسانیم. هنوز هم مدارک و مکاتبات مربوط به تخصیص اعتبار و اجرای این پروژهها جهت پاسخگویی در اختیار بنده است.
بنابراین، از شوراها و دهیاران محترم تقاضا میشود که به جای انتظار از نمایندگان مجلس برای حل مشکلات، مسئولیت خود را بهعنوان مدیران و پیگیران محلی جدی بگیرند. فراموش نکنیم که وظیفه اصلی نمایندگان مجلس، تصویب قوانین و نظارت بر اجرای صحیح آنهاست، نه رسیدگی مستقیم به مشکلات اجرایی روستاها.
در جلسهای حضور داشتم که یکی از شوراها درخواست داشت مشکل قطعی چندروزه تلفن ثابت روستایشان توسط نماینده پیگیری شود یا دیگری خواستار رفع قطعی آب روستا توسط ایشان بود. این قبیل درخواستها نشاندهندهی آن است که باید نگاهها و توقعات بهدرستی اصلاح شود. شوراها و دهیاران باید با اتکا به توان خود و با استفاده از ظرفیتهای قانونی و محلی، امور را مدیریت کنند و نمایندگان را در جایگاه نظارت و قانونگذاری یاری دهند.
با این دیدگاه، هم مشکلات محلی سریعتر حل خواهد شد و هم جایگاه واقعی شوراها، دهیاران و نمایندگان حفظ و تقویت میشود.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
سایت پرواز سرکت
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌" ۴ سال سکوت،
" ۴ سال بی خبری"
خانم پروانه قاسمی و آقای رحمت کوهزادی،
شما بزرگواران نزدیک به ۴ سال است که بهعنوان نمایندگان شهر فریم و بخش دودانگه در شورای شهرستان ساری حضور دارید.
مردم انتظار دارند که نمایندگانشان در شورا ارتباط نزدیکی با آنها داشته باشند، فعالیتهای خود را به اطلاع عمومی برسانند و گزارشی شفاف از عملکردشان ارائه کنند. تاکنون اطلاعرسانی مشخصی از سوی شما مشاهده نشده است و این مسئله باعث شده بسیاری از مردم منطقه در جریان جزئیات فعالیتها و اقدامات شما قرار نگیرند.
سوالاتی که مطرح میشود این است:
چرا تاکنون گزارشی از فعالیتها یا تصمیمات شما در شورای شهرستان منتشر نشده است؟
چرا ارتباط مستمر با مردم منطقه، چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی، برقرار نشده است؟
آیا معتقدید نماینده مردم بودن فقط عنوانی است که نیازی به پاسخگویی یا گزارش دهی ندارد؟
چه اقداماتی برای پیگیری دغدغهها و مشکلات مردم شهر فریم و بخش دودانگه انجام دادهاید؟
آیا برنامهای برای اطلاعرسانی و شفافسازی در مدت باقیمانده از مسئولیت خود دارید؟
نمایندگان محترم در شورای شهرستان،
شفافیت و گزارشدهی، از وظایف اصلی شما بهعنوان نمایندگان مردم است
مردم انتظار دارند که صدای آنها باشید و اقدامات خود را با آنها در میان بگذارید. امیدواریم در آینده نزدیک شاهد اطلاعرسانی و ارتباط مؤثرتری از سوی شما باشیم.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ " تعامل سازنده با مردم؛
رویکرد دفتر خانم دکتر عالیه زمانی
پیرو مطلب منتشر شده در کانال صدای دودانگه در خصوص عدم اطلاعرسانی بهموقع درباره حضور نمایندگان محترم مجلس در منطقه و عدم فرصت کافی برای مردم جهت بیان مشکلات و دغدغههای خود، خوشبختانه تماسی از سوی جناب آقای مهندس بهرامنژاد، نماینده دفتر سرکار خانم دکتر عالیه زمانی، با اینجانب برقرار شد.
در این تماس مقرر گردید که در برنامههای آینده، هماهنگیهای لازم با روستاهای مجاور صورت پذیرد تا اهالی، شوراها، دهیاران و معتمدین بتوانند در جلسات حضور یافته و مسائل و مشکلات خود را مستقیماً با نمایندگان مطرح نمایند.
🔹این رویکرد نشان از توجه ویژه سرکار خانم دکتر عالیه زمانی به نقدها و مطالبات مردمی دارد که از طریق رسانهها مطرح میشود.
🔹 بدینوسیله از تلاشهای دلسوزانه و توجه دفتر ایشان به خواستههای مردم منطقه، کمال تقدیر و تشکر را دارم. امیدواریم این تعامل سازنده زمینهساز حل بهتر مشکلات و تقویت ارتباط میان مردم و مسئولین باشد.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
عدهای از اهالی شریف بخش، به همراه چند تن از اعضای محترم شوراهای روستا، پیامی به اینجانب ارسال کردهاند که بر آن شدم تا این گلایه و درخواست بجا را از طریق کانال "صدای دودانگه" به گوش مسئولان برسانم.
این عزیزان بیان داشتهاند که در زمان حضور نمایندگان محترم مجلس در منطقه، هیچگونه اطلاعرسانی قبلی انجام نمیشود و این موضوع موجب میگردد که نتوانند مشکلات و مطالبات خود و روستایشان را با ایشان در میان بگذارند. همواره پس از رفتن نمایندگان، از طریق کانالهای رسمی دفتر ارتباطی ایشان یا انتشار فیلمها و گزارشها، از حضورشان مطلع میشویم.
این مسئله بارها و بارها تکرار شده و برای اثبات آن، اسناد، فیلمها و اخبار منتشره موجود است و در صورت نیاز میتوانیم آنها را در اختیار دفتر نمایندگان محترم قرار دهیم. از مسئولان ذیربط تقاضا داریم با اتخاذ تمهیداتی شایسته، این موضوع را اصلاح کرده و امکان تعامل مستقیم و سازنده مردم با نمایندگان را فراهم آورند.
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌موضوع: درخواست شفافسازی در خصوص واگذاری و فروش ساختمان بانک تجارت
توسط بخشداری، شهرداری و بانک تجارت
به استحضار مسئولان محترم بخشداری، شهرداری، و روابط عمومی بانک تجارت میرساند:
در روزهای اخیر، موضوع واگذاری زمینی به بانک تجارت در منطقه دودانگه که بیش از دو دهه پیش انجام شده، در شبکههای اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. این زمین، طبق روایتها، یا بهصورت هبه یا فروش به بانک واگذار شده و بانک در آن ساختمانی احداث و سالها فعالیت کرده است. با تعطیلی بانک، این ساختمان از طریق مزایده رسمی و اطلاعرسانی عمومی به فروش رسیده است.
اما ابهامات زیادی در خصوص این واگذاری و فروش مطرح شده که پاسخگویی و شفافسازی را ضروری کرده است. از جمله:
1. آیا اسناد واگذاری اولیه زمین (هبهنامه یا فروشنامه) به طور کامل بررسی شده است؟ اگر بررسی انجام شده، چرا جزئیات آن به اطلاع عموم نرسیده است؟
2. چرا بخشداری بهعنوان نماینده عالی دولت در منطقه، نسبت به نظارت بر روند این واگذاری و فروش اقدام نکرده یا پاسخ شفافی ارائه نداده است؟ اگر بررسی انجام شده، چرا گزارشی برای تنویر افکار عمومی منتشر نشده است؟
3. آیا شهرداری یا نهادهای محلی دیگر، بهعنوان مسئولان نظارت بر اراضی شهری، نقش خود را در نظارت و تأیید این واگذاری ایفا کردهاند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، چرا توضیحات رسمی در این خصوص ارائه نشده است؟
4. آیا شرایط هبهنامه، در صورت وجود، بهگونهای تنظیم شده که بانک حق فروش زمین را داشته باشد؟ در غیر این صورت، چگونه این واگذاری به فروش تبدیل شده است؟
5. آیا احتمال تغییر هبهنامه به فروشنامه با توافق طرفین وجود داشته است؟ اگر بله، آیا اسناد مربوطه مورد تأیید مسئولان محلی قرار گرفته است؟
لذا از بخشداری محترم و روابط عمومی بانک تجارت درخواست میشود تا با ارائه اسناد و اطلاعات شفاف، پاسخگوی این ابهامات باشند و حقایق را به مردم منطقه اعلام کنند. شفافسازی این موضوع، هم موجب رفع سوءتفاهمها خواهد شد و هم اعتماد عمومی را تقویت خواهد کرد.
پیشاپیش از همکاری و پاسخگویی مسئولان محترم سپاسگزاریم.
✍ احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
روابط عمومی محترم اداره حفاظت محیط زیست ساری
آیا انتشار جزییات تخلف کوچک ضروری است⁉️
🔺از تلاشهای ارزشمند محیطبانان در حفاظت و حراست از حیاتوحش منطقه، از جمله گونههایی همچون گوزن، شوکا و گراز، صمیمانه قدردانی میکنیم. بیتردید این اقدامات نقشی اساسی در حفظ زیستبوم و حیاتوحش کشورمان ایفا میکند.
♦️با این حال، انتشار خبری مبنی بر کشف لاشه ران یک رأس خوک در منزل یکی از اهالی روستای دودانگه، همراه با ذکر نام روستا و جزئیات مربوطه، موجب تأمل و نگرانی است. منطقه دودانگه محیط کوچکی است که اکثر ساکنان آن با یکدیگر آشنا هستند، و انتشار چنین اخباری به سرعت هویت فرد موردنظر را آشکار میسازد. این امر، بهویژه در فضایی که اطلاعات در کسری از ثانیه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، ممکن است منجر به آسیبهای روحی و اجتماعی برای فرد و خانوادهاش شود.
🔻در شرایطی که افراد و گروههایی با نفوذ بیشتر و تخلفات سنگینتر، از جمله قاچاق کالا، سوخت، فساد و پولشویی ، اغلب از پاسخگویی گریزان هستند،
تأکید و برجستهسازی یک مورد نسبتاً کوچک مانند نگهداری لاشه ران خوک در منزل، آن هم با چنین حساسیتی، جای تأمل بیشتری دارد.
حفظ شأن و آبروی افراد، در کنار اجرای قانون، از جمله اصولی است که نباید از آن غفلت شود.
✍احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
پس از انتخاب اولین دوره شورای بخش، تصمیم بر آن شد که برای شهرستان ساری، "شورای شهرستان" نیز تشکیل شود. در آیندهای نزدیک، جزئیات و چگونگی تشکیل شورای شهرستان را در این کانال توضیح خواهم داد. ممکن است این موضوع حاوی نکات جالب و آموزندهای برای برخی از مخاطبان باشد.
بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang