seen1 | Unsorted

Telegram-канал seen1 - سين

597

اين كانال زيرمجموعه سايت آزادانديشي سين مي باشد. سایت سین محلی برای تمرین تفکر نقادانه و بالا رفتن تحمل شنیدن حرف مخالف است. seen1.ir https://youtube.com/@somayehchiti?si=ZrOt7uozHn1kCENt

Subscribe to a channel

سين

شايد فرق طب سنتي و غير آن اين باشد که طب سنتي افراد را دعوت به خود مراقبتي مي کند و او را نسبت به خودش متعهد مي داند و اين مراقبت را به خودش واگذار مي کند در حالي که طب هاي ديگر مي گويند مراقبت را بگذار به ما و احساس مسئوليت نکن.
آنچه امروز به آن نياز هست بيشتر از هر دارويي ديگر نهضت آگاهي و اطلاع رساني براي برانگيختن احساس مسئوليت افراد نسبت به مراقبت از خود و بالتبع آن افزايش آگاهي از چگونگي اين مراقبت و درمان مناسب آن است.

تمام دعوا سر همين است
علوم انساني غربي محوريت و مرجعيت را به بيرون از انسان مي هد يعني آنچه در بيرون انسان است تشخيص مي دهد چه چيز را او بفهمد چه چيزي را نفهمد چه چيزي براي او خوب است چه چيزي خوب نيست به طرقي ادراک دروني انسان را به مرجع بيرون او واگذار مي کند در همه چيز.
اما علوم انساني اسلامي تلاش به تقويت ادراک دروني انسان دارد و اولويت را به فهم دروني مي داند پس تلاش مي کند انسان آنچنان رشد کند که ادراک دروني او تقويت و بارور شود در همه چيز. علوم انساني غربي نيز مدعي آگاهي و علم بخشي است اما از انجا که جهتش همان است که بيان شد نتيجه مي شود تقويت جهل زيرا فهم دروني را تقويت نمي کند در اصل با يک شناخت انسان به معني دروني آن مواجه نيستيم بلکه با شناختي به صورت شيء انگاري و نگاه بيرون مواجهيم.

علم زماني وقوع مي يابد که توام با فهم و شناخت انسان از خودش به معني رابطه اش با خالق رابطه اش با مخلوق و رابطه اش با خودش دائم و دائم شناسانده شود و دائم و دائم تنظيم شود.


@SEEN1

Читать полностью…

سين

فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ

@SEEN1

Читать полностью…

سين

«هر که از تو دورتر با ما دوروتر»


@SEEN1

Читать полностью…

سين

گم مي شوم پيدا مي شوم
گم مي شوم پيدا مي شوم
حال اين روزهاي من است


@SEEN1

Читать полностью…

سين

حتي فکر کردن به تو
مرا انسان ديگري مي کند

@SEEN1

Читать полностью…

سين

وجه اشتراک همه ي انبياء ترس از خداست اگر از اين مورد خارج شوند از رسالت بيرون مي آيند.


@SEEN1

Читать полностью…

سين

ادراک و شهودِ هر مرتبه از مراتب و عوالم وجودی، در گرو ارتقای وجودی فرد به همان درجه و مرتبه از وجود است. نفس ادمی این شانیت و استعداد را دارد که به بالاترین درجه وجود برسد به گونه ای که جمیع موجودات خارجی جزو ذات او گردند و او با همه عوالم هستی متحد شود.

عالم دارای درجات و مراتب متعددی است که در طول یکدیگر قرار دارند به گونه ای که هر مرتبه نسبت به مافوق خود ظاهر و نسبت به مادون خود باطن محسوب می گردد. بین فاعل شناسا (انسان) و متعلق شناسایی (عالم و مراتب ان) اتحاد و یکانگی برقرار است و اساسا علم و شناسایی چیزی جز محصول این اتحاد که از ان به اتحاد عالم و معلوم یاد شده نخواهد بود.

از ان جا که ادراک و شعور انسانی غالبا بر پایه تجربیات روزمره و دنیوی قرار دارد، طبیعی است که ادراک و حتی پذیرش عوالم وجودی بالاتر، به واسطه این نوع ادراک و شعور، کاری دشوار و در برخی موارد غیر ممکن می نماید. شهود و معرفت حقیقت وجود، و باطن امور از طریق تجربه روزمره و علوم اکتسابی قابل حصول نیست. باید در انسان یک اگاهی و شعور کاملا متفاوت بیدار شود تا بتواند از ظواهر اشیاء به باطن ان ها سیر نموده و عوالم برتر از عالم ماده را مشاهده نماید.

هنگامی که انسان در سیر تکاملی خود با عوالم وجود، متحد گردد، در او حس تاویل ایجاد می شود، به گونه ای که می تواند از ظاهر امور عبور کرده و از طریق مشاهده درون خود، به باطن و حقیقت امور نائل شود.

انسان بر اساس حرکت جوهری همواره در تحول و تکامل است و از عالمی به عالم دیگر و از مرتبه ای به مرتبه ی دیگر منتقل می گردد، و با هر یک از این عوالم و مراتب هستی متحد می شود و سیر تکاملی او تا جایی استمرار می یابد، که تبدیل به یک عالم عقلی مشابه عالم عینی می گردد. اتحاد انسان با هر مرتبه از هستی، موجب تحقق عینی ان مرتبه از هستی در درون او و در نهایت انکشاف ان مرتبه از هستی برای وی خواهد شد. بر این اساس، ظاهر انسان در دنیا، و باطن او در اخرت قرار داشته و بین این ظاهر و باطن هماهنگی و تلازم برقرار است.

ييدهندي، محمد، 1383،بررسی و تحلیل نسبت «انسان» با «عالم» در فلسفه صدرا، فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز


@SEEN1

Читать полностью…

سين

حضور گاهي بسيار سخت است فهم حجمي است که
نمي توان انکارش کرد و در اين فهم بي تابي سهم
مدرِک است


@SEEN1

Читать полностью…

سين

بعضي ها هم خودشان را الکي خسته مي کنند مانند آمريکا
وقتي دو سياست کاملا در تقابل يکديگرند هيچ وقت
به اشتراک نمي رسند
سياست زور و سلطه تحميل کجا سياست اختيار و اراده مقاومت کجا


@SEEN1

Читать полностью…

سين

چون نَفَسي
چون هوا


@SEEN1

Читать полностью…

سين

زندگي با تو خودش اصل ايجاد اتحاد جماعت است

@SEEN1

Читать полностью…

سين

تاثري براي تو

اين روزها نمي توانم از روند رو به زوال يک عزيز
غمگين نباشم عزيزي که پر از شگفتي و فوق العادگي است
پر از خلاقيت پر از توانايي هاي مختلف که در بخشي از زندگي
من الگوي من بود.
وقتي به روند اخلاقي اش مي نگرم و روندي که در
حال طي کردن آن است بيش از آنکه بر بديهايي که
بر من روا مي دارد غمگين شوم بر خود او انچه
در حال از دست دادنش غمگين مي شوم.
نازنين من هيچ، حيف از تو


@SEEN1

Читать полностью…

سين

شجاعت را از تو مي آموزم
"شهيد محمد حسين حداديان"

شيوه ي شهادت او بسيار فجيع و غير قابل تصور است. و شجاعت او بسيار
ستودني چگونه جواني به اين سن تا اين حد شجاع است در مقابل اين
همه وحشي گري باوري نکردني.

@SEEN1

Читать полностью…

سين

هيچ وقت اين گونه نبودم که هستم.
احساس مي کنم به نسخه ي برتر خودم در حال تبديل شدنم
تغييري به تغييري و فهمي به فهمي
هيچ چيز معناي سابق خود را ندارد و همه چيز در حال تبديل و دگرگوني است
تغيير به وضوح در همه چيز مشاهده مي شود هيچ چيز ثابتي امکان وجود
ندارد
هيچ وقت اين گونه نبودم که هستم
و نخواهم بود
هر لحظه اين جمله
به شکل ديگر تکرار مي شود

@SEEN1

Читать полностью…

سين

شما بر اساس چه چيزي انتخاب مي کنيد؟
آنچه درونتان حکم مي کند
يا آنچه بيرون از شما مي گويد؟


@SEEN1

Читать полностью…

سين

ديديد يک وقتهايي آدمهايي به برخي آدمهاي ديگر ظلم بزرگي مي کنند ظلم هاي خيلي بزرگ و وقتي متوجه مي شوند که واقعا بدي کرده اند به دنبال اين هستند که بگويند فلاني چون فلان کار را کرد يا فلان گونه بود اين کار را کرديم.
در اصل متوجه اشتباه مي شود اما آن را به ديگري مورد ظلم واقع
شده فرافکني مي کنند
چرا؟!
همه ي ما تصويرهايي از خود نزد خود داريم که اغلب تصويرهاي خوب و مثبت است و اگر اين تصوير به طرق مختلف توسط ديگران تائيد شود خدشه دار شدن اين تصوير برايمان سخت خواهد بود بنابراين به طرق مختلف به دنبال اين مي گرديم که بگوئيم فلاني خودش بد بود يا فلان رفتار را داشت پس ما هم به او ظلم کرديم.
در اصل به نظر مي رسد يک حرف دفاعي از خود باشد افراد نزد خودشان خودشان را به اين شکل دفاع مي کنند.
بنابراين بايد مراقب اين خطاي شناختي باشيم وگر خداي ناکرده
حقي را ضايع کرديم در صدد جبران آن باشيم نه انکار آن.


@SEEN1

Читать полностью…

سين

نمي دانم مي داني نمي داني
با يادت مست مي شم
نمي دانم مي داني نمي داني



@SEEN1

Читать полностью…

سين

«اللهم اجعل زيارت الحسين»


@SEEN1

Читать полностью…

سين

هيچ کس راز شهاب سنگ را نمي داند
هيچ کس رازهاي ديگر را نمي داند
در عين حال همه خيال مي کنند خيلي مي دانند


@SEEN1

Читать полностью…

سين

مفاهيم انساني طيفي و مرتبه اي هستند.

@SEEN1

Читать полностью…

سين

وجود من
مساوق علي (ع) است

@SEEN1

Читать полностью…

سين

شهيد يعني ايجاد کننده ي معاني در جامعه


@SEEN1

Читать полностью…

سين

دوست داشتن با خود مفاهيمي دارد که گريزي از آن نيست.
و اگر گريزي بود دوست داشتن محقق نشده است.

حمايت کردن از ديگري در هر شرايطي متناسب با وسع و توان.
حفاظت کردن او از هر نوع آسيب و آسيب پذيري در حد وسع و توان

اين قواعد حتي در زمان کدورتها و احيانا تبديل به دشمني ها هم صادق است


@SEEN1

Читать полностью…

سين

صدايش را دوست دارم
در صدايش آرامش عجيبيست
که مرا با آن
به اعماق هستي
جاري مي سازد


@SEEN1

Читать полностью…

سين

سریان انسان کامل این است که روح انسان ها در روح او و جسم انها نیز در جسم او است و او به تمام انسان ها احاطه ی کامل دارد و نسبت به اعمالشان اگاه است، مانند انرژی که در سراسر اتاق سریان دارد. انسان کامل تمام اعمال موجودات از جمله انسان ها را در طول تاریخ مشاهده می کند. پس کل جهان در انسان کامل است.

در عرفان اسلامی انسان کامل در قله ی ساحت وجودی قرار دارد و در عرفان شیعی انسان کامل در میان موجودات عالم امکان، بیش ترین سهم از ساحت وجودی را به خود اختصاص داده است و بقیه ی انسان ها هر قدر به انسان کامل نزدیک تر شوند، گستره ی این ساحت در ان ها بیش تر شده و با لایه های عمیق تر وجود روبرو می شوند.

امام معصوم باب علم است و شناخت همه امور مبتنی بر شناخت امام و دریافت معرفت از او است. بنابراین ولایت ساری امامان معصوم می تواند منبع مهمی برای شناخت حقایق باشد با این توضیح که امام منبع علم لدنی است و آینه ی دانای حق است و ولایت امام به دلیل سریانش همه ی ادمیان را تکوینا به او مرتبط می کند و از این طریق معرفت حقیقی متوجه انسان می شود. بنابراین هر معرفتی که انسان دارا می شود به برکت ولایت امامان معصوم است.

میزان قرب و نزدیکی به او بیانگر مرتبه ی وجودی انسانهاست. زیرا که او آینه ی تمام نمای خداوند است. و با علم اوست که برای دیگران تدبیر می کند.


@SEEN1

Читать полностью…

سين

حضرت يوسف (ع) هنرش به اين بود که با آن همه ظلم هاي بزرگي که به او شد خودش به ديگران ظلم نکرد، و در اصل خدا او را هم از موضع گناه نگاه داشت هم از موضع ظلم کردن به ديگران
پيروزي انبياء همين است
که گوهر وجودشان را
از گزندها نگه دارند نه لزوما
تنها جسم و تنشان را

@SEEN1

Читать полностью…

سين

چون کودکي مشتاقم به تو



@SEEN1

Читать полностью…

سين

آنجا در راه ماندن امکان ندارد
همه چيز در حرکت است سيال است و همه خادم تواند

@SEEN1

Читать полностью…

سين

ملاصدرا بر طبق نظريه ي تشکيک وجود، عشق مجازي انساني و عشق حقيقي را دو مرتبه از يک حقيقت دانسته، عشق مجازي انساني را امري مستحسن و پسنديده مي شمارد. او عشق ورزيدن به خوب رويان را امري طبيعي و بي تکلف در روان بسياري از اقوام و ملل مي داند. به اعتقاد او اين عشق نفساني و عفيف در انسان از نهاده هاي الهي است. مطابق تشکيک وجود، معلول، مرتبه ي نازله ي علت است و از اين رو عشق نيز مستحسن مي باشد و اغلب انسان هاي اهل فضل و علم از چنين عشقي بهره مندند. به تعبير دقيق تر هيچ کس نيست که داراي قلبي لطيف، طبعي ظريفَ، ذهني صاف و نفسي پاک باشد اما در دوران حيات خود بهره اي از چنين عشقي نبرده باشد.

به باور وي معشوق مجازي به منزله ي معشوق حقيقي است و به همين دليل نفس ادمي با عشق ورزي به محبوب مجازي، به محبوب حقيقي مطلق - که مبدا و مقصد تمامي ممکنات است - راه مي برد. اگر ظهور جمال الهي در مرتبه ي نازله اي از وجود انساني تا اين اندازه طالبان را به سوي خود مي کشد پس چگونه است جمال ذات و نور تابناک الهي که در نهايت عظمت و بزرگي است.

هر موجود ممکن از جهتي داراي کمال است و از جهتي داراي فقر است، عاشق کمالي است که به دست مي اورد و نسبت به انچه فاقد ان است شوق دارد. از اين روست که به سريان عشق در همه ي موجودات حکم کرده اند. انسان از ان جهت که نسبت به کمال شوق و رغبتي زايدالوصف دارد در شوق و عشق او نهايتي متصور نيست.

بنابر تشکيک وجود هر چه وجود، سعه ي بيشتري داشته باشد عشق در ان، وسعت بيشتري مي يابد.

اتحاد در عشق آن است که نفس عاشق با صورت معشوق، اتحاد يابد. اين اتحاد بعد از تکرار مشاهده ي زيبايي ها و نيکويي هاي متعالي معشوق تحقق مي يابد.

غرض و حکمت از وجود محبت در جان اهل ذوق اين است که ادمي پرده هاي جهالت و غفلت را کنار زند و از قوه به فعليت رسد، يعني از امور مادي و جسماني به امور معنوي و نفساني ارتقاء يابد و سپس از امور نفساني به اشتياق به لقاء الله و لذات اخرت قيام کند. هنگامي که انسان به مرتبه ي عقل، تعالي پيدا کند آن صور زيباي منقوش خيالي به مرتبه ي بالاتر و به صور کلي دائمي - که با جان عاقل متحد بوده و از تغيير و تغير مبراست - تبديل مي شود.

کسي که عشق را تجربه مي کند، در اثر اتحاد با صورت معشوق، رنج ها براي او تحمل پذير مي گردد. آزار براي او دردناک نيست بلکه لذت بخش است. زيرا اين رنج از قبل معشوق و معبود حاصل شده است. عاشق اگر يقين داشته باشد که ازاري که به او رسيده از جانب معشوق است بدان شادمان مي شود و ان ازار براي او عين لذت است چرا که او ازار را وصول اثر معشوق به خود تصور مي کند و مي داند که «وصول الاثر اثر الوصول» .دليل معرفت خدا براي مبتدي عشق و اراده ي اوست زيرا عشق و اراده از معرفت نشات مي گيرند حتي اگر اين معرفت، ضعيف باشد.

ارشد رياحي، علي، ياريان، مجيد، 1396، بررسي تاثير مباني هستي شناختي ملاصدرا بر عشق شناسي وي، پژوهش هاي هستي شناختي


@SEEN1

Читать полностью…

سين

محله ي بلبلها
خانه ي من اينجاست
سراغم را اگر مي گيريد



@SEEN1

Читать полностью…
Subscribe to a channel