seymareweekly | Unsorted

Telegram-канал seymareweekly - seymare

431

seymare weekly کانال رسمی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره اینستاگرام : seymare_ پیام‌نگار:seymare83@yahoo.com تارنما:www.seymare.com

Subscribe to a channel

seymare

انتقاد فرشاد مومنی خطاب به دولت: تا درک مشترکی از منافع ملی نباشد به هیچ وفاقی نخواهیم رسید

♦غفلت از بنیه تولیدی، کشور را دچار سلطه فراگیر می‌کند.

♦به جای اتحاد استراتژیک چین و روسیه با ما، شاهد مسائل دیگری هستیم

♦بودجه 10 سال گذشته نشان می‌دهد عزیزان فکر می‌کنند اگر بودجه نهادهای موعظه‌گر را افزایش دهند، بهبود و اعتلای فرهنگی اتفاق می‌افتد!

♦فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی: تا سطوحی از امنیت اقتصادی پدیدار نشود، اعتلای دینی امکان‌پذیر نیست.

♦اکنون دوستانی با نهایت حسن نیت درباره دگرگونی ارزشها در ایران نگران و اعصاب خرد هستند، اما راهکارهایی که انتخاب کرده‌اند، عموما ضد تحقق امنیت اقتصادی است و بنابراین همان اندازه که ضداستقلال ملی است، ضددین و ضد فرهنگ و اخلاق هم است.

♦اگر ما درک مشترک از منافع ملی نداشته باشیم، روی چه مسائلی وفاق کنیم!؟ آنچه که یقینی است، این است که مطلقا از درون آن وفاق بیرون نخواهد آمد. چرا که لوازمش را ندارد./ جماران

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26420

Читать полностью…

seymare

 مدیر مسئول سیمره در نشست «نسبت زبان با مدارای اجتماعی»:
زبان آیینه‌ و نمایشگر فرهنگ مردم است/ تحول اجتماعی می‌تواند، تحول زبانی را به وجود بیاورد

مدیر مسئول هفته‌نامه‌ی سیمره گفت:«زبان آیینه‌ی فرهنگ مردمی است که به آن سخن می‌گویند.»
به گزارش آوای سیمره، کیانوش رستمی در نشست «نسبت زبان با مدارای اجتماعی»، که عصر چهارشنبه(چهاردهم آذرماه) در خرم‌آباد برگزار شد، اظهار داشت:«بین واژگان زبان و فرهنگ و تمدن جامعه رابطه‌ای بسیار نزدیک برقرار است تا آن‌جا که می‌توان گفت واژگان زبان نمایشگر فرهنگ مردمی این که به آن سخن می‌گویند.»
مدیرمسئول هفته‌نامه‌ی سیمره، به زبان‌شناسی اجتماعی رشته‌ای از زبان‌شناسی که با زبان به عنوان پدیده‌ای فرهنگی و اجتماعی سر و کار دارد نیز اشاره کرد و گفت:«زبان‌شناسی اجتماعی در زمینه‌ی زبان و جامعه به پژوهش می‌پردازد و با علوم اجتماعی به‌ویژه روا‌ن‌شناسی اجتماعی، مردم‌شناسی، جغرافیای انسانی و جامعه‌شناسی ارتباط نزدیکی دارد.»
رستمی با نگاهی گذرا به پیشینه‌ی زبان‌های ایرانی و پیوند ناگسستنی آن‌ها با هم، تصریح کرد:«براساس نظریه‌ی درک مشترک، اگر دو سخن‌گو یک‌دیگر را به خوبی درک کنند، گونه‌های به کار رفته میان آن‌ها مربوط به یک زبان واحد است، ولی اگر یک‌دیگر را نفهمند آن‌گاه، آن دو به زبان متفاوت سخن می‌گویند.»
این روزنامه‌نگار در ادامه به کاربرد صورت‌های محترمانه در زبان فارسی اشاره کرد و توضیح داد:« این کاربرد نشان دهنده‌ی ساختار اجتماعی و بخشی از هویت فرهنگی سخن‌گویان است؛ به ترتیبی که ساختار سلسله‌مراتبی جامعه به‌طور روشن و اجتناب‌ناپذیر در گفتار آن‌ها آشکار است.»
 
تحول اجتماعی می‌تواند، تحول زبانی را به وجود بیاورد
وی افزود:«به عبارت دیگر می‌توان رابطه‌ی سلطه و هم‌بستگی را در کنش زبانی متفاوت دو تن به آسانی تشخیص داد.»
رستمی گفت:«تحول اجتماعی می‌تواند، تحول زبانی را به وجود بیاورد.»
وی با یادکرد نمونه‌هایی از بازتاب محیط طبیعی زیست جامعه روی زبان و به ویژه واژگان آن، اظهار داشت:«محیط اجتماعی می‌تواند در زبان بازتاب یابد و اغلب می‌تواند روی ساختار واژگان تاثیری داشته باشد. مثلا نظام خویشاوندی هرجامعه معمولاً در واژگان خویشاوندی آن منعکس می‌شود. برای نمونه در زبان انگلیسی «عمه» و «خاله» با یک واژه (aunt)خطاب قرار می‌گیرند و در زبانی لکی نیز این دو را “می‌می” (mimi) می‌گویند.»
این روزنامه‌نگار به تفاوت‌های گویش و لهجه و برداشت نادرستی که این روزها برخی به این دو مقوله دارند، پرداخت و در این زمینه اطهار کرد:«گویش(Dialect) گونه‌ی زبانی است که زیرشاخه‌ی یک زبان معیار و دارای وجهه‌ی اجتماعی و تنوع واژگانی و گستردگی ساختاری می‌باشد، اطلاق می‌شود.»
وی ادامه داد:«گویش‌ها از روی ملاک‌های زبان‌شناسی، زبان هستند اما چون زبان رسمی نیستند نام زبان بر آن‌ها اطلاق نمی‌شود.»
این روزنامه‌نگار در ادامه، اصطلاح به کاربردن «گویش‌های فارسی» را بی‌معنی و غیرعلمی دانست و توضیح داد:«به کُردی، گیلکی، بلوچی، لکی، و …باید گفته شود گویش‌های ایرانی، و به گونه‌های یزدی، اصفهانی، مشهدی، تهرانی و… گفته شود لهجه‌های فارسی، هم‌چنین اکنون که من دارم فارسی حرف می‌زنم چون زبان مادری‌ام فارسی نیست بدون شک لهجه دارم؛ بدین‌روی وقتی کُردها، آذری‌ها و سخن‌گویان دیگر گویش‌ها، فارسی حرف می‌زنند، معمولاً لهجه پیدا می‌کنند.»
نویسنده‌ی کتاب«پیشینه‌ی مطبوعات و رسانه‌های گروهی کوهدشت» در ادامه تاکید کرد:«در بعضی کشورها که یک زبان رسمی دارند، مانند ایران و فرانسه، زبان‌هایی یافت می‌شود که با ملاک‌های زبان‌شناسی زبان‌هایی تمام‌عیارند، بدون توجه به این‌که در گذشته‌ی دور یا نزدیک مربوط به هم بوده‌اند.»
رستمی گفت:« در ایران نیز فارسی زبان ملی و رسمی ماست، بر همه‌ی ما فرض است تا ضمن پاس‌داشت این زبان در رشد و باروری آن بکوشیم.»
او هم‌چنین گویش‌های رایج در ایران زمین را یک فرصت خوب و با ارزش دانست و تصریح کرد:«فرهنگستان زبان و ادب فارسی می‌تواند از گنجینه‌ی با ارزش این گویش‌ها برای برابرسازی واژگان بیگانه، بهره ببرد اما متاسفانه تا کنون نسبت به این ظرفیت ارزشمند بی‌توجه بوده‌است.»

🌐متن کامل و ادامه‌ی این گزارش را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=26406

Читать полностью…

seymare

فرهنگ با دستور و بخش‌نامه سامان نمی‌یابد!

✍️کیانوش رستمی

-«جلسه‌ی شورای فرهنگ عمومی برگزار شد...
-جلسه‌ی ساماندهی اسامی بیگانه برگزار شد…
-جلسه‌ی…. برگزار شد
ما روزانه با تیتر خبرهایی از گونه‌ها‌ی بالا برخورد می‌کنیم؛ خبر برگزاری نشست‌هایی که برون‌دادِ آن‌ها نه تنها برای فرهنگی شدن مردم کاری از پیش نمی‌برد بلکه خیلی‌ از این نشست‌ها وقت‌کش و بی‌خود هستند. اصولاً مقوله‌‌ی فرهنگ و هرچیزی که با فرهنگ مردم درپیوند است، دستورپذیر و بخش‌نامه‌ای نیست! حتا گاهی نتیجه‌ی باژگونه می‌دهد. به دیگر سخن با برگزاری چند نشست و همایش فرهنگ مردم بهبود نمی‌یابد زیرا کار فرهنگی زمان‌بَر است و سازوکار خاص خودش را دارد.
با این پیش‌در‌آمد به متن کوتاه خبر زیر توجه کنید:
«جلسه ساماندهی اسامی بیگانه برگزار شد
امروز صبح جلسه ساماندهی اسامی بیگانه شهرستان …. در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان … ، این جلسه با حضور مدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، رئیس پلیس اطلاعات و امنیت نیروی انتظامی، سرپرست اداره صمت، رئیس اتاق اصناف برگزار شد.
در این جلسه به منظور ترویج و بسط فرهنگ ایرانی و تقویت زبان فارسی در خصوص جلوگیری از استفاده کلمات و اسامی بیگانه در اماکن تجاری، عمومی و ورزشی بحث و گفتگو شد و مقرر گردید اماکن مربوطه از زبان و کلمات فارسی در تبلیغات محیطی و سردرب مکان‌های یادشده استفاده نمایند.»
متن بالا حدودا ۱۰۸ واژه است، از این شمار، تنها ۱۲ واژه فارسی هستند! واژه‌هایی چون: فرهنگ، گزارش، شهرستان، بیگانه، شد، سرپرست، ایرانی، زبان، جلوگیری، سر، یاد، نمایند
یعنی حدوداً ده درصد این متن فارسی سره است، بیشینه‌ی واژگان عربی و دو واژه‌ی پلیس و اتاق، به ترتیب: انگلیسی و ترکی هستند. حتا واژه‌ی«درب» که پر کاربرد است، فارسی نیست: عربی است که نباید به جای «در» به کار رود.
یکی از ویژگی‌های زبان‌های زنده، پدیده‌ی قرض‌گیری از دیگر زبان‌هاست. هیچ زبانی نمی‌تواند بدون کمک از زبان‌های بیگانه به زندگی خود ادامه دهد. همان‌گونه که از زبان‌های دیگر واژگانی وارد زبان پارسی شده‌است که در زبان‌شناسی به این‌ها «واژه‌های دخیل» نیز می‌گویند، از زبان پارسی نیز واژگانی به دیگر زبان‌ها رفته است؛ برای نمونه: پردیس= (بهشت)، به زبانی عربی رفته و فردوس شده، به زبان انگلیسی رفته و پارادایز شده،(paradise lost) بهشت گم شده و… نمونه‌های زیادی از این دست را می‌توان آورد اما برای این‌که سخن درازدامن نشود به همین اندک بسنده می‌شود.
«وقتی جامعه‌ای در نتیجه‌ی تماس عناصری را از فرهنگ جامعه‌ی دیگر به قرض می‌گیرد طبیعی است که از اول برای نامیدن آن عناصر در زبان خود واژه‌ای ندارد اگر این عناصر تازه در داخل جامعه خلق شده بود، زبان به طور طبیعی برای نامیدن آن‌ها واژه‌هایی پیدا می‌کرد ولی وقتی عناصر فرهنگی تازه قرضی باشند ناچار زبان برای نامیدن آن‌ها واژه‌ای ندارد و برای پر کردن این خلأ ناگزیر به واژگان زبان جامعه قرض دهنده مراجعه می‌کند.»۱
پس زبان‌های زنده‌ی جهان امروزی با وجود رسانه‌های اجتماعی و قدرت روزافزون آن‌ها به هم‌دیگر نیاز دارند ولی این نیاز نباید به‌گونه‌ای باشد که زبان اصلی یک کشور، درش را به روی واژه‌های بیگانه بگشاید و مرزی برای جلوگیری از یورش آن‌ها نداشته باشد. زبان هویت و شناس‌نامه‌ی هر انسانی است نباید اجازه داد که این هویت، مسخ و «شیر بی‌یال و دم و اشکم» شود.
از طرفی دیگر، فرهنگ پدیده‌ی پیچیده‌ای است که نمی‌توان با اقدامات ضربتی و البته مقطعی آن را ایجاد کرد و یا از بین برد بلکه با همکاری سازمان‌های مختلف و با فعالیت‌های مداوم و البته مکمل در طول زمان می‌توان به ایجاد و یا زوال خرده‌فرهنگ‌ها امیدوار بود. از این رو فعالیت‌های مقطعی، نهادسازی، برگزاری چند جشنواره و همایش در طول سال در این زمینه، کارساز نخواهد بود.
هم‌چنین فرهنگ هر ملت شناسنامه و سند هویت آن ملت به شمار می‌رود و به‌سان روح برای بدن است که بدون آن زندگی و رشد معنی ندارد. مجموعه اعتقاد‌ها و رفتارهای مشترک افراد جامعه که از نسلی به نسل بعد منتقل می‌شود، نمایانگر جایگاه و ارزش تاریخی آن ملت است.
فرهنگ مانند یک موجود زنده دارای عناصر و اجزایی است که با هم در پیوندند و زندگی و مرگ دارند. برخی از این عناصر مثل «زبان» در معرض تحولات و تغییرات جامعه ممکن است دست‌خوش تغییراتی شوند.

🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=26387

Читать полностью…

seymare

نخستین فرماندار زن در لرستان منصوب شد

استاندار لرستان با صدور حکمی «مریم ملکی‌صادقی» را به عنوان فرماندار شهرستان سلسله منصوب کرد.
با این حکم، ملکی‌صادقی نخستین فرماندار زن تاریخ مدیریتی استان لرستان به شمار می‌رود.
ملکی صادقی دارای کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی و دانشجوی دکتری اندیشه‌ی سیاسی است. وی از ۱۳۹۵تا ۱۴۰۱ نیز دو دوره عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی لرستان بوده است.
ملکی یکی از جامعه‌شناسان نواندیش، و فعال در حوزه‌ی فکری و اجتماعی لرستان است.
مسئولیت امور بانوان فرمانداری سلسله جزو سوابق ملکی صادقی است.
سیمره، انتصاب بانو ملکی را به این جایگاه تبریک گفته، امیدوار است که با توانایی‌های شخصیتی و علمی که از ایشان سراغ داریم بتواند کارنامه‌ی درخشانی کسب کنند و زمینه‌ساز حضور بیش‌تر زنان فرهیخته و شایسته در عرصه‌ی مدیریتی و سازمانی استان لرستان باشد.
براساس گزارش روابط عمومی استانداری لرستان، شاهرخی هم‌چنین در احکامی جداگانه چهار بانوی دیگر را به عنوان معاونان فرماندار منصوب کرد که بر این اساس “مرضیه پورسرتیپ” به‌عنوان معاون سیاسی فرمانداری خرم‌آباد، “فریبا بهاری” معاون برنامه‌ریزی و امور عمرانی فرمانداری دورود، “نادیا امرایی” معاون برنامه‌ریزی و امور عمرانی فرمانداری پل‌دختر و “مریم عمادی‌پور” معاون برنامه‌ریزی و توسعه فرمانداری بروجرد شدند.
هم‌چنین در حکمی، “نورالدین درمنان” به‌عنوان فرماندار خرم‌آباد منصوب شد.
درمنان، در دولت دوازدهم سابقه‌ی فرمانداری در چگنی، پل‌دختر، رومشکان و دلفان را نیز داشته است، پیش از این “محمدباقر احمدی” از ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ این سمت را عهده‌دار بود.
هم‌چنین “علی سیف” نیز با حکم استاندار لرستان به عنوان سرپرست فرمانداری چگنی منصوب و جایگزین “افشین بازگیر” شد که از ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ تاکنون این سمت را بر عهده داشت.
سیف هفتم خرداد ۱۳۹۸در زمان تصدی مدیرکلی پدافند غیرعامل استانداری با حفظ سمت به عنوان فرماندار جدید پل‌دختر منصوب شده بود و مدتی در مسئولیت انجام وظیفه کرد.
هم‌چنین در احکامی جداگانه “اسدالله عباس‌زاده” به‌عنوان مشاور ارشد و امور اجرایی و امور مجلس استاندار لرستان و “رضا آریایی” به سمت مدیرکلی سیاسی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری لرستان منصوب شدند.
شاهرخی استاندار لرستان “حجت‌الاسلام والمسلمین سید تاج‌الدین طاهری” را نیز به عنوان مشاور استاندار در امور روحانیت و “فاطمه ایرانی” از اعضای خانواده شهدا و ایثارگر را به‌ عنوان مشاور استاندار در امور ایثارگران منصوب کرد.

@seymareweekly

Читать полностью…

seymare

همایشی بین‌المللی در غیاب جامعه‌ی میزبان

هفته‌ی گذشته، همایشی با عنوان «محیط زیست و سلامت شهری» را شهرداری خرم‌آباد برگزار کرد.
گرچه همایش‌ها زحمات و هماهنگی‌های خاص خود را دارند، اول باید از زحمات ستاد اجرایی سپاس‌گزاری کرد و امیدوار باشیم که برگزار کنندگان در هدفی که به دنبال آن بودند، رسیده باشند. ولی جدا از اهدافی که مدنظر آن‌ها بوده ، شهروندان، شورای شهر و دیگر نهادهای نظارتی حق دارند از شهرداری خرم‌آباد که هزینه‌ی این همایش از جیب شهروندان تامین شده این پرسش‌ها را بپرسند:
اول منابع برگزاری چنین همایشی از کجا تأمین شده و مهمانان آن بر مبنای چه معیاری دعوت شده‌اند و چه اهدافی از برگزاری این کنفرانس مدنظر آن‌ها بوده است؟ سپس باید پرسید از جامعه‌ی میزبان، یعنی: کارشناسان، متخصصان، فعالان اجتماعی و محیط‌زیستی و حتا سرمایه‌گذاران اقتصادی استان، چه کسانی به این همایش دعوت شده و حضور داشته‌اند و سوم چه مباحثی در آن مطرح شده و به چه نتایجی رسیده است؟ بنابراین ضرورت دارد شهردار محترم برحسب وظیفه‌ی پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها پاسخ دهند.
به نظر می‌آید این پرسش‌ها و مشابه‌ی آن‌ها، با شنیدن خبر همایش، ذهن بسیاری از فعالان علمی، مدنی، اجتماعی و زیست محیطی را به خود مشغول کرده است و نیاز است شهردار محترم به این پرسش‌ها پاسخ دهند. متأسفانه به خاطر این‌که اطلاعات زیادی در باره‌ی این همایش در رسانه‌ها منتشر نشده، ما فعلاً نمی‌توانیم ارزیابی روشنی در مورد آن داشته باشیم. اما چند نکته در باره‌ی برگزاری چنین همایشی مطرح می‌شود؛ امیدواریم بتوانیم از تجربه‌ی چنین همایش‌هایی در آینده استفاده کنیم.
الف: در هر همایشی، در کنار اهداف سازمانی آشکار، کارکردها و دستاوردهای پنهانی هم مدنظر است که باید بدان توجه کرد. به‌طوری‌که درکنار اهداف همایش که باید به صورت روشن مطرح شود و قابل ارزیابی باشد، توانمند کردن جامعه‌ی محلی و میزبان همایش نیز بسیار مهم است. بنابراین ضرورت دارد افرادی به همایش دعوت شوند که بتوانند از تجربه‌ی حضور در همایش برای بالا بردن توان کاری و حرفه‌ای، توانمند کردن فعالان اجتماعی و گسترش ارتباطات و شبکه اجتماعی و حرفه‌ای متخصصان و فعالان اجتماعی استفاده نمود.
البته که برگزاری همایشی، به‌‌ویژه درسطح ملی و جهانی، بسیار اهمیت دارد و می‌تواند دریچه‌هایی برای باز کردن ایده‌های نوآورانه جدید برای جامعه میزبان ایجاد کند و حتا باعث جذب سرمایه‌گذاری و استفاده از ظرفیت افراد متخصص باشد. ولی به شرطی که پیش نیازهای ان براورده شوند.
ب: در صحبت‌های سخن‌رانان به ظرفیت‌های جوامع زاگرس‌نشین نیز اشاره شده بود. البته مشخص نیست که شهردار محترم که فرد خوش‌فکری هم هستند در این همایش و یا همایش‌های دیگری از چند تن از شهرداران محترم مناطق زاگرس‌نشین دعوت کرده بودند ولی چه خوب است که نه در همایش بین‌المللی بلکه در همایش منطقه‌ای مدیران شهری شهرهایی مثل کرمانشاه، همدان، شیراز و اصفهان دعوت شده و از تجربیات این استان‌ها در حوزه‌ی مدیریت شهری بهره ببریم. طنز تلخ قضیه آن‌جاست ما هنوز نتوانسته‌ایم که گفت‌وگوی بین مناطق نزدیک خود را تجربه کنیم سودای نگاه بین‌المللی را پیشه کرده‌ایم.!!
پ: همه می‌دانیم لرستان خوش‌بختانه در حوزه‌ی محیط زیست در کنار کارشناسان برجسته، انجمن‌ها و فعالان اجتماعی و رسانه‌های معتبری دارد که ضرورت داشت از بسیاری از آن‌ها در این همایش دعوت می‌شد. اما تا جایی که بنده اطلاع دارم هم در دعوت از رسانه‌ها و هم در دعوت از فعالان محیط زیستی نوعی گزینش خاص اعمال شده که حتما لازم است در همایش‌های بعدی دایره‌ی انتخاب‌ها گسترده‌تر باشد.
در پایان ضمن این‌که باید از جسارت مدیران در برگزاری همایش‌های خوب و کارهای بزرگ استقبال کرد و نباید با تخریب جسارت را از مدیران ما گرفت ولی در عین حال ضرورت دارد این مدیران پاسخ‌گو بوده و بعد از هرکاری گزارشی از اقدامات و اهداف و دستاوردهای این همایش را به اطلاع شهروندان و دیگر نهادها برسانند. امیدوارم این همایش درس آموخت‌های مناسبی را برای برگزاری همایش‌های بعدی فراهم کند و هم شهردار محترم و هم دیگر سازمان‌ها چنین همایش‌هایی را در غیاب جامعه‌ی میزبان برگزار نکنند.
*دکترای جامعه‌شناسی توسعه

نویسنده : دکترمجتبا ترکارانی | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 748(چهار‌شنبه 7 آذر 1403)

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26364

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26370

Читать полностью…

seymare

مقام مشك (بررسي زيبايي‌شناسي گفت‌وگو با مشك)

جناب استاد علی‌اکبر شکارچی در یکی از آثار جاودانه و‌ ماندگار خود یعنی آلبوم «کوهسار»، بر اساس یکی از مقام‌های موسیقی لرستان؛ ژانر موسیقی کار، پرداختی هنرمندانه و‌ شگرف به این مقام دارد.
«مقام مشک‌زنی» که هم‌ در حوزه‌ی کلامی و اشعار ملازم مقام و‌ هم در حوزه‌ی موسیقی و ریتم، یکی از مقام‌های عمیق، فلسفه‌مند و سرشار از دغدغه‌ها و آرزومندی‌های مبتنی بر زیست بومی محلی است. آری مقام مشکه یکی از راز آلودترین مقام‌های موسیقی حوزه‌ی زاگرس است که در نخستین مواجهه با این مقام می‌توان به رابطه دراز دامن، تعاملی و دیالکتیک مشک و کسی که مشک را می‌نوازد پی برد. وزن اجرایی مقام دو ضربی ترکیبی است(۶/۸). وزنی که هم مشک به مشک‌نواز ارائه می‌دهد و‌ هم مشک‌نواز به‌گونه‌ای خود آموخته که ریشه در جامعه‌شناختی و تشخص بخشی یا آنتروپومورفیسم(انسان‌نمایی و انسان‌پنداری) وزنی متعامل به مشک می‌بخشد، گویی که انسان و‌ مشک به یک هم‌زاد پنداری نانوشته و‌ یک هم‌نوردی در زمانی دست یافته‌اند تا این هم آغوشی و‌ هم‌زاد پنداری فلسفه‌مند و راز آلود منجر به ازدیاد زایش و باروری مشک گردد.
آری؛ مشک‌نواز می‌نوازد و برای مشک می‌خواند و می‌سراید و‌ می‌موید. آرزوهای دست‌نایافتنی‌اش را با مشکش در میان می‌نهد، مشک را مادر و خواهر خود ‌می‌پندارد. مادر و‌ خواهری در راه دست‌یابی مشک نواز به آرزوهای دراز دامنش به حدی تلاش کرده‌اند که لاغر و‌ نخیف شده‌انده (باریکم‌کردی چی تالی دشکه)، مشک هم در پاسخی سپاس‌مندانه و در مسیر دست‌یابی مشک‌نواز به خواسته‌هایش، هرچه بتواند محصولش را، باروری و زایشش را پربارتر و فزون‌تر می‌کند.
این گفت‌وگو‌ی میان مشک‌نواز و مشک تا بدان‌جا ادامه می‌یابد و ‌این تقدس بخشی و‌ تشخص‌بخشی به مشک تا بدان‌جایی است که گویی مشک یکی از الهه‌های باروری و زایش است که چنان در دستان مشک نواز رام و راهوار شده که هیچ مانعی را در رسیدن مشک نواز به آرزوهایش نمی‌بیند و‌ نمی‌خواهد که ببیند.
باری؛ می‌دانیم که در نهایت محصول مشک، دوغ و‌ کره است. بله دوغ و کره‌ای که در این گفت‌وگوی نماد پردازانه نمادی از متعالی‌ترین و‌ پاک‌ترین محصولات زیست عشایری در زیست بوم فرهنگی هنری حوزه زاگرس و لرستان است.
دوغ و‌ کره‌ای که نمادی از برکت روزی و سلامت جسم و‌‌ جان و ازدیاد باروری و … ، می‌تواند باشد.
در سایر زیست‌بو‌م‌های فرهنگی هم، پرداخت‌های زیبایی‌شناسانه‌ای در مواجهه با مشک و‌ مشک‌زنی وجود دارد که در مجالی دیگر خواهم نوشت…
مشکه هِه مَشکه
باریکم کِردی چی تالی دشکه…
 
✍️نویسنده: دکتر فرید رحمتی | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 747 (29 آبان 1403)

Читать полностью…

seymare

کارگروه جامعه پژوهی بنیاد ایران شناسی شعبه لرستان با همکاری هفته نامه سیمره و اداره کل ارشاد اسلامی لرستان برگزار می کند.
موضوع نشست : نسبت زبان با مدارای اجتماعی
سخنرانان :دکتر کیانوش رستمی : روزنامه نگار
دکتر مجتبی ترکارانی :جامعه شناس
زمان:چهارشنبه ۱۴آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰
مکان.میدان کیو.اداره ارشاد و اسلامی خرم آباد ،سالن زنده یاد بهمن کرم اللهی

Читать полностью…

seymare

فردوسی و انسان معاصر

✍️دکتر مرتضا ادیب

هر متن ادبی را می‌توان از سه وجه مورد بررسی قرار داد:
الف) وجه زبانی: اینکه در متن ادبی از چه نوع واژگانی استفاده شده است و جست‌و‌جوی ریشه‌ی واژه‌ها، چگونگی ساخت جملات، صرف و نحو کلام و …
ب) وجه ادبی: در این رویکرد به واکاوی صور خیال چون تشبیه و انواع آن، کنایه، مجاز، استعاره و … پرداخته می‌شود.
پ) وجه فکری: در این وجه آموزه‌ها و اندیشه‌های موجود در متن بررسی می‌شود.
آنچه ورای زبان و ادبیّت متن است و فراتر از جغرفیا و تاریخ است، وجه فکری متن است. مسائلی ابدی در اَبَرمتن‌هایی چون شاه‌نامه، مثنوی و دیوان حافظ مورد توجه قرار گرفته‌اند که می‌توانند در روزگار کنونی که جنگ و خون و جنون سیطره پیدا کرده است، به کمک جوامع و آدمیان بیایند و چراغی بیافروزند تا مگر اندکی از خویِ اهریمنی حکام و دولت‌ها بکاهند و ذره‌ای نورِ مهربانی و شفقت را بر جهان بتابانند. فرهنگ ایران اگر ارمغانی معنوی و اخلاقی برای جهانیان دارد برگرفته از آموزه‌های این کتاب‌های جاودان است، کتاب‌هایی که باید مدام به آنها رجوع کرد و به قدر وسع از آنها چشید، کتاب‌هایی که راهِ رهاییِ بشر را معرفی کرده‌اند.
یکی از بدترین دردهای روزگار معاصر، دردِ بی‌انصافی، توهم‌گرایی و ایدئولوژیک‌اندیشی است. ایدئولوژیک‌اندیشی یعنی تنها در چارچوب جهان‌نگری خود و به گونه‌ای سیاه و سفید به جوامع و انسان‌ها بنگریم. ایدئولوژیک‌اندیشی یعنی جناح ما، حق مطلق است و جناح مخالف ما، باطل مطلق. وقتی ایدئولوژی بر ذهن حاکم می‌شود دیگر واقعیت دیده نمی‌شود، بلکه توهم‌ جای واقعیت را می‌گیرد. وقتی در چارچوب بسته‌ی ایدئولوژی گرفتار می‌شویم، انصاف و اعتدال را از یاد می‌بریم.
حال به فردوسی رجوع کنیم و ببینیم که آیا او ایدئولوژیک‌اندیش بوده و جناح خود را حق و جناح مخالف را باطل دانسته است؟ آیا انصاف و اعتدال را در شاه‌نامه از یاد برده است؟
می‌دانیم که تورانیان بزرگ‌ترین دشمن و مخالف ایرانیان هستند. افراسیاب هم بزرگ‌ترین پادشاه توران و بزرگ‌ترین دشمن ایران است. در واقع افراسیاب، نماد و نمود اهریمن است، اما در شاه‌نامه به نکات مثبت همین اهریمن چون دلیری، پهلوانی و شجاعت اشاره شده است:
که آن ترک در جنگ نر اژدهاست
دم آهنج و در کینه ابر بلاست
از او خویشتن را نگه‌دار سخت
که مردی دلیر است و بیدار بخت
شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب
فردوسی نکات مثبت شخصیتی را در هر کجا و از هر کسی که باشد، واقع‌بینانه بازگو می‌کند و بدی را هم در هر کجا و هر که باشد، نقد می‌کند. فردوسی به ما درس انصاف و اعتدال می‌دهد. در نمونه‌ای دیگر، در میان توران که دشمن بزرگ ایران است، فردوسی پیران ویسه را که سپه‌سالار سپاه توران است، به رادی و مردی و صلح‌جویی می‌ستاید:
همان جنگ پیران نه بر آرزوست
که او راد و آزاده و نیک‌خوست
فردوسی آدمیان را خاکستری می‌بیند نه سیاه و سفید. او چارچوب تنگ ایدئولوژی را در هم می‌شکند و آزاده بودن و در آزادگی زیستن را به ما می‌آموزد. هومان پهلوان دیگری از سپاه دشمن است که فردوسی شجاعت و دلیری او را بر پهلوان ایران، واقع‌بینانه می‌بیند و بدون حب و بغض بازگو می‌کند. اغریرت(*) برادر افراسیاب است. کارهای بد دارد، اما نکات مثبتی در شخصیت او هست که فردوسی در شاه‌نامه آنها را می‌سراید. مثلاً در یک مورد اغریرت ۱۲۰۰ سرباز ایرانی را که توسط سپاه توران اسیر شده‌اند، از روی صلح‌جویی و شفقت فراری می‌دهد و جان خود را بر سر همین موضوع نیز از دست می‌دهد. فردوسی در سپاه دشمن، خوبی‌ها را به رخ می‌کشد و آنها را خاکستری بیان می‌کند. شاه‌نامه صرفاً روایت چند داستان اسطوره‌ای نیست، بلکه درس زندگی است برای همه‌ی ما و به‌ویژه برای حکام این روزگار در همه جای جهان. به کشور ایران بیاییم که از نظر فردوسی کشوری اهورایی و سرزمین خوبی‌هاست، اما فردوسی نیک می‌داند که خوبی مطلق وجود ندارد، باید واقع‌بینانه و منصفانه قضاوت کرد. جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران است که در زمان حکومتش نه مرگ بوده است و نه بیماری و نه تهیدستی. این پاشاده گرفتار غرور می‌شود و فردوسی او را نقد می‌کند. کاووس پادشاه دیگر ایران زمین است که فردوسی در جای جای شاه‌نامه از سبک‌سری‌ها و دمدمی مزاج بودن او می‌گوید و او را از زبان رستم به شدیدترین نحو نقد می‌کند. رستمی که پشت و پناه ایران است، جهان پهلوان تمام شاه‌نامه است و فردوسی عاشق اوست هم منصفانه و واقع‌بینانه توسط خود فردوسی نقد می‌شود. در داستان رستم و سهراب، فردوسی، دروغ رستم به سهراب را روایت می‌کند(که می‌توانست نکند اگر ایدئولوژیک‌اندیش بود) و در داستان سرخه نیز که جوانی بی‌گناه است...

🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=26319

Читать полностью…

seymare

یادبود «محمدرضا محمودزاده»
منتقد ادبی و اسطوره‌شناس

@seymareweekly

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26290

Читать полностью…

seymare

درس مدارا برای جهان خشونت‌زده‌ی ما (به مناسبت ۱۶ نوامبر روز جهانی مدارا)

✍️دکتر مجتبا ترکارانی

مدارا امروزه نه فقط یک فضیلت اخلاقی برای تفاهم و درک اندیشه‌ی دیگری بلکه روشی برای سازگاری و تحمل رفتار دیگری در حوزه‌ی اجتماع و سیاست نیز است.
ابداع مدارا به معنای تحمل و پذیرش دیگری مخالف ما، یکی از دستاوردهای درخشان بشر است که بعد از قرن‌ها تجربه‌های تلخ در قتل عام یک‌دیگر به‌خاطر اختلافات قومی و سیاسی و مذهبی به‌دست آمده است.
متاسفانه امروز این دستاوردهای مهم بشری چون دموکراسی، مدارا، حقوق بشر و دیگر ارزش‌های انسانی و اخلاقی در معرض خطر قرار گرفته و در حال کم‌رنگ شدناهست. و در مقابل نیازهای اولیه مانند امنیت، مسکن، غذا و صلح چنان اهمیت باقته که انسان‌ها دیگر آزادی و دموکراسی و مدارا را خواسته‌هایی لوکس می‌دانند که باید فعلا آن‌ها را به‌خاطر کسب نیازهای قبلی تعلیق نمود.
در صحنه‌ی جهانی نیز قدرت گرفتن افراد رادیکالی مانند ترامپ در کنار دیگر اقتدارگراهای جهان نوید روزهای سختی را می‌دهد. گرچه خیلی‌ها معتقدند که یک امریکای مقتدرتر می‌توانند تعادل قدرت جهانی را برقرار نماید و جهان آرام‌تری را نوید بدهد ولی حتا اگر این گزاره تاحدی هم درست باشد، نمی‌توان از کنار بی‌توجهی این اقتدارگراها به تنزل ارزش‌های دموکراتیک و فرهنگ مدارا و تضعیف حقوق بشر به راحتی گذشت. بنابراین این بی‌توجهی به ارزش‌های اساسی در کنار افزایش خشونت و کشتار انسا‌ن‌ها و عادی شدن مرگ روزانه صدها انسان بی‌گناه از فلسطین تا لبنان و اوکراین و سومالی و… و هم‌زمانی دیکتاتورها در جهان از پوتین و اردوغان و نتانیاهو گرفته تا ترامپ، نشانه‌ی خوبی برای ‌ی اخلاقی بشر نیست.
حال پرسش این است در مواجهه با این شرایط چه باید کرد؟
پاسخ این است که ما در جهان امروز و حتا کشورمان به صلح و مدارا نیازمندیم. صلح یکی از گم‌شده‌های جهان امروز است؛ به‌‌ویژه در شرایطی که جهان از خشونت لبریز شده و نهادهای بین‌المللی توان ایجاد صلح و آرامش در دنیای خشونت‌زده را ندارند. صلح این نیست که فقط جنگ نباشد که نبودِ جنگ اولین گام صلح است بلکه صلح شرایطی است که در آن انسان‌ها بتوانند نسبت به آینده‌ی خود امنیت‌خاطر داشته و برای آن برنامه‌ریزی کنند و خوش‌بختی خود و فرزندان‌شان را در هرجای جهان که صلاح می‌دانند، جست‌وجو کنند.
در کنار صلح جهانی ما به مدارا به‌‌ویژه مدارای سیاسی، مذهبی و اجتماعی هم نیاز داریم. مدارا باعث می‌شود که نه فقط ما آدم‌های متفاوت با خودمان را به‌راحتی بپذیریم و با هم سازگار شویم بلکه با بودن در کنار آن‌ها نیز لذت ببریم.
در این‌جا به درس‌هایی از مدارا که می‌تواند برای دنیای خشونت‌زده ما مفید باشد، می‌پردازیم:
۱-مدارا به ما این قدرت اندیشه را می‌دهد که بر روی رفتارهای خود و دیگری تامل کنیم. بدون مدارا ما فقط حق را به خود داده و دیگری را ناحق جلوه می‌دهیم ولی داشتن نگرش مداراگر باعث می‌شود که در نسبت حق بودن خودمان تردید کنیم و محق بودن دیگری را هم ببینیم.
۲-مدارا ما را از اندیشه و رفتارهای مطلق‌گرایانه دور می‌کند. اندیشه‌های مطلق‌گرا نتیجه‌ی ذهن‌های خام و همراه با تعصب هستند. با کسب مدارا ما از مطلق‌گرایی سیاه یا سفید دور شده، دنیا را خاکستری می‌بینیم؛ دنیایی که نه کاملاً سفید است و نه سیاه و آدم‌هایی هم که نه کاملاً شر هستند و نه کاملاً خیر، این نگاه آدم‌ها را متعادل‌تر می‌کند

🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:

https://avayeseymare.ir/?p=26276

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26239

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26424

Читать полностью…

seymare

👇صدای بازنشستگان؛

قصه‌ی پر درد بازنشستگان!

بازنشستگان سال 1402 قصه پردردی داشته و دارند.
این فرهیختگان برای بهره‌مندی از نظام رتبه‌بندی دوسال استمرار زدند و سی و دو سال خدمت کردند که این استمرار برای دولت صرفه‌جویی مالی فراوانی داشته است.
حال با گذشت ۱۵ ماه از بازنشستگی‌شان و افزایش سرسام‌آور قیمت دلار و تورم کمرشکن، هنوز پاداششان را دولت، تسویه نکرده است!!؛
و برای احقاق این حق قانونی‌شان که در کوران این قیمت‌ها صرفا حسرت همه آرزوها را بر دل‌هایشان باقی می‌گذارد، بارها با نمایندگان مجلس و مسئولان وزارتخانه و سازمان برنامه و بودجه، دیدار داشته‌اند ولی گویا گوشی برای شنیدن صدای بازنشستگان وجود ندارد؟!
واقعا چگونه است که رییس جمهور محترم بالاترین مقام اجرایی کشور که خود را رهرو راه علی(ع) می‌داند؟ آیا این گفته‌ی مولا را به خاطر ندارد که فرمودند:«فقد علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»
ما نمی‌خواهیم کسی بندگی‌مان را کند خدایی فقط برازنده‌ی ذات باری‌تعالی است.
اما دلگیریم که دست‌رنج سی و دوساله ماکه در لابلای این روزهای سیاه کمرشکن حیرت‌آور که به‌جز آه و حسرت دیگر برایمان ارمغانی نخواهد داشت، چرا مغفول مانده است؟!
آیا ۱۵ ماه کافی نیست؟
آیا تقلیل ارزش پاداش ما به یک سوم هنوز برایتان رضایت بخش نیست؟!
به کدامین گناه مجازاتمان می‌کنید؟!
ما که درطول خدمت جز نیکی نکاشتیم
چرا طوفان نصیبمان کردند؟!

| سرچشمه : آوای سیمره
@seymareweekly

Читать полностью…

seymare

 یک جامعه‌شناس:
جهان امروزما بیش‌ از هرچیز به مدارا نیاز دارد/ زبان مداراطلب به‌دنبال بحث و مشاجره نیست

مجتبا ترکارانی، دکترای جامعه‌شناسی توسعه، در نشست «نسبت زبان با مدارا اجتماعی» که عصر چهارشنبه(چهاردهم آذرماه) در خرم‌آباد برگزار شد، با نگاهی جامعه‌شناسانه به رابطه‌ی بین کنش‌های زبانی و مدارای اجتماعی پرداخت.
به گزارش آوای سیمره، ترکارانی هم‌چنین به ضرورت وجود مدارای اجتماعی در جامعه‌ی ایران و در سطح جهانی اشاره کرد و اظهار داشت:«در شرایطی که متاسفانه خشونت، جنگ، نبود مدارا و صلح زندگی را بر انسان‌ها بسیار تلخ نموده و به‌خاطر توسعه و ارتباطات بیش‌تر افراد و گروه‌ها با تفکرات، رفتارها و هویت‌های گوناگون در کنار هم قرار گرفته‌اند، نیاز به مدارا بیش‌تر احساس می‌شود.»
 
مدارا یک نیاز اجتماعی و ضرورت سیاسی است
وی با بیان این‌که مدارا صرفاً یک فضیلت اخلاقی نیست که بتوان آدم‌ها را بدان توصیه کرد، توضیح داد:«مدارا یک نیاز اجتماعی و ضرورت سیاسی برای زندگی مسالمت‌آمیز در کنار هم‌دیگر است.»
ترکارانی با بیان این‌که مدارا به معنی تحمل یا پذیرش، باور و عقیده‌ی متفاوت و حتا مخالف با یک‌دیگر است، تصریح کرد:«مدارا شکل‌های مختلفی دارد از جمله: مدارای مذهبی، سیاسی، قانونی و سازمانی، اجتماعی و حتا مدارای صفر (نبود هر پذیرش در مقابل بعضی از موضوعات).»
عضو انجمن جامعه‌شناسی لرستان در ادامه، بیان کرد:« مدارا در یک طیف قابل تحلیل است؛ به این معنا که در یک سرطیف دو طرف مدارا با این‌که باورهای هم‌دیگر را قبول ندارند و شاید یک‌دیگر را باطل هم می‌پندارند از سر اجبار به زیست مسالمت‌آمیز رسیده و با هم در صلح زندگی می‌کنند. در این سر طیف ممکن است گروهی حتا منزلت و جایگاه مناسبی هم نداشته ولی به نوعی سازگاری با هم‌دیگر رسیده‌اند. در وسط طیف نوعی نگاه خنثی و سازگار و عادی به هم‌دیگر وجود دارد و دو طرف معتقدند که هیچ‌کدام حق مطلق یا باطل مطلق نیستند و همه برابرند و نیاز است به یک سازگاری و تحمل یک‌دیگر بدون اعمال سلطه و قدرت یکی بر دیگری برسند.»
 
مدارا یک فضیلت مهم اخلاقی است
وی ادامه داد:«در سر انتهایی دیگر طیف تفاوت‌ها و مخالفت‌های افراد با هم‌دیگر به‌عنوان یک مزیت خوب و مایه‌ی تنوع  و رنگارنگی دنیا دیده شده و سعی می‌کنند از این تنوع و تفاوت برای رشد جامعه به‌خوبی استفاده کنند. در این‌جا مدارا یک فضیلت اخلاقی مهم به شمار می‌رود.»
این جامعه‌شناس گفت:«لازم است با توجه به طیفی بودن شکل‌های مدارا بگوییم که مدارا همیشه وجه منفی که نشانه‌ی تحمل و بردباری است، نداشته و در سطوح بالاتر به نوعی خشنود بودن از تفاوت‌ها و رنگارنگ بودن دنیا تعبیر و از آن استفاده می‌شود.»
عضو هیئت تحریریه‌ی هفته‌نامه‌ی سیمره، ادامه داد:«بنابراین در هر جامعه‌ای بنا به سطح توسعه و یا وجود تضادها و شکاف‌های اجتماعی به سطحی از مدارا نیاز هست چنان‌چه در بعضی جوامع لیبرال از زیاد بودن بیش از حد مدارا مشکلاتی حادث شده و یا  در جوامع خاورمیانه از کمبود مدارا هم‌دیگر را مورد خشونت و کشتار قرار می‌دهند.»
ترکارانی در ادامه‌ی سخنانش به رابطه‌ی بین زبان و مدارا پرداخت و توضیح داد:«چون در جامعه‌شناسی بیش‌تر از محتوای زبان کنش‌های زبانی یعنی زبان و گفتار به مثابه‌ی کنش و عمل مورد استفاده قرار می‌گیرد ما بیش‌تر به این وجه از زبان که در کلام جاری و باعث ایجاد تاثیر در محیط بیرونی می‌شود کار داریم و سعی می‌کنیم به این قسمت بپردازیم که کنش‌های کلامی روزمره‌ی ما چقدر بر مدارا تاثیرگذارند و از طرف دیگر مدارا  چگونه می‌تواند بر توسعه‌ی زبان یا کنش‌های زبانی روزمره موثر باشد.»
وی با بیان این‌که برای داشتن مدارای  اجتماعی بیش‌تر کنش‌های زبانی باید پنج ویژگی را داشته باشند؛ تشریح کرد:«یک، زبان باید طرد کننده و تحقیر کننده نباشد. زبانی که با کلیشه‌ها و صفات منفی دیگری را خطاب می‌کند و یا دیگری را فروتر نشان می‌دهد زبان مدارا‌طلبی نیست.»

🌐متن کامل و ادامه‌ی این گزارش را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=26398

Читать полностью…

seymare

👈زمین‌لرزه ۵.۲ ریشتری مسجد سلیمان در استان خوزستان را لرزاند/ ایرنا

Читать полностью…

seymare

سیمره‌ی ۷۴۹ جاری شد…

هفت‌صدو‌چهل‌و نهمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره، روز چهار‌‌شنبه 14 آذر‌ماه (1403) به صاحب‌امتیازی سودابه آزادگان و مدیرمسئولی کیانوش رستمی، چاپ شد و روی پیش‌خوان دکه‌های مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره؛ این شماره در بردارنده‌ی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
 
*تیتریک:
– سدهاي خالي؛ بر حال زار لرستان بايد گريست!/ دکترمراد سپه‌وند
 
*سرمقاله:
–   توسعه‌ي لرستان: خطابه کلامي يا ايده‌ي راه‌بردي؟/ دکترمجتبا ترکارانی
 
*یادداشت‌ها:
-ابلاغ قانون جديد حجاب، تعارض در اهداف يا نابلدي در مديريت‌هاي کلان/ دکترسهراب دل‌انگيزان
– از اسکيموها بياموزيم / ایرج احمدی
– «مرثيه»/ براي انسان شاعر و اسطوره‌پژوه؛ محمدرضا محمودزاده /محمدکاظم علي‌پور
– افسانه‌ي اشتغال‌زايي صنعت خودروسازي ايران/ غلام‌رضا مصدق
– روندکاهشي درآمد سرانه و اثرپذيري از تحريم‌ها / دکتر رضا پهلوانی
-حکومت و حکم‌راني / دکتر مرتضا ادیب
–  غفلت از يک استعداد / فردین کمانگر
-طرح مسائلي خُرد در جامعه / احمد لطفی
-گيژ گچينه/ ولی دلشادیان
 
*مقاله:
-از دغدغه‌ي نوشتن تا سوداي صدارت؛ لرستان همه‌چيز او بود/ حميد ايزدپناه، شاعر، تاريخ‌پژوه و باستان‌شناس(بخش هفدهم ) / محمدکاظم علی‌پور
–نقد و بررسي کتاب معين‌السلطنه و ۱۲ مرد اعدامي / بخش پنجم/ اردشیر کشاورز
 
*فرهنگ عامه:
– چکامه‌های چل‌سرو(بخش دوم) / ماشا اکبری
-حفره‌هاي زماني در تک‌بيت‌هاي لرستان(۲۳) / دکتر شیرزاد بسطامی
 
*طنز:
-کاريکلماتور/ فانتزي واژه‌ها(۶۵)/ صافی لرستانی
-آفرود در مراتع و افزايش قيمت لبنيات! / وحید حاج‌سعیدی
 
*گزارش:
-در آيين نکوداشت زنده‌ياد محمودزاده مطرح شد؛ ملتي که اسطوره ندارد حماسه هم ندارد
– شهردار خرم‌آباد: برگزاري رويدادهاي بين‌المللي لازمه‌ي توسعه‌ي استان است/ دستگيري‌ها مختص اين دوره نبوده، در تمام شهرداري‌هاي کشور نيز رخ داده!
 
*گفت‌وگو:
– سپه‌وند نماينده‌ي خرم‌آباد و چگني: ارزهايمان در برخي کشورهاي دوست هم بلوکه شده‌است/ بدون عضويت FATF مشکلات‌مان هم‌چنان پابرجا خواهد بود
 
*شعر پارسی:
دکترنصرت‌الله مسعودی / میلاد شهبازی/ فاطمه میردریکوندی
 
*شعر بومی:
–  مرتضا خدایگان
 
*لرستان‌پژوهی:
-مستندنگاري ماجراهاي من و سياست/ فصل دوم/ بخش ۶۷ انتخابات مجلس ششم/ترهان ۱۱ / علی‌گودرزیان
 
  *اخبار:
– استاندار لرستان مطرح کرد؛ تامين چهار هزار ميليارد ريال براي ۲ طرح اقتصادي لرستان
–  سرپرست معاونت سياسي استانداري لرستان در دانشگاه لرستان مطرح کرد: فرهنگ، زيربناي توسعه سياسي و رشد اقتصادي است
-درآمد دانشگاه علوم پزشکي لرستان پاسخ‌گوي هزينه‌ها نيست
-دو عضو شوراي شهر و يک شهردار در خرم‌آباد به جرم ارتشا دستگير شدند
-۲ خانم در لرستان با کمک محسن چاووشي از زندان آزاد شدند
-۴۷۸ انشعاب غيرمجاز برق در لرستان شناسايي و جمع‌آوري شد
– مديرکل آموزش فني و حرفه‌اي استان لرستان: مهارت آموزي به‌عنوان کليد اشتغال‌آفريني پايدار نيازمند تخصيص اعتبارات ويژه است
– و…

Читать полностью…

seymare

می‌خواهم زنده بمانم

✍️سلمان احمدوند

تِم اصلی فیلم طعم گیلاسِ عباس کیارستمی (۱۳۹۵-۱۳۱۹) کارگردان مؤلف و جهانی‌ِ سینمای ایران پاس‌داشت زندگی و ارج نهادن لحظه‌‌لحظه‌ی آن است.
این را باید مضمون اصلی سینمای انسان‌گرای کیارستمی دانست. بُن‌مایه‌ای ناب که در دو فیلم طعم گیلاس و باد ما را خواهد برد به‌‌روشنی تصویر شده‌ است. در سکانسی از فیلم، شاهد گفت‌وگوی شخصیت اصلی داستان (با بازی همایون ارشادی در نقش مرد میان‌سالِ تنهایی که قصد خودکشی دارد) با مرد رهگذری هستیم که از تجربه‌ی زیسته‌ی خود می‌گوید: روزی از مشکلات زندگی به ستوه آمدم و تصمیم گرفتم به آن پایان دهم. طنابی برداشتم و از درخت توت بالا رفتم تا خود را از شاخه‌ای حلق‌آویز کنم. تابستان بود و فصل بلوغ توت‌ها. یکی را امتحان کردم، دیدم عجب شیرین است. دومی را خوردم بیش‌تر وسوسه شدم، به خودم که آدم دیدم سرگرم خوردن توتم و دارم برای بچه‌هایم هم توت می‌چینم. به همین سادگی، یک توت باعث شد از تصمیم خود برگردم.
من نام این توت را دل‌خوشی کوچک می‌گذارم و بر این باورم که هرچه شمار این دل‌خوشی‌ها بیش‌تر باشد، انگیزه برای زیستن هم بیش‌تر است. زیستن باوجودِ رنج‌ها و دردها و حضور قاطع مرگ. مرگ این فرشته‌ی شَریر که شبح‌وار بَر سَرِ مردمانِ به‌جان‌آمده از تلخی‌ها و سختی‌ها چرخ می‌زند، و جان‌های به پایانِ‌راه‌رسیده را از روشنای آفتاب به تاریک‌خانه‌ی گور تبعید می‌کند.
خودکشی که در یک دهه‌ی اخیر نامش را «مرگِ خودخواسته» گذاشته‌اند تا با نسبت دادنش به قوه‌ی اختیار و حق انتخاب از زشتی‌ و پلشتی آن بکاهند و گاه حتا «باکلاس» جلوه‌اش دهند، پدیده‌ی دوران مدرن است که در جهان قدیم بی‌سابقه بود و پیش از هرچیز از پیچیدگی ذهن و مغز انسان به‌موازات پیچیده شدن ماهیت زندگی در عصر اینترنت و اتم حکایت می‌کند. روزگار خصومت بی‌حدومرز بشر با طبیعت و زمین که سیاره‌ی رنج‌های ابدی است و یگانه زیستگاه انسان در کیهان بی‌انتها. تقلیل علت‌های پرشمار این پدیده به علت واحد چشم بستن بر علل و عوامل پیدا و پنهانی است که گواه ساختار توبرتو و سختْ پیچیده‌ی شخصیت انسان است، خاصّه با قرار دادن او در ظرفِ جامعه.
به باور مصطفی مهرآیین، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی، در مسئله‌ی بغرنج خودکشی همه‌ی آتش‌ها از گور جامعه و سیاست برمی‌خیزد: «تصمیم به زیستن یا مردن، پیشاپیشْ انباشته از اجتماع و امری اجتماعی است. قتلِ حاصل از جبر زندگی را خودکشی ندانیم. من گرچه به دست خودم می‌میرم؛ اما دست مرا نیرویی دیگر وادار به انجام این کار می‌کند: قدرت جامعه و سیاست.» حسین منزویِ (۱۳۲۵-۱۳۸۳) شاعر هم از منظری مشابه به ماجرا نگریسته است. او از تاریکی چراغ‌های رابطه، نبودِ امید و فقدان آزادی که در نگاهِ مهرآیین محصول عملکرد دو نهاد «سیاست» و «جامعه» است سخن گفته است:
دستی که به دست من بپیوندد نیست
صبحی که به روی ظلمتم خندد نیست
زنجیرْ فراوانِ فراوان، اما
چیزی که مرا به زندگی بندد نیست.
داوریِ مصطفی ملکیان، فیلسوف اخلاق، نیز با رأی این دو خویشاوند است. او اتمیزه شدن روابط انسانی و تکثیر زیستِ جزیره‌ای را علت‌العلل گرایش به خودکشی می‌داند. سَرهای در لاکِ انزوا فرورفته و انبوهه‌ی تنهایان. آمارِ از میان بردنِ خویش به‌شکل ترس‌انگیزی فزونی یافته است، طوری که خودکشی دیگر نه رویدادی نادر بلکه خبری هرروزه است. حالا دیگرْ سخن از شُکوه و مَهابت مرگ نیست، از بی‌مقدار شدن ارزش زندگی است. آگاهان از احتمال بازگشت جامعه به وضع طبیعی (State of Nature) می‌گویند. حالتی که در آن هنجارهای مدنی به‌مثابه‌ی پشتوانه‌ی زیست اخلاقی دچار زوال می‌شوند و آدمیان در گستره‌ی جامعه بی‌پناه می‌مانند.
در این‌جا باید از غیاب مفهومی سخن بگویم که اگر حضور می‌داشت سرنوشت دیگری می‌داشتیم. مفهوم بازگشتْ پس‌از شکست یا برخاستن ققنوس‌وار از خاکسترِ نیستی، از سَر گرفتن و به دَر آوردن زندگی از چنگال مرگ. همان‌چه در زبان انگلیسی Comeback می‌گویند و گویی از عرصه‌ی ورزش به ساحت‌های دیگر راه یافته است. اوج این توانش حیرت‌انگیز را در بازگشته از گور (The Revenant) ساخته‌ی اِلخاندرو گونزالِس ایناریتو دیده‌ام، با بازی بی‌نظیر لئوناردو دی‌کاپِریو. او به‌راستی از گور برخاست، پس‌از آن‌که مرگ زندگی‌اش را به‌تمامی تسخیر کرده بود. یادآور این سخنِ فیلسوف دوران‌ساز، نیچه (۱۸۴۴-۱۹۰۰م)، که «انسان شکست می‌خورد، اما هرگز نابود نمی‌شود.»

متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:

https://avayeseymare.ir/?p=26372

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26367

Читать полностью…

seymare

غم‌مباد

دوست و همکار ارجمند، جناب آقای
محمدکاظم علی‌پور

درگذشت خواهرزاده‌‌ی گرامی‌تان را غم‌مباد گفته ما را نیز در اندوه خویش شریک بدانید.

صاحب امتیاز، مدیر و هیئت تحریریه هفته‌نامه‌ی سیمره

@seymareweekly

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26342

Читать полностью…

seymare

👈دو عضو شورای شهر و یک شهردار در خرم‌آباد به جرم ارتشا دستگیر شدند

دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان از دستگیری دو عضو شورا و یک شهردار در خرم‌آباد به جرم ارتشا خبر داد.
علی حسن‌وند دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اظهار داشت: «مدتی است که دستگاه قضابی لرستان موضوع فساد و رشوه در برخی از نهادهای استان را به صورت جدی در دستور کار خود قرار داده است و در همین راستا شاهد دستگیری دو عضو شورای شهر و شهردار یکی از مناطق شهرستان خرم‌آباد بودیم.»
حسن‌وند با تاکید بر برخورد قاطع دستگاه قضائی با مفسدان، افزود:« در مسیر مبارزه با هرگونه فساد، دستگاه قضایی با هیچ فرد یا گروهی مماشات نخواهد کرد و با متخلفان برخورد قانونی و قاطع صورت خواهد گرفت و دستگیری افراد فوق در ادامه پرونده ارتشا ۲ تن از کارکنان شهرداری هفته گذشته بود.»
هفته‌ی گذشته نیز دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان از دستگیری ۲ تن از کارمندان شهرداری خرم آباد در رابطه با پرونده ارتشا خبر داده بود.
دادستان خرم‌آباد هم‌چنین به برخی دلالان نیز هشدار داد و گفت: «متأسفانه برخی افراد در جامعه با ایجاد زمینه‌های فساد مالی، به دنبال سودجویی شخصی هستند. دستگاه قضایی با این افراد نیز برخورد خواهد کرد و اجازه نخواهد داد که به سلامت جامعه آسیب وارد شود.»
گفتنی است، تحقیقات در خصوص این باند فساد مالی همچنان ادامه دارد و در صورت لزوم جزئیات بیش‌تر پرونده متعاقباً اعلام خواهد شد.
وی در پایان یادآوری کرد: «مطابق مقررات، اطلاع رسانی از روند پیگیری این پرونده‌ها تنها از طریق روابط عمومی و رسانه دادگستری کل لرستان صورت خواهد گرفت و از رسانه ها درخواست می شود از تولید، تفسیر و انتشار خبر بدون پایه و براساس شایعات خودداری نمایند.»

سرچشمه‌ی خبر: روابط عمومی دادگستری لرستان

@seymareweekly

Читать полностью…

seymare

نگاهی به پیشینه‌ی تاسیس دانشگاه علوم پزشکی لرستان

✍️دکتر فتح‌الله شفیع‌زاده

نخستین مرکز درمانی در خرم‌آباد به نام «صحیه دولتی» در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در محل منزل مسکونی مرحوم ایمان‌خان والی، در منطقه‌ی پست بازار دایر شد.
نخستین پزشکی که در آن محل طبابت کرد، دکتر هاتف از پزشکان نظامی اعزامی به خرم‌آباد (پزشکان فوج) بود. هم‌چنین نخستین پزشک اهل خرم‌آباد به نام حکیم حسن عیلامی (۱۳۲۰-۱۲۵۵ خ) در خرم‌آباد، منطقه‌ی پشت بازار به تأسیس مطب پزشکی اقدام نمود. گفتنی است که نخستین پزشک فارغ‌التحصیل مدرسه‌ی طب دارالفنون (اواخر دوره‌ی ناصری و اوایل دوره‌ی مظفری) پزشکی به نام میرزا مصطفی ‌خان دکتر، است. (۱۲۵۷ خ) ایشان داماد حاج اصلاخان، یکی از والیان لرستان و پدر همسر حاج میرزا جوادخان شجاع چاغروند فرزند آقا ربیعا چاغروند بود.(نقل از استاد سیدیدالله ستوده.) نخستین مدرسه‌ی نوین به سبک دارالفنون در شهرستان بروجرد، به همت ایشان احداث شد.(۱۲۷۵ خ)
نخستین‌بار در سال ۱۳۵۲ در دانشگاه علوم پزشکی شیراز، راه‌اندازی دانشگاه علوم پزشکی لرستان، مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت که به دلایلی تحقق نیافت. در روز ۲۴ اسفند ماه ۱۳۵۶ دانشگاه لرستان به‌عنوان زیرمجموعه‌ی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با رشته‌های ریاضی، فیزیک و زیست‌شناسی و بعدها با برپایی کلاس‌های رشته‌ی پزشکی و با مشارکت‌های مردمی با هفتاد دانشجو ابتدا در محله‌ی قاضی‌آباد و سپس در محل پادگان شماره یک ارتش (پادگان سپاه ابوالفضل) واقع در جنب قلعه‌ی فلک‌الافلاک آغاز به کار کرد. نخستین رییس این دانشگاه زنده‌یاد دکتر مصطفی محجوبی و دومین رییس آن زنده‌یاد دکتر پرویز تسلیمی از استادان باسابقه‌ی دانشگاه جندی‌شاپور اهواز بود. هیئت امنای آن زمان این دانشگاه عبارت بودند از: زنده‌یادان (حمید ایزدپناه، علی‌محمد ساکی، حمید عیدی، سیدفضل‌الله جزایری، دکتر مصطفی محجوبی، دکتر هوشنگ بنان، حسن و حسین ایازی) و دکتر محمد حسین حجاریان.
نظیر خویش بنگذاشتند و بگذشتند خدای عز و جل جمله را بیامرزاد (حافظ )
در چهارم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۸ براساس مصوبه‌ی جلسه‌ی ۳۱ و مصوبه‌ی جلسه‌ی ۴۷ شورای عالی گسترش دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور و براساس موافقت اصولی دولت وقت و وزارت بهداشت و درمان، تاسیس دانشگاه علوم پزشکی لرستان در خرم‌آباد مورد موافقت قرار گرفت. در زمان نمایندگان وقت آقایان دکتر اکبر فرید و زنده‌یاد حاج‌ آقا مصالح طاهری خرم‌آبادی در آبان‌ماه سال ۱۳۷۰ آغاز به کار کرد. در همین سال، رشته‌های کارشناسی مامایی و پرستاری شبانه نیز در دستور کار قرار گرفت و دانشگاه علوم پزشکی لرستان در جایگاه سیزدهم کشوری قرار گرفت. سرانجام در ۲۴ آذر ۱۳۷۲ دانشکده‌ی پزشکی به دانشگاه علوم پزشکی ارتقا یافت. و با پذیرش دانشجو در مقطع دکترای عمومی که ترم اول را در استان‌های یزد و اصفهان گذرانده بودند در محل بیمارستان سابق پوستی (مبارزه با بیماری جذام واقع در انتهای خیابان رازی) با ۴۳ دانشجوی پزشکی، فعالیت خود را آغاز کرد

🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=26280

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26293

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=26288

Читать полностью…

seymare

قاتلان یقه سفید و قتل پزشکان!

شاید قتل زنده‌یاد دکتر مسعود داوودی پزشک متخصص قلب در یاسوج فقط یک حادثه باشد، دلیل قتل، اما فاجعه است؛ واکنش مسئولان از فاجعه هم بدتر است و زمینه‌ی این رخداد، فجایع بی‌شماری است!
بزرگ شدن و قد کشیدن یک کودک و درس خواندن طی سال‌ها و نخبه‌شدن در حدی که وارد رشته‌ی پزشکی شود آن‌هم با عبور از سدهایی چون کنکور و تحصیلات سخت و طولانی پزشکی و احیاناً رقابت با سهمیه‌های ناعادلانه – که حکم دوپینگ در ورزش را دارند – و فارغ‌التحصیل رشته‌ی پزشکی شدن و دریافت تخصص، کار هر کسی نیست که برای مردن سیبل اسلحه یا گوشت زیر ساطور دیگران قرار گیرد! آری دیگران، نه فقط دیگری! چون این گونه قتل‌ها مظنونان و مباشران زیادی دارند.
بی‌ربط نیست اگر کارآگاهان پی‌گیر قتل دکتر داوودی به‌جای جوانی که آلت قتاله در دست دارد دنبال کسانی بگردند که افکار قتاله در سر دارند.
همان‌ها که با تنگ‌نظری رشته‌ی پزشکی را چنان محدود کرده‌اند که گاهی سهم هر شهر ایران یک متخصص هم نیست و یک متخصص باید پاسخ‌گوی مصیبت چند شهر باشد.
همان‌ها که با پر وبال دادن بدون حساب و کتاب به سهمیه‌ها چنان جو ناامیدی ایجاد کرده‌اند که بسیاری از نخبگان با حذف خود حتا برای شرکت در کنکور هم خطر نمی‌کنند و پیش از دانشگاه ترک وطن می‌کنند و یک کشور را با همه‌ی نیازهایش و یک متخصص را با همه‌ی آرزوهایش تنها می‌گذارند؟ همان‌ها که پزشکان را که از همه‌ی این سدها گذشته با فشارهای مختلف از کشور فراری می‌دهند؟
ریزش دانش‌آموختگان و آوار شدن حجم کار بر دوش کارکنان کادر درمان چنان است که با تمام شدن شیفت کاری برای فرار از محل کار، مقابل سیستم حضور و غیاب ازدحام می‌کنند و در مواردی تحویل شیفت به سلام و خداحافظی ختم می‌شود.
کسانی که باعث این وضعیت هستند با رسانه‌ای شدن حوادث کادر درمان بی‌درنگ قیافه‌ی حامی می‌گیرند و نهایت درایت‌شان درخواست یا ایجاد تدابیر امنیتی است! انگار نه انگار که حوزه‌ی امنیت باید از حوزه‌ی برنامه‌ریزی و درمان و … جدا باشد.
این چه بدعت شری است که هرکسی می‌خواهد ره صد ساله را طی کند خود را امنیتی‌تر نشان می‌دهد یا کلامی خوشایند مسئولان امنیتی بر زبان می‌آورد؟ طرح عملیات مقابله با یک قاتل و دست‌گیری او فقط جز وظایف روزانه و معمول یک کلانتری است نه وزیران و نمایندگان و مدیران‌ درمانی!
با این‌حال اگر اخبار و اظهار نظر مسئولان یاد شده را در مورد حادثه‌ی قتل دکتر داوودی جست‌‌وجو کنید همه خوش‌حال از دست‌گیری قاتل و خواهان تدابیر نظامی و امنیتی و اشد مجازات هستند! راستی چرا به‌جای حل مسئله این‌قدر تشنه‌ی انتقام و آرزومند مرگ هم‌دیگر هستیم و برای بستن را تکرار همواره تدابیرمان سخت‌افزاری و ابزار تدبیرمان جان و روان آدم‌هاست؟ چنین تفکرهایی با تفکر آن جوان قاتل چقدر تفاوت دارند؟
همه می‌دانند سازمان‌ها و نهادهایی در کشور وجود دارند که خدماتشان مشمول یک درصد افراد جامعه هم نیست اما بودجه‌ی آن‌ها و تعداد کارکنانشان در حد انفجار است و کارکنان دستگاه‌هایی چون کادر درمان و سیستم قضایی که همیشه محل رجوع هستند در مواردی امکان مرخصی ساعتی هم ندارند در حالی‌که جامعه توقع خدمت دقیق و به موقع از آن‌ها دارد. و کم‌ترین سهل‌انگاری آنان گاهی مجازاتش قتل است چرا این یقه سفیدان دائم‌المصاحبه چنین ناترازی‌هایی را در سطح کشور واکاوی نمی‌کنند؟ کاش همان‌گونه که جوان قاتل عکس و فیلم آلت قتاله‌اش را در فضای مجازی استوری کرد دیگر قاتلان هم افکار قتاله خود را استوری کنند تا حداقل در شفافیت کم‌تر از او نباشند.

✍️نویسنده: کرم تیموری | سرچشمه: سیمره‌ی شماره‌ی 747 (29 آبان 1403)

@seymareweekly

Читать полностью…

seymare

https://avayeseymare.ir/?p=25904

Читать полностью…
Subscribe to a channel