seymare weekly کانال رسمی هفتهنامهی منطقهای سیمره اینستاگرام : seymare_ پیامنگار:seymare83@yahoo.com تارنما:www.seymare.com
دفتر جامعهشناسی لرستان به شعبه ارتقا یافت/ گامی نو در توسعهی علمی و اجتماعی استان

رییس دفتر انجمن جامعهشناسی لرستان، با اعلام این خبر، از موافقت انجمن جامعهشناسی ایران با ارتقای این دفتر به سطح شعبهی رسمی انجمن در استان لرستان خبر داد.
به گزارش آوای سیمره، دکتر حسن اسماعیلزاده گفت:«این موفقیت، که حاصل تلاشهای مستمر و پیگیر جامعهشناسان و فعالان این حوزه طی یک دهه گذشته است، نویدبخش افقهای جدیدی در کنشگری علمی و اجتماعی استان خواهد بود.»
اسماعیلزاده با ابراز خرسندی از این دستاورد، اظهار داشت:«حاصل تلاشهای مستمر و پیگیر همکاران در طول یک دهه گذشته به ثمر نشسته است.»
وی افزود:« انجمن جامعهشناسی ایران، با توجه به اهمیت و جایگاه روزافزون دفتر انجمن در استان لرستان، پس از بررسیهای کارشناسی، موافقت خود را با ارتقای این دفتر به سطح شعبهی رسمی انجمن در استان لرستان اعلام کرده است.»
اسماعیلزاده تصریح کرد:« در راستای این تحول، انتخابات شورای مدیریت شعبه به صورت استانی برگزار خواهد شد. در این فرایند دموکراتیک، شمار اعضای شورای مدیریت شعبه از حد قبلی افزایش یافته و به پنج نفر ارتقا خواهد یافت. این اقدام، گامی مؤثر در تقویت ساختار مدنی انجمن و نهادینهکردن کنشگری علمی در استان به شمار میآید.»
رییس دفتر جامعهشناسی لرستان در پایان، از حمایتها و همراهیهای ارزشمند تمامی اعضا و فعالان این حوزه قدردانی و ابراز امیدواری کرد که این رخداد، آغازی باشد بر تحولات بنیادین و پیشرفتهای مستمر در عرصههای علمی و اجتماعی استان لرستان.
به گزارش سیمره، این ارتقا، نشانهای از رشد و بالندگی جامعهشناسی در لرستان و تعهد این استان به توسعه دانش و پژوهش در سطح ملی است.
@seymareweekly
پسران امام جمعهی تهران بازداشت شدند

2 پسر کاظم صدیقی (امام جمعهی موقت تهران) دستگیر شدند.
فارس نوشت: دو هفته پیش، دو پسر حجت الاسلام کاظم صدیقی (امام جمعه موقت تهران) به اتهام تخلفات و زدوبندهای مختلف توسط مراجع قضایی دستگیر شدند.
به گزارش فارس؛ یک منبع آگاه ضمن بیان این خبر گفت:« پرونده متهمان با دقت و حساسیت ویژهای در حال پیگیری است و دستگاه قضایی مصمم است تا بدون تأثیرپذیری از جنجالهای رسانهای، به صورت کاملاً تخصصی و مستقل به این پرونده رسیدگی کند.»
این منبع تأکید کرد:« نظام جمهوری اسلامی در برخورد با فساد کوچکترین گذشتی ندارد و همانگونه که بارها شاهد بودهاید، بدون ملاحظه شخص یا گروه خاصی، با متخلفان برخورد قاطع خواهد شد. نتایج نهایی پس از تکمیل مراحل قانونی، به صورت رسمی اعلام میشود.»
سیمرهی ۷۷۶ جاری شد…

هفتصدوهفتادو ششمین شمارهی هفتهنامهی منطقهای سیمره، روز سهشنبه 13 خردادماه (1404) به صاحبامتیازی سودابه آزادگان و مدیرمسئولی کیانوش رستمی، چاپ شد و روی پیشخوان دکههای مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره؛ این شماره در بردارندهی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
*تیتریک:
– لرستان به آواز درآمد/ ثبت جشنوارهي موسيقي محلي لرستان در تقويم گردشگري کشور/ گروه خبر و گزارش
*سرمقاله:
– دانشگاهِ بيدانش، آموزشِ بيآينده/ سعید عسکریعالم
*یادداشتها:
-گرهاي که با دست باز ميشود با دندان باز نکنيد/ دکتر سلاحورزی
-ارتقاي کاغذي مناطق در غياب آمايش سرزمين / دکتر مجتبا ترکارانی
– پشت پردهي دکتراهاي دهبيستسيچهل / ماشا اکبری
-آيين در آينه / سلمان احمدوند
-سينماي بومي؛ جامعهنگاري ايراني / محسن تیزهوش
-مردي که در شهرم ميدرخشيد(براي حاجي خان فاضلي، نخستين آموزگاري که دانستن را از او آموختم)/ محمدحسین آزادبخت
*مقاله:
-«بازار هيچمهارت» و «بازنگشتنيها و خطر بازگشت به بيمعنايي در شعر»
نقدي بر زبان و معنا در شعر پستمدرن معاصر ايران/ محبوبه زیدی
-مزاياي اجتماعي ثبت درهي خرمآباد در فهرست ميراث جهاني يونسکو / دکتر مسعود زمانيمقدم
-کاربرد مفهوم «کو» در بررسيِ جامعهشناسيِ تاريخيِ لرستان فِيلي (بخش دوم و پایانی) دکتر ابراهیم خدایی
-لرستان در روزگار آل بويه(آل حسنويه)/ سعادت خودگو
-زندگي اصيل چيست؟ انسان اصيل کيست؟(بخش دوم و پایانی)/ دکتر فرزاد حاتمزاده
-چمدانهاي تلخ و شيرين(۴) / محمدکاظم علیپور
*شعر پارسی:
-دکتر نصرتالله مسعودی/ دکتر محمدرضا روزبه/ میلاد شهبازی/ فرشاد حجتی
*بومی سرود:
-ملاحقعلی شیاهپوش
*طنز:
-کارتون سیمره/ یاسر دلفان
-فانتزي واژهها(۷۰) / صافی لرستانی
*لرستانپژوهی:
-مستندنگاري ماجراهاي من و سياست/ فصل دوم(بزرگداست سالروز تاسيس امورتربيتي(۵) امورتربيتي ازحذف تا احيا) / بخش ۹۰/ / علی گودرزیان
*گزارش:
برگزيدگان يازدهمين جشنواره رسانههاي لرستان معرفي شدند/درخشش سيمره با دريافت شش مقام برتر/ مجموع جوايز سيمره به ۵۱ رسيد
*صدای سیمره:
-دربارهي آب و هواي لرستان
*اخبار:
– مديرکل مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ؛ بر حمايت از رسانههاي محلي به عنوان بازوي واقعيتسازي اجتماعي تأکيد کرد
-مالک باشگاه خيبر خرمآباد: معرفي بازيکنان جديد خيبر از هفتهي آينده؛ بازي در «تختي» تا ۵۰ روز ديگر
-چهار خطهکردن ۲۰ کيلومتر از جادهي نورآباد – کرمانشاه به پيمان ميرود
-رييس اتاق بازرگاني: رتبه ي محيط کسب و کار لرستان ارتقا يافت
-مديرکل راهداري لرستان:۱۳۰ کيلومتر روکش آسفالت در جادههاي لرستان انجام شد
-رييس جهاد کشاورزي لرستان مطرح کرد؛ فعاليت ۶۲۰ واحد پرورش مرغ گوشتي در لرستان
-معاون استاندار لرستان: زنگ خطر کمآبي و تداوم خشکسالي در استان به صدا درآمده است
استاندار لرستان: مسير تحول با مشورت نخبگان و برنامهمحوري هموار ميشود
-مدارس کانکسي لرستان تا پايان خرداد برچيده ميشوند
-معاون فرهنگی ارشاد: تقويت اقتصاد رسانه و ارتقاي توانمندي خبرنگاران لرستان در اولويت است
– و…
@seymareweekly
✅مقاومت چگنی در برابر جهل و آتشسوزی: روایتی از همزیستی و مطالبهگری
شهرستان چگنی در استان لرستان، از دیرباز مهد مردمانی بوده که در همزیستی مسالمتآمیز با طبیعت (آب، خاک، جنگل و مراتع، گونههای گیاهی و جانوری) زیستهای مشترک و همراه با رعایت احوال یکدیگر و تعاملات ضروری داشتهاند.
این شیوهی مسالمتجویانه، به حفاظت از محیط زیست طبیعی و انسانی منجر شده و شهرستان چگنی را با حدود ۸۰ درصد پوشش جنگلی، به زیستگاهی مناسب بدل ساخته است.
ازاینرو، بسیاری از مردم این دیار، همچون دیگر مناطق لرستان و میهن سرفرازمان ایران، از فرهنگی ستودنی برخوردار بودهاند و هستند. همین امر گواه آگاهی شهروندانش است که طی قرنها در پیوند با طبیعت، همزمان برای دستیابی به حقوق فردی و جمعی خود، از لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در برابر تبعیض و بیعدالتی سکوت نکرده و بیتفاوت ننشستهاند.
بدین سبب، در برخی دورههای استبدادی، از سوی قدرتهای مرکزی با سرکوب، تبعید و مهاجرتهای ناخواسته و اجباری به دیگر نقاط ایران مواجه شدهاند که هماکنون آثار و نمونههایی از آن در جایجای ایران مشهود است.
شهرستان چگنی، بهرغم این پیشینه مثبت فرهنگی و تاریخی که همچنان در اندیشه و عمل بسیاری از مردم این دیار جاری است، شوربختانه طبیعت و محیط زیست سرشار از نشاط گذشتهاش مورد تهاجم آفتهای طبیعی و انسانی قرار گرفته است. عبور از این بحران، عزمی راسخ از سوی فعالان و کنشگران مدنی با همراهی دیگر آگاهان و دغدغهمندان درون و برون جامعه محلی، و همچنین عملکرد کارگزاران دولتی و حاکمیتی را میطلبد تا بتوان گامی فراتر از شرایط موجود برداشت.
در مبارزه با آفتهای طبیعی و آفت برخی افراد مخرب که صرفاً به دنبال منافع فردی و سودجویی خود به هر قیمت و بهانهای هستند و به عمد یا غیرعمد، از روی ناآگاهی و سهلانگاری، کمر همت به نابودی جنگلها با آتش زدن و از بین بردن درختان به شیوههای رذیلانه و پست خود بستهاند، باید ایستادگی کرد. این افراد محدود، میخواهند تاوان درماندگی و جهل فکری خود را به جای پیجویی راه حلی برای جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران، به بیراهه گام نهند. این مخربان، بویی از انسانیت نبردهاند و نمیخواهند بدانند که بسیاری از افرادی که در همجواری و همسایگی آنها به سر میبرند، چگونه با چنگ و دندان و دست خالی به قلب آتش خانمانسوزی که آنان برپا داشتهاند و ننگ و نفرت را برای خود ماندگار ساختهاند، با چه مسئولیتپذیری برای مهار و خاموش کردن آتش میشتابند.
متأسفانه، ناکارآمدی دستگاههای دولتی و ذیربط، بهرغم کوششهایی که انجام میدهند، اما به دلیل نبود بودجه و نیروی انسانی مجهز به تجهیزات بهروز کافی، عدم ایجاد فرصتهایی برای جایگزینی شیوههای نوین زندگی در راستای درآمدی کافی و پایدار برای جامعه محلی، نبود نظارت و رسیدگی بهموقع و لازم با خاطیان مخرب طبیعت و محیط زیست و… بر تشدید و گسترش این فجایع تأثیر مستقیم دارد.
بنابراین، وظیفهی تکتک ماست که به مسئولیت اجتماعی خود برای حفاظت از جنگلهای زاگرس و منطقه خویش کوشا باشیم. انزجار و نفرت فردی و جمعی خود را از عملکرد مخربان طبیعت به گفتمانی عمومی تبدیل کنیم و نقد و مطالبه جدی خود را نسبت به کمتوجهی سیاستگذاران مربوطه در سطح کشوری و استانی که بیشتر کارکردشان در راستای بیابانزایی به جای بیابانزدایی است، خواستار شویم.
۱۵ خرداد ماه ۱۴۰۴
👈نویسنده: حاجیعلی شرفی | سرچشمه: آوای سیمره
✅«این جایزه را نمیپذیرم!»: فریاد یاسر دلفان علیه بیاعتنایی به فرهنگ و رسانه+ فیلم
✍️کیانوش رستمی
آقای یاسر دلفان را حدود سه دهه است میشناسم؛ آدمی است دقیق و درستکار
بیست سال است که دبیر سرویس کاریکاتور سیمره است و چندین مقام و رتبهی برتر بینالمللی، ملی، منطقهای و استانی دارد. کارنامهی دلفان درخشان است و پر بار. باسواد است و متعهد. نان به نرخ روز نمیخورد و مداح و ستایشگر کسی نیست. وی از بهترین کاریکاتوریستهای ایران است. بارزترین ویژگی آقای دلفان آزادگی اوست. یاسر دلفان به خاطر کیفیت پایین جشنواره جایزهاش را نپذیرفت!
چرا آقای دلفان جایزهاش را نپذیرفت؟
پاسخ این پرسش را از زبان ایشان میخوانیم:«جشنواره مطبوعات، آیین بزرگداشت اندیشه و فرهنگ است. آیینی انگیزهبخش، بهانهای برای گرد هم آمدن و شاد بودن. رویدادی درخور اصحاب رسانه؛ دغدغهمندانی دقیق و ظریف. اینجا اما از دقت، زیبایی و ظرافت خبری نیست. آنچه باید ستایشگر راستی و شفافیت باشد، خود در حال تهی شدن از این ارزشهاست.
👈 ادامه در تارنمای آوای سیمره:
https://avayeseymare.ir/?p=28917
✅جشنوارهی موسیقی لرستان در تقویم رویدادهای گردشگری کشور ثبت شد
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان گفت:« جشنوارهی موسیقی محلی لرستان در تقویم رویدادهای گردشگری جمهوری اسلامی ایران ثبت شد.»
عطا حسنپور روز دوشنبه(دوازدهم خرداد) در گفتوگو با خبرنگار ما افزود:« با پیگیریهای انجام شده این جشنواره در تاریخ ۱۰ خرداد ماه جاری با شماره ۲۰۴۲۵۱۰۹۵ در سطح استانی در فهرست ملی ثبت شده است.»
وی تصریح کرد:« این مهم در راستای تحقق موضوع ساماندهی و حرفه ای سازی گردشگری رویداد از راهبرد ساماندهی مقصدها و مسیرهای جدید گردشگری در سند تحول دولت مردمی؛ ثبت شده است.»
گفتنی است، موسیقی لرستان به واسطهی تنوع در سازهای و گونه های مختلف موسیقیایی، بخشی از زندگی روزمره و فرهنگ استان محسوب میشود.
نویسنده: گروه دریافت خبر و گزارش | سرچشمه: روابط عمومی میراث فرهنگی لرستان
⚫ غممباد
دوست ارجمند جناب آقای شهریار قنبری
درگذشت مادر گرامیتان را غممباد گفته ما را نیز در این اندوه شریک بدانید. یزدان بیهمتا به شما و دیگر بستگان شکیبایی دهد.
صاحب امتیاز، مدیر و هیئت تحریریهی هفتهنامهی سیمره
@seymareweekly
✅برای حاجیخان فاضلی، نخستین آموزگاری که دانستن را از او آموختم/مردی که در شهرم میدرخشید
🔵مجموعهای از ویژگیها؛ باورها، ارزشها و اهداف در کالبد انسانی جان میگیرند تا او منحصر به فرد شود.
🔵گاهی آن ویژگیهای انحصاری در بازخوردها و داد و دهشهای جامعه، تراش میخورند تا چون گوهری صیقل یافته و گرانبها بدرخشند، به دل بنشینند و به یک زینت تبدیل شوند. گاهی این زیور ارزشمند آنچنان اعتبار مییابد که آن را بر تارک شهرش میآویزند تا همشهریانش خود را با او همراه سازند و به وجودش فخر بفروشند.
🔵حاجیخان فاضلی یکی از مفاخر شهر کوچک ما بود. او بر تارک شهر میدرخشید. ما به وجودش در شهرمان فخر میفروختیم. او مردی بود که زیاد میدانست و گنجینهای از دانستنها در خانهاش داشت. به ما میگفتند او کتابهایی دارد که هیچکس ندارد. ما همواره درصدد دست یافتن به آن نداشتهها بودیم.
🔵ما بزرگتر میشدیم و همچنان حاجیخان فاضلی درخشانترین گوهری بود که زینتبخش شهر ما بود. در روزهای آغاز انقلاب برای به ثمر رساندن انقلاب در شهرمان نقش هدایتگری داشت. سالها گذشت. پس از انقلاب؛ در بر پاشنهی دیگری چرخید.
🔵 بیمهریهای حاکمان به دوران رسیده، عرصهی زیستن را در شهر بر حاجیخانها، تنگ کردند. او خانه و همهی املاک محدودش را فروخت و برای همیشه زادگاهش را ترک کرد. دیگر، آن گوهر تابناک بر پیشانی شهرش نمیدرخشید. جای خالیاش در شهر، به سیاه چالهای تبدیل شده بود که همهی آرمانها و دانستنها را به درون خود فرو میبلعید.
🔵او سایهی سنگین و آرام خود را از کوی و برزن شهرش برداشته بود و با خود به جهانی دیگر در قارهای دیگر برده بود تا آنجا بر سنگ فرشهای شهری بلغزاند که اهالی آن شهر با او بیگانه بودند. او به شهر( بوخوم ) در آلمان پناه برده بود تا یکی از شهروندان آن شهر باشد.
🔵 اهالی بوخوم او را نمیشناختند و او از این غم غربت رنج میبرد. حاجیخان از گذر گاههای حوادث سالهایی به درازی یک قرن با سربلندی عبور کرده بود. او در هنگامهی نوجوانی که سری پرشور داشت، برای سربازان فاتح استالین در جنگ جهانی دوم هورا کشیده بود. او نمیدانست روزگاری در اواخر عمرش به شهری که بعد از بمبارانهای متفقین بر خرابههای جنگ جهانی دوم ؛ساخته شده است، پناه میبرد.
🔵حاجیخان فاضلی؛ در آخرین روزهای زندگیاش؛ وصیت کرده بود، هرگاه قلبش از تپیدن ایستاد دُر درخشان شهروند کوهدشتی بودن را که در صدف قلبش پنهان کرده، بردارند و آن گوهر فروزان هویتش را که (آزادبخت) بودن است، بر روی سنگ گورش بنشانند تا در آن گورستان غریب گمنام نباشد.
✍️نویسنده: محمدحسین آزادبخت | سرچشمه : آوای سیمره
https://avayeseymare.ir/?p=28840
آیا از نَمَد انتصابات جدید، کُلاهی نصیب مردم میشود؟!

1- در پروسهی جابهجایی مدیران، روابط عمومی استانداریها، خبرهای انتصابات با مطلع:« طی حکمی... منصوب شد...» را با تبلیغات وسیعی اطلاعرسانی میکنندکه؛ شادمان باشید و هورا بکشید دنیا، گلستان میشود.
این درحالی است تجربه نشانه داده این نوع خبرها برای طیف وسیع مردمی، کمترین اهمیت ندارد. زیرا تاکنون از نَمد انتصابات مدیران اسبق و سابق، کلاهی نصیب مردم نشده که هیچ، کلاه گشادی نیز سرشان رفته است. چراکه انتصاب مدیران، اغلب، محصول بده، بستانهای سیاسی بوده، نه خواست اکثریت مردم و نه خواست نخبگانی که به «تغییر» رای دادهاند.
۲- ازسوی دیگر خبرهای انتصابات جدید، همواره برای جناحهای چپ و راست، بسیار حیاتی و رقابتی جلوه میکند. رقابتی بعضاً ناسالم که در آن، ناجوانمردانه زیر پای هم را میکشند تا پیامد آن، انتصاباتی مُضحک، فشل و ناخجستهای باشد که در کجراههی معاملات پشت پرده به فرجام می رسد و درنهایت، سودش به جیب دلالان سیاسی و دودش به چشم مردم میرود.
۳- بر کسی پوشیده نیست که در فرایند انتصابات استانی، طنابکشیهای سیاسی و سهمیههای پارلمانی، انکارناپذیر است؛ هر نماینده و ستاد انتخاباتی، با رایزنی و پیگیری انتصاب چند معاون استاندار، چند فرماندار و بخشدار، تعدادی مدیرعامل و مدیرکل و معاون مدیرکل و روسای چند بانک و نهاد غیر دولتی و شرکت خصولتی را در قالب سهمیهای فراقانونی، بخشی از قدرت سیاسی استان را تحت سیطرهی خود درمیآورند. خاصه برای انتصاب مدیران عامل شرکتهای نفتی، فرمانداران ویژه و دوایر دولتی پرجمعیت و حمایتی، دست و پا میشکنند و پاشنهی دَر وزارتخانهها را از ریشه میکنند. اما فراموش میکنند که «دَر همیشه بر یک پاشنه نمیچرخد.»
۴-در این راستا، علاوه بر انتصابات شائبهدار که در آنها، تجربه و شایستگی به حاشیه میرود، اخذ مجوز شرکتهای پرمنفعت، خرید چندین ملک و منزل به نام خویشاوندان در تهران و سایر استانها، استخدام نورچشمیها را نیز به فهرست رانتخواریها و کثرتطلبیهای این جماعت هزارچهره، بیفزایید و دعا کنید به جان لیدرهای سیاسی (کاسبان سیاسی) که هر چهار سال یکبار، با ایجاد خدشه و شائبه، انتخابات را به بیراهه میکشند تا هربار کُلاهی گشادتر از گذشته بر سر مردم بگذارند و با وقاحت تمام، همچنان بر حجم رانت و وسعت فساد سیستماتیک بیفزایند تا کشورما در بین ۱۸۰ کشور جهان، در رتبهی ۱۴۹ شاخص ادراک فساد، همچنان ماندگار باشد.
نویسنده: خداداد ابراهیمی- روزنامهنگار | سرچشمه: سیمرهی شمارهی 771()16 اردیبهشت1404)
@seymareweekly
نویسنده و پژوهشگر لرستانی:
شاهنامهی فردوسی میراثی جهانی است

نویسنده و پژوهشگر لرستانی در آیین بزرگداشت حکیم فردوسی در قلعهی فلکالافلاک خرمآباد،
با تأکید بر جهانشمول بودن شاهنامه، گفت: این اثر بزرگ، کتابی جهانی است که همه کسانی که آن را دیده و خواندهاند، به فضل، دانش و فرهنگ فردوسی اعتراف دارند.
وی افزود: روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی، که از مهمترین موضوعات ملی است، با برگزاری روز خرمآباد همزمان شده است؛ گویی میخواهد حقیقت تاریخی و عشق مردم لرستان به ایران و هویت ملیمان را بازتاب دهد.
محمدزاده با قدردانی از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهردار خرمآباد، بیان کرد: مردم لرستان با شاهنامه انساندوستی و آشنایی دیرینه دارند و هنر خوانش و نقالی در بین ایلات و عشایر استان جایگاه تاریخی دارد.
این پژوهشگر لرستانی ادامه داد: فردوسی حکیم، با اثر عظیم خود یعنی نظم شاهنامه، هویت ملی، تاریخ، فرهنگ، تمدن، و خردورزی ایرانیان را جمع و در حافظه جمعی ملت ایران ثبت کرده است.
وی تصریح کرد: شاهنامه، کتابی است که نه تنها در ایران، بلکه در جهان، نماد معرفت و میراث فرهنگی است و هرکسی که آن را دیده و خوانده، به ارزش والای آن پی برده است.
محمدزاده یادآور شد: شاعران بزرگی چون انوری، سعدی، نظامی، خیام، حافظ و دیگران در پس از فردوسی، از او بهره برده و اندیشههای او را ستودهاند و تأثیر شاهنامه را در سخن و هنر خود نشان دادهاند.
وی همچنین اشاره کرد: دانشمندان شرقشناس و ایرانشناس خارجی نیز به اهمیت فردوسی و شاهنامه توجه ویژه داشته و در شرح و تبیین آن تلاش کردهاند، زیرا فردوسی ایران را دوست داشت، اما هیچگاه با دیگر اقوام ستیز نداشت و در داستانهای خود، هر نیکاندیش و پاکنیت از اقوام دیگر را تبلیغ کرده است.
محمدزاده در پایان، بر ضرورت آشنا کردن نسل جوان با دنیای شاهنامه و بهرهمندی از حکمت و اندیشههای دینی و حکمی آن تأکید کرد، تا بتوانند زندگی حکیمانه و سرشار از مهر و خرد را در مسیر هویت ملی خود بیابند.
نویسنده : گروه دریافت خبر و گزارش | سرچشمه : روابط عمومی ادارهکل ارشاد اسلامی لرستان
پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی:
زبان فارسی، مهمترین جانپناه هویت ملی است

نشست علمی «زبان فارسی، هویت اقوام ایرانی» با تاکید بر نقش حیاتی زبان در حفظ استقلال و هویت ملی برگزار شد.
به گزارش آوای سیمره، محمدجعفر محمدزاده، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه، در نشست علمی «زبان فارسی، هویت اقوام ایرانی» که به همت بنیاد ایرانشناسی در سالن نشستهای پژوهشکدهی تعلیم و تربیت برگزار شد، با اشاره به اهمیت اقتدار فرهنگی برای بقای ملتها، زبان ملی را عامل استقلال ملی دانست.
محمدزاده با هشدار نسبت به آسیبهای ناشی از تضعیف زبان ملی، بر اهمیت زبان مشترک در ایجاد درد مشترک و جلوگیری از خودبیگانگی در ملت تاکید کرد. وی فردوسی را احیاگر خاطرهی جمعی ملت از طریق داستانهای شاهنامه خواند و اهتمام به زبان ملی را منافی با توجه به زبانهای محلی ندانست.
این پژوهشگر با اشاره به نقش اندیشهی ایرانی مسلمان در حفظ هویت ایرانی، زبان را راه اثبات فرهنگ و شناخت هویت ملی عنوان کرد و تاکید کرد که فرهنگ ملی با زبان مشترک ظهور میکند.
محمدزاده، زبان را مهمترین جانپناه هویت ملی خواند و با تفکیک مفهوم دین و ملت، دفاع از ملیت را وظیفهی همگانی دانست. وی با اشاره به پیشینهی زبان مشترک در ایران از دوران قبل از اسلام، ادراک ملی را وابسته به زبان و علقهی ملی را محصول ادراک ملی دانست.
این شاهنامهپژوه با تاکید بر اینکه در ایران قوم پارس به معنای یک قوم خاص وجود ندارد و پارس نام قدیم ایران بوده است، زبان را یکی از مولفههای اصلی هویت ملی برشمرد و قومگرایی را خطری برای ملیت و هویت ایران دانست. وی تصریح کرد که زبان فارسی هیچگاه زبان یک قوم خاص در ایران نبوده و همهی مردم ایران در تولید محتوای آن نقش داشتهاند.
محمدزاده با اشاره به ظرفیتهای زبان فارسی برای حفظ و بقا، قدرت سیاسی را در ماندگاری یک زبان موثر دانست و دورهی تیموریان را دوران اوج رونق زبان فارسی خواند. وی زبان فارسی را یک ملی و سرمایهی اجتماعی توصیف کرد و گویش فراگیر آن را متعلق به یک منطقهی خاص ندانست.
@seymareweekly
انتقاد رییس ستاد پزشکیان در لرستان از انتصابات رفاقتی و نبود برنامهی توسعهی علمی در استان

حمیدرضا حنان، رییس ستاد پزشکیان در لرستان، در یک نشست خبری جنجالی به شدت از رویکرد رفاقتی در انتصابات مدیران استان انتقاد کرد و نبود یک برنامهی توسعهي علمی و واقعگرایانه را مورد سوال قرار داد.
به گزارش آوای سیمره، این نشست با حاشیههایی از جمله تغییر مکان ناگهانی و بیانیهی خانه مطبوعات همراه بود.
عصر دوشنبه(۲۲ اردی بهشت ماه)، نشست خبری حمیدرضا حنان، رییس ستاد پزشکیان در لرستان، در حالی برگزار شد که پیشتر هتل رنگین کمان خرمآباد به عنوان محل برگزاری اعلام شده بود. اما ساعاتی قبل از شروع، مکان نشست تغییر کرد. این تغییر در حالی صورت گرفت که خانهی مطبوعات لرستان نیز با صدور بیانیهای، این نشست را غیرقانونی خوانده، از خبرنگاران خواسته بود در آن شرکت نکنند. به هر روی، نشست در فضایی کوچک و محدود برگزار شد و حنان علت آن را “تنگنظریها” عنوان کرد.
حنان در ابتدای سخنان خود به موضوع انتصابات در استان پرداخت و با انتقاد از رویکرد رفاقتی در این زمینه، پرسید: «چه اتفاقی در غیاب کمیتههای انتصابات افتاد که انتصاب مدیران در این استان بر اساس رویکرد رفاقتی شکل گرفتهاست؟ آیا این مصیبت بزرگ استان نیست؟ شاید همین رویکرد رفاقتی از ابتدا مانع تشکیل کمیتهی انتصابات بوده است.»
وی با اشاره به سه رویکرد “رفاق”، “نفاق” و “وفاق” در حوزهی انتصابات، تاکید کرد که دولت باید مدیران خود را بر اساس “وفاق” انتخاب کند.
او با طرح این پرسش که چند درصد از مدیران لرستان بر اساس این رویکرد منصوب شدهاند، افزود: «متاسفانه امروز افرادی منصوب شدهاند که اعتقادی به برنامههای دولت ندارند و این همان نفاق است. خطرناکتر از رویکرد نفاق، همین رویکرد رفاق در حوزه انتصابات است.»
حنان مدیریت از نوع رفاقتی و نفاقی را در تعارض با توسعه و رشد استان دانست و آسیبهای آن را به شرح زیر برشمرد:
-حاکمیت روح حب و دوستی بر مجموعه مدیریت استان و در نتیجه، عدم توانایی در تذکر به مدیران.
– حاکمیت روح انحصارگری در مدیریت و تبدیل آن به دژی غیرقابل نفوذ که بسترساز فساد اداری، سیاسی و فرهنگی میشود.
-بیتوجهی به تخصص و کارشناسی، در حالی که در مدیریت رفاقتی، صرفاً دوستی و رفاقت ملاک عمل است.
رییس ستاد پزشکیان در لرستان همچنین پیشنهادهای خود را در حوزهی انتصابات ارائه کرد:
تشکیل کمیتهی انتصابات برای انتخاب سایر مدیران
عزل مدیران ناتوان…
حنان در بخش دیگر از سخنانش به نقد برنامهی توسعهی استان و بررسی پشتوانه علمی آن پرداخت.
او در ادامه با اشاره به شعارهای پزشکیان در مناظرات انتخاباتی، از استاندار لرستان خواست تا در مورد پشتوانه علمی برنامهریزی توسعهی استان و وجود برنامه جایگزین در صورت عدم موفقیت مذاکرات هستهای، توضیحاتی ارائه کند.
حنان در ادامه، سه رویکرد را برای توسعهی استان و کشور برشمرد: «رویکرد واقعیتگرایانه، رویکرد مبتنی بر توهم و رویکرد مبتنی بر هذیانگویی. او با ابراز تاسف از مواجهه با رویکرد هذیانی در استان، خواستار توجه بیشتر به واقعیتهای جامعه در برنامهریزی برای توسعه شد.»
ادامه دارد…
نویسنده : گروه خبر و گزارش | سرچشمه : آوای سیمره
⚫ غممباد
همکار ارجمند جناب آقای عبدالرضا قاسمی
(مدیر پایگاه خبری یافته)
درگذشت *برادر گرامیتان* را غممباد گفته ما نیز در این اندوه شریک بدانید. یزدان بیهمتا به شما و دیگر بستگان شکیبایی دهد.
کیانوش رستمی، مدیر مسئول سیمره
@seymareweekly
پیام عبدالله مومنی در بارهی حادثهی دلخراش کوهنانی کوهدشت:
همشهریان عزیز ما در دل چاهی که قرار
بود نان باشد، جانشان رفت
به نام خدای جانها
دل هر انسانی گره میخورد به رنج همنوع، اما وقتی این رنج، رنج همشهری باشد، رنگی دیگر دارد.
امروز کوهدشت ما، سیاهپوش داغی شد که نفس از سینهمان ربود.
هفت تن از عزیزانمان، همشهریان نجیب و زحمتکشمان، در حادثهای دلخراش، جان باختند؛ در دل چاهی که قرار بود نان باشد، جانشان رفت.
مردم ما در کوهدشت، سالهاست زیر بار سختیهای معیشتی، با کمترین امکانات، برای یک لقمه نان حلال میجنگند. در سرزمینی پُر از مهر و غیرت، اما با دستهایی تهی از حمایت، مردان ما جانشان را کف دست میگذارند و به دل زمین میزنند. امروز، زمین نهتنها نان نداد، بلکه جان گرفت.
با دلی آکنده از اندوه و اشک، این مصیبت جانفرسا را به خانوادههای داغدار، مردم عزیز کوهدشت، و تمام لرستانیهای شریف تسلیت میگویم.
این درد، فقط درد یک خانواده یا یک روستا نیست؛ زخمی است بر قلب همه ما، و زنگ خطری است برای آنان که باید صدای این مردم را بشنوند.
روحشان شاد
یادشان همیشه با ما
⚫ غممباد
دوست و همکار ارجمند جناب آقای حمزه فیضیپور
درگذشت برادرزادهی گرامیتان ما را نیز اندوهگین کرد؛ ما هم در این غم، شریکتان هستیم؛ یزدان بیهمتا به شما و دیگر بستگان شکیبایی دهد.
هیئت تحریریهی هفتهنامهی سیمره
@seymareweekly
یک کوشندهی فرهنگی مطرح کرد؛
چلسرو، گنجینهی پنهان ادبیات لکی؛ یک بیت و هزار معنا
پنجمین نشست تخصصی ادبیات بومی با محوریت «یک بیت و هزار معنا، جستاری در تکبیتهای چلسرو»، به همت کارگروه ادبیات و فرهنگ بومی بنیاد ایرانشناسی شاخهی لرستان، عصر دوشنبه (نوزدهم خرداد)، در تالار بهمن کرمالهی مجتمع شهید آوینی خرمآباد برگزار شد.
به گزارش آوای سیمره، در این نشست، ماشا اکبری کوشندهی فرهنگی، به بررسی ابیات چلسرو پرداخت و آنها را نمونهای برجسته از میراث فرهنگ شفاهی ایران دانست.
اکبری با اشاره به اینکه چلسرو کوتاهترین قالب شعری در زبان لکی است، افزود: «این تکبیتها مضامینی پندآمیز، عاشقانه، اجتماعی، فلسفی، طنزآمیز و گاه هجو و هزل را در خود جای دادهاند.»
وی با تأکید بر اینکه تمام ابیات چلسرو مختص زبان لکی هستند و از نظر عروضی بر وزن فعلن فعولن فعلن فعولن سروده میشوند، اظهار داشت: «شعر چلسرو دارای سه ویژگی اساسی است: لکی بودن، داشتن وزن ده هجایی و قابلیت چهاربخشی. این تکبیتها در عین ایجاز، تمام ویژگیهای شعر کلاسیک را دارا هستند.»
اکبری تنوع موضوعی را از دیگر ویژگیهای شعر چلسرو دانست و گفت: «عشق، زندگی و طبیعت از جمله مضامین پربسامد در این ابیات هستند. عشق در چلسرو از نوع عشق زمینی و انسانی است و تکبیتها بیشتر در قالب نصیحت، عاشقانههای لطیف، گلایههای اجتماعی، بیان باورهای عامیانه و نگاههای فلسفی به زندگی ارائه میشوند.»
این شاعر و روزنامهنگار همچنین به اهمیت فرهنگی و اجتماعی چلسرو اشاره کرد و افزود: «این ابیات نقش مهمی در آموزش غیررسمی ارزشهای اجتماعی، انتقال مفاهیم اخلاقی و حفظ و احیای زبان مادری ایفا میکنند. چلسرو ابزاری مهم در هویتبخشی قومی و بازتابدهندهی نگرش لکها به زندگی، عشق، مرگ، طبیعت و سرنوشت است.»
اکبری با بیان اینکه شاعر اشعار چلسرو نامعلوم است و شمار ابیات آن نیز مشخص نیست، توضیح داد: «موسیقی مقامی در حوزه جغرافیایی لرستان و مناطق همجوار، پویایی خود را مدیون ابیات چلسرو است.»
وی در پایان بر ضرورت مستندسازی ابیات چلسرو تأکید کرد و افزود: «برای حفظ ارزشهای فرهنگی و ادبی چلسرو راهی غیر از مکتوب و مستند کردن همه ابیات آن وجود ندارد، زیرا مستند نشدن این ابیات راه تحریف و تخریب این سرمایه اجتماعی و فرهنگی را هموار میکند.»
بر اساس این گزارش، برخی از باشندگان در این نشست پس از سخنان آقای اکبری، دیدگاههای خود را در پیوند با زبان و ادبیات لکی به ویژه «چلسرو» بیان کردند.
رییس بنیاد ایرانشناسی شاخهی لرستان، مجتبا رومانی است.
@seymareweekly
نویسنده : گروه خبر و گزارش | سرچشمه : آوای سیمره
ارتقای کاغذی مناطق در غیاب آمایش سرزمین
✍️دکتر مجتبا ترکارانی
حوادث تلخ و جانگداز هفتههای اخیر، از جمله جان سپردن دلخراش چند هموطن در عمق چاهی در کوهدشت به دلیل نبود تجهیزات ابتدایی امداد و نجات، و مرگ دردناک زن باردار و فرزندش در یکی از بیمارستانها به دلیل کمبود امکانات و کمتوجهی احتمالی در مناطقی چون پلدختر، با هر دلیل اولیهای که داشته باشند،
نمیتوان از این علت زمینهای و بنیادین چشمپوشی کرد: ارتقای سطح اداری مناطق بدون تأمین متناسب خدمات و زیرساختهای دولتی، فاجعهبار است. چگونه میتوان منطقهای را «شهر» نامید، اما از ابتداییترین خدمات مانند یک ایستگاه آتشنشانی مجهز و کارآمد بیبهره باشد و شهروندانش به دلیل نبود تجهیزات سادهای چون بالابر یا کپسول اکسیژن، در عمق یک چاه، سلسلهوار قربانی شوند؟ چگونه میتوان نام «شهر» را بر یک سکونتگاه نهاد، اما مردم آن از دسترسی به پزشک متخصص محروم باشند و زن بارداری به دلیل کمتوجهی یا نبود امکانات و عدم حضور متخصص، هم خود و هم فرزند نورسیدهاش را از دست بدهد؟ این تراژدیها، متأسفانه در بسیاری از حوزههای دیگر خدمات عمومی نیز صادق و قابل مشاهده است.
مشاهدات میدانی و تجربیات متعدد نشان میدهد که در بسیاری از موارد، دولتها به دلایل عمدتاً سیاسی یا فشارهای اداری، مناطقی را به لحاظ سلسله مراتب تقسیمات کشوری ارتقاء دادهاند، در حالی که مطلقاً زیرساختهای انسانی، فیزیکی و مالی لازم برای این ارتقاء فراهم نبوده است. این «توسعهی کاغذی» اغلب تنها به افزودن چند اداره دولتی جدید، ایجاد چند پست مدیریتی، تعویض تابلوی ورودی شهر یا بخش، و تشکیل صوری شورای شهر، شهرداری و یا فرمانداری منجر شده است. در عمل، پس از آنکه هیجانات عاطفی اولیه ناشی از «شهرستان شدن» یا «بخش شدن» فروکش کرده، مردم با واقعیت تلخ عدم تغییر محسوس در کیفیت زندگی و سطح خدمات مواجه شدهاند.
نگرانکنندهتر آنکه، تب «شهر شدن» و «شهرستان شدن» چنان در میان افکار عمومی و حتا بخشی از نخبگان محلی بالا گرفته است که در هنگام علتیابی بحرانها و فجایع رخ داده در این مناطق، ایشان نیز گاه همصدا با برخی سیاستمداران، به جای طرح مطالبات عمیق و بنیادین نظیر اجرای دقیق طرح آمایش سرزمین، برقراری عدالت فضایی و تضمین برابری در دسترسی به خدمات باکیفیت، اولین و گاه تنها خواسته خود را ارتقای سطح اداری منطقه خود به شهرستان، استان و یا حتا سطوح بالاتر میدانند. این در حالی است که بسیاری از آنان در نهان میدانند که پشت این ارتقاهای اسمی، منفعت و بهره ملموسی برای عموم مردم نهفته نیست و این مطالبه، بیشتر از سر ناچاری و با این تصور است که در غیاب طرحهای جامع آمایش سرزمینی و نظام توزیع عادلانه منابع، شاید حداقل از این طریق بتوانند «کلاهی برای منطقهی خود بدوزند» و سهمی هرچند ناچیز از امکانات را جذب کنند.
ریشههای شکلگیری چنین باورها و مطالباتی را باید بیش از همه در رویکرد و عملکرد حکومتها جستوجو کرد. هنگامی که معیار توزیع خدمات و امکانات دولتی نه نیاز واقعی مردم و ظرفیتهای منطقهای، بلکه سطح واحد اداری، لابیگریهای سیاسی، چانهزنیهای منطقهای و فشار افراد پرنفوذ در سطح ملی باشد، طبیعی است که مردم و نخبگان، راه اصولی، علمی اما دشوارترِ مطالبهگری برای توسعهی پایدار را کنار نهاده و به راههای میانبر و اغلب دارای پیامدهای منفی بلندمدت پناه ببرند. اینجاست که مردم داغدیده کوهدشت و پلدختر، با مشاهده کمبودها، بهدرستی یا بهغلط، تصور میکنند که اگر منطقهی آنها از نظر اداری سطح بالاتری داشت، حتماً از آتشنشانی مجهز، بیمارستانی با امکانات کافی و یا داشتن حداقلهایی مانند کپسول اکسیژن!!، ویا از حضور متخصصین و تجهیزات درمانی پیشرفتهتری برخوردار میبودند و شاهد جان سپردن مظلومانه جوانان خود در پی حوادثی قابل پیشگیری یا مرگ دلخراش مادران بر سر زایمان نمیشدند.
در چنین شرایطی، ضرورت دارد که جهتگیری مطالبات مردمی و نخبگانی از «ارتقای کاغذی» و تغییر عناوین در ساختار اداری، به سمت «توزیع عادلانه امکانات و خدمات بر مبنای عدالت فضایی» و «اجرای دقیق و همهجانبه آمایش سرزمینی» تغییر یابد.
با اجرای صحیح این طرحها، شهروندان، صرفنظر از اینکه در کدام نقطه جغرافیایی زندگی میکنند و منطقهی آنها در تقسیمات کشوری چه عنوانی دارد (روستا، شهر، بخش، شهرستان یا استان)، میتوانند به سطوح باکیفیتی از خدمات دولتی و عمومی دسترسی داشته باشند،
متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید 👇👇
https://avayeseymare.ir/?p=28945
✅مدنیزاده و بنبست حکمرانی
سیدعلی مدنیزاده، گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد در دولت پزشکیان، با دانش عمیق، تحصیلات برجسته، تجربه مرتبط، وطندوستی، پاکدستی، و عزم راسخ برای اصلاح، از بسیاری از وزرای پیشین متمایز است.
اما چرا با وجود این شایستگیها، موجی از کینه و دشمنی علیه او به راه افتاده؟
پاسخ در سیستمی ریشه دارد که اقتصاد ایران را به گروگان گرفته: انحصار سیاسی و فرهنگ رانتجویی و حامیپروری که هر تلاش برای تغییر در توزیع رانت را با تمام قوا سرکوب میکند.
عبدالناصر همتی، وزیر پیشین اقتصاد، در اظهاراتی افشاگرانه گفت: «نمایندگان مجلس خواستار تعیین مدیران بانکها، اعضای هیئتمدیره شرکتهای وابسته، و کرسیهای مناطق آزاد بودند. چون زیر بار نرفتم، استیضاح شدم.»
این سخنان، نقاب از چهره ائتلافهای قدرت برمیدارد که با توزیع مناصب و امتیازات، نفوذ خود را حفظ میکنند. این استراتژی فاسد، سالهاست که اقتصاد ایران را فلج کرده و هر صدای اصلاحی را خفه میکند.
مدنیزاده با برنامههای جسورانهاش برای اصلاح بودجه، شفافسازی یارانهها، و کاهش مداخلات دولت، مستقیماً منافع رانتخواران و گروههای ذینفع را نشانه گرفته است. این گروهها، که از یارانههای پنهان، فساد اقتصادی، و نفوذ سیاسی تغذیه میکنند، او را تهدیدی وجودی میبینند. جریانی که وزرایی چون محسن نوربخش، علی طیبنیا، و همتی را با ابزارهایی چون تخریب رسانهای، اتهامات واهی مانند «غربگرایی» (به بهانه تحصیل مدنیزاده در شیکاگو)، و فشارهای سیاسی از میدان به در کرد، حالا نیز با تمام توان علیه او صفآرایی کرده است. این جریان، نه با منطق، که با زور و تزویر، رانت و حامیپروری را به اصل بقای خود بدل کرده است.
آیا مدنیزاده میتواند در این میدان مینگذاریشده دوام بیاورد؟ او در تنگنای سختی گرفتار است. اگر به خواستههای رانتجویان تن دهد، اصلاحاتش به محاق میرود و اعتماد مردم به نسل جوان و پاکدست، که دولت پزشکیان نماد آن است، نابود میشود. این، خنجری بر پیکر اعتبار دولت خواهد بود. اما اگر مقاومت کند، سرنوشتی چون همتی در انتظارش است: حاشیهسازی، استیضاح، و حذف بیرحمانه. این دور باطل، نشاندهنده بحرانی عمیق در شیوه حکمرانی ایران است.
مشکل، بزرگتر از افراد است. حتی شایستهترین چهرهها، مانند مدنیزاده، در برابر ساختاری که رانت و حامیپروری را به ستون فقرات خود تبدیل کرده، ناتواناند. این سیستم فاسد، که منافع گروههای خاص را بر مصالح ملت ترجیح میدهد، اقتصاد ایران را به لبه پرتگاه رانده است. بدون ریشهکن کردن این ساختار، نهتنها امیدی به بهبود نیست، بلکه فروپاشی اقتصادی اجتنابناپذیر است.
برای نجات از این بنبست، باید رانتجویی و انحصار سیاسی را به زیر تیغ برد. شفافیت، پاسخگویی، و قطع رانتها، تنها راه اصلاح است. مدنیزاده میتواند مشعلدار این مبارزه باشد، اما بدون حمایت جامعه، نخبگان، و نهادهای مدنی، در این جنگ نابرابر تنها خواهد ماند. تغییر، بیش از افراد، به ارادهای جمعی نیاز دارد تا این نظام فاسدِ اقتصادی را از ریشه دگرگون کند.
✅نویسنده: دکتر حسین سلاحورزی | سرچشمه: آوای سیمره
@seymareweekly
✅برگزیدگان یازدهمین جشنوارهی رسانههای لرستان معرفی شدند/درخشش سیمره با دریافت شش مقام برتر/ مجموع جوایز سیمره به ۵۱ رسید
برگزیدگان یازدهمین جشنواره رسانههای لرستان با حضور مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی کشور در بخشهای مختلف معرفی شدند.
آیین پایانی یازدهمین جشنوارهی رسانههای لرستان عصر دوشنبه(۱۲ خرداد) با حضور مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی کشور، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری لرستان، مدیرکل حوزه استاندار لرستان، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان و شماری از مسئولان استانی و اصحاب رسانه در تالار شهید آوینی این اداره کل برگزار و از برگزیدگان این رویداد با اهدای لوح و جایزه نقدی تقدیر شد.
نویسندگان و روزنامهنگاران هفتهنامهی منطقهای سیمره از جمله: صادق سیفی، مراد سپهوند، مصطفا شکری، یاسر دلفان، سودابه آزادگان و آبتین رستمی توانستند از این جشنواره، ۶ مقام برتر کسب نمایند.
به گفتهی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان ۳۳۴ اثر از ۶۳ رسانه به دبیرخانه جشنواره ارسال شد که، ۲۶۶ اثر برای داوری تأیید و در نهایت ۳۴ اثر برگزیده شدند.
چرا یاسر دلفان(کاریکاتوریست)، جایزهاش را نپذیرفت؟
🌐متن کامل و ادامهی این خبر را در تارنمای آوای سیمره 👇👇 https://avayeseymare.ir/?p=28889
✅آقای استاندار؛ خرمآباد به ساخت شهر جدید نیاز دارد
✍️صادق سیفی/ سیمره
1-امسال نیز چون چند سال گذشته، روز خرمآباد برگزار شد با تجلیل از زیباییهای موفولوژیک، به قول سهراب: حجم سبز طبیعتی که دره را پر کردهاست،
چنارهایی چون اکسیژنزار که خورشید در کوچه پسکوچهی برگهای سبزشان گم میشود، سمفونی زلال چشمهها در خواب و بیداری هر محله، آواهایی از ژرفای تاریخ در گوشهگوشهی شهر و…
ولی در حقیقت اینها، یک روی سکه است؛ روی دیگر سکه مشکلات، محدودیتها، تهدیدها و فرصتهای از دست رفته در شهری است که معلوم نیست تا کی میتواند بارگیریهای نامتناسب بر خود را تاب آورد و در واقع، این روی سکه، مسئلهی چگونگی حفظ جاذبهها و زیباییهایی است که همه از آن سخن گفتند چرا که اگز برخی بارگذاریها بر پیکر این شهر کماکان ادامه یابد، در آینده، اثری از این طبیعت ناب باقی نخواهد ماند.
۲-نگاه به خرمآباد در بسیاری برههها با ارتدوکسی دیدن سودآوری زمین آنچنان که فیزیوکراتها میاندیشیدند و مینیمالیستی کردن محل پروژهها با فشار بر اکوسیستمهای آن در این برههها، تاکیدی است بر «کلوزآپ»، در عکاسی چهرهی شهر که طی آن مسئولان زوم کردهاند روی بخشی از چهرهی شهر فارغ از اینکه در پیرامون آن چه میگذرد در حالی که توسعه باید با استفاده از مدل آمایشی «شاتلانگ» باشد بهگونهای که همراه با چهرهی سوژه، در برخوردی آمایشی محیط اطراف آن را نیز دربر گیرد و آنچه از سخنان مهندس شاهرخی استاندار لرستان میتوان استنباط کرد چنین برخوردی با توسعهی شهر است؛ از موضوعِ تبذیل فضای پادگان صفرهفت به اثری فاخر (و به یاد آوریم که اگر اقدام بهموقع شورای تامین استان در آن تنگنای زمانی نبود اکنون اثری از این حیطهی ارزشمند برجای نمانده بود)، ساخت کمربند شرقی و پروژهی مهم و برندینگ کمربند غربی، آزادسازی حریم قلعهی فلکالافلاک، ممانعت از ساختوساز در بام خرمآباد، ایجاد کمربند سبز شهر، نگاه جدید به فرودگاه و … که این دیدگاه راهبردی میتواند به بخش مهمی از مسایل شهر پاسخگو باشد و الگویی شکل گیرد برای توسعهی پایدار در این دیار. امید که این فرصت از کف نشود و گفتهها به عمل درآید و کارها باز هم چون برهههایی از گذشته، ابتر نماند.(هرچند به جهت تفاوت در موضوعیت، راهاندازی واحدهای تعطیلشده، بندر خشک، راهآهن، پارک سافاری، منطقهی ویژهی اقتصادی و موضوعات دیگر مرتبط با توسعهی اقتصادی و زیرساختی، در این نوشتار جایی نیافتند.)
۳-با وجود آنچه گفته شد نجات دره و شهر خرمآباد از دستاندازیها و تغییر کاربریهای ویرانگر، در گروِ ساختِ شهر جدید است.
در این عرصه شهر در دامهایی توسعهستیز گرفتار آمدهاست و در حالی که عدهای تا سنگ مادر را زیر ساختوساز بردهاند، دستگاههای مسئول هم توجهی به محدودیتهای ساختاری و بافتاری این دره ندارند.
برای نمونه در زمان شهرداری آقای مهرابی شهردار خوبی که کم پایید، به نوشتهی صدای ملت تختهسنگی بر خانهای فرود آمد که در لحظهی سقوط سنگ کسی در خانه نبوده که فاجعهای انسانی رقم بزند. شهردار گفته بود باید شهرداری این بنا را بخرد و تخریب کند. در همان زمان آقای شهر راه دسترسی به یکی از واحدهای طبقه دوم همین محله گذاشتن و برداشتن نردبان چوبی است و این تنها نمونهای از وضعیت برخورد با طبیعت شهر با دستدرازی تا سنگ مادر است.
بعد از این تصویر، در جزو هزار و یکم مشکلهای شهر یکی هم این است که هر دولت که میآید یک پروژهی مسکن ملی برای خود تعریف میکند.
در چنین وضعیتی وظیفهی تهیهی زمین برای این مسکنها بهعهدهی مسئولان ذیربط استان است و این درحالی است که مورفولوژی درهی خرمآباد از نظر تامینِ زمین با محدودیتهایی بهغایت شکننده روبهرو است و چون اعتبار مدیران مربوطه در گروه تهیهی زمین است و باید «از زیر زمین هم شده» برای پروژه زمین تهیه کنند ناگزیر به رصد کردن میلیمتری شهر میپردازند تا جایی برای حل مشکل خود بیابد؛ از زمین دانشگاه بدون توجه به توسعهی آن گرفته تا تغییر کاربری کوه، تپه، کمربند سبز، چشمه، رودخانه و …
در نتیجه، درهی خرمآباد شدهاست مصداق زبانزد «یک مویز و چهل قلندر» و به تعبیر ضربالمثلی دیگر بعضی از مسئولان میخواهند با یک لیوان ماست، دریایی دوغ درست کنند!؟ بدینترتیب، باید بر این مشکلات تدبیری کرد چرا که چون «منکن»: خشونت در برخی عملکردها چیزی مخوفتر و ویرانگرتر از خود، بر جای مینهد که همانا از بین رفتن قبح کار و عادیسازی آن است؛
👈متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:👇👇
https://avayeseymare.ir/?p=28761
@seymareweely
حنجرهی زخمی زاگرس /روایت زخمی که زندگی را فریاد میزند

در سرزمین کهن زاگرس، جایی که کوهها حافظ سکوت هزارسالهی درد و دلاوریاند و هر صخره روایتی است از رنج و زیبایی، موسیقی نقشی فراتر از هنر می یابد.
آنجا که صدای زندگی با طنین بلوط و باد آمیخته است، ایرج رحمانپور با صدایی زخمی اما ریشهدار، به نجواگر و فریادگر مردمان سرزمینی بدل شده که در کهن اسطورههایشان به جای آغوش گرم پدر (رستم) برای فرزند (سهراب) نبردی تراژیک رقم میخورد. او نه تنها خنیاگری برجسته، بلکه حافظ فرهنگی، شاعر اجتماعی و تصویرگر هویت تاریخی مردمان زاگرسنشین است. مردمانی که با خاک سرشتهاند و با آواز زنده.
رحمانپور در دامان فرهنگ ماد، لک و لر پرورش یافته و با تسلط بر زبان، تاریخ و اسطوره، صدایی شده از اعماق هویت. او هنرمندی است که درد و امید را در ساختاری شاعرانه و موسیقایی در هم میتند. معماری است که به زندگی از سه زاویه نگاه میکند: انسان، جامعه و طبیعت. در روزگاری که بسیاری، جهان را تخت و دو بعدی میبینند، او با نگاه سهبعدی، صحنهی زندگی را میسازد و جان میبخشد. در دهههایی که آرمانخواهی و عدالتطلبی، نفس جوانان را به شعله بدل کرده بود، ایرج رؤیای سرزمینی را داشت که در آن «گُمّل» جورکش (به معنای گودی کف دست در زبان لری) نه ابزاری برای خشونت، که پیمانهای برای تقسیم عدالت میان مردم باشد. سرزمینی که در آن عدالت از جنس فهم و انسانیت است، نه زور و قدرت. اما این رویا، در جدال با واقعیتهای تلخ، همچون بسیاری از آرزوهای نسلهای گذشته، در دل آسمان به ابرهای بیباران سرگردان بدل می شود. آرزوهایی که رحمانپور با تلخی و امید توأمان درباره آنها میگوید:« نه میبارند تا جویبارها جاری شود، نه کنار میروند تا آفتاب بر زمین بتابد.» و این تصویر، کنایهای است تلخ و شاعرانه از بیسرانجامی تلاشهای پیزنان (جلوداران) مردم برای اصلاح و نوزایی اجتماعی در دو سدهی اخیر. در روزهای آوارگی کردهای حلبچه، زمانی که مادران در میان دود و آتش، کودکان خود را به دستان مردمانی ناشناس اما امن در مرز ایران میسپردند، رحمانپور این روایت از امانتِ جان را با آواز به آینهای از درد بدل کرد.
در زلزلهی بم، او سنگینی سوگ یک ملت را روایت کرد و قاصد خبر ویرانی ارگ بم به قلعهی فلک افلاک شد:« بزه واسر، بزه واسر فلکالافلاک دوست دیرینت، ارگ بم به تلی از خاک بدل شد» همانطور که صدای گمشدهی جانهای زیر خاک شد بود: خروسها نخوانید، ساعتها را خاموش کنید، مدرسه بچهها دیر نمیشود، کفش دو نمیخواهند بگذار نازارها بخوابند.
اما رحمانپور تنها فریادگر درد نیست، او آفریننده لحظههای بارش شعر و نغمه هست. آنگاه که شعر میگوید و خود آن را با صدا میپرورد، به همانجایی میرسد که در آوازش میخواند:
«بوار بارو که خو می واری امشو
عجو رِفتِ گرونی داری اِمشو»
ببار باران: که خوب میباری امشب،
عجب بارش زیبایی داری امشب،
«هم بذرپاشی،
هم آبیاری میکنی امشب»
و اینگونه است که شاعر و خواننده، هر دو در قامت یک انسان واحد حضور دارند، او هم بذر میکارد، هم جان ترانه را آبیاری میکند. در عاشقانههایش، نیز تصویر درد را رها نمیکند. او گونهی دخترکان سرزمین را به انارستانی تشبیه میکند که با شعلههای تعصب به خاکستر بدل شده و عشق در اشعار او همیشه در آستانهی خفگی میان رسومات ناپسند میسوزد.
وقتی حسین پناهی در پیچ تنگ کوچه تاریک، خاموش شد، برایش ناله سر داد.
و در اشعارش نام سرزمین را بر «سنگ، بر روی چوب، در گودی و بلندی، بر پیشانی سفید اسبی که امید سوارش طلوع زیبایها»ست نشاند.
آوازهای «هوره» و «مویه» در حنجرهی ایرج دوباره زنده شدهاند. آشنایی ژرف او با موسیقی آیینی، کار، سوگ، شادی، حماسه، لالایی و اسطوره، آثار او را به سندی زنده از هویت مردم لرستان و زاگرس تبدیل کرده است. و او نه تنها صدای خاطرهها، که راوی دردهای حال و زخمهای آینده نیز هست.
ایرج تنها یک هنرمند نیست. او صدای زمین، حافظ ریشه، و آیینهی جان زاگرس است. اگر کوهها دهان داشتند، با او میخواندند. اگر رودها زبان میگشودند، ترانههایش را زمزمه میکردند. حنجرهی زخمی زاگرس، زخمی است که آواز میسازد.
نویسنده : فضلالله قربانی | سرچشمه : سیمرهی شمارهی 773 (دوشنبه 29 اردیبهشت 1404)
@seymareweekly
سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه لرستان منصوب شد

مهرداد دادستانی، سرپرست دانشگاه لرستان، با صدور حکمی، قاسم صحرایی، عضو هیئت علمی گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان را با مرتبه علمی «استاد» به عنوان سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه لرستان، منصوب کرد.
پیش از صحرایی، محمد حیاتی، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه لرستان بود.
آیین معارفه دکتر صحرایی و تجلیل از دکتر حیاتی، روز یکشنبه، ۲۸ اردیبهشتماه سال جاری در حوزه ریاست دانشگاه لرستان برگزار شد.
در حکم دکتر دادستانی خطاب به دکتر صحرایی، آمده است: «از جنابعالی انتظار میرود با توکل بر خداوند سبحان و پیروی از آموزههای اسلامی برپایه سند دانشگاه اسلامی، قوانین مصوب، مبانی علمی و راهبرد دولت وفاق ملی، با جلب همکاری دانشگاهیان و صاحبنظران، وظایف محوله را به نحو شایسته انجام دهید».
مهمترین سوابق دکتر صحرایی:
۱_ دارای ۶۰ مقاله علمی، پژوهشی، تخصصی.
۲_ تألیف ۵ کتاب تخصصی در حوزهی زبان و ادبیات فارسی.
۳_ پژوهشگر برتر دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه لرستان در سال ۱۳۹۱٫
۴_ پژوهشگر برتر دانشگاهی استان لرستان در سال ۱۳۹۱٫
۵_ معاون آموزشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه لرستان به مدت چهار سال.
۶_ مدیر امور پژوهشی دانشگاه لرستان.
۷_ مدیر امور آموزشی دانشگاه لرستان.
۸_ عضو هیئت ممیزه دانشگاه لرستان.
۹_ عضو شورای تحصیلات تکمیلی دانشگاه.
۱۰_ عضو شورای پژوهشی دانشگاه.
۱۱_ عضو شورای انتشارات دانشگاه.
۱۲_ عضو شورای آموزشی دانشگاه.
۱۳_ عضو کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی دانشگاه.
۱۴_ عضو شورای راهبردی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه لرستان.
۱۵_ عضو کمیته منتخب ارتقاء؛ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه لرستان.
۱۶_ عضو کمیسیون تخصصی علوم انسانی هیئت ممیزه دانشگاه.
۱۷_ عضو هیئت تحریریه و سردبیر دوفصلنامه ادبیات حماسی.
۱۸_ عضو هیئت تحریریه دوفصلنامه «پژوهشهای قرآنی در ادبیات» دانشگاه لرستان.
نویسنده : گروه دریافت خبر و گزارش | سرچشمه : روابط عمومی دانشگاه لرستان
«خرامان کونانی»، مادر شهید «صیدرحمت مرادی» است که در جنگ ایران و عراق برای دفاع از وطنش قهرمانانه به شهادت رسید.
اکنون نیز در حادثهی چاه کشاورزی کوهنانی، دو پسر(ایرج و تورج) و دو نوه(یوسف و ساسان) از ایشان جانباختهاند!
بستگانش میگویند: از روز حادثه تا کنون لب به غذا نگذاشتهاست.
این مادر دلاور و سختکوش سه پسر دیگر را دامان خویش پرورش داده است: صید احمد، فیروز و احمد. احمد که جانباز است، میگفت: پس از چهل روز فهمیدم برادرم شهید شده، من نیز در جبهه بودم، وقتی به خانه آمدم دیدم پارچه سیاه دم در خانهامان است.... فردا بیدرنگ به جبهه برگشتم....
مرادی آهی بلند میکشد و از ما میپرسد: به نظر شما من و امثال من کارمان درسته بود یا آقازادهها....
گزارش کامل در سیمره منتشر میشود..
@seymareweekly
⚫بزرگداشت معلم فقید فتحالله باقری در مسجد مرادآقا کونانی
امروز (۲۴ اردیبهشت ۴۰۴)
روانشاد باقری فوق لیسانس فیزیک و دبیر دبیرستانهای کوهنانی بود.
بخشی از سخنان سجاد طرهانی برادر خانم زندهیاد باقری...
⚫عصر جمعه (نوزدهم اردیبهشت)، هفتتن از شهر کوهنانی بر اثر گازگرفتگی در یک چاه کشاورزی جان باختند./ هفتهنامهی سیمره
@seymareweekly
⚫ غممباد
دوست ارجمند جناب آقای مسعود فرجاللهی
درگذشت مادر گرامیتان را غممباد گفته ما نیز در این اندوه شریک بدانید. یزدان بیهمتا به شما و دیگر بستگان شکیبایی دهد.
کیانوش رستمی، مدیر مسئول سیمره
@seymareweekly
سیمرهی ۷۷۲ جاری شد…
هفتصدوهفتادو دومین شمارهی هفتهنامهی منطقهای سیمره، روز شنبه 20 اردیبهشتماه (1404) به صاحبامتیازی #سودابه_آزادگان و مدیرمسئولی #کیانوش_رستمی، چاپ شد و روی پیشخوان دکههای مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره؛ این شماره در بردارندهی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
*تیتریک:
– چاهِ بيوفا( روايتِ مرگِ سربستهي عدالت) / احمد میری
*سرمقاله:
– تسليت يا عاديسازي فاجعه؟ ضرورت گذر از تسليت به پرسشگري / دکتر مجتبا ترکارانی
*یادداشتها:
– دربارهي فيلم کاناپه / محمدصالح فصيحي
– دُم خروس را باور کنيم يا قسم حضرت عباس را؟ (نقدي بر رياکاريهاي سياسي در قضيهي خليج فارس)/ ماشا اکبری
-نگاهي به ديدار علي دايي و استاندار کردستان؛ فرصتي براي همافزايي ملي و توسعهي محلي / فردين کمانگر
– اين ديار و بختِ بد: چاهِ مرگ/ دکتر مرتضا اديب
– چاه فقر جان انسانها را ميگيرد/ مريم کرمي
– چرخهي مرگ / حاجیعلی شرفی
*داستان
تقاص/ فرزاد سياهپوس
*طنز:
مديران جديد و مکنونات ذهني پير پيمانهکش! /وحيد حاجسعدي
*لرستانپژوهی:
-مستندنگاري ماجراهاي من و سياست/ فصل دوم(نامهي کارشناس پاسخ وزير) / بخش ۸۶/ بزرگداست سالروز تاسيس امورتربيتي(۱) / علی گودرزیان
*گزارش:
فاجعه در کوناني کوهدشت: چاه مرگ، ۷ جوان را بلعيد/ گازگرفتگي علت جانباختن ۷ نفر بود/ گنجي در کار نبوده
*اخبار:
– استاندار لرستان: فرودگاه خرمآباد ظرفيت عظيمي براي توسعهي استان است
– مديرکل فرهنگ و ارشاد اسلامي لرستان: رسانهها نقش مهمي در حل مسائل صنفي خود دارند
– سرپرست معاونت فرهنگي ارشاد لرستان: بزرگداشت روز زبان و ادبيات فارسي برگزار ميشود
– حضور دلانگيز مربي لرستاني در جام بينالمللي قهرمانان کشتي ترکيه
– ۱۱ هکتار اراضي کشاورزي و مراتع جنگلي لرستان در آتش سوخت
– پهناي باند اينترنت مخابرات لرستان به ۸۰ گيگابايت افزايش يافت
– برگزاري دورههاي آموزشي تخصصي در شهرکهاي صنعتي لرستان
– مديرعامل آب منطقهاي لرستان: بحران جدي آب در لرستان؛ پاي موتور تلمبههاي غيرمجاز در ميان است
و...
https://avayeseymare.ir/?p=28583
✅مقدمهای در معرفی شخصیت و آثار موسیقی خنیاگر موسیقی ایران زمین، استاد علیاکبر شکارچی
✍️دکتر فرید رحمتی
1- چکیده: موسیقی؛ پدیدهای است اجتماعی که در همهی فرهنگهای بشری یافت میشود. هر فرهنگی موسیقی را به فراخور آرمانهای فرهنگی خود میسازد. تولید و شناخت جامعهی انسانی از موسیقی، به جهانبینی فرهنگی آنان وابسته است.
موسیقی را جامعه میسازد و تاریخ آن را نگه میدارد و فرد آن را اجرا میکند(جان بلکینگ – ۱۹۷۴). از این روی جامعه و فرهنگ هر دو کارگاه هنر موسیقی هستند. در لابهلای فعالیتهای مادی و معنوی انسانها، موسیقی تولید میشود و مهر فرهنگی قومی را به خود میزند. موسیقی بعد از زبان مهمترین پایه فرهنگی هر قومی است. شناخت هنری و کاربردی انسان از موسیقی هنگامی آغاز میشود که آن را تولید میکند. از این روی شناخت و معرفی شخصیت های تاثیر گذار برموسیقی ملتها، از دیرباز مورد توجه جامعهی انسانی بوده است. علیاکبر شکارچی، نوازندهی برجستهی کمانچه، آهنگساز، مدرس و محقق موسیقی ایرانی و لری، با تأثیرگذاری عمیق بر موسیقی سنتی ایران و لرستان شناخته میشود. این مقاله به بررسی زندگی، تحصیلات، فعالیتهای هنری و آثار برجسته وی میپردازد.
کلید واژگان: علیاکبر شکارچی- خنیاگر ایران زمین- موسیقی لرستان- موسیقی دستگاهی ایران
۲- مقدمه:
علیاکبر شکارچی از شخصیتهای صاحب نام، صاحب اندیشه و صاحب سبک موسیقی ایران و لرستان، ملودیپرداز و خوانندهی موسیقی است که شیوه اجرایی وی در اجرای موسیقی دستگاهی و همچنین اجرای مقام های موسیقی مقامی لرستان اعم از لری، لکی و بختیاری، شیوهای منحصر و دارای سبک و سیاق ممتاز و متمایز است. علیاکبر شکارچی موسیقی دانی است که کلیه تراوشها و خلاقیتهای هنریاش، نتیجه تجربه زیستی و اجتماعی تنگاتنگ در میان مردم است. به بیانی دیگر آثار هنری و موسیقی وی از درونش جوشیده و در حقیقت بازتاب، ترجمان و برساخته زیست او در ساختار اجتماعی جامعه لرستان است. موسیقی علیاکبر شکارچی انعکاس روح پاک، شناخت دقیق وی از ساختار اجتماعی جامعه ایران و لرستان و در حقیقت مبین طبیعت، کوهساران، ادبیات، زبان و به طور کلی شخصیت و شاکله فرهنگی لرستان است. علیاکبر شکارچی نه تنها در لرستان بلکه در بسیاری از زیستبومهای فرهنگی هنری اصیل کشور، شناخته شده و مورد احترام است. موسیقی شکارچی، ترجمانی صادق و مبینی مطمئن برای جامعه هدف خویش بوده است. این هنرمند با غم و شادی مردم همراه بوده و میتوان گفت فراز و نشیب موجود در موسیقی شکارچی، کاملاً منطبق بر خاستگاه این موسیقی یعنی جامعه ایران و لرستان است.
۳-مطالعه خصوصیات موسیقی علی اکبر شکارچی:
۱-۳ ) برساختگی اجتماعی و مردمی موسیقی علی اکبر شکارچی:
آدمی بر اثر نیازهای انسانیاش، در مقام موجودی فعال تشخص مییابد، و فعالیت او همانا آفریدن جهانی انسانی است که به خودی خود و مستقل از او وجود ندارد. )۱۹۷۳:۶۰-۱,(Vazquez به عبارت دیگر هنر فقط بیان نیست. شاید بتواند درمان باشد. شاید بتواند شکمی را سیر کند و شاید بتواند نحوه زیستن را تغییر دهد.(نادعلیان، هنراجتماعی). هنر مردمی و مردم محور؛ هنری است با اهدافی انسانی که رویکردی اجتماعی دارد که از قابلیتهای آن برای تغییر جامعه استفاده میشود. هنر برساخته جامعه، جمع را به مشارکت میگیرد و به دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی این هنر در آن اجتماع توجه دارد. همهی اقشار اجتماع میتوانند از آن بهره ببرند و به آن دسترسی داشته باشند. بنابراین علیاکبر شکارچی هنرمندی برساخته و برخاسته از متن و بطن مردم و جامعه،کسی است که با مردم زمانه خودش در ارتباطست و در زمان لازم اراده و خواست جامعهاش را به بهترین شکل ممکن و با تاثیرگذارترین شیوهی بیانی که همانا زبان نافذ هنر و موسیقی است مطرح میکند. هنر یک عضو حیات انسانیست که شعور معقول انسانها را به حوزهی احساس منتقل میکند. (بلخاری، ۱۳۹۵). شکارچی همواره ایدههای خود رو از جامعه، طبیعت و زیستبوم فرهنگی اطرافش میگیرد تا مانند ذهن ناخود آگاه انسان برای جامعه رفتار کند و تمام دادهها را دریافت کند، تحلیلهای خودش را داشته باشد و در پایان چیزی تجرد یافته (Abstract) از موضوع مطرح کند. به عبارت میتوان گفت علیاکبر شکارچی؛ فیلسوفی است که ابزارش تنها کلمه نیست بلکه اثری دیداری و یا شنیداری خواهد بود. استاد شکارچی، شئون اجتماعی جامعه را میبیند و منطبق و مترتب بر آنها اثری جدید میآفریند که بهترین اثر و نتیجه اجتماعی ممکن را در جامعه داشته باشد. علیاکبر شکارچی؛ به عنوان یک هنرمند مستقل، طرح میسازد، مسئله ایجاد میکند، پرسش و پاسخ میکند و دغدغه ها را با خلق اثر موسیقی به وجدان بیدار مخاطب خود منتقل میسازد
متن کامل این مقاله را در تارنمای آوای سیمره بخوانید: 👇👇
https://avayeseymare.ir/?p=28499
⚫فاجعه در کونانی کوهدشت: چاه مرگ، ۸ جوان را بلعید
در میان سکوت اراضی کشاورزی بساطبگی بخش کونانی کوهدشت، فاجعهای هولناک رخ داد و 8 جوان از اهالی این شهر را به کام مرگ کشاند.
در این حادثهی تلخ که عصر جمعه(۱۹ اردیبهشت ماه) به وقوع پیوست، خانوادهی مرادی در تلاش برای رفع مشکل کمآبی و استفاده از چاه آب متروکه، جان عزیزان خود را از دست دادند.
ماجرا از این قرار بود که با توجه به خشکسالیهای اخیر، خانواده مرادی تصمیم به راهاندازی مجدد چاه آب متروکه در زمینهای خود میگیرند. با استفاده از یک موتور و لولهکشی، یکی از برادران وارد چاه میشود تا موتور را نصب و راهاندازی کند. اما به دلیل گازگرفتگی ناشی از فضای بسته چاه، دچار خفگی میشود.
در ادامه، برادران دیگر برای نجات وی وارد چاه میشوند، اما متاسفانه هر بار با همان سرنوشت مواجه شده و جان خود را از دست میدهند. این تراژدی هولناک، با ورود نفرات سوم تا هشتم برای نجات دیگران، ابعاد گستردهتری به خود گرفت و در نهایت ۸ جوان ۳۰ تا ۵۰ ساله را به کام مرگ کشاند.
نکتهی دردناک این حادثه، نبود امکانات امداد و نجات در شهر کونانی است. نبود تجهیزات و آموزشهای لازم، باعث شد تا این فاجعه با تلفات سنگینی همراه شود و داغی بزرگ بر دل مردم این شهر بنشیند. این حادثه بار دیگر ضرورت توجه به ایمنی و تجهیز مناطق مختلف کشور به امکانات ضروری را یادآور میشود.
اسامی جانباختگان:
تورج مرادی
ایرج مرادی
یوسف مرادی
ساسان مرادی
ایرج کاظمیان
یونس ملکی
یوسف ملکی
فتح اله باقری
سیمره، این رخداد تلخ را به مردم ارجمند کونانی بهویژه خانوادههای بازماندگان غممباد میگوید.