این کانال نویسنده افتخاری جهت انتشار دلنوشته و مطالب شاعرانه-عاشقانه می پذیرد 😍 ❤️ @mehrabanan حتما join (پیوستن)
ادامه داد:
تو خیلی مهربان و باهوشی و این صفات اغلب باهم پیدا نمیشوند.
هرگاه زنی به تو پناه آورد، برای او بمیر
زیرا یک زن هرگز به مردی پناه نمیبرد، مگر اینکه نزد او، از بزرگترین مردان باشد...
- نزار قبانی
همهی ما در درونمان کودکی داریم که به وقتش آنطور که باید کسی از او مراقبت نکرده. و حالا؛
ما بالغانی هستیم در صددِ مراقبت از کودکان بیپناه درونمان.
بیشترِ آدمهایی که هر روز سخت تلاش میکنند و میجنگند و هدفهای بزرگی دارند، هرشب که به خانه بازگشتند چشمانشان را میبندند، کودک درونشان را در آغوش میگیرند و از او میپرسند:
امروز خوب بودم؟
از من راضی بودی؟
خوب از تو و نیازهای تو مراقبت کردم؟
به اندازهی کافی تو را دوست داشتم؟!
انگار تمام علایق و اهداف آدمها را همین کودکِ نشسته در درون آدمهاست که مدیریت میکند و انگار اوست که تصمیم میگیرد ما کجای این قافله بایستیم.
هیچ شکی در این نیست که آدمهای بلندپرواز و موفق، کودک درون سرزندهتر و جسورتری دارند.
از سرنوشت زنان کهنسالی میترسم
که وقت مرگ
در ازدحام فرزندان و خویشان
با قلبی باکره میمیرند...
اگر بتوانی زخم های خودت را درمان کنی؛
دیگر نه صدمه میخوری و نه به دیگران صدمه می زنی.
موفقیت هزینه دارد:
اگر رنگین کمان میخواهی،
باید بارش باران را تحمل کنی...
همه چیز در دستان اوست.
همه چیز را درست خواهد کرد.
او خیر مطلق است؛
او قند روزهای تلخ من است…
من آرزوی آرامش دارم، برای آنکس که از من بدگویی میکند.
من آرزوی ثروت دارم، برای آنکس که به دستاوردهای من حسادت میکند.
من آرزوی موفقیت دارم، برای آنکس که موفقیت من غمگینش میکند.
من آرزوی شادیهای بیشمار دارم، برای هر آنکس که به شادیهای من غبطه میخورد و آرزوی خوشبختی دارم برای تمام آدمها...
گاهی واکنش آدمها برآمده از احساسشان نسبت به ما نیست، آدمها گاهی حالشان از ناکامیهای جهانشان خوب نیست و دنبال سیبلی برای پرتابِ خشم و اندوهشان میگردند و گاهی این ماییم که بیخبر از همهجا، گزینهی پرتابشان قرار میگیریم بااین هدف که قدری سبکتر شوند...
حسادت و بخالت و بدگویی و بدخواهی، ریشه در کمبودهای درونی و بیرونیِ آدمها دارد. اگر حال همه خوب باشد، اگر تمام آدمها راضی و خوشحال باشند، اگر ناکامی و شکست در جهان آدمها کمتر از آستانهی تحملشان باشد؛ چه دلیلی دارد آدمی با آدم دیگر بد باشد؟!
کاش آنقدر مناعت طبع داشتهباشیم که بپذیریم؛ دیگران هیچ نقشی در ناکامیهای ما ندارند و احساساتمان نسبت به آدمها را از احساسات سرکوب شدهای که در وجودمان داریم، تفکیک کنیم.
همین...
ببین! تو مقصر نیستی!
کم خودت را سرزنش کن و خودت را با آدمهایی که موفق میدانی و هیچ چیز از شرایط جهانشان نمیدانی قیاس کن! تقصیر تو نیست اگر میدوی و میجنگی و تلاش میکنی و نمیشود...
تو گیر کردهای در دل اوضاع نامساعد و وسط هزارتوی مشکلات و آنوقت از خودت به اندازهی آدمی که ناملایمات کمتری داشته یا به هر طریقی از آنها عبور کرده توقع داری؟؟! خودت را اینقدر تحت فشار نگذار!
تو تا اینجای کار را خیلی هم خوب آمدهای! با این شرایطی که تو داری هرکس بود احتمالا یا در جا میزد یا پا پس میکشید و ادامه نمیداد. باور کن حال بیشتر آدمها همین است، همه فکر میکنند در حق خودشان کوتاهی کردهاند یا تلاششان کم بوده که افاقه نکرده! همه فکر میکنند از قافله جا ماندهاند، فکر میکنند بقیه رفتهاند و رسیدهاند و فقط آنها ایستادهاند و دست روی دست گذاشتهاند.
ولی حقیقت این است که ما در شرایط ناعادلانهای داریم میجنگیم و تلاش میکنیم. همهی ما آرزوهای بلندی داریم و دستها و طاقتی کوتاه...
اینبار که خواستی خودت را سرزنش کنی، اینها را به خاطر بیاور و یقهی خودت را ول کن و سعی کن با خودِ خسته و بیپشتوانهات مهربانتر باشی.
پارتنر مناسب اونیه که بتونید کنارش زندگی کنید.
زندگی واقعی سکوت داره، بیحوصلگی داره، خستگی داره، شلختگی داره، قیافهی زشت داره.
پارتنر مناسب اونیه که تو روزهای سخت، خودش یه بار نشه رو شونهت که همهش بخوای نگران باشی نکنه دوستم نداشته باشه یا نکنه خستهش کنم.
در بدترینِ ما آنقدر خوبی هست، و در بهترینِ ما آنقدر بدی هست، که هیچ یک از ما حق این را نداریم که از دیگری عیب جویی کنیم!
Читать полностью…شنیدین میگن چیزی که نمیکشدت قویترت میکنه؟
دروغ میگن، چیزی که نمیکشدت، خوش بینی و بیگناهیت رو از بین میبره، باعث میشه سخت به ادمها اعتماد کنی، با خودت درگیر بشی که چرا کافی نیستی، خودت و چیزهایی که میدونستی رو دائم زیر سوال ببری، فکر کنی به کارهایی که میتونستی متفاوت انجام بدی و از خودت بارها و بارها بپرسی ایا ارزش این همه درد کشیدن رو داشت و داره؟
چیزی که نمیکشدت، قسمتهایی از وجودت رو میکشه که دیگه هیچوقت به دست نمیاری
نزدیک ولنتاین خیلیاتون اون خرس پارسالو دارین، خیلیاتون اون کادوهاتونو دارین ولی خود طرف دیگه نیست!
تعهد قشنگ ترین کادوست، امیدوارم به جای کادو تعهدشو داشته باشین
بعد خشک شدن گل،
دیگه آب دادن به اون فایدهای نداره…🌱
بعضیها را معمولی بودنشان خاص و دوست داشتنی میکند.
همین زیادی خودشان بودن و زیادی ادا در نیاوردن و زیادی نقاب نزدن!
بعضیها را همین خجالت نکشیدن از نقصهای تجربی و ذاتیشان عزیز میکند.
همین که خودشان را با همان اندام معمولی و همان موهای سفید و همان خطوط نازک زمان روی چهرهشان دوست دارند.
همین که دست نمیبرند و پیچ تنظیمات وجودشان را زیادی دستکاری نمیکنند و اصالتشان را حفظ کردهاند.
خودت باش و خودت را دوست داشتهباش.
لزومی ندارد به جز شخصیت و اخلاق و سبک زندگیات، روی چیز دیگری کار کنی و هیچ چیز دیگری را عوض کنی.
تو همینجوری که هستی دوستداشتنی و ارزشمندی؛
اگر قبل از همه، خودت به این نتیجه رسیدهباشی!
اتفاقا حرف را باید زد، خشم را باید بروز داد، دلخوری را باید مطرح کرد، سوتفاهم را، کدورت را، اندوه را...
هرچند در محترمانهترین و سنجیدهترین حالت ممکن، اما باید واکنش داد، باید گفت، باید برونریزی کرد.
نوشتهبود: "بدخیمترین بیماریها، معمولا آدمهای تو دار و مراعاتکنندهی افراطی را درگیر میکند" و من بعد از خواندن این جمله، از خودم قدردانی کردم بابت تک تک زمانهایی که حتی اگر مضحک بهنظر میرسید و دلخوریام کوچک بود، ولی حرف زدم و اعتراض کردم و ایستادم تا همان مسئلهی کوچکِ در دلم مانده را حل کنم.
که جنگیدم تا بفهمند منی که زود دلگیر میشوم و حرفم را میزنم، به مراتب بهتر از کسیست که با یک لبخند بدرقهشان میکند و پشت سر، لکهی کدورتی که به دل گرفته و از آن حرف نزده را بزرگ و بزرگتر میکند.
من همیشه از اندوههای مانده و بیات شده بیزار بودم و حتی اگر بیمعنی و کودکانه به نظر میرسید، باز هم میایستادم و بر سر سادهترین و ریزترین جزئیات معاشرتم با آدمها، مذاکره میکردم و تا گره ذهنیام برطرف نمیشد، میدان را ترک نمیکردم.
من همیشه ترجیح دادهام در کوتاهمدت بیقرار و ناآرام باشم و در دراز مدت، آرام...
منِ عزیزم!
خوب میکنی که به سبک خودت پیش میروی و معادلهی دلخوریها را در لحظه حل میکنی و نمیگذاری برای روزی، جایی و وقتی که اسفنج کدورتها، به قدر کافی خیس خورد و بزرگ شد، آنوقت از دلخوریهای ته گرفتهات پرده برداری.
خوب میکنی زود از ناراحتیات صحبت میکنی و آگاهی به این که با گذار زمان، تمام حرفهای نزده را باید فریاد زد و تو بیزاری از فریاد زدن...
خوب میکنی که هوشمندانه و عاقلانه رفتار میکنی منِ عزیزم، خوب میکنی.
عشق؟
عشق تویی که رفیق منی، عزیز منی و بیشتر از هرکسی به دلخوش بودنِ من اهمیت میدهی.
فکر کن خودت هم خودت را یادت نباشد، اما یکی باشد که از دل پیچ و خم روزمرگیها و مشکلات و وسط جنگهای نابرابری که با جهان و آدمها داری، خودش را نفس نفس زنان به تو برساند و بگوید دلخوش نیستی؟
هان؟
بیا!
برایت دو فنجان دلخوشی آوردهام، بنوش و به میدان بازگرد و به نبردت ادامه بده...
فکر کن یک نفر همیشه حواسش به تو باشد، به این که خسته یا غمگین نباشی و هیچ نگرانیِ خارج از آستانهی تحملی نداشتهباشی!
فکر کن یک نفر در دل تاریکترین لحظات، برایت نور بیاورد و در دل تلخترین اوقات، برایت قند و حواسش باشد هیچ زمانی چای زندگی را تلخ ننوشی...
عشق تویی!
تویی که مرا میفهمی و بیشتر از هرکسی میدانی چگونه حال مرا خوب کنی...
تو بهتر از هرکسی بلدی با کدامین مفاهیم و رفتارها مرا دوست داشتهباشی و قلبم را از هیجان و عشق، لبریز کنی...
وقتى خداوند تو را
تا لبهی پرتگاه مشكلات سوق میدهـد؛
تماماً به او اعتماد كن.
زيرا
دو چيز ممكن است اتفاق بيفتد:
يا خودش تو را میان زمين و آسمان مى گيرد و يا پرواز كردن را به تو ياد خواهد داد!
از یکجایی به بعد فهمیدم که کتاب خواندن و مطالعهی صرف، کفایت نمیکند!!!
برای رسیدن به ادراکی درست از جهان هستی، باید بدون هیچ دیواری بین آدمها باشی و در موقعیتهای مختلفی قرار بگیری و خیلی چیزها را به چشم ببینی و خیلی اتفاقات را تجربه کنی و خودت به مرحلهی لمس و اکتشاف یکسری احساسات برسی...
میگفت:
خدایا برای تمام روزمرگی های ساده ای که در آنها حوصلهام سر رفت شکرت!
چون میتوانست آرام نباشد و اتفاقات بد زیادی بیفتد، اما نیفتاد
«همیشه زیباتر از او هست ،
ولی عشق به شما می آموزد که نبینید »
برایم یک قهوه گرفت، نشست مقابلم، پرسیدم:
اولین و بزرگترین چیزی که بابتش از خدا تشکر میکنی چیه؟
سریع گفت: تو...
فکر نکرد، تحلیل نکرد، سوالِ بیشتر نپرسید، بدون مکث گفت تو!
ادامه داد؛
همیشه با خودم میگم: نمیدونم چه کار خوبی کردم، کجای دنیا راه رو درست رفتم، دعای کی پشت سرم بوده یا خدا چقدر دوسم داشته که تو وارد زندگیم شدی...
این محکمترین دلیلی نبود که با شنیدنش حس کنم جای درستی ریشه دواندهام؟
هرچند در مقایسه با یک گل، به قدر یک درخت باید ریشه میکشاندم و سرسختانه تلاش میکردم تا به آب برسم، ولی برای رشد، نور زیادی داشتم...
خاک من در مقایسه با باغچههای اطراف، ساده، بیپیرایه، اما کافی بود...
دوستان، آدم بالغ حرف میزنه و با برداشت های ذهنیش زندگی نمیکنه.
Читать полностью…به قول سیمین بهبهانی:
میخواهمت آنقدر که اندازه ندانم.
اگه بخوام به عنوان یه روانشناس بگم قشنگ ترین رفتارهایی که توی یه رابطه داشت چیه؟!
+جوابم خرس قرمز و شکلات نیست، بنظرم از قشنگ ترین رفتارها توی رابطه حامی بودنه...
توجه کردن مثل همون روزهایی که برای بدست آوردنش تلاش می کردی
متعهد بودن حتی وقتی ازش دلخوری و پیشت نیست
احترام گذاشتن نه اینکه فقط توهین نکنی
+احترام یعنی اگه گفت نه بپذیری و اصرار و مجبور به کاریش نکنی
وقت گذاشتن براش با تموم شلوغیت
و در نهایت درک کردن و فهمیدنش
ایناست که رابطه خوب و عالی بهت میده، وگرنه کادو خریدن رو همه بلدن
🟢 مشتری بالقوه رو به بالفعل تبدیل کن
💭 ماندگار کردن مشتری با راه اندازی باشگاه مشتریان
🏆 رهبران کسب و کار با جذب مشتری ،موفقیت کسب و کارشون رو تضمین میکنند.
➖➖➖➖➖➖➖
ارسال رایـ🚚ـگان
گارانتـ🎖️ـی یکساله
پشتیبانـ👨💻ــی ۱۰ ساله
مشاوره و پشتیبانی
وقتی یکی میگه خط قرمزهاش تو رابطه دروغ و خیانته دوست دارم سرم رو بکوبم تو دیوار.
این ها اصولِ اولیه ی رابطهست ( در حالت عمومی) نه خط قرمز.
وقتی کسی مسئولیت یک رابطه رو به عهده میگیره رعایتِ اصولِ اولیه ی اون رابطه براش یک وظیفهست نه یک لطف و نبودش رابطه رو زیر سوال میبره.
من شش لایه پوشیده بودم باز سردم بود.
اون با یه تیشرت ایستاده بود، قیافهشم اصلا شکل آدمایی نبود که سردشونه.
بی معطلی پرسیدم تو یخ نمیزنی؟
گفت من سرمایی نیستم ولی الان واقعا سرده! در چنین مواقعی میدونی چیکار میکنم؟
گفتم چیکار؟
گفت قبول میکنم که الان سرده و من سردمه. قبول میکنم همینیه که هست دیگه! اونوقت سرما دیگه اذیتم نمیکنه خیلی.
خندیدیم!
فکر کردم به اینکه من در زندگیم هیچوقت از اول به این حقیقت آگاه نیستم، حالا تو هر شرایطی. هر بار هی خودمو به در و دیوار میزنم که وای چرا اینه چرا اونه، حالا چیکار کنم! ای وای، ای داد، ای بیداد! وسطا یه جایی میرسم به اینکه انگار دنیا با سیستم «همینیه که هست!» کار میکنه و تو هم بهتره خودتو با همین سیستم کوک کنی!
تا میپذیرم «همینیه که هست!» یا همهچی شروع میکنه به درست شدن یا حداقل به یه آرامش موضعی میرسم.