اخبار📊،عکس ها📷،آهنگ🎵،ومطالب📚خودتونو در رابطه با روستای شعبان به این ایدی ها بفرستید 👉 @shahbanold2 👉 @Shahbanold3 صفحه رسمی روستای شعبان در اینستاگرام https://instagram.com/shahbanold
یک گوشی موبایل پیدا شده
صاحب آن با دادن مشخصات تحویل بگیرد
شماره تماس :09307292719
پنجشنبه 23 اسفندماه کل روز نانوایی #سنگکی به صورت صلواتی پخت میکند
ناشناس
برای شادی روح امواتشان فاتحه ای قرائت شود🌹
🆔 @shahbanold
از طرف هنرستان شهید چمران روستای شعبان
🆔 @shahbanold
با سلام خدمت اهالی محترم روستای شعبان، همگی درجریان هستید سندهای دفترچه ای درهیچ کجارسمیت نداشته و تمامی سندها بالاجبارباید تک برگی باشند در غیر این صورت فاقد اعتبار میباشند.
چون کل اهالی روستا باید تک تک به ادارات مربوطه مراجعه کنند وسندهایشان راتعویض نمایند این بزرگواران تمام زحمات اینکارراپذیرفته و با یک چهارم هزینه انجام میدهند.
تقاضا داریم تمام کسانیکه در کانال هستید حتما این مسأله را به دیگر اهالی اعلام نمایید که جا نمانند.
هزینه تشکیل پرونده و نقشه برداری هر سند 670هزار تومان میباشد
مدارک مورد نیاز
اصل سند دفترچه ای
فتوکپی کارت ملی
ضمنا تشکیل پرونده در دفتر دهیاری انجام میشودو کلیه کارهای فتوکپی و..
در کافی نت صداقت شعبان، جنب نانوانی قابل انجام است
فردا ساعت ٩صبح به دفتر دهیاری مراجعه کنید
بزرگواران اینکار کاملا رسمیست
و متن فوق به قلم شورا و دهیاری روستای شعبان نوشته شده است
با تشکر شورا و دهیاری روستای شعبان
🆔 @shahbanold
فردا #جمعه نانوایی #سنگکی از صبح تا غروب به صورت صلواتی پخت میکند به نیابت از مرحوم حاج نجیب علی بخشی وپسرش مرحوم علی یار علی بخشی
برای شادی روحشان صلوات و فاتحه ای قرائت شود🌹
🔤 @shahbanold
#حذف_غذای_مراسم_ترحیم
با پیگیری های که توسط کانال شاه بان، شورا و دهیاری محترم انجام شده
در روز های آینده انشالله شاهد نتیجه تصمیم جمعی پویش حذف غذای مراسم ترحیم خواهیم بود
🔤 @shahbanold
شبنشینی و بازدیدهای شبانه در قدیم در این ماه بسیار رواج پیدا میکرد و مردم دستهدسته به خانۀ همدیگر میرفتند و تا وقت سحر دور هم مینشستند و از هر موضوعی صحبت میکردند. در این مجالس، افراد فامیل و یا دوستان دور هم جمع میشدند و با خواندن ابیاتی از دیوان سعدی، حافظ، خمسۀ نظامی، شاهنامه، فلکناز و یا داستانگویی و اجرای بازی به شبنشینی میپرداختند و صاحبخانه با چای و تنقلاتی ساده، همچون کدو، لبوپخته، گندم برشته و بعضی وقتها بادام، کشمش، گندم شیر، گردو و انگوربند، از مهمانان پذیرایی میکرد. در این مواقع، میهمانان با بازیهایی مانند «گل یا پوچ» و همچنین «زورآزمایی» همدیگر را سرگرم میکردند. اگر ماه رمضان درفصل زمستان میبود، ارزش این شبنشینیها با دور كرسی نشستن چند برابر میشد.
از قدیمالایام، برای بیدار شدن در سحرهای ماه مبارك رمضان و تشخیص وقت دقیق سحر و انجام اعمال مخصوص، از وسایل و روشهای گوناگونی استفاده میكردند. بعضی از این روشها امروزه نیز متداول هستند و برخی منسوخ شدهاند. یکی از متداولترین روشهای تشخیص سحر شناخت ستارگان سحری و موقعیت آنها در آسمان بوده است. بانگ خروس، صدای طبل و صدای مناجات از پشت بامها، جار كشیدن در كوچهها، كوبیدن در و دیوار همسایه و غیره جهت بیدارشدن از روشهای پیشین بوده که بهمرور زمان به بانگ اذان عدهای برفراز پشتبامها تبدیل گردید. دیگر مورد دعاخواندن و نیتکردن قبل از خواب برای بیدار شدن در وقت سحر بود، که این مورد را از مرحوم مادرم بهدفعات مشاهده کردم.
شاید از زیباترین خاطرات اهالی این روستا خاطرۀ سحرهای ماه مبارک رمضان باشد. در سحرها، برای بيدار کردن مردم افراد باذوق در پشتبامها شروع به سحرخوانی با صدای بلند میکردند. مضمون اين سحرخوانیها بيشتر غزليات و ابيات عارفانه، مدح و ستایش خداوند متعال و اشعاری در وصف پيامبر اسلام بود. در سکوت شبها، صدای این مناجاتخوانهای خوشذوق و خَیر در سحرهای ماه مبارک رمضان از نقاط مختلف روستا به گوش مردم میرسید. در زمانهای دور، خیلی از افراد اذان و مناجات میدادند و این غوغا و هیاهو در سحرها فضای روستا را آکنده از بانگ و فریاد میکرده است. اما اینها نه چنان وقت مشخصی داشتند و نه دائمی بودند که مردم بتوانند وقت خود را با صدای آنها تنظیم نمایند. اما در این بین بودند اشخاصی که دائمی و با عشق و اخلاص اظهار بندگی و مناجات با خدا مینمودند. بیداری در این ساعت شب و شنیدن صدای دلنشین مناجات لذت روزۀ ماه مبارک را دوچندان مینمود. این افراد در حالیکه اذان افطار و سحر را اعلام میکردند، قبل و بعد از اذان سحری به مناجات با اینگونه اشعار میپرداختند:
ســـحر بــــرخــیز و تجدید وضــو کـن به آب تـــوبه خـــود را شستوشو کـــن
اگر خــــواهی شـــوی پــــاک از پلیدی به درگــاه خـــــــدای خـویش رو کـــن
بــه شــکر نـعمتش تـا مـــــــی تـــوانی لـبت را آشـــــنا بـــــر ذکــــر او کــــن
🔤 @shahbanold
مبلغ ۱ میلیون تومان برای تعمیر سیستم گرمایشی مدرسه شهید چمران روستای شعبان
از طرف شخصی ناشناس
برای شادی روح مادر مرحومشان فاتحه و صلوات قرائت شود
🔤 @shahbanold
🔹تیزر معرفی صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان روستاییان و عشایر استان همدان
✍همه افراد ۱۸ الی ۵۰ سال می توانند با کمک ۷۰درصدی دولت عضو صندوق بیمه اجتماعي کشاورزان روستاییان وعشایر شده و از مزایای مستمری سالمندی، مستمری ازکارافتادگی، مستمری فوت سرپرست خانواده،نقل انتقال سوابق بهره مند شوند.
محل ثبت نام: نهاوند میدان امام، بالاتر از اداره فرمانداری، ابتدای خیابان تختی
۰۸۱۳۳۱۳۹۰۰۷
۰۹۱۸۹۴۶۱۱۵۳
.......................................
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
.......................................
روابط عمومی صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان روستاییان و عشایر استان همدان
فردا #پنج_شنبه نانوایی #لواشی از صبح بعد صبحانه تا ظهر به صورت صلواتی پخت میکند
به نیابت ازشهیدسیداحمدبحیرایی،سیدطاهر بحیرایی،سیدمجتبی بحیرایی وحاج چمن شجاعیان
برای شادی روحشان صلوات و فاتحه ای قرائت شود🌹
🆔 @shahbanold
امروز و فردا بعد از ظهر نانوایی #سنگکی به صورت صلواتی پخت میکند
ناشناس
برای شادی روح امواتشان فاتحه ای قرائت شود🌹
🆔 @shahbanold
قبلا در رابطه با نخریدن آجیل و کالاهای غیر ضروری تفاهم نامه بین اهالی، بزرگان و مسئولین روستا امضا شده
و خواهش داریم همچنان به آن پایبند باشید
🆔 @shahbanold
درود بر همگی
دوستان یک نکته رو در رابطه با جمع آوری کمک های مردمی باید خدمتتون عرض کنیم
اینکه با قرار دادن شماره حسابی با کمک شما بتونیم دل یک خانواده یا خانواده هایی رو شاد کنیم واقعا باعث افتخار هست و مردم روستای شعبان واقعا همیشه با لطف و اعتمادی که داشتن کمک کردند
اما به چند دلیل ما شرایط این رو نداریم که هر عزیزی شماره حسابی ارسال کنه و ما داخل کانال قرار بدیم
اول اینکه این یک مسئولیت بسیار سنگین هست
دوم اینکه این همدلی ها سالی یکبار باشه به این سرعت کمک ها جمع آوری میشه، وقتی تعداد زیاد بشه مطمئن باشید با مشکل روبرو خواهیم شد
و اینکه تعداد شماره حساب هایی که برای ما ارسال شده طی چند روز گذشته بالا هست و از آنجایی که ما نمیتونیم شماره حساب شخصی داخل کانال قرار بدیم عذر خواهی میکنیم
خواهش میکنیم شماره حساب شخصی برای جمع آوری کمک ارسال نکنید
اگر عزیزی میتونه شماره حسابی به نام روستای شعبان یا هر اسمی که نام شخص نباشه درست کنه یا راه باز کردن همچین حسابی رو میدونه به ما اطلاع بده
از لطف همگی سپاسگزاریم
🆔 @shahbanold
به مناسبت سالگرد شهادت
شهید محمد حسین علی بخشی
🔤 @shahbanold
فردا #پنج_شنبه نانوایی #سنگکی #بعدازظهر به صورت صلواتی پخت میکند
به نیابت از مرحوم محمدرضا شجاعیان فرزند گلبرار
برای شادی روحشان صلوات و فاتحه ای قرائت شود🌹
🔤 @shahbanold
یا رب به حق مصطفی ، آن شافع روز جزا بخشا گناهان مرا، استغفرالله العظیم
اذانگو و مناجاتخوانهای زمان قدیم روستای شعبان انسانهای پاک و ساده و مخلصی بودند که از سر عشق و شوق بندگی خداوند سحرهای ماه مبارک رمضان، حتی در شدیدترین بارشهای برف و باران و سرمای جانسوز، بر بالای بام میرفتند و میخواندند و از صدای خوش آنان همسایگان نیز در خواب نمیماندند و با صدای گرمشان مردم را برای نیایش بیدار میکردند و در ثواب طاعات و عبادات مردم شریک میشدند. خاصیت دیگر مؤذنين روستا در این بود که وقتی صدای اذانشان بلند میشد، همه احساس میکردند روستا زنده است و نفس میکشد. در اینجا جا دارد از مرحومین حاج ابراهیم (حاج اُرام)، مش یارمحمد (یارمد) پدر شهید علیمحمد و مش طاهرخان (طارخو) که با شورخوانی نیمهشب خود در بیدار شدن مردم روستا نقش بهسزایی داشتند یادی کنیم و برای آنها رحمت واسعه را از خداوند منان خواستار شویم.
مراسم «آب است و تریاک» همانگونه که در بیشتر نقاط ایران برگزار میشده، در این روستا هم بسیار رونق داشته و پیشینیان از این مراسم یاد و سخن زیاد به میان میآوردند. برای اجرای این کار، شخصی که مناجات میخواند دقایقی قبل از اذان برای اینکه به مردم متوجه کند که زمان اذان صبح فرا رسیده و باید دست از غذا خوردن بکشند، در پشتبامها اعلام میکرد «آب است و تریاک». این پیامی بود به خوابماندهها یا آنها که تا آن زمان موفق به خوردن سحری نشده بودند، به این معنی که هنوز برای تشنهای که آبی بنوشد، چند دقیقهای وقت باقی است. در رابطه با این «آب است و تریاک»، در میان علمای آن زمان اختلافنظر بود، چون عدهای مدت آن را برابر با زمانی میدانستند که تشنهای آبی بنوشد و برخی در حد لقمهای نان و آبخوردن میپنداشتند.
در گذشتههای نهچندان دور که وسایل ارتباطی، مانند رادیو و تلویزیون وجود نداشت، دیدن هلال ماه از ضروریات بود. از ساعتهای پرجنبوجوش ماه رمضان، غروب شب اول ماه شب شوال بود. از هنگام آفتاب تا یک ساعت بعد از شب، مردان و زنان به بالای بام خانه و تپههای مشرف به آبادی میرفتند، و در حالیکه به آسمان نگاه میکردند، سعی میکردند ماه نو را ببینند. در اکثر مواقع هم موفق به دیدن ماه نو میشدند. در اینرابطه، حقیر خود مواردی را مشاهده و به یاد دارم. ماه نو که به پایان خود نزدیک میشد، «دیدن ماه» را حکایتی دیگر داشت. حکایت محفل عاشقان بیدل است یا وصف جمع جمعیتی است که از دست ساقی، ساغر میگیرند و توشۀ راه میکنند.
چنانچه دیدن ماه نو بر بزرگان روستا ثابت میشد، پس از نماز مغرب و عشا پایان رمضان اعلام میگردید. در این هنگام، مؤذن به بالای مسجد میرفت و اذان میگفت. با شنیدن اذان مؤذن، در محلههای روستا صدای اذان بلند میشد و به این ترتیب، همگان از رؤیت ماه آگاه میشدند. اگر دیدن ماه، پس از نیمهشب از نهاوند و یا قم شنیده میشد، با اذان و همچنین نواختن و بهصدا درآمدن طبلهای حلبی رؤیت ماه اعلام میشد و چنانچه تا سحر دیدن ماه ثابت نمیشد، مردم دوباره سحری میخوردند و روزه میگرفتند و چنانچه فردا در هر ساعتی که اعلام رؤیت ماه به گوش روحانی و بزرگان روستا میرسید، همان ساعت روزه را میشکستند و پایان ماه رمضان را اعلام میکردند.
برگرفته از کتاب: « شعبان ماورای یک روستا»
نویسنده جناب آقای مراد شجاعیان
🔤 @shahbanold
ماه رمضان در شعبان قدیم
مردمان این روستا بهلحاظ کثرت آداب و رسوم در زندگی روزمره، دارای فرهنگی بسیار غنی هستند. این مردم بهدلیل داشتن پیشینۀ فرهنگی بسیار قدیمی، تقریباً برای هر مناسبتی، مراسم خاصی دارند که یکی از این مناسبتها، ماه مبارک رمضان است. بدینترتیب، قبل از فرارسیدن این ماه چهرۀ روستا دچار تغییرات میشود؛ مرد و زن با جنبوجوش و شور و حال خاصی به استقبال این ماه میروند. در گذشته، پاكیزگی تنها به محیط خانه محدود نمیگردید و به نظافت اماكن عمومی از جمله مسجد و حمام جهت برگزاری مراسم گوناگون ماه رمضان از اهمیت برخوردار بود. زنان بیشتر از روزهای معمول به نظافت خانه و حیاط منزل میپرداختند و نسبت به آمادهکردن و تمیزکردن ملزومات و مایحتاج خواربار که توسط مردان خریداری شده بود اقدام میکردند. بریدن رشته برای آش و تهیۀ حبوبات نیز از مایحتاج ماه رمضان بود. در قدیم، برای تهیۀ گوشت مورد نیاز نیز تمهیداتی میكردند، از جمله اینكه در این روستا هر سال گوسفند پرواری میكشتند و گوشت آن را بهطرق مختلف نگهداری میكردند؛ به این شكل كه یا گوشت را قرمه میكردند و یا بهوسیلۀ طناب و چوب از سقف اتاق و یا انباری میآویختند كه به این نوع گوشت قرمه میگفتند.
در امر نظافت شخصی نیز همگان اهتمام زیادی میکردند، بهطوریكه چند روز قبل از ماه رمضان، حمام عمومی روستا شلوغتر از هر موقع دیگر میگردید و در واقع، مردم خود را طاهر میكردند. حمامچی روستا هم از یک هفته به ماه رمضان به تعمیر و نظافت حمام عمومی میپرداخت و اهل روستا قبل از ورد رمضان باید به حمام میرفتند و خود را تمیز و مرتب میکردند و غسلی بهنیت رهاشدن از تعلقات دنیوی و آمادگی اطاعت پروردگار بهجا میآوردند. همین امر باعث کثرت جمعیت در این محل میشد و دو سه روز آخر ماه شعبان، مخصوصاً روز آخر این ماه، حمام عمومی روستا رونق فراوانی مییافت و پر از جمعیت میشد.
در اینجا باید به این موضوع هم اشاره شود که ورود این ماه به روستا حسنات بسیاری داشت و بر روابط اجتماعیفرهنگی اثر فراوانی میگذاشت. چون در این هنگام، کسانیکه بهنوعی از هم کدورت داشتند سعی میکردند حداقل این ماه را با هم آشتی کنند و خیلی از مردم در امر آشتیدادن دیگران پیشقدم میشدند.
از دیگر مراسمات خوب و پسندیده در آستانۀ ماه مبارک رمضان، عیادت از بیماران بود؛ بستگان و اقوام و دیگر افراد با بردن هدایایی برای بیمار، خداوند را به این ماه عزیز قسم میدادند تا بیمار شفا یابد. همچنین چنانچه خانوادهای استطاعت مالی نداشت، دیگران سعی میکردند حداقل وسایل رفاهی نسبیاش را آماده کنند. متداولترین سنتی که در این روستا رواج داشت پختن و تهیۀ نان مخصوص «فتیر» بود.
سنت حسنۀ افطاریدادن در میان مردم روستا از همان روزهای آغازین ماه مبارک رمضان آغاز میشد. همچنین علاوه بر شبنشینی اهل روستا به دادن افطاری به فامیل و آشنا هم مبادرت میکردند. اما در این ضیافتها سفرههای افطارشان ساده و بیتجمّل، ولی زیبا، آراسته و پربرکت بود و در سفره هایشان، قناعت موج میزد. پخت غذاهای محلی و افطاریدادن به دوستان و آشنایان یکی از آداب و رسوم این ماه است که با پخت غذاهای خوشمزه از قبیل شامی کَوُ (کتلت)، حلیم، آبگوشت، آش رشته، آش ترش، ترخینه، آش گندم، روغن محلی با نان فتیره، که «چنگال» نامیده میشد، بهیادماندنیتر میشد. یکی از غذاهای سحر در قدیم دیزی تنوری بود؛ همۀ خانوادهها در خانه تنوری داشتند و در این ماه یکی دو ساعت به شب مانده، دیزی سفالی خود را از گوشت و نخود و لوبیا و عدس و آب پر میکردند و در این تنورها قرار میدادند تا با حرارت تنور پخته شود. خوابیدن در زیر کرسی این تنورها ناگفته نماند. بوی دلنشین دیزی تنوری تا سحر فضا را آکنده از بوی دلنشین میکرد و مشام را نوازش و ذائقه را تحریک میکرد.
همچنین از رسوم اولیۀ این ماه این بود که زنان با هیجان خاصی سجادههای خود را به مسجد میبردند و همانجا به صف پهن میکردند تا مدت یک ماه را در آنجا نماز برپا کنند. ضربالمثل «مهرش را به مسجد گذاشته» از همین عمل گرفته شده است.
🔤 @shahbanold
درود بر مردم شریف روستای شعبان
طبق نظر سنجی که انجام شد در خصوص لغو پذیرایی ناهار و شام در مراسمات ختم و ترحیم ٨۴ درصد موافق با لغو این رسم شدند و١۶ درصد مخالف که اکثریت با لغو موافق بودند
و ما خواهش میکنیم از بزرگان و مسئولین روستا که نظر خودشون رو اعلام کنند و با مردم روستا همراه شوند.
بر آن هستیم تا به لطف خداوند متعال و همکاری و همیاری شما خوبان، که پذیرایی ناهار و شام توسط بازماندگان و نخوردن غذا که در مجالس ترحیم باب شده را لغو کنیم و همچنین با همکاری شما، عدمِ چاپِ آگهی عرض تسلیت، نصب پارچه و بنر های زیاد و... توسط مهمانان و شرکت کنندگان و غذا نخوردن در مراسم ختم و همچنین نه به بستههای پذیرایی که اخیراً مرسوم شده و در مجالس ختم میدهند، با همیاری و همکاری شما اجرایی کنیم.
هم روستایی عزیز و گرامی؛ بیاییم با هم این رسمهای غلط را در جامعه ریشهکن کنیم.
انسانیتر و بهتر آن است که همسایهها و فامیل وابسته، تا چند روز در منزل خود غذا پخته و برای خانوادهی عزادار ببرند که متأسفانه در جامعه ما به این شکل اشتباه تغییر یافته که خانواده عزادار علاوه بر غم و غصهی فقدان عزیز از دست رفته، همزمان باید به فکر تدارک پذیرایی از مهمانها هم باشند که با وضعیت اقتصادی فعلی، برای بسیاری از خانوادهها بار مضاعفی است که باید در آن شرایط بحرانی به دوش بکشند. حتی اگر بازماندگان، مشکل مالی هم نداشته باشند، بار روانی تدارک دیدن و آبرومند ظاهر شدن در انظار هم در آن شرایط یک بار اضافه است؛ علاوه بر این از نظر انرژی، خوردن غذایی که با این شرایط روحی و گاهی هم با نارضایتی، تدارک دیده شده، برای سلامتی نیز میتواند مُضر باشد.
بیاییم با شرکت در مراسم تشییع جنازه و با نخوردن غذا و... در این مراسمات و پیوستن به این پویش، این رسم را تغییر دهیم و دعای خیر خانوادهای که مشکل مالی دارد، بدرقهی راهمان کنیم.
اگر کسی قصد دارد در راه عزیز سفر کرده خود هزینه ای انجام دهد، میتواند به آبادانی روستا کمک کند، یا به فقرا روزی رساند و هزاران راه دیگر که هزار برابر ثوابش بیشتر از ناهار و شامی هست که به افرادی داده میشود که همگی دستشان به دهانشان می رسد.
خدا را شکر که سطح سواد جامعه آن قدر بالا رفته که تقریباً همه میدانند که روح فرد متوفی، به انرژی معنوی دعا نیاز دارد نه غذا و نصب بنر یا... چون دنیای بعد از مرگ با دنیای فیزیکی ما متفاوت است. بیاییم با لغو و حذف این مراسمات از خودمان شروع کنیم و این حرکتِ زیبا را به یک فرهنگ و رسم تبدیل کنیم.
نخوردن غذا در این مراسم، به تدریج این قضیه عمومیت پیدا میکند و انگیزه تدارک غذای مراسم ترحیم کاهش مییابد و به مرور این رسم برچیده میشود و با تبدیل اینموضوع به یک فرهنگ دعای خیر خانوادهای که مشکل مالی دارند شامل حال میشود.
از همراهی شما سپاسگزاریم
🔤 @shahbanold
لطفا دیگه واریزی انجام ندید
مبلغ مورد نیاز تامین شد
از لطف همگی سپاسگزاریم ❤️
🔤 @shahbanold