shahbanold | Unsorted

Telegram-канал shahbanold - شاه بان(شعبان)

1548

اخبار📊،عکس ها📷،آهنگ🎵،ومطالب📚خودتونو در رابطه با روستای شعبان به این ایدی ها بفرستید 👉 @shahbanold2 👉 @Shahbanold3 صفحه رسمی روستای شعبان در اینستاگرام https://instagram.com/shahbanold

Subscribe to a channel

شاه بان(شعبان)

٩. سیاهه
بعد از بردن خرج یه شوهه، برعکس در همان منزل خانواده ی عروس شروع به آوردن جهیزیه به خانه ی داماد می کردند. در این هنگام بزرگان دو طرف جهیزۀ عروس را قیمت گذاری میکردند که به آن "سیاهه و یا سیه صنوق" میگفتند. در پایین، طبق رونوشت از صورت کامل یک جهیزیه متعلق به یکی از افراد روستا که مربوط به سال ۱۳۴۸ میباشد بدین شرح سیاهه شده است: "چراغ توری یک عدد ۸۱ تومان، چراغ گردسوز یک عدد ۹ تومان، رختخواب یک دست ۳۴۰ تومان، یخدان (صنوق) یک جفت ۹۰ تومان، وسایل میان یخدان ۳۸۰ تومان، قالیچه دستباف دو قطعه ۱/۵×۲ متر ۴۵۵ تومان، چوب لباسی دو عدد ۱۵ تومان، سفره نجمه یک عدد ۳۰ تومان، قند شکن یک عدد ۷ تومان، انبر یک عدد ۳ تومان، وسایل سفره ۶۵ تومان، پشتی دو عدد ۷۰ تومان، سماور نفتی یک عدد ۱۲۰ تومان، پرده یک جفت ۴۳ تومان، چوب پرده یک جفت ۱۱ تومان، مجمعه و سینی مسی دو عدد ۱۶۰ تومان، آیینۀ بزرگ یک عدد ۸۰ تومان، ذغالدان و انبر دو عدد ۷ تومان، دیگ مسی یک عدد ۴۵ تومان، قابلمه مسی یک عدد ۲۱ تومان، جام مسی شش عدد ۱۹تومان، طشت حمام دو عدد ۳۸ تومان، بقچه حمام و سجاده ۱۸۰ تومان، لباس داماد ۱۶۰ تومان، جوراب پشمی ۲۰ جفت ۱۲۵ تومان(در یخدونی عروس)، کیسه حمام ده عدد ۴۵ تومان، کیسه پول ۲۰ عدد ۲۱ تومان(سوغاتی عروس)، جمع مبلغ ۲۴۱۰ تومان تمام.
لازم به ذکر است در این مواقع معمولاً قیمتها را بیشتر از حد معمول قید میکردند. پس از توافق طرفین بر سر قیمت گذاری پدر یا بزرگ داماد لیست ارزش یافته ی جهیزیه را امضاء می نمود. چقدر دعوا و اختلافات که بر سر همین قیمت گذاری بروز می داد، اما با وساطت ریش سفیدان موضوع به خوبی ختم به خیر میشد. بعد از اتمام این همه کش و قوسها لوازم كم حجم عروس را بر روی چندین مجمعۀ مسی یا سینیهای بزرگ مسی بر سر بانوان جوان و دوشیزگان قرار میدادند و اثاثیه های سنگین تر توسط مردان حمل می گردید، و بدین گونه همۀ این جهیزیه با هلهله و شادی به خانه داماد انتقال داده و در آنجا چیده میشد و اتاق جدید عروس و داماد آینده را تشکیل می داد؛ حتی بودند کسانی که تمام عمرشان را در همین یک اتاق سپری کردند. 
ادامه دارد..

برگرفته از کتاب شعبان ماورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان

🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

حضرت علی(علیه السلام): «إِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَرائِضِ فَارفَضُوها؛ هنگامی که مستحبات به واجب‌ها زیان می‌رسانند، رهایشان کنید».(۵) .

« كَفَى بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ يُضَيِّعَ مَنْ يَعُول‏ ‏(1) ‌؛در گنه كاري شخص همين بس كه وي حقوق افراد تحت تكفل خود را ضايع سازد»
يا امام رضا (ع) مي فرمايد:« لَا تَبْذُلْ لِإِخْوَانِكَ مِنْ نَفْسِكَ مَا ضَرَرُهُ عَلَيْكَ أَكْثَرُ مِنْ نَفْعِهِ لَهُم‏ (2) ؛ چيزى كه ضرر نداشتنش براى تو، بيش از نفع آن براي ديگران است ، به رفقايت بذل مكن.
باسمه تعالی
مراسم ختم به قول معروف، شتری است که درِ خانه همه می خوابد، اما رتق و فتق این مساله امروزه هزینه های گزافی را روی دوش خانواده ها گذاشته است.

مراسم ترحیم در گذشته های نه چندان دور، بسیار ساده و بی آلایش برگزار می شد و عزاداران از مهمانان با خرما و حلوا پذیرایی می کردند اما امروزه آنقدر در ظواهر برگزاری یک مراسم ختم و سفارش تاج گل و استند و... غرق شده ایم که اصل کار را فراموش کرده ایم، حتی این روزها شرکت ها و موسساتی ویژه طراحی و اجرای مراسم ختم راه اندازی شده که حتی برای گریه کردن بر سر مزار هم افرادی را به استخدام درمی آورند، اجرای گروه موسیقی ویژه مراسم ترحیم هم به تشریفات مراسم ترحیم اضافه شده است.
خرید قبر، هزینه غسل، تابلوی موقت بالای مزار، سنگ قبر، عرشه خوان و اکو، سالن سوگواری، اعلامیه ترحیم،‌ کارت دعوت، بنرهای اعلام همدردی و... تنها بخشی از هزینه‌ های هنگفت مردن است که ورثه را به‌ شدت آزار می ‌دهد؛ امروزه مراسم تدفین از مراسم عروسی گران تر شده و هزینه های مراسم ختم، مصیبت خانواده عزادار را دوچندان کرده است.
با توجه به وضعیت مالی و اقتصادی جامعه خواهشمندیم این مراسم ختم که مدتی بود از مراسم سوگواری حذف شده بود این مراسم را دوباره از سر نگیرید. 
افرادی هم که دوست دارند خیرات بدهند میتوانید
1- کمک به مسجد برا بازسازی غسالخانه و دیگر خرج های مسجد کنند
2- کمک به آبادانی روستا
3- خرید جهیزیه برا جوانان
4- استخدام یک جوان به نیابت از مرحوم
قسم به خداوند متعال و قسم به خون پاک شهدا این درخواست هیچگونه خصومت با شخصی نیست و فقط برای رفاه حال مردم عزیز شعبان است .
این متن به درخواست اهالی روستا و شورای اسلامی روستای شعبان و دهیاری در کانال درج گردید است .

"یاایها الذین امَنوا اتقوا الله وَلتَنظُر نفس ما قََدمت لِغَد و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون"

" اَلا ای اهل ایمان خدا ترس شوید و هر نفسی (در کار دنیای خود نیک) بنگرد تا چه عملی برای فردای (قیامتِ) خود پیش می فرستد و از خدا بترسید که او به همه (نیک و بد) کردارتان به خوبی آگاه است"

کاربران گرامی (اهالی روستای شعبان) اگر موافق این متن هستید پست را لایک کنید
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت  مرحوم سردار کاشفی نبرد را خدمت خانواده محترمشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای بازماندگان صبر و سلامتی خواهانیم

از طرف کانال شاه بان و اهالی روستای شعبان

🆔
@shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

#صدای_مردم
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

۶.جال نِشو (جوان نشان)
اولین مراسم شب عروسی در این روستا برگزاری مراسم (جال نشو) است که در لغت به معنی جوان نشان میباشد و بر اساس همین نام، معمولاً جوانان و اقوام از طرف داماد در این شب دعوت میشوند. امروزه در عروسی ها دیگر از آن شادیها و نواهای بومی خبری نیست؛ همه چیز مدرن شده است حتی رقصهای محلی هم به قول خودشان بی محتوا شده و جایش را به رقصهای وارداتی داده، که هیچ یک از حرکات آن برای اهالی معنایی ندارد.
حتی رفتن به جشنهای عروسی دیگر حال و هوای گذشته را ندارد کمتر خانواده ای را میبینی که سنتهای قدیمی را در جشنها اجرا کند اکنون آن قدر مراسم ازدواج تشریفاتی و تجملاتی شده است که جشنهای سه یا چهار روزه و یا هفت شبانه روزۀ سابق در یک شب و در یک تالار جمع وجور می شود و به علت بی حوصلگی همه اصرار دارند زودتر شام را میل کنند تا فوری به منزل خویش برگردند.

٧.حنا ونو (حنابندان)
در این شب افراد بیشتری از شب قبل دعوت میشوند در قدیم خانواده داماد بعد از این که مهمانان شام را صرف کردند، حنا و لوازم مربوطه را بر روی مجمعه سینی بزرگ که به آنها «خُونچه» میگویند قرار میدادند و به همراه مدعوین حاضر پیاده و با نور چراغ زنبوری به منزل عروس می فرستادند. گرچه در تمام این رفت و آمدهای کاروان عروسی صدای رقص و مطرب به گوش می رسید اما همیشه چاووش خوانی هم برقرار بود که بیشتر مواقع شخص جلودار که معمولاً چراغ زنبوری را روی دستها بلند کرده بود چنین میخواند:
بارالها نشود لال به هنگام ممات

هر زبانی که فرستد به محمد صلوات

چون در قدیم عروس و زنان شرکت کننده دستشان را به ظرف حنایی که دور مراسم گرداننده میشد رنگ میکرده اند این شب بدین نام معروف شده است "حناونو" یا حنابندان یکی از آداب و رسوم عروسی در نزد مردم این روستا میباشد که از دیرباز همچنان رواج داشته است، جشن حنابندان مراسمی است که به طور رسمی در خانه ی پدری برگزار میگردد. در این رسم، دست و پای عروس و داماد را حنا زده و دختران دم بخت باقیمانده حنای عروسی را به نیت خوش یمنی به دست و پای خود می‌زدند. 
در رابطه با این حنا مردم روستا اعتقاد داشتند که حنا گیاهی از بهشت و جنت میباشد و با خود نشانه ای از شادی مهر و نیکبختی همراه دارد و برای تبرک، زینت و همچنین دارو از آن استفاده زیادی می‌کردند. در آن روزگار رسم بود که حنا را غالباً با گلاب یا آب خیس می کردند. در قدیم، زنهای سالمند برای پوشیدن سفیدی مو شب موقع خواب به سرشان حنا میبستند و صبح زود پیش از آفتاب حمام میرفتند و حنا را می شستند.
ادامه دارد..
برگرفته از کتاب شعبان ماورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

زبان لری
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

میزان بارش ۲۴ ساعت گذشته ایستگاه های هواشناسی استان همدان
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

♦️زلزله
نهاوند را لرزاند

زلزله ٣/٣ ریشتری، مرکزیت  گیان نهاوند



🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

عمری گذشت و یوسف ما پیرهن نداشت  
 این لالۀ به خون نشسته دریغا كفن نداشت

عمری گذشت و خنده به لب های مادرم      
 خشكیده بود و میل به دریا شدن نداشت

عـمری هـمـیـشه قـصـۀ نـقـاشـی ام شده        
 مردی كه دست در بدن و سر به تن نداشت

حـالا رسـیـد بـعـد هـزاران هـزار روز       
 یك مشت استخوان كه نشان از بدن نداشت
بسم رب الشهدا و الصدقین
فردا چهارشنبه پیکر پاک شهید گرانقدر احمد ظفری اهل روستای باباقاسم به شعبان می آید.
همگی رأس ساعت ۵ عصر به استقبال این شهید گرانقدر خواهیم رفت.
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

مراسمات ازدواج در شعبان قدیم

شکل گیری آداب و رسوم عروسی در خانواده های این روستا بر اساس فرهنگ و مجموعه باورها و اعتقادات، آداب و رسوم و سنتهای خاص این سامان بوده است که هر کدام از آنها دارای ریشه های تاریخی و کارکردهای مشخصی بوده و هستند مراسمات عروسی در این روستا در گذشته با آداب و سنن بسیار زیادی همراه بوده است که امروزه خیلی از آنها یا تغییر کرده اند و یا به کلی منسوخ شده اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگرچه در تغییر سنت عروسیها تاثیر موارد بیشماری دخیل بوده است اما به علت نفوذ فرهنگ بیگانه در فرهنگ اصیل روستا بیشتر این
مراسمات جایگاه خود را از دست داده اند. این روستا در نواحی غرب ایران و در دامنه های زاگرس همچون دیگر اقوام این دیار از پیشینه ای بسیار کهن بر خوردار است و در کنار این اقوام زاگرس نشین با فرهنگ و آداب بسیار غنی زندگی کرده است هر دو گروه قومی "لر" و "کرد" اصالتاً ایرانی هستند و خاستگاه نژادی و فرهنگی مشترکی دارند و تردیدی نیست که بخشی از جمعیت لرها، همانند کردها، بازماندگان قوم ماد هستند. به همین دلیل در طول تاریخ روابط و مناسبات مختلفی میان این دو گروه بزرگ قومی برقرار بوده است اگرچه پیوستگی نژادی، فرهنگی و تاریخی لرها و کردها را نمیتوان انکار کرد و هر دو گروه ایرانی هستند و بخش بزرگی از جمعیت آنان بازماندگان ساکنان قدیمی ایران زمین هستند اما علیرغم خاستگاه واحد و مشترکات فراوانی که دارند در طول تاریخ به ویژه در عروسیها این دو گروه هویتی مستقل داشته و به عنوان دو گروه قومی با مراسماتی مجزا از هم تفکیک شده اند اما این روزها متأسفانه برخی افراد به عنوان کرد تجزیه طلب با تبلیغات کاذب و القاء فرهنگ خود به دیگر اقوام، مخصوصاً لرها، به منظور ملت سازی و افزایش جمعیت خود سعی میکنند اهداف شوم خود را به دیگران تحمیل کنند. گرچه این تحرکات سیاسی از سوی عده ای مخرب تبلیغ میشود اما این موضوع عمومیت ندارد. برای نمونه، محقق برجسته و پرتلاش کرد سنندجی، سید عبدالحمید حیرت سجادی، در کتاب "شاعران کرد پارسی گوی" بیش از ۱۲۵۰ شاعر کرد را که اشعاری پارسی داشته و شاعران پارسی گوی بوده اند، معرفی مینماید. آنها تمامی مناطق کردنشین ایران را شامل میگردند. این شعرا نه با زور و تفنگ و اسلحه و فشار حاکمان، که خود آزادانه به پارسی شعر گفته و در این وادی مهم قدم گذارده اند. حال با توجه به توضیحات بالا بدون در نظر گرفتن مسائل شرعی و اجتماعی اگر فقط از دید فرهنگی به موضوع نگاه کنیم، متأسفانه مشاهده میکنیم این روزها در بعضی از عروسی های این روستا، در خارج از منزل و حیاط حتی در وسط آبادی، به اجرای آهنگ و رقصهای ناآشنا و بی محتوا و به دور از فرهنگ اجداد خود می پردازند که هیچ کدام از اهل روستا و حتی خودشان نه معنای شعرها و آهنگها را میدانند و نه بلداند با صوت آن آهنگها رقص موزون به جا آورند.
اینها به علت تبلیغات مسموم و رانده شده از فرهنگ خود و به دلیل ندانستن، دست به در هم ریختن بعضی از ترانه ها و رقص های لری زده و در شکل یا محتوا و معنای یک ترانه تغییراتی ایجاد کرده اند، و همچنین در حرکات رقصها نیز جابه جاییهای فراوان و نامناسبی را انجام داده اند که نتیجه اش
چیزی شده که امروز شاهد آن هستیم. امیدوار ایم اعتقادات و رسوم بیگانه تمدن ما را مرعوب و مقهور خود نکند و روشی را که نیاکان ما طی کرده و سبب خوشبختی و کامروایی آنان شده، در سر لوحه زندگی خود قرار دهیم و همیشه سعی کنیم به راهی قدم نگذاریم که وسیله نابودی فرهنگ و آیین پسندیده دیرین اجدادمان فراهم شود.
اما هنوز نیز میتوان در پی یادآوری آن مراسمات ناب شعبان قدیم، اصلی ترین مفاهیم فکری را در شکل گیری کالبد اعتقادی خانواده ها به نمایش گذاشت و شاهد حفظ آداب و سنن مفید در زندگی و سنتهای ایرانی اسلامی و بومی این روستا شد. روش تحقیق توصیفی است و اطلاعات با استفاده از روش میدانی و مشاهدات و همچنین از ریش سفیدان حاضر و یا فوت شدگان عزیز به دست آمده است. در این موضوع هر آنچه که مقدور بوده است گردآوری گردیده که بدین شرح تقدیم حضورتان میگردد...
ادامه دارد...

برگرفته از کتاب شعبان ماورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 13
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 11
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 10
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 8
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

به تعدادی نیروی کارساده سن ۲۰  سال تا۴۰ سال، با گواهی عدم سو پیشینه نیاز هست
با بیمه ومحل استراحت شبانه روز همراه شام ونهار وحقوق ۱۰ میلیونی


آدرس :شهرک صنعتی اشتهارد . بلوار دکتر حسابی غربی . بعد از چهاراه نظامی گنجوی  اولین خیابان دست راست . خ ریحان سه . خ ارغوان چهار انتهای خ . شرکت صنایع نورد فولاد هما
فقط تا دوشنبه فرصت هست
شماره تماس : 09121380365

🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

#صدای_مردم

با سلام و خسته نباشید به خدمت مدیر کانال شاهبان و هم روستایی های عزیز صدای مردم مظلوم کوچه باغ بشنوید

خداوند برکت نمیدهد به مال و اموال شخصی که نارضایتی و نفرین مردم پشت سر آن باشد

اهالی و همسایگان  کوچه باغ چندین سال هست واقعا از دست یه عده بی فکر و مردم آزار واقعا کلافه شدن که میان گیاه خشک های خود را به پشت منزل های مسکونی از آن طرف روستا  یا پایین آبادی میان گیاه خشک را واقع در کوچه باغ میندازن واقعا همه کلافه هستن که وقتی هوله میکنن نه میتونیم نفس بکشیم نه میتونیم تو این روزگار گرم تابستان پنجره باز کنیم نه میتونیم کولر روشن کنیم که خاکش میاد داخل خونه نه میتونیم لباسی پهن کنیم قد طناب تو حیات هامون میگید ما چه گناهی کردیم ؟؟ از دست یه عده مردم آزار آیا مسلمانی این هست؟؟😔
فقط این یه تعدادی هم هستند هرساله ثابت هستند میارن بخدا اگه یکی بره پشت خانه های خودشان اینجور گیاه بریزه  هوله کنند صد شکایت از شخص میکنند می بخور،منبر بسوزان همسایه آزاری نکن
آخه مگر خرمنجا هست پشت اون خونه های مسکونی یا تو باغ خودتون بندازید  یا سر پشت بام خودتان خشک کنید که نمیکنید  چون چیزی هست برا خودتون نمیپسندید برا اون مردم بدبخت میپسندید

خواهشنمدیم جناب مدیر دلسوز و شورا پیگیری کنند الان مردم کوچه باغ هم استشهاد با همکاری شورا گرفتند که پیگیری قانونی شود چند سال هست بجهت آشنایی و هم روستایی انجام نشده این کار ولی امسال واقعا همه دیگه نمیتونیم طرف مشکل تنفسی آسم داره دیگه خون جگر میخورد آنکس که حیایی دارد
ارسالی کاربران
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

٨.خرج یه شوهه

سابق بر این، ظهر روز سوم عروسی، اقوام و بستگان بیشتر و یا تمام اهل ده دعوت می شدند. بعد از صرف ناهار، مبلغی پول و قوت و غذا و لوازمی که بر ذمه ی داماد گذاشته میشد تحت عنوان "خرج یه شوهه" یا کمک هزینه انجام جشنهای عروسی در این روز به خانواده عروس هدیه داده می شد. این هدیه به نوعی شیربها را در اذهان تداعی می‌کرد. بنابراین، میشود گفت «خرج یه شُوهَه» که به خانواده ی عروس تقدیم میگردید به نوعی همان شیربها بود که دربارۀ مقدار آن قرار و قاعده مشخصی تعیین نمیشد چون مقدار و اندازۀ آن را عرف و سنت عامه تعیین میکرد. لازم به ذکر است شیربها از آیینهای ازدواج ایران است که پیشینه ای کهن دارد و در منابع عصر ساسانی از وجود این رسم سخن به میان آمده است.
طبق اسناد موجود، مقدار این هدیه یا شیربها در دههٔ چهل در این روستا به طور متوسط عبارت بوده است از "هزار تومان نقد، یک رأس گوسفند، حدود هشتاد کیلو آرد (یک بار)، یک من نخود، پنج من قند، سه کیلو چای، پنج کیلو شیرینی، چهار کیلو روغن اعلا، شش کیلو برنج، دو زردچوبه، یک بار چوب هیمه، دو بسته ی ده تایی کبریت، یک بشکه ی بیست لیتری نفت،سه کیلو صابون، پنج کیسه حنا، شاخ نبات، بیست و چند نخ سیگار، توتون چپق چهار بسته، نقل، آجیل و یک کت مخمل به عنوان خلعت برای مادر عروس"
بارهای آرد و هیزم توسط الاغ و لوازم برشمرده بالا به همراه لباسهای عروس توسط مجمعه های گرد به وسیلهٔ زنان از طرف خانواده داماد روانه خانه عروس میشد، دست و پا و پیشانی گوسفند مربوطه به شکلی زیبا با حنا و رنگ تزئین میشد پارچه ای بلند و رنگارنگ و آیینه ای که بر گردن او میبستند به این مراسم جلوه ای خاص میداد،  تمام این وسایل به صورت گروهی با همراهی مردان و زنان و نوازندگانی با ضرب و کمانچه و سینی حاوی اسفند راهی خانه عروس میشد. این کالاها و اجناس ارسالی توسط داماد را اصطلاحاً خرج یه شو هه می‌گفتند، در پایان، تمام ارقام این کاروان پرماجرا در هیاهوی مردم و آوای ساز و دهل و رقص نزدیکان عروس و داماد در خانه پدر عروس به زمین گذاشته میشد، در آخر پدر عروس مقداری از پول فوق را به عنوان ته کیسه پس میداد چون معتقد بودند ته کیسه موجب خیر و برکت است. و حتماً باید مقدار کمی از پول را به خانواده داماد پس داد. 

ادامه دارد

برگرفته از کتاب شعبان ماورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

#آگهی_ترحیم

🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

#آئین_چهلم
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

#اولین_سالگرد
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

۵. تدارکات عروسی
بررسی در ازدواجهای قدیمی شعبان نشان از مشارکت افراد مختلف در برگزاری مراسمات عروسی و برپایی جشنها دارد ،تا آنجا که همین حس همکاری باعث شده بود خانواده های قدیم این روستا نه یک یا سه روز، بلکه هفت شبانه روز مراسم جشن و پایکوبی و پذیرایی را ادامه دهند. ولیمه علاوه بر این که یک سنت حسنه اسلامی است دارای کار کرد انسجام و وحدت بین اقوام عروس و داماد نیز به شمار می‌رود. 
در تمام عروسیهای قدیم، همکاری و صمیمیت خودنمایی میکرد؛ فامیل نزدیک داماد و همه همسایگان چند روز مانده به روز عروسی در خانه داماد جمع میشدند و هر کدام مشغول کاری میشدند. این افراد دست به دست هم میدادند تا کارهای عروسی به بهترین طریق برگزار شود. اهالی روستا چون غذای عروسی را که آبگوشت بود و به "گوشت آو" معروف بود، خودشان می پختند آشپز مربوطه را انتخاب میکردند و با کمک همدیگر اجاقهای بزرگ گلی را به پا می‌کردند، و برای آتش زیر دیگ ها همۀ جوانان فامیل با تبرهای خود جمع میشدند، و با شادی و شعف از صحرا هیزم مورد مصرف عروسی و "خرج یه شو هۀ" عروس را به منزل می‌آوردند. در این تعاون و همکاری، زنان فامیل هم از چندین روز قبل گرد هم می آمدند تنور نان را با آتش گرم می کردند تا در پخت نان عروسی سهیم باشند و کارهایی از این باب را زودتر انجام میدادند تا هنگام اجرای مراسمات بتوانند کارهای عروسی و حضور در آن را با خیالی آسوده انجام دهند. در ضمن خانواده داماد هدایایی از قبیل پیراهن و چادر و غیره را که از قبل برای بستگان نزدیک خویش و پدر و مادر عروس تهیه کرده بود چند روز پیش از عروسی به این افراد پیشکش می کردند. قابل ذکر است تمام جشنها و مراسمات عروسی، در خانه داماد و عروس به طور مجزا برگزار می گردید.

در زمانهای قدیم چون چاپ کارت دعوت مرسوم نبود دو نفر بزرگ تر، یکی از خانواده داماد و دیگری از خانوادۀ عروس درب خانه مدعوین هر دو طرف میرفتند و اهل و عیال آن خانواده را برای شرکت در جشن عروسی دعوت می‌کردند. اما کسانی که در جاهای دورتری زندگی میکردند توسط نامه دعوت میشدند. بدین طریق تعداد زیادی از فامیل و آشنایان و همسایه ها به یک مجلس باصفا دعوت میشدند.
مراسمات عروسی معمولاً شامل ۱۶ بخش تحت عناوین جال نشو، حمام عروس، حنابندان، خرج یه شوهه،،جهاز عروس،خلعتی داماد، حمام داماد ،داواتانه، عروس برون، پیش باز عروس، حجله بستن برای عروس در خانه داماد، دست عروس و داماد را در دست هم گذاشتن، رونمایی شب عروسی، نماز شب زفاف، شام عروس و داماد، و پاییدن عروس و داماد از پشت حجله می بود که بدین گونه توضیح داده می شوند...
ادامه دارد
برگرفته از کتاب شعبان مارورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان

🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

٣.دوما سلام (داماد سلام)

معمولاً دو هفته و یا ده روز پس از مراسم شیرینی خوران، از طرف خانواده داماد مقداری مواد غذایی شامل برنج ،روغن، گوشت و نخود برای خانواده عروس فرستاده میشد و در یک شب معین، داماد به همراه بزرگان فامیل شام به خانوادۀ عروس میرفتند که با آن "دوما سلام" می گفتند. در این شب، همۀ اقوام داماد هدیه ای به عروس میدادند و متقابلاً از طرف خانودۀ عروس به داماد هدایایی شامل پیراهن و زیر پیراهن و به تمام اقوام داماد یک نعلبکی نخود و کشمش و به بزرگان هر خانواده یک جفت جوراب کادو می دادند. چند روز پس از این، در مراسمی به نام" عروس دیدنی" از سوی خانواده داماد چندین زن خانواده به خانۀ دختر میرفتند و هر یک به قدر امکان قدیم ها چند قرآن و بعداً چند تومان به عروس هدیه می‌دادند.

٤. رخت ورداشده (رخت برداشتن)

چند روز قبل از عروسی، خانواده ی عروس و داماد در یک روز خاص برای خرید به شهر می‌رفتند. نکته قابل توجه در این مراسم این بود که تمام اقوام دو طرف هم باید به این خرید دعوت میشدند؛ در سابق، اگر یکی از فامیل را دعوت نمیکردند، باعث کدورت و ناراحتی شخص مربوطه می گردید، و حتی باعث عدم حضور او در عروسی میشد. هنگام این خرید، خانواده داماد لباسها و وسائل عروس و متقابلاً خانواده عروس لباس و لوازم شخصی داماد را تهیه می کردند که این لباسها و لوازم خریداری شده در هنگام حمام رفتن و شب حنابندان و همچنین شب عروسی مورد استفاده عروس و داماد قرار می‌گرفت، همچنین خانواده عروس و داماد هر کدام به صورت مجزا برای اقوام خویش کادویی میخریدند که به آن "خلعت"می گفتند.
معمولاً عقد كنان بدون اجرای مراسمی در این روز بسیار ساده و بی آلایش در شهر نهاوند اتفاق می افتاد که به آن "نکاح کُنُو" می گفتند.
ادامه دارد..

برگرفته از کتاب شعبان ماورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان

🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

۲. شیرینی خوران
وقتی توافق اولیه بین طرفین حاصل میگردید خانواده دختر و پسر و بزرگان اقوام دو طرف در یک روز خاص جهت خرید طلا و لباس عروس به شهر نهاوند میرفتند و بعد از خرید و مراجعه به روستا شبی را برای قند شکستن یا شیرینی خوران تعیین میکردند، چون مراسم خواستگاری شبانه و تقریباً مخفیانه صورت میگرفت یک نفر جلودار با به دست گرفتن چراغ فانوس و یا زنبوری پیشاپیش جلوی کاروان خواستگاران حرکت میکرد. در حالی که اقوام داماد این کاروان را همراهی می کردند، زنان کله قندی را که میان کاغذ کادو پیچانده شده بود به همراه طلا و جواهرات آیینه و شمعدان، لباس و کفش برای عروس، نخود و کشمش و سنجد در طبق های مجمعه گذاشته و بدون حضور داماد به طرف خانه ی عروس حمل میکردند. 

در این شب، در صوت موافقتهای بعدی، همان کله قند را به صورت سمبلیک میشکستند و در این حال همه کف می زدند و تک تک مبارک باد می گفتند. آن بخش از کله قند که در دست آن بزرگ فامیل بود به او تعلق داشت که بعداً آن را به داماد تحویل میداد و داماد هم هدیه ای از قبیل جوراب و یا دستمال به آن فرد میداد، این عمل را (قن اِشکه) می نامیدند در این شب، قول و قرارهای مربوطه را تعیین میکردند. در زمانهای بسیار دور، این قرارداد به صورت شفاهی بود و قول و سخن طرفين محترم و به منزله سند و امضا بود مقدار مهریه در این شب مشخص میشد، مقدار این مهریه را موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده تعیین میکرد، هنگامی که دختر از طبقه و قشر بالاتری بود میزان پشت قباله وی بیشتر میشد. در این روستا، رسم بود کسانی که زمین داشتند یک یا دو جریب و یا کمتر به پشت قباله عقد عروس میزدند که تا رعایت حقوق اجتماعی زن و قدرت بخشیدن به او باشد، اما زنان در خانواده هرگز از این نکته و مالکیت خود یادی نمیکردند و این مالکیت زن  نقش و تأثیری در روابط درون خانه ها نداشت و فاقد قدرت و جایگاه کاذب میبود. چون او توقعی از هیچ کس و هیچ چیز نداشت، داشته هایشان نیز برایشان موقعیت و مالکیتی ایجاد نمی کرد؛ حتی اگر زنی صاحب ارثی فراوان از پدر بود همه در تملک شوهر قرار داشت. 
در حالی که خانواده و دیگر اقوام دو طرف در خانه دختر جمع شده بودند در قسمت خانمها دختر را در یک مجمعه( سینی بزرگ) قرار میدادند و تمام لباسها و طلا و زینت آلاتی همانند گوشواره، حلقه، النگو و دیگر موارد خریداری شده را طی مراسمی ویژه به او آویزان می کردند. سپس بین مهمانها شیرینی این مراسم را تقسیم میکردند. در زمانهای گذشته، زنهای مسن خانواده ی داماد مقداری نخود و کشمش توی نعلبکی میریختند و یکی یکی به زنها و مردها میدادند که به مرور زمان این هدیه تبدیل به مواد با ارزش تری مانند ،آجیل گز و شیرینی و شکلات گردید مردم روستا به این مراسم "شیرینی خورو" می گفتند و آن دختر را شیرینی خورده ی شخص مورد نظر می دانستند. همچنین در این شب مبادلۀ حلقه های نامزدی هر کدام با تشریفات خاصی همراه می گردید. قابل توضیح است که این حلقه ی نامزدی در آیین و سنت ایرانیان از دیرباز نشانه مهر و وفای به عهد و بستن پیمان قلمداد می شد. بعد از این جشن، دختر و پسر از یک تا سه سال نامزد یا "دستگیرو" میمانند و بعد از آن، معمولاً اغلب مراسم عروسی را در فصل پاییز و بعد از تمام شدن کار کشاورزی برگزار میکردند. 
نكته ی جالب توجه این بود که از زمان نامزدی تا هنگام عروسی، دختر نامزدشده نه تنها با نامزدش صحبت نمیکرد، بلکه از هر گونه ظاهر شدن در برابر او خودداری می کرد؛ حتی اگر اتفاق غیر موجهی به وجود می آمد و دست تقدیر این دو دلداده را در مقابل هم قرار میداد، دختر مربوطه به شدت و فوری از آن مکان فرار میکرد و یا سعی میکرد در گوشه ای پنهان شود. همین امر باعث شده بود که برای دخترهایی که با خانواده تنها در یک اطاق زندگی میکردند هنگام ورود داماد مشکلات عدیده ای به وجود بیاید زیرا دختر مورد نظر مجبور میشد ساعتها بیرون از خانه در سرما و گرما و حتی زیر باران بماند. در قدیم مواردی از این دست را میشد مشاهده کرد. لازم به ذکر است طبق آداب و رسوم این روستا تا زمانی که عروس در خانه پدر میماند در شب اعیاد از جمله شب الفه، شب يلدا، عيد قربان، عید غدیر، عید فطر و همچنین فصل نوبرانه میوه، خانواده پسر برای عروس هدایایی میفرستادند.
ادامه دارد..
برگرفته از کتاب شعبان ماورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

۱. کخا گشویی (خواستگاری مقدماتی)

جوانان شعبان در امر خواستگاری بسیار باحیا بودند و جلوی پدران پاهای خودشان را دراز نمی کردند و خجالت می کشیدند بگویند ما زن میخواهیم، در این مورد، همه داستانی را تعریف می کردند که روزی جوانی در خواب و بیداری میشنود پدر و مادرش میگویند موقع زن گرفتن پسرمان است؛ خَره لو (كُره خَر) را بفروشیم و خرج عروسی اش کنیم. چنین میشود که پدر و مادر هر وقت حرفی می زدند پسر فوری به آنها میگفت راجع به خره لو صحبت کنید. و آنقدر این جمله را تکرار میکند تا متوجه منظور او میشوند. بنابراین، در ایام گذشته در روستای شعبان امر نامزدی بسیار سنتی بود، چون در گذشته نظر و خواست پدر و مادر بسیار تعیین کننده بود و به همین دلیل ازدواج ها پایدار و طلاق در آن اوایل نبوده و بعداً بسیار کم بود و عشق و محبت راستین بود، و اصولاً پدیده ای به نام طلاق عاطفی وجود نداشت. اهالی در این باب مثلی داشتند که" ختر با لباس سفید می آید، با
کفن سفید میرود" 
هنگامی که پدر و مادری دختری را برای پسرشان می پسندیدند، برای خواستگاری در مرحلهٔ نخست خانواده داماد فردی از نزدیکان و بزرگان خویش را به خانه عروس می فرستادند تا به طوری مخفیانه از عروس مورد نظر خواستگاری کند. خانواده عروس در این مرحله نظر قاطع خویش را
ابراز نمیکردند، ولی میشد از لحن آنها فهمید که آیا رضایت دارند یا خیر.
در مرحلهٔ بعد، خانواده ی داماد بعد از موافقت اولیه خانوادۀ عروس، فردی از نزدیکان و بزرگان را به همراه انگشتری به خانه عروس میفرستاد تا موافقت قطعی را بگیرد. در صورت پذیرش آن
انگشتر، این بدان معنا بود که از حالا این دختر نامزد دارد و به آن دختر نشان شده یا "دستگیرو شده" 
می گفتند. به این کار "کخا گشویی"میگفتند.
ادامه دارد..

برگرفته از کتاب شعبان ماورای یک روستا
نویسنده :آقای مراد شجاعیان
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 14
پایان
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 12
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

4 راس گوسفند در پشت جوب گم شده ، متعلق به گلخانه میباشد ، اگه افتاده تو گله ی گوسفند کسی با شماره زیر تماس بگیرد
شماره تماس:09185021952.

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 9
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

#تشکر_و_اعتذار
🆔 @shahbanold

Читать полностью…

شاه بان(شعبان)

اثر مرکب
بخش 7
🆔 @shahbanold

Читать полностью…
Subscribe to a channel