ارتباط با ادمین کانال 09128940901
#استعاره_در_وضعیت_فراساختارگرایی
نویسندگان:
استاد #آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
#فصلنامهی_نقد_ادبی_زبانی
#استعاره
✅بررسی مفهوم لوگوس از آغاز تا اکنون
در سایت پروتکل جامع علوم انسانی
بانک مقالات آکادمیک ادبی و فلسفی ایران
🖊نویسندگان :
استاد #آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
http://ensani.ir/fa/article/408322/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%86
#فصلنامه_رخسار_زبان
#آرش_آذرپیک #امپراطور_واژهای_جهان
#جنبش_ادبی_۱۴۰۰_عریانیسم
#مکتب_اصالت_کلمه
#جنبش_ادبی_۱۴۰۰
#جنبش_فلسفی_ادبی_۱۴۰۰
#نحو_و_دستوری_شدگی_زبانی_در_ژانر_واژانه
نویسندگان:
#استاد_آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
#دومین_کنفرانس_بینالمللی_روانشناسی_علوم_تربیتی_علوم_اجتماعی_علوم_انسانی
https://civilica.com/doc/1680354/
#سیدنی _ استرالیا
سایت #مقالات_علمی _دانشگاهی
دومین کنفرانس روانشناسی علوم تربیتی علوم اجتماعی و علوم انسانی
با مقاله ی: #شعر_دهه_هفتاد_در_آینه_نقد_عمیق_گرا
به قلم : استاد #آرش_آذرپیک #نیلوفر_مسیح و #آریو_همتی
____&&&&&&&&&&&
در این مقاله تقسیم بندی نحله های علمی بنا بر نقد عمیق گرا (مکتب اصالت کلمه) در سه دسته :
الف :سبک های کالبدیک (بدنمند ):
1_کالبدی فرم گرا شامل شعر تجسمی ,حجم و خواندیداری 2_کالبدی ساختارگرا شامل شعر سپید (احمد شاملو) ,موج نو (احمد رضا احمدی )و گفتار (سید علی صالحی )3_کالبدی زبان گرا شامل شعر زبان(رضا براهنی)و وضعیت دیگر (علی باباچاهی ).
ب:سبک های معنایی شامل :سبک گورستان یا شعر سیاه نصرت رحمانی و فریدون توللی ،شعر مونث فروغ فرخزاد ،شعر اشراق سهراب سپهری،
شعر حرکت ابوالفضل پاشا، شعرچریکی خسرو گلسرخی و..، شعر پایداری قیصر امین پور و..،شعر اعتراضی
ج.ژانر های جنس سومی (مکتب اصالت کلمه /فرائیسم ): با بنیانگذاری آرش آذرپیک شامل فراشعر، عریانک ،شعر دال،شعر زبانه،شعر پدیدار،واژانه
#ادبیات_دهه_هفتاد_در_آینه_نقد_عمیق_گرا
استاد #آرش_آذرپیک #نیلوفر_مسیح و #آریو_همتی
Orianism.com
تنها مکتب جهانشمول جهان مشرق زمین مکتب اصالت کلمه ( فرائیسم : Orianism ) تقدیم می کند :
#و_آنگاه_ژیژک_باژک_نوشت
دفتر #فرامتن های #آریو_همتی با مقدمه عالیجناب #آرش_آذرپیک , #ستی_سارا_سوشیان و #منیژه_سفیدبری در انتشارات #امید_سخن نشر یافت.
#مکتب_اصالت_کلمه #هزاره_عریانیسم
#امپراطور_واژه_های_جهان عالیجناب #آرش_آذرپیک #ژیژک
#برتراند_راسل #دوسوسور
#ویتگنشتاین #چامسکی #دریدا #دلوز
👇👇👇
Orianism.com
https://civilica.com/doc/1625320/
مقاله: #تبارشناسی_فراشعر_مرکزافزا_مبتنی_بر_نگرش_پدیدارشناسی_عمیقگرا
نویسندگان:
استاد #آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
سال انتشار: 1401
محل انتشار:
#اولین_کنفرانس_روانشناسی_علوم_تربیتی_علوم_اجتماعی_علوم_انسانی_لیدز_انگلستان
برای قفس نامی تازه برگزین
مثلآ
خسبیدن پرندهای لابهلای همیشه
مچاله شدن هرگز یک زخم
وسط باندپیچی
عبور میلهها از ماه
یا
تکه تکه شدن آفتاب
در اشکهایی که از چشم مملوند
میبینی! چشم گذاشته است شب
تا پیدا کند
یک همیشه را
که از درخت بالا میرود
و به ماه زل میزند
وسط امواج عبور از طناب
چه کسی نام هرگز را، بر کتاب مقدس گذاشت؟
وقتی از دهان هر آشیانه
هزار پرنده میپرد
نام آن قفسترین پرنده، همیشه بود
که از مچالههای هرگزِ عبور گذشت
شبیه آه
که عبور میکند از
شیشههای نمور زمستان
عبور میکند
از این هرگز سمج
به سطر آفتاب و همیشهها
و نمور اشتیاق شیشهی چشم
#نیلوفر_مسیح
#فرائیسم
پ.ن. بخشی از یک فراشعر
#استاد_آرش_آذرپیک
#شعر_دال
#شعر_پدیدار
#شعر_قرن_۱۵
#شعر_وضعیت_دیگر
#شعر_پستمدرن
#شعر_زبان
#شعر_زبانه
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژه_های_جهان
#مکتب_اصالت_کلمه
#فرائیسم
#واژانه
#عریانیسم
#جنس_سوم
#فرازن
#فرامرد
#عریانک
#مکتب_نقد_عمیق_گرا
چه هرگز غمانگیزی
میان سطرهای
مملو از تو لانه کرده
#نیلوفر_مسیح
#عریانک
#فرائیسم
✅استعاره در وضعیت فراساختارگرایی
🖊نویسندگان:
#استاد_آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
🔻🔻بنابراین کلمه دارای سه جوهرۀ معنایی، گفتاری و نوشتاری است. و جوهرۀ معنایی خود دارای دو ساحت ثابت معنایی و ساحت ثابت مفهومی میباشد.
🔻🔻ساحت ثابت معنایی: هر کلمه_پدیداری دارای یک یا چند معنای ثابت است که با توجه به انواع خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_فردی هفتگانه در لغتنامهها و در ذهن گویشوران آن زبان ثبت و ضبط شده و کاربرد دارد.
🔻این ساحت از کلمه را ساحت ثابت معنایی مینامند.
🔸🔸 به عنوان مثال کلمه_پدیدار رند و چتر یک یا چند معنای ثابت دارد از جمله:
رند: زرنگ، زیرک، بیقید
🔸چتر: آلتی است به شکل دایره که شخص را از تابش آفتاب و باران محافظت میکند.
🔻در مورد اول سه معنا و در مورد دوم بر یک معنای ثابت اشاره دارد.
🔻🔻ساحت متغییر معنایی: هر کلمه_پدیداری با حفظ و همراهی همواره ساحتهای ثابت معنایی در بافتارها و ساختارهای مختلف بنابر انواع خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_فردی هفتگانه معانی متعددی میپذیرد.
🔹🔹 این معانی متعدد در بار ژنتیکی کلمه به صورت بالقوه موجود است و در شرایط مختلف بازنمایی مییابد.
🔹🔹 پس هر کلمهای با حفظ و همراهی هموارۀ ساحات ثابت معنایی دارای بینهایت ساحات متغییر معنایی است. (آذرپیک،1399: 25)
🔻🔻 به عنوان مثال کلمه_پدیدار آب در بافتارها و موقعیتهای متفاوت معانی مختلفی را بازنمایی میکند.
آب (H2O)یک ترکیب معدنی، شفاف و بیمز است.
آب را گِل نکنیم.
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.
چشمم آب نمیخورد.
جهان را برده آب و ما بخوابیم.
آب از سرمان گذشت.
چقدر آب میخوره
تو آب زیر کاه هستی.
آبم برفت
🔻🔻در جملات فوق آب در شرایط مکانی و زمانی، و اندیشگانی و جنسیتی و روانگاهی مختلف و توسط افراد گونهگون به کار رفته است و هر بافت یا ساختار با حفظ و همراهی هموارۀ ساحت ثابت معنایی کلمۀ آب، آن را در معنایی دیگر به کار برده است.
🔹🔹لذا تمامی این معانی، جزء ساحت متغییر معنایی کلمۀ آب به شمار میروند.
ادامه دارد
#شعر_دال
#استعاره
#ساحت_متغیر_معنایی
#ساحات_ثابت_معنایی
#شعر_قرن_۱۵
#شعر_وضعیت_دیگر
#شعر_پستمدرن
#استعارهی_مفهومی
#لیکاف
#جانسون
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژه_های_جهان
#مکتب_اصالت_کلمه
#فرائیسم
#واژانه
#عریانیسم
#جنس_سوم
#نیلوفر_مسیح
#فراساختارگرایی
#مکتب_نقد_عمیق_گرا
#فصلنامهی_نقد_ادبی_زبانی
✅دومین کنفرانس روانشناسی علوم تربیتی علوم اجتماعی و علوم انسانی
#سیدنی_استرالیا
🔹🔹عنوان مقاله: شعر دهه هفتاد در آینه نقد عمیق گرا
🖊نویسندگان:
استاد آرش آذرپیک
نیلوفر مسیح
و آریو همتی
🔶بخشی از محتوای مقاله:
الف :سبک های کالبدیک (بدنمند ):
1_کالبدی فرم گرا شامل شعر تجسمی ,حجم و خواندیداری 2_کالبدی ساختارگرا شامل شعر سپید ,موج نو و گفتار 3_کالبدی زبان گرا شامل شعر زبان و وضعیت دیگر .
ب:سبک های معنایی شامل :سبک گورستان یا شعر سیاه نصرت رحمانی و فریدون توللی ،شعر مونث فروغ فرخزاد ،شعر اشراق سهراب سپهری،
شعر حرکت ابوالفضل پاشا، شعر چریکی خسرو گلسرخی و..، شعر پایداری قیصر امین پور و..،شعر اعتراضی
ج.ژانر های جنس سومی (مکتب اصالت کلمه /فرائیسم ): با بنیانگذاری آرش آذرپیک شامل فراشعر، عریانک ،شعر دال،شعر زبانه،شعر پدیدار،واژانه
#ادبیات_دهه_هفتاد_در_آینه_نقد_عمیق_گرا
www.Orianism.com
#آرش_آذرپیک
#احمد_شاملو #علی_باباچاهی #رضا_براهنی #یدالله_رویایی #احمدرضا_احمدی #سعید_سلطانپور #سیدعلی_صالحی #ابوالفضل_پاشا #فروغ_فرخزاد #نصرت_رحمانی #آریو_همتی #نیلوفر_مسیح #اسماعیل_نوری_علا #قیصر_امین_پور
✅استعاره در وضعیت فراساختارگرایی
نویسندگان:
#استاد_آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
🔹🔹پردازش تحلیلی موضوع:
1_انواع نگرشهای استعاره:
🔹الف) نظریۀ تشبیه: دیدگاههای مبتنی بر تشبیه یا مقایسه از روزگار ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد مطرح بوده است. برمبنای این دیدگاه هر استعاره یک تشبیه فشرده است و معنای استعاره براساس معنای تشبیه مرتبط با آن شناخته میشود. در نظریۀ تشبیه، استعاره حاوی نوعی مقایسۀ ضمنی میان دو امر جداگانه است. (زنگویی، شعبانی و همکاران، 1389 :79) «نظریۀ تشبیه بر این باور است که ویژگیهای مشترک میان دو امر مقایسه شده قبل از ساختن استعاره، وجود داشتهاند و استعاره را میتوان به یک تعبیر تحت الفظی منتقل کرد بدون آنکه مضمون شناختی آن از بین برود. از این دیدگاه نقش استعاره صرفاً تقویت تأثیر بلاغی و وضوح سبکی و نیز دلنشین کردن سخن است. (آبرامز، 2005: 163)
🔹ب) نظریۀ تعاملی: نظریۀ تعاملی دو ادعای اصلی دارند: نخست این که استعارهها یک محتوای شناختی تفکیک ناپذیر دارند. و دیگر اینکه این محتوای شناختی (معنی) از طریق تعامل نظامهای شناختی متفاوت تولید میشوند. (زنگویی، شعبانی و همکاران، 1389: 81) ریچاردز میگوید استعاره با درآمیختن دریافتهای ما از مشبه و مشبهبه (رسانه و هدف) معنایی میسازد که «حاصل تبادل» آن دو است و نمیتوان با تفسیر تحتاللفظی، شباهت آن دو عنصر را بیان کرد. به دیگر سخن، استعاره قابل برگشت و تقلیل به زبان حقیقی نیست. بنابر عقیدۀ ریچاردز «استعاره به جای این که جانشین معنای حقیقی باشد امری بدیل ناپذیر است. استعاره گاهی ناگفتههایی را بیان میکند که با هیچ روش دیگری قابل بیان نیست. (استیور، 1384 :215)
🔹پ) دیدگاه کاربردگرا: خلاصۀ این دیدگاه از نگاه دیویدسُن عبارتند از 1_استعاره کار رؤیایی زبان است و مانند هر کار رؤیایی، تعبیر استعاره هم به تعبیر کننده و هم به پدیدآورندۀ آن بستگی دارد. و 2_بین خلق و آفرینش استعاره و تعبیر خلاق آن رابطۀ متقابلی وجود دارد، ولی دستورالعملی برای آفرینش، تشخیص و تعبیر و درک به معنای آن وجود ندارد. (زنگویی و همکاران،1389 :85)
🔹ت)نظریۀ کنشی گفتار: گرایش(1989) میان معنای موقعیتی پاره گفتار (utterance occasion meaning) _معنایی که پاره گفتار در یک موقعیت کاربردی خاص ایفا میکند_و معنای بدون زمان پاره گفتار (timeless meaning) _معنایی که پارهگفتار براساس کاربرد معمول خود و فارغ از زمان و کاربرد خاص دارد_تمایز قائل میشود. معنای دوم را میتوان معنای لفظی و رایج پارهگفتار دانست. در استعاره گوینده یا نویسنده در پی آن است که مخاطب معنای موقعیتی پارهگفتار را از طریق فهم معنای بدون زمان آن دریابد. (گلفام و یوسفیراد، 1381: 4) نظریۀ زبانی کنش گفتار با تحلیل انواع مختلف کارهایی که میتوانیم با کلمات انجام بدهیم، سروکار دارد. در چنین مواردی، گفتن با کنش برابر است و گوینده با به زبان آوردن برخی جملهها کاری انجام میدهند. آستین این فعلها را «کنش» مینامد و آنها را از فعلهای که اطلاعات را به صورت غیرکنشی انتقال میدهند، متفاوت میداند. افعال کنشی صدق و کذب ندارند. (لطفیپور،1373 :10)
🔹س) نظریۀ شناختی: در این نظریه «اساس استعاره، درک و تجربه یک چیز براساس چیز دیگر است.» (لیکاف و جانسون،1980:ر.ک. گلفام و همکاران، 1381: 5) لیکاف و جانسون ادعا میکنند که نظام تصوری ذهن انسان بر پایۀ مجموعه کوچکی از مفاهیم تجربی شکل گرفته است؛ مفاهیمی که از تجربۀ ما ناشی میشوند و به خودی خود و نه در ارتباط با حوزههای تصوری دیگر تعریف میشوند. مفاهیم تجربی مورد نظر شامل مجموعهای از روابط مکانی پایهای (بالا/پایین، جلو/عقب)، مجموعهای مفاهیم هستی شناختی فیزیکی (مانند موجود، ظرف و ...) و مجموعهای از تجربیات و فعالیتهای اساسی (مانند خوردن، حرکت کردن، و...) است. (همان)
#شعر_دال
#استعاره
#ساحت_متغیر_معنایی
#ساحات_ثابت_معنایی
#شعر_قرن_۱۵
#شعر_وضعیت_دیگر
#شعر_پستمدرن
#استعارهی_مفهومی
#لیکاف
#جانسون
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژه_های_جهان
#مکتب_اصالت_کلمه
#فرائیسم
#واژانه
#عریانیسم
#جنس_سوم
#نیلوفر_مسیح
#فراساختارگرایی
#مکتب_نقد_عمیق_گرا
#فصلنامهی_نقد_ادبی_زبانی
غرب: #فرمالیسم #ساختارگرایی #پساساختارگرایی #ساختارشکنی
شرق /ایران متمدن : مکتب عریانیستی #فراساختارگرایی
__/_____
#هزاره_عریانیسم #امپراطور_واژه_های_جهان عالیجناب #آرش_آذرپیک
✅چرا مینیمالیسم تغزلی؟!
🔹مانیفست شعر زبانک
به قلم
#استاد_آرش_آذرپیک
شاید بتوان نسل فعالان عرصههای هنری در دههی هفتاد را نسل رویکردهای شگفتآفرین رنگینکمانگون، موج متفاوتنویسیها و متفاوتنگریها دانست که تمام اقشار هنری و فرهنگی در دهه هفتاد را درگیر خویش ساخته بود و فعالان عرصههای گونهگون همواره در پی کشف تجربههای نوین و تجربهنشده بودند.
حول و حوش دو دهه جهان و جان و جامعهی ما نسل جنگزده مملو شده بود از صداهای گوشخراش، دردهای خانمانسوز تودگانی، رنجهای روانسوز ناگهانی اما معمول، رنگهای دلمردهی بیروح، کدری، انفجارها و شعارها و... بنابراین واکنش جامعه در مقابله با این اشباعشدگی سرسامآور با رویکردهای اجتماعی و سیاسی تحت عنوان برقراری جامعهی مدنی و آزادیهای فردی_جمعی، حس تودهگریزی و وحدت ستیزیهای پنهان و آشکار برای نمود بخشیدن به هویتهای فردی و جمعی با روی آوردن به غیرمتعارفها، خلاف عادتها و اشکال و اصوات و رنگهای متکثر و جنجالی در همهی ساحات زندگی به ویژه هنر و ادبیات بود و برآیند اینگون حرکتها در شعر ایران انواع و اقسام سبکهای فردی _جمعی معناگریز، فرممحور و زبانابژهساز شد، شعر زبان (پستمدرن)، وضعیت دیگر (پستمدرن)، شعر گفتار، حرکت، پرفورمنس و... در یک کلام ما همگی میخواستیم که در اوج باور سیاسی به برابری قانونی همهی آحاد جامعه در فردیت خویش برای ایجاد تفاوت قانونها را بشکنیم و مخالفت کنیم با تمام داشتهها برای تحقق عصیانگرای خواستهها و با تمام ناکامیهای سیاسی_اجتماعی، تاریخ نشان داد در ایجاد تحول و دگرگونسازیهای ادبی موفق و پیروز شدهایم! اما خردکخردک آن تب و طوفانِ ستیز و گریز از انجمادها و اعتقادها فرونشست و البته دولتی که در تحقق فردیتهای آوانگارد و متکثر در ساحات فراوانی با ما همدل بود نیز کنار رفت.
از لحاظ هنری، تاریخ در دههی هفتاد یک نسل شورشی و انقلابی را تجربه کرد چه در ادبیات، چه در سینما، چه در موسیقی و...
اما در دههی هشتاد ورق برگشت. دیگر شورش سرکش قلمها کافی بود! پیچیدگیای که جزء لاینفک تمام شلوغیهای فرهنگی_هنری هفتادیها شده بود دیگر چندان پذیرفتنی و خورند و پسند واقع نمیشد. مردم در دو حیطهی وارون یا به مدلینگ بیهویت و دغدغه روی آوردند یا سادهزیستی نازاهدانهی مینیمالیستی رواج یافت که در هر حالت به علت فرار از پیچیدگیها و سوق یافتن به سمت و سوی فستفودگیِ فرهنگی، قشر هنری و فرهنگی از جایگاه فاعلِ پیشنهادگر هنری و راهبری فرهنگی به شدت تنزل یافت و مبدل به تابع پیشنهادپذیر و پیرو سلیقهی عوام شد که در دههی نود این روند تداومی مضاعف پیدا کرد. دیگر باید یک هنرمند یا بهتر بگویم هنربند چیزی را تحویل جامعه میداد که تودگانی و ساده باشد و این باعث شد پرگوییهای پراکندهی ماکسیمالیستی به جای انسجام تحلیلگرایانهی بالزاکی و منظومهسازِ فردوسیوار در اوج پراکندگی هر تکه به تکینگی روی آورد و خود را در ظاهری مینیمالنما کاور کند و این را میتوان در اصطلاح «جمع متفرق ضدین» تعریف کرد که روبنایی از دو حرکت هنری متضاد را بیهیچ عنایت به ریشه و اندیشهی آنها در کلیشههای گذرا تعریف کند بنابراین مینیمالیسم آنچنان که مانیفستهای این پارادایم برای حذف ناضرورتها و نمود بایستههای طبیعی پدیدارها آلترناتیو خویش ساخته بود هرگز در شعر ایران رخ نداد و به بیان روشنتر حرکتهای مینیمالنمایی رخ داد که زیر عناوین گونهگون بدون کشف خاصی در فضای شعری، وارون پیچیدهنگاریها و زبانورزیهای شعر دههی هفتاد که حیثیتی نخبگانی داشت این گون سبکهای فیک با کوتاه کردن دیوار هنر شعر برای جذب حداکثری _به قیمت شاعرنما کردن بیشینهی جامعهی شعردوست و خوانندگان باذوق شعر_ وارد گودی شدند که پهلوانان آن یا خانهنشینهای خودخواسته شده بودند یا استادنمایان برای توجیه لاطائلات خویش و دور ساختن جوانههای شعر از آن بزرگان که دست به بایکوت، تخریب و تمسخر چهرههای پیشرو و سبکهای اصیل زده بودند. بر تختهسیاه انجمنها و جشنوارهها و فرهنگسراها نقاشی مار کشیده و خط نستعلیقی که هنرمندانه مار را نوشته بود به باد استهزا گرفتند و جوانان ناآگاه را گرد بساط زودگذر خویش جمع کردند. در این میان و میانه از نیمهی دوم دههی هفتاد چه در شعر کلاسیک و چه در شعر موسوم به آزاد بنا بر ضرورتهای زبانی و زمانی، رویکردی هنری_اندیشگانی سامان یافت که در آن با حفظ و همراهی مؤلفههای بنیادین مکتب مینیمالیسم به جای فضای شدیداً حذفگرا، بیروح و خشک آن نحلهی جهانی بنا بر ذوق و روح جمعی شرقی_ایرانی عنصر عاطفه را جزء لاینفک رویکرد مینیمالیستی خویش قرار داده و هضمگراییِ واژگان در هستهی مرکزی شعری_روایی اثر جایگزین حذفگرایی افراطی مینیمالیستها شد.
برگرفته از کتاب #زبانههای_عاشقانه
تالیف:
#عاطفه_عسگری
زنی که به دنیا نیامد
نامهای ننوشته را میفرستد
بر بال کبوتری که نه نامهبر است
و نه پرنده
برای تویی که
سالهاست از دنیا رفتهای
اما با خواندن نامه
تمام ابرهای جهان را
در جیب کوچکت میگذاری.
#شعر_باژک
#استاد_آرش_آذرپیک
#فرائیسم
شرح و بسط نظریات فلسفی ادبی #امپراطور_واژه_های_جهان عالیجناب استاد #آرش_آذرپیک / تفاوت دیالکتیک ادراکی در عریانیسم با دیالکتیک تضاد هگل:
هگل سه ایده بزرگ را وارد دنیای فلسفه کرد. اول اینکه دنیا دارای معناست و هدف خاصی را دنبال می کند. دوم اینکه به تبع دنیا تاریخ نیز هدفمند است و دارای هدفی معقول است و سوم اینکه اساس هستی بر پایه ی تضاد بوده و ما هر چه در عالم خلقت می بینیم ضدی دارد که به وسیله ی آن شناخته می شود. مثلا زن در برابر مرد، سرما در برابر گرما، عشق در برابر نفرت و....
در ادبیات اگر هگلی نگاه کنیم هر وضع دارای وضع مقابل یا متضاد خود است. رومانتیسیسم در برابر کلاسیسیسم، سوررئالیسم در برابر رئالیسم و...
رابطه دیالکتیک هگل بر اساس تز آنتی تز و سنتز بنا شده است یعنی تز در مقابل آنتی تز منجر به شکل گیری ایده ی جدیدی بنام سنتز می شود.
یعنی هر قانون، قانون پیشین را در نگاه هگل نقض می کند و از برهم کنش آنها قانون جدیدی شکل می گیرد.
دیالکتیک ادراکی در عریانیسم :
دیالکتیک عریان در مثال ادبیاتی اش به این معناست، که تمام تز ها تنها به عنوان تز، فارغ از هر گونه نگاه آنتی تز گونه یا سنتز واره به آنها، هر کدام ساحتی انکار ناپذیر از حقیقت وجودی کلمه را در زمان و مکان خاص به منصه ظهور رسانیده اند. در یک کلام تز ها در نگاه عریانیسم نمی خواهند در کنار هم سنتزی جدید را تشکیل بدهند تا به سنتز نهایی برسند. آنگونه که بر آیند نهایی دیالکتیک هگل چنین است.. بلکه هر یک از تز ها بدون نگاه آنتی تز گونه به دیگر تز ها، خود را همانند آنها در ادبیات از شاخه های یک درخت می بینند، که دارای ریشه ای واحداند به نام کلمه. هر چند که هر کدام در زمینه و زمانه متفاوت کشف شده و رشد و بالندگی یافته اند...
ادامه دارد...
از #فرارمان فلسفی :
#چشم_های_یلدا_و_کلمه_کلید_جهان_هولوگرافیک
مولفین :
#امپراطور_واژه_های_جهان عالیجناب استاد #آرش_آذرپیک
استاد #هنگامه_اهورا
استاد #نیلوفر_مسیح
__________
#مکتب_اصالت_کلمه #عصر_عریانیسم
#امپراطور_واژه_های_جهان عالیجناب استاد #آرش_آذرپیک
#دیالکتیک_تضاد_هگلی
#دیالکتیک_ادراکی_عریانیسم
#هگل #کانت #هوسرل #گادامر #ستی_سارا_سوشیان #فروید #رولان_بارت #آریو_همتی #هایدگر #دوسوسور #دریدا #ویتگنشتاین
✅استعاره در وضعیت فراساختارگرایی
🖊نویسندگان:
استاد #آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
🔶واژانه (کلمهمحور):
زن
پنجه
تار
□□
زن
پنجه
تار
□□□
ماه
شاخه/ شاخه
آواز (مسیح، 1400: 276)
🔶در این واژانه که با فراروی از قواعد دستور زبان و جملهمحوری شکل گرفته است در اپیزود سوم ماه جایگرین زن شده است و وجه شبه هر دو که زیبایی بوده حذف شده است، این نوع استعاره بر مبنای تشبیه شکل گرفته است.
🔸🔸 در واقع بعد ثابت معنایی کلمه_پدیدار ماه جایگزین بعد ثابت معنایی کلمه_پدیدار زن شده است؛ یعنی جوهرۀ گفتاری_نوشتاری یک کلمه به جای کلمۀ دیگر قرار گرفته است که از لحاظ معنایی پیوندی هنری و زیبایی شناسانه بین آنها برقرار است یعنی جوهرههای گفتاری و نوشتاری متباین، مختلف و ارتباطی با همدیگر ندارند ولی از لحاظ جوهرۀ معنایی همانندی رخ داده که سبب شده کلمه_پدیدار ماه جایگزین کلمه_پدیدار زن شود.
🔸🔸بنابراین در زبانشناسی فراساختارگرا میتوان از این دستور زبان به دستور زبان نقطهای یاد کرد.
🔶 در دستور زبان نقطهای نحوۀ قرار گرفتن کلمات در ساختار زبان پراکنده و نقطهوار است اما پراکندگی آن تابع نظمی است که جوهرۀ معنایی ایجاد میکند درواقع یک نوع نظم خودانگیخته و درون خیز کلمات برای همافزایی کلمات، درست نقطه مقابل محور همنشینی در ساختار زنجیرۀ گفتار که در آن کلمات در کنار همدیگر قرار گرفته تا معنای جمله منتقل شود.
🔸در واژانه کلمات طبق این نظم خودانگیخته در محور همافزایی و تحت دستور زبان نقطهوار معنای مورد نظر را منتقل میکنند. (آذرپیک،1399 (ب): 36)
🔸🔸با بهرهگیری از این دستور زبان پیشینذاتی مکتب زبانشناسی فراساختارگرا دو ژانر واژانه و شعر پدیدار را پیشنهاد کرده است.
🔸 تا اثبات شود که مرحلۀ تک کلمهای و جملات اولیه در کودک حامل همگانیهایی برای زبان هستند که بدون در نظر گرفتن زبان و زمان و مکان میتوانند معنا را در قالب دستور زبان نقطهوار انتقال دهد و سرایش انواع واژانه در فرمها و ساختارهای گونهگون مصداق این دستور زبان پیشینی میباشد.
#استعاره
#استعارهی_مفهومی
#لیکاف
#جانسون
#واژانه
#امکانات_وجودی
#کلمه_محور
#پدیدار_محور
#ساختار
#آرش_آذرپیک_امپراطور_واژههای_جهان
✅کارگاه آموزش مکتب اصالت کلمه
جلسهی چهارم
👤مدرس: #نیلوفر_مسیح
به منظور صحبت در مورد هرم تشکیک مادرمائیک
ابتدا باید اندکی لوگوس را معرفی کنیم
🔹لوگوس یا همان مقام جامع وجودی ساحتی از کلمه است که تمامی معانی موجود در هستی در آنجا وجود دارد
🔻می توان گفت ساحتی از هستی است که هنوز کلمه_پدیدار شکل نگرفته است.
🔻کلمه _پدیدار
همان رابطه شیء یا پدیدار با کلمه یا مفهومی است که به آن مربوط میشود
🔻🔻در لوگوس هنوز رابطه کلمه با شیء تعریف نشده است
و کلمه در مرحلهای از وجود قرار دارد
که به آن کلمه_هستی میگویند
🔻کلمههستیها در مرحلهی بعد که توسط درونگاه انسان درک شدند دارای جوهر میشود
🔻قبلا گفتیم که جوهر
شاکلهای که سبب میشود یک وجود در جهان چهار بعدی موجودیت یابد
🔻پس کلمه_هستیها که ساحتی وجودی هستند برای اینکه در جهان چهار بعدی موجودیت یابند
نیاز به شاکله ی جوهری دارند
🔻🔻تصور کنید یک فرد به موبایل نگاه میکند
ابتدا تاءثراتی از موبایل در ذهنش شکل میگیرد
سپس این تاثرات به اضافه شدن به جوهر تبدیل به تصورات میشوند
در این مرحله کلمه_پدیدار شکل میگیرد
و در نهایت در ذهن در مورد این تصورات حکم صادر میشود
🔻تاثرات شامل رنگ ، بو، جنس، کمیت، کیفیت آن چیز است
🔻تصورات، همافزایی این تاثرات به جوهر است
🔻و تصدیقات انواع حکمهایی است که در مورد پدیدار ها شکل میگیرد
موبایل سیاه است =حکم
موبایل صدا دارد
موبایل تصویر دارد
موبایل زنگ دارد
موبایل پلاستیکی است
و...
🔹جوهرهی اجتماعی کلمه_پدیدارها سبب شکلگیری زبان میشود و لوگوس از طریق انواع خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_ فردی هفتگانه در هستی جریان مییابد
🔻🔻پس کلمههستی موبایل در لوگوس وجود داشته است
که در آثر تحولاتی در گوشی تلفن به وجود آمده است .
موبایل بدون سیم است
سبکتر از تلفن است
میتوانی آن را با خود حمل کنی و
هزار خصوصیت دیگر که سبب شده اسم آن را موبایل بگذارند
🔻خلق کلمه هم میتواند اتفاق بیافتد
مثلا شور +نگاه =شورانگاه
🔹🔹زنون فیلسوف یونانی را همه میشناسند
یک مثال معروف دارد
مثال جعبههای تو در تو
جعبه بزرگی را باز میکنی داخلش جعبهی کوچکتری است
ان جعبه را بازمیکنی
جعبهی دیگری داخل آن است و الی آخر این جعبههای تو در تو تمامی ندارد
🔻حضور ما انسانها در انواع خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_ فردی هفتگانه
نیز مانند این جعبهها است
🔶🔶یک مثال ملموس از هرم تشکیک مادرمائیک
مثلا
یک زن را تصور کنید
که در سرزمین کورد نشین زندگی میکند
یک زن کرمانشاهی ساکن ایران
یک زن کورد کرمانشاهی ایرانی
سفید پوست که دکتر است
🔻همهی همه عناوین لایههایی از هرم تشکیک مادرمائیک هستند
حالا این زن را با زن کورد سوری مقایسه کنید
زن کورد سوری سیاه پوست خدمتکار مهاجر
حالا این زن را مقایسه کنید
با زن کورد زرد پوست سوئیسی نماینده پارلمان
🔶تمام این زنها در مکانها و زمانها و شرایط زیست متفاوت و رسانه ی متفاوت و خودآگاه و ناخودآگاه جمعی _فردی هفتگانه روانی_جنس_جنسیتی متفاوت
و زبان متفاوت زیست میکنند
🔶پس نمیتوان گفت همهی اینها صرف تحت نام کلی زن قرار دارند بلکه زن در یک هرم تشکیک مادرمائیک قرار دارد
که از لحاظ امکانات وجودی و نمود ظرفیتهای موجودی شرایط متفاوتی را سپری میکنند
🔶🔶من هیچگاه نمیتوانم خودم را با زن کورد زرد پوست سوییسی نمایندهی پارلمان مقایسه کنم و بگوئیم هر دویما چون زن هستیم از همه لحاظ یکسان هستیم این اشتباه محض است
🔹 مادرمائیک از کلمهی مادر ما گرفته شده است
مادرِما
مادرما
ما در ما
🔻هر مای بالاتر مادر لایههای پایینتر از خود است
به همین دلیل از نگاه استاد آذرپیک بر خلاف ملاصدرا موجودیت دارای تشکیک است و ما با تشکیک موجودی نیز مواجه هستیم
تشکیک وجودی ملاصدرا میگوید انسانها از لحاظ وجودی شدت و ضعف دارند
برخی در مرحلهی وجودی کاملی هستند و برخی هنوز در ابتدای راهند
مثلا وجود من در ۲۰ سال گذشته با حال حاضر کاملا متفاوت.
#هرم_تشکیک_مادرمائیک
#لوگوس
#خودآگاهها_و_ناخودآگاههای_جمعی_فردی_هفتگانه
#مادرما
#جوهر
#امکانات_وجودی
#ظرفیت_موجودی
دومین کنفرانس روانشناسی ،علوم تربیتی ،علوم اجتماعی و علوم انسانی _ #سیدنی / #استرالیا
مقاله :
#شعر_دهه_هفتاد_در_آینه_نقد_عمیق_گرا
به قلم :
عالیجناب #آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
#آریو_همتی
در سایت مقالات بین المللی قابل دریافت است
( از مهمترین منابع شناخت علمی دانشگاهی ادبیات معاصر ایران )
#و_آنگاه_ژیژک_باژک_نوشت
تألیف #آریو_همتی
مقدمه عالیجناب #آرش_آذرپیک #ستی_سارا_سوشیان #منیژه_سفیدبری
این کتاب پیشکش می شود به آستان راستکام یاران بی دریغ مان یعنی مخالفان گرانمهر فرائیسم و جامعه منتقدانی که بر پایه سیستم های آکادمیک نقد و بر اساس آگاهی همه جانبه و دانشورانه خود بی هیچ غرض حتی با ما صد در صد مخالف هستند.
ما بر این باوریم این عزیزان بزرگانی هستند که ساحات نادیده لوگوس (هستی _کلمه) را بر ما عریان می سازند
امیدواریم با وجود پربرکت منتقدان آگاه چراغ جهان افروز تفکر انتقادی برای رسیدن به جمهوریت ادبی در تمام عالم تا هماره تاریخ فروزان و انوشه باشد.
با عشق : اندیشکده فراگرایان ایران
👇👇👇
Orianism.com
تنها مکتب جهانشمول جهان مشرق زمین مکتب اصالت کلمه ( فرائیسم : Orianism ) تقدیم می کند :
#و_آنگاه_ژیژک_باژک_نوشت
دفتر #فرامتن های #آریو_همتی با مقدمه عالیجناب #آرش_آذرپیک , #ستی_سارا_سوشیان و #منیژه_سفیدبری در انتشارات #امید_سخن نشر یافت.
#مکتب_اصالت_کلمه #هزاره_عریانیسم
#امپراطور_واژه_های_جهان عالیجناب #آرش_آذرپیک #ژیژک
#برتراند_راسل #دوسوسور
#ویتگنشتاین #چامسکی #دریدا #دلوز
👇👇👇
Orianism.com
✅کارگاه آموزش مکتب اصالت کلمه
🔶جلسهی اول
مدرس: #نیلوفر_مسیح
مکتب ادبی_فلسفی اصالت کلمه را میتوان از چندین وجه و ساحت نگریست
۱_ساحت ادبی و ژانرهای کشف شده در این ساحت
۲_ساحت فلسفی و نگرههای مکتب اصالت کلمه در مورد کلید واژهها و اصطلاحات فلسفی
۳_ساحت حقوقی
۴_ساحت زبانشناسی و مکتب زبانشناسی فراساختار گرا
۵_ساحت روانشناختی
۶_ساحت معناشناسی
۷_و...
و ما سه ساحت را در اینجا بررسی میکنیم
🔻ساحت ادبی
🔻ساحت فلسفی
🔻ساحت زبان شناسانه
در ساحت ادبی با معرفی ژانرهای
.فراشعر
فراداستان
فرامتن
واژانه
شعر زبانه
شعر دال
شعر پدیدار
مینیمال تغزلی
باژک
غزل مینی مال
غزل ماکسی مال
غزل گفتار
غزلواژه
و ...
و در ساحت فلسفی
با معرفی نگرههای مختلف از پیشا سقراط تا اکنون در مورد لوگوس
وجود
جوهر و عرض
تعریف پدیدار
پدیدارشناسی عمیقگرا
و...
و در ساحت زبانشناسی فراساختار گرا
نیز
با معرفی نگرش زبانشناسی فراساختار گرا
نگرش سایر مکاتب زبانشناسی را به نقد و چالش میکشیم
خوب به عنوان اولین جلسه
مطمئنا سوال خیلی از دوستان این خواهد بود که
تعریف شما از کلمه چیست؟
کلمه در زبانشناسی ساختارگرا تا پیش از اصالت کلمه یک تعریف دو وجهی و صورتگرایانه داشت
چرا دو وجهی؟
چون فردینان دوسوسور در زبانشناسی عمومی
🔹 کلمه را دالی تعریف میکند که بر یک مدلول دلالت میکند
دال چیست؟
🔹تصور گفتاری کلمه است
و مدلول چیست؟
🔹تصور مفهومی کلمه
مثلا
درخت
دال =صورت گفتاری و تصور گفتاری طرز تلفظ کلمهی درخت
و
مدلول =وجود درخت در جهان واقع مدلول است یا معنایی که در ذهن به وجود میآید
اما در زبانشناسی فراساختار گرا
تعریف کلمه چندوجهی و بسیط و مبتنی بر تعریف جوهر است
پس صورتگرایی زبانشناسی قدیم و زبانشناسی مبتنی بر جوهر در فراساختارگرایی تفاوت بنیادین تعریف کلمه محسوب میشود
یعنی فرم و صورت در برابر جوهر
اما تعریف مکتب اصالت کلمه از کلمه چیست ؟
کلمه در نگرش اصالت کلمه امری وجودی است
و میتوان گفت
🔹کلیفراتر از همافزایی ساحتهای جوهری و ماهیتی است
جوهرهیهای کلمه عبارتند از
جوهرهی گفتاری
جوهرهی نوشتاری
وجوهرهیمعنایی
جوهرهیحرکتی
جوهدهی شرایطی
جوهرهی اجتماعی
و...
و ماهیتهای کلمه عبارتند از انواع مکاتب و سبکهای ادبی در شعر و داستان
و انواع مکاتب فلسفی و نگرههای علوم نظری و ...
🔹نکته: مکتب اصالت کلمه به امر عرضی اعتقادی ندارد . در حالیکه در زبانشناسی ساختارگرا و پس از آن زبان نظامی مبتنی بر عرض انگاشتن کلمه است
🔻🔻در حالی که در نظام فلسفی و زبانشناسی فراساختارگرا
کلمه امری وجودی است
جوهر شاکله یا امکانی است که سبب همافزایی ساحتهای وجودی برای موجودیت در جهان چهار بعدی میشود
تعریف اندکی پیچیده است که با تحلیل بیشتر روشن و واضح خواهد شد
در گذشته جوهر مادهالمواد یا جنسی بود که جنسهای دیگر بر آن متکی بودند
یا نگهدارندهای که موجود بر آن سوار بود
یا چیزی که قائم بر خودش بود و ...
و هر چیزی که به خودش قائم نبود عرض نامیده میشد..
زبانشناسان تا پیش از زبانشناسی فراساختار گرا
مبتنی بر عرض دانستن زبان و در نتیجه کلمه بودند
که با تعریف کلمه در زبانشناسی فراساختار گرا این امر به چالش کشیده شده است
#مکتب_اصالت_کلمه
#آرش_آذرپیک
#مکتب_نقد_عمیق_گرا
#امپراطور_واژه_های_جهان
#جوهر
#عرض
#زبانشناسی_فراساختارگرا
#زبانشناسی_ساختارگرا
✅استعاره در وضعیت فراساختارگرایی
#نویسندگان:
#استاد_آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
🔻🔻ساحت ثابت معنایی: ساحت ثابت معنایی فراساختاری است و فراتر از بافتِ هر گونه متن، هنوز وارد حکم و گزاره نشده است. و از جنبۀ دیگر تصوریست که وارد حیطۀ تصدیق نشده است و فراساختاری بودن ناظر بر همین مقولۀ زبانشناختی است.
🔹🔹لذا این ساحت دارای چند ویژگی میباشد که عبارتند از:
1_ساحت ثابت معنایی امری پیشینی است
2_در ساحت ثابت معنایی مقولهسازی زبانی شکل میگیرد
3_ساحت ثابت معنایی ناظر بر لغتنامههای ملل است
4_ساحت ثابت معنایی زایشگر معانی بدیع و فراساختاری است. و این نگرگاه _زبانشناسی فراساختارگرایی_ نام خود را از این ویژگی از کلمه اخذ کرده است.
5_ساحت ثابت معنایی به نوعی گویشورانگی، بینالاذهانی و روابط محوری را سامان میدهد. (آذرپیک،(الف)1399:orianism.com)
🔻🔻ساحت ثابت مفهومی: این ساحت نیز به واسطۀ ویژگیهایی از ساحت ثابت معنایی متمایز میشود که این ویژگیها عبارتنداز:
1_ساحت ثابت مفهومی امری پسینی است.
2_ مقولهسازی اندیشگانی به واسطۀ قوۀ تصدیق در ذهن شکل میگیرد.
3_این ساحت ناظر بر دایرهالمعارفهای نحل مختلف است.
4_ ساحت ثابت مفهومی کاربردی و درونساختاری عمل میکند.
و 5_ ساحت ثابت مفهومی به نوعی اطلاعات عمومی و برای دیگری که میخواهد آن را بشناسد محسوب میشود. لذا در قالب جملات خبری، دادههای متفاوتی به ما میدهد. (آذرپیک،(ب)1399: 28)
🔶🔶از نگاه آذرپیک بنیانروایت یا علت بنیادی فراساختار بودن جوهرۀ معنایی کلمه لوگوس است. در این نگرش لوگوس امری انتزاعی نیست؛ بلکه امری انضمامی است که ریشهگاه آن در تمام ساحات متعین خودآگاهها و ناخوداگاههای جمعی_فردی هفتگانه است؛ زیرا لوگوس مقام جامع وجودی تمام نمودهای هستی است. لوگوس معلول خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_فردی بشر نیست. زیرا معلول یا باید از عدم باشد یا موجود، و یا وجود باشد یا ماهیت در ساحت موجودیت خود، بنابراین اگر بگوئیم لوگوس ماهیتی است که برایند ماهیت است پس ما به تکرار یک امر پیشینی پرداختهایم و هر گونه نسبت دادن لوگوس به عدم نیز خلاف عقل است.
🔸🔸پس خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_فردی هفتگانه موجودیتی متکثر از مقام جامع وجودی روانگاه هستی «لوگوس» هستند.
🔹🔹 لذا ما نباید دچار توهم هایدگری شویم که هستی و هستیمندان را از یکدیگر منفک پنداریم.
🔻🔻 «لوگوس خود هستی است» با تمام انضمامیت آن و هر آنچه در خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_فردی هفتگانه هستن یافته، نمودهایی تاریخمند (دارای زایش، فرسایش و میرش) از هستی هستند. (همان)
🔶🔶 ایشان معتقد است؛ لوگوس نه موجود به ماهو موجود است و نه وجود به ماهو وجود بلکه «موجود به ما هو وجود و وجود به ماهو موجود است».
🔹🔹لذا نه به موجودعدمپنداری ابن عربی معتقد هستیم و نه به اعتباری دانستن وجود در سیستم صدرایی، و نه همانند اگزیستانسیالیستها ماهیت را جعل خود خواستۀ وجود میپنداریم.
🔹🔹 وجود همانند مقام جامع هستی یعنی لوگوس است. و موجود در خودآگاهها و ناخودآگاههای جمعی_فردی هفتگانه هر آن در صیرورت متعینانه است.
🔹🔹بنابراین ما نمیتوانیم آنچنان که هوسرل میپنداشت تنها با فنومن مواجه شویم. هر فنومنی در صیرورت تاریخی ناگذیر در اشکال گونهگون متافنومنیکال خود در شدن و نمود است.
🔻🔻و ما تا بخواهیم فنومنی را بشناسیم آن هم در پدیدارشناسی انتزاعی هوسرل، این فنومن در پدیدارشناسی انضمامی فراگرایی از متافنومن پیشینی به صورت متافنومن دیگری درآمده است. (همان)
🔻🔻بنابراین میتوان افزود که هر کلمه یک ساحت ثابت مفهومی و یک ساحت ثابت مفهومی دارد.
🔹🔹 لذا هر کلمه_پدیداری یک جهان موازی نومنیکال و فنومنیکال دارد و کلماتی که تجریدیتر هستند و زبانی که تجریدیتر است کلیدواژههای بیشتری دارد. اما اگر ساحت متغییر گستردهای داشته باشند. ظرفیت نشانهپذیری بیشتری دارند.
#استعاره
#ساحت_متغیر_معنایی
#ساحات_ثابت_معنایی
#شعر_قرن_۱۵
#شعر_وضعیت_دیگر
#شعر_پستمدرن
#استعارهی_مفهومی
#لیکاف
#جانسون
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژه_های_جهان
#مکتب_اصالت_کلمه
#فرائیسم
#واژانه
#عریانیسم
#جنس_سوم
#نیلوفر_مسیح
#فراساختارگرایی
#مکتب_نقد_عمیق_گرا
#فصلنامهی_نقد_ادبی_زبانی
شب را برایم بگو
به موازات صدای کدام پرنده
پرواز را در گلویمان گیر میکند
به تپش آخرینِ کدام کوچه
ماه آغشته به طناب را
دور گردن صندلی
بیمهابا کبود میشویم
بگو
در کدام زن
ارتفاع را از زندگی سقوط شویم
که نام تمام زنهای این شهر
فریاد نشود
کدام کوچه را به سطر انزوا تبعید کنم
که این همه دهان خاموش
گیسوان شان را
روی زخمهای شهر نگذارند
اینجا
سنگهای سیاه وحشی
هر شب برای محتضرها
آواز بلاچاو میخوانند
و من برای تو
آواز وحشی رام
در ساز کلاه و مینوزوب
و رقص دو نفره
وسط پارتی اتاق خالی
می بینی
از گیسوانمان گذشتهایم
روی زخمهای این شهر کهنسال
شمعی بلاتکلیف باید گذاشت
که با هر فوت باد
روشن میشود
بر کیک تولد کودکان سقط شدهای
که در آینده به دنیا خواهند آمد
و من مادر هیچکدام از آنها نخواهم بود
و حالا ایستادهام
بر سنگ سیاهی که نام خودم بر آن حک شده
مادرم میخواست
مرا روی زخم زمین بگذارد
شاید خوابهای آشفتهی ننه گوهر تعبیر نشود
صاعقه
سیاهی
شهر سوخته
◽️◽️◽️
زن
باد
خاکسترهای پریشان
و گلهی اسبهای وحشی که بر آسمان رد خون میگذارند
_نه!! تفنگها هنوز از خون انسان
سیر نشدهاند
#نیلوفر_مسیح
#فرائیسم
#شعر_زبانه
#فرائیسم
#استاد_آرش_آذرپیک
#شعر_دال
#شعر_پدیدار
#شعر_قرن_۱۵
#شعر_وضعیت_دیگر
#شعر_پستمدرن
#شعر_زبان
#شعر_زبانه
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژه_های_جهان
#مکتب_اصالت_کلمه
#فرائیسم
#واژانه
#عریانیسم
#جنس_سوم
#فرازن
#فرامرد
#عریانک
#مکتب_نقد_عمیق_گرا
دومین کنفرانس روانشناسی ،علوم تربیتی ،علوم اجتماعی و علوم انسانی _ #سیدنی / #استرالیا
مقاله :
#شعر_دهه_هفتاد_در_آینه_نقد_عمیق_گرا
به قلم :
عالیجناب #آرش_آذرپیک
#نیلوفر_مسیح
#آریو_همتی
دومین کنفرانس روانشناسی علوم تربیتی علوم اجتماعی و علوم انسانی _سیدنی
_
.
#سیدنی #استرالیا #آوانگارد
عنوان مقاله : شعر دهه هفتاد در آینه نقد عمیق گرا
نویسندگان: استاد آرش آذرپیک ,نیلوفر مسیح و آریو همتی
الف :سبک های کالبدیک (بدنمند ):
1_کالبدی فرم گرا شامل شعر تجسمی ,حجم و خواندیداری 2_کالبدی ساختارگرا شامل شعر سپید ,موج نو و گفتار 3_کالبدی زبان گرا شامل شعر زبان و وضعیت دیگر .
ب:سبک های معنایی شامل :سبک گورستان یا شعر سیاه نصرت رحمانی و فریدون توللی ،شعر مونث فروغ فرخزاد ،شعر اشراق سهراب سپهری،
شعر حرکت ابوالفضل پاشا، شعر چریکی خسرو گلسرخی و..، شعر پایداری قیصر امین پور و..،شعر اعتراضی
ج.ژانر های جنس سومی (مکتب اصالت کلمه /فرائیسم ): با بنیانگذاری آرش آذرپیک شامل فراشعر، عریانک ،شعر دال،شعر زبانه،شعر پدیدار،واژانه
#ادبیات_دهه_هفتاد_در_آینه_نقد_عمیق_گرا
www.Orianism.com
#آرش_آذرپیک
#احمد_شاملو #علی_باباچاهی #رضا_براهنی #یدالله_رویایی #احمدرضا_احمدی #سعید_سلطانپور #سیدعلی_صالحی #ابوالفضل_پاشا #فروغ_فرخزاد #نصرت_رحمانی #آریو_همتی #نیلوفر_مسیح #اسماعیل_نوری_علا #قیصر_امین_پور #خسرو_گلسرخی
دومین کنفرانس روانشناسی علوم تربیتی علوم اجتماعی و علوم انسانی _سیدنی
_
.
#سیدنی #استرالیا #آوانگارد
عنوان مقاله : شعر دهه هفتاد در آینه نقد عمیق گرا
نویسندگان: استاد آرش آذرپیک ,نیلوفر مسیح و آریو همتی
الف :سبک های کالبدیک (بدنمند ):
1_کالبدی فرم گرا شامل شعر تجسمی ,حجم و خواندیداری 2_کالبدی ساختارگرا شامل شعر سپید ,موج نو و گفتار 3_کالبدی زبان گرا شامل شعر زبان و وضعیت دیگر علی باباچاهی
ب:سبک های معنایی شامل :سبک گورستان یا شعر سیاه نصرت رحمانی و فریدون توللی ،شعر مونث فروغ فرخزاد ،شعر اشراق سهراب سپهری،
شعر حرکت ابوالفضل پاشا، شعر چریکی خسرو گلسرخی و..، شعر پایداری قیصر امین پور و..،شعر اعتراضی
ج.ژانر های جنس سومی (مکتب اصالت کلمه /فرائیسم ): با بنیانگذاری آرش آذرپیک شامل فراشعر، عریانک ،شعر دال،شعر زبانه،شعر پدیدار،واژانه
#ادبیات_دهه_هفتاد_در_آینه_نقد_عمیق_گرا
www.Orianism.com
#آرش_آذرپیک
#احمد_شاملو #علی_باباچاهی #رضا_براهنی #یدالله_رویایی #احمدرضا_احمدی #سعید_سلطانپور #سیدعلی_صالحی #ابوالفضل_پاشا #فروغ_فرخزاد #نصرت_رحمانی #آریو_همتی #نیلوفر_مسیح #اسماعیل_نوری_علا #قیصر_امین_پور #خسرو_گلسرخی
ساعت پیش
منتظرم باش
زیر همان درخت که
کمد دیواری شد
و قراری که هرگز
شرممان اجازهی گفتنش را نداد
اما تردید نکن
میآیمت
حتی بدون خودم
#استاد_آرش_آذرپیک
#شعر_باژک
#فرائیسم
به مناسبت زادانه منتقد ادبی مطرح معاصر ما عالیجناب #سیروس_شمیسا .
تفاوت نگاه ایشان و عالیجناب #آرش_آذرپیک در مواجهه با #مکتب_هندی را ارسال می کنم :
_آریو همتی _
⚫️
سبک اصفهانی یا مکتب هندی ؟!
⚫️⚫️⚫️
منتقد ادبی بزرگ معاصر و سبک شناس مطرح ایران عالیجناب #سیروس_شمیسا :
(( در باب سبک هندی یا اصفهانی، این سبک در حقیقت در اصفهان بوجود آمده نه در هند، از این رو بسیاری از محققان بدان سبک اصفهانی گفته اند اما چون غالب پیشوایان این سبک به هند سفر کرده اند و از طرف دیگر امیر خسرو دهلوی شاعر هندی هم ابیات شبیه به سبک هندی بسیار دارد این سبک به سبک هندی شهرت یافته است)) (سیروس شمیسا، ١٣٧٠ : ١۶٩)
⚫️⚫️⚫️
عالیجناب #آرش_آذرپیک فیلسوف و بنیانگذار جامع ترین دبستان فلسفی جهان #مکتب_اصالت_کلمه :
شعر پارسی در مکتب ادبیِ هندی متآثر از فرهنگ هزارتکه ی یک پارچه ی هندوستان بود. در هند در هر گوشه خدایی فرمان روایی می کند بی آن که با خدایان دیگر آن دیار توسط پیروانش بستیزد، درآویزد و خونی بریزد. بر این اساس غزل هندی بازتاب سرزمین هندوستان است. هر بیت دنیای دیگر و متضاد از دنیای بیت دیگر را به نمایش می گذارد بدون آن که از نظم کلیِ غزل یعنی از فرم بیرونیِ آن خارج شود
بنابراین غزل فرم در هندی سرایان
زاییده ی کثرت عارفانه هندی ست و اگر بخواهیم جدای از شور ملی با محوریت علم با آن رو به رو باشیم نام غزل اصفهانی برای نامیدن این دبستانِ شعری و شعوری متناسب نیست.
از کتاب : #دوشیزه_به_عشق_باز_میگردد
✅ مانیفست شعر زبانک
🔹بخش دوم
به قلم:
#استاد_آرش_آذرپیک
و اما دههی 90 شبکههای دنیای مجازی بازی دیگری را در سرنوشت انسانها رقم زدند و عشقبازی خردکخردک از جوهرهی گفتاری_نوشتاری نیز گذر کرد و به فشردگی بیش از حد استیکرهای معنامند و ایموجیهای عاطفهخیز استحاله یافت.
به هر روی ابراز احساسات گونهگون در جهان شتابخیز و مجالگریز امروزینه، برای انسانی که در هر حالت نیازمند دوست داشتن و دوست داشته شدن است، ساحتی دیگر از تغزل را نمود بخشیده، جهانی که همه چیز در امپرسیونیستیترین حالات، افکار و دغدغهها در حال گذری شتابان، پراستحاله و بیبازگشت است و این نگرزیِ کیرکهگارد را در مواجهه با همه چیز عینیت بخشیده است. انسان حتی یکبار هم در یک رودخانه نمیتواند شنا کند، زیرا هم خود در گذر و دگرگونش است هم رودخانه.
این نگرگاه امپرسیونیستیِ موقتگرا و گذرمدار در همه چیز ما را به شاکلهای از ابراز عواطف میکشاند که آن را می¬توانیم پیام و تغزلهای کپسولی آیکونیکال بنامیم.
در این جهان و فضا اندیشه از تعین دو چیز در شتاباگریز و ناتوان است:
1) هر گونه تفسیر دانشورانهی جان و جهان و جامعه
2) هر گونه تغییر روشنگرانهی جان و جهان و جامعه
در جهان شدیداً فشردهنگارانه و کوتاهنگرانهی زبانک، نمود و حضور مینیمالیسم دقیقاً وارون ضرورت وجود مکتب مینیمالیسم است یعنی مینیمالیسمِ آیکونیکال به هیچ وجه برای حذف اضافهها و غیرضروریهای متن زندگی و متن شعر و داستان نیست زیرا در فضای نامعنامندِ آن، هویت ضرورتها نامتعین و تمایزشان با ناضرورتها نامشخص است در این عرصهی لغزنده که همه چیز دارای حضوری ناباشنده است مینیمالیسم آیکونیکال سوژهی تابع شناسای انسان در جهانیست که آدمها در پساانسانیسم رسانهمدار هیچ تمایزی نمیتوانند بین
الف) نیازها و امیال طبیعی
ب) نیازها و امیال ضروری
ج) نیازها و امیال نابایسته
قائل شوند زیرا پساانسان رسانهمدار سوژهی تابعیست در پنجهی توحش نیاز_امیالسازیهای جهانِ سرمایهسالار، همه چیز کالاانگار و همه جا بازارپندار.
زبانک نه معناگراست، نه معناگریز، یک خنثیگرایی ملون شتاباگذر در تمام ساحتهای زندگی نامتعین فردی_جمعی انسانهاست که تنها دریوزهچی بازار مکارهی دگرسوژههای باحال شبیه سلبریتیها و دوستنمایان میگردد که او را به هیچ چیز و هیچ کجا دعوت نکند جز حال خوبِ لحظهای و عشقورزیهای نامعنامند در تمام شاکلههای پیشینی و پسینی مادی و معنوی.
پدیدارها برای مبدل شدن به دگرسوژگی و جاری شدن در زندگی هم از مجموعه-گراییهای ارسطویی_دکارتی_کانتی_هایدگری_ بدیویی سر باز میزنند هم نگرگاه افراطزدهی تکینگیِ دلوز را برنمیتابند. هر موقعیت گذرای زندگی ما دارای هویتیست که برساختهی مجموعهای از من و اشیا و دگرسوژههاست که تمام این مجموعههای گذرا به شدت لغزنده و در حال پراکندگی مداوم برای ساختن مجموعههای دیگریست که دقیقاً این خاصیتها را دارند و این مجموعههای ناتکرارمند موقت و در عین حال ناتکیده در هر آن و مکان ما را شبیه دگرسوژههای اطرافمان مبدل به متافنومن میکنند. متافنومنها هرگز نمیتوانند بر ما به آشکارگی برسند زیرا به محض آشکار شدن در چرخهی زیست دچار دگرشدگی میشوند بر همین بنیان به سوی خودِ چیزها رفتن تلاقی دو متافنومنِ لغزنده در جهان و فضایی آیکونیکال است پس هر گونه شناخت، هویت خود را با شناخت دیگر و دیگری از دست خواهد داد و این یعنی نمود ناگزیر اپیستومولوژیهای نامتکثر امپرسیونیستی. به بیان و زبانی دیگر پدیدارها در هر موقعیت پسینی ناگزیر هستند که برای حرکت در تمام ساختارنماهای پیشینی نیز در همهی موقعیتهای ناگزیر امپرسیونی خود با همافزایی با پدیدارهای دیگر، مبدل به متافنومن بشوند؛ بنابراین درک بیواسطهی هر پدیدار خارج از موقعیتهای متکثر و امپرسیونیستیِ آن یعنی متافنومن شدگی چیزیست شبیه افسانه و افسون نه معرفتی علمی و فلسفی. فنومنها برای جاری شدن در بستر زندگی ناگزیرند به استحالکهای مدام، بیدوام، ناتمام و نافرجام در چرخهی زیست متافنومن شدگیهای پیوسته_گسسته و زندگی پراصطکاک این استحالکها که در آن هیچگاه، هیچ متافنومنی اگر هم بخواهیم نمیتواند با تمام کوتاهگی دیگر باره تکرار شود
متافنومولوژی نه از معانی میگریزد، نه میتواند جز لاینفک سیستمی معرفتیشناختی باشد؛ بنابراین ابعاد ثابت سیستمهای اندیشگانی، هیچگاه نمی-توانند پدیدارها را در خویش تعریف و تبیین کنند، بلکه به ناچار ستونهای خویش را بر ایدهها یعنی کلهای متواطی و مشکک استوار میسازند.
#زبانک
#استاد_آرش_آذرپیک
#شعر_پدیدار
#شعر_دال_شعر_قرن_۱۵
#شعر_وضعیت_دیگر
#شعر_پستمدرن
#شعر_زبان
#شعر_زبانه
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژه_های_جهان
#مکتب_اصالت_کلمه
#مکتب_نقد_عمیق_گرا
برگرفته از کتاب #زبانههای_عاشقانه
تالیف:
#عاطفه_عسگری
معرفی جریانهای ادبی بعد از انقلاب از کتاب درسی دانشگاهی
#دیگری از خانم دکتر #فروزان_آزادبخت
_____________
دهه شصت :
1 #شعر_جنگ
2 #موج_سوم / فرامرز سلیمانی
3 #شعر_گفتار / سید علی صالحی
______-_
دهه هفتاد( #شعر_دهه_هفتاد ) :
4 #شعرپست_مدرن /رضا براهنی
5 #شعرحرکت /ابوالفضل پاشا
6 #شعر_پسانیمایی / علی باباچاهی
7 #واژانه / آرش آذرپیک
8 #فراگفتار _ سید علی صالحی
___________
دهه هشتاد :
9 #مکتب_اصالت_کلمه / آرش آذرپیک
10 #شعرفرانو /اکبر اکسیر
11 #شعر_متفاوط / محمد آزرم
____________