درودهای بیشمار پیشکش به تک تک آیینه زادان چشمه سار مهر
امیدا که لبخند، گل همیشه بهار و ماندگار لبانتان باشد و شادی بی چون و چرا پیوسته ره آورد و ارمغانتان باشد
سپاسگزارم که خوبید و خوب بودن را پاس میدارید...
صد موج جنون به ساحلم ریخته ای
صد برگ غزل، مقابلم ریخته ای
با بغض نشسته در نگاهت انگار
غمهای جهان را به دلم ریخته ای
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
بر اندوه قفس پر می سپاریم
غمی دیرین به دفتر می سپاریم
من و باران و دلتنگی و این شعر
به شوقت چشم بر در میسپاریم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
مژه "مضراب" کن با شور بنواز
به یادِ شهرِ "نیشابور" بنواز
دلم "مشکاتیان" میخواهد و عشق
برایم باز هم "سنتور" بنواز
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
شکوفا، غنچه یِ پیراهنِ توست
غزلخوان، چشمهایِ روشنِ توست
بهارِ عاشقان هستی و تقویم
حسودِ اینهمه گُل کردنِ توست
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
مهتابی و تاج عشق بر سر داری
غوغایی و چشمان فسونگر داری
این گونه که دل می بری از من، چیزی
از جاذبه ی شعر، فراتر داری
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به گوشه چشمی و لبخندی از دور، ببر از من دل و دلدارِ من باش
شکوفا غنچه ای نقش و نگارین، گُلِ مینیاتوری رفتارِ من باش
بکش با سرمه نازِ دیدگان را، تصرف با نگاهی کن جهان را
پلنگ السلطنه ببرالممالک، غزال الدوله یِ قاجارِ من باش
به تن کن رختِ زرین دوزِ مخمل، بیا اشرافی و ناب و مجلل
چنان تصویرِ شهدختی یگانه، میانِ قابِ خاتمکارِ من باش
به پا کن شورِ شیرین خوش خرامان، به سبکِ سینه کبکانِ اورامان
قدم بردار بر فرشِ حریر و شلیته دامنِ تالارِ من باش
برایم نغمه سر کن ساز بردار، قدم در هشتیِ آواز بردار
بزن با ابروانِ خود کمانچه، برقصان چنگ و گیسو تارِ من باش
خوش آیین و خوش آرا و خوش آهنگ، بزن نقشِ ترنجِ رنگ در رنگ
شرابی مو لب عنابی عسل چشم، پری رخسارِ بی تکرارِ من باش
به تختِ عاج بنشین دلبری کن، خودت را دلرباتر از پری کن
به زيرِ سایه یِ پرهایِ طاووس، یکی یکدانه یِ دربارِ من باش
شبی با رپ رپِ کالسکه در خواب، بیا تا باغِ گُل در زیرِ مهتاب
چنان من که دلم کرده هوایت، تو هم دلبسته یِ دیدارِ من باش
سپردم با نگاهی دل به دستت، به چشمِ کهربایِ نیمه مستت
میانِ گنجه ای در کنجِ تاریخ، پس از اینها امانت دارِ من باش
به لب نجوا به دل شوقِ ترانه، به راه و رسمِ عشقی جاودانه
از امشب تا هزاران سال و یک شب، دو چشمِ تا سحر بیدارِ من باش
بکش تورِ سپیدی بر سر ای ماه، بیا بنشین کنارم مست و دلخواه
فقط با گفتنِ یک "بله" یِ ناز، عروسِ دفترِ اشعارِ من باش
عاشقانه های #شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
instagram.com/shahrad_meidary
درودهایم شمیم نسیم عشق دارند
شمیم قدیم مهربانی
شمیم بارانهای ناگاه فروردینی؛
واژه هایم عطرناک جنگل فیروزه و نستعلیقند و
بوی خوش بابونه های بهارآگین و نسترنهای نوشکفته میدهند؛
بس که هزار سال است در حال و هوای شمایان و برای شمایان سروده ام؛
شمایان که شایسته ی خوشه خوشه زمرد و گلبرگ گلبرگ یاقوت و آفتاب آفتاب پردیس زرین بختی نابید...
سپاسگزارم که با غوغاگری مهرتان سمفونی جهان را زیبایی افزون می بخشید...
موسیقی آبشار بر شانه بریز
غوغای غزل در دل دیوانه بریز
حالا که جهان زل زده بر لبخندت
بوی خوش گل به باغ پروانه بریز
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود بر دوستان بوستان مهرورزی
سروران بلندا سرو و بیداران بید افشان
شباهنگامتان خوش عطر گلبرگ ستارگان و خوشاهنگ لالایی مهتاب؛
فردایتان روشن و سرشار از امید و شادبختی...
سپاسگزار مهرتانم.
درودم بر تو که خوب و عزیزی
تو که فیروزه کاری و تو که الماس ریزی
تو که پرشور و حالی
تو که فرخنده فالی
تو که اهل جنوب مهرپرور
تو که سرسبزی و اهل شمالی
تو که از خاور خورشید زرین
تو که از باختر، از فر دیرین
تو که از هرکجای سرزمین مادری
از میهن نور
تو که هفتاد پشت از باغهای مست انگور
تو که بشکوه مانند دماوند
تو که پرورده زیر بال سیمرغ
تو که نامی به برگ شاهنامه
تو که پرشوکت از گنج چکامه
تو که از سرزمین باستان عشق هستی
سرت سبز و دمت گرم و دلت شاد
سپاس از تو که باران زلالی
سپاس از تو که در مهر و محبت بی مثالی...
http://telegram.me/shahradmeidary
درودهایم پیشکش به بلندای آستان مهر بنیان زرافشان شکوهمند نامتان
امیدا که دستتان در دست حضرت یارتان باشد و دل به دل دادن کارتان باشد و نغمه ای خوش سهم گیتارتان باشد و پیچک مهربانی سرریز دیوارتان باشد...
سپاسهایم را بپذیرید که با عود و عبیر و ابریشم بار هزار اسب سپید از راه ابریشم هزاره های نور و شور رهسپارتان نموده ام.
کج ابرویی و چشمِ مست داری
لبی نوشین به نازِ شست داری
قمر خاتونِ قصرِ واژگانی
که اندامی تراشِ دست داری
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
بگویم "درود" ، باورت میشود چقدر دلم برایت پر میکشد؟
بگویم "سلام" باورت میشود چقدر جنگل سپیدار پشت پنجره ام مه آلوده ست؟
بگویم "کاش بودی" باورت میشود گلدان شمعدانی ها بی تو مغمومند و گل از گلشان نمیشکفد؟
اصلن واژه ها را بیخیال، هیچ نگویم باورت میشود هنوز چقدر دلتنگی سر به سر تنهایی ام میگذارد؟
پیش پای خیالت دم غروب باز فاخته ای اینجا بود
درست روی دسته ی صندلی ات در بالکن پیچک آرای روبرویی؛
طفلی نغمه هایش را کوک سنتور باران کرده بود؛
انگار از دل آشوبی من خبر داشت...
بگذریم...
امشب خواستی به خوابم سر بزنی یادت نرود با خودت عطر خاطره ی اولین دیدار را بیاوری؛
میخواهم به تقویم رومیزی بگویم گاهی با یک گل لبخند هم میشود سرتاسر سالت بهاری باشد...
telegram.me/shahradmeidary
درودهای فراوان بر همراهان بزرگوار و گرانسنگم
شباهنگامتان نوشین به قهوه ی اسپرسوی ماه و شیرین به شکلات ستارگان راه شیری؛
کامروا و دولتمند و همواره پیروزبخت باشید
سپاسگزارم که از غم جهان کاسته اید و کهکشانمان را به پرتو مهر خویش آراسته اید...
صبح آمده باز نغمه پرداز شود
عشق آمده تا پنجره ات باز شود
برخیز و غزل بخوان به وقت گل سرخ
تا روز تو عاشقانه آغاز شود
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
پلنگی سرمه ی الوندی و بس
نگارین نقش بی مانندی و بس
تماشایی ترین تصویر دنیا
تو در قاب همین لبخندی و بس
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود بر یکایک بزرگواران فرهیخته و فرهمند
شباهنگامتان آراسته به الماس ستارگان و گنجینه ی طلای مهتاب دریاچه ی نور...
واگویه ی نکته ای که پیش ترها نیز گفته ام :
اگر در هیچ گروهی به مهرنگاشته های ارزشمند دوستان خوب و مهربانم پاسخی نمیدهم هرگز و هرگز این رویه را به پای کم انگاری و کم توجهی ام نگذارید؛ چرا که با هر واژه تان میرویم و شکوفه میزنم و قد میکشم و بهارینه میشوم؛
اما چون بسیار بسیار شلوغم فرصت پاسخ گویی به تک تک عزیزان را ندارم و به یک متن در قالب سپاسگزاری کلی بسنده میکنم وگرنه همیشه گفته ام و باز هم میگویم سرفرود و خاکسار و واژه بوس همگی شما دوستان و دوستداران شعر و ادبیات و هنر بوده و هستم و خواهم بود...
اگر پیامی دارید در پی وی برایم بفرستید گرچه خیلی وقتها با چند روز تاخیر فرصت میکنم پاسخگوی مهرتان باشم...
همیشه دوستدار شما تا واپسین واژه ی جهان هستی:
شهراد میدری
خوش منظره ی پنجره، بی تاب به رقص آ
با عطر هزاران گل شاداب به رقص آ
ای شعله ی برخاسته از خلوت خاموش
پیش قدم صبح جهانتاب به رقص آ
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود بزرگواران زیبا اندیش و نیکمنش
کاخ گلستانم را از گلبرگ گلبرگ واژگان مخملین بهارینه تان می آرایم و می آسایم در خنکای سایه سار مهرورزی های عهد عتیق بی پایانتان...
پایندگی و همواره تابندگی تان را بر بال مرغان آمین نگاشته ام تا بر بلندای مینای مانایی به شور و سرور، نغمه برانگیز و غزلریز عشق شوند...
درودهایم نم نم های ریز باران زلال و بی ملالند که به دیدار گلستان بهارآگین مهرتان می آیند
یا شاید هم نسیم عطرگردان کوچه باغهای سایه گستر تابستانند که پرسان پرسان به ایوان و بالکن عصرانه هایتان سر میزنند...
هرجای جهان که هستید ساعت دلتان را کوک شادمانی کنید تا با تپش هر تیک و تاکش زندگی تان آکنده از خوشبختی شود...
سپاسگزارم مانند همیشه از همراهی ارزشمندتان
🙏🌺🌸🌷🍃💚
درودهایم خلوت نشین و شوکت گزین آلاچیقی در کناره های جنگل مه و جویبار گلاب و زعفران نغمه خوان آرامشند که در سبد نسیم عطرآگین عنبرین پونه و بابونه و بیدمشک به نشانی مهرتان فرستاده میشوند
سپاسهایم را پذیرا باشید که نازنینید و بهترینید
🌺🌸⚘️🦋💚🎶💎
در" خوش خبر و "پنجره" پیغام تو دارد
خورشید طلا قصر جم از جام تو دارد
صبح دل و جانی و جهانی به تو روشن
هر غنچه که گل کرده به لب نام تو دارد
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
بزن نقش گل و غوغاگری کن
هزار آیینه را محو پری کن
بیا با فرش پانصد شانه بر دوش
به ناز دستبافت دلبری کن
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
چون گوهرِ خوش نقش و نما زیبایی
چون شاهپریِ قصه ها زیبایی
از پنجره یِ مشرقی ات خیره به صبح
خورشیدی و در قصرِ طلا زیبایی
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
بر باغِ جهان دری گشودن با توست
از شادی و از عشق، سرودن با توست
ما را چه به تعطیلی و تنهایی و غم
زیباییِ آدینه به بودن با توست
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به آرامش، به تشویش ِ تو سوگند
به ابرویِ کج اندیش ِ تو سوگند
تو را هرگونه باشی دوست دارم
به دل که مانده در پیش ِ تو سوگند
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به چشم نیمه مستت می سپارم
به رقص و ناز شستت می سپارم
اگر این فیلم برگردد به آغاز
دوباره دل به دستت می سپارم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
خورشید به کف، لحظه ی آغاز بخند
با عطر گلاب و زعفران باز بخند
مشتاق دوباره دیدن صبح سپید
ای نازتر از الاهه ی ناز بخند
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
دلم را با نگاهی آب کردی
به لبخندی مرا بی تاب کردی
پریها بی خبر از عشق بودند
تو رسم دلبری را باب کردی
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود بر دوستان نیک سرشت و فرهیخته ام
نسیم بهارینه ی همراهی تان برگ برگ دل و جان را ترنم و طراوتی دیگربار می بخشد و
نم نم باران واژگانتان باغ هزار آینه را جلا و تلالویی بیشمار ارزانی میدارد...
سپاسگزار گنجینه ی ارزشمند مهرتان هستم
🙏🌼⚘️🦋💚