درود بر شما مهربانان که برگ برگ پاییزی واژگانتان عطر نمنمهای باران گلاب و بیدمشک دارد
خوشا به بخت فاخته ی خیسی که نغمه خوان جهان شماست و خوشا به فال چکاوک رها در نسیمی که دلکوک و شادمان شماست...
سپاسگزارم که با مهرتان پرنیانسرای هستی را نور و شور و سرور می بخشید...
📚🎨🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂🌙✨⭐️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
الو پروانه ای که دیگر خبری از پر کشیدنت نیست
الو گلبرگ باران خورده ای که دیگر عطر شکفتنت به مشام نمیرسد
الو چکاوکی که چکه ای از آوایت از سقف فصلها نمیچکد
الو خوشه ی پروینی که جرعه ای از نورت را ارزانی سلامتباد شبهایم نمیکنی
قلم موی یادت را به دست چند نقاش داده ای که همه جا نقش تو را دارد
این بار که زنگ زدم از پشت هزار سال دلتنگی خودت گوشی را بردار و بگو پاورچین پاورچین به دنبال سنجاقکها به آن سوی خاطره ها رفته ای و زود برمیگردی...
📚🎨🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂🌙✨⭐️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
درود بر آنان که دریای مهر بیکرانند
برگ برگ شباهنگام پاییزتان خوش نقش و نگار؛
جانتان و جهانتان روشن و بیاندوه و شادیارمغان...
سپاسگزارم که بهترینید...
"ای جان چه خوب"
آوا: #بیژن_مرتضوی
موزیک: #رامین_زمانی
غزل: #شهراد_میدری
https://www.instagram.com/reel/DB9M65RO7ct/?igsh=Z2VranlteXpweHV3
بسیار شادمانم که افتخار همکاری با بزرگان موسیقی ایران زمین دو شاهزاده ی بیتکرار قصر هنر استاد بیژن مرتضوی و رامین زمانی دوست داشتنی نصیبم شده و خدای بزرگ را برای این رخداد فرخنده بسیار سپاسگزارم
با مهر و کرنش
برادر کوچکتان: شهراد میدری💚🌺🌸🍃
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
instagram.com/shahradmeidary7
خورشید شکفته و هوا گل داده
شیراز پر از نقش و نما گل داده
صبح آمده و با نفس باد صبا
دیوان تو در حافظه ها گل داده
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
درود بر برگ برگ خوشرنگ مانی مانایی نشسته بر شاهراه خیس از سمفونی بارانتان؛
خش خش گامهایتان طلاریز خزانه ی خزان خزان شعر و شور و شیدایی؛
شباهنگامتان آراسته به نغمه های نقره گون ماه و ستاره آذین رویاهای ناب...
سپاسگزار مهرتانم
📚🎨🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂🌙⭐️⚘️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
صبح است و خزان غرق سرود آمده، به به
با عطر گلاب و گل و عود آمده، به به
خیس از نم باران شده هر برگ و پر از شوق
رقصان به دف از شاخه فرود آمده، به به
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
شرر نوشین ِ جامی ماندگاری
طلاکوب ِ کلامی ماندگاری
به خط ِ نور بر فیروزه ی ِ شعر
تو در تاریخ، نامی ماندگاری
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
تراش ِ مرمر ِ روم ِ قدیمی
ژکوند ِ غنچه خند ِ خوش شمیمی
ونیزی چشمی و ابرو فلورانس
که در زیبایی ِ دنیا سهیمی
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
کاش میدانستی دلم چقدر برایت تنگ شده؛
برای نگاهت، برای صدایت، برای خنده هایت
و برای دستانت که بوی دریا و صدف و آویشن میدهد...
همهی کوچه باغهای برگریزان پاییز بو برده اند که این روزها حال دلم خوش نیست؛ حتا اگر گاه در گالری پروانهها قلم مویی بردارم و با رنگهای شادش، نقش رنگین کمان لبخندی بازی کنم.
هنوز هم عاشق خیس شدن در زیر نتهای موسیقی بارانم و پشت ویترین هیچ فروشگاهی به چترهای نیلوفرانه اش خیره نمیشوم.
این روزها که رفته ای سیب آفتاب بچینی نبودنت را در گوشه ای از این شهر غریب دودآلود به صفحه ی گوشی خیره میشوم و نامت را دلتنگترین پرندهی کنج قفس نغمه ای ساز میکنم در دستگاه شور و دلشوره؛ پرنده ای که از آنسوی میله ها دلش برای آخرین خاطرهی باهم بودن پر میکشد...
📚🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂🌙✨⚘️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
درود بر دوستان بزرگوار و والامنش و نیکاندیشم
بیست و نهمین برگ پاییزیتان آراسته به نمبوسههای باران گلاب و شعر ناب؛
نغمههایتان دلکوک آرزوهای زرینی که روشنیبخش فرداهایند...
درودهای پارسایان پارسی هزاره های دور پیشکش به شما نازنینان و مهرپروران پرسیای کهن...
سرمه دان سیمین دلبرانگی یگانه یار و زیبانگارتان نستعلیقنگار؛
آیینه ی نهشته بر تاقچه ی بالا بلند دلتان ماه آذین و خورشید نشان؛
پایایی و پویاییتان آرزوی هزار فرشتهی سپید پر پردیس زیتون و زمرد و جاودانگی...
سپاسگزار شوکت شاهانه ی همراهی بشکوهتانم...
📚🎶🔥🧡🍁🍁🍂⚘️🌈🌤🍷👑💎
http://telegram.me/shahradmeidary
وا کنم پنجره بر نور، چه میفرمایی؟
بزنم بر دف و سنتور، چه میفرمایی؟
به حضور تو شرفیاب شود یا نشود؟
آفتاب آمده، دستور چه میفرمایی؟
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به شاخه شاخه اش نارنج ِ فانوس
به تختش فرشی از پرهای ِ طاووس
دو فنجان قهوه و موسیقی ِ آب
غروب و "باغ رستوران" ِ چالوس
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درودهایم بر تو که نازدار و نازنینی
بخت مژگان برهم افتاده ی ابریشمینت بلند
نازبالش مخملینت نرمینه پر قوهای دریاچه ی مهتاب
بستر حریرت برگدوز پاییز آرامشانگیز زرینکار
گوهر نیکاختر سبزآبی شبچراغت فروزان
شباهنگامت ناب و خوابهایت شهدآمیز...
📚🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂🌙✨⚘️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
درود بر پاییز از سفر برگشته ای که با "مهر" قرار میگذارد
با "آبان" همپرسه ی نمنمهای زلال و بیملال عاشقانه میشود
و با "آذر" در خلوتکده ای آنسوی برگها قهوه نوش شعر و شیداییست...
درود بر تک تک شما دوستان مهرآیین و مهرآگین و مهرآذینم
گرد و غبار غم از شیشه ی پنجره ی دلهایتان باران باران زدوده باد
سپاسگزارم که آینه در آینه بازتاب عشقید...
📚🎨🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂☔️🦋⚘️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
درودهایم پیشکش به تو که هزاران سال است "او"یی و نمیدانی که میدانم این راز مگو را
راستش را بگو در کدام کهکشان پشت شیشههای پنجره به نمنمهای باران زلال زل میزنی؟
من که هنوز در کهکشان راه شیریام و هنوز دارم منظومهی شمسی را ورق میزنم و گاهی به آهی شعری میخوانم...
میدانم تو هم مثل من گاه و بیگاه دلت برای تمام گذشته ها تنگ میشود؛
گذشته هایی که شیرین مثل شکلاتهای کافه بود؛
گذشته هایی که شیرین همچون انگبینهای کاخ مرمر بالابلند عهد عتیق بود؛
اما افسوس که باهم بودن عاشقانه مان زود به پایان رسید...
این بار که به کافه رفتم و سفارش دو فنجان قهوه دادم به جای خالیات بگو بیشتر با دیوانگیهایم گرم بگیرد...
📚🎨🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂☔️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
درودهای شایان و بیپایان بر تک تک دوستان ارزشمند و ورجاوندم
شباهنگام مهرماهیتان مهرآگین پاییز دلانگیز هزار برگ گالری شگفتی و شیفتگی؛
دولت خوشابختیتان پاینده و پرچم شادیهایتان همواره رقصنده باد...
سپاسگزار همراهیتان هستم.
آمده ام تا که بگویم "سپاس"، از تو که هِی عشوهگری میکنی
از تو که چشمانِ خودت را به ناز، قهوه یِ عهد ِ قجری میکنی
مویِ تو زیتون و لبانت انار، سیب ِ تو پرورده یِ پروردگار
با دو ترنجی که نهان کرده ای نوبریات را سپری میکنی
نقل و نباتی شکلاتی مگر، شربت ِ شیرینِ حیاتی مگر
قند گرفته در و دیوار هم، بس که لبت را شکری میکنی
شعله به شبهایِ جهان میکشی، نقش ِ بلا بر دل و جان میکشی
جنگلِ ابریشمی از ابر را، مست ِ نسیم ِ سحری میکنی
شانه به گیسو زده ای تا کمر، تا که فدایِ تو شوم بیشتر
ساده بگویم که پیِ کشتنم اسلحه ات را "کمری" میکنی
لیلیِ بازار ِ کویتی به ناز، ماه ِ امارات و غزالِ حجاز
سرمه یِ بحرین به مژگان زده، خط ِ لبت را قطری میکنی
ماهی و بر پرده یِ شب نقره ریز، آتشی و دلکشی و شعله خیز
قرص ِ قمر هستی و با ساز ِ عشق، همچو "قمر" نغمهگری میکنی
مات ِ تو فیروزه یِ نقش ِ جهان، نقش ِ برلیانِ تو بر پرنیان
خیره به افسانه یِ افسون ِ خود، آینه را قصر ِ پری میکنی
تن تن ِ تندیس ِ تراشت شگرف، طعنه زده مرمر ِ رومی به برف
بر اثر ِ دیدن ِ این شاهکار، هر اثری را هنری میکنی
بس که غزلهایِ مرا خوانده ای، بس که به هر بیت گُل افشانده ای
باِغِ بهارینه یِ جان را خوش از نغمه یِ کبکانِ دری میکنی
عاشقانه های #شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
instagram.com/shahradmeidary7
از "نیست" شرابم دهد و "هست" کند نیست
آسوده ام از کوچه ی بن بست کند نیست
دلگیرم از این شهر که تنهایی محض است
یک جرعه صدایت که مرا مست کند نیست
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
ای مهر تو آبان شده در سینه ی پاییز
لبخند بزن نقش انارینه ی پاییز
خوش باش که با خش خش برگ و نم باران
برگشته به دیدار تو آدینه ی پاییز
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
چه نقش مانده در قابی شد ای جان
چه چشم انداز جذابی شد ای جان
من و شعر و تو و پاییزی از برگ
چه پایان هفته ی نابی شد ای جان
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
درودهایی که بوی ابر و باد دریا و لیقه ی خزه و نستعلیق صدف میدهد
بر تو که تاج از سر هزار شهبانوی تاریخ برداشته ای و آفتاب بر سر گذاشته ای و در قصر طلایت نسیمنواز پرهای هفترنگ طاووس بر تخت عاج و مرمر امپراتوری نازت نشسته ای و بر هفت گستره ی دلبرانگی به مستانگی فرمان میرانی
ابدیت نامت زیباترین رازیست که خدایان با منش درمیان نهشته اند تا بر سنگ نگاره ها چکامه چکامه بسرایم و دل از آیندگان و نایندگان بربایم؛
کنونا هزار سرستون بالابلند شعر و شور و شیدایی پیشکش شوکت دیرینت و تصدق گلخندههای شیرینت...
📚🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂🌈🌤⚘️💎👑
http://telegram.me/shahradmeidary
درودهای جاویدم بر دوستان تابنده همچون خورشیدم
روز ابریشمین پاییزیتان زردوز نگارههای شادمانی؛
چشمه سار مهرتان جوشان و جویبار زلالبختیتان خروشان
تا باد چنین باد...
درودهایم را که میدانی
بی پایان است
هوایم را که بو برده ای
عطرآگین نم نمهای باران است
نگاهم را که خبر داری
شکوفه آرا و گلافشان است
بیا به هم قولی بدهیم
تو با گلخنده هایت قصر آیینه ها را زیباتر کن
من هم تمام مردم دنیا را
دلداده ی پروانه های صورتی دفتر شعرم میکنم
دفتری که
هر سروده اش در وصف دلبرانگیهای توست...
📚🎶🔥☕️🧡🍁🍁🍂🌈🌤⚘️💎
http://telegram.me/shahradmeidary
درودهای جاودانه
برگ برگ آبان ماهتان خوشنقش و نگار ماندگار تالار خاطرهها؛
سپاسگزارم که مهر تقویم به پایان رسید اما مهر شما همچنان ادامه دارد...
با نسیم عاشقی، شوق فراوان دیدنیست
پیش پایت برگهای زرد رقصان، دیدنیست
پرسه ی پاییزیات در کوچه باغ رنگها
"صبح" وقتی میرسد با عطر باران، دیدنیست
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
هر واژه به چشم من چه بیرنگ شده
همناله ی مرغان شباهنگ شده
این شعر به یادگار از من،
امضا
آنکس که دلش برای تو تنگ شده
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
کو لحن و بیانی که تو را وصف کنم
کو جوهر جانی که تو را وصف کنم
قرص قمر و شمسه ی دیبا هم نه
زیباتر از آنی که تو را وصف کنم
#شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
درودهای بیشمار بر دوستان مهربانم
شب مهرماهیتان پرمهر و آرام و دلنواز؛
امیدوارم برگ برگ دفتر خاطره هایتان آراسته به شادی و لبخند باشد
سپاسگزارم برای بودنتان...
📚🎶☕️🧡🍁🍁🍂🌙
با پیغامها و نگاشته ها و نگاره های "شادباش" شادیبخش و "فرخندهباد" فرخپی شما خوبان و بزرگواران و نیک اندیشان، زادروز پاییزیام (بیستم مهر) گلآذین از بهار ماندگار مهربانی و عطرآگین از گلستان دوستیهای جاوید شد...
تک تک واژگان مهرآمیز و ارزشمند و فرابهایتان را بهسان الماس کوهسار نور در ماناکدهی قلبم به یادگار میسپارم و در این روزگار سرد مهر و بیعاطفه و بیاحساس ماشینی از داشتن شما دوستان و همراهان آفتابگون و مهرآیین و زلال و دریا دل و بزرگمنشم دلگرم بیش از پیش گستره ی جان و جهانم.
با مهر
برادر کوچکتان: شهراد میدری
📚🎶🔥🧡🍁🍁🍂⚘️🥂🌤🌈🎁🎂💎
http://telegram.me/shahradmeidary
غزال ِ خوشخرام ِ مشکبیزم
النگو پیچک ِ
گُل سینه ریزم
به روی ِ بستری از مخمل ِ برگ
شب ِ پاییزیات زیبا عزیزم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
ای نابترین فصل دلانگیز قشنگ
ای سمفونی کلاغ و جالیز قشنگ
با خش خش برگ و نم نم بارانت
"مهر"ت به دلم نشسته پاییز قشنگ
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
آخرین باری که باهم قهوه خوردیم "او" نبود
میز بود و صندلی بود و کسی آنسو نبود
محو ِ نمنمهای ِ پشت ِ پنجره، غرق ِ خیال
گویی اصلن با من ِ دلتنگ رودررو نبود
وصف ِ موی ِ او و روی ِ او فراتر از بهار
سنبل اینگونه خرامان، گل چنین خوشبو نبود
"سعدی" ِ شیراز در زیباییاش بیتی نداشت
وصف ِ او در شعرهای ِ "خواجه" و "خواجو" نبود
مثل ِ چشمش کهربا نه، یشم نه، فیروزه نه
اینچنین گنجینه ای در معبد ِ هندو نبود
بس که آن زن/بور بود آن شهد و آن شیرین لبی
شک ندارم جرعه ای در طاقت ِ کندو نبود
از پری مهتابتر، جذابتر، نایابتر
گرچه افسون بود و افسانه ولی جادو نبود
ماه بود و چشمهایش چون دو دریاچه شراب
مست چون مژگان ِ نازش رقص ِ بال ِ قو نبود
"ماه" بود و "دلبر" و "آهو"ی ِ کرمانشاه ِ عشق
گرچه نامش اختصاری "میم. دال/آهو" نبود
سایه روشن بود و با من بود و از من دور ِ دور
آنقدرها دووووور که نزدیکتر از او نبود
کافه چی من را صدا زد، گفت وقت ِ رفتن است
چشم وا کردم کسی جز "هیچکس" آنسو نبود
این غزل جا مانده بود از عهد ِ عشقی گمشده
قصر بود و شاه ِ شاهان بود و شهبانو نبود ...
عاشقانه های #شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
instagram.com/shahradmeidary7