15429
ارتباط با ادمین : @shahrad147 سفارشات شعر و ترانه و متن به مناسبتهای مختلف و نیز ویراستاری سروده ها جهت چاپ و انتشار پذیرفته می‌شود.
ای غایت و ای نهایتِ زیبایی
عشق آمده دیدنت، چه میفرمایی؟
پاییز و من و خاطره ها منتظریم
تا پنجره بر باغِ طلا بگشایی
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
در قابِ جهان، نقش و نگارت زیباست
تقویم ورق ورق کنارت زیباست
پاییز که شد دوباره لبخند بزن
پاییز به لبخندِ انارت زیباست
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
پاییزیِ باغِ رنگ و مهمانِ توام
هم پرسه یِ برگ برگِ رقصانِ توام
با عطرِ خوشِ نسیم و بویِ نمِ خاک
محتاجِ هوایِ بعدِ بارانِ توام
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
بکش بو خش خشی "تر" را به لبخند
غروبی سایه گستر را به لبخند
به شوق دیدنت برگشته پاییز
به رویش باز کن در را به لبخند
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
از حال و هوایِ عشق، لبریز بمان
خیس از نمِ رویایِ دل انگیز بمان
با رقصِ هزار برگِ نارنجی و زرد
مشتاقِ صدایِ پایِ پاییز بمان
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درودهایم و سرودهایم ارزانی هرکه بزرگمنش است و آیینش مهربانی ست
نودمین روز تابستانی تان به زیبایی لبخند گلهای ابریشم‌کده ی رویاهای ناب؛
امید که هرگز غمی سراغ خانه ی دلتان را نگیرد؛
امید که هرگز آهی شعله افروز تنهایی تان نشود؛
و امید که هرگز بغضی تلخ، نسخه ی سکوت برایتان نپیچد...
چشم به هم بزنیم همه ی ما مسافریم؛ پس تا هستیم مهر بورزیم و هرگز دلی را نشکنیم و چشمی را نمناک نسازیم...
درود بر تک تک بزرگواران زیبانگر و نیک اندیش
واپسین مهشید تابستانی امسالتان نیکو و دلنواز؛
بهترین واژگان جهان آفرین بی همتا ارزانی دفتر پاییز پیش رویتان باد
سپاسگزار مهرتانم
🍁🍂☔️🌈🌤💖
هوای شعر و شهریور، دو چشم خیره ام بر در
سلام ای حضرت دلبر، سلام ای عشق رویایی
دو چشمت چای لاهیجان، کلامت گز، لبت سوهان
تنت قالیچه ی کاشان، نگاهت غرق زیبایی
تو زرین موی پاییزی، چه رعنا و دل انگیزی
که می آیی به دیدارم، در این صبح تماشایی
#شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
باران زده بر پنجره هاشور، عزیز
تا سایه دویده رعشه ی نور، عزیز
پاییز نیامده، من از شهریور
"مهر"ت به دلم نشسته بدجور عزیز
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
صبحی و رها از غم و تردید میایی
غوغاگر و رقصنده چنان بید میایی
خوش نقشِ پرندِ پرِ طاووسیِ کشمیر
از دامنه هایِ گُلِ خورشید میایی
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
شبِ تاریکِ بی فردایم این بود
سری بر شانه یِ دریایم این بود
گلایه؟
نه!
سکوتی تا پس از مرگ
نصیبِ با تو بودن هایم این بود
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
حالا که رسیده وقتِ غوغاگری ات
هم پرسه یِ کوچه باغِ شهریوری ات
من چتر و انار و بوسه برمی‌دارم
تو عشق بیاور و کمی دلبری ات
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود بر رامشگران و خرامشگران هزاره های مهربانی
نامتان روشن از گیرایی آفتاب جهانتاب و جامتان لبالب از ارغوان باغهای انگور و برگ برگ زمرد فامتان نسیم نواز عطر بیدمشک و غوغاگر رقص سیب گلاب و شعر ناب در دامن جویبار کرشمه...
سپاسگزار مهر همواره تانم
http://telegram.me/shahradmeidary
🌺🌸⚘️🦋💚🎶💎🙏
از دامنه هایِ کوهسار آمده است
با لهجه یِ شیرینِ انار آمده است
صبح است و نسیمِ خنکِ شهریور
رقصان به سراپرده یِ یار آمده است
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود فراوان به شما که بهار ماندگار هزار برگ گلستان مهرید
پاینده و فزاینده ی شادی ها و زیبایی های جهان باشید؛
سپاسگزارم که همواره نازنینید.
درودهایی زلال و بی ملال
پیشکش به شما که نغمه خوان مهرید و آفتاب زرنگار و ماهتاب نقره کار سپهرید
جهان را زیباتر کنیم شده به لبخندی و مهرورزیدنی غرق در تماشای رقص پروانه ای عطرآگین نم نم های باران و یا شده به شاخه گلی و فنجان آرامشی در سکوت پشت پنجره ای خیره بر تالاب مرغابی های عاشق...
سپاسگزارم که تپشهای دلتان کوک سمفونی عشق جاودان هستی ست...
🍁🍁🍂🧡
http://telegram.me/shahradmeidary
درودهای شایان و بی پایان
مهرماهتان پرمهر و دلتان شاد و نامتان تابان؛
پاییزتان شررخیز و غزل‌ریز و دل انگیز...
سپاسگزارم که همواره مهربانید و هرگز غبار اندوه بر خاطر آینه ای نمی نشانید...
درود بر زیبا اندیشان چهار فرگرد جهان مهربان هستی
پیشاپیش فرا رسیدن فصل عاشقانه ها "پاییز" هزار برگ دل انگیز؛ فصل قرارهای خیس و پرسه های شاعرانه بر تک تک شما عزیزان همایون و شادباش و فرخنده باد
🧡🍁🍁🍂☔️🌈🌤
درودهایم نم نم های ریز بارانند که بر برگ برگ نارنجی و زرد درختان رقصان در نسیم واپسین روزهای شهریور عشق می نویسند تا بر سنگفرش نموری که عطرآگین از جای پای مهر شما خواهد شد بوسه بزنند و آمدن فصل عاشقانه ها را با آواز کلاغها جشن بگیرند...
به راستی اگر پاییز هزار رنگ دل انگیز نبود برگ برگ دفتر نقاشی خدا چقدر زیبایی کم داشت...
🍁🍂🍂🧡
http://telegram.me/shahradmeidary
بیا ای ماهِ زرین کوکبِ من
قدم رنجه بفرما تا شبِ من
به تیراژِ هزاران بوسه یِ ناب
لبت را چاپ کن رویِ لبِ من
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
از سرِ شاخِ پر از پیچِ گوزنانِ فرازِ دامنه
همچو نارنجِ طلایِ شاخسار
آفتاب آورده ام
از بلندایِ غرورِ کوهسارِ ابر و مه
خوش شمیمِ زنبقِ نم خورده و
مستِ عطرِ سدر و بادام و بلوط
شعرِ ناب آورده ام
از پرِ پروانه هایِ رنگ رنگِ باغِ گل
مملو از آوازِ تیهوها و توکاهایِ مست
صفحه صفحه یک کتاب آورده ام
تا تو از بی وقفه یِ زیبا شدن برگردی و
پلک بگشایی به ناز
تا تو با گلخنده ای مستانه باز
مملو از اغوایِ نور
خیره بر نقش و نگارِ ماندگارِ شوق و شور
پنجره بگشایی و احساسِ خوشبختی کنی
تا تو گلدانهایِ پشتِ نرده را
باخبر از نوبهارِ یاسِ خوشبختی کنی
روزِ زیبایی پر از آهنگِ بودن
در تب و تابِ سرودن می‌رسد
در به رویش باز کن
با سلامی و کلامی
مهربانی را به او ابراز کن
در هوایش زندگی را شادمانه باز هم آغاز کن
نازنینم
بهترینم
همدمِ شورآفرینم
صبحِ زیبایت به‌خیر...
#شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
به نقشِ برگ، غم می ریزد این باد
به دل، آشوبِ بم می ریزد این باد
بیا تا گیسوانت را ببافم
که دنیا را به‌هم می‌ریزد این باد
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
دو چشمت را ببند و آرزو کن
به لبخندی جهان را غرقِ "او" کن
چرا در آسمانها؟ با کمی عشق
خدا را در دلِ خود جستجو کن
چامه: #شهراد_ميدرى
@shahradmeidary
خوانش: #فریبا_زنگنه
@fariba_zangeneh
درود و مهر
شبتان روشن از نغمه های نقره ریز مهتاب؛
فردا و فرداها سرشار از آرزوهای ناب و رخشانتان...
درود بزرگواران فرهیخته و والامنش
پسین دمانتان ناب و نیکو و دلنواز؛
امیدوارم آینه ی دلتان هرگز غبار غم و اندوه نگیرد و پیوسته شاد باشید
سپاسگزار مهرتانم🙏🌷🍃
درودهای چونان گلبرگ بهارین پیچیده در ابریشم ناب، پیشکش مهرسرای شادبختی تان؛
مهرشید شهریوری تان شیرین به‌سان انار و انگبین؛
نامتان رخشنده ی آبی بیکرانه و فروزنده ی سپهر جاودانه باد...
خوش نقشِ هزار حوضِ کاشی دمِ صبح
فیروزه به آسمان بپاشی دمِ صبح
ای شرشرِ فواره یِ رقصنده یِ نور
خوشبخت تر از همیشه باشی دمِ صبح
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
پریدختِ کمی لختِ زیادی نازِ واویلا
چه با من میکنی ای دلبرِ طنازِ واویلا
تراشت داده مرمرگون و قد موزون و مو زیتون
خدایی که زده نقشت در این اعجازِ واویلا
شمیمِ خنده هایت اصل و گلبرگِ طلایت اصل
لبانت زعفرانِ سرگُلِ ممتازِ واویلا
دو "نارنجِ قوام" آن سویِ "باغِ دلگشا" داری
غزل می‌خوانی از زیباییِ شیرازِ واویلا
کش و قوسِ تنت با چرخشی رویِ مدارِ دف
چه غوغایی به پا کرده به رقص و سازِ واویلا
"بنان" را صفحه صفحه می‌گذاری پشتِ سر با ناز
"قمر" مبهوتِ این تحریر و این آوازِ واویلا
چنین که می نوازد باد مویت را، گمان دارم
شده هر تار، کوکِ پنجه یِ شهنازِ واویلا
نه از اکنون که می‌ریزی به رگهایم شرابِ ناب
شدم مستِ نگاهت از همان آغازِ واویلا
تو مقصود از تمامِ خلقتی و تا ابد با توست
هرآن‌کس باخبر شد چون من از این رازِ واویلا
سرودم باز در وصفت غزل تا باز بنویسند:
امان از دستِ شهرادِ غزل‌پردازِ واویلا
عاشقانه های #شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
instagram.com/shahrad_meidary
قجر چشمانِ خوش نقش و نگارم
خرامان عشوه یِ قرنِ انارم
ونک تا لاله زارت گُل شده فرش
بیا خاتونِ کالسکه سوارم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
در آینه، عاشقانه چین می افتد
رعشه به فلاش دوربین می افتد
لبخند تو سیب است و عجیب است که باز
با جاذبه اش دلم زمین می افتد
#شهراد_میدری
@shahradmeidary