shahya_m | Unsorted

Telegram-канал shahya_m - Anarchy of words

243

سمپوزیوم به صرف کلمات تیز

Subscribe to a channel

Anarchy of words

در جهان سومی که ما از آن‌ جا آمده‌ایم رمانتیک بودن یعنی عشق همراه با عقب‌ماندگی، یعنی از زندگی به دامن اوهام گریختن
ـــــــــــــــــــــــــــ
احلام_مستغانمی

Читать полностью…

Anarchy of words

دیکتاتورهایی که دوام می‌آورند، بر دو ابزار قدرت تکیه دارند؛
وحشت و کیش شخصیت.
دیکتاتور بر نیروهای قضایی، نظامی، امنیتی، پلیس، بازجویان و شکنجه‌گران متکی می‌باشد و وفاداری به شخص ِ دیکتاتور، مهمترین مسئله است.
هدف دیکتاتوری، تخریب عقل سلیم و تقویت تقدس فرمان بُرداری است و همه دیکتاتورها در محاصره‌ی افراد چاپلوس و دروغگویان و شیادان سیاسی بی‌اصول هستند که در طول سال‌ها، آن‌ها را ترفیع داده‌اند.
در نظام دیکتاتوری، پاداش وفاداری، بیش از پاداش توانایی است و در سطح ملی بگیر و ببند وسیع با عناوینی نظیر جاسوس، خائن و فتنه‌گر، راه می‌اندازند
آنها دادگاهای نمایشی راه می‌اندازند و دگراندیشان را در تلویزیون حکومتی، مجبور به اعتراف می‌کنند.
دیکتاتورها، خواهان ابراز چاکری و اطاعت مدام از سوی همان مردمی هستند که بر آن‌ها، ظالمانه، حکومت می‌کنند.
با از بین رفتن ترس، کل زیربنای دیکتاتوری فرو می‌ریزد.

فرانک_دیکوتر


سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
        /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

لب‌هایت را به من بده
بوسه‌هایم مال تو
بیا داشته‌های‌مان را جابه‌جا کنیم
  ـــــــــــــــــــــــــ

شهیا_مفرح

Читать полностью…

Anarchy of words

از سر بحث
بپرم وسط آب و
خلاف همه‌ی موج‌ها
شنا کنم
یا آخر آبشار
بیفتم از آن‌همه گرداب
حالا مدام سنگ بیانداز
به آب و
از رودهای گل آلود
ماهی بگیر
تقویم که ماه و برج
نمی‌فهمد
من‌ هم تقلا نمی‌کنم
برای دریا
همین که آغوش
آبی کسی پر از
مدیترانه باشد
کوسه‌هایم را
رام خواهم کرد

#شهیا_مفرح
#فرا_گفتار

سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
       /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

طناب تنانه
روی مطنطن تن
می‌نویسد گلو
و برای دار
گردن‌های بلند
در اجتماع درختان مرده
سروها به تبر که می‌رسند
قد می‌کشند
ـــــــــــــــــــــــــ

شهیا_مفرح

Читать полностью…

Anarchy of words

صدای ام طول کشید تا من با هندسه‌ی مهندسی عشق را با کولیس ببرم
با فارنهایت یا چند درجه از بوسه‌های مبعوث
از غار تا قارقار کلاغ‌های قصه با اندرسن
پاتیناژ یخ را دریاچه‌ی قو بکشم
این مدارها صفر درجه اند و انجماد جامد آب های شوآف نیست
برای شیرین ، بوسیدن نسکافه را از بیستون بی ستون سر دبیر در روزنامه‌ها نمی‌خواند
صدای طول کشیده ام را کوتاه نمی‌کشم
تو هم از عشق کوتاه نیا

#شهیا_مفرح

سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
        /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

انسان می‌اندیشد چون ساختاری تنش را برش می‌دهد، به تکه‌هایی که هیچ ربطی به کالبد شناسی ندارند
شاهد آن: هیستریک
ــــــــــــــــــــــــــ

ژک_لکان

Читать полностью…

Anarchy of words

اعدام در نظام های توتالیتر
ــــــــــــــــــــــــــ

ژاک دریدا معتقد بود حاکمیت سیاسی به دنبال تقدس بخشیدن به "قربانی کردن" و حتی تقدس بخشیدن به "آدم خواری" است. قدرت و توان دولت‌های توتالیتر در سرکوبگری و حفظ وضع موجود، بر پایه‌ی چنین ایده ای شکل گرفته است.
آیین قربانی قدمتی به بلندای تاریخ  اجتماعی انسان دارد. برای جوامع بدوی مراسم قربانی در واقع نوعی مبادله بود. هدف انسان‌های بدوی از قربانی کردن یک جانور یا یک انسان، حفظ قبیله‌ی خویش از گزند بلایای طبیعی یا کمک به بهتر شدن محصول، و در مجموع مصون ماندن از تیره روزی و مرگ بوده است. مراسم قربانی عملی بود در جهت بقای جمع و چیرگی بر طبیعت. منطق و استدلال عقلانیِ نهفته در این مبادله دقیقاً همان است که اکنون در دوران مدرن و بویژه در نظام‌های توتالیتر بکار گرفته می‌شود‌. اگر در گذشته قربانی کردن چند جانور برای نجات کل قبیله کافی بوده ، حالا حاکمیت سیاسی برای بقای خود، چند انسان بیگناه را اعدام می‌کند تا از طریق ایجاد رعب و وحشت، وضعیت موجود را تداوم بخشیده و بر مخالفانش سلطه یابد. به بیانی دیگر، منطق انتزاعیِ مبادله از دوران کهن تا کنون پابرجاست و فرد همچنان برای بقای جمع یا حفظ نظام سیاسی قربانی می‌شود. از این رو مجازات اعدام نزد حاکمان رژیم های توتالیتر و سرکوبگر امری بدیهی است و آن را "حق" مسلم خود می دانند. در طول تاریخ، شیوه ها و ابزارهای گوناگونی برای اعدام ابداع شده، از طناب دار و گیوتین تا صندلی الکتریکی و غیره. علیرغم پیشرفته‌تر شدن ابزارها و بیشتر شدن شمار اعدام‌ها برای استحکام پایه های حکومت‌های توتالیتر، ترس حاکمان از فرا رسیدن روزی است که ابزار اعدام اثر خود را از دست بدهد.روزی که قربانی کردن افراد بیگناه نه تنها به تدوام قدرت یاری نمی‌رساند که باعث خشم بیشتر مردم نسبت حاکمیت خواهد شد و سیستم در مسیر فروپاشی قرار خواهد گرفت.
هر ماشینی هر چقدر پیشرفته و محکم بالاخره عمرش به سر رسیده و فرو می‌ریزد. اما این به معنای پایان کار نیست، چون ریشه‌های سرکوب و مجازات اعدام، و منطق انتزاعیِ مبادله که این عمل را در راستای بقای هر عقیده و نظامی توجیه می‌کند، چنان محکم است که براحتی کنده نمی‌شود
اندیشه‌های سیاسی و ایدئولوژیکی که از طریق اعدام و سرکوب در پی تثبیت خویش هستند پس از فروپاشی در کمین نشسته و مترصد ظهور دوباره اند. پس علاوه بر مبارزه‌ی عملی، به بحث‌های تئوریک و نظریه‌پردازی هم باید بها داد تا بار دیگر در بند ساختار قدرتی که مخالفانش را اعدام می‌کند گرفتار نشویم.
به لحاظ نظری برای مخالفت با مجازات اعدام همان گونه که دریدا می‌گوید نیازمند شالوده‌شکنی مفاهیم و رویکردهای سنتی قدرت در حوزه‌ی سیاست هستیم.

       /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

به سلامتی کلنگ‌های موروثی
و بیل‌هایی به وسعت رزق
دارم دیوار می‌خورم
جویدنی که با ارتفاع رابطه‌ی معکوس دارد
مثلا هر چه بیشتر می‌جوی سایه‌ی دیوار قد می‌کشد
من سایه را دوست دارم
دهخدا می‌گوید سایه امنیت است
و‌ حجم آجرها در بشقاب یعنی هفت طبقه بالاتر رفته ام
"هفت" در کوچه‌های موروثی یعنی کلمه‌ی رمز
ندیدی جسد پیرزنی یک هفته‌ی پیش هفت بار عزرائیل را بوسید؟
باید چند بار ببوسی‌ تا کوتاه بیاید
بوسیدن تنها پاسخ دندان شکن جسدهاست
احتمالا" او هفت دیوار از ما بلندتر بوده است
چون پنجره‌‌های شهر که هر روز هفت بار با جیغی به ارگاسم می‌رسند
و من روی جیغ‌هایش به تعدد رگهایم می‌رقصم
رقصی در پناهگاه پوست
رعایت شرم به دستور شرعیِ ارتفاع
نوعی ساتیر وحشی
تا یکی از ساتیرها را بردارم
بگذارم در بشقاب سیزیف
تا به اندازه‌ی یک سیگار بنشیند به رقص
و خاکسترهایش را پخش کند توی حدقه‌ی قله
و‌ یا هفت سیکلوپ‌ بزایم و به آنها کاهگل بخورانم شاید رعد بشوند و به جویدن بیافتند
نمی‌بینی هفت رنگین کمان در خلسه‌ای در اعماقِ چاه
هفت میله از هفت حدقه بیرون می‌کشند
و حتی با سنگ خورده اند به جمجمه‌ی چاه
تا آه از نهاد انجیل بیرون بزند
جایی که سیزیف به فیلتر رسیده است
مانند چشم هایِ همیشه مصادفم با فیلترِ پلکهات
باید کسر بشوم به شش تا هفت بار نریزی‌ام
من مجبورم به جویدنِ هفت آجر
من می‌جوم
دیوار هفت آجر بالا می رود
این رابطه ی معکوس را زئوس بنا می‌کند
اینها همه از آن سنگ است
باید سیزیف را توی حلقم فرو کنم
و پشت هفت میله عق بزنم و آجر بالا بیاورم تا هفت دیوار کوتاه شوم
اصلا جویدن برای کوتاهی نیست
بی هیچ شباهتی به کوتاهیِ مو
وقتی در گلوی قیچی هضم می‌شود
دوباره شعله را بالا می‌دهی
تا قل قل بجوشم از التهابِ ارتفاع
با دوئلِ پیرزنی با فوت‌های قل هوالله
در امتداد دهه‌هایی که نیست
شعله را پایین می‌کشم تو آتش می‌گیری
و سیزیف آتش می‌گیرد
و ساتیرها در دامان زئوس می‌ایستند
من انقدر سنگ‌های سیزیف را جویده ام که دندان هایم قرضی مادربزرگ است
مانند ناخن‌های حاجی وقتی از روی مین می‌آمد
هی بلندتر می‌شد
من هر شب ناخن هایش را با کلاشینکف می‌گرفتم
ما بین خودمان به ناخن گیر می‌گوییم کلاشینکف
او پاشنه‌اش را به ساتیرها بخشید
و حتی چرک‌هایش می‌خواست از همان پاشنه‌ی نداشته روی مین‌ها بچرخد
تا نشود "خلیج عرب"
این‌جا همه چیز نسبت وارونه دارد
وقتی به تعداد آجرها زبانت کوتاه می‌شود
تا یک نقطه که حالا کنار حنجره ام‌ خرخر می‌کند
حتی مادرم با موش‌ها توی سوراخی کارآفرین شده است و تله می‌سازد تا مرا بگیرد
تا کمی نان و پنیر برای زئوس نذری بدهد
با آجرهایِ معذورِ ارتفاع
رسیده‌ام به شمایل نقطه
خبر دارم اهالی برمودا مرا دیده اند
ــــــــــــــــــــــــــ

صحرا_کلانتری

@rahasahra
     /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

سرم
به دردهای کاغذی
و فرکانس استخوان با تواتری از راسته‌ها
می‌پیچد دست و پای اشتنباخ
تا دود از آتش‌های باروت
بی‌وقفه هوای آذر را با اصطحکاک باسیل‌ها خرد کند
تا تنفس یک اتفاق
گلوی خواهش را سترون بکشد
هیچ چیزی غیر ممکن نیست
و از تماس  الکل‌ها
واکنش‌های آنارشیستی
کاتالیزور یک اتفاق را دور نخواهد زد
تا ضربان روی رگ‌ها
با آن زد و بند پیچ و تاب برود
و اسید بزاق را
گلوگیر سوءاستفاده‌های منطبق بر صدای کسی روی رگ‌های قرمزم
شلیک بکشم

#شهیا_مفرح

سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
     /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

وقتی می‌میرید، نمی‌فهمید که مُرده اید ففط تحملش برای دیگران سخت است
بی‌شعور بودن هم، مشابه همین وضعیت است
    ـــــــــــــــــــــــــــ
فلیپ_گلوک

Читать полностью…

Anarchy of words

دریچه باز است
و اینک زمانه‌ای است شطرنجی
آن‌ها خانه به خانه جلوترند
من می‌توانم توی مسافت باد
از سربازها جلو بزنم
می‌توانم روزنامه‌ها را ورق بزنم
و توی چپق /سرانه‌ی آتش‌سوزی را
دود کنم به سمع همسایه‌ها
آن‌ها جلوترند
سیاه را می‌اندازند به جان سفید
سفید را سیاه می‌کنند
مثلا می‌روند اوکراین
با تمارض پهباد
می‌زنند به دمار دو سه تیتر
یا برای کوچه‌های تطهیر نشده
سرهای کوچکی را له می‌کنند
من یک قدم می‌روم به جلو
شطِ/رنج از خانه‌های سیاه می‌گذرد
سیل می‌نشید توی حدقه ام
حالا نوبت شماست
آن‌ها می‌آیند با تولیت باتوم
و چهارخانه‌ی پیراهنی را /توقیف می‌کنند
حتی
سه قدم می‌پرند جلوتر
و دهان‌های زیادی را حقنه می‌کنند
ما باهمیم و می‌توانیم خانه به خانه
جلو برویم
امروز کتانی‌های زیادی را توی جوب
قورت دادیم
رخ به رخ
و من فکر می‌کنم از هر روز دیگری
سیاسی‌ترم
می‌توانم چند تکه صلوات
لای لباس‌ام /متواری کنم
آن‌ها می‌آیند با اسب‌های بالدارشان
سه خانه را تفتیش می‌کنند
یک خانه را خراب
نوبت ماست
شاید توی چهارخانه‌ی لباس
تیر بخورم
شاید لکه ای قرمز بیفتد توی خانه‌ی سفید
روزنامه‌ها می‌نویسند
کفن‌ها رسیدند به ایست بازرسی
شعری قدیمی از
خانه ی سیاه می‌زند بیرون
و تمام خانه‌ها را قرمز می‌کند
بازی تمام می‌شود
من می‌روم
چراغ بیاورم
و در ازدحام کوچه
توی شعارهایی که دیوار می‌خورند
عکس چاقویی را /پچ پچ بکنم
نمی‌دانم چه وقت
خانه ها خوشبخت خواهند شد*
ــــــــــــــــــــــــــــ

رویا_مولاخواه

*من از نهایت شب حرف می‌زنم
من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می‌زنم
اگر به خانۀ من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچۀ خوشبخت بنگرم
ــــــــــــــــــــ
فروغ_فرخزاد

@royamolahkaH
     /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

آیا مرگ همین وضعیت تغییر نیست ؟
وقتی زوال، تکه های عقل را
شامل جمعیت می کند
و هر انسانی اروتیسم چاقوها
را به دندان فحش های یک
شعر انتحاری منفجر خواهد کرد
آیا تو در تقلای کلمه ها زمانی را
به خواب های لخت خودت اختصاص نمی دادی ؟
وقتی سانسکریت زبان حیوان ها را در
زیست بومی جهان
داشت می غرید
به حیوانیت اصل خودت غریزه هایی را
چالش می دهی
مثل چالش استرپتیسم در یک بار شلوغ
در بوینس آیرس
مثل ورق های آس روی میزی در لاس وگاس
مثل ژتون های لخت در تخت زنی در تایلند
به زیستگاه خودت بر می گردی
و قهوه ات را روی صفحه ی حوادث یک کارخانه
در ماهشهر به آتش می کشی
لایحه ترحیم ات را
فردا دست به دست می کنند
آنلاین زندگی می کنی
می میری

#شهیا_مفرح

لینک واژه های کلفت
بروزرسانی شد
/channel/shahya_m
ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

انگشتان ورم کرده در ماشه های گسیل
تا لهستان های ازدیاد در قطارهای ورشو
از زخم ها بریزند
تا گیجی هیاهو بسمل بسمل در فشنگ ها
از سرهای بریده شده در دار بیفتند تو سوراخ پدافند
همیشه به جنگ های در تئاتر کشاکش
اسلحه ها را قمار می کنم
مثل رولت روسی در بازی های چند سرباز
در مرزبانی قنداق های خونی که
سرهای شان قطع می شوند
و آخرین بازمانده در تیررس شلیک
نامه ای را فوروارد می کند
زخم های جنون زده در سیبری می توانند
انگشتان لهیده را در آخر این نامه که
به صد زبان زنده ی دنیا برای تو نوشته ام
ته این سنگر خون ریزی کنند
یک شات از خون های دلمه را
در متالوژی می ریزم و جنگ انگورهایش را
در سناریویی دیگر منفجر می کند
هوش مصنوعی یک تانک می تواند
صدای جنون انفجار را وقتی مستی با خون
یکی می شود
در شهر شلیک کند
تا تو تنها بازمانده ی این نامه باشی

#شهیا_مفرح

لینک واژه های کلفت
بروزرسانی شد
/channel/shahya_m
ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

نیچه :
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قدّیسی که خاطرِ خدا از وی خرسند است، یک اخته‌یِ آرمانی ست

Читать полностью…

Anarchy of words

پرانتزهای جان لوگی برد را اصلا سلاح اصطلاح تصویر است
یعنی ماتادورها تا کاریکلماتورها را کول هنر هشتم تا بریل ببرند
مرگ در شیون اصلا ربطی به جهان سیاه و سفید ندارد
سریال آبکی از رودخانه‌ی می‌سی‌سی‌پی ماهی‌ها را دور می‌کرد و توفان آنتن با جابه‌جایی پاها

#شهیا_مفرح

سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
       /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

سیاست یعنی هنر استفاده از مردم
   ــــــــــــــــــــــــــ
رژیس_دبره

Читать полностью…

Anarchy of words

دیکتاتورها و طرفداران دیکتاتورها همیشه در شمارش مخالفان خود دچار اشتباه می‌شوند.
آنها فکر می‌کنند تعداد مخالفان همین تعدادی است که به خیابان ها آمده‌اند، برای همین دچار اعتماد به نفس کاذب شده و مخالفان را تحقیر می‌کنند.
آنها نمی‌فهمند یا نمی‌خواهند بفهمند که تعداد افرادی که در خیابانند مشتی از خروارند که تمام تهدیدات را به جان خریده و پا به میدان اصلی مبارزه گذاشته‌اند.
تاریخ نشان داده اکثریتی که پا به میدان نگذاشته و به هر دلیلی تصمیم گرفته حضور علنی نداشته باشد زمانی که پا به میدان بگذارد به مانند بهمنی سهمگین عمل کرده و هر دیواری را خواهد شکست.
     ـــــــــــــــــــــــــــ

ژان_فردریک

Читать полностью…

Anarchy of words

هر چه هوش جامعه ای کمتر به واقعیت پایبند باشد ، بیشتر آرزوی انقلاب را دارد.
   ـــــــــــــــــــــــــــــ
رمون_آرون

Читать полностью…

Anarchy of words

" خدا ، انسان و انسان ، خدا می شود . اما انسان کیست ؟ او همیشه  موجودی واکنشی ، نماینده و سوژه یک زندگی ناتوان و خوار شده است. خدا چیست ؟ او همواره موجودی برتر وسیله ی خوارداشت زندگی ، "ابژه ی "خواست نیستی ، و "محمول " هیچ انگاری است. "
    ـــــــــــــــــــــــــ
ژیل_دلوز

Читать полностью…

Anarchy of words

در اوضاع اکنون که قدرت کلمات از پتانسیل نوشتار به فعلیت شتافته ،ا یستایی یعنی تن به عجز سپردن و در این راستا مجله‌ی ادبی توتم از بالقوگی کلمات به فعلیت می اندیشد و بدین وسیله اعلام می‌دارد برای همراهی قلم و مفهوم آزادی در ثبت انسانیت گزاره‌ی همراهی را هماره مسیر و سبب ساز حضور خود می‌داند
لذا از هم‌اندیشان و همراهان اصیل می‌خواهد در راستای مفهوم کلمه‌ی آزادی مقالات ، اشعار، داستانهای خود را برای مجله ادبی توتم ارسال نمایند
آخرین مهلت ارسال اثار
سی آذر هزار و چهارصد و یک می‌باشد
مطاالب ارسالی توسط دبیر شعر و اجرا و هماهنگی سرکار خانم سیمین بابایی جمع آوری خواهد شد

سپاس از همراهی سرسبزتان
مدیریت مجله ادبی هنری توتم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایمیل مجله
totemmag2020@gmail.com
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تلگرام
/channel/totemmag
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایدی سرکارخانم سیمین بابایی
@simin_babaei

Читать полностью…

Anarchy of words

خواب از  چشمان ماه
که بیفتد
دست هیچ مهتابی
به گردن تو
نخواهد رسید
ساعت صفر را
تاریک‌تر کن
بوقت پلنگیدنم

#شهیا_مفرح

  سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
       /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

مست تر از دهانی ام
که قبیله‌های سیاه را
به شراب اشباع
تنقیه می‌کند
آن فلوت بوسه را
روی لب‌های من
آواز کن

#شهیا_مفرح
سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
      /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

كسانی كه دچار بی‌خوابی می‌شوند چه می‌كنند؟
شب را احضار می‌کنند
    ــــــــــــــــــــــــــ

آنتونيو_تابوکی

Читать полностью…

Anarchy of words

Bekleme bir tren
gibi görünüyor
   Rayların dışında
Sisin içindeki bir tünele gitmek için bir anı hatırla ve sonra
orada kal

shahya_mofarrah

Читать полностью…

Anarchy of words

روی انگشتان استقامتت
بنویس
سُل
و با سین‌های سق زده در
این ملودی
بریز ریز ریز
در گلوی چایکوفسکی
و با دهان شعر بوکوفسکی
ویسکی
بنوش و بگو
به سلامتی واج‌های ته خط
ترانه‌ی این نت
به تو ختم خواهد شد

#شهیا_مفرح

سمپوزیوم به صرف کلمات تیز
     /channel/shahya_m
  ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

‍ ‍ ‍ ‍ ‍KHORDAD
Sandugh ghollabi
TITLE: @shahya_m
HATEF

Anarchy of words
/channel/shahya_m

Читать полностью…

Anarchy of words

ایالاتت جمهوری زیبایی است
تک به تک در انتخابات بدن ات
رای ام را
به لمبرهات
به پوست آریزونایی ات
به ساق های کالیفرنیایی ات
خط می کشم
سفید در میشیگان کشاله هات
به نتیجه می رسم
هیچ منطقه ای از پوست تو خالی نیست
اینجا ببرهای ماده به تو
آغشته اند
وقتی تو از صندوق ها
رای لخت ات را
پای چشم من
از الکترال لباس های سفید
در می آوری

#شهیا_مفرح

لینک واژه های کلفت
بروزرسانی شد
/channel/shahya_m
ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

شات های مستر هاید
با دکتر جکیل را
نشسته ایم
در خواب سکانسی با امبر هرد
و حریق های کاراییب دارند
کاریزمای دزدان دریایی را
شات به شات در لانگ ها
برخورد دور از نوع نزدیک می کنند
شات بریز به کلوز آپ جهانی ما
و فیلم ها را عقب تر ببر
روی فرش قرمز
با ادیت های تند
یا در جمهوری جنگ ها
دوربین را جلوتر ببر
لحظه ی کودتا را روی ریموت
دگمه هابگذار
حلقه های فیلم را
جابه جا کن در تصویر کشتار بره ها
و سکوت ات را
با صدای لکتر
در تیتراژ جنگ
خون بکش
آخر فیلم
چیزی از بازی کاراکترها
در صحنه کم نمی شود

#شهیا_مفرح

لینک واژه های کلفت
بروزرسانی شد
/channel/shahya_m
ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…

Anarchy of words

کجای این قطار
که تا ایستگاه بعدی تپق نمی زند یک گوشه بنشینم و
فلسفه را در چشم های تو
با اسپرسو تخمین بزنم ؟
با لبخند تسلیم
به واگن های کوچکی تقسیم می شوی
که از اجتماع افتراق من دور ست
کمی آینه ها را زوم کن
چیزی که پشت سر توست
دور نیست
برگرد

#شهیا_مفرح

لینک واژه های کلفت
بروزرسانی شد
/channel/shahya_m
ANARCHY OF WORDS

Читать полностью…
Subscribe to a channel