پستهای ادبی واشعارشعرا و زیبا عکسهای عاشقانه عارفانه بسیارزیبا♥️ موزیک وآهنگهای شادوجدید تبادلات👇 https://t.me/Shamedanigermez2 تبلیغات داخل کانالها @shamedanighermez @shamedanisepid💕💕
رکب پشتِ رکب خوردم، ولی دم بَر نیاوردم
خودم از صبر بیحدِ خودم، سر در نیاوردم
شنیدم گرگ وحشی زاهد و عارف شده اما ...
به توبه کردن و ایمان او باور نیاوردم
خیالم پرت خود بود و حواسم جمع افکارم
خیال هر کسی را بیهوا در سر نیاوردم
گذشتم از گذشته، زخمهایم را رفو کردم
برای دل بریدن با خودم خنجر نیاوردم
اگرچه خستهام از درد بی درمان بیداری
برای چشمِ بازم قرص خوابآور نیاوردم
به بند عشق پیچیدم تن عریان نفسم را
برای دیو در بند دلم، دلبر نیاوردم
ندارم قصد ماندن در دل طوفان این دریا
برای کشتی درماندهام لنگر نیاوردم
اگرچه دستهایم خالی اند اما پُرم از عشق
برای زندگی سرمایهای دیگر نیاوردم
#معصومه_شفیعی
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
نمیدونم چه کار خوبی کردم که تو نصیب دل من شدی. حتی اگه کنارم نباشی، عشقت همیشه توی دلم میمونه.
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
فاضل نظری میگه؛
خوش به حال دل فرهاد که در مدت عمر
مزه تلخ ترین خاطره اش، شیرین بود....
به نام خداوند دریاچه ها
که داده ظرافت به پروانه ها
آغاز میکنیم چهارشنبه بیست
و پنجم تیر ماهِ زیبا را...
" چهارشنبه تابستانی تون خوش "
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
لبم با خنده بیگانه و از هر جمع بیزارم
برای انتخاب تو به قلب خود بدهکارم
اسیرِ یک خودآزاری، که راه پیش و پس بسته
میان جاده ای مانده، به درد خود گرفتارم
#ترانه_تقوی
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
گر بوسه دهد بر لب پوسیدهٔ من
گر زنده شوم عجب مدارید شما
- مولانا
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
چرا از من شدی پنهان، فقط یک بوسه میخواهم
شکستی عهد و هم پیمان، فقط یک بوسه میخواهم
دلم میسوزد از داغ کویر خشک لبهایم
برای خاطر باران، فقط یک بوسه میخواهم
تنم دریای باروتیست رو در روی ساحل تا
شود امواج، خون افشان، فقط یک بوسه میخواهم
به عمق انزوایم در خلأ حبسم، نمیآیی؟
برای روزن زندان، فقط یک بوسه میخواهم
منم آن قوی تنهایی که میخواند ولی این بار
برای قصه ی پایان، فقط یک بوسه میخواهم
سکوتم در پس پرده شنیدن دارد آن هنگام
بگویی درد بی درمان، فقط یک بوسه میخواهم!
#میثم_محمدزاده
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
«ابر» میآمد به چشم از دور، اما دود بود
آنچه “اشک شوق” دیدی، «گریهی بدرود» بود
بوسه با لبخند، تیری کارگرتر میشود
خنجری خوردم در آغوشت که زهرآلود بود
گرچه باید سیب میافتاد روزی از درخت
باز هم قدری برای دلبریدن زود بود
از جهان غیر از زیان چیزی ندیدم، روزگار
آنچه کم میکرد بیش از آنچه میافزود بود
ساقی قسمت قرارش عدل بود اما چرا
هرکه را دیدم ز سهم خویش ناخشنود بود
هرکه با ما بود ما را عاقبت تنها گذاشت
چاکر عشقم که هرجا نامی از ما بود، بود
#فاضل_نظری
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
هر صبح،
با طلوع خورشید،
خیالت را نفس میکشم؛
تپش های قلبم را،
به نام تو سند میزنم؛
و از آسمان چشمانت،
غزلی میسرایم،
با قافیه ای از عشق..؛
#سودابه_حسینی
#صبحتون_عاشقانه
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
نیایش صبحگاهی
به راه این امید پیچ در پیچ
مرا لطف تو میباید، دگر هیچ...
#وحشی_بافقی
روزتون پُر از نور و محبت خـدا🌸🍃
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
#حضرت_زینب_س_مصائب
نیستی و بر لبم انگیزهی لبخند نیست
جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست
طالعم با غم گره خورده، گره را باز کن
حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست
روز مرگم باد روزی که بفهمم قلب تو
ذرهای از این مَنِ پُر مُدّعا خُرسند نیست
خوب میدانم وبال گردنت هستم؛ ببخش
بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست
من به حق عمهات سوگند خوردم، پس بیا
خوب میدانم که بالاتر از این سوگند نیست
کاش حرفی از اسارت، قتل یا غارت نبود
کاش میگفتی مقاتل آنچه میگویند نیست
✍ #محمدعلی_بيابانی
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
─┅═༅𖣔𖣔𖣔🕊🤍🕊𖣔𖣔𖣔༅═┅─
خیلی حرف جالبی بهم زد :
«هر بار که سطحتان بالا میرود، چیزی را از دست خواهید داد؛ یک عادت، یک دوستی، یک رابطه، یک نسخه از خودتان. این باخت نیست. این هزینهی ورود است.»
میان ظلمت دنیا ،به آفتاب رسیدم
در این کویر تباهی به موجِ آب رسیدم
ز بغض سینه گذشتم ، به اشک دیده دویدم
به آه و آتش حسرت ، به التهاب رسیدم
برای دیدن رویت دویدم و نرسیدم
برای این نرسیدن به اضطراب رسیدم
تو ای سفیر طراوت ، شمیم باغ نجابت
من از گلی ز وجودت به صد گلاب رسیدم
تو شوری و شرر دل منم که مست نگاهت
به شوق جامِ دوچشمت پر از شراب رسیدم
منم همان زن تنها که با وجود تو اینک
به واقعیت دنیای بی نقاب رسیدم
بیا برای دل من، قرار باش و سکینه
تو خیر بودی و با تو به این ثواب رسیدم
غزل ، غزل بسرایم برای چشم سیاهت
از این سیاهی مطلق به شعر ناب رسیدم
#مریم_یزدان_پناه
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
درسته برادر افغانم
شما خودتون خرابکاری کردید و از چشم افتادید
حتی رحم به گروه شمدونی هم نکردید🤦♂
پس لطفا در گروه های همزبان خودتون و در کشور خودتون بمونید🙏
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
در انتظار تو تا کی سحر شماره کنم
ورقورق شب تقویم خویش پاره کنم
نشانههای تو بر چوبخط هفته زنم
که جمعه بگذرد و شنبه را شماره کنم
- حسین منزوی
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
─┅═༅𖣔𖣔𖣔🕊🤍🕊𖣔𖣔𖣔༅═┅─
مجازات غرور
عشق گس بود، شبیه میِ ته مانده ی جام
مستی و شور و عطش پشتِ هزاران ابهام!
نه به آغوش رسیدن، نه رهایی می خواست!
مثل تردیدِ سحر قبلِ طلوعِ اعدام!
مانده ام بین دو بن بست دل و بی مهری!
و سکوتی که در آن گم شده فریادِ کلام
مثل عطری که گذشت و شده چون خاطره ای
عشق ردیست که دل می کِشدش نا فرجام!
متهم! شاکی و عاشق به مجازات رسند!
جز غروری که غرامت ندهد تا اتمام!
#ترانه_تقوی (پرنده شرقی)
@parandeye_sharghi
🎼آهنگ جديد رضا صادقی به نام بغلم کن
#new
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
شب که تار و سرد بود، ای ماه تابانم شدی
ناگهان چون نور آمدی، در دل ایمانم شدی
شب پُر از دلتنگی و بیرحمیِ بیانتهاست
آمدی، فانوسِ امیدی که طوفانم شدی
با نگاهت زندگی را رنگ دیگر داد و رفت
آنچنان با من یکی بودی، که پایانم شدی
پیش از آنکه عشق را باور کنم، غم داشتم
عشق را فهمیدم از آن دم که عرفانم شدی
در دل دنیای پر آشوب و آدمهای دور
تو همان همصحبت شبهای گریانم شدی
خاک قلبم با حضورت سبز شد چون باغ نور
آمدی، آرام بعد از سالها، جانم شدی
شاعر از لبخند تو دیوانه شد، بیت به بیت
آمدی، معنی شعر و بیت دیوانم شدی
موج بودم، بیقرار از هر طرف، بیسرپناه
آمدی ساحل شدی، مأمن شدی، جانم شدی
ناامید از هرچه رؤیا بود، با لبخند تو
هرچه دیرین بود در دل، عاقبت آنم شدی
جان من شهری پُر از دیوار و بیلبخند بود
آمدی، آواز خواندی، مثل بارانم شدی
با نگاهت، آتشی در بیتِ خاموشم نشست
آمدی، دیوانهی لبخندِ پنهانم شدی
عشق یعنی درد باشی تا شوم درمان تو
عشق یعنی درد بودم، تا که درمانم شدی
با نگاهت بغضهای ماندهام باران شدند
سخت بودم مثل دیوار، تو ویرانم شدی
شبترین شبهای من با چشم تو روشن شدند
آمدی فانوسِ خاموشِ خیابانم شدی
عشق را باور نداشتم، نه از تردید و زخم
تا رسیدی و شبیهِ حسِ ایمانم شدی
گرچه دیر آمدی اما، باز هم لبخند شدی
من تمام عمر را بخشیدم، که جانم شدی
پیش از آنکه زندگی معنای خوبیها شود
مرگ بودم، آمدی و یک دم، امکانم شدی
عشق یعنی با تو بودن، در غمی بیانتها
عشق یعنی گریه بودم، تا که بارانم شدی
#امیر_قیامت
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
به نام خداوند روشن ضمیر
خداوند روشنگر بی نظیر
آغاز میکنیم سه شنبه بیست
و چهارم تیر ماهِ زیبا را...
" سه شنبه تابستانی تون دلپذیر "
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
اونجا که مولانا میگه:
دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
همونجاست که دیگه
هیچ آدمی نمیتونه حال آدمو خوب کنه
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
#بی_کسی_نهان
از مردم بریدم،
چنانکه پیش از آن، از آرامش بریده بودم.
نه برای قهر،
برای اینکه فهمیدم گاهی آدم باید از جمع بیرون بایستد
تا بیکسیِ درونش آشکار شود...
تا بفهمد چند نفرش واقعیست، و چند نفر فقط ازدحاماند.
نه پیامی، نه صدایی، نه نوازشی از نسیم،
نه نشانهای از جایی...
ساکت ماندم، مثل موجی که دیگر میلِ برخاستن ندارد،
خوابیده بر ساحل،
خسته از دریا، خسته از امیدِ رسیدن.
دنیا با وعدههای رنگی آمد.
با تصویرهایی که میدرخشیدند.
اما آنچه شکست، تصویر نبود — آینه بود.
و من، ماندم با خردههای آینه،
که هر کدام، چهرهی دیگری از دروغ داشتند.
نه شرابی، نه شعری...
از بادهخانهها دورم،
از کلمات هم دلگیرم.
کجا بروم؟
که دلم، دیگر در هیچ جایی جا نمیگیرد.
یک شب، در سکوت،
با خودم گفتم:
«تنهاییات مبارک!»
عاشق، همیشه بیکس است؛
چون امنیتِ عشق، در بیپناهیست...
در دل سپردن بدون تکیه،
در ماندن بدون انتظار برگشتن.
هرچه نوشتم،
به نام او بود...
دوستی دور، که هرگز نرسید.
بر کاغذ نوشتم و به دست باد سپردم.
شاید،
شاید روزی
از لابهلای برگها
صدایم را بخواند…
#امیر_قیامت
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
✨✨
اونجا که حافظ در وصف نچرال بودن میگه:
دلفریبان نباتی همه زیور بستند،
دلبر ماست که با حسنِ خداداد آمد!
چون زلف تواَم جانا درعینِ پریشانی
چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی
من خاکم و من گَردَم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که تو را در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهدِ افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم تو را مانم تو اشک مرا مانی
در سینۀ سوزانم مستوری و مهجوری
در دیدۀ بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمۀ عودم تو زمزمهپردازی
من سلسلۀ موجم تو سلسلهجنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینی دردی که نمیدانی
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی
- رهی معیری
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
بی شک هزار چلچله در چشم تو گُم است
من روزه دارتَم، بغلت نانِ گَنُدم است
یک میکده شراب، روانست از لبت
می خندی وتمام تَنم درتَلاطُم است
نوشیده ام هزار شب از چَشمه ات غزل
چشمت که کهنه ساغری از موزه ی رُم است
ای سیب هات سُرخِ دماوندِ قصه ها
کال منی بهشت که سؤتفاهم است
یعنی نبود چشم تو چون فقر مطلق است
نخل بلند بیشه ی شعرم پیارُم است
شیراز و بلخ و توس و سمرقندِ بوسه ات
غوغای شعر وشاعریِ قرن هشتم است
چادر سیاه ایل کتابیست خواندنی
ای شهرزاد، قصه بگو فصل چَنُدم است
#مهتاب_خسروی
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
عاشق ڪسی باش
ڪه ویرانـــــہ قلب تـــــــــورا »
بـه صد آبادی دیڪَر نفروشد
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
مولانا چه قشنگ به مرحم تموم دردهاش
و کسی که همیشه توی شرایط سخت کنارش بوده گفته:
«جایِ گله نیست چون تو هستی همه هست»
خدایی
که
تلاش
هاتو
دیده
برات
شاهکار
میکنه:)
شب خوش✨
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز
تو اگر باشے و من باشم و باران باشد
به بغل میڪشمت گر چه خیابان باشد
هوس بوسه به لبهاے تو وقتے آید
مشڪلےنیست درآن کوچه نگهبان باشد
لب تو باشد و من باشم و اے واے خدا
گنه بوسه زدن گردن شیطان باشد
گونه ات معدن و من در پے استخراجش
نمڪش حیف که در حصر نمکدان باشد
باز باران به دلم شور جوانے بخشید
"نم باران و تو" ایڪاش ، فراوان باشد
راستےهرچه که شدبین من وتو رازست
راز دارے صفت فرد مسلمان باشد
من فقط عاشقم و این همه هست ایمانم
از خدا نیست نهان ،از تو چه پنهان باشد...
#فریدون_یزدانی
@shamedanighermez💞💞
شــمــعــدانــے قــرمــز