مطلب ما بیدلان از چشم بستن، خواب نیست!
در به روی آرزوی خام میبندیم ما
#صائب_تبریزی
.
باور کنید حالوهوایم مساعد است
این شایعات شیوه برخی جراید است
یک صبح تیتر میشوم: این شخص... [بگذریم]
یک عصر: خواندهاید... و تکرار زاید است
من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم
باور نمیکنید، همین شعر، شاهد است
#محمد_علی_بهمنی
🖤🖤🖤🖤 روحش شاد 🖤🖤🖤🖤
در خفا با قصد ویرانی به سویم تاختید
حال اما شاهدید از من چه کوهی ساختید
چاه بودم آمدید از غصه لبریزم کنید
خود نفهمیدید، در من یوسفی انداختید
آدمی در بردنش ،گاهی ضرر هم می کند
کیف را بردید ،،، اما آبرو را باختید
#سید_حسین_حجازی
یا بفرما به سرایم
یا بفرما به سَر، آیم
غرضم وصل تو باشد
چه تو آیی، چه من آیم
گر بیایی دهمت جان
ور نیایی کُشَدم غم
من که بایست بمیرم
چه بیایی، چه نیایی
#کشکول_طبسی
هَله هُش دار که در شهرْ دو سه طَرّارند
که به تدبیرْ کُلَهْ از سَرِ مَه بردارند
دو سه رندند که هُشیارْ دل و سَرمستند
که فَلَک را به یکی عربده در چرخ آرند
سَر دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند
ساقیانند که انگور نمیافشارند
یارِ آن صورتِ غیبند که جانْ طالب اوست
همچو چشم خوش او خیره کُش و بیمارند
صورتیاند ولی دشمن صورتهایند
در جهانند ولی از دو جهان بیزارند
همچو شیران بِدَرانند و به لب میخندند
دشمن همدگرند و به حقیقتْ یارند
خَرفروشانه یکی با دگری در جنگند
لیک چون وانگری مُتَّفقِ یک کارند
همچو خورشیدْ همه روزْ نظر میبخشند
مَثَلِ ماه و ستارهْ همه شب سَیّارند
گر به کفْ خاک بگیرند زَرِ سرخ شود
روزْ گندم دِرَوَند اَر چه به شبْ جو کارند
دلبرانند که دلْ بَر ندهد بی بَرِشان
سَروَرانند که بیرونْ ز سَر و دستارند
مَردُمی کن برو از خدمتشان مَردُم شو
زانکه این مَردُمِ دیگرْ همه مَردُمخوارند
بَس کن و بیش مگو گرچه دهانْ پُر سُخَنَست
زانکه این حرف و دَم و قافیه هم اَغیارند
#مولانا
فَصلِ پیدایشِ عِشق است و به آن دِل بَستیم
صبح پاییز و تَبِ عِشق چِشیدن دارد...
#حمید_رضا_یگانه
بیرحمترین قطعه پاییز چنین است:
باران بزند، شعر بیاید، تو نباشی..
#علی_جعفرزاده
نه عمر خضر بماند، نه ملک اسکندر
نِزاع بَر سَرِ دنیای دون مکن درویش
#حافظ
در این سرما و باران یار خوشتر
نگار اندر کنار و عشق در سر
#مولانا
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
#حافظ
ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا!
شرابِ نور به رگهای شب دوید، بیا!
زِ بس نشستم و باشب حدیثِ غم گفتم
زِ غصه رنگِ من ورنگ شب پرید،بیا!
#سیمین_بهبهانی
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
#پروین_اعتصامی
خاطراتی که آدمهایش رفتهاند دردناکند،
ولی خاطراتی که آدمهایش حضور دارند
اما شبیه گذشته نیستند به مراتب دردناکترند.
#گابریل_گارسیا_مارکز
عاشقت بودم ولی هرگز نفهمیدی مرا
کاش جای ترک کردن درک میکردی مرا
#سید_حسین_آقامیری
کفر زلف نامسلمانی دل و دینم ربود
زاهدا چندان چه گوئی از مسلمانی ما؟
#نغمۀ_خراسانی
كاش از عمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف ترا نوشم و خوابم نبرد.
#مهدی_اخوان_ثالث
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
🍁این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
🍁هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
🍁دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
🍁گلهها را بگذار... نالهها را بس کن...
🍁روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی...
🍁زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را...
🍁فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
🍁تا بجنبیم تمام است! تمام!!
🍁مهر دیدی که به برهم زدن چشم گذشت...
🍁یا همین سال جدید! باز کم مانده به عید!
🍁این شتاب عمر است...
🍁من و تو باورمان نیست که نیست!
🍁زندگی گاه به کام است و بس است؛
🍁زندگی گاه به نام است و کم است؛
🍁زندگی گاه به دام است و غم است؛
🍁چه به کام و چه به نام و چه به دام...
🍁زندگی معرکهی همت ماست... زندگی میگذرد...
🍁زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛
🍁زندگى گاه به جان است و جفایت بکند؛
🍁زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛
🍁چه به نان و چه به جان و چه به آن...
🍁زندگی صحنهی بیتابی ماست... زندگی میگذرد...
🍁زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد...
🍁زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد...
🍁زندگى گاه به ناز است و جهانت بدهد...
🍁چه به راز و چه به ساز و چه به ناز...
🍁زندگى لحظه بیداری ماست... زندگی میگذرد...
🍁زندگی فرصت نیست، تجربه است؛
🍁تا بدانیم حقیقت، نیستیم! «خاطرهایم»
🍁#فرامز_عرب_عامری
🍁🍁🍁🍁🍁🍁یلدا مبارک🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
بعضی از آدما
از همون اول میان که برن
هستن که نباشن
اینا ماموریت دارن
بیان ساز زندگیتو کوک کنن
عاشق که شدی
سازشونو بردارن و برن
بهمن_بهمن_دار
ما در این عقرب سرا
هرلحظه از سر تابه پا..
نیش یاران..نیش ماران..نیش جانان.. خورده ایم
#فاضل_نظری
صدای تو با من بود
زخمش زدم برای دستهای تو
نشانی نمانده هیچ
و نه حتا واژهای
که خسرانِ درد را مرهمی باشد
و اکنون
دیگر
بیگانه است با من
رفیقِ دیرینه...
جیمز_جویس
کارتان باز به این کهنهمثل میافتد
گذرِ پوست به دباغِ محل میافتد!
رنجِ پروانه و بلبل همهگی بیهودهست
شهدِ گُل، بر لبِ زنبورِ عسل میافتد
به لبِ سرخ خودت، هاااای ننازی «چلگیس»
سیب، دستِ حسنیهای کچل میافتد!
اهلِ لافی که همه رستمِ دستان هستند
کِشِ شلوارکشان، وقتِ عمل میافتد!
قاصدک دستِ تو را پیشِ خلایق رو کرد
خبرت بر سرِ هر کوی و کتل میافتد... .
#ساناز_رئوف
صبح است و خزان غرق سرود آمده، به به
با عطر گلاب و گل و عود آمده، به به
خیس از نم باران شده هر برگ و پر از شوق
رقصان به دف از شاخه فرود آمده، به به
#شهراد_ميدرى
دلم انبار باروت و سرم بازار مسگر هاست
لبم از بخت بد آوازه خوان کشور کر هاست...!
#فاطمه_اتحاد
چشم هایت مال من، امواج دریا مال تو
سهم بیداری شب از من، و رویا مال تو
سهم من از باد گیسوی پریشان بوده است
عطر گندم زار های کُل دنیا مال تو
پرسه های زیر باران در خیابان های شهر
حس من هرچند ویران، حس زیبا مال تو
#شمیم_فروتن
گفته بودی بلدی حال مرا خوب کنی
حال ما خوب خراب است به آن دست نزن
#عباس_معروفی
میروی و میروم پیمانه گیرم تا ندانم
من کِه بودم؟ یا چه بودم؟ یا چه هستم؟ یا چه کردم؟
#عماد_خراسانی
کاری ندارم کجایی چه می کنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
#قیصرامینپور
الا ای آهـــوی وحــشی کـجایی؟#حافظ
بماندم بی سر و سامان کجایی؟#عطار
کجایی؟ با فـراقم در چـه کاری؟#عراقي
نــگارِ تـــازه خــیز مــا کـجایـی؟#باباطاهر
کجایی ای جـنون ویرانهات کو؟#بیدل
کجایی تو؟ کجایی تو؟ کجایی؟#مولانا
از هرچه هست و نيست گذشتم، ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گيرم
فقط همين...
با ديدنت زبان دلم بند آمده است
شاعر شدم که لال نميرم
فقط همين!
#محمدعلی_بهمنی
بازمی گردیم
با کاغذهای شکلات
و ته بلیطهای نمایش در جیب
و تکه هایی از اعلان های پاره در دست،
تا تار و پود آنچه را
که از دست رفته
در رؤیا ببافیم
رؤیاهایی بی خریدار
#غزاله_علیزاده