سمت عشق، زانو زده ام!
ادب حکم می کند،
که در آغوشت
بايد دوست داشتن را
بغل کرد با احترام ...
#عرفان_یزدانی
یڪشنبه شد
بگو دوستت دارم
تا من دوباره
در دریاے بیڪران عشق غرق شوم.....🦋
#فرشته_رحمانی
خورشیدنگاهت
پگاهی دوباره ،برجانم انداخت
اگراین خورشید
ازپس سوسوهای ناوکت
وازپشب ابرهای گیسوانت
همراه باشبنمی ازشوق بتابد
آن روز،روزی سرشارازشادابی خواهدبود
سلام خورشیدنگاهتان پرفروغ
پگاهتان به مهر
#شهاب_شهــابی
#محبوبـم ..!!
اسم شما را که می برم،
بوی جان از نفسم می آید ...
#محمد_صالحعلاء
#سلامصبحتبعشق
ایکاش
امتداد خواب هایم با تو منتهی به
بیداری نشود
و تو طبیب جانم باشی
در بستر شبانه
#زهرامحمدی
شب که میشود
کرسی گرمای آغوشت
ساز عشق را در من کوک می کند
تا در حوالی اجاق تنت
عشقبازی کنم
با جاذبه ی اندامت
#شهاب_شهابی
امشب.....
سرت رابرشانه ام بگذار
تاتمامِ دوستت دارم هایم را
درگوشه ی لبانت
ذخیره کنم
وباعشـــقِ تو
مالکِ دنیا باشم
#شهاب_شهابی
#پرنسس_عاشقانہ_هایم
قلبم ،
سیاره زمین بود !
حالا اما ،
فرسخ ها با نپتون هم فاصله دارد ...!
یک سیاره خیالی بسیار کوچک و یخ... !
نمیدانم چرا !
ولی به گمانم ،
تمام " حیاتم " در چمدانی بود که
با خود بردی...!
#شهاب_شهابی
به گمانم خدا
در آسمان " کارخانه احساس " دارد!
و هر محصولی که
ساخته میشود،
ذرات آن در هوا پراکنده میشوند !
برای همین است که هوا بو دارد ...
من بوی " عشق " را
از همه بیشتر دوست دارم ...
خدایا میشود فقط ،
" عشق " بسازی ...؟!
#شهاب_شهابی
بیا خاص باشیم
بیا وسط یک جمع دوستانه
چشم ها را گرد کنیم
من ابروی راستم را که بالا انداختم
تو چشمهایت را کمی غمگین کنی!
و هیچ کس نداند
که من
پرسیده ام دورت بگردم؟؟
#حامد_نیازی
خیالت
عطر نارنگی و نارنج
و نامت
اناری سرخ
صدایت که میپیچد درون تن
دلم اغوای آغوش
پر از مستانه میخواهد
#عاطفه_مختاری
"شبگرد"
نامِ دیگرِ من است...
شبها
آنقدر دور
عکسهایت میگردم
تا بالاخره یک جایی
حوالیِ تو خوابم میبرد...
#زهراسرکارراه
پروردگار عالم
وقتی تو را میآفرید
هرچه عطر نارنج داشت
ریخت توی تن تو
بخشید به موهات ..
و تو تنهای بیهمتای من شدی ..
#عباس_معروفی
تنگنای آغوشت وطنی است
که من دوست دارم
در کشور عاشقانه اش پناهنده شوم
مرا در سرزمین امنِ تن ات
پناه بده
#شهاب_شهابی
عشق من
بارها با نفسهام
به نقطه نقطهی تنت گفتهام
دوست داشتن تو گفتنی نیست
تماشایی ست.
دستهام شاهدند...
#عباس_معروفی
به هیچکس قشنگ نگاه نکن...!
باورکن پلکهای مزخرفت را آتش میزنم
و چشمهایت را با چنگال انگشتانم
از حدقه در می آورم
و زیر پاهایم لهشون میکنم
آنها فقط مال من است ...
افتاد...؟
#شهاب_شهابی
سیبِ روی گونه هایت
همچون جاذبه ی نیوتن است
وجذب می کند مرا بانو.......
بگذار چانه ات را
دودستی بالا بگیرم
و سیبِ گونه هایت را
گاز بزنم
#شهاب_شهابی
پرنیان سپهرتان
آراسته به پولک ستارگان؛
بسترتان نرمتر از حریر و ابریشم؛
غنودنتان نوشین
و دلنوازتر از اغوای دوشین؛
شبتان خوش...
#دیوانشهابی
امشب اشعار بوسه هایم را
با پیانوی موزون نگاهت
به صدا در خواهم آورد در بستر آغوشت
تا شاعرانه هایم به یادگار بماند
روی لبانت
بگذار تثبیت کنم جایگاه عشقم را
در مرغزار
خرمن موهایت
#شهاب_شهابی
سفره ی شبانه را
با جام نگاهت پهن کرده ام
بیا و با شیره ی لبانت ساقی باش
بریز شراب عشق را
و سیرابم کن
می خواهم امشب
پیاله ی وصلت را بنوشم
#شهاب_شهابی
شعرهایم ناقص به دنیا می آیند ...
تقصیر توست
ما می توانیم فرزندی سالم داشته باشیم ...
اما
دست و پای کروموزوم عشق را
همیشه می بندی ...!
#شهاب_شهابی
دستانم
بوی عشق مي دهند
بوی انار و خرمالو
آنقدر كه كوچه های پاييز را
دست در دست خيالت
قدم زدم🙂
.
#سارا_قبادی
دکمه ی پیراهنت
اگر باز شود
تا ابد چله نشینِ معبدِ آغوشت
می مانم
و غرورم را
وادار به سقوط می کنم
در مرزهای تنت
#شهاب_شهابی
کاش
دستم به دلت میرسید
دستمال گلداری
از شعر
دورش میبستم
تا همه بدانند
دلتنگیهای تو
صاحب دارد…
#جلال_حاجی_زاده
دهانـــم را ...
پـــــر از #دوستـــت_دارم ڪــردم
می خواهم، به توپ ببندم #قلبت را
#فتانه_تقــوی
آتشکده یِ سوزانِ
بوسه هایت را،
در شرمِ سرخِ لب هایم،
بر پا کن!
سورش با من ...
#عرفان_یزدانی
این روزها
عجیب هوس کرده ام
بوسه های شلاق وارم را بر گردنت بکوبم
و مُهر لبانم را
در جای جای تنت به یادگار بگذارم
مرا با عطر گردنت آشنا کن
تا عطشم فرو کش
کند
#شهاب_شهابی
من هر روز
چشم می دوزم به سروِ اندامِ گلگونت
و عاشقانه تر می نویسم
زیبایی ات را
تا همگان تب کنند
در حسرتِ داشتن معشوقه ای
چون تـو
#شهاب_شهابی