دلتنگم ….
لبخند دروغکی چرا ….؟
خوب نیستم . . .
مثل قرصی که نیمه شب ، بدون آب گیر میکند.
گیر کردهام در گلوی زندگی . . .!
کاش میتوانستم راحت حرف بزنم . . .
چیزی بگویم از دلتنگی
میان آدمهای این روزگار
فقط میگویم دلتنگم
این سکوت را دوست دارم
لال بودن را ترجیح میدهم ،
وقتی کسی نیست عمق درد پنهان شده در حرفهایم
را حس کند. . .
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
سلاام دوستان جان حال دل تک تکتون شاد
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
تو خستهاى و خستهتر منم كه هرز مىروم
تو از همه فرارى و من از خودم فرارىام
چقدر غصه مىخورم كه هستى و ندارمت
مدام طعنه میزند به بودنم ندارىام
#سیدتقی_سیدی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
دانی ای جانان که جانان تمامِ من شدی
بیخبر وارد شدی، جانان این شاعر شدی
#غزل_تاجیک
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
لب بر لب معشوقه ی ممنوعه
حرامست حرام
مـن در عجبـم! هر چه حرامـست
به کامست بکام
#میثم_پیران
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
خوانندہ : شکیلا ❤️🎤
ترانه: دل_من
شاعر : مولانا
آهنگساز : بابک_افشار
تنظیم: بابک_افشار
آلبوم: آخرین_کوکب
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
عقاب و مرغ
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه یجوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن ها بزرگ شد. در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند؛ برای پیدا کردن کرم ها وحشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار،کمی در هوا پرواز می کرد.
سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد. روزی پرنده با عظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید. او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بال های طلاییش برخلاف جریان شدید باد پروازمی کرد. عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: «این کیست ؟» همسایه اش پاسخ داد : «این یک عقاب است. سلطان پرندگان . او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم».
عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است.
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
بادهی صحبتِ هر طایفه
لبچِش کردم
آدمِ راستمزه
در همهی عالم نیست...
#آصفی_ هروی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
⚜️سلام صبح بخیر⚜️
به شادی معتاد شوید...!
آنقدر تمرین کنید وجود و افکارتان
را از آنچه باعث شادیتان میشود
تا معتاد شوید...
شادی تنها دارویی است که
عوارض جانبی ندارد!
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
عـشـق عجیبتر از آن است که در یک زن خلاصه شـود
و زن غریبتر از آن که در یک عـشـق شناخته شود💔
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
حال و روز این روزای بعضی از خانمها. 😂😻🌺...این روزا اعصابا ضعیفه گذشت داشته باشیم 😂😻 😂
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
عالمِ حُسن و ملاحت نیست این میدانِ خاک
خار میماند بهجا و گل نمیماند مقیم...
#همام_تبریزی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
نور را به قلبم روانه کن..
با طلوع صبح چشمانت..
#نگار_حسینی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
#تیکه_کتاب
حیات انسانی به کوتاهی زندگی یک سبزه ی پاییزی است،
پس در زندگی چه چیزی برای ترس از خطر کردن وجود دارد...؟!
#ذرت_سرخ
#مویان
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
ناامیدی از وِصالت بند بندم را گُسَست
لاکپُشتی عاشق مُرغی مُهاجر شد، شِکست
#کاظم_بهمنی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
اگر عاشق نبودم این چنین پیرم نمیکردی
به این تن این تن وامانده زنجیرم نمیکردی
بهشتت را چشیدم بعد از آن راندی مرا از خود
اگر بد بودم از اول نمک گیرم نمیکردی
#میلاد_عرفان_پور
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
همیشه نباید حرف زد
گاه باید سکوت کرد !
حرف دل که گفتنی نیست ...
باید آدمش باشد ...
کسی که با یک نگاه کردن به چشمت
تا ته بغضت را بفهمد ...
#چارلی_چاپلین
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
پرسیدم بهار چیست؟
گفت: امیدواری دانهای در دل خاک سرمازده،
شوق عشقی، در جان خستهی آدمیزادی
#معصومه_صابر
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
با این ترفند گوشیتو شب تا صبح بزن شارژ
بدون اینکه خراب بشه👌✨
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
صبح آمده برخیـز و بجنبان تنِ خویش
شادی کن و لبخنـد بپوشان تنِ خویش
دنیا دو سه روز است بزن بر دف و تار
از سستی و تنبلی بچرخان تن خویش
#علی_خدادادی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
ایمان داشتن میتواند
کوهها را جابهجا کند،
اما گاهی این به تنهایی کافی نیست؛
کوهها فرو میریزند
و ما زیر آنها میمانیم...
#انیس_لودیگ
#کمی_قبل_از_خوشبختی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
دلم در دستِ او گیر است
خودم از دستِ او دلگیر
عجب دنیای بیرحمی،
دلم گیر است و دلگیرم..!
- حسین منزوی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
به دیدارم نمیآیی چرا؟ دلتنگ دیدارم
همین بود اینکه میگفتی وفادارم وفادارم؟
زمانی سایه ام بر خاک و حال سایبانم خاک
مَرا در آسمان میجویی و من زیر آوارم
#سجاد_سامانی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
طمع
روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستاییها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۱۰ دلار به آنها پول خواهد داد. روستاییها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتنشان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۱۰ دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمونها روستاییها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد اینبار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۲۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستاییها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهایشان رفتند.
این بار پیشنهاد به ۲۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کم شد که به سختی میشد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. اینبار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون ۵۰ دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر میرفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمونها را بخرد.
در غیاب تاجر، شاگرد به روستاییها گفت: «این همه میمون در قفس را ببینید! من آنها را به ۳۵ دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به ۵۰ دلار به او بفروشید.» روستاییها که وسوسه شده بودند پولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند. البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستاییها ماندند و یک دنیا میمون!
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
نامههای من به تو
برتر از خود مایند
چرا که نور، برتر از فانوس،
شعر، برتر از کتاب
و بوسه، برتر از لبهاست!
نامههای من به تو
برتر از خود مایند
این نامهها
اسنادی هستند که دیگران
زیبایی تو و عشق مرا
در آنها خواهند یافت...
#نزار_قبانی
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ
اندی
ملکه
#جدید
ᭀ៑ဳ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ ᭀ