sher_o_asal | Unsorted

Telegram-канал sher_o_asal - 🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

2138

👈 کانال تخصصی شعر و موسیقی سنتی ایرانی: حاوی #اشعار و #تصانیف ارزنده و معتبر تصانیف همراه با شعر و شناسنامه👉 https://t.me/joinchat/AAAAAD7WkRP2qHn3bsitKA پل ارتباطی با مدیر: @e_ghassemi لینک کانال: @sher_o_asal

Subscribe to a channel

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«آشنا»

صدا #بانومهستی
ترانه #بیژن_سمندر
آهنگ #محمد_حیدری
تنظیم #منوچهر_چشم‌آذر

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«مونس»


صدا #بانومهستی
ترانه #ایرج_رزمجو
آهنگ و تنظیم #صادق_نجوکی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

#آلبوم_سپیده‌دم 
یک آلبوم استودیویی از #بانومهستی است که با زیرعنوان «آلبوم شماره ۲ مهستی» در سال ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ خورشیدی) توسط شرکت ترانه روی نوار کاست به شماره ۲۲۳در آمریکا منتشر شد. این آلبوم در سال بعد، یعنی در سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی) بر روی لوح فشرده (CD) به شماره TAR-CD19 نیز منتشر شده است. این آلبوم شامل گزیده‌ای از ترانه‌هایی است که پیش‌تر با صدای #بانومهستی منتشر شده بودند.شامل ۱۰قطعه می باشد.
ترانه «غمگین و تنها» در سال ۱۳۶۲ خورشیدی، در آلبوم عاشقانه هایده و مهستی بازنشر شده است.

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«پشیمان»



صدا #بانومهستی
ترانه #همایون_هوشیارنژاد
آهنگ و تنظیم #بیژن_مرتضوی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

۲۵ آبان زادروز #بانومهستی
بانوی آواز پاپ و سنتی ایرانی

و #بیژن_مرتضوی
خواننده و آهنگساز و نوازنده ویلن

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

چه خوشست
باده خوردن به صبوح در گلستان
که خبر دهد ز جَنت دم صبح و باد بستان

بسحر که
جان فزاید لب یار و جام باده
بنشین و کام جانرا از لب پیاله بستان



#خواجوی_کرمانی


#صبحتون_بعشق

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

پای من
در سر کوی تو
         به گِل رفت فرو
گر دلت سنگ نباشد گِل گیرا داری....!

کشتیِ خواب
به دریاچه اشکم،گُم شد
تو به چشم که نشینی، دل دریا داری

#شهریار

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم
که صد دریای آتش از شراری می‌شود پیدا


#صائب_تبریزی
 

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

مردم از درد و نمی‌آیی به بالینم هنوز
مرگ خود می‌بینم و رویت نمی‌بینم هنوز

بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم
شمع را نازم که می‌گرید به بالینم هنوز

آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
غم نمی‌گردد جدا از جان مسکینم هنوز

روزگاری پا کشید آن تازه گل از دامنم
گل به دامن می‌فشاند اشک خونینم هنوز...

صدا #بانودلکش
شعر #رهی_معیری
آهنگ #اسدالله_ملک
دستگاه #شور
سال ۱۳۴۰

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

#سه‌گاه_زند اثری است برای لحظات آرامش بخش و شاعرانه. در طول آن می‌توان با موسیقی همراهی کننده #فضل‌الله_توکل و تنبک #محمد_رفیعیان صدای #نادر_گلچین به اشعار #رهی_معیری گوش جان سپرد.

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«سرود دلها»

نشسته در هر چمنی فرشته خویی بنفشه مویی...

#نواب_صفا
 
با عزیزان درنیامیزد دل دیوانه‌ام
در میان آشنایانم ولی بیگانه‌ام
از سبک روحی گران آیم به طبع روزگار
در سرای اهل ماتم خندهٔ مستانه‌ام
نیست در این خاکدانم آبروی شبنمی
گرچه بحر مردمی را گوهر یکدانه‌ام
از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار
بر بساط سبزه و گل سایهٔ پروانه‌ام
گرمی دلها بود از ناله جانسوز من
خندهٔ گلها بود از گریهٔ مستانه‌ام
هم عنانم با صبا سرگشته‌ام سرگشته‌ام
همزبانم با پری دیوانه‌ام دیوانه‌ام
مشت خاکی چیست تا راه مرا بندد رهی ؟
گرد از گردون برآرد همت مردانه‌ام

#رهی_معیری


صدا #بانومرضیه
آهنگ #حبیب‌الله_بدیعی
نوازندگان :
#حبیب‌الله_بدیعی
#فرهنگ_شریف
#امیرناصر_افتتاح
دستگاه #سه‌گاه

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

دیوان کامل #رهی_معیری
(سایه عمر، آزاده، ره‌آورد، ترانه‌ها)،
مجموعه اشعاری است که توسط #محمدحسن_رهی‌معیری
متخلص به #رهی، به زبان فارسی، سروده شده و به اهتمام #کیومرث_کیوان در این کتاب جمع شده است.

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

چشمان روشن ، سیمای گیرا، قلب پُراز مهر و شعر پُرسوز عاشقانه ؛ با این صفات چهرۀ #محمدحسن_رهی‌معیری بیاد می آید. مردی که شعروموسیقی ایران چندین دهه بااو سرکرد واز اندیشه وقلب عاشقش رنگ گرفت .

۲۴ آبان سالروز درگذشت
#محمدحسن_معیری مشهور به #رهی_معیری
غزلسرا و ترانه سرا ی نامی


به سوی ما گذار مردم دنیا نمی‌افتد
کسی غیر از غم دیرین به یاد ما نمی‌افتد

منم مرغی که جز در خلوت شبها نمی‌نالد
منم اشکی که جز بر خرمن دلها نمی‌افتد

ز بس چون غنچه از پاس حیا سر در گریبانم
نگاه من به چشم آن سهی بالا نمی‌افتد

به پای گلبنی جان داده‌ام اما نمی‌دانم
که می‌افتد به خاکم سایهٔ گل یا نمی‌افتد

رود هر ذرهٔ خاکم به دنبال پریرویی
غبار من به صحرای طلب از پا نمی‌افتد

مراد آسان به دست آید ولی نوشین لبی جز او
پسند خاطر مشکل پسند ما نمی‌افتد

تو هم با سروبالایی سری داری و سودایی
کمند آرزو برجان من تنها نمی‌افتد

نصیب ساغر می شد لب جانانه بوسیدن
رهی دامان این دولت به دست ما نمی‌افتد

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

آن را که جفاجوست نمی‌باید خواست
سنگین دل و بدخوست نمی‌باید خواست

ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست
از دوست به جز دوست نمی‌باید خواست

۲۴ابان سال‌روز درگذشت #رهی_معیری
غزلسرا و ترانه سرای معاصر
 

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

‌‌‌ما را که ره دهد به سراپرده وصال؟
ای باد صبحدم خبری ده ز ساحتش

باران چون ستاره‌ام از دیدگان بریخت
رویی که صبح خیره شود در صباحتش!

#سعدی

سلام ،صبحتون،زبا

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«طعنه»


صدا #بانومهستی
ترانه #ایرج_رزمجو
آهنگ و تنظیم #صادق_نجوکی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«سپیده دم»

صدا #بانومهستی
ترانه #فریدون_خشنود
آهنگ #سعید_مهناویان
تنظیم #کاظم_رزازان

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«می ترسم»



صدا #بانومهستی
ترانه #همایون_هوشیارنژاد
آهنگ و تنظیم #بیژن_مرتضوی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«سایه»

صدا #بانومهستی
ترانه #همایون_هوشیارنژاد
آهنگ و تنظیم #بیژن_مرتضوی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

ای باد صبح دم، خبر او بیار تو!
آنجا مجال نیست که پیغام ما رود

هر لحظه نامه‌ای بنویسم به مجلسی
روزی مگر به مجلس او نام ما رود ...

#اوحدی_مراغه‌ای

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

سال ها پرسیدم از خود ڪیستم؟
آتشم، شـوقم، شـرارم، چیستم؟

دیدمش امروز و دانستم، ڪنون
او به جز من، من به جز او نیستم!

#مولانا

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

دلے دارم ڪه هر چندش بیازارے نیازارد

نه دل سنگست پندارے، ڪه "آزردن" نمی‌داند

#وحشی_بافقی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

آن که سودازده چشم تو بوده است منم
وآن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم

آن ز ره مانده سرگشته که ناسازی بخت
ره به سرمنزل وصلش ننموده است منم
آن که پیش لب ...



صدا #بانودلکش
ویلن #جواد_لشگری
سنتور #عباس_زندی
تنبک #حسین_همدانیان
دستگاه #چهارگاه

(از برنامه نیم‌ساعته باز آ)
اجرا شده در نیمه اول دهه سی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«به یاد توام»

لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد
شعله دیدم سرکشی‌‌های توام آمد به یاد


صدا #بانودلکش
سنتور #هوشنگ_سپهری
شعر #رهی معیری
اجرا شده به سال ۱۳۴۶


دو نکته

۱- دلکَش علاوه‌بر خواندن آوازهای مفصل و جداگانه، تک بیت آواز هم میان تصنیف‌هایش می‌خواند که این عراق افشاری از همان جمله است.

۲- هوشنگ سپهری نوازنده سنتور و آهنگساز جوان و باذوقی بود که توجه دلکَش را جلب کرد. این هنرمند که در تصویر هم کنار دلکَش دیده می‌شود، از میانه دهه چهل تا میانه دهه پنجاه در ارکستر مجلسی بانو دلکَش حضور ثابت داشت و در آن برهه آهنگ‌های متعددی هم ساخت.

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

«بهار عاشق»

برده صبرم از دل چشم مستي
ماه ساغر نوشي مي پرستي
در ميان خوبان فتنه جويي
در شکار دلها چيره دستي
شب با چهره او مه جلوه گر نيست
چون روي لطيفش گلبرگ تر نيست
با نگاه گرم او باده را اثر نيست
مست عشق رويش را از جهان خبر نيست
از جهان هستي،
ما و عشق و مستي
تازه شد بهار عاشق از جمال گل عذارش
وان که نوگلي ندارد، چون خزان بود بهارش

طره مشکيني، برده هوشم
وز لب نوشيني، باده نوشم
او ز تير مژگان، جان ستاند
من به راه جانان، جان فروشم
چون آن آتشين لب، مي در سبو نيست
گل با آن لطافت، هم رنگ او نيست
مدعي ز عشق من کرده گفت و گويي
من به آن بتم عاشق، جاي گفت و گو نيست
نغمه برکشيده بلبل، لاله خفته در کنارش
وان که نوگلي ندارد چون خزان بود بهارش


صدا #بانوفرح
شعر #رهی_معیری
آهنگ #روح‌الله_خالقی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

#دیوان_کامل_رهی‌معیری
(سایه عمر، آزاده، ره‌آورد، ترانه‌ها)، مجموعه اشعاری است که توسط #محمدحسن_رهی‌معیری، متخلص به #رهی، به زبان فارسی، سروده شده و به اهتمام #کیومرث_کیوان در این کتاب جمع شده است.

ساختار:

کتاب دارای مقدمه‌ای از کیومرث کیوان در بیان زندگی #رهی_معیری، نقد #شفیعی_کدکنی بر «سایه عمر» رهی و متن اشعار است.

محتوا:

در متن کتاب، به‌ترتیب شاهد مجموعه قصاید و تغزلات، غزلیات، غزلیات ناتمام، مثنویات و منظومه‌ها، قطعات، رباعیات، ابیات پراکنده، تک‌بیت‌ها، ترانه‌ها و نغمه‌ها و یادبودهایی هستیم که توسط محمدحسن #رهی_معیری سروده شده است.

شعر ناب، شعر تر، شعر تازه، شعر پرطراوت، شعر بی‌ریا، شعر بی‌دروغ، شعر بی‌تکلف و شعر به واقع شعر در گوهره شعری‌اش را در دیوان رهی می‌توان بازیافت. رهی، شعری زودیاب و آسان‌فهم دارد و این نه بدان معناست که شعرش فرودست است که در شعر بزرگانی چون سعدی، نظامی، فرخی و دیگر شعرای سبک خراسانی می‌توان این آسانی و زودفهمی را بازیافت.

#رهی چکیده و برآیندی از ۱۲۰۰ سال شعر فارسی است. در دیوان رهی نشانی از شعر رودکی، شمیمی از شعر حافظ، نسیمی از شعر مولانا و حتی حسی از شعر فردوسی جاری است، اما قوی‌ترین جریانی را که در دیوان رهی می‌توان بازیافت، اقتفا از سعدی است. گاه احساس می‌کنیم که این بیت و این شیوه بیان را در غزلیات #سعدی خوانده‌ایم، اما نیک‌تر که می‌نگریم درمی‌یابیم نگاهی که در شعر #رهی وجود دارد، نگاهی امروزین است و حسی که در رگ‌رگ سطور شعرهایش جاری است، حسی نو و بدیع است.

وجود این حس، یعنی اقتفای شیخ، ناشی از به‌کارگیری همان ظرافت‌ها و ظرایفی است که در شعر #سعدی می‌بینیم و بالاخص در صنعت تضاد و تقابل این حس قوی‌تر است؛ مانند شعر:

اشک سحر زداید، از لوح دل سیاهی
خرّم کند چمن را، باران صبح‌گاهی

از دیگر ویژگی‌های شعر #رهی که حافظانه به شعرش زیبایی می‌بخشد، بهره‌گیری از تجانس آوایی است. از پاره‌ای از ابیات رهی بوی اشعار #حافظ به مشام می‌رسد، اما این بهره‌گیری تقلیدگونه نیست؛ چراکه به‌کارگیری قالب‌های یکسان، بالاخص در غزل، امری طبیعی می‌نماید. از این اشعار می‌توان به موارد زیر مثال زد:

ای وطن خصم تو را سنگ به جام افتادست
تشت رسوایی این بوم ز بام افتادست

یا

تا جان ندهم بر سر من بازنیاید
در خانه‌ام آن خانه‌برانداز نیاید

رهی در بهره‌گیری از صنعت تطبیق نیز استاد است؛ همان تطبیقی که حکیم ابوالقاسم #فردوسی استادانه از آن بهره می‌گیرد؛ مثلا در شعر:

بازآ که سنگ خاره و گل خنده می‌کنند
بر سست‌عهدی تو و بر سخت‌جانی‌ام

سنگ خاره با سخت‌جانی مطابقت معنایی دارد و کوتاهی عهد گل با سست‌عهدی

گاه نوای نی #مولانا را از اشعار رهی در گوش جان می‌شنویم، بالاخص آنگاه که دیوان #شمس وی را می‌گشاییم و گاه شاهد حسی از شعر #باباطاهر در اشعار رهی هستیم؛ مثلا در شعر
از دل افسرده جز افسرده‌دل آگاه نیست
آن‌که داند وحشت شب‌های تار من تویی

گاهی شعر #رهی، طریق پیچیدگی‌ها و نازک‌خیالی‌ها و نیز ظریف‌گویی‌های سبک هندی را می‌پیماید و یاد اشعار #صائب و #طالب و #کلیم را در خاطر زنده می‌کند؛ مثلا در شعر:

بر طرف جویبار چه حاجت که پا نهیم
تا هست دیده تر ما جویبار ما

#رهی شاعری درون‌گراست، نگاه عمده‌اش معطوف به درون است، به‌ندرت از پنجره درون سر به بیرون می‌کند و نگاهی به پیرامون خود می‌افکند. به همین روی بیشتر اشعار وی رنگ غزل به خود گرفته است و شعرهایش تغزلی است که روایت دل را بازمی‌گوید. هرچند، گاه نیز سر برون می‌آورد و فریاد برمی‌آورد؛ این فریاد از سر وطن‌دوستی و عشق به وطن است. #رهی، عاشق مام #میهن است. در اشعار اجتماعی او فریادی خشم‌آلود بر چهره وطن‌فروشان هست و این وطن‌دوستی او تا آنجاست که عاشقانه از آذربایجان می‌سراید و طعنی پرخشم دارد بر فروشندگان این بخش از وطن به بیگانگان.

عشق #رهی به وطن تا آنجاست که به‌ناگاه آن شاعری که اهل تغزل است، به‌گونه #میرزاده_عشقی و #فرخی_یزدی که درد وطن دارند، برای وطن به فریاد سخن می‌گوید.

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

شعر و صدای زنده یاد #رهی_معیری

نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی

نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی
نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی
ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی

به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی
به بخت واژگون باشد اگر خندان شوم گاهی

کیم من؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی

گهی افتان و خیزان چون غباری دربیابانی
گهی خاموش و حیران چون نگاهی برنظرگاهی

رهی تا چند سوزم در دل شبها چو کوکبها
به اقبال شرر نازم که دارد عمر کوتاهی

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

رفتیم و پای بر سر دنیا گذاشتیم
کار جهان به اهل جهان واگذاشتیم

چون آهوی رمیده ز وحشت سرای شهر
رفتیم و سر به دامن صحرا گذاشتیم

ما را به آفتاب فلک هم نیاز نیست
این شوخ دیده را به مسیحا گذاشتیم

بالای هفت پردهٔ نیلی است جای ما
پا چون حباب بر سر دریا گذاشتیم

ما را بس است جلوه‌گه شاهدان قدس
دنیا برای مردم دنیا گذاشتیم

کوتاه شد ز دامن ما دست حادثات
تا دست خود به گردن مینا گذاشتیم

شاهد که سرکشی نکند دلفریب نیست
فهم سخن به مردم دانا گذاشتیم

در جستجوی یار دل آزار کس نبود
این رسم تازه را به جهان ما گذاشتیم

ایمن ز دشمنیم که با دشمنیم دوست
بنیان زندگی به مدارا گذاشتیم

صد غنچهٔ دل از نفس ما شکفته شد
هر جا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم

ما شکوه از کشاکش دوران نمی‌کنیم
موجیم و کار خویش به دریا گذاشتیم

از ما به روزگار حدیث وفا بس است
نگذاشتیم گر اثری یا گذاشتیم

بودیم شمع محفل روشندلان #رهی
رفتیم و داغ خویش به دلها گذاشتیم

#رهی_معیری

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

دریچه‌ای ز بهشتش به روی بگشایی
که بامداد پگاهش تو روی بنمایی

جهان شب است و تو خورشید عالم آرایی
صباح مقبل آن کز درش تو بازآیی


#سعدی

#سلام_صبحتون_دلنشین

Читать полностью…

🌷🌷🌷شعر و عسل پارسی🌷🌷🌷

تن سپر کردیم پیش تیر باران جفا
هرچه زخم آید ببوسیم و ز مرهم فارغیم

#خاقانی

Читать полностью…
Subscribe to a channel