👈 کانال تخصصی شعر و موسیقی سنتی ایرانی: حاوی #اشعار و #تصانیف ارزنده و معتبر تصانیف همراه با شعر و شناسنامه👉 https://t.me/joinchat/AAAAAD7WkRP2qHn3bsitKA پل ارتباطی با مدیر: @e_ghassemi لینک کانال: @sher_o_asal
سلام ای خط زده کابوس هایم را طلوع تو
ازآفاق پر از آشوب خواب من،سلام ای عشق
#حسین_منزوی
صبحتون به مهر
از دلم میپرسم: آیا همچنان از عشق ناچاری؟
من تپشهای دلم را میشناسم، پاسخش آریست
#حسین_منزوی
شاید حسد به خاطرِ حوا دلیل بود
ابلیس اگر که سجده به آدم روا نداشت!
#حسین_منزوی
میانش یکسر مو در میان نیست
ولیکن یک سر مویش دهانست
#خواجوی_کرمانی
در دل بیخبـران، جز غمِ عـالَـم غم نیست
در غم عشق تـو ما را خبـر از عـالَـم نیست
خاکِ عالَم کـه سِرشتند غرض عشق تو بود
هر کـه خاکِ رهِ عشقِ تـو نشد آدم نیست
از جنون من و حُسن تو سخن بسیار است
قصهٔ ما و تـو از لیلی و مجنـون کم نیست
#هلالى_جغتايى
ضربی بیات ترک
صفحه گرامافون پلیفون سال ۱۳۰۸
با صدای #بانوقمرالملوک_وزیری
تار #مرتضیخان_نیداود
ویولن #موسی_نیداود
شعر از #حضرت_سعدی
مطلع این تصنیف: شبی یاد دارم که چشمم نخفت
صفحههای پلیفون با برچسب طلاییرنگ (سومین سری از صفحات قمر) که در سال ۱۳۰۸ با نیروی برق ضبط شدهاند، از نظر صدا بهترین نمونه از صدای قمر به شمار میروند، کارشناسان بر این باورند که صدای قمر در این آثار به اوج پختگی و بلوغ رسیده است.
اکنون، این نسخه با وسواس فراوان، بیآنکه به صدای قمر و بافت اصیل آن آسیبی برسد، به بالاترین کیفیت و حداقل نویز سطحی از صفحهی گرامافون ارتقا یافته و شما اکنون آن را میشنوید.
یکدم نشود نقش تو از دیده ما دور...
#خواجوی_کرمانی
از معلم می برد آرام صائب طفل شوخ
زندگانی بادل بی تاب کردن مشکل است
#صائب_تبریزی
با تو به خرابات اگر گویم راز
بِه زانکه به محراب کنم بی تو نماز
ای اول و ای آخر خلقان همه تو
خواهی تو مرا بسوز و خواهی بنواز
#خیام
ای باد صبحگاهی، کافاق می نوردی
گر دیده ای، نشان ده،
جایی که غم نباشد
#امیرخسرودهلوی
#صبحتون_بشادی
خمار و سردم، آری، در رگم همواره جاری کن
شراب و آفتابی را که در بوسیدنت داری
#حسین_منزوی
آواز هاتف شرار
ضرب زورخانه پویان توکلی
تومبا علیرضا احمدی
اجرا در آیین اولین نشست بررسی تاریخچه و جایگاه سازهای پرکاشن بومی آفریقا و ضرب زورخانه ای ایران
کاخ موزه ملت
مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد
به همت دکتر علیرضا امینی
«دل ربود از من نگارم
جان ربودی کاشکی»
#سعدی
اول اردیبهشت
روز بزرگداشت استاد سخن گرامی باد
صبح امروز
خدایا چه مبارک بدمید
که همی از نفسش بوی عبیر آید و عود
گر کسی شکرگزاری کند این نعمت را
نتواند که همه عمر برآید ز سجود...
#سعدی
#سلام_صبح_بخیر
عارف امروز به ذوقی بر شاهد بنشست
که دل زاهد از اندیشهٔ فردا برخاست
#سعدی
وگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
چه جای واهمه؟ تیغ از شما، ورید از من!
#حسین_منزوی
ندارم در میان تو سخن هیچ
ولی جان را سخن در آن دهانست
#اميرخسرو_دهلوى
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت....
آواز: استاد #محمدرضا_شجریان
تار: استاد #محمدرضا_لطفی
تمبک: استاد #ناصر_فرهنگفر
جشن هنر شیراز ۱۳۵۴
طبعم از لعل تو آموخت درافشانیها
ای رخت چشمه خورشید درخشانیها
سرو من صبح بهار است به طرف چمن آی
تا نسیمت بنوازد به گلافشانیها
#شهریار
#سلام_صبح_بخیر
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید
هزار سال پس از مرگ او گرش بویی
این برنامه به مناسبت
یکم اردیبهشت ماه روز سعدی
و روز نگارش کتاب گلستان
تهیه شده است.
برنامه محفل خصوصی در منزل #سایه
آواز #استادغلامحسین_بنان
تار #محmehrdad.massom">مدرضا_لطفی
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
#حافظ
گر چه محتاج معلم نیست آن بیدادگر
فتنه با چندین زبان آموزگار چشم توست
#صائب_تبریزی
بمیر و شهره شو ای دل! کز این مزارِ هوس
چراغِ مرده عیان است و زنده پیدا نیست
#بیدل_دهلوی
میرسد دلدار و من عمریست از خود رفتهام
یک نگاه واپسین، ای شوق برگردان مرا ...
#بیدل_دهلوی
دل من بی تو جهانیست پر از فتنه و شور
بده آن بادهی نوشین که جهان بر بادست
#خواجوی_کرمانی
این که پیرانهسَرَم صحبتِ یوسف بنواخت
اجر صبریست که در کلبهٔ احزان کردم
#حافظ
عشق را نازم که از بیتابی روز فراق
جان ما را بست با درد تو پیوندی دگر
تا شوی بیباک تر در ناله ای مرغ بهار
آتشی گیر از حریم سینه ام چندی دگر
#اقبال_لاهوری
#یک_اردیبهشت_سالروز_درگذشت_اقبال_لاهوری
تصنیف عشق نو
باز دل زارم عاشق شد به مه مشکین مویی
آه که پریشان دل گشتم ز پریشان گیسویی
از نگاه ماهی دل از کف دادم، در کمند زلفی به دام افتادم
آتشی فتاده بر جانم از نو، کرده نوگلی پریشانم از نو
برده دلم روی مهی، گردش چشم سیهی
خواننده: #حسین_قوامی
آهنگساز: #مجید_وفادار
ترانه سرا: #رهی_معیری
تنظی: #مرتضی_حنانه
دستگاه: #همایون
اجرا دهه ۱۳۴۰
روزگار من (تصنیف شور شهناز)
هرچه زنـی بزن مزن طعنه به روزگـار من
هر چه کـُنی بُکـُن مکـُن تـَرک من ای نگار من
هرچه بَری ببَر مبر سنـگدلی بکـار من
هرچه هِلی بهـِل مهل پرده به روی چون قمـر
هرچه دَری بدَر مدر پرده ی اعتبار من
هرچه کِـشی بکـِش مکش باده به بزم مدعی
هرچه خوری بخورمخورخون من ای نگارمن
هرچه دِهی بده مده زلف به باد ای صنم
هرچه نهی بـنه منـه پای به رهگـذار من
هرچه کـُشی بـِکـُش مکـُش صیدحرم که نیست خوش
هرچه شَوی بشو مَشو تشنه ی خون زار من
هرچه بُری ببُر مبر رشته ی الفت مـرا
هرچه کـَنی بکـَن مکـن خانه ی اختیـار من
هرچه رَوی برومرو راه خلاف دوستی
شاعر: #شوریده_شیرازی
آهنگساز: #علی_اکبر_شیدا
تنظیم کننده: #روح_الله_خالقی
خواننده: #مرضیه