خدایا 📰 شاعر محمد باقر انصاری
خدایا
همون روزی که دیدُم روی ماهش
مونَ پا بند یَه عشق جُنون کُرد
مونِ عاشق بِرَفتم تا که گویُم
که عشقِت لطف های بی اَمون کُرد
ولی خندید وبا یِه
📝 ادامه شعر
مرا به خود دچار کن 📰 شاعر محمد جلائی
به پای چشمهای تو، چه سوت و کور میشوم
و در مسیر راهِ خود، چه بی عبور میشوم
و خشک میشود بدن، که برقِ نور چشم تو
گرفته پیکرِ مرا، همه حضور میشوم
📝 ادامه شعر
غدیر 📰 شاعر ولی اله فتحی (فاتح)
به نام خداوند عشق .
بِرکه روشنترزخورشید است وخوشآوای اوست
........روشن آن دنیای هستی نیز آن سیمای اوست
مردمان را هست غوغا بس به آ
📝 ادامه شعر
با دروغ آرامش کن 📰 شاعر فاطمه زهرا یزدانی کچویی
سیمای دیگری از من
برای خود انتخاب کن
بر تن زنی کن آن را
بگذار بپوشد
بالاپوش دلگیر خانه را
نقاشی کند
دوردست های خام را
تنهایی های ناب را
طفلکی
📝 ادامه شعر
دَر مَسیرِ غَدیر 📰 شاعر حافظ کریمی [ لسان الحال]
در تجلیگاهِ اعلا شد علی عالی مقام
یا علیَُ یا علیَُ یا علی ختمِ کلام
عرشیان بالَحنِ زیبا یاعلی دارند لسان
فَرشیان افرا فراشِند یا علی آرند زبان
📝 ادامه شعر
دلباخته 📰 شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
اگر از عشق به دل گویم بقا از عشقم می سوزد
که خود قربانی شما هستم نسا از عشقم می سوزد
اگر از اتفاق دل گویم دنیا از عشقم می سوزد
خودم دانم گدا و
📝 ادامه شعر
وابستگی 📰 شاعر مسعود اویسی
ای همه غمهای عالم از دلِ سنگت به دور
من به تو وابستهام مانندِ آیینه به نور
ماهِ شبهای بلندم ماندهای در اوج و من
سیلِ اشکی بی امان از موجِ ا
📝 ادامه شعر
افسون 📰 شاعر عباس سهامی بوشهری
شبی دلدارِ خود را وآله چون مجنون کنم
سایه ی غم را زِ خانه رانده وُ بیرون کنم
از دل و دلدار بگیرم جامی از رقصِ شراب
میسپارم دل به جامش شُعله
📝 ادامه شعر
دیگری 📰 شاعر سمیه معمری ویرثق
شانه میزنم
موهای بلندم را
با شانه ای که خریده آن دیگری
وموهایی که سفید میشود برای تو
روی شانه ی آن دیگری...
عشقِ تلخ 📰 شاعر علیرضا صانعی
روزها از فکر تو ساعاتِ من شب می شود
روزها با نامِ تو شعرم مرتب می شود
عشقِ تلخِ تو مرا از عاشقی کردن ربود
روزها در قلبِ من عشقت مُرک
📝 ادامه شعر
آغوش تو پیوستم.. 📰 شاعر پیروز پورهادی
آشفته دلی دیدم
یک بوسه از او چیدم
پیچاند به خمش ابرو
آخر پسندیدم
خندان شد و چون ماهی
بر سینه من آهی
چون ماه شبان سوزی
تصویر تو برچیدم
گفتا
📝 ادامه شعر
ایینه 📰 شاعر بهرام معینی
ایینه را میگویم
ایینه را که می بیینم
با خود می گویم
بوم نقاشی من کجا
ایینه کجا
نقش من در بوم نقاشی
زاییده تفکراتم
ونقش من در ایینه همان
📝 ادامه شعر
سادگی 📰 شاعر یاسر شفیعی (تائب)
کوچه ی پیری را ،
چشم هایم به عصا کرد گذر .
شد رها دست دل از کودک کنکاش گهی.
منفعل شد جانم شیشه تشویش زمین خورد و شکست.
موج افتاد دل حوضک آرام وجود
📝 ادامه شعر
بی قراری 📰 شاعر غلامرضا خجسته
بی قَرارَت بودم و بُردی زِ یادت هَر قَراری را
بِبَستَم دیده را تا گُم کُنی رَدِّ هَمه شَب گِریه زاری را
به روی پاشنه ای یِکسان نمی چَرخَد دَری جانا
📝 ادامه شعر
سکوت صخره 📰 شاعر سمیه عادلی
جوانه در جوانه ی ایثار شکل تو شد
نه جزء جزء که کل بهار شکل تو شد
درون حلقه ی جغرافیای چشمانت
نگاه سبز دو پلک خمار شکل تو شد
میان خاک مکه شب
📝 ادامه شعر
زرده تیف 📰 شاعر بابک رضایی آسیابر
1. می دیله آزمیده
2. تره جی ترکمیده
3. إ درازه راٚ نؤمیده
4. تۊسان بۊماٚ زواله چۊشم سویده؛
5. وافرس ؟
6. تی تۊقاییٚ مره دئه وأنگیره
7. إی تأم
📝 ادامه شعر
نام تجاری عشق 📰 شاعر رضافرازمند
نازنینم
با این وجدان وصله دار
به آوند آرزوهای کالت
چه می آویزی
مگر غروب بی قراری را
در باور شب ِدلدادگان
پایانی ست
برای واماندگان
عاشق
سر
📝 ادامه شعر
دوا 📰 شاعر علی نیک بخت
کس باخبر از دوا بگویید که کیست
معجونِ فرحفزا بگویید که چیست
ما دردکشیدگان که جز در دلِ خُم
گشتیم و ندیدیم نگردید که نیست
بیست می آرد .. 📰 شاعر پیروز پورهادی
کودکم امتحان دارد
باد میخواند کتابش را
نمره اش را بیست می آرد
مرا به خود دچار کن 📰 شاعر محمد جلائی
به پای چشمهای تو، چه سوت و کور میشوم
و در مسیر راهِ خود، چه بی عبور میشوم
و خشک میشود بدن، که برقِ نور چشم تو
گرفته پیکرِ مرا، همه حضور میشوم
📝 ادامه شعر
مثنوی پریشانی 📰 شاعر محمد توکلی
مثنوی پریشانی
شانه عریان کرده ای گیسو پریشانـــی نــــــکن
گر پریشان می کنی پس قصد ویرانی نــــــکن
چون که صیاد است چشمت تیر با مژگان نــــــ
📝 ادامه شعر
کنیز غم 📰 شاعر سحرفهامی
غم را
درین خانه
آنقدر تحقیر کردم
که مانند
کنیزی ستمدیده
گریخت
تنهایی 📰 شاعر مریم ابراهیمی
تنهایی من
بزرگتر از تنهایی توست
ای مترسک خسته
از هیاهوی پرندگان مزاحم
شهرِ من 📰 شاعر حمید گیوه چیان
دلِ آدما مثه هوای شهر
این روزا بدجوری آلوده شده
شهرِ من انگار که با چشمای خیس
رو سرش چادری از غم کشیده
دیگه بارون واسم عاشقانه نیست
دیگه پاییز
📝 ادامه شعر
برگرد 📰 شاعر آرزو حاجی طاهروردی
دل نیست این دٌکانِ آرزوهای نارَس
مشتری مدارِ درد وَ غم های پراکنده ست
غم ِفقدان
غم ِدوری
غم ِ آه
با این همه دَبدَبه کَبکَبه حتی
غم ِعشق
📝 ادامه شعر
هیجان احساس 📰 ارسال توسط مرتضی دوره گرد(هیوا)
ایستگاه قطار اواخر مهرماه
صدای سوت زدن جوانی گمنام
قدم زدن میان نگاهت
چرخیدن رو به روی نگاه ماهت
مه غلیظ قطار بخار
و
خاطراتی که برای جذب جذاب لبخند ملیحت به راه انداخته ام
تمام و تام جانم را مهمان کرده ام قدمهایی کنار ریل
باز هم پاهایم چه شوقی دارند برهنه کنار تو راه بروند
تصویر ساز خیالم ویلن سن را می نوازد
چنگ هم و در این میان عود عرض اندام میکند برای قانون
اما همچنان لبخند های قانو ...
📝 ادامه مطلب
ایینه 📰 شاعر بهرام معینی
ایینه را میگویم
ایینه را که می بیینم
با خود می گویم
بوم نقاشی من کجا
ایینه کجا
نقش من در بوم نقاشی
زاییده تفکراتم
ونقش من در ایینه همان
📝 ادامه شعر
فکرِ مثبت 📰 شاعر علیرضا صانعی
آرام آرام بیا صحبت بکنیم
با ناز و ادا به هم محبت بکنیم
این حرف زدن دلیلِ آرامش ماست
باید همه حال فکرِ مثبت بکنیم
علیرضا صانعی
آفرینش گر 📰 شاعر بابک رضایی آسیابر
خوانش دلِ تنگ
هر دَمادَم نگاه نادیدنیش
در خویش دویدنِ درماندگیش
هیچ گُمان خاموش پیوستنی؛
من آفرینش گر من چیست؟
بگذر از میانه گَزَک ستیزه گر که د
📝 ادامه شعر