توبه 📰 شاعر علی کسرائی
توبه کردم نشوم مست دو چشمت اینبار
که تو را دیدم و چشمم به نگاهت افتاد
من ندانم که چه شد باز هم این توبه شکست
باز هم تیر نگاهت به دل ما افتاد
📝 ادامه شعر
می خواهمت 📰 شاعر سعید غمخوار
از خدا پنهان نشد..پنهان چرا می خواهمت
مثل آب هستی نفس مثل هوا می خواهمت
مثل شیرینی،عسل مانند شهدی مثل گل
مثل حلوایی..مرباااا باقلوا می خواهمت
📝 ادامه شعر
حکایت نامه 5 📰 شاعر احمدمحسنی اصل ,
نزد فــر عون آمد آن ابلیـــس شوم
روزگـــاری پیــش آن شــاه ظَـــلوم
از قــضا در دســت او انگـــور بــود
اشتهایـــش میـــل آن مـذکـور بود
در سخــن
📝 ادامه شعر
از جانش گذشت 📰 شاعر سلیمان بوکانی حیق
بهــــر نانش آری از جانش گذشت
جـان خـود را بر سر نانش گذاشت
بهــر نـانِ بچّــــــه و خانواده اش؛
آری هم از جان و از دنیاش گذشت
...
سلیمان بوکانی
📝 ادامه شعر
سودای عشق 📰 شاعر بهرام معینی
بتو می اندیشم
که چرا
دل ارام گیرد
بیادت
وبا نگاهت دل پر بکشد
به حریم خلوت دلی
سرشار از شور وشوق
برپا شود احساسی دوباره
همواره و ملتمس
📝 ادامه شعر
چندگانگی 📰 شاعر بابک رضایی آسیابر
پرسشی خواهد
چون ایستاده بپاخیزد
کرنش گستره دیدار درون زاد
تنگنا هنگامی اَند
فرهنگ گُمان فریاد
از پهنه سنگ مرمری گذر باد.
نگارگر واژه در فرتو
📝 ادامه شعر
جبرِ اختیاری ... 📰 شاعر آرش خزاعی فریمانی، میرزا
از کجـاا آمده ام ؟
آمدنم بهر چه بود ؟
به کجا خواهم رفت؟
در کجا هستم من؟
به چه سویی بروم؟
وَ چـرا اینجایم ؟
وَ چراهایی که به قلم حل نشود
خوب
📝 ادامه شعر
حکم 📰 شاعر محمد مهدی شکیبایی
کدخدا ، داد چُپُق را به قُلی چاق کند
هی قلی باز نسوزد چُپُق و هر چه در اوست...
احمقِ کج دهنِ بی تنبان .
امرتان روی دو چشم ،
دَمِ کوتاه و
📝 ادامه شعر
کمک کن مرا 📰 شاعر سعید غمخوار
بغل کن عزیزم مرا تا کمی جان بگیرم
کنار تو با عطر و بوی تو درمان بگیرم
مرا جا بده بین دستان پر مهر و گرمت
فقیر آمدم تا کمی لطف و احسان بگیرم
نف
📝 ادامه شعر
گرفتار تو 📰 شاعر معصومه حیدرپور
من که مشتاق و گرفتار توام می دانی
غم دل خورده و تب دار توام می دانی
به چه رو در گذرم از همه اشعار وزین
چون مرید و دل و دلدار توام می دانی
ذکر
📝 ادامه شعر
سلام من به تو... 📰 شاعر سلیمان بوکانی حیق
سـلام من به تو، شمــــع فـــروزان
که هستی آیتی از ســوی یــــزدان
معلــــــــم؛ رهنمایی چون پیمبــر
تو می بخشی به ماها، دانش و فـرّ
معـــــــلّم؛
📝 ادامه شعر
عشق، سفرِ عمر 📰 شاعر امیر ابراهیم مقصودی فرد
در دامِ خیالت، همه ی عمر به سَر شد
آیا دلِ سنگین شده گفتَت، چه خبر شد؟
دانی زِ پیِ حسِّ وصالت شب و روزم
چون بادِ خزان در پیِ پاییز، هَدر شد؟
هر ش
📝 ادامه شعر
زلیخای زمانه 📰 شاعر پوران گشولی
چه زیبا بود پنجره ایی که باز میکردم
به قصد دیدنِ نگاهت
چشمانم را هر شب به امیدِ صبحگاهان بعدی
می سپردم
من چو زلیخای زمانه چهل سال عبادت در
📝 ادامه شعر
می شناسم زنی را 📰 شاعر مریم ابراهیمی
می شناسم زنی را
از رگ نزدیکتر
گویا درونش دارد
مالیخولیایی عجیب
احساسی بر دار
که آخرین جرقه هایش را می زند
و جسمی از نفس بیزار
که میل دارد
📝 ادامه شعر
حضور 📰 شاعر نسترن خزایی
آمده ام
به جست و جوی
تنفسی که در آن
بودنی درست تر از
کشف هر چیز ِ ممنوع ست
تا آن حضور
که بیداری اش
در عمیق ترین خواب هاست
چند تنفس
📝 ادامه شعر
دل لیلا 📰 شاعر علیرضا حضرتی عینی
دریای دلِ لیلا در شوکت شیدایی ست
افسوس که مجنونش در ساحل تنهایی ست
یک لحظه اگر قلبش آرام نمیگیرد
امواج دل شیدا طوفانی و دریایی ست
مهتاب اگر ا
📝 ادامه شعر
بی نان و ایمان 📰 شاعر یاسر شفیعی (تائب)
در این دنیا شکم سیری،غم بی نان نمی داند
شکمهای تهی از نان ، یقین ایمان
نمی داند
نه سلطانی تواند نای محزونی کند
گویا
شبان بهر بقا ، فرمان به سرب
📝 ادامه شعر
برای توست 📰 شاعر مهرانگیز نوراللهی
عاشقانه ترین حس شاعرانه ام برای توست
سینه ی خالی و این قلب ویرانه ام برای توست.
مگوترین سر درون دل دیوانه ام شدی،
این جسم هزار بار مرده،این عشق صاد
📝 ادامه شعر
نمی آید به کار 📰 شاعر سعید غمخوار
بد زمانی گشته دیگر سر نمی آید به کار
عقل و هوش و قلب خوش باور نمی اید به کار
هر چه با علم و هنر باشی بدان بیهوده است
علم بی ثروت در این کشور نمی
📝 ادامه شعر
در مرز هشت سالگی ام 📰 شاعر الهام ابوالحسنی
مثل خوابگردی که غرق رویا نیست
چشم هایم میان خواب و بیداری
می روم به روز های کودکی ام
لحظه ای شادی و دمی زاری
یادِ یک عروسکِ بدون لباس
غصه ای
📝 ادامه شعر
لشکر غم 📰 شاعر سحرفهامی
ارتشِ چشمانِ تو آتش به شهرِ من کشید
لشکرِ غم شعله ی حسرت به جان و تن کشید
شاه عشق بر پرچمِ پیروزی اش با رنگِ خون
خانه ی شاهانه ی قلب
📝 ادامه شعر
گرفتار تو 📰 شاعر معصومه حیدرپور
من که مشتاق و گرفتار توام می دانی
غم دل خورده و تب دار توام می دانی
به چه رو در گذرم از همه اشعار وزین
چون مرید و دل و دلدار توام می دانی
ذکر
📝 ادامه شعر
چندگانگی 📰 شاعر بابک رضایی آسیابر
پرسشی خواهد
چون ایستاده بپاخیزد
کرنش گستره دیدار درون زاد
تنگنا هنگامی اَند
فرهنگ گُمان فریاد
از پهنه سنگ مرمری گذر باد.
نگارگر واژه در فرتو
📝 ادامه شعر
غروب دریا 📰 شاعر علیرضا حضرتی عینی
میرود دل در هوای با تو بودن با غروب
وه چه دلگیر است ساحل بی تو با دریا غروب
جز تو اما هیچکس از زخم من آگاه نیست
خلوتی بر میگزینم با خودم تنها
📝 ادامه شعر
شب انتظار 📰 شاعر ترانه تقوی
مگر جز تو شب چشم انتظاری هیچ ماهی داشت؟
فقط یاد تو نوری در دل سرد سیاهی داشت
اگر تقدیر این باشد که دل بردی و آزادی؛
برو خوش باش یادت با
📝 ادامه شعر
به آخر 📰 شاعر سحرفهامی
باد وحشی شعله ی جان مرا از من گرفت
گرچه خاموشم ولی باور ندارم مرگ را
من درخت شمع داغم جانم از آتش رهید
بر نخِ خالی خود دارم به آخر برگ را
📝 ادامه شعر
حضورهای تکه تکه شده 📰 شاعر فرشید صادقی
حضور های تکه تکه شده
درخت را
از زمین
و زمین را
از درخت می برند
تنفس
به سمت ِ تاریک ِ بودن
شیب برمی دارد
بطری با نامه ای که
📝 ادامه شعر
صبح دل انگیز 📰 شاعر علی کسرائی
ناز می رقصد دلم ، همچون کبوتر های مست
آن سحر کز شوق رویت ، می گشایم چشم را
هیچ نفهمیدم... 📰 شاعر مجیدجعفرزاده کسیانی
...تا 40 سالگی
دنیا را جدّی می گرفتم ...
در 50 سالگی
فهمیدم که،
شهنشاهی ی این دنیا
به کاهی هم نمی ارزد...
در 60 سالگی
فهمیدم که،
هیچ نفهمیدم
📝 ادامه شعر
خلقت..فلسفی 📰 شاعر محمد باقر انصاری
خلقت..فلسفی
این خلقت بی پایان، از جامِد و تا انسان
کِی شد همه را پیدا، کی کرده جهان بنیان
ای خالق این دنیا، ای قادر این دنیا
ای منبع آگاهی
📝 ادامه شعر