دل شکسته 📰 شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
خندانی بدیدم که زبانش اااااااااز ته دل به بریدن
زخمی شده بود بابت حرف هایی که از ااااااااو شنیدن
شیرین شده کام حسود اااااااز حرف های تلخ
📝 ادامه شعر
آدمی 📰 شاعر شاپور علمی
آدمی هست کز همـه برتر بُوَد
آدمی هست از اُلاغ بدتر بُوَد
آدمی هست با سخن دِل می بَرد
آدمی هست سکوتَش بهتر بُوَد
پنجره 📰 شاعر علیرضا حضرتی عینی
دیشب کنار پنجره بی تو نشستم
یک لحظه از چشم تو دیده بر نبستم
عطر تنت پیچیده اطراف غزل بود
آرایه آرایه غزل دادی به دستم
از چابکی وقتی که مهتاب
📝 ادامه شعر
به خارا ببین 📰 شاعر علی جعفری
علی جعفری
غمم بسیار است و تبم را آشکارا ببین
دلم با تو هست و تنم را دل آرا ببین
بتابم همچوخورشیدی به گونه هایت
لبم را روی لبت گذارم و گل آرا
📝 ادامه شعر
فرزندِ خموشِ خطر 📰 شاعر امیر ابراهیم مقصودی فرد
فرزندِ دروغ و دغل و دردِ گران ایم
از غبغبِ پر دَبدَبه چون باد وزان ایم
خاکستر و خامُش شده در بسترِ تاریخ
بر مرثیهِ شهرتِ خود، سور چران ایم
افسوس ک
📝 ادامه شعر
عذاب عشق 📰 شاعر الهام امریاس
دمار از دل درآورده دوای رفته بر بادم
چه سود از زندگی وقتی که یارم برده از یادم
خدایا خسروی کردن به هر خسرو نمی اید
شدم شیرین ولی در اصل به کوه غص
📝 ادامه شعر
پیاده راهان 📰 شاعر پوران گشولی
می خوانمت ای زین قافله
تورا چه به زین سوارِ عاقلان
چه بسا بدیدند
حیرت زدگان ها
که چرا بردند در ابتدا زین سواران
گرچه مختص
ب
📝 ادامه شعر
غافل از عشق خدایی 📰 شاعر ولی اله فتحی (فاتح)
به نام خداوند عشق .
دلبری کرد مرا لیک چه آساااااااااااان زد و رفت
او نداد از لب خود بوسه به احسان، زد و رفت
📝 ادامه شعر
دَستِ اَیتام 📰 شاعر غلامرضا خجسته
اَز زَر و زور کَسان با مَنِ آواره مَگو
گَنجِ قارون نَکُنَد چاره بیچاره مَگو
قَصرِ شاهان بِشَوَد مَنزِلِ هَر مور بِدان
گُلِ کاشان بِشَوَد شَربَتِ ب
📝 ادامه شعر
درخت پرتقال 📰 شاعر شیوا عابدی
مادرم؛
رفتی اما، کس ندارد باور این فرض محال
از در و دیوار خانه بر سرم بارد سوال
من چه گویم در جواب آن حیاط کهنه سال؟
با چه رویی بنگرم بر
📝 ادامه شعر
ای دل .اجتماعی 📰 شاعر محمد باقر انصاری
ای دل .اجتماعی
از ما و منی ای دل حذر کن
جان پاک کن وازخود گذرکن
بر درد و غمِ مردم نظر کن
شامِ سیهِ مردم سحر کن
.....
بامعرفت ها کجایی
📝 ادامه شعر
ای دل .اجتماعی 📰 شاعر محمد باقر انصاری
ای دل .اجتماعی
از ما و منی ای دل حذر کن
جان پاک کن وازخود گذرکن
بر درد و غمِ مردم نظر کن
شامِ سیهِ مردم سحر کن
.....
بامعرفت ها کجایی
📝 ادامه شعر
فاتح... 📰 شاعر سیمین حیدریان
دزدانه گاهی تو، نگاهم کن
عطر نگاهت را طلب دارم
قدری به یاد من ، هوایی شو
طوفان آهی خفته لب دارم
آهسته نامم را به نجوا گو
موج صدایت رفته از یا
📝 ادامه شعر
محفل ما... 📰 شاعر آرمان طاهری
آید به سرت رنج و غم و حسرت بسیار
روزی برسد پیر شوی خسته شوی یار
با ما که به خَلق بدی نکردیم چنین کرد
هرچه قَسَمش دادیم،اِنگار نه اِنگار
در مح
📝 ادامه شعر
خاطره‌ی سنگین 📰 شاعر حسین صداقتی
خاطره‌ی نوای آرام یک بوسه
و تکثری بلورین در حفره‌های شب
سگ‌ها به صدا درمی‌آیند
و ماه
می‌لرزد از شِکوه
مردِ دورنما
در بالکن مردگان
دست در ک
📝 ادامه شعر
شمس طلایی من 📰 شاعر فاطمه چامه سرا
شمس طلایی من
از فرسنگ ها دور
آمیخته با نفس هایم
بر عمق لحظه هایم
چه با شکوه
شور هستی
می تابانی
زمینم را
در شوق نگاهت
می رقصانی
و هوایم
📝 ادامه شعر
شمس طلایی من 📰 شاعر فاطمه چامه سرا
شمس طلایی من
از فرسنگ ها دور
آمیخته با نفس هایم
بر عمق لحظه هایم
چه با شکوه
شور هستی
می تابانی
زمینم را
در شوق نگاهت
می رقصانی
و هوایم
📝 ادامه شعر
آه از دل عاشق 📰 شاعر علی مداح (طاهر)
از جان ، می آید بُرون آهی که می‌گیرد جهان
این درد یک عاشق بُود در این زمان و هر زمان
دردی که مجنون را بِکَرد یک آدم سرد و حزین
دردی که نوری را گر
📝 ادامه شعر
دل دیوانه 📰 شاعر علی کسرائی
دو صد عاقل نداند شرح این آشفتگی ها را
پریشان حالی دیوانه را هشیار کی داند
بیا جانا مگو جز من ز احوال دلت با کس
که احوال دل دیوانه را دیوانه می داند
📝 ادامه شعر
رست خیز 📰 شاعر داریوش ریاحی
روزی فرا می رسد
رَست خیز گونه...
تا ببینم زیبایی را
بنشینم به تماشای اطلسی
روزی می آید
بدون هراس ، دلهره ، تشویش
میزبان شوم
مهر و لبخند وآیین
📝 ادامه شعر
حکایت نامه 7 📰 شاعر احمدمحسنی اصل ,
روباه و انگور
روبَهــی آمــد به تاکـی پر تــوان
تا بچیــند خوشـه انگـوری از آن
از قضا هـــر شاخه ای بالا بلنــد
می پریــدش تا بگــیـرد در کمنـ
📝 ادامه شعر
کنج تنهایی 📰 شاعر علیرضا حضرتی عینی
حرفی نزد ، آشفته شد بر خویش لرزید
وقتی دلش بی مهریِ سرد تو را دید
تا این خبر بر جان آتشناک اش افتاد
یخ زد تمام آفتاب و جان خورشید
خشکش زد آهست
📝 ادامه شعر
بهار من 📰 شاعر وحیدى شیرازى
در مغرب اینجا
چه بهار دل انگیزی...
برگ‌ها رنگین
و گل‌ها
در راه سفر به سرزمین‌های شمالی
17 تیر 1403
لبخند 📰 شاعر احمدرضاآزاد
لبخند
پرسشی دارم ترا ای نیک بخت .
که چرا شادی نمودن گشته سخت .
بی نیازی این چنین ساقط شده .
هاله لبخند ازلب ب
📝 ادامه شعر
آهنگ تمنا 📰 شاعر علیرضا حضرتی عینی
باز امشب به سر آهنگ تمنا دارم
منِ مجنون سخن از عشق به لیلا دارم
دمی آرامم اگر... سینه پر از فریاد است
دلی آشفته تر از جوشش دریا دارم
نقش معشوق
📝 ادامه شعر
کوی حیرانی 📰 شاعر یاسر شفیعی (تائب)
کوی حیران
اهل دنیای شما ،
ساکن جبر ،
ساکن کوچه ی حیران باشم.
حرفه ام غمخواریست.
حجره ام آخر بازارچه ی
گمنامیست.
تیشه ی صبر به دستم،
غم و در
📝 ادامه شعر
بغض 📰 شاعر سالار شمس
دلم تنگ است
کاش گلویم را می بُرید
این آتش
به دامان خاکستر باز می گشت...
یار بنگالی ناز 📰 شاعر سعید رحیمی ور
از کدامین بنگ عالی کهکشان رقصان شدی
با تو می رقصم من ای زیبای بنگالی ناز
هر ستاره همچو خالی بر رخ زیبای تو ست
تو همان بذر غزل روی
📝 ادامه شعر
المپیک2024 📰 شاعر محمدبختیاری مرکیه
المپیک2024
آفرین به؛آرین،محمدهادی وسعید
مردم ایران را،خوشحال کردید
گرفتیدازالمپیک2024سه طلا
آوردید،جایگاه ایران را بالا
در20مرداد403،رتبه21دنیا
📝 ادامه شعر
می تَراوَد بوی 📰 شاعر قاسم بیابانی
خاموش
بی خویش
منتظر ردپای توام
