خدا هست 📰 شاعر فرنگیس غلامی
بر بلندای درد ایستاده ام،
سیاه مست تنهایی خویش
و باد را شبانی می کنم
تمامی سرمایه ام بغض است و اندوه
که آنها را
در زمان حکومت حضرت
📝 ادامه شعر
شاعری که قصیده اش ... 📰 شاعر سلمان مولایی
تلخی تا همیشه پا بر جا ست
داستان من و غزل ها ی ام
قلم خسته خونِ تر می خواست
زخمه ی تیغ را مهیا ی ام
واژه ها استحاضه ی درد ند
از گلوی گ
📝 ادامه شعر
زن 📰 شاعر مریم ابراهیمی
می شناسم
زنی را
که ایجاز کرد
سمفونیِ آرزوهایش را
به کوتاهیِ
لالاییِ گرمی
در گوشِ کودکانش
و با غلو
به رخ کشید
غم هایش را
در تصویر
📝 ادامه شعر
آبی بنفش 📰 شاعر نسترن خزایی
تمام ِ زمین را می پوشاند
سریع
دو کاشی ِ آبی بنفش
تا من که
می دانم برای چه شدگانی
بی وقفه
دست تکان می دهم
برای خودم
دیر نشوم
هم
📝 ادامه شعر
خرمشهر را خدا آزاد کرد 📰 شاعر داوود علی دادی(منتظر)
خرمشهر را خدا آزاد کرد
روزی که خرمشهر آزاد شد
گویی نه یک شهر کشور آزادشد
گویی تمام ملت ایران آزاد
آزاد آزاد آزاد گشتند
شهرها پر از شعف بو
📝 ادامه شعر
اُجرَتُ المِثل 📰 شاعر حافظ کریمی [ لسان الحال]
دل زنی دریا که صیدِ دُر کنی با کارِ خویش
کار بلد باشی مُنقش میکنی دستارِ خویش
گر هزاران بار رَوی دنبالِ مروارید خزر
بی هنر باشی نیابی دُری الا
📝 ادامه شعر
بوشهر 📰 شاعر علیرضا یوسفی
کودکی، زادهی دریا
عطش غربت
سوزاند ابراهیمش را
هنوز آواز گریهی آن
در کوچه به زنگ است
که تنهایش را تنها تر کردند
ریشخند زدن که آن رفتار
📝 ادامه شعر
آزادی خرمشهر 📰 شاعر سلیمان ابوالقاسمی
خدا را لطف باشد در نهایت
رسید از او دلیران را حمایت
مـدالِ افتخــار ایثارشان باد
شهامت درسِ آنان از ولایت
هزاران نکتهِ ناگفته باقیست
روا باشد رو
📝 ادامه شعر
قــقــنـــوس عشق 📰 شاعر احمدمحسنی اصل ,
بار دیگر سر به آتــش می برد ققـنوس عشق
تا که آرام دلــش را پـُـر کـُـند فانــوس عشق
کار آتش دل سپردن در نیـستان چــون شود
شمع جانی را برافروزد درای
📝 ادامه شعر
سرود سیاه 📰 شاعر الهام امریاس
ای مرا سودای تو دیرینه سودای دلم
یا بیا یا که قلم کن سوی خود پای دلم
در گلو گویی ست قلبم در درون سینه نیست
از غمت گردیده حتی جابجا جای دلم
از
📝 ادامه شعر
سرنوشت 📰 شاعر علی معصومی
سرنوشت
میگذارم سر به روی شانه های سرنوشت
زیر ابری خسته با دردانه های سرنوشت
رهرو اقصای عشقم عابر پس کوچه ها
تا بگیرم باده از میخانه های سرنوشت
📝 ادامه شعر
سرود سیاه 📰 شاعر الهام امریاس
ای مرا سودای تو دیرینه سودای دلم
یا بیا یا که قلم کن سوی خود پای دلم
در گلو گویی ست قلبم در درون سینه نیست
از غمت گردیده حتی جابجا جای دلم
از
📝 ادامه شعر
تو به من آموختی 📰 شاعر مرجان امیری
من به واخواهی باغ آمده ام
یار آفت زده در فصل بهار ، باغ زیبای جهان
و به جان چمن افتاده هیاهوی خزان .....
اشتها از دل پیچک که به هر سو میرف
📝 ادامه شعر
باران غلیظ 📰 شاعر کامران اسدی
من
تو را باور دارم
و این
دستگیره ها را
که می چرخند رو به دریا
و ابرها را که لبریزند
از
مناجات تبخیر
من باور دارم
یه پژواک کارما در ط
📝 ادامه شعر
خواسته 📰 شاعر میثم علی یزدی
از خدا خواسته ام خوب به پایان برسم
در جهان دگری با تو به سامان برسم
به خدا گفتهام ای خالق زیبای نگار
دست در دستِ گلم در صف یاران برسم
با تو و
📝 ادامه شعر
بیخبربودم 📰 شاعر کریم لقمانی
کم مراافسون بکن افتاده ام دردام تو
کی بدانستم که میگردم اسیرورام تو
مستی وسردرگریبان راه خودگم کرده ام
من شدم چون شمع ومیسوزم کنارجام تو
آنچنان دی
📝 ادامه شعر
خیال دیدنت 📰 شاعر مهکامه شریعتی
در این دل بعد تو غم لانه کرده
نبودت این دل و دیوانه کرده
همان دل را که اینجا جا نبودش
بگو حالا چه جایی خانه کرده
تو رفتی و دلت سامان بدادی
غم
📝 ادامه شعر
کینتسوگی 📰 شاعر زهرا آهن
شبی که رفت، نشستی و با خودت گفتی
که سفره دار سکوتت بمان و ناله نکن
برای شرح پلاسیدگی احساست
غرور کاغذ بی چاره را مچاله نکن
.
نترس چون به قرنطینگ
📝 ادامه شعر
گوشواره 📰 شاعر سوسن خسروی
در پیچِ گیسو دلبری کن گوشواره
تا مرمرین جغرافیِ نیلو نگاره
بر اطلسِ مویِ سیاهِ سرزمینی
با آبشارِ شب نمایی پر شراره
ماهیِ موج و مردمک بر
📝 ادامه شعر
کابوس 📰 ارسال توسط محدثه هزاروسی
این عمارت برایم به کابوسی بی پایان بدل شده است. عمارتی که بدون تو پر از خالی است. از زمانی که تو نیستی خاطراتم از این خانه را درون عَراده می گذارم و به دورترین نقطه ی ذهنم پرتاب میکنم ، به بادیه ای که حال سرشار است از خاطرات شیرینی که تلخ شد و حال تصور آجل بدون او برایم بسیار دشوار است. شب در چشمان من به قدری دور باطیه تو خالی جمجمه ام چرخیده است که مُحرِم شده و خرقه سفید به تن کرده و از سیاهی برا ...
📝 ادامه مطلب
خورشید 📰 شاعر میثم علی یزدی
رفتیم ببینیم که خورشید کجا رفت
مهتابِ شب تیره ی ما رفت چرا رفت
طعمِ سمنو بر لب ما تلخ شد امسال
نوروز کجا رفت کجا رفت کجا رفت
آن سکه چه شد سیب
📝 ادامه شعر
فرهنگ و ارتباطات 📰 شاعر کیانا توکلی زاده
نام شعر:
Culture and Connections
فرهنگ و ارتباطات
قالب شعری:
Quatrain AABB Iambic pentameter
The strongly forged bond of relations
As th
📝 ادامه شعر
آبی بنفش 📰 شاعر نسترن خزایی
تمام ِ زمین را می پوشاند
سریع
دو کاشی ِ آبی بنفش
تا من که
می دانم برای چه شدگانی
بی وقفه
دست تکان می دهم
برای خودم
دیر نشوم
هم
📝 ادامه شعر
کی گفته ؟ 📰 شاعر ولی اله فتحی (فاتح)
کی گفته درباران رَوی،در مَه به کوهستان رَوی
در جنگلی بیجان روی ، در باد و درطوفان رَوی
کی گفته بهر مردمان ، از بهر این ایرانمان
خدمت کنی
📝 ادامه شعر
خرمشهر را خدا آزاد کرد 📰 شاعر داوود علی دادی(منتظر)
خرمشهر را خدا آزاد کرد
روزی که خرمشهر آزاد شد
گویی نه یک شهر کشور آزادشد
گویی تمام ملت ایران آزاد
آزاد آزاد آزاد گشتند
شهرها پر از شعف بو
📝 ادامه شعر
قــقــنـــوس عشق 📰 شاعر احمدمحسنی اصل ,
بار دیگر سر به آتــش می برد ققـنوس عشق
تا که آرام دلــش را پـُـر کـُـند فانــوس عشق
کار آتش دل سپردن در نیـستان چــون شود
شمع جانی را برافروزد درای
📝 ادامه شعر
فرهنگ و ارتباطات 📰 شاعر کیانا توکلی زاده
نام شعر:
Culture and Connections
فرهنگ و ارتباطات
قالب شعری:
Quatrain AABB Iambic pentameter
The strongly forged bond of relations
As th
📝 ادامه شعر
هزاران سال 📰 شاعر محمد فلاحیان
سالها گذشت تا بفهمم
آنکه در خیابان گریه می کند
از آنکه در گورستان فریاد میزند
غمگین تر است
و هزاران سال طول کشید تا بفهمم
غم یک شب
از هزاران ش
📝 ادامه شعر
سوزِ نِی 📰 شاعر حافظ کریمی [ لسان الحال]
در نیستان سوزِ نِی آغازگر بالیدن است
سوزِ نِی اسراری دارد غایتِ نالیدن است
نِی جدایی ها طلب دارد نیازش بَر کنید
گر جدا گردد نیستان بذر هِجر
📝 ادامه شعر
جرم عاشقی 📰 شاعر طیبه حسنی
هر که آمد رفت و تا آخر نماند
وعده داد و پای آن دیگر نماند
قصه از آنجابه حال من گریست
دید درتنها یی ام، دلبر نماند
بین ما دیوار دوری قد کشی
📝 ادامه شعر