مست خرابات.. 📰 شاعر پیروز پورهادی
همه درخواب و تو بیدار زمانی
همه مستند و تو هوشیار نهانی
همه مینوشن و خاموش و فراموش و
تو را مست خرابات نشانیست
جان دلم 📰 شاعر شوکا صبور
جان دلم
تو رفته ای و بعد تو
این تن سرد زخمی ام
لمس نمی کند تنی، غیر تن داغ تو را
جان دلم
باز نمیشود حصار سنگی دلم به روی مرد دگری
م
📝 ادامه شعر
حرف های بی شمار 📰 شاعر علیرضا صانعی
در درونم حرف های بی شماری مانده است
بی تو این حالم شبیهِ بی قراری مانده است
من نمی دانم چرا از موقعی که رفته ای
در حسابِ عشقِ تو بی اعتباری م
📝 ادامه شعر
فرهنگی که از درون مرده 📰 ارسال توسط محمد جلائی
گاهی با خود میگویم مگر میشود ما نسبت به فرهنگ و هنر و ادیبااتمان آنقدر بی تفاوت باشیم
حتی حاضر نیستیم به عنوان مدعی که قلم به دست میگیریم و از احساس و قریحه وجودمان مینویسیم به جز مواردی که نوشتن همان احساسات است یک قدم بیشتر و جلوتر بگذاریم
مگر نه اینکه این ادبیات با حضور ادبیانش جان میگیرد؟
مگر ما نام ادیب و شاعر را به یدک نمیکشیم ؟
مگر ادبیات و هنر و فرهنگ یک سرزمین با هنرمندان و ادیبا ...
📝 ادامه مطلب
خاکِ عشق 📰 شاعر نادیا صباحی
سرزمینِ آریاییِ من
قبله گاهِ اهوراییِ من
تو تمامِ قلب منی
جاودانه ای،عشقی، وطنی
خاکت بُوَد مانا و پرگوهر
به بال های هزاران فروهر
زندگی پُر شود ا
📝 ادامه شعر
این عشق 📰 شاعر علی معصومی
این عشق
باید که تو را ورد زبانم کند این عشق
آرامش پیدا و نهانم کند این عشق
روزی که نشان از تو بگیرم دل خود را
دیوانه بی نان و نشانم کند این عشق
📝 ادامه شعر
طریق عاشقی 📰 شاعر غلامرضا خجسته
در طَریق عاشِقان شَب زِنده داری عادَت است
دَر چَشم یار دِلرُبا این قِصّه کاری راحَت است
شَب لَحظه های عاشِقی دَر جُمله ای تَلخیص شُد
دِلبَر به خوا
📝 ادامه شعر
مهر ورزی 📰 شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
تو ای قاصد ببر از من به آن مهربان یارم
که مهر می ورزم به عشق اش سخت گرفتارم
ز راه مهر دل جویی دمی کن دعایی جان جانانم
که من از بیگانگان می نویسم
📝 ادامه شعر
دلتنگی شاعر 📰 شاعر نسیم نادری
درد میدانی ولی درمان ندانی مشکل است
بی قراری و قراری را نداری مشکل است
حکم تبعیدی برایت را کسی امضا کند
شاهد و حکم رهایی را بیاری مشکل است
بگذر
📝 ادامه شعر
ایوانِ خیالَت 📰 شاعر غلامرضا خجسته
زیرِ ایوانِ خیالَت هَمه اَیّام گُذَشت
دِلِ سَنگینِ تو اَمّا نَشُدَش رام، گُذَشت
سَر سِپردم به زَمان تا بِکند حَلِّ مُعَمای جَفا
حَل نَشُد جَدو
📝 ادامه شعر
بوی امید 📰 شاعر اعظم شیرازی
خسته ام از فریادهای بی کسی ، از سکوت شلوغیها
دلگیرم از تنهاییهای بی وقفه، از دلتنگیهای بی دلیل
گم شدم در خیال رویاها ،
در شکوه نامها
چاره س
📝 ادامه شعر
تو چه کردی 📰 شاعر مهرداد خردمند
من سرودم غـــــزل از ناز نگاهت تو چـه کردی؟
با منِ عاشقِ چشمانِ سیاهت تــــو چـــه کردی
خویش را نذریِ یک لحظهٔ دیــــدار تـــــو کردم
سنگدل با د
📝 ادامه شعر
پارادوکس 📰 شاعر یاسر شفیعی (تائب)
بر کوتهی سینه ی من، آه بلند است
با لنگی این پای چقدر، راه بلند است
صد چین به سرا چهره ی من خفته ز بیداد
من منصرف از یوسفی ام، چاه بلند است
صد
📝 ادامه شعر
طوماری نو 📰 شاعر محمد کریم زاده نیستانک
.
وعده ها... تا شدن
از شدن... تا شدن
محمد کریم زاده نیستانک
7تیر1403
گالش لاکۊ (6) 📰 شاعر بابک رضایی آسیابر
1. گالش لاکۊ
2. یه را رچٚ سند ننویشته کیتاب
3. إیته أزازا سأب سأب
4. إیته إی رۊزان غۊراب
5. تنهأی جی دیل کباب
6. بدریٚ خوش دأشتنی می دیله رچ دأب.
📝 ادامه شعر
ظروف کثیف 📰 شاعر حسین صداقتی
بر درگاه خانهی زنگزده
سخنرانی میکند
جناب مار با پیشبند سیاهش
و همانجا درختیست با بار مغزش
گمشده در عطسهی باد
همانجا که چون یک برگ
من تو
📝 ادامه شعر
نصیبِ عشق 📰 شاعر محمد جلائی
دلدادگی شاید، یک عمر کم باشد
وقتی نصیبِ عشق دنیای غم باشد
یادِ جوانی ها، یک کوهِ ایمان است
آن قامتِ سرکش، الگوی جم باشد
فرهاد، شد این دل، با ت
📝 ادامه شعر
نصیبِ عشق 📰 شاعر محمد جلائی
دلدادگی شاید، یک عمر کم باشد
وقتی نصیبِ عشق دنیای غم باشد
یادِ جوانی ها، یک کوهِ ایمان است
آن قامتِ سرکش، الگوی جم باشد
فرهاد، شد این دل، با ت
📝 ادامه شعر
قصه غم 📰 شاعر ابوفاضل اکبری
غم شعری است از سوز
که در جان مافتاد
دل سوخته ما را گرفته
و بر جان مافتاد
غم که بیش از حد بگذرد
آدمی را پیرش کند
سن مارا موی سپید که هیچ،
آر
📝 ادامه شعر
دوستت دارم 📰 شاعر سیاوش دریابار
.....دوست دارم......
من
به جنگ ابر نمیروم
چون باران داردم
به جنگ خورشید نمیروم
چون نور دارم
به جنگ جنگل نمیروم
چون درخت دارم
به جنگ دریا نمی
📝 ادامه شعر
قبل از آمدن 📰 شاعر علیرضا صانعی
کاش قبل از آمدن در قلبِ من در می زدی
در زمانِ مشکلاتِ من به من سر می زدی
از زمانی که تو رفتی و دگر تنها شدم
کاش مانندِ کبوتر بی خ
📝 ادامه شعر
خنده های خوشرویست.. 📰 شاعر پیروز پورهادی
شانه میزند مویی
با دو دست خود سویی
خنده های او زیباست
خنده های خوشرویست
مادرم را گفتم..
گفتم که سبو شکسته ای تو
بر جان و دلی نشسته ای تو
📝 ادامه شعر
دروازه ی عشق 📰 شاعر فائزه کیانی فر
جنگیدن پشت مرزهای تن
در پی فتحِ دروازه ی عشق
تنها تکیده به شدتِ تنشِ این شب نافرجام
تلاشی مزبوحانه
در پی فتحِ دروازه ی عشق
کشیدن دیوار از خودم
📝 ادامه شعر
ممنوع 📰 شاعر علیرضا یوسفی
خواستنت کیفر خواست،
خواستمت
هر بوسهات اعدام،
مُردمت
هر دیدارت حادثه،
دلتنگت
ای رخداد ممنوع
با تنی مجروح،
در محکمهایی مانده...
📝 ادامه شعر
آخرین امید 📰 شاعر حمید گیوه چیان
من از عطش به تو گویم، تو از طراوتِ باران
من از سقوط و تباهی، تو از کرامتِ انسان
من از تداومِ وحشت، در این سیاهیِ مطلق
تو از دمیدنِ صبح و طلوعِ شم
📝 ادامه شعر
و حادثه ... 📰 شاعر لیلا مقدس
و حادثه تو بودی
بعد از تو
همه اتفاق اند ... اتفاق
لیلا مقدس
از بخت خفته... 📰 شاعر محمد ترکمان(پژواره)
: آسمان از بس
مال ما نیست و
زمین نیز سازگار
با حال ما؛
که آسمان همه
اگر آفتاب شود و
مرداب های زمین
همه شراب؛
نه از گیس آفتاب
تاری
به شانه م
📝 ادامه شعر
آب از سر گذشته 📰 شاعر امیر ابراهیم مقصودی فرد
قرن ها رفت و همان بادِ دَوانیم ای عزیز
در پیِ نانی به هر سویی وَزانیم ای عزیز
روزِ روشن چشم ها را بر حقایق بسته ایم
بر شر و شورِ جهان، بارِ گرانیم
📝 ادامه شعر
فرونشست 📰 شاعر کامران اسدی
هنوز
باید گفت
از اصطکاک باد با شبنم
و این چشم ها
که با هم زاویه دارند
و گهواره من و
این زمین بی سامان
راستی
با این خیایانهای زخمی
چر
📝 ادامه شعر