صلیب تردید 📰 شاعر حسین صداقتی
قلب تو میگوید: آری
چشمان تو میگوید: نه
زندانبان عشق قلب منی
یا غزالِ جهیدهی دوستت دارم؟
همچون به عبث کشاندنِ سیم ویلونهاست
اگر که نگیر
📝 ادامه شعر
با فرهنگ... 📰 شاعر محمد ترکمان(پژواره)
چشم ها
تنگ
نبود اگر
دل ها
سنگ؛
بی جنگ،
روزهای
بهرنگی
داشتیم
رنگارنگ،
شبهایی
قشنگ...
جور دگر.. 📰 شاعر پیروز پورهادی
خاطرت هست شبی باتو سخن میگفتم
نغمه مرغ سحر بوسه به تن میگفتم
خاطرت هست.. بسان شب شعر
تو بداهه و من جور دگر میگفتم
افتادن یک نگاه 📰 شاعر نسترن خزایی
زمان
از ساعت اش
افتاده است
آنجا که باز
نگاهی به مرگ رفته است
و باز
خیرگی اش همان نیست
میان چکیدن ِ تمام اش
بی اتفاقی
تنها اتفاقی ست
📝 ادامه شعر
کرم های نازنین 📰 شاعر سحرفهامی
اتفاقی یک کلاغِ زشت و بدجنس و سیاه
بر درختی دید یک سوراخِ پُر پروانه را
با دو چنگالِ ستم بر لانه ی آنها نشست
بر درش کوبید محکم آن نوکِ خصمانه
📝 ادامه شعر
جهادِ قلم 📰 شاعر امیر ابراهیم مقصودی فرد
بیا تا برقصیم و غم بِشکنیم
رسا تر بِخندیم و کم بِشکنیم
چو سبزه بِروییم هر روزِ نو
غرور از قدومِ دُژَم بِشکنیم
دعایی بخوانیم و با نورِعشق
زِ
📝 ادامه شعر
لابه های رونده 📰 شاعر فاطمه زهرا یزدانی کچویی
ملایم هیاهویی در سرم
همهمه ی طنین اندازی در تنم
چه گویاست
غلغل خون به صدا در آمده
این گمان های شنیده نشده
کاردهای به ذهن فرو رفته
دستانم گرمای ن
📝 ادامه شعر
افتادن یک نگاه 📰 شاعر نسترن خزایی
زمان
از ساعت اش
افتاده است
آنجا که باز
نگاهی به مرگ رفته است
و باز
خیرگی اش همان نیست
میان چکیدن ِ تمام اش
بی اتفاقی
تنها اتفاقی ست
📝 ادامه شعر
ارزش و تأثیر گذاری شعر امروز 📰 ارسال توسط محمدحسن چگنی زاده
ارزش شعر امروز، عمدتاً در جنبه های زیر منعکس می شود:
شعر امروز فنون بیان و محتوای شعری را غنی تر کرده و به زندگی نزدیک تر شده است. به فطرت انسانی و مسائل اجتماعی حساس است و به آن بیشتر می پردازد.
آزادی خلاقانه و فضای بیان بیشتری را در اختیار شاعران قرار میدهد و به آنان اجازه میدهد تا احساسات و افکار خود را واقعیتر بیان کنند.
گزینههای خواندن و فضای درک بیشتری را در اختیار خوانندگان قرار می ...
📝 ادامه مطلب
جواز بوسه 📰 شاعر جعفر تهرانی
خزان این دل ما می شود بهار کنی
نسیم صبح شوی دفع این غبار کنی
ز جام غنچه ی لب، جرعه ای بنو شانیم
تمام عمر مرا بیخود و خمار کنی
جواز بوسه بخواهم
📝 ادامه شعر
مسیری نو 📰 شاعر احمد رضا رهنمون
آیا می فهمیم
درد ندانستن را
درد انزوا را
درد تمنای شکستن غربت دیوارها را
درد نامحرمی و تک بودن
در جامعه جهانی زیست مان را
یادمان باشد اول درس
📝 ادامه شعر
رنج بدعهدی 📰 شاعر الهام امریاس
سینه ام سودای سر دارد ،سرت سودای من
کاش من جای تو بودم یا تو بودی جای من
کاشکی دیوانه بودی بیقرار و بی شکیب
من همه دنیای تو بودم ، نه تو دنیای من
📝 ادامه شعر
سرود تپیدن 📰 شاعر زهرا یوسفی
شکار لحظه های روز
زوال آفتاب نیست
آواهای ماندگار هر واژه را می دانند
فقط پر صداتر از رود
به دریا رسیدند
ستون های نور ساقه های ح
📝 ادامه شعر
عروس فرشته ها ... 📰 شاعر سلمان مولایی
جان مرا به سمت جنون می بری تو باز
تا پر شود خیال من از التهاب تو
دست مرا به بستر خون می بری تو باز
تا بشکند حصار غزل از شراب تو ...
پارو
📝 ادامه شعر
تو ژیان میخواستی 📰 شاعر زهره فرجی
تو دل دیوانه نه ،روزی رسان میخواستی
آنکه اشرافی مآب است،ریسمان میخواستی
تا خودت را بکشی از دل چاه بالاتر
افقی دور ز این ریگ روان میخواستی
کدخد
📝 ادامه شعر
نا امید 📰 شاعر احمد صحرایی
نا امید
آن نهال نورسم مینالم از جور تگرگ
هم شکسته شاخه ام هم زیر پا افتاده برگ
زندگی کردن برایم سخت مرگم آرزوست
در کمین بره جانم نشسته گ
📝 ادامه شعر
فال تلخ 📰 شاعر سمیه عادلی
تا فال تلخ قهوه ی ما اشتباه نیست
میلی به سرد خوردن چای سیاه نیست
بیهوده در میان سرم نیمه شب نچرخ
در باتلاق مرگ جهان عکس ماه نیست
از خاطرات
📝 ادامه شعر
شعر سرود تپیدن 📰 شاعر زهرا یوسفی
شکار لحظه های روز
زوال آفتاب نیست
آواهای ماندگار هر واژه را می دانند
فقط پر صداتر از رود
به دریا رسیدند
ستون های نور ساقه های ح
📝 ادامه شعر
سرنوشت 📰 شاعر مجید رفیع زاد
بی تو نفس می کشم و عمر تباه می کنم
در انتهای شعر خود ورق سیاه می کنم
میان لحظه های من فقط خیال روی توست
که روز و شب به قاب عکس تو نگاه می کنم
📝 ادامه شعر
جهان پر فریب 📰 شاعر ترانه تقوی
جهان پر فریب
بر لبم بعد از تو دیگر فرصت لبخند نیست
گوش های خسته از مردم، که جای پند نیست
چشم هایم، وحشیِ آشفته ی پر التهاب
این دو مواج خر
📝 ادامه شعر
نا امید 📰 شاعر احمد صحرایی
نا امید
آن نهال نورسم مینالم از جور تگرگ
هم شکسته شاخه ام هم زیر پا افتاده برگ
زندگی کردن برایم سخت مرگم آرزوست
در کمین بره جانم نشسته گ
📝 ادامه شعر
یک قدم ناقابل 📰 شاعر علی نیک بخت
گفتم که اگر تو یک قدم پیش آیی
صد بوسه زنم بر لب و بر پیشانی
گفتا که منِ خسته چرا برخیزم
ای کاش تو خود بوسه و لب پیش آری
نامه ای از دلبر 📰 ارسال توسط مرضیه فتحیان
سلام ای جان من ای مهربانم
به جان دردت خریدم همزبانم
نبینم غم به وجهی چون هلالت
مکُن بانو دلم خون از ملالت
در شبی از شبهای فراقمان، از وصال فصل ها برایت می نویسم. و حالِ اشتیاق من و تو را هم ثانیه های در خواب مانده ی ساعت زمانه، درک نمی کند. ای کاش زمین و زمان، این فاصله را بیشتر نمی کردند تا در شب تولد تو بانوی عزیزم، حضورم را هدیه می کردم.
شبی در فصل وصلش می شوم مَست
کمان تیری که سیزد ...
📝 ادامه مطلب
بسوزونم دلم 📰 شاعر نوشین فتحی
آخ بسوزونم دلی
که از پی هم عاشق ای بو
میان کوچه و پس کوچه ها هی دنبال کسی بو
بسوزونم گلی که از تو هنوزم لای قرآنه
بسوزونم تمام مهر جانم
که از ه
📝 ادامه شعر
اصحابِ فریب 📰 شاعر امیر ابراهیم مقصودی فرد
اصحابِ سبکسر همگی موج سوارند
در عرصهِ فرهنگ، همان تیغِ تتارند
مردم، همه از منظر و میزانِ بقاشان
خوشدستُ چو قاپِ قدَرِ وقتِ قمارند
با تیشه بر اندی
📝 ادامه شعر
خدا 📰 شاعر طیبه حسنی
تو را دارم کنار خود ، برای من همین کافی است
بتابد شعله ی مهرت چو بر قلبم،یقین کافی است
اگر چه نیستم پروانه اما در قنوت عشق
رها گردد دلم از پیله
📝 ادامه شعر
عاشق باش 📰 شاعر علیزمان خانمحمدی
مابین شکفتن وُ پژمردن
فاصله ایست
به قدرِ طلوع صبح وُ بانگِ ظهر
به تنگنایِ این درنگ
غنچه ای عطر می تراود
تا عاشقی کند بلبلی
تو..... هم عاشقانه
📝 ادامه شعر
مردم دار... 📰 شاعر محمد ترکمان(پژواره)
... به ناچار مردی که درد مرا
میداند، شد غبار؛
(بیکار) تابهار سایه این همه
(دیوار) آیا دوام خواهم آورد
بی مقدار، میان یا
این رمه خار و مار، برگ و
📝 ادامه شعر
چرا 📰 ارسال توسط سمیه عادلی
انگار که خواب نما شده باشم؛ به دو از پله های کاه گلی پایین آمدم. دست و پایم می لرزید که مبادا من را جا گذاشته باشد و امروز افتخار همراهی آفتابی را از دست داده باشم که هر روز به مزرعه سر می زند.
گوشه حیاط را نگاه کردم؛ هنوز در آغل بره ها بسته بود. من که تازه از شهر آمده بودم، چه می دانستم به محض باز کردن در، این موجودات معصوم و دوست داشتنی عین لشکر چنگیز یورش می برند سمت در اصلی که به طور اتفاقی آ ...
📝 ادامه مطلب