جام سرنگون 📰 شاعر سلمان مولایی
به جا ی کعبه نشستم مقابل روی اش
که از فراق مداوم جبین پر چین داشت
مقیم سینه ی من بود تاب گیسو ی اش
شبی که شرق شقایق محاق خونین داشت
نظر
📝 ادامه شعر
بچه ها من موچم 📰 شاعر مجتبی شفیعی )شاهرخ
بچه ها من موچم.
موچم اینجا زیر باران چتر میگیرند همه.
غافلند از انکه دیر و زود میمیرند همه.
موچم این اهو ترین مردمان در اصل خود
نیمی از گرگ
📝 ادامه شعر
ابرِ تیره 📰 شاعر رضا صداقتی
من یه ابرم،سردو تاریک
که همیشه فکر کوچِ
بادِ همراهِ همیشم
بی گُذارم عشق پوچِ
ریشه دارم از تنِ آب
بازوانی جنسِ مخمل
میرم از دریا به صحرا
از بل
📝 ادامه شعر
تب تنهایی 📰 شاعر رضا شاه شرقی
هیچ دانی چرا ؟
سر به دیوار عدم می زد دلم
لب گشودی تب گرفت تنهایی ام
رفتی گلم
پلنگ ماهی 📰 شاعر دکتر سید هادی محمدی
نشسته زیر سَرَم باورِ پلاسیده
و قرص های سه رنگِ همیشه آویزان
هزار خنده ی بی ادعای اجباری
شکسته در فورانِ حماقتِ بهتان
میان خاطره ای گم شده
📝 ادامه شعر
چند پند2 📰 شاعر داودچراغعلی
ذاتی که خراب است پاک شدنی نیست
ز بذر خار خار روید و گل شدنی نیست
بلبلی که نغمه خوان باغ تو باشد.......
در باغ دگر آواز بخواند شدنی نیست
ناماد
📝 ادامه شعر
تبر 📰 شاعر ساناز زبرشاهی
من از تو یک دیوانهِٔ مجنونِ زخمی ساختم
و غلـط بود آنچه من بر جانِ خـود میبافتم
گرچـه من در لحظه ای، از یاد میبردم تو را
پشت هر ازخود بریدن ، من
📝 ادامه شعر
مستانه شو 📰 شاعر حسین محمود
در مسیر عاشقی جانانه شو جانانه شو
از برای نوش می مستانه شو مستانه شو
در پی جام شراب پیمانه شو پیمانه شو
از خمار چشم یار دیوانه شو دیوانه شو
در
📝 ادامه شعر
بهانه سبز 📰 شاعر مهرداد خردمند
به رسمِ باد، دل از شاخهات رها کردم
تو باغ بودی و من خواب را صدا کردم
گل از حضورِ تو در باغ، نور میپاشید
به هر نسیم، هوای تو را دعا کردم
صدای
📝 ادامه شعر
مریم 📰 شاعر سامان مقالی
نخستین بیت را بستم به ذکر نام تو ، مریم
دل من شد غزل خوانِ تو از روز ازل ، مریم
تو از آغاز خلقت سهم من بودی پناه من
مرا عهدیست با جانم، که باشم
📝 ادامه شعر
دیگر...تا قبل از این دیگر! 📰 شاعر محمد کریم زاده نیستانک
دیگر مسلمانی نمی آید به چشمان ام
کفرم درآورده کسی از بیخِ ایمان ام
حالا که می بینم به اعمالم قضا دارم
وقت ادای دینِ خود آیا مسلمان ام !؟
📝 ادامه شعر
چکمه ی کابوس ها ... 📰 شاعر محمد علی شیردل
پهنه ی فالم به زیر چکمه ی کابوس هاست
حجم فنجانم لبالب از تن مایوس هاست
دست بر دار از دلم ای چرخ ، چشم زخمی ام
پابماه بارشی در حد اقیانوس هاس
📝 ادامه شعر
فراسوی باور ها 📰 شاعر نادیا دادفر
فراسوی باورهای من و تو...
آنجا که اقاقیا قیام میکند و در پی هر قیام، به سجده مینشیند...
آنجا که نجواها شنیده میشوند؛
نه از آنسوی ابرهاست و نه ا
📝 ادامه شعر
بی تو مات ماندم و بی پلک 📰 شاعر قاسم بیابانی
کشف علف
راز سکوت بود
یا
خانه ی بیداد
کسی نمی دانست
چقدر گسترده است
صحنه ی شکست
از دو چشم ِ آبی مست
آن گاه
که دو خورشید مست
📝 ادامه شعر
تُف سربالا 📰 شاعر دکتر سید هادی محمدی
جنون بی سرانجامم محالِ مانده در رویا
چگونه گُم شدی در وادی جامانده ی فردا
خبر داری که بعد از تو حواسِ آسمان پرت است
وَ سنگِ غُصّه می بارد به پا
📝 ادامه شعر
بوسه بر سنگ 📰 شاعر مهرداد خردمند
دگر لب بر لبِ ساحل نزن، ای موجِ سرگردان
که این لبخند، خاموش است از آن لبخندِ بیدندان
زدی بر سینهاش صد بار، دیدی سینهاش سنگ است
که میخندد، ولی
📝 ادامه شعر
کلنجار با گریه ... 📰 شاعر محمد علی شیردل
شبیه کفتری زخمی و از اندوه سرشارم
که جغد پیر ویرانه،کمر بسته به تیمارم
رگم را می زنم، شاید که این وسواس بر
📝 ادامه شعر
شمال تا شمالغربی 📰 شاعر حسین صداقتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
....(( برف خودخواه))....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چون تراکمی از زمزمه و نور
به ناگاه مح
📝 ادامه شعر
گِلف 📰 شاعر بابک رضایی آسیابر
1. تۊ نۊدانی!
2. تی نانجه دأشتن چندیه!؟
3. مرۊ تی گلفی دئه کشکشان أندیه!؟
4. تۊ نۊدانی!
5. تی دیمِ رنگ می تۊقاییه!
6. دیلی تی وأسی تۊری جی بدأ
📝 ادامه شعر
تبر 📰 شاعر ساناز زبرشاهی
من از تو یک دیوانهِٔ مجنونِ زخمی ساختم
و غلـط بود آنچه من بر جانِ خـود میبافتم
گرچـه من در لحظه ای، از یاد میبردم تو را
پشت هر ازخود بریدن ، من
📝 ادامه شعر
چند پند2 📰 شاعر داودچراغعلی
ذاتی که خراب است پاک شدنی نیست
ز بذر خار خار روید و گل شدنی نیست
بلبلی که نغمه خوان باغ تو باشد.......
در باغ دگر آواز بخواند شدنی نیست
ناماد
📝 ادامه شعر
طواف عشق.. 📰 شاعر پیروز پورهادی
طواف عشق را هر روز می بینیم
ولی چشم و دلی طواف گر نیست
چه بسیارند..
عاشق مادرانی را که در هر کوی و برزن میکنند طواف
درودشان باد
درودشان باد
📝 ادامه شعر
شکل برخی از اقوام نان کور ما... 📰 شاعر محمد ترکمان(پژواره)
" دیدار به قیامت "
گاهی ورد زبان کسانی است _ بدهکار _
که از حقایق فرار می کنند و بستانکار
خوی خودبینی را، حق به جانب انکار!
باروت در انبار کاه ... 📰 شاعر محمد علی شیردل
تا به چشم مست و گیرایت نگاه انداختم
قلب ِ عاشق را به رنج و درد و آه انداختم
دشمنی ِ ذاتی ِعشق و هوس را دیدم و
خویش
📝 ادامه شعر
عالیجناب 📰 شاعر ساناز زبرشاهی
عـالیجنابِ ناشنـاسِ عـرشِ غـزلم
آغــوش بگیر تمامِ مــرا
که مـرا
از شهـر و شـرم و خـدا
باکی نیست
آغــوش اگر ،آغــوش تو باشد.
چرا شاعر ضعیفی هستم؟ 📰 ارسال توسط محمدحسن چگنی زاده
برخی علت ها:
عبارات بی معنی و مبهم به کار می برم و گاهی به سمت انحرافات عجیبی می روم. فکر می کنم زوال عقل شعر دارم که می خواهد، کلماتم را از ارزش بیندازد. باید فکر کنم و بیشتر شعر بخوانم.
عبارات، استعاره ها، تجسم ها و تصاویر اشعارم، علت خود را در عاطفه نمی جویند.
در تقلید از زبان واقعی، کم مایه هستم
می خواهم خیلی زود و به سرعت، اشعارم در پلتفرم ها، سایت ها و صفحات مجازی، تکثیر شود.
سوژه را غ ...
📝 ادامه مطلب
ماراتن نخ ها 📰 شاعر شیوا فدائی
«ماراتن نخها»
در هزارتوی شیشه
عروسکی ایستاده
با چشمانی تراشخورده از باورِ دکور
و لبهایی که
دروغ را،
نه برای نجات،
بلکه برای بقا
نجوا میکنن
📝 ادامه شعر
آغوش کثیف زندان 📰 شاعر ناصر صابر
در عصرِ یخبندانِ اومانیته
و روزگارِ پَستِ مدرنیته،
پیرمردانی گمشده در
صفحاتِ آلبومی خاکخورده،
برای رهایی از ضربان بیهودهی نبضها،
در میا
📝 ادامه شعر
عالیجناب 📰 شاعر ساناز زبرشاهی
عـالیجنابِ ناشنـاسِ عـرشِ غـزلم
آغــوش بگیر تمامِ مــرا
که مـرا
از شهـر و شـرم و خـدا
باکی نیست
آغــوش اگر ،آغــوش تو باشد.
کِلاچ ملاچ(3) 📰 شاعر بابک رضایی آسیابر
1. هر چی بدرتِ گلفی میئن وأ دأم
2. مۊ کِ کلاچ ملاچ چر میئن نئسأم
3. مۊ وأ وأشیات وازأ گندگال بپپأم؛
4. بگۊم اۊشان پیتأبؤ تمرزۊ ٚکۊت جی،
5. سۊفته
📝 ادامه شعر