518
پیامبری مونثم با موهای روشن ِ کوتاه و اندوه های تاریک ِ بلند تا می توانید به من ایمان نیاورید!! من خود از بهشتی که وعده می دهم گریخته ام...! . . اینجا هر واژه قیامتی است که از گلوگاه قلمِ شاعران فواره می‌زند
@Sherikezendegist
مفروش عطر عقل به هندوی زلف ما
کانجا هزار نافه ی مشکین به نیم جو
تخم وفا و مهر در این کهنه کشته زار
آنگه عیان شود که بود موسم درو ...
#حافظ
@Sherikezendegist
چه سکوتِ سِکْرآوری!
حتّی کلمه‌ی کوچکی مثل همین «اسمِ قشنگ»
یک‌هو از دستت می‌افتد،
می‌افتد می‌رود
از کناره‌های کائنات می‌گذرد،
بعد ممکن است یک اتّفاقی…
هی مفردِ آسوده
بگذار یک چیزی بگویمت!
#سید_علی_صالحی
@Sherikezendegist
محو شد در جنگل انبوه تاریکی ،چون رگ نوری طنین آشنای من قطره اشکی هم نیفشاند آسمان تار از نگاه خسته ابری به پای من ،من گل پژمرده‌ای هستم
چشم‌هایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم.
#فروغ_فرخزاد
@Sherikezendegist
مرا ببخش
من سالهاست دور مانده‌ام از تو
اما همیشه ، هر چه در همه جا ، در شب یا روز دیده ام
و هر که را بوسیده‌ام ، برای تو در اینجا نوشته‌ام
تنها برای تو در اینجا نوشته ام
در دوردستی و با دلبستگی
#رضا_براهنی
@Sherikezendegist
تا نه از گریه شدم کور، بیا! ورنه چه سود
از چراغی که بگیرند به نابینایی...
#شهریار
@Sherikezendegist
چون مراد دل و جانم تویی از هردو جهان
از تو دل برنکنم، تا دل و جان است مرا
#سلمان_ساوجی
@Sherikezendegist
وصال توست
اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
کنار توست
اگر غم را کناری هست و پایانی
#سعدی
@Sherikezendegist
چون لاله، ز مِی نیست مرا سرخی رخسار
خون است شراب جگر سوخته ی من
#صائب_تبریزی
@Sherikezendegist
سر به سر، طومار زلفت، شرح احوال من است
مو به مو فهمیده ام این مصرع پیچیده را..
#نجیب_کاشانی
@Sherikezendegist
نهاده‌ام سر تسلیم زیر شمشیرت
بیار بر سرم ای عشق هرچه می‌خواهی
#رهی_معیری
@Sherikezendegist
شب است و آنچه دلم کرده آرزو اینجاست
ز عمر نشمرم آن ساعتی که او اینجاست
#ملک_الشعرا_بهار
@Sherikezendegist
محو شد در جنگل انبوه تاریکی ،چون رگ نوری طنین آشنای من قطره اشکی هم نیفشاند آسمان تار از نگاه خسته ابری به پای من ،من گل پژمرده‌ای هستم
چشم‌هایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم.
#فروغ_فرخزاد
@Sherikezendegist
بوی تو
بوی دست‌های خداست
كه گل‌هايَش را كاشته و به خانهٔ خود می‌رود
#شمس_لنگرودی
@Sherikezendegist
خیلی زود عاشقت شدم
و نگاهم را پنهان کردم
زمانی نگذشته بود
که تمام قصه های عاشقـانه را آتش زدم
دیگر نیازی به این
تاریخ افسانه ای نیست
من به شناخت عمیقی رسیدم
در همان دقایقی که چشمانت
را دیدم....
#نزار_قبانی
@Sherikezendegist
خوشم که ذوق شکارم نرفت از دل تو
که چندبار مرا بستی و رها کردی
#عاشق_اصفهانی
@Sherikezendegist
می‌شوم بیدار و می‌بینم کنارم نیستی
حسرتت سر می‌گذارد بی تو بر بالین من
#حسین_منزوی
@Sherikezendegist
هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی
که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی
#حافظ
@Sherikezendegist
در قفس یک صوتِ دلکَش هرگز از من سر نزد
می‌خورم بیهوده آب و دانه‌ٔ صیّاد را
#رفیع_مشهدی
@Sherikezendegist
من از خواب برگی ریحان آورده‌ام
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم.
#احمدرضا_احمدی
@Sherikezendegist
نغمه‌ی تار نفس بی‌مژده‌ی وصلی نبود
نبض دل تا می‌پرید، آواز پای یار داشت
#بیدل_دهلوی
@Sherikezendegist
ناآمدگان اگر بدانند که ما،
از دَهر چه می کشیم، نآیند دگر
#خیام
@Sherikezendegist
کوچه‌ای هست که قلب من آن‌را
از محله‌های کودکی‌ام دزدیده است
#فروغ_فرخزاد
@Sherikezendegist
حریص‌تر دلی از عاشقی ملول شود
دلم همی نشود، وای از این دل من، وای
نداند این دل غافل که عشق حادثه‌ای‌ست
که کوهِ آهن با رنجِ او ندارد پای
#فرخی‌سیستانی
@Sherikezendegist
نه وصٖلت دیده بودم کاشکی ای گل، نه هجرانت
کـه جانم در جـوانی سـوخت ای جانم به قربانت
#شهریار
@Sherikezendegist
شرح من و او را ببر از خاطر و در بر
بفشارم و در واژه‌ی تو مختصرم کن
#حسین_منزوی
@Sherikezendegist
شب فرو می‌افتاد
به درون آمدم و پنجره‌ها را بستم
باد با شاخه درآویخته بود
من در این خانه تنها تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
#هوشنگ_ابتهاج
@Sherikezendegist
در گلویم ز تو این گریه که شد عقدهٔ درد
گرهی نیست که از جای دگر بگشاید
#وحشی_بافقی
@Sherikezendegist
وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
#شهریار
@Sherikezendegist
چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است
#سعدی
@Sherikezendegist
گر من از شُکرِ شهادت لب ز حیرت بسته‌ام
می‌کند صائب دهانِ زخم، تحسین تیغ را
#صائب_تبریزی